تایشا: دوست ندارم که تنها در لوسآنجلس دور از همه شماها باشم.
امیلیتو پاسخ داد: تو تنها نیستی. حالا کارلوس را پیدا کردهای، ناوال جوان. او از تو مراقبت خواهد کرد. وبقیه ما همیشه از حضورت آگاه هستیم.
تایشا: منظورت این است که مرا میبینی؟
امیلیتو: البته که میبینم ما کالبدانرژی و عمیقترین افکارت را میبینیم. او سرش را تکان داد و ابرویی بالا انداخت و گفت: پس بهتراست تو به مروردوبارهات ادامه دهی. هرچه قصدت قوی ترباشد، خلوصت باید بیشتر باشد.
📒کتاب یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
راز حقیقی این است که چرا من اینقدر به همتایت اهمیت میدهم؟
گفتم: نمیدانم که در مورد چه صحبت میکنی. این تنها یک مشکل است. من حقیقتا یک تکه عَن بیاهمیت هستم که همه نادیدهام میگیرند. این را با تمام دلسوزی بحال خودی که میتوانستم جمع کنم گفتم، چرا که احساس کردم امیلیتو، نلیدا، کلارا و دونخوان من را رها کردهاند.
امیلیتو با آرنج چنان من را زد که نزدیک بود از روی نیمکت بیوفتم و گفت: حالا دیگه ای درختنشین نزار لازم نیست اینقدر از این تفالههای دلسوزی بحال خودت را بخوریم. هیچکس تورا رها نکرده است. تو راه خودت را داری، و آن راه اینجا و بهمراه ما نیست. هرچه که ما به تو یاددادیم برای کالبد رؤیا یا همتای تو بوده است، لازم نیست بخاطرش در مکزیک باشی.
چرا نه؟
امیلیتو گفت: یک سئوال احمقانه. بخاطر اینکه همانطور که بخوبی میدانی، کالبد رؤیا بوسیله فضا و زمان محدود نمیشود، حتی در شهر لوسآنجلس. طوری که او صحبت کرد لوسآنجلس را مطلقا دوستداشتنی ساخت.
📒کتاب یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
سالک مبارز می داند که منتظر است و می داند که متنظر چیست و تا زمانی که انتظار می کشد، چیزی نمی خواهد، بنابراین هر اندک چیزی که به دست آورد، بیش از آن است که می خواهد. اگر نیاز به خوردن داشته باشد، راهی برای آن می یابد، چرا که گرسنه نیست. اگر چیزی تنش را بیازارد، راه چاره ای برای آن خواهد یافت، چرا که درد نمی کشد. گرسنه بودن یا درد کشیدن بدان معناست که او سالکی مبارز نیست و نیروهای درد و گرسنگی او را نابود خواهند کرد.
📙کتاب چرخ زمان
🆔 @nagualism
سکوت درونی برای شمنان سنت دونخوان همواره با تاریکی ارتباط داشت، شاید چون ادراک بشر، بدون ملازم عادی خود، گفتگوی درونی، در چیزی سقوط میکند که به سوراخی تیره شباهت دارد.
او گفت که طبق معمول بدن کار میکند، اما آگاهی تیزتر میشود.
تصمیمات فوراً گرفته میشود و به نظر میرسد ریشه در نوع خاصی از دانش دارند که وابستۀ بیان افکار نیستند.
📕 حرکات جادویی
🆔 @nagualism
دون خوان گفته بود که ترس او را در خطی مستقیم نگاه داشته و چیزی که بیش از همه از آن می ترسید این بود که ناوال، تجرید، روح را از دست بدهد.
آن موقع دون خوان با لحنی که اثری از هیجان در آن بود، گفته بود:
مرگ در مقایسه با از دست دادن ناوال چیزی نیست. ترسم برای آن است که ناوال، تنها چیز واقعی را که دارم از دست بدهم زیرا بدون آن بدتر از مرده ام.
