ختم قرآن هدیه به شهدا @khatme_quran313 حاجت گرفته ها از نماز شب👇 @hajat_gerefteha313 اینستاگرام👇 instagram.com/namazeshab313 نواهای حسینی👇 @navahaye_hoseini313 امور خیریه👇 @kheyriiyeh_313 نظرات👇 @sz_1398 کپی آزاد😊
✅حاج اقا دارستانی
چرا قبر حضرت زهرا سلام الله علیها مخفی هست...
@namazeshab313
♦️مرثیه امیرالمومنین علیه السلام کنار قبر
آنگاه امیرالمومنین علیه السلام بر سر قبر همسرش ایستاد و عرض کرد:
خدایا، من از دختر پیامبرت راضی هستم. خدایا، او اکنون در تنهایی است پس مونس او باش. خدایا، او اکنون در هجران است پس با او وصل باش.خدایا، به او ظلم شده است پس برای او حکم کن که تو بهترین حکم کنندگان هستی.
سپس حضرت در سوگ فاطمه سلام الله علیها مرثیه خواند. در آن هنگام هاتفی در جواب سوگواری امیرالمومنین علیه السلام، آن حضرت را تسلی داد.
آنگاه امیرالمومنین علیه السلام کنار قبر همسرش نشست و آن قدر گریه کرد که عباس جلو آمد و دست حضرت را گرفت و با کمک دیگران او را از کنار قبر بردند.
♦️درد دل امیرالمؤمنین علیه السلام با پیامبر صلوات الله علیه و آله و سلم
همین که امیرالمؤمنین علیه السلام خاکسپاری حضرت زهرا سلام الله علیها را به انجام رساند و از اجرای دقیق وصیت آن بانوی پهلو شکسته اطمینان یافت تمام غم ها بر قلبش هجوم آورد و اشک بر گونه هایش جاری شد. در این حال رو به قبر پیامبر صلوات الله علیه و آله و سلم نمود و عرض کرد:
یا رسول الله، از من بر تو سلام و از طرف دخترت که به زیارت تو آمده در جوارت آرمیده و در بقعه تو در خاک خوابیده، همان که زود به تو ملحق شد.
یا رسول الله، در مصیبت بانوی برگزیده تو صبر من کم شده و در غم بانوی بانوان جهان تحملم تمام شده است. اکنون امانت بازگردانده شد و ناگهان زهرا از دست من رفت.
یا رسول الله، چقدر آسمان و زمین بد منظر شده است. حزن من دائمی است و شب های من به بیداری می گذرد، و غصه ای قلبم را گرفته که هرگز از آن پاک نمی شود مگر آنکه خداوند خانه آخرت را- که تو در آن مقیم هستی- برای من انتخاب کند.
من اندوهناکم و حزنی شدید دارم که دل را غمگین می کند. وغصه ای دارم که مرا رها نمی کند. چقدر زود بین ما فاصله افتاد. من در این مصیبت از خدا کمک می خواهم.
به زودی دخترت به تو خبر خواهد داد که امتت بر شکستن حرمت او متفق شده بودند. از او بسیار سوال کن و قضایا را خبر بگیر.
چه ناگفته هایی که در سینه اش جمع شده بود و راهی برای اظهار آم نداشت. به زودی برایت خواهد گفت و خدا حکم خواهد کرد که او بهترین حکم کنندگان است. این درحالی است که از رحلت تو زمان زیادی نگذشته و یاد تو فراموش نگردیده است.
آنگاه امیرالمومنین علیه السلام با شکایت از اختناق سقیفه و برای وداع با پیامبر و حضرت زهرا سلام الله علیها عرضه داشت:
سلام بر شما دو عزیز، سلام کسی که مجبور به خداحافظی است، نه اینکه بخواهد سخنانش را تمام کند یا سیر شده باشد. اگر از کنار قبر شما میروم از خستگی نیست، و اگر بر سر قبر شما اقامت می کنم به خاطر ناباوری به آن چیزی نیست که خداوند به صابرین وعده داده است. آری، صبر بهتر و زیباتر است.
اگر نبود غلبه این حاکمین مسلط بر ما، ماندن کنار قبر تو و توقف در اینجا را بر خود لازم می کردم و بر آن مواظبت می نمودم، و بر عظمت این مصیبت همچون مادر فرزند از دست داده ناله سر می دادم. در منظر پروردگار است که دختر تو پنهانی به خاک سپرده می شود و حق او از بین می رود و ارث او منع می شود در حالی که فاصله ما با تو زیاد نشده و یاد تو از بین نرفته است.
یا رسول الله به درگاه خدا شکایت می برم و یاد تو بالاترین تسلیت برای من است. صلوات و رضوان خدا بر تو و او باد.
♦️چهل قبر جدید در بقیع!
همان شب به دستور امیرالمومنین علیه السلام برای مخفی ماندن قبر حضرت زهرا سلام الله علیها، چهل صورت قبر در بقیع ساخته شد؛ و بر روی همه آنها آب پاشیدند برای آنکه هیچ کس نتواند قبر فاطمه سلام الله علیها را پیدا کند.
اکنون امیرالمومنین وصیت همسرش را به طور کامل انجام داده بود و هیچ یک از دشمنان متوجه نشده بودند. حضرت هنگامی که به خانه بازگشت احساس تنهایی کرد و از مصیبت حضرت زهرا سلام الله علیها اشک ریخت و در فراق او مرثیه خواند.
♦️ امیرالمؤمنین و حسنین (علیهم السلام) کنار جنازه
امیرالمؤمنین (ع) برخاست و همراه امام حسن و امام حسین (ع) به سوی خانه آمد. هنگامی که وارد اتاق حضرت زهرا (س) شد، اسماء را دید که بالای سر آن حضرت نشسته و گریه کنان می گوید: وای از ایتام محمد! بعد از وفات جدتان برای تسلای دلمان نزد فاطمه (س) می آمدیم، اما اکنون بعد از او نزد چه کسی برویم و با چه کسی آرام شویم؟
♦️ وصیت نامه حضرت فاطمه (س)
امیرالمؤمنین (ع) جلو آمد و روپوش را از صورت حضرت کنار زد و دید ورقه ای کنار سر اوست، که در آن چنین نوشته است:
بسم الله الرحمن الرحیم
این وصیت نامه فاطمه دختر محمد (ص) است. او شهادت می دهد که خدایی جز الله نیست و محمد بنده و فرستاده اوست. بهشت و جهنم حق است و روز قیامت خواهد آمد و در آن شکی نیست و خداوند بدن های در قبر را مبعوث می کند.
