naqdagin | Unsorted

Telegram-канал naqdagin - نقدآگین

11064

«حقیقت، خواستار نقد است؛ نه مدح» — بررسی پدیدارهای فرهنگی با رویکردی انتقادی 🔗 نقدآگين در پلتفرم‌ها: t.me/Naqdagin/6435 ⚡️⚡️توضیح ضروری: t.me/Naqdagin/6155

Subscribe to a channel

نقدآگین

🎧 برخورد با اشتباهات گذشته؛ نقد سازنده یا توبۀ فریبکارانه؟

🎙دکتر #محسن_بنائی و #مرجان_گرکانی

🍂 در آئین مزدیسنا چیزی به‌نام توبه وجود ندارد. کارهای بد برای همیشه در کارنامۀ انسان می‌مانند و او تنها با اهتمام به کارهای نیک می‌تواند بدی‌های خود را جبران کند، ولی در مسیحیت و اسلام، راه توبه همیشه باز است و انسان می‌تواند با اقرار و کفاره کارنامه‌اش را بشوید. برخورد پنجاه‌وهفتی‌ها با کردارهای ویرانگرشان از جنس توبه اسلامی و اقرار مسیحی است. آنان گمان می‌کنند با بیانِ «ما اشتباه کردیم» به نقطۀ صفر بی‌گناهی بازگشته‌اند و می‌توانند دوباره و از نو همان کردارها را تکرار کنند. نقدی که با تلاش برای جبران گذشته همراه نباشد، نقد نیست، توبه است.


.


#تجربه_زیسته #آینه_تاریخ #نقد_ادیان #ایران #انقلاب_اسلامی #اسلام #نقد_اسلام #حجاب #ترک_اسلام #حجاب_اجباری #نماز #شریعت #غرب #غرب‌ستیزی #مزدیسنا #معرفی_کتاب #کتاب_ممنوعه #مسیحیت #توبه #هویت #بحران_هویت #اسرائیل #فلسطین #زوج_موفق #کمونیسم #کمونیست #مارکسیست #مارکسیسم #خودانتقادی #اعتراف #بازنگری #بازاندیشی

➖➖➖

🌾@Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

🎧لزومِ نقدِ بی‌گذشت به گذشتۀ خود

🎙دکتر #محسن_بنائی و #مرجان_گرکانی


.


#تجربه_زیسته #آینه_تاریخ #انقلاب_اسلامی #اسلام #نقد_اسلام #حجاب #ترک_اسلام #حجاب_اجباری #نماز #شریعت #غرب #غرب‌ستیزی #معرفی_کتاب #کتاب_ممنوعه #علی_شریعتی #هویت #بحران_هویت #اسرائیل #فلسطین #زوج_موفق #خودانتقادی #اعتراف #بازنگری #بازاندیشی

➖➖➖

🌾@Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📘در بابِ ترسناک‌ترین بحران

✍🏻 #محبوبه_زمانیان

نتایج یک پیمایش: بیش از ۷۰ درصد ایرانیان مسافرت خارجی را تجربه نکرده‌اند


🍂 می‌دونید من فقط چی رو ترسناک‌ترین بحران می‌دونم؟ بریده‌شدن ارتباط انسان از واقعیت عینی و ملموس؛ یعنی هر چیزی که عینی‌ست و می‌شه با حواس پنجگانه اون رو درک کرد.

🍂 راستش اصلا حتا مشارکت سیاسی رو کلا فراموش کنید. اولین حق هر انسانی تجربۀ ملموس و عینی از جهان اطرافشه؛ از طبیعت، از انسان، از لذت و از تجارت، حتا تجربۀ ترس از افتادن در مهلکۀ نجات در وقت خطر.

🍂 حقیقی‌ترین حق هر انسانی اینه که بتونه آزادانه با جهانش تعامل داشته‌باشه؛ همین تعامل آزادانه بوده که انسان رو از بقیۀ جانوران جدا کرده و همین محرومیت دوباره انسان رو جانور می‌کنه.

🍂 هیچ حقی، حق‌تر از تجربه‌ی "خود" نیست. تجربه‌ای که من به‌تنهایی با تمام اراده و اختیارم می‌تونم بدست بیارم. منِ انسان جز شگفتی و شکوفایی در این تجربه، حقی به این بزرگی نداره؛ این برترین نوع تجربه که از ما گرفته شده.


.


#حکومت_اسلامی #جامعه #تجربه_زیسته #نقد_فرهنگ #سفر #سفر_خارجی #فروپاشی_اقتصادی #اجتماعی #فقر #خط_فقر

➖➖➖

🌾 @Naqdagin | @jaiibarayeman

Читать полностью…

نقدآگین

🍂 مشخص نیست چه کسانی ادمین این کانال «تحلیل زمانه» هستند که با حدود ۴۰ هزار عضو، یک نشانی ارتباطی هم ندارد.

🍂 هر نوع مهملی را کپی‌پیست کردن، بدون کمینه ویراستاریِ متن، و بدونِ ارجاع‌دهی به آدرس کانال نویسنده یا پیج و توییتی که از آن برداشته‌شده، مایۀ تاسف است؛ خصوصا وقتی در بیوی کانالِ خود نوشته باشید:

پایگاه تحلیل زمانه سعی در ارایه تفاسیر مختلف در مورد اتفاقات ایران و جهان دارد. تحلیل های مختلف جهت اطلاع رسانی می باشد و ممکن است مورد تائید نباشد

🔺تحلیل از هر نوعش، با بیانیۀ سیاسی و فاشیستی دادن که تقویت‌گرِ مواجهه‌های ستیزه‌گرانه و کور است، متفاوت است. تحلیل، حداقل باید یک استدلالِ ولو مغالطه‌آمیز هم داشته‌باشد؛ این پست دقیقا چه استدلالی داشته که مایی که خود منتقدِ جدیِ فقدان رویۀ مشخص در موضوع مهاجران‌ هستیم و بدان بارها پرداخته‌ایم، با خواندن آن دچار نوعی از حسّ شرم نشویم که موضعی پوپولیستی و فاشیستی و جنون‌آمیز مبنای نقد ما بوده‌است؟

🍂 جالب این‌جاست که افغانستانیِ «متخصص و سرمایه‌دار» هم «اشغال‌گر» معرفی می‌کند که باید اخراج شود، اما این مطالبه را به مادرِ طالبان و داعش و نگهبانِ بشار اسد، یعنی نظام ولایت مطلقۀ فقیه، بعنوان اشغال‌گرِ اعظم، عرضه می‌کند(!)؛ یعنی «متخصص و سرمایه‌دار و کارگر» افغانستانی، که «فرآیند قانونی مهاجرت» را طی کرده، از یک «بسیجی چماق‌بدستِ بی‌سواد ایرانی» اشغال‌گرتر است و اولی جای دومی را اشغال کرده و ایران منحصرا مختص به دومی‌ست؟

🍂 به‌نظر می‌رسد این نوع موضع‌گیری‌ها، بیشتر نوعی از «طرح غلط مساله، به‌شکل هدفمند» هستند تا ذهن جامعه را با شبه‌مساله‌ها و دشمن‌های فرضی مشغول کنند و از بنیادِ مشکلاتِ خود غافل کنند، و در نهایت نیز مسببِ تغییری معنادار در همان موضوعِ بحران‌ساز نشوند. گویا قبل از آمدنِ افغانستانی‌ها، مملکت گل‌و‌بلبل و آزاد بود، و حالا ما در «وضعیتِ اشغال‌» قرار گرفته‌ایم و با مطالبۀ اخراج یک‌سری انسانِ عضوِ ایرانِ فرهنگی، آن هم «به‌شکل فله‌ای»، مشکلات ما حل می‌شود!