📕کتاب هنر رویا دیدن
🆔 @nagualism
مرد معرفت، راهبر است. ساحران به راهنما نیاز دارند تا ما را به ناشناخته برد و در میان آن رهنمون شود.
راهبر بر اثر اعمالش شناخته می شود. راهبران هیچ برچسبی به سر خود ندارند، یعنی هیچ راهی نیست که بشود آنها را خرید یا تطمیع کرد، یا زبان بازی کرد و یا گیج کرد.
... ناوال ها راهبران مادر زادی اند.
📒کتاب در رویا بودن
🆔 @nagualism
-در اساس ما به دنبال اقتدار هستیم...
-از کجا می فهمیم وقتی که پیدایش کردیم؟
-کارلوس از واکنش درد آلودم به خنده افتاد و گفت: ما می فهمیم چرا که چیزی در ما تغییر می کند، یا ادراک مان از دنیا دگرگون می شود.
📘یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
وقتی از آقای آبلار پرسیدم که چطور از دردسر قبل از آنکه شروع شود دوری میکند؟ او پاسخ داد: کالبد انرژیات وقتی که مشکلی باشد به تو خواهد گفت. امکان این وجود دارد که با کالبد انرژیات ببینی که اطرافت چه خبر است. مروردوباره کن و اجازه بده که بیننده درونت پدیدار شود و به نجاتت بیاید. او اضافه کرد که ساحرانی که کالبد انرژی یا همسان را تمرین میکنند،
میتوانند از میان دیوارها رد شوند یا در هوا پرواز کنند و همه جور کاری که کالبد فیزیکی نمی تواند انجام دهند.
📘یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
پرسیدم: آگاهی خالص دقیقاً چیست؟
او گفت: آگاهیه نبودن. این ارتباطی مستقیم با نیرویی است که ساحران آن را قصد مینامند. نیرویی که «خود» نیست، اما باعث ظهور همه چیز بعلاوهی خودشخصی میشود. وقتی که این تناقض را بفهمی خواهی دید که، هیچ چیزی برای دفاع یا تفکر وجود ندارد، حتی خود. بعد از سکوتی طولانی، نلیدا در ادامه گفت که وقتی کانالهای راست و چپ باهم ادغام میشوند و آگاهی به کالبد انرژی گذار میکند، تجربه ذهنی هماهنگی کامل را تجربه مینماید.
📒یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
سلام دوستان
خوانش جدیدی از کتاب سفر به دیگر سو، با صدای یکی از همراهان در کانال فایلهای مدیای ناوالیسم قرار دادیم.
دوستانی که علاقه مند هستند می توانند از این ورژن صوتی استفاده کنند.
/channel/nagualism_media/565
🆔 @nagualism
نلیدا با شکیبایی توضیح داد که وقتی یک نفر گذشته شخصیاش را با تنفس جارو میکند خودی که بیاد میآورد دیگر قادر نیست که بر حال حاضر تاثیر بگذارد.
پرسیدم: آیا فرد هنوز از خود برای تاثیر متقابل استفاده میکند؟
نلیدا پاسخ داد: او از آن استفاده میکند، اما در همان حال خیلی بیشتر از آن میداند که باور کند که هرچه «خود» میبیند تمامی دنیا است.
گفتم: متوجه نمیشوم ممکن است که دقیقتر بگویید؟
نلیدا توضیح داد: فرد از کالبد فیزیکی و خود درموقعیتهای روزمره استفاده میکند، اما میداند که این تنها ظاهری برای نمایش است. مانند یک نما، رویی ماهرانه دارد، اما پشتش هیچ نیست. فرد دیگر باور ندارد که خود مهم است، یا تمام چیزی است که وجود دارد. فرد همه چیز را همانند یک اشتباه کنترل شده، شناور در دریای راز میبیند.