یا علی، من فاطمه دختر محمد (ص) هستم که خدا مرا به ازدواج تو درآورد تا در دنیا و آخرت برای تو باشم؛ چرا که تو از دیگران بر من سزاوارتری.
مرا شبانه غسل بده و کفن کن. شبانه بر من نماز بخوان و مرا دفن کن و هیچ کس را خبر مکن تو را به خدا می سپارم و به فرزندانم تا روز قیامت سلام می رسانم.
یه مداحی عالی و سوزناک از حاج مهدی رسولی😭🙏
التماس دعای فرج😭
فدای مظلومیت علی ع بشم 😭
چی کشید مولا 😭
علی دست به دیوار میگیره و برای مظلومیت زهرا گریه میکنه برای مظلومیت خودش که بعد زهرا دیگه حتی جواب سلامشو نمیدن 😭
امان از دل حیدر....
@namazeshab313
🔳روز سوم جمادی الثانی وفات حضرت فاطمه(ع) و اعمال آن
◽️سوگواری حضرت زهرا(س)
◽️لعنت کردن غاصبان حقوق آن حضرت و ظلم کنندگان به ایشان
◽️خواندن زیارت آن حضرت،
✨سيّد ابن طاووس در كتاب «اقبال» پس از ذكر وفات آن حضرت در اين روز، اين زيارت را براى آن بانوی بزرگ ذكر كرده:
🔹السَّلامُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا وَالِدَةَ الْحُجَجِ عَلَى النَّاسِ أَجْمَعِينَ السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَمْنُوعَةُ حَقَّهَا
پس بگو
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى أَمَتِكَ وَ ابْنَةِ نَبِيِّكَ وَ زَوْجَةِ وَصِيِّ نَبِيِّكَ صَلاةً تُزْلِفُهَا فَوْقَ زُلْفَى عِبَادِكَ الْمُكَرَّمِينَ مِنْ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ أَهْلِ الْأَرَضِينَ
🔸سلام بر تو اى بانوى بانوان جهانيان، سلام بر تو اى مادر حجت هاى الهى بر همه مردم.
سلام بر تو اى ستمديده محروم گشته از حق خويش.
پس بگو: خدايا درود فرست بر كنيزت، ودختر پيامبرت، و همسر جانشين پيامبر، درودى كه بر فراز جايگاه بندگان گرامی ات از اهل آسمان ها و زمين ها جايش دهد.
✨به يقين روايت شده: هركه آن حضرت را به اين شيوه زيارت كند، و از خدا آمرزش بخواهد، حق تعالى گناهانش را بيامرزد و او را داخل بهشت كند.
◾️فرزند سيّد ابن طاووس هم، اين زيارت را در كتاب روائد الفوائد نقل كرده، و گفته است كه مختص به روز وفات آن حضرت يعنى سوم جمادى الآخر میباشد، و كيفيت زيارت را به اين طريق بيان فرموده: كه نماز بجا میآورى نماز زيارت، يا نماز خود آن حضرت را كه دو ركعت است و در هر ركعت پس از سوره حمد شصت مرتبه سوره توحيد و اگر نتوانستى در ركعت اول پس از سوره حمد سوره توحيد و در ركعت دوم سوره كافرون را میخوانى و چون سلام دادى بگو: السّلام عليك تا آخر زيارت ياد شده
📚 مفاتیح الجنان
🆔 @namazeshab313
🖤چیزی نمانده اسماء
تا پرکشیدن من
#روضه
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله
حاج میثم مطیعی
♦️ شهادت
آخرین لحظه های زندگی حضرت زهرا (س) فرا رسیده بود. همسر امیرالمؤمنین (ع) و مادر حسنین (علیهما سلام) با بدنی کبود از تازیانه ها و پهلویی شکسته از لگد و فشار در و صورتی نیلی از ضربت سیلی، واپسین دقایق عمر خویش را با نگرانی از حال همسر و فرزندانش از یک سو و نگاه به پدر و جبرئیل و میکائیل و عزرائیل از سوی دیگر سپری می کرد.
♦️ حضور پیامبر (ص) و ملائکه
لحظاتی تا اذان مغرب باقی مانده بود که جبرئیل خدمت حضرت زهرا (س) نازل شد و عرض کرد: ای حبیه خدا و ای ثمره قلب او، خداوندِ سلام بر تو سلام می رساند. امروز به درجات بالا و بهشت ابدی ملحق خواهی شد. سپس میکائیل نازل شد و همان سخنان جبرئیل را خدمت حضرت عرض کرد.
آنگاه گروه هایی از اهل آسمان به استقبال حضرت آمدند. سپس پیامبر (ص) همراه جبرئیل آمد درحالی که می فرمود: دخترم، بیا که آنچه پیش روی توست برایت خیر است.
♦️ شهادت بانوی بانوان
در آن هنگام حضرت زهرا (س) فرمود: سلام بر جبرئیل. سلام بر پیامبر (ص) خدایا، با همراهی پیامبرت، بهشت تو جوارت و دارالسلام را می خواهم. آنگاه به عزرائیل سلام داد و فرمود: سلام بر تو ای قبض کننده ارواح.
با حضور عزرائیل عطری خوشبو در اتاق پیچید و روح مطهر حضرت زهرا (س) از بدن مبارکش مفارقت کرد؛ و با شهادت تنها یادگار پیامبر (ص) سنگینیِ آن همه مصیبت، قلب محبین فاطمه (س) را تا ابد داغدار کرد.