🍂 این نوع ادبیات، بیشتر حاصل نوعی از توهم است که فرد خود را با یک اروپایی و آمریکایی یکی می‌بیند که با ورود مهاجران، از وضعیتی ایده‌آل به وضعیت پایین‌تری گرفتار شده؛ منتها در همان غرب نیز مطالبۀ «اخراج فله‌ایِ» تمام مردم یک کشور، جز از بیمارترین افراد جامعه طرح نمی‌شود، و توسط عموم جدی گرفته نمی‌شود.


🗄پست مرتبط
📕مسالۀ چند وجهی‌ جمعیت افغانستانی در ایران
📕چپ ایرانی؛ کشیش مدرن و مولدِ «حس گناه»
📻اتهام نژادستیزی به مخالفانِ ورودِ بی‌ضابطهٔ افغانستانی‌ها به ایران
📺 جنبشِ اصیلِ منطقه و بمب ساعتی مرزبانیِ یله
📺 افغانستان تمام وزارت‌خانه‌های ایران را درگیر خود کرده‌است

.


#نقد_رسانه #ایران #افغانستان #مهاجرت #اتباع #پوپولیسم #فاشیسم #حکومت_آخوندی #حکومت_اسلامی #حقوق_شهروندی

➖➖➖

🌾@Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📺 نقدی بر «تصور روحانیون از آزادی»

✍🏻#ناهید_زمانیان

🔻مصطفی ملکیان

متأسفانه باید بگویم روحانیون ما اشتغال ذهنی‌شان نسبت به امور جنسی بسیار بالاست.

به این ترتیب، اگر کسی گفت «آزادی» باز ذهن این‌ها به سمت آزادی در امور جنسی جهت‌گیری می‌کند.


🍂
اینکه ذهن روحانی چطوره و ذهن کت‌وشلوارپوش و گربه‌ی چکمه‌پوش آلیس چطور، همه رو بذار کنار!!! من بعنوان یک زن ایرانی، اجدادم رو گرو میذارم تا ثابت کنم در این زمینه هیچ فرقی بین روحانی و استاد دانشگاه نیست؛ اینم بذاریم کنار.

🍂 مسئله اینجاست که (برای بار چندم می‌گم) ما مفهوم آزادی رو نمی‌فهمیم؛ چرا ایشون باید ثابت کنه که مرد ایرانی به زیر شکمش فکر نمی‌کنه؟

اولا، مگه تحقیق و آماری در این زمینه وجود داره؟

دوما، اصلا به کسی چه ربطی داره که کی داره به چی فکر می‌کنه؟ مسئله‌ی جنسی مثل بقیه‌ی مسائل انسان، جزئی از حقوق فردی محسوب می‌شه.

🍂 در قانون لیبرال به شما گفته می‌شه که تو آزادی از ۲۴ ساعت، ۲۵ ساعت به مسئله‌ی جنسی‌ات فکر کنی؛ به این شرط که حقوق فردی هیچ‌کسی رو پایمال نکنی. بقیه‌‌اش دیگه به خودت مربوطه. دوست داری خودتو کور کنی یا ضعف جسمانی بگیری برو بگیر، اصلا برو بمیر! فقط به دیگری تعرض نکن و آسیب نزن.

🍂 مسئله اینجاست که می‌خواییم ایدئولوژی رو با ایدئولوژی نقد و حذف کنیم. کسی که نمی‌خواد باور کنه انسان موجودی آزاده و اتفاقا بخش اعظمی از وقتش رو صرف رفاه جسمی و روحی‌اش می‌کنه، از روحانی، روحانی‌تره! چون اون روحانی لااقل واسۀ عباش یه «جیب» درست و درمونی دوخته و این ثابت می‌کنه که اتفاقا برای مطالباتش برنامه داره؛ این بنده‌خداها که دیگه خسرالدنیا و الآخره شدن!!!

🍂 روحانیت می‌گه آزادی باعث ولنگاری میشه؛ اینا میگن چرا به مردم تهمت می‌زنید؟ مردم ما فرهیخته‌تر از این حرفا هستند؛ نهایتا یک‌صدم ذهن‌شون ولنگاره!! با این اوصاف، انصافا اون روحانی واقعیت آزادی رو بهتر فهمیده، و خطراتش رو برای ایدئولوژی بهتر درک کرده 🤦‍♀️


.


#نقد_روشنفکران #نقد_فرهنگ #مصطفی_ملکیان #روشنفکری_دینی #دینخویی #لیبرالیسم

➖➖➖

🌾@Naqdagin | @nahidestan

Читать полностью…

نقدآگین

📺 وام میلیاردیِ بانک‌ها به کارمندان خود

🎙#کیاداوود_اسفندیاری

عبدالناصر همتی وزیر اقتصادِ پزشکیان در گفت‌وگویی تلویزیونی از پرداخت وام به کارکنان بانک‌ها دفاع کرد (+).


🍂 عصبانیت مردم از این نیست که چرا کارمندان بانک‌ها وام می‌گیرند. عصبانیت از نابرابریه.

🍂 متوسط وام کارمندان بانک‌ها در سال حدود ۴۰۰ میلیونه. بعضی بانک‌ها بین ۱ تا ۲ میلیارد متوسط به کارمندان‌شون وام داده‌اند.

🍂 وام تو ایران با وام تو سایر کشورا فرق می‌کنه. اینجا وام نوعی توزیع رانته. وقتی نرخ بهرۀ وام کارمندای بانک ۱۰ درصده، تورم ۵۰ درصده و نرخ بهرۀ بازار بین ۷۰ تا ۱۲۰ درصده؛ یعنی هرکس این وام‌ها رو می‌گیره، سود نجومی به دست آورده.

🍂 وقتی اینگونه رانت ایجاد می‌کنیم و بی‌عدالتی تو توزیعش مشاهده می‌شه، مردم خشمگین می‌شن، دیگه نمی‌شه مردم رو کنترل کرد؛ جرم و تخلف و قانون‌گریزی به‌شدت بیشتر می‌شه. شما حساب کنید از هشتاد و چند میلیون ایرانی ۲۰۰ هزار نفر وام‌های چند صدمیلیونی در سال و بقیه هیچ.


.