📒یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
وقتی به آنچه نلیدا گفت فکر کردم، بنظرم رسید که با احساسی که هنگام مرور دوباره داشتم، انطباق دارد. حین مروردوباره، نوعی پسکشیدن، یک جداشدگی از خودم و دنیا آنگونه که آن را میشناختم، تجربه میکردم. بخشی از من( که شامل هرآنچه میشد که از تجاربم در دنیا بیاد میآوردم) بنظر میرسید که منفصل شده و به آرامی دور میشود. در پشت آن بنیادی ازآگاهی قرار داشت که ساکت، بیکران و خالی بود. او بعنوان پس زمینه عمل میکرد تا از فعالیتها حمایت کند. اما بخاطر اینکه تمام توجه من همواره بر روی «خودمتفکر» متمرکز بوده، این زیربنای ساکت نامکشوف مانده است. با مروردوباره تفاوت این دو واضح است، تفکیکی بین من، بعنوان مخلوطی از احساسات، ایدهها، فعالیتها و این آگاهی ساکت و تعریف نشدنی وجود دارد.
ادامه دارد...
📒یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
او گفت: تنها وقتی که فعالیت و انرژیات در هماهنگی کامل باشد، تو متوجه خودت و آنچه که انجام میدهی نیستی.
از او خواستم که این مقوله را توضیح دهد.
او شروع کرد: از آنجا که مردم میخواهند دیده شوند. آنها بطور مدام توجه را بخود و اعمالشان جلب میکنند. تمرکز بر انجام کاری بیتفاوت نسبت به نتیجه آن، به معنای توجه کامل به انجام وظیفه است. نلیدا ادامه داد: مؤثرترین سطح برای یک کمینکنندهشکارچی این است که کاملا جذب لحظه باشد بهطوریکه فرد با فکرکردن در مورد آینده و گذشته انرژی هدر ندهد.
📒یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
خطی از ستونفقرات تا تاج سرم کشید و در مراکز مختلف توقف کرد تا با فشار ملایم انگشت آنها را نشان دهد.
اولین دروازه، استخوان دنبالچه است، دومین بین دو کلیه، سومی بالاتر در مقابل شبکه خورشیدی، دیگری بین دو تیغه شانه، بعدی پشت گردن و یکی هم اینجا است، بالای جمجمه. او به نرمی آخرین مکان را با شستاش لمس کرد و انگشتانش را مانند بادبزنی باز کرد و پشت سرم گذاشت.
او توضیح داد: این مناطق مراکز تجمع انرژی هستند. شش مکان را به ملایمت دوبار لمس کرد تا متوجه آنها شوم. همچنین این مراکز انرژی را در هنگام جریان یافتن در پشت تصفیه میکنند.
وقتی آن نقاط را فشار دادم احساس جریانی خفیف یا لرزش کردم. بعد از مدتی، احساس کردم که تنفسم آرام و صاف شد. قفسه سینهام که بخاطر راه رفتن تنگ شده بود، حالا باز بود و براحتی منقبض میشد و به من اجازه میداد که هوای بیشتری را بدرون بکشم. درحالیکه پایین پشتم نزدیک به کلیهها را ماساژ میدادم، درد شدیدی را تجربه کردم.
او گفت که ماساژ بدن مازاد انرژی را رها میکند، که تمایل به رسوب در عضلات بخصوص اطراف مفاصل دارد. یک شکل ماساژ بوسیله کف دست و انگشتان است، در امتداد معابر اطراف بدن آنها را حرکت بده. ساحران همینطور میتوانستند با اشاره انگشت سبابه به گرههای انرژی، آنها را باز کنند.
📒یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
تاکید داشت که دالانهای انرژی باید باز نگهداشته شوند تا نیروی لطیف بتواند آزادانه بچرخد. هر زمان که فردی بطور فیزیکی، فکری یا عاطفی زیاد تلاش کند، انسدادی ایجاد میشود که رشتههای نور را بهم گره میزند. از آنجا که جریانی مسدود میگردد،انرژی در یک نقطه کم شده و در منطقهای دیگر زیاد میشود. این باعث عدم تعادل در انرژی میشود که خود باعث بیماری در بدن میگردد.