حضرت زهرا (س) پس از رسول خدا (ص) و حضرت محسن (ع)، سومین شهید آل محمد (ص) بود که پس از نود و پنج روز در حالی که هنوز از جراحات سینه و پهلویش خون جاری بود به شهادت رسید.
آن حضرت در سن هجده سالگی در غروب چهارشنبه سوم جمادی الثانی سال یازدهم هجری قمری، برابر با هفتم شهریور سال یازدهم هجری شمسی، برابر با بیست و نهم آگوست سال ششصد و سی و دو میلادی از دنیا رفت.
♦️ عزاداری اسماء
اسماء بیرون اتاق منتظر بود. هنگام نماز که رسید صدا زد: ای دختر محمد مصطفی، ای دختر بهترین فرزند آدم، ای مادر حسن و حسین، ای پاره تن پیامبر، ای صدیقه طاهره، ای زکیه مرضیه، ای طیبه عالمه، ای نور چشمان پیامبر، وقت نماز شده است. اما جوابی نشنید. دوباره صدا زد:
ای دختر محمد مصطفی، ای دختر بهترین کسی که زاده شد، ای دختر بهترین کسی که بر روی زمین قدم برداشت. ای دختر کسی که به خدایش نزدیک شد به اندازه قاب و قوسین یا نزدیک تر، ای دختر کسی که از همه مقرب تر به پروردگارش بود. یا فاطمه زهرا، ای دختر رسول خدا، ای بانوی بانوان عالم.
اسماء که هیچ پاسخی از حضرت زهرا (س) نشنیده بود وارد اتاق شد، و تا فهمید حضرت از دنیا رفته فریاد زد: وافاطمتاه، و در حالی که اشک می ریخت خود را بر روی بدن حضرت انداخت.
او دست و پای حضرت زهرا (س) را می بوسید و با گریه می گفت: یا فاطمه، هنگامی که نزد پدرت رفتی، از طرف اسماء سلام برسان. آنگاه گریبان چاک زد و گفت: چگونه می توانم به پسران رسول خدا (ص) شهادت تو را خبر دهم؟
♦️ خبر از نزدیکی شهادت
امیرالؤمنین (ع) فرمود: ای دختر رسول خدا (ص) خبر شهادت خویش را از کجا می گویی در حالی که وحی از ما قطع شده است؟
عرض کرد: یا ابالحسن، ساعتی استراحت کردم و حبیبم رسول خدا (ص) را در قصری از درّ سفید دیدم که فرمود: دخترم نزد من بیا که مشتاق تو هستم.
گفتم: به خدا قسم، من بیش از شما به ملاقات تان مشتاقم. فرمود: تو امشب نزد من خواهی بود. او در وعده خویش صادق است و به عهدش وفا خواهد کرد.
مرا غسل بده و لباس از من بر مگیر که طاهر و مطهر هستم. مرا شب دفن کن که حبیبم رسول خدا (ص) خبرش را فرموده است.
آنگاه حضرت زهرا (س) چند وصیت نمود و از جمله فرمود: مرا شب دفن کم و همیشه بر سر قبرم قرآن بخوان که دوست دارم تو بر سر قبرم قرآن بخوانی.
♦️ سند شفاعت برای قیامت
ساعتی تا غروب باقی مانده بود و امیرالمؤمنین (ع) و حضرت زهرا (س) در آخرین گفتگوها بودند. آن حضرت با اشاره به بسته ای فرمود: یا ابالحسن، هنگامی که خواستی مرا دفن کنی ورقی را که داخل این بسته است در کفن من روی سینه ام قرار بده! امیرالمؤمنین (ع) فرمود: در این ورقه چه نوشته است؟
عرض کرد: هنگامی که پدرم می خواست مرا به ازدواج تو درآورد فرمود: فاطمه جان، آیا راضی هستی با مهریه چهارصد درهم با علی ازدواج کنی؟ عرض کردم: به ازدواج با علی راضی هستم، اما نه با مهریه چهارصد درهم.
در آن هنگام جبرئیل نازل شد و گفت: یا رسول الله، خداوند می گوید: بهشت را و آنچه در آن است مهریه فاطمه قرار دادم. عرض کردم: راضی نمی شوم.
فرمود: یا فاطمه چه می خواهی؟ عرض کردم: شفاعت را می خواهم. جبرئیل بازگشت و سپس با این ورقه نازل شد که در آن مکتوب بود: شفاعت را مهریه فاطمه قرار دادم. روز قیامت این ورقه را می آورم و می گویم خدایا، این سند شفاعت است.
یا ابالحسن، دیگر رمقی برای زنده ماندن ندارم و زمان وداع رسیده است.اکنون صدایم را بشنو که دیگر صدای فاطمه را نخواهی شنید.
یا ابالحسن، وصیت می کنم که مرا فراموش نکنی و بعد از مرگم به زیارتم بیایی. چرا که من در مدت زندگی از تو جدا نبوده ام و اکنون که می خواهم در خانه غربت و وحشت ساکن شوم هیچ کس را ندارم که مونس تنهایی ام باشد.
امیرالمؤمنین (ع) درحالی که اشک می ریخت: فرمود: با فاطمه، هنگامی که حبیبم رسول خدا (ص) را دیدی از من به او سلام برسان و از ظلم و دشمنی این امت برایش بگو.
جهت دیدن گزارش کامل از ذبح یک راس گوسفند در روز اول ماه جمادی الثانی، به نیت سلامتی و تعجیل در فرج مولا،شادی اموات،دفع بلا و توزیع بین نیازمندان، به کانال زیر با مدیریت خودم مراجعه بفرمایید👇
@kheyriiyeh_313
📣📣📣📣📣
👈بقیه ی قربانی ها روز یکشنبه(۲۸ دی ماه،شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها) انجام میشه
📣برای شرکت در قربانی روز یکشنبه تا شنبه ساعت ۱۲ شب فرصت مشارکت وجود داره....
❌❌❌❌❌
ناله می کنند و نوحه می گویند به خاطر غمی که از مصیبت شما دارند و بدین وسیله رضایت و صله مرا قصد می کنند.