#اقتصاد #حکومت_اسلامی #استمرارطالبان #وام #تبعیض #رانت #وام_بانکی #اقتصاد_مقاومتی #اقتصادی #پزشکیان #مسعود_پزشکیان #حکومت_آخوندی

➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📺 نقدِ فیلمِ «هاراکیری» اثرِ ماساکی کوبایاشی (+)

🎙#مسعود_فراستی

🔸فیلمی ژاپنی (۱۹۶۲) با بازی تاتسویا ناکادای


.


#نقد_فیلم #هاراکیری #سینما #ژاپن #فیلم #تحلیل_فیلم

➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📘آیا وطن باید مقدس باشد؟
(۱/۲)
✍🏻 #مهرپویا_علا

🍂 اجازه دهید بدون پرداختن به اشخاصی که چنین سخنی را مطرح می‌کنند یا انگیزه‌هایی که ممکن است از مطرح کردن آن داشته باشند، خود این داعیه را کمی دقیق‌تر و تا جای ممکن با روش علمی بشکافیم. برای این کار ما پرسشی را مطرح کرده و کوشش می‌کنیم به آن پاسخ دهیم. پرسش ما این است که وقتی می‌گویند چیزی مقدس است منظور چیست؟ امر قدسی به چه معناست؟

🍂 برای پاسخ به این پرسش از همان مثال بسیار مشهور «رابینسون کوروزوئه» استفاده می‌کنیم. فرض کنیم فردی در یک جزیره گرفتار شده‌است، تا سال‌ها یا شاید تا پایان عمر بخت نجات یافتن از آنجا را ندارد و تنها خودش در آن جزیره زندگی می‌کند. آیا برای چنین شخصی امر مقدس معنا دارد؟ احتمال زیادی دارد که پاسخ اکثر مردم به این پرسش مثبت باشد و اساساً ارتباط میان تنها بودن یا نبودن یک انسان و امر قدسی را درک نکنند. برای مثال بگویند اگر آن فرد آدم مذهبی بوده باشد شاید اکنون در وضعیت تنهایی مطلق حتی امر قدسی در او نیرومندتر هم بشود. مشکل این حرف آن است که ایمان را با امر قدسی یکسان می‌گیرد. من ادعا نمی‌کنم که این دو به یکدیگر ارتباطی ندارند، ولی یکی هم نیستند.

🍂 ممکن است فردی به چیزی ایمان داشته باشد و در عین حال موضوع ایمان برای او مقدس نباشد. مصداق چنین چیزی را در مورد اعمال خرافی عامیانه مثل کف‌بینی و احضار ارواح می‌توان یافت.

🍂 اگر کسی در مقابل فال‌گیر اثربخشی کار او را منکر شود احتمالاً از اینکه حرفش باعث کساد شدن کسب‌وکار فالگیر می‌گردد هدف خشم او قرار بگیرد و حتی ممکن است فالگیر دست به اعمال خشن علیه فرد منکر هم بزند؛ ولی در این‌گونه موارد ما بیش از اینکه با چیزی از نوع تقدس مواجه باشیم با یک تعصب صنفی مواجهیم. پس ایمان داشتن به امری می‌تواند در پیرامون خود، پدیدۀ تقدس را هم به وجود آورد و تقویت کند، ولی ایمان و تقدس یک پدیدۀ واحد نیستند و می‌توان این دو را مستقل از یکدیگر هم تصور کرد.

🍂 پدیدۀ تقدس و پدیدۀ «به وجد آمدن» هم در ارتباط هستند، ولی باز یکسان نیستند. یک مسیحیِ معتقد، از توهین به تمثال مسیح خشمگین می‌شود و همزمان از تماشای این تمثال به وجد می‌آید. این موردی است که در آن تقدس و به وجد آمدن همزمان وجود دارند. اما می‌توان مثالی هم آورد که در آن این دو پدیده همراه یکدیگر وجود ندارند.

🍂 همان فرد گرفتار در جزیره یا حتی خود ما هنگامی‌که به بیرون از شهر سفر می‌کنیم ممکن است از مشاهدۀ لحظۀ طلوع یا غروب خورشید به وجد بیاییم و حالات روحی ویژه‌ای به ما دست دهد. بااین‌همه بعید است ما از «اهانت به لحظۀ غروب خورشید» یا به وجد نیامدن از آن خشمگین شویم.

🍂 من منکر این نمی‌شوم که ممکن است در جایی از دنیا دینی وجود داشته باشد که دقیقاً لحظۀ غروب خورشید را مقدس بدانند. صرفاً می‌گویم تقدس و به وجد آمدن دو پدیدۀ جدا هستند که می‌توانند همراه یکدیگر حادث بشوند یا نشوند.

🍂 همچنین «دلبستگی» هم همان تقدس نیست. انسان‌ها ممکن است نسبت به بسیاری انسان‌های دیگر یا حتی اشیاء دلبستگی داشته باشند و به شدت در برابر آسیب‌ها از آن‌ها محافظت کنند و دیگران را نیز از آسیب به آن‌ها نهی کنند. اما برای مثال کسی که از یک خودروی آنتیک به‌شدت محافظت می‌کند آن خودرو را مقدس می‌داند؟ البته بسیار پیش می‌آید که در صحبت‌های روزمره ما چنین توصیفی را برای بعضی دلبستگی‌های شدید به کار ببریم؛ ولی توصیفات روزمره نمی‌توانند معیار بحث علمی و دقیق باشند. حتی افراد به‌اصطلاح مقدس‌مأب معمولاً از اینکه عنوان مقدس بر روی چنین دلبستگی‌هایی گذاشته شود خشمگین می‌شوند. در ضمن باز هم در اینجا دلبستگی و تقدس می‌توانند در ارتباط باشند و به تقویت یکدیگر بیانجامند، اما دو پدیدۀ متفاوت هستند.

🍂 در تمام این مثال‌ها مشاهده می‌کنید که در پدیدۀ تقدس نوعی «حریم» و «نهی» دیگران از شکسته شدن آن حریم وجود دارد. دلیل اینکه مثال رابینسون کوروزوئه را ذکر کردم و ادعا کردم که امر مقدس برای او نمی‌تواند وجود داشته‌باشد نیز همین بود.

🍂 در آن جزیره کس دیگری وجود ندارد که رابینسون بخواهد او را از شکستن حریم خاصی «نهی» کند. آری، او در آن جزیره حتی بیشتر از گذشته به راز و نیاز می‌پردازد. ایمان دارد که این راز و نیازها روزی به نجات او خواهند انجامید. در برابر پدیده‌های طبیعی به وجد می‌آید، اما تا زمانی که نفر دومی وارد جزیره نشده باشد اساساً معنا ندارد که بابت شکسته شدن حریم خاصی خشمگین گردد و تلاش کند دیگری را از شکسته‌شدن آن حریم نهی کند. پس امر قدسی هم برای او وجود ندارد.