📒یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
بیکرانگی همان را می دهد که ما به او داده ایم، اگر شما پرسشی مبهم بپرسید پاسخی مبهم دریافت می کنید. اگر شما چیزی دقیق و با جزئیات بپرسید پاسخی مشخص به همراه جزئیات خواهید گرفت.
.... ما به دنبال روح می دویم. به آن گوش می دهیم و منتظر می مانیم تا پاسخ به ما برسد.
قدم اول در هر کاری نخست آماده سازی خودم است. سکوتی که ذهنم را فرا می گیرد و بعد رها شدن از تمام عوامل حواس پرتی در اطراف و بعد مانند یک تیر رها شده از چله ی کمان بر پرسش ام از بی کرانگی تمرکز می کنم.
▪️از وبینار رناتا مورز در مسکو
🆔 @nagualism
میخواستم بدانم برای کسی که در یک وضعیت زوال مادی بدنیا آمده امکانش هست که از درماندگی روح جلوگیری کند؟
نلیدا من را مطمئن ساخت: اگر باندازه کافی انرژی داشته باشی بوسیله هیچ چیزی تهدید نخواهی شد. حتی اگر درمیان مردمانی فقیر و پست محاصره شده باشی.
نلیدا گفت برای ساحری که میبیند همه چیز یکسان است، چرا که آنها انرژیاند. بنابراین، ساحری که در آلونکی زندگی میکند خودش را ثروتمند میداند، حال آنکه فردی عادی که در شهر زندگی میکند با آنکه خانهای پر از اثات و کمدی پر از لباس دارد، خودش را فقیر میپندارد. چه کسی فقیرتر است ساحری در کوهستان یا فردی در شهر؟
به او گفتم اگرچه فردی در شهر چیزهای بیشتری دارد اما او فقیرتر است. فکر میکردم که این چیزی است که او میخواهد بشنود.
نلیدا سرش را تکان داد و گفت: تا وقتی که فرد کالبد انرژیاش را از ایده فقر و ثروت جدا نکرده است، تاوقتی که زندگیاش را مروردوباره نکرده است، او فقر روحی دارد.
📒یادداشت های منشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
اهل معرفت با عمل زندگی می کند، با فکر کردن در مورد عمل و نه با فکر کردن درباره ی چیزی که پس از انجام دادن به عمل به آن فکر خواهد کرد.
دون خوان
🆔 @nagualism
دون خوان سکوت درونی را حالت خاصی از هستی تعریف کرد که افکار در آن از بین می رود و شخص می تواند از سطح دیگری به جز آگاهی روزمره عمل می کند. او تاکید کرد که سکوت درونی به معنی قطع، تعلیق گفتگوی درونی، مناظره ی درونی، ملازم همیشگی افکار است و بنابراین وضع و حالتی از آرامش ژرف است.
📕کتاب کرانه ی فعال بی کرانگی
🆔 @nagualism
برای ساحر، آموزش کاری است که ناوال برای شاگردانش می کند. بخاطر آنها تمام قدرت حاکم بر جهان را با چنگ می گیرد و می گشاید: یعنی «قصد» را می گشاید، نیرویی که چیزها را دگرگون می کند و دیگر بار نظم می بخشد یا همان طور که هستند نگاه می دارد.
- می توانی قصد را برایم توضیح دهی؟
- تنها امکان شناختن «قصد» شناخت مستقیم آن در اثر رابطه ای زنده است که میان «قصد» و دیگر موجودات زنده وجود دارد.