وصیت سوم آنکه مرا شب دفن کن و افراد غریبه و دشمنان شاهد و حاضر نباشند.
چهارمین وصیت این است که زیارتت را نسبت به قبر من قطع نکنی، چرا که با تو انسی عظیم دارم.
امیر المؤمنین (ع) وصیت ها را قبول کرد و فرمود:
ای دختر عمو، من نیز سه خواسته از تو دارم که می خواهم قبول کنی:
اول آنکه اگر از سوی من نسبت به تو کوتاهی شده عفو کنی.
دم آنکه وقتی پدرت را ملاقات کردی از من به او سلام برسانی و تحیت مرا به او ابلاغ کنی.
سوم آنکه هنگامی که نزد پدر رفتی شکایت مرا به او نکنی.
👈منبع:کتاب گزارش لحظه به لحظه از شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
نماز اول ماه قمری که در روز جمعه ۲۶ دی ماه خونده میشه👆👆
@namazeshab313
صدقه اول ماه فراموش نشه👆👆
ثواب صدقه در شب و روز جمعه هزار برابره
امشبم که شب جمعس و فردا، هم روز جمعه س و هم اول ماه قمری،از دادن صدقه غافل نشیم که بسیار ثواب داره و به شدت دفع بلا میکنه👌
الحمدلله که نوکرتم الحمدلله که مادرمی
الحمدلله که از بچگیام مادر سایه روی سرمی
صلی الله علیک یا فاطمه صلی الله علیک یا فاطمه
♦️حاج مهدی رسولی
@namazeshab313
بمان
ببین میتوانی بمانی،بمان
عزیزم تو خیلی جوانی
تو هم مثل من نیمه جانی
بمان😭
🎤محمود کریمی
#فاطمیه
🆔 @namazeshab313
♦️مراسم تدفین بدن مطهر حضرت زهرا سلام الله علیها
هنگامی که تشییع کنندگان به محل قب رسیدند صدایی از گوشه ای شنیدند که می فرمود:(( نزد من بیاور. نزد من بیاور که تربت او از من است.))
امیر المومنین علیه السلام و همراهیان به سوی صدا نگاه کردند و قبری آماده دیدند.
آنگاه تابوت را به سوی قبر بردند و بر زمین گذاشتند. هنگامی که حضرت جنازه را کنار قبر آورد و خواست بدن را وارد قبر کند، دستی از خاک بیرون آمد و بدن مطهر حضرت زهرا سلام الله علیها را تحویل گرفت.
امیر المومنین علیه السلام عرض کرد:(( یا رسول الله، این امانت شب ازدواج است که به سویت باز می گردانم)). در پاسخ حضرت از قبر اینگونه صدا آمد:
یا علی، در آن شب پهلویش شکسته و رویش کبود و چشمانش پر از خون نبود.
حضرت گریست و عرض کرد:(( یا رسول الله، تو می دانی چه کسی این کارها را کرده است))! آنگاه در حالیکه بدن را درون قبر می گذاشت فرمود:
بسم الله الرحمن الرحیم، بسم الله و بالله و علی مِلَّة رسولِ الله محمد بن عبدالله. ای صدیقه، تو را تسلیم کسی کردم که از من به تو سزاوارتر است و به آنچه خدا برایت رضایت دارد راضی هستم.
پس از آن امیر المومنین علیه السلام سنگ های لحد را چید و روی قبر را پوشاند. سپس کمی آب بر روی قبر پاشیدند و پارچه ای بر روی آن انداختند. آنگاه حضرت کنار قبر نشست و فرمود:(( ای زمین، امانتم را به تو سپردم. این دختر رسول خداست)).
در جواب امیرالمومنین علیه السلام، از زمین صدایی شنیده شد که عرض کرد:(( یا علی، من از تو به او مهربانترم. برگرد و نگران مباش)). آنگاه محل قبر با زمین اطراف یکسان شد که تا روز قیامت هیچکس نتواند قبر حضرت زهرا سلام الله علیها را پیدا کند.
♦️مراسم غسل در تاریکی شب
هنگامی که ظلمت شب شهر مدینه را فراگرفت و مردم به خواب رفتند و جاسوسان سقیفه نیز از هر خبری نا امید شدند، امیر المومنین علیه السلام آماده شد تا بدن همسرش را شبانه و مخفیانه غسل دهد و کفن کند و به خاک بسپارد.
در گوشه اتاق خیمه ای از سندس بهشتی بود که بدن مطهر توسط اسماء و زینبین علیها السلام داخل آن گذاشته شده بود. با گذشتن ثلثی از شب، امیر المومنین علیه السلام فرمود:(( اینها جای تازیانه هاست))! حضرت بعد از غسل، بدن مطهر حضرت زهرا سلام الله علیها را- با همان پارچه ای که بدن پیامبر صل صلی الله علیه و آله و سلم را خشک کرده بود- خشک کرد.
در این حال حسنین و زینبین علیهما السلام و فضه و اسماء که تنها افراد حاضر در خانه بودند، منتظر ماندند تا برای آخرین بار با حضرت زهرا سلام الله علیها وداع کنند.
😭گریه امیر المومنین علیه السلام پس از غسل
هنگامی که امیر المومنین علیه السلام از محل غسل بیرون آمد اشک هایش قطع نمی شد، و به گونه ای با صدای بلند گریه می کرد که تا آن روز هیچکس ندیده بود.
یکی از اصحاب که بیرون از خانه منتظر حضرت بود عرض کرد:(( چه چیز باعث گریه شما شده است؟ آیا از دوری حضرت زهرا سلام الله علیها اشک می ریزید))؟
فرمود:
باعث گریه من نشده مگر دیدن اثر تازیانه بر جسم فاطمه سلام الله علیها که همچون نیل سیاه شده بود. او همین گونه روز قیامت مبعوث می سود و خدا را ملاقات می کند.
گریه من برای از دست دادن او نیست، بلکه به خاطر آثار لگد و تازیانه در پهلو و دستانش است!