(ادامه دارد)
➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📺 کاخِ هدیش (+)
— قسمتی کمتر پرداخته‌شده‌ از پارسه (تخت جمشید)

🎙دکتر #زند

🍂 کاخ هَدیش نشسته بر مرتفع‌ترین قسمت کوشکِ شاهی تخت جمشید، کاخ اختصاصی خشایارشا بوده است. این کاخ به لحاظ معماری و تزئینات، مشابه کاخ داریوش (تَچَر) اما بزرگ‌تر از آن است.


.


#ایران #شیراز #تخت_جمشید #آثار_باستانی #ایران_باستان #معماری #تاریخ_ایران #باستان‌شناسی #داریوش #خشایارشا #هخامنشی #هخامنشیان #دنیای_باستان

➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📺 عایشه قذافی، ملکۀ مرموزِ لیبی (+)

🍂 بعد از بررسی زندگی و فعالیت‌های رغد صدام، به سراغ عایشه قذافی می‌رویم؛ دختری که سالیان سال در ناز و نعمت در طرابلس لیبی زندگی کرد، اما پس از قیامِ مردم و سرنگونی حکومت معمر قذافی، از آنجا فرار کرد و هنوز هم در تبعید زندگی می‌کند.

🍂 عایشه نمونۀ کسانی‌ست که در خانوادۀ یک دیکتاتور قرار گرفته‌اند و تمام تلاش خود را برای سفیدشویی حکومت متبوعشان به کار می‌بندند. او که در فرانسه در رشتۀ حقوق تحصیل کرده‌بود، قبل از اخذ مدرک دکترا در رشتۀ حقوق بین‌الملل ترک تحصیل می‌کرد. دربارۀ دلیل ترک تحصیل او دو روایت وجود دارد که در ویدیو بررسی شده‌اند.


.


#سیاست #تاریخ #جهان_اسلام #بهار_عربی #خاورمیانه #سازمان_ملل #سیاست #پادکست پادکست_تاریخی #خاورمیانه #طرابلس #لیبی #صدام #حقوق #حقوق_بین‌الملل #دیکتاتوری #دیکتاتور #لاکچری #زنان

➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📘چپ و اسلامیسم
(۱/۲)
✍🏻 #خالد_رسول‌پور

❓می‌دانید کدام نوع از «چپ»ها اغلب خودشان را در کنار سازمان‌های اسلامی افراطی مسلّح همچون «حماس» و «حزب‌الله» و «طالبان» و... می‌یابند؟ سوال بسیار جالبی است و اگر بتوانیم پاسخ درستی به آن بدهیم، به سادگی تفاوت اساسی بین دو نحله‌ی «چپ»‌ها را متوجه خواهیم شد.

🍂 تا قبل از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه، دیدگاه کلی مارکسیست‌ها، همه‌ی کشورهای سرمایه‌داری را کم و بیش عرصه‌های مبارزه طبقاتی داخلی بین کارگران و طبقات بورژوا می‌دانست که همواره در کشاکش مثبت و منفی بین مقاومت سرمایه و مبارزه‌ی کار و دستاوردهای طبقه‌ی کارگر بودند؛ یعنی همان که مارکس و انگلس می‌گفتند.

🍂 آن‌ها ضمن نقد ساز و کارهای استثمار سرمایه‌داری، دستاوردهای مثبت و انقلابی بورژوازی علیه فئودالیسم را ارج می‌نهادند و آزادی‌های دموکراتیک و حقوق سیاسی و اجتماعی مردمان غربی را ارزشمند می‌دانستند.

🍂 اما بعد از انقلاب اکتبر، و بخصوص بعد از وقوع جنگ خونبار داخلی که با پشتیبانی و دخالت کشورهای آمریکا، انگلیس، فرانسه و... در روسیه درگرفت، تا سال ۱۹۲۱ طول کشید و به نابودی صدها هزار کمونیست و سرباز اتحاد شوروی انجامید و جمهوری جوان شوروی را دچار قحطی و ویرانی نمود، دشمنی با غرب دخالتگر و مهاجم تبدیل شد به بخشی از هویت وجودی کمونیسم روسی.

🍂 در دهه‌ی سی که دیگر اثری از انترناسیونالیسم انقلابی در نظام شوروی باقی نمانده و همه‌ی انترناسیونالیست‌های انقلابی (از جمله همه‌ی یاران لنین و رهبران کمونیست جهانی) اعدام یا ترور شدند، نظام شوروی به یک نظام ناسیونالیستی با محوریّت زبان و فرهنگ «روسی» استحاله یافت. حالا دیگر یک روسیه بود در مقابل همه‌ی جهان غرب. پس لازم آمد که ناسیونالیسم روسی زیر پوشش مارکسیسم توجیه شود.

🍂 از آن به بعد بود که سرتاپای تمدن غرب ِ موجود، شیطانی و فاسد تلقی شد. همه‌ی دستاوردهای طبقه‌ی کارگر غربی فقط فریب بورژوازی نظامی تعریف شد. آزادی، حق بیان و اعتصاب و انتقاد و اعتراض و حقوق بشر و اتحادیه‌های کارگری مستقل و برابری حقوقی کارگر غربی و... دروغ‌هایی بیش نبودند که همچون رشوه‌ای به کارگر غربی داده شده و او را فاسد کرده بود.

🍂 کارگران غربی تنها زمانی انقلابی و مترقی تلقی می‌شدند که اتحاد شوروی را وطن واقعی خود بدانند و زیر فرمان دولت شوروی و احزاب وابسته به آن باشند. حتی یک مورد مثبت از زندگی و فعالیت کارگران غربی را تایید نمی‌کردند و کل سیستم حقوقی غرب را نقاب فریب و استثمار می‌دانستند.

🍂 این تلقی ضد مارکسیستی که صرفاً زاده‌ی ملی‌گرایی روسی-شوروی بود، کم‌کم به درون سازمان‌ها و احزاب کمونیست همه‌ی دنیا (که به دستور و با حمایت شوروی تشکیل شده و هدایت می‌شدند) نفوذ کرد و یک چپ شبه‌مارکسیست جهانی به وجود آمد که دیگر دغدغه‌اش مبارزه‌ی طبقاتی نبود و طبقه‌ی کارگر غربی (و بعدتر خودی) را از معادلات و محاسبات خود حذف نمود.

🍂 حالا دیگر «غرب» یک دشمن یکپارچه بود که همچون هیولایی دهان بر بقیه‌‌ی جهان گشوده و آماده‌ی بلعیدنش‌ بود. هر که علیه «غرب» بود، در جبهه‌ی کمونیسم هم بود و هر که کمترین امتیازی به وجوهی مثبت از «غرب» می‌داد، در جبهه‌ی شیطانی استثمار و امپریالیسم ایستاده بود! از این‌جا تا حمایت از «صدام حسین» و «معمر قذافی» کمونیست‌کُش راه زیادی نبود.