📗کتاب قدرت سکوت
🆔 @nagualism
📒ویراست دقیقتر کتاب یادداشتهای منتشر نشده تایشا آبلار
🪶ترجمه و اصلاح ترجمه: فرشید محمدی
▪️کانال مترجم: آتش درون
💢 @Atashdaron1
▪️برای دستیابی به منابع دیگر شمنیزم می توانید به کانال فایلهای مدیای ناوالیسم رجوع کنید:
🆔 @nagualism_media
برای یک مبارز تا وقتی که خودش رفتاری صحیح دارد، هیچ چیز برخورنده ای در اعمال همنوعاش وجود ندارد، و بدین خاطر او هرگز رفتاری خشونت آمیز ندارد.
دون خوان
🆔 @nagualism
نلیدا توضیح داد: وقتی فرد متمرکز باشد دیدن بلاواسطهی انرژی آسان است. چرا که بدن فیزیکی دیگر چیزی را که احساس میکند انجام نمیدهد. اگر بخواهی بیاد بیاوری که بدنت چگونه احساس میکرد، وقتی که درسطح آگاهی بالاتری است یا وقتی که خطوط کائنات را تجربه میکنید، تضمین میکنم که به سختی خواهی توانست، این احساسات را بیاد بیاوری.
باید با او موافقت میکردم. هر احساسی که در طول مروردوباره در غار یا درخت تجربه کردم خیلی متفاوت از احساساتی بود که به آنها عادت داشتم، طوریکه بعداً نمیتوانستم آنها را بیاد بیاورم.
او گفت: به این خاطر است که در درختان تو مستقیماً از کالبدانرژیات عمل میکردی، همانطور الان درحالیکه با من هستی، عمل میکنی. در درختان کالبدانرژیات بیدار بود.
📒یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
نلیدا تکرار کرد اشتباه گرفتن آگاهی خالص کالبد انرژی با خودمتفکر شخصی، اشتباهی مرگبار است. نه تنها کالبد انرژی را مجبور به پیروی از اعمال معلمی بیانضباط یا کودکی متمرد میکند بلکه او را فریب هم میدهد که باور کند، هرچه میبیند، تمام آنچیزی است که وجود دارد. من شخصی به حواس ارتباط دارد و دنبال لذت فوری در چیزهایی میگردد که محدود هستند. کالبد انرژی هرگز نباید وابسته شده یا با هرچیزی اشتباه گرفته شود. فقط در این صوت است که در جایگاه درستش بعنوان مجرایی از نیروی زندگی قرار میگیرد.
چرا اینطور است؟
برای اینکه وقتی آگاهی بوسیله چیزهایی که از آن مطلع است، شامل خود یا ذهن شناخته شود، با تعابیر زندگی روزمره غبارآلود میشود. او تاکید کرد: تو باید اجازه دهی که بیننده درونت راهنمایت باشد و اجازه ندهی که من شخصی آگاهی را برای ارضاء تمامی هوا و هوسهایش، مانند یویو بالا و پایین ببرد.
📒یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
. نلیدا تأکید کرد که جدا شدن به طور طبیعی زمانی اتفاق می افتد که آگاهی دیگر با خودشخصی شناخته نشود. وقتی که خودمتفکر در خدمت آگاهی خالص باقیبماند، فرد بطور فزایندهای آرام میشود. علاوه بر این اعمال ما ساده و موثر میشوند. این بدلیل این است که انرژی که برای ارتقا شخصی اختصاص یافته بود، مستقیما برای خلاقیت، سلامتی، رفاه بکار برده میشود.
📒یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
به نلیدا گفتم: همانطور که مرور دوباره میکردم بنظر میرسید که آگاهی، دیگر به خودآشنایم متصل نیست. بنظر میرسید که به بیرون شناور شده و پاسخهایی را که بعنوان خودآشنایم داشتم مشاهده میکند. همچنان که «خودشخصی» مملو از تنش، درگیری و اضطراب زندگی است، آگاهی دیگر بیطرف و خونسرد، یک سکوت تاریک، کاملا خوددار، بدون خواسته و تفکر است.