در هیچ یک از مراحل تجهیز و تشییع بدن مطهر، طبق وصیت صریح حضرت زهرا سلام الله علیها دشمنان حضور نیافتند و نتوانستند بر بدن دختر رسول خدا سلام الله علیها نماز بخوانند.
😭آخرین وداع
پس از غسل، امیر المومنین علیه السلام بدن حضرت زهرا سلام الله علیها را در هفت پارچه بهشتی کفن نمود. حضرت قبل از بستن بندهای کفن رو به اهل خانه کرد و فرمود:
ام کلثوم، زینب، فضه، حسن، حسین، بیایید و با مادرتان زهرا وداع کنید که اکنون هنگام فراق است و دیدار به بهشت می ماند.
حسنین علیهم السلام کنار جنازه آمدند در حالیکه می گفتند:(( وای از حسرتی که هرگز داغ آن سرد نمی شود؛ حسرت از دست دادن پدر بزرگمان محمد مصطفی و مادرمان زهرا. مادرجان، هرگاه جدمان را ملاقات کردی از ما به او سلام برسان و بگو: بعد از تو در این دنیا یتیم ماندیم)).
در آن لحظه صدایی از سینه حضرت زهرا سلام الله علیها بلند شد و ناله ای کرد و دست هایش را از کفن بیرون آورد و آن دو را به سینه اش چسبانید. ناگهان هاتفی از آسمان ندا کرد:(( یا ابا الحسن، آن دو را بردار که به خدا سوگند ملائکه آسمان به گریه در آمدند)).
امیر المومنین علیه السلام جلو آمد و حسنین علیهم السلام را از جنازه مادر جدا کرد. آنگاه درحالیکه بندهای کفن را می بست این اشعار را زیر لب زمزمه می فرمود:
فاطمه جان، فراق تو بزرگترین مسئله نزد من و از دست دادن تو سخت ترین مصیبت برای من است. از حسرت گریه خواهم کرد و از سوز نوحه سرایی می کنم برای دوستی که راه خود را پیمود و رفت. ای چشم، اشک بریز و مرا کمک کن که حزن من دائمی است و بر فراق یارم گریه می کنم.
♦️ حسنین (ع) کنار بدن مادر
درحالی که اسماء گریه و ناله می کرد حسنین (علیهما سلام) وارد خانه شدند! و فوراً از اتاق حضرت بیرون آمد و آنان را نشاند و برایشان غذا آورد. آنها گفتند: اسماء، آیا دیده ای ما بدون مادرمان غذا بخوریم؟ اسماء، ما به بقیع رفتیم و برای مادرمان دعا کردیم. سپس کنار قبر پیامبر (ص) رفتیم و صدای آن حضرت را شنیدیم که فرمود: فرزندانم، نزد مادرتان بروید که از دنیا رفته است. اسماء، حال مادرمان چگونه است؟ مادرمان کجاست؟
اسماء سخنی نگفت و آن دو وارد اتاق شدند و دیدند مادر بر بستر خوابیده و روپوشی بر صورت دارد. حسنین (ع) گفتند: اسماء مادرمان هرگز در این وقت نمی خوابید.
اینجا بود که طاقت اسماء تمام شد و مقنعه از سر برداشت و مو پریشان کرد و خراش بر صورت کشید و در حالی که اشک می ریخت گفت: مادرتان نخوابیده، بلکه به رحمت خدا رفته است. با این خبر و حال اسماء، صدای گریه امام حسن و امام حسین (علیهما سلام) بلند شد.
امام حسن (ع) خود را بر روی جنازه مادر انداخته او را می بوسید و می گفت: مادر با من سخن بگو پیش از آنکه روح از تنم برآید. امام حسین (ع) پای مادر را می بوسید و می گفت: مادر، من پسرت حسینم. با من سخن بگو قبل از آنکه قلبم پاره شود و بمیرم.
اسماء به حسنین (ع) عرض کرد: ای پسران رسول خدا، برخیزید و به مسجد بروید و شهادت مادرتان را به پدر خبر دهید.
هنگامی که آنان رفتند، اسماء طبق وصیت حضرت زهرا (س) همراه حضرت زینب و ام کلثوم (س) بدن مطهر حضرت را داخل خیمه ای از سندس بهشتی که در گوشه اتاق زده شده بود بردند.
♦️ امیرالمؤمنین بیهوش شد
امام حسن و امام حسین (علیهما سلام) از خانه به سمت مسجد رفتند در حالی که می گفتند: یا محمداه، امروز مادرمان از دنیا رفت و مصیبت تو بر ما تازه شد.
نزدیک مسجد که رسیدند، با صدای بلند گریه می کردند. عده ای از اصحاب بیرون آمدند و پرسیدند: ای پسران پیامبر، خدا چشمان تان را گریان نکند. چه چیز باعث گریه شما شده است؟ آیا به خاطر فراق جدتان گریه می کنید؟
امام حسنین (علیهما سلام) باگریه گفتند: نه، مادرمان فاطمه از دنیا رفته است. امیرالمؤمنین (ع) که داخل مسجد بود با شنیدن این خبر چنان منقلب شد که با صورت بر زمین افتاد و بیهوش شد!
اصحاب آب آوردند و به صورت حضرت زدند. هنگامی که به هوش آمد در حالی که می گریست فرمود: ای دختر محمد، اکنون چه کسی تسلای دلم خواهد بود؟ تاکنون تو باعث آرامش من بودی، اما از این پس چه کسی خواهد بود؟ سپس این شعر را خواند:
هر اجتماع و دوستی بالاخره فراق دارد، و هر مصیبتی در مقایسه با فراق آسان است. اکنون که فاطمه (س) را بعد از پیامبر (ص) از دست داده ام، دلیل آن است که حضور هیچ دوستی همیشگی نخواهد بود.
🎵امروز خودتون رو به صاحب عزا نشون بدید
#فاطمیه
🆔 @namazeshab313
آجرک الله یا مولای یا صاحب الزّمان! فی مصیبة جدّتک فاطمةالزّهراء علیهاالسلام
@namazeshab313
#زیارت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَلِيلِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ صَفِيِّ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِينِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِياءِ اللّٰهِ وَرُسُلِهِ وَمَلائِكَتِهِ ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِساءِ الْعالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللّٰهِ وَ خَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللّٰهِ
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْفاضِلَةُ الزَّكِيَّةُ ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْحَوْراءُ الْإِنْسِيَّةُ ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِيمَةُ ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا فاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللّٰهِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ ، صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكِ وَعَلَىٰ رُوحِكِ وَبَدَنِكِ
أَشْهَدُ أَنَّكِ مَضَيْتِ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكِ ، وَأَنَّ مَنْ سَرَّكِ فَقَدْ سَرَّ رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ، وَمَنْ جَفَاكِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ، وَمَنْ آذاكِ فَقَدْ آذىٰ رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ، وَمَنْ وَصَلَكِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَمَنْ قَطَعَكِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ لِأَنَّكِ بِضْعَةٌ مِنْهُ وَرُوحُهُ الَّذِي بَيْنَ جَنْبَيْهِ ، أُشْهِدُ اللّٰهَ وَرُسُلَهُ وَمَلائِكَتَهُ أَنِّي راضٍ عَمَّنْ رَضِيتِ عَنْهُ ، ساخِطٌ عَلَىٰ مَنْ سَخِطْتِ عَلَيْهِ ، مَتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ ، مُوَالٍ لِمَنْ وَالَيْتِ ، مُعادٍ لِمَنْ عادَيْتِ ، مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ ، مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ ، وَكَفَىٰ بِاللّٰهِ شَهِيداً وَ حَسِيباً وَ جازِياً وَ مُثِيباً .
🏴 عرض تسلیت و التماس دعا
👆پاسخ به سه سوال مهم⁉️
➕چرا نام امام علی(علیه السلام)واضح در قرآن نیامده؟
✔️چرا حضرت زهرا رفت پشت درب خانه و شهیده شد؟
➖آیا دشمنان اهلبیت بی سواد بودند؟
🎤حجت الاسلام دارستانی
@namazeshab313
♦️ وصیت حضرت زهرا (س) برای کربلا
سپس حضرت زهرا (س) به دو پسرش نگاهی کرد و فرمود: ای فرزندانم و ای نور چشمانم. هنگامی که از دنیا رفتم چه کسی به شما رسیدگی می کند و احوالتان را جویا می شود؟
امام حسن و امام حسین (علیهما سلام) با شنیدن این سخنان گریستند و حضرت به آنها فرمود: پسرانم، به بقیع بروید و از خدا بخواهید تا مادرتان را بهبودی بخشد. ای نور چشمانم، مادرتان مریض است. کنار قبر پدر بزرگتان بروید و برایش دعا کنید.
آنگاه حضرت زهرا (س) با چشمانی اشکبار امام حسین (ع) را بوسید و نگاهی با حسرت به او کرد و آهی کشید. سپس با دو دخترش زینب و ام کلثوم (علیهما سلام) -که در سنین چهار و سه سالگی بودند- وداع کرد و به حضرت زینب (س) فرمود: هنگامی که برادرت در کربلا تنها ماند به جای من زیر گلویش را ببوس.
♦️ دعای فاطمه (س) برای شیعیان
امام حسن و امام حسین (ع) به بقیع رفتند و حضرت زهرا (س) در بستر خوابید و به اسماء فرمود: برایشان غذایی آماده کن و هنگامی که از بقیع برگشتند به آنها بده و نگذار ببینند من در چه حالی هستم.
امیرالمؤمنین (ع) نیز برخاست و به مسجد رفت. با خلوت شدن خانه، حضرت زهرا (س) در حالی که می گریست اینگونه دعا می کرد:
خدای من و سرور من، به حق برگزیدگانت و به حق گریه های کودکانم در فراق من، گناهکارانِ شیعیانِ من و فرزندانم را مورد مغفرت خویش قرار ده.
♦️ آخرین غسل
هنگامی که امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) از خانه بیرون رفتند دقایقی تا غروب مانده بود. حضرت زهرا (س) به سَلما خواهر اسماء فرمود: ای مادر، برایم وسایل غسل آماده کن.
سلما آنچه حضرت خواسته بود آماده کرد و فاطمه (س) آخرین غسل را انجام داد. آنگاه فرمود: ای مادر، لباس های تازه ام را بیاور. سلما لباس ها را آورد و حضرت زهرا (س) آنها را پوشید.
♦️ خیمه ای از سُندس بهشتی
آنگاه حضرت به اسماء فرمود: وقتی از دنیا رفتم به اتاق نگاه کنید و هنگامی که دیدید خیمه ای از سندس بهشتی در گوشه خانه زده شده، بدن مرا با کمک زینب و ام کلثوم به آنجا ببرید و داخل خیمه قرار دهید.
♦️ آخرین نماز
سپس فرمود: ای اسماء، من ساعتی در اتاق استراحت خواهم کرد. هنگام اذان سه بار مرا صدا بزن. اگر جواب ندادم بدان که به پیامبر ملحق گشته ام.
آنگاه وضو گرفت و به اسماء فرمود: لباس و عظری که همیشه برای نماز استفاده می کنم بیاور. سپس در جایی که مکان پیامبر (ص) در خانه اش بود دو رکعت نماز خواند.
♦️ کافور بهشتی
حضرت زهرا (س) پس از نماز به سلما فرمود: مادر، رختخواب مرا در وسط اتاق پهن کنید. سلما دستور حضرت را انجام داد. حضرت زهرا (س) داخل بستر رو به قبله خوابید و دست راستش را زیر صورت قرار داد و به سلما فرمود: مادر، هنگامی که از دنیا رفتم، هیچ کس روپوش مرا کنار نزند. سپس به اسماء فرمود:
جبرئیل هنگام وفات پدرم کافوری از بهشت آورد. پیامبر (ص) آن را سه قسمت کرد که ثلث آن را برای خودش و ثلث آن را برای علی و ثلث دیگر را برای من قرار داد.
ای اسماء، کافور مرا بیاور و زیر سرم بگذار. سپس از نزد من خارج شو که میخواهم با خدا مناجات کنم.
اسماء کافور را آورد و زیر سر حضرت زهرا (س) گذاشت و بیرون رفت.
♦️ آخرین لحظه ها
آنگاه حضرت دست هایش را سوی آسمان گرفت و پس از نفرین بر غاصبین خلافت فرمود:
خدایا، به حق محمد مصطفی (ص) و اشتیاق او به من و به حق شوهرم علی مرتضی (ع) و حزن او بر من و به حق حسن مجتبی (ع) و اشک او بر من و به حق حسین شهید (ع) و غم او در مصیبت من و به حق دختران فاطمیات من و حسرتشان بر حال من، رحمت و غفران خود را بر گناهکاران جاری نما و آنان را وارد بهشت کن که تو بزرگوارترین سؤال شوندگان و مهربان ترین مهربانان هستی.
اسماء که دعای حضرت را می شنید گریست. آنگاه حضرت زهرا (س) پارچه ای بر صورت خود کشید و پاهای مبارک را به سمت قبله کرد و به اسماء فرمود:
پس از دقایقی که وقت نماز رسید مرا صدا بزن. اگر پاسخ ندادن سراغ علی بفرست و بدان که من نزد پدرم رفته ام.
♦️ شدت حال حضرت زهرا (س) هنگام ظهر
هنگام ظهر امیر المؤمنین (ع) از خانه بیرون رفت. وقتی باز می گشت چند دختر خردسال را دید که با چشمانی گریان و غمزده به سوی او می آیند.
حضرت پرسید: چه خبری دارید که می بینم صورت ها و حالتان متغیر است؟ آنها عرض کردند: یا امیرالمؤمنین، دختر عمویت زهرا (س) را دریاب که گمان نمی کنیم او را زنده بیابی.
امیرالمؤمنین (ع) با سرعت به خانه آمد و دید حال حضرت زهرا (س) در بستر به شدت منقلب است. حضرت با دیدن این حالت، عبا از دوش انداخت و عمامه از سر برداشت. آنگاه نشست و سر حضرت زهرا (س) را به سینه چسباند و صدا زد: یا زهرا. اما جوابی نشنید.
فرمود: ای دختر محمد مصطفی. اما باز صدایی نیامد. ندا کرد: ای دختر کسی که زکات را در عبای خود حمل می کرد و به فقرا می بخشید. اما پاسخی نشنید.
صدا زد: ای دختر کسی که در آسمان با ملائکه نماز خواند. اما جوابی نیامد. آنگاه بود که فرمود: یا فاطمه، با من سخن بگو کخ من پسر عمویت علی بن ابی طالب هستم.
حضرت زهرا (س) چشمانش را به روی حضرت گشود و نگاه کرد و هر دو گریستند. امیرالمؤمنین (ع) فرمود: چرا حالت اینگونه است؟
عرض کرد: ای پسر عمو، من مرگ را احساس می کنم که چاره و فراری از آن نیست. اگر ازدواج کردی شب و روزی برای همسرت باش و شب و روزی را با فرزندانم باش. ای قرین بتول، تو را به فرزندانم سفارش می کنم که چشم انتظار می مانند.
یا ابالحسن، با آنان با صدای بلند سخن مگو که آن دو یتیم و غریب و دلشکسته هستند. آنان دیروز پدربزرگ شان را از دست دادند و امروز مادرشان را از دست می دهند. وای بر امتی که آن دو را می کشند و با آنها دشمنی دارند.
بر من و یتیمانم گریه کن و شهید به دست دشمنان در بیابان عراق را فراموش مکن. فرزندانم از من جدا شده و متحیرانه یتیم شده اند. به خدا قسم که روز فراق رسیده است.
🌹 مناجات شب جمعه
🔷 حتماااا گوش کنید،زیباست👌
♦️ حجت الاسلام #میرزا_محمدی
@namazeshab313
♦️ رسیدگی به فرزندان در روز آخر
روز سوم جمادی الثانی امیرالمؤمنین (ع) وارد خانه شد و دید حضرت زهرا (س) پس از مدت ها که نمی توانست کار خانه انجام دهد، آن روز خمیری آماده کرده تا نان بپزد و ظرف آبی آماده کرده تا موهای حسنین (علیهما سلام) و لباس هایشان را بشوید. امیرالمؤمنین (ع) با تعجب از آنچه می دید علت را پرسید و حضرت در حالی که اشک بر صورتش جاری بود فرمود:
یا علی، اکنون هنگام فراق من و توست. دیشب در خواب پدرم را دیدم که در مکانی بلند ایستاده و به راست و چپ می نگرد و گویا منتظر کسی است.
عرض کردم پدر، رفتی و مرا تنها و بی کس باقی گذاشتی؛ شب و روز و هر ساعت بر تو گریه می کنم و از هیچ غذایی لذت نمی برم و خواب راحت ندارم.
فرمود: فاطمه جان، من اینجا منتظر تو ایستاده ام، چرا که مدت فراق زیاد شده و شب های انتظار و غم پایان یافته و ارتحال نزدیک شده است. دخترم، فردا شب هنگامِ رسیدن تو به من است. با دیدن این خواب یقین کردم که فردا شب از نزد تو خواهم رفت.
این خمیر را برای نان امروز آماده کرده ام و با این آب می خواهم موهای فرزندانم را بشویم؛ چرا که تو فردا مشغول غسل و کفن و دفن من هستی و می ترسم فرزندانم گرسنه بمانند و سرهایشان غبارآلود بماند و لباس هایشان تمیز نباشد.
♦️ گریه وداع و فراق
هنگامی که امیرالمؤمنین (ع) کلمه فراق را از حضرت زهرا (س) شنید، گریست و فرمود: یا فاطمه، هنوز غم پدرت در قلب من است، پس چگونه می توانم دوباره با فراق تو محزون شوم؟ حضرت زهرا (س) فرمود: ای پسر عمو، بر فراق من همانگونه صبر کن که بر دوری پدرم صبر کردی که خدا با صابرین است. آنگاه در حالیکه می گریست لباس های فرزندانش را شست و موهایشان را شانه زد و فرمود:
کاش می دانستم چه کسی شما را مسموم می کند و به قتل می رساند و سرانجام شما چه خواهد شد.
امام حسن و امام حسین (علیهما سلام) با شنیدن این سخنان گریستند. حضرت زهرا (س) فرمود: ای نور دیدگانم، کنار قبر پدربزرگتان بروید و از او بخواهید به من شفا دهد.
هنگامی که حسنین (علیهما سلام) رفتند حضرت از فضه خواست تا بسترش را پهن کند. آنگاه در بستر خوابید و فرمود: ای پسر عمو، نزد من بنشین که اکنون وقت وداع است. امیرالمؤمنین (ع) با اندوه فراوان کنار بستر فاطمه (س) نشست.
بازگشت حسنین (علیهما سلام) از مرقد پیامبر (ص)
حضرت زهرا (س) به اسماء فرمود: ای اسماء هنگامی که فرزندانم آمادند آنان را در مکانی بنشان که مرا نبینند و برایشان غذا ببر؛ و آنگاه که خوردند سراغ کار دیگری بروند و نزد من نیایند.
ساعتی نگذشته بود که حسنین (ع) آمدند و اسماء صدایشان را شنید و به استقبالشان رفت و آنان را در مکانی که حضرت دستور داده بود نشاند و غذا آورد. آن دو گفتند: ای اسماء آیا دیده ای ما تنها و بدون مادر غذا بخوریم؟ مگر ما چه کرده ایم که بین ما و مادرمان جدایی می اندازی؟
اسماء گفت: مادرتان کمی سردرد دارد، اما حسنین (ع) گفتند: ما فقط با او غذا می خوریم. آنگاه برخاستند و به اتاق مادر آمدند و دیدند حضرت زهرا (س) در بستر خوابیده و پدر بالای سرش نشسته است.
امام حسن (ع) سر بر سینه مادر گذاشت و امام حسین (ع) بر روی پاهای مادر افتاد و همه گریه کردند. حضرت زهرا (س) به امیر المؤمنین (ع) عرض کرد: یا علی، حسنین را آرام کن که من وصیت هایی دارم.
هنگامی که حسنین (ع) آرام تر شدند حضرت عرض کرد: یا امیرالمؤمنین، پسرانت را نزد قبر جدشان ببر. حضرت برخاست و دست آنان را گرفت و فرمود: پسرانم کنار قبر پدربزرگتان بروید.
♦️آخرین وصیت ها
امام حسن و امام حسین (علیهما سلام) به مسجد رفتند و امیر المؤمنین (ع) بازگشت و نزد همسرش نشست. حضرت زهرا (س) عرض کرد: ای پسر عمو، نزد من بنشین که وقت رفتن فرا رسیده است.
امیر المؤمنین (ع) سرِ بانو را به دامان گذاشت و گریست. فاطمه (س) عرض کرد: من چهار وصیت دارم: اول آنکه اگر از من کوتاهی دیده ای عفو کنی و مرا ببخشی.
امیرالمؤمنین (ع) فرمود: تو و کوتاهی، ای بانوی بانوان عالم؟! هرگز! بلکه تو درباره من در کمال محبت و نهایت مهربانی و شفقت و رضایت و تشکر و قناعت بودی. حضرت زهرا (س) در ادامه عرض کرد:
ای پسرعمو، وصیت دوم اینکه از تو میخواهم به فرزندانم توجه کنی که آن دو در روزگاران بعد از من کشته می شوند و فرزندانشان آواره می گردند.
روزی من و فرزندانم نزد رسول خدا (ص) بودیم که حضرت فرمود: ای اهل بیت من! چگونه خواهید بود آنگاه که به قتل رسیده باشید و قبرهای شما در جاهای مختلف باشد.
حسین پرسید: یا جداه، آیا به مرگ طبیعی می میریم یا کشته می شویم؟ فرمود: پسرم، شما با ظلم و عداوت کشته می شوید و فرزندانتان در شرق و غرب آواره می گردند.
حسین (ع) عرض کرد: چه کسی ما را می کشد؟ فرمود: اشرار مردم شما را می کشند. پرسید: آیا بعد از قتل، افرادی از امت ما را زیارت می کنند؟
پیامبر (ص) فرمود: آری، طایفه ای از امتم قبور شما را زیارت می کنند و بر شما گریه و
ختم دسته جمعی صلوات به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور حضرت صاحب الزمان عجل الله هدیه به حضرت زهرا سلام الله علیها🖤
Читать полностью…اول ماه #صدقه بگذاریم👆
👌 نخست قصد و نيت سلامتي امام زمان علیه السلام، سپس سلامتي خودمون و اعضاي خانواده ، آنهم در پناه امام زمان و آمرزش اموات را لحاظ كنیم.
👈 كه اين به قبول نزديكتر است تا آنكه بخواهیم صرفاً براي سلامتی خود صدقه بدهیم😊
✅صدقه، درمان بیماری ها
👈طبق فرمایش اهل بیت علیهم السلام، صدقه دادن، یکی از راه های بسیار مؤثر در رفع بیماری های انسان هاست و البته این، تنها یکی از آثار نیکوی صدقه است.
🔷پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
بیماران تان را با صدقه درمان كنید كه آن، بیماری ها و آفت ها را از شما دور می كند.
🔷امام کاظم علیه السلام هم فرمود:
بیماران خود را با صدقه دادن درمان کنید؛ من چیزی را نمی شناسم که سریع تر از همه چیز اجابت می شود جز صدقه و هیچ چیزی را نمی شناسم که برای بیمار نافع باشد و زودرس باشد،
📚 بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۵۰
@kheyriiyeh_313
الحمدلله که نوکرتم
الحمدلله که مادرمی
با صدای حاج مهدی رسولی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
بریز اسماء بریز آب روان
رو زخم پهلوش
بمیرم من چرا اینقدر کبوده دست و بازوش
#فاطمیه
🆔 @namazeshab313