🍂 احزاب کمونیست غربی هم بخشی از این خودتخریبی مازوخیستی بودند و از همین راه هم بود که تمام حمایت مردمی و کارگری خود را از دست دادند و از احزابی که زمانی جهت سیاست ملی را تعیین می‌کردند، تبدیل شدند به محافل کم رونق ورّاجی که دلشان را به فتح شهرداری کوچکی در حومه‌‌ی «لیون» یا «اسکی شهیر» خوش کرده‌اند.

🍂 این میراث ضد غربی در شاکله‌ی ذهنیّت چپ اردوگاهی «نقر» شد و دیگر زدوده نشد. این چپ اردوگاهی حتی بعد از سقوط اردوگاه شوروی همچنان بر تعصب اردوگاهی‌اش پای فشرد و پس از چند سال آوارگی و تردید نظری، چین و روسیه و بعدتر ایران را به جای شوروی قدیم نشانید و همچنان از جهان دو-قطبی دم زد.

(ادامه دارد)
➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

🎧روشنفکران ایرانی و خیام (+)

🍂 در این جلسه #زهیر_باقری‌_نوع‌پرست نقدهای روشنفکران ایرانی (آخوندزاده، کسروی، علی دشتی و ایرج میرزا) به دین را بررسی می‌کند و نشان می‌دهد که آنها «اصلاح‌طلبان دینی» هستند، سپس به نقدِ خیام به دین می‌پردازد که آن را نقدِ رادیکالِ دین می‌داند.


.


#نقد_روشنفکران #نقد_ادیان #نواندیشی_دینی #خیام #کسروی #احمد_کسروی #علی_دشتی #ایرج_میرزا #آخوندزاده #رباعیات_خیام #روشنفکر #روشنفکری #روشنفکران #نقد_دین #خداباور #خداباوری #آتئیسم #خداناباوری #نقد_اسلام #شراب

➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📘‌‌انسانی که "معنا" می‌آفریند

✍🏻 #علی_صاحب‌الحواشی

🍂 انسان موجودی "معنا‌آفرین" است. این معنا، در لایه‌های مختلفی متجلی می‌شود که در ژرفایی‌ترین لایه‌، پاسخی به "اضطراب‌ وجودی" است. رنج و حرمان قابل تحمل است، بشرطی که "معنایی" بر آن حمل شود؛ در حیرانی نمی‌توان سَر کرد.

🍂 هانس بلومنبرگ راست می‌گفت که:

خاستگاهِ اساطیر را در گرایشِ انسان به تدوین روایتی دانست تا "اضطراب" را بدل به "ترس" کند؛ ترس از خدایان، پس‌ آنگاه خدای واحد!

🔺همین تقلیبِ "اضطراب" به "ترس"، آن خدمتی‌ست که الوهیت به انسان می‌کند و طی آن "دستاویزی" تدارک می‌شود تا انسان در برابر نیروهای سهمگین طبیعت و شوربختی‌های حیات‌جمعی در دامن آن بیاویزد، به تمنای نجات؛ آن "معنایی" که دین برمی‌آورد، همین است.

🍂 اینجا دیگر سخن از این‌ و آن دین نیست، بلکه سخن بر سر "دین" بطور کلی است. همۀ ادیان نقشِ "آشنایی‌زایی" انسان با جهان را ایفا کرده‌اند؛ زیرا که همۀ هستی را از مبدا و منشائی عنوان نمودند که انسان نیز از همان مبدأ است. بدین‌طریق، انسان و جهان هم‌ریشه می‌شوند.

🍂 این "آشنایی‌زایی" است که اضطرابی را که نمی‌توان برتافت، بدل به ترسی می‌کند که می‌شود با آن کنار آمد و مهم‌تر آنکه، سازوکاری برای انسان تدارک می‌کند تا با "ترس" کنار بیاید: نماز، عرض حاجت، نذر و پیمان بستن‌ها با خدایی که جهان‌آفرین است و قادری متعال.

🍂 بی‌جهت نیست که قصۀ "دین" در تاریخ انسان اینقدر بالا گرفت تا اقیانوسی از تفسیرها و تاملات ژرفکاو پدیدار شدند که "الاهیات" را ساختند و آنگاه سلسله‌جبالی از ادبیات در پیرامونش شکل گرفت، از تکه‌های به‌هم پیوسته‌ای که اناجیل شدند، تا اپانیشادها، تا کمدی الاهی دانته و "رساله‌ الغفرانِ" ابوالعلای معری تا برسیم به باریک‌بینی‌های حکمت‌آمیزِ منطق‌الطیر و تداعی‌های داراز-دامن بیقرار و ژرفاپیمایِ مقالات شمس و فیه‌مافیه و مثنوی خودمان.

🍂 بر همین سیاق، دریا-دریا هنرهای تجسمی و موسیقیایی نیز در پایِ دین آفریده شدند؛ از آیکون‌های مسیحیت‌شرقی تا نگاره‌های میکل‌آنژ بر سقفِ نمازخانۀ سیستین، تا قرآنِ ثلث بایسنقر-میرزا و جامعِ گوهرشادِ مادرش، تا مَسِ بی‌ماینور و صدها کانتات‌ِ باخ، تا برسیم به این آریای (تکخوانی) دعایی دل‌انگیز "کاستا دیوا" از اپرای "نورما" اثر وینچنزو بِلینی (۱۸۰۱-۱۸۳۵).

🍂 انسان "معنا" می‌سازد و بندیِ آن می‌شود و درون آن می‌خزد و در سایه‌سار آن "آرام می‌گیرد". بی‌معنا نمی‌توان سر کرد!


.


#فلسفیدن #نقد_ادیان #معنا #معنای_زندگی #اگزیستانسیالیسم #اضطراب_وجودی #مرگ‌آگاهی #فلسفه_زندگی #هنر

➖➖➖

🌾 @Naqdagin |‌ @sahebolhavashi

Читать полностью…

نقدآگین

📘انسان یاغی و تمام دشمنان آن
(۲/۲)
✍🏻 #آرمان_امیری

🍂 گروه نخست که به‌صورت یک مضحکه‌ی تاریخی، اتفاقا در ردای «جامعه‌شناس» ظهور پیدا کرده‌اند، به‌جای تلاش برای یافتن ریشه‌های بحران اجتماعی همچنان بر سر مظاهر بروز آن نهیب می‌زنند! یعنی به‌جای کنکاش در باب اینکه «چرا بخشی از جامعه با نظم حقوقی و اجتماعی خود احساس بیگانگی می‌کند»، انگشت اتهام را به سمت جامعه نشانه گرفته‌اند که «تو لیاقت نظم حقوقی‌ات را نداشتی»! یا مضحک‌تر اینکه به هنرمندان نهیب می‌زنند که «چرا واقعیت را همان‌گونه که بود ترسیم کردید»! انگار که بیماری را نزد پزشک ببرید و طرف با کلی تبختر فریاد بزند این فرد بیمار شده چون لیاقت سلامتی را نداشته!

🍂 گروه دوم، اما کمی قابل تامل‌تر هستند. این گروه، دست‌کم به این اندازه دن‌کیشوت‌وار بر سیمای واقعیت چنگ نمی‌کشند، اما با اندکی «زیرکی جبرگرایانه» نسخه‌ی درمان متفاوتی را تجویز می‌کنند و دومین رکن عاملیت فیلم را مورد حمله قرار می‌دهند: «ضرورت عمل».

🍂 این جریان، به باور من ریشه در نخستین فهم و خوانش طبقه‌ی متوسط ایرانی از تبعات ویرانگر انقلاب ۵۷ دارد که انعکاسش، بسیار جلوتر از عرصه‌ی سینما، در رمان‌های دهه‌ی ۷۰ قابل مشاهده است. جمع‌بندی نهایی در این خوانش به همین سطح خلاصه می‌شود که جامعه اساسا «میل به فساد و تخریب» دارد و حتی المقدور باید جامعه را از «ضرورت عمل» دور کرد تا ساختارهای مدنی در امان بمانند!

🍂 فهم دیگری هم در همین سطح وجود دارد که تبعات ویرانگر انقلاب صرفا محصول «فرم خشونت‌آمیز» آن بود و نه سویه‌های نظری و ایده‌آل‌های واپس‌گرایانه‌ی انقلابیون؛ پس «مدنیت دموکراتیک» مترادف می‌شود با تخطئه‌ی تمامی اشکال مقاومت اجتماعی و نوابغی از راه می‌رسند که در ادعای «خشونت‌پرهیزی» ظاهرا از گاندی هم پیشی می‌گیرند، اما در عمل و واقعیت، تنها چیزی را که تخطئه و لجن‌مال می‌کنند «روح طغیان‌گری و مقاومت»ی است که بن‌مایه‌ی اصلی کنش گاندی و دیگر رهبران دموکراتیک تاریخ است.

🍂 تناظر و تطابق این خوانش جدید با بسیاری از نظریه‌های کلاسیک «ضد دموکراسی» که اساسا هرگونه دخالت عموم مردم را مخرب و فسادزا قلمداد می‌کنند، سبب شد که نتیجه‌ی نهایی یک دستگاه به‌نسبت منسجم و پایدار نظری و عملی بدل شود، که به باور من، اصلی‌ترین سنگ‌بنای سنت سیاست‌ورزی «اصلاح‌طلبان ایرانی» را تشکیل می‌دهد.

🍂 سنتی که بجز اندک موارد تخطی (نظیر مقاومت اجتماعی ۸۸) می‌تواند توضیح دهنده‌ی تمامی تصمیمات و اقدامات اصلاح‌طلبانی باشد که تمرکز اصلی‌شان بر-دور-نگاهداشتنِ نیروی اجتماعی از عرصه‌ی سیاست، و اقبال به سمت‌و‌سویی است که امروزه فرم نهایی خودش را در عنوان «سیاست توافق‌گرا» به دست آورده.

🍂 در نهایت، بد نیست به این نکته هم تلنگری بزنیم که منطق نگرش به «سیاست منهای جامعه»، به‌طرز جالبی در میان اصلاح‌طلبان فعلی و نیروهای به ظاهر متضادشان، یعنی حامی سلطنت‌ پهلوی کاملا مشترک است!

🍂 دقیقا به همین دلیل است که زیربنای ادبیات سلطنت‌طلبان، در اکثر حوزه‌های تاریخی، اجتماعی و حتی هنری، در تطابق کامل با زنجیرۀ رسانه‌های شبه‌امنیتی اصلاح‌طلبان قرار دارد!

🍂 پشتوانه‌های نظری و تاریخی این رویکرد را سال‌هاست که امثال محمد قوچانی تئوریزه کرده‌اند تا هرگونه حق عاملیت اجتماعی در عرصه‌ی سیاست را تخطئه کنند و در تمامی بزنگاه تاریخی (از مشروطه گرفته تا خود انقلاب و حتی اصلاحات دهه‌های ۷۰ و ۸۰) انگشت اتهام را به سمت «مزاحمت جامعه برای روند سیاست» نشانه بروند.

🍂 جریان جدید پهلوی‌گرا نیز، همین منطق و همین تاریخ‌نگاری جدید را البته صرفا تا مقطع ۵۷ به عاریه گرفته است، بدون اینکه جواب بدهد «چطور قرار است از چنین مقدمه‌ای و با این حجم تنفر از نقش‌آفرینی سیاسی و تاریخی جامعه و تخطئه‌ی تمامی بن‌مایه‌های دموکراسی اجتماعی و سیاسی، به ضرورت یک تغییر اساسی دیگر برسد؟».


🗄پست مرتبط
📕غیرت به‌مثابهِ عدالت
📺 به کی می‌شه گفت منتقد؟

.


#نقد_فیلم #اپوزیشنقد #استمرارطالبان #سلطنت‌طلب #پهلوی #پهلویسم #مشروطه‌خواه #سینما #انقلاب #غیرت #ناموس #مسعود_کیمیایی #قیصر #فیلم_فارسی #اصلاح‌طلبان

➖➖➖

🌾 @Naqdagin | @DivaneSara

Читать полностью…

نقدآگین

📺 خرچنگ‌های مردابی | #محمدعلی_بهمنی (+)

🎙#رشید_کاکاوند

🍂 محمّدعلی بهمنی (۲۷ فروردین ۱۳۲۱ – ۹ شهریور ۱۴۰۳) شاعر و غزل‌سرای ایرانی بود.

در این زمانۀ بی‌های‌وهوی لال‌پرست
خوشا به حال کلاغان قیل‌وقال‌پرست

چگونه شرح دهم لحظه لحظۀ خود را
برای این همه ناباور خیال‌پرست

به شب‌نشینی خرچنگ‌های مردابی
چگونه رقص کند ماهی زلال‌پرست

رسیده‌ها چه غریب و نچیده می‌افتند
به پای هرزه علف‌های باغ کال‌پرست

رسیده‌ام به کمالی که جز انالحق نیست
کمال‌دار برای من کمال‌پرست

هنوز هم زنده‌ام و زنده‌بودنم خاری‌ست
به چشم تنگ مردم زوال‌پرست



.


#شعرانه #خیال‌پرسه #در_چنین_روزی #شعر #شاعر #غزل #غزل‌سرا #نیما_یوشیج #منزوی #ناصر_عبداللهی #حمیرا #حبیب #علیرضا_قربانی #شادمهر_عقیلی

➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📺 برخورد با اشتباهات گذشته؛ نقد سازنده یا توبه فریبکارانه؟

🎙دکتر #محسن_بنائی و #مرجان_گرکانی

🍂 در آئین مزدیسنا چیزی به‌نام توبه وجود ندارد. کارهای بد برای همیشه در کارنامۀ انسان می‌مانند و او تنها با اهتمام به کارهای نیک می‌تواند بدی‌های خود را جبران کند، ولی در مسیحیت و اسلام، راه توبه همیشه باز است و انسان می‌تواند با اقرار و کفاره کارنامه‌اش را بشوید. برخورد پنجاه‌وهفتی‌ها با کردارهای ویرانگرشان از جنس توبه اسلامی و اقرار مسیحی است. آنان گمان می‌کنند با بیانِ «ما اشتباه کردیم» به نقطۀ صفر بی‌گناهی بازگشته‌اند و می‌توانند دوباره و از نو همان کردارها را تکرار کنند. نقدی که با تلاش برای جبران گذشته همراه نباشد، نقد نیست، توبه است.


.


#تجربه_زیسته #آینه_تاریخ #نقد_ادیان #ایران #انقلاب_اسلامی #اسلام #نقد_اسلام #حجاب #ترک_اسلام #حجاب_اجباری #نماز #شریعت #غرب #غرب‌ستیزی #مزدیسنا #معرفی_کتاب #کتاب_ممنوعه #مسیحیت #توبه #هویت #بحران_هویت #اسرائیل #فلسطین #زوج_موفق #خودانتقادی #اعتراف #بازنگری #بازاندیشی

➖➖➖

🌾@Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📺 لزومِ نقدِ بی‌گذشت به گذشتۀ خود

🎙دکتر #محسن_بنائی و #مرجان_گرکانی


.


#تجربه_زیسته #آینه_تاریخ #انقلاب_اسلامی #اسلام #نقد_اسلام #حجاب #ترک_اسلام #حجاب_اجباری #نماز #شریعت #غرب #غرب‌ستیزی #معرفی_کتاب #کتاب_ممنوعه #علی_شریعتی #هویت #بحران_هویت #اسرائیل #فلسطین #زوج_موفق #خودانتقادی #اعتراف #بازنگری #بازاندیشی

➖➖➖

🌾@Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

🍂 اگر آدمیان همیشه می‌توانستند امور خود را با تشخیصِ مطمئن رتق‌و‌فتق کنند، یا اگر بخت همیشه بر آنان لبخند می‌زد، آنگاه هرگز به دام هیج خرافاتی نمی‌افتادند؛ اما از آنجا که مردم اغلب دچار چنان تنگناهایی می‌شوند که از رسیدن به قضاوتی محکم درمی‌مانند، و از آنجا که نمی‌توان روی خوبی‌های بخت که ایشان برای‌شان اشتهایی سیری‌ناپذیر دارند، چندان حساب کرد، در میانِ بیم و امید اسیر تلاطم می‌شوند؛ از همین‌رو است که بیشترِ مردم آماده‌اند تا به هرچیزی ایمان بیاورند.

🍂 هنگامی‌که ذهن دستخوش شک شود، خفیف‌ترین رانشی آن را به آسانی به هر سو خواهد کشید؛ به‌ویژه آن زمان که میان بیم و امید به دست‌وپا زدن افتاده‌باشد؛ گرچه در دیگر اوقات، به خود مطمئن، و سرشار از غرور و تکبر باشد.

✍🏻 #اسپینوزا


.


#گزیده‌سخن #فلسفیدن #نقد_ادیان #خرافات #خرافات_مذهبی #خودشناسی #تفکر_انتقادی #تفکر_نقاد #خرافات_مذهبی #خرافات_مدرن #اسپینوزا #استخاره

➖➖➖

🌾@Naqdagin | @Spaph

Читать полностью…

نقدآگین

📺 به‌تعویق انداختنِ نیازها و روان‌شناسیِ فست‌فودی

✍🏻 دکتر #پویان_مقدم

🍂 تمام بحث فقط بر سر این نیست که کدام نیازمان برآورده نشده، بلکه بخش زیادی از رشدنایافتگی، حاصل به‌اندازه و به‌موقع «ناکامِ نشدن» ماست.

🍂 ترس از تنهاییِ ناهشیار، گاه بیش از آنکه حاصل «رهاشدگی» باشد، حاصل این است که نتوانسته‌ایم در محیطی امن باور کنیم که قرار است در نهایت تنها باشیم.

🔻این عبارت را افراد مختلفی از فروید تا آلبرت الیس به انحا مختلف گفته‌اند که:

آنچه برایش تلاش کرده‌ایم و حاصل نشد، شاید دیگر مشکل ما نیست، بلکه واقعیتی است که نتوانسته‌ایم آنرا همانگونه که هست، بپذیریم.

و این پذیرش حاصل قبول کردنِ «محدودیت‌های ما در جهان» است.

🍂 روانشناسی زرد در پی تقویت احساس «همه‌کار توانیِ» مخاطبان است و با دادن وعده‌هایی که بخشِ کودک ما را ارضا می‌کند، ما را جذب می‌کند. نمونۀ بارز آن قانون جذب است:
"شما چیزی را جذب می‌کنید که به آن فکر می‌کنید"

آیا این همان رویای ناهشیار کودکی همۀ ما نیست؟! دست دراز کنیم و سینۀ مادر در مشتمان باشد! کودک در ابتدایی‌ترین مراحل رشد، هیچ عاملیتی برای مادر قائل نیست؛ انگار اصلا مادری وجود ندارد و همه چیز خودش است. اگر مادر به او شیر می‌دهد، کودک، هذیان‌وار در این تصور است که بخشی از خودش دارد او را سیر می‌کند:
"من می‌خوام پس می‌شه، به شیر فکر می‌کنم، و سیر می‌شم!"

شبیه به قانون جذب نیست؟!

🍂 در واقع، روانشاسی زرد و فست‌‌فودی، که حتی ممکن است توسط متخصصین روانشناسی با هذیان‌های خودشیفته‌وار ارائه شود، بنیان‌های سایکوتیک دارد.

🍂 امروز آنچه روانشناسی زرد را از روانشناسی سالم جدا می‌کند حتی محتوای علمی نیست، بلکه «نحوه‌ی ارایۀ محتوا» است. علمی‌ترین محتواها که با احساس «دانای کل» بودن و یا با «نمایش خود» ارائه می‌شوند همگی در باطن خود دارند بخش‌های خودشیفته‌وارِ ارائه دهنده و مخاطب را ارضا می‌کنند.

🍂 اینگونه است که اینکه لزوما فردی متخصص این حوزه باشد و یا پروانۀ تخصصی داشته باشد، تعیین کننده‌ی قطعی سالم بودن نحوه‌ی ارائه و محتوا نیست.

🍂 باید مخاطب به تفکر نقادانه مسلح باشد، و همیشه به‌دنبال نشانگانی از این احساس کودکانه در محتوا باشد که: "هیچ محدودیتی برای انسان وجود ندارد". این شاید بزرگترین و اصلی‌ترین چراغ خطر برای شناسایی محتواهای زرد و ناسالم باشد.


.


#زیست‌روان #روان‌شناسی #روان‌درمانگر #روان‌شناس #روانکاوی #خودشناسی #روان‌شناسی_زرد #خرافات_مدرن #تفکر_انتقادی #نقد #تفکر_نقاد #قانون_جذب

➖➖➖

🌾@Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

🔍 اگر کسی خالق ما بوده، مطمئناً باهوش نبوده

🍂 افرادی که فرایند «دگرگونش» را علیرغم همه شواهد علمی رد می‌کنند، معتقدند که توضیح این فرآیند بدون پذیرش وجود یک «طراح اصلی و کسی که همه چیز را رهبری کرده» ممکن نیست. اما مطالعات بیولوژیکی نشان می‌دهد که اگر طرحی نیز در ابتدا وجود داشته، این طرح آنقدرها هم عالی نبوده است.

🍂 دگرگونش بیولوژیکی یک واقعیت است، حتی اگر انکارکنندگان مخالف آن باشند. این تئوری شواهد علمی پشتیبان بسیار زیادی دارد.

🍂 بطور مثال در حالی که جیمز آشر، اسقف اعظم ایرلند (که اقدام به گاه‌شماریِ وقایعِ کتاب مقدس کرده) با اتکا به بیان کتاب مقدس زمان آغاز آفرینش را سال ۴۰۰۴ قبل از میلاد اعلام کرده است، شواهد زمین‌شناسی نشان می‌دهد که سن زمین حدود ۴.۵ میلیارد سال است. وجود فسیل‌هایی از حیوانات قدیمی که تخمین زده می‌شود مربوط به میلیون‌ها سال پیش باشند نیز این یافته‌های زمین شناسی را تایید می‌کند.

🍂 البته برخی تعلیمات دینی سعی داشتند برای وجود این فسیل‌ها نیز یک توضیح ماورائی پیدا کنند؛ از جمله اینکه خدا فسیل‌ها را برای آزمایش ایمان ما آفریده است؛ یا اینکه دایناسورها به دلیل جا نگرفتن در کشتی نوح منقرض شدند وگرنه آنها نیز قبل از طوفان سهمگین عصر نوح، در کنار انسان‌ها زندگی می‌کردند.

🍂 اگرچه تاکنون هرگز فسیل انسان و دایناسور در یک لایه مشترک از زمین شناسی یافت نشده تا این استدلال را ثابت کند، اما این امر نیز نتوانسته افراد سرکش در برابر نظریه «دگرگونش» را متقاعد کند، و همچنان در آثار مذهبی، تصاویر زیادی از انسان‌های بدوی که با دایناسورها همزیستی داشته‌اند، دیده می‌شود.

🌐 مطالعۀ ادامۀ متن
⏰ زمان مطالعه: ۴ دقیقه
🔖 ۷۲۸ واژه


.


#نقد_ادیان #چیستا #علمی #زیست‌شناسی #علم #علوم #تکامل #داروین #چارلز_داروین #نقد_دین #علم_و_دین #داروینیسم #نوح #خرافات #خلقت #اعجاز_علمی #آتئیسم #خداباوری #خداناباوری #خداشناسی #الهیات #اسطوره

➖➖➖

🌾@Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

🍂 حافظ خیلی وقت‌ها شخصیت‌های قرآنی رو مسخره می‌کنه. به این بیت دقت کنید:

حافظ أز دولت عشق تو سلیمانی شد
یعنی از وصل تواش نیست به‌جز باد به‌دست

در قسمتی از آیهٔ ۸۱ از سورۀ انبیا گفته می‌شه که:
باد را در تسخیر سلیمان درآوردیم.

🔺در واقع، طبق این آیه، حضرت سلیمان بر بادهای عالم حکمرانی می‌کرد. حالا حافظ وقتی می‌خواد بگه که به وصال معشوق نرسیده، میگه «مثل سلیمان تنها چیزی که به دست آوردم، باد بود». «باد به‌دست بودن» کنایه از «تهی‌دست» بودنه؛ درواقع، حضرت سلیمان رو هم مثل خودش سرکار می‌دونه:) و روایت قرآنی رو به سخره می‌گیره.

✍🏻 #پیام


.


#نقد_قرآن #حافظ #سلیمان #آرایه_ادبی #تلمیح #وصال #فراق #رند #شعر
➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📘آیا وطن باید مقدس باشد؟
(۲/۲)
✍🏻 #مهرپویا_علا

🍂 ممکن است گفته‌شود که او خودش را از شکستن حریم‌هایی نهی می‌کند. مثلاً اگر تمثالی همراهش باشد آن را در بهترین جایی که در دسترس او قرار دارد می‌گذارد. اما این پاسخ از لحاظ منطقی مشکل دارد، چون مانند این است که ما یک نفر را در واقع دو نفر فرض کرده باشیم که یک وجودش می‌خواهد کاری را انجام دهد و وجود دیگرش او را نهی می‌کند. ما می‌توانیم بگوییم که او از عواقب ماورالطبیعیِ بی‌احترامی به تمثال در این جهان یا جهان دیگر هراس دارد. این هراس هم باز مانند موارد بالا هرچند می‌تواند با تقدس در ارتباط باشد، ولی با آن یکسان نیست.

🍂 فرد معتقد به ارواح خبیث هم از بی‌احترامی به آن‌ها یا حتی ذکر نام‌شان می‌ترسد، ولی شاید حتی از اینکه دشمنش به آن ارواح اهانت کند شادمان هم بشود، چون معتقد است آن ارواح به حسابش خواهند رسید! در اینجا ما با پدیدۀ تقدس روبه‌رو نیستیم.

🍂 پس امر مقدس را با دو صفت «حریم» و «نهی» تعریف می‌کنم؛ و این نهی خطاب به دیگران است. یعنی این نهی در اجتماعی از آدمیان اتفاق می‌افتد. تا اینجا بحث جامعه‌شناختی بود و تا حد زیادی آن را مدیون امیل دورکیم - جامعه‌شناس فرانسوی - هستم؛ بنابراین وظیفه دارم از او نام ببرم.

🍂 دورکیم سرچشمۀ امر قدسی و به‌طور کلی دین را به «جامعه» نسبت می‌دهد و این به‌نظر من کاملاً صحیح است؛ هرچند نتایجی که می‌گیرم چیزی نیستند که او احتمالاً اگر آن‌ها را می‌شنید باب میلش می‌بودند. دورکیم رسماً یک سوسیالیست بود. بااین‌همه در اینجا این پرسش‌ها فارغ از لیبرال بودن یا نبودن و با رجوع به منطق محض مطرح می‌شوند: در یک جامعه

❓چه کسی این حریم را تعریف می‌کند؟ چه کسی مصادیق شکستن آن حریم را تعریف می‌کند؟ چه کسی ابزار نهی از شکستن آن حریم را در اختیار دارد؟ هزینۀ محافظت از آن حریم چگونه تأمین می‌شود؟ هزینۀ جا انداختن آن حریم در ذهن کودکان چگونه تأمین می‌شود؟

🍂 و باز نه به‌عنوان یک لیبرال بلکه با رجوع به منطق محض تنها پاسخی که برای این پرسش‌ها وجود دارد این است: آن کسی که زورش برسد و بتواند مؤثرتر از دیگران آدم بکشد.

🍂 شما برای آنکه امری را - در اینجا یک واحد