نلیدا گفت: آنچه تو شرح دادی نسبت بین آگاهی خودشخصی و آگاهی کالبد انرژی است. تنفس مروردوباره و حرکات ساحری به تو اجازه میدهد که کالبدانرژیات را فعال کنی. از این منظر میتوانی ببینی که خود روزمره تنها ظاهری است که بوسیله قدرت کلام و تفکر تقویت شده است.
📒یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
آیا منطقی نیست که نگران باشیم که فردی زیادهروی میکند یا نه؟
نلیدا پاسخ داد که شخص نباید نگران هیچ چیزی باشد، چرا که نگرانی به معنای این است که دچار عدم تعادل شده است. او توضیح داد به بیان دیگر، اگر در حال عمل کردن فکرهم میکنی، آنگاه این افکار تو هستند و نه اعمال تو که درخاطرهات میماند. ازسوی دیگر اگر درحین عمل سکوت داشته باشی، وقتی تلاش میکنی که اعمال را بیاد بیاوری چیز اندکی برای بیادآوردن خواهد بود. به این دلیل است که ساحران میگویند «خود» یک ایده است. وقتی تو این را بفهمی وامتداد تکگویی درونت را متوقف کنی، آگاهی دیگری به میدان میآید.
ادامه دارد...
📒یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
نلیدا تاکید کرد که در دنیای ساحران از رفتارهای شدید بایستی اجتناب شود، چرا که این جلو رفتن افراطی در یک جهت است که نیروهای مکمل بایست برای متعادل کردنش، تاوان بدهند. او اضافه کرد، فرد باید برای آسایش و تعادل تلاش کند تا به سطح راندمان بهینه در هر تلکیفی برسد.
📒یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
نلیدا منطقه مسطحی را پیدا کرد و به من گفت که از سنگ و خاشاک آن را پاک کنم.
او گفت: به پشت دراز بکش و با زمین ترکیب شو و تمام عضلاتت را بکش و ریلکس کن.
من آنچه را که او گفته بود، انجام دادم و پانچوام را مانند یک پتو پهن کردم. او بطورخاص از من خواست که متوجه تفاوت کشش و ریلکس کردن دستههای مختلف عضلاتم باشم.
او در حالیکه کولهپشتیام را مانند متکایی زیر سرم میگذاشت توضیح داد که سفت کردن و شل کردن مربوط به دو انرژی متضاد هستند. اگر فردی زیادی شل یا ضعیف است به سفت شدن نیازمند است. اگر زیادی مضطرب یا فشرده است، نیازمند ریلکس شدن است. وقتی که نیروهای فشردهگی و ریلکسیشن در تعادل باشند، فرد سلامت و تندرستی را تجربه میکند. نلیدا به دیدگاهش عمق بیشتری داد با بیان اینکه بدن بطور طبیعی وضعیت بهینه تعادلیاش را پیدا میکند که این نه تنها برای حفظ سلامت بلکه برای آگاهی از نیروهای جهانی که ما را احاطه کرده نیز، مهم است.
📒یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
نلیدا ایستاد و دستش را بر روی ستون فقراتم حرکت داد تا به من نشان دهد که دو جریان در دوسوی ستون فقرات من روان هستند.
او گفت: وقتی تو را برای قدم زدن میبرم، برای ذخیره کردن انرژی و متعادل کردن نیروهای مثبت و منفی تو است، نه تخلیه کردن آنها. این کانالها با بقیه اتصال دارند، بقیه ارگانهای درونی را با عضلات، تاندونها و پوست مرتبط میکنند. او توضیح داد که وقتی ساحران به کالبد انرژی مینگرند، آنها میبینند که بوسیله نیروی لطیفی که در دو کناره، در کانالهایی متقارن جریان دارد، شکل گرفته که جلو و عقب بدن را در مداری دائمی بهم وصل میکند.
📒یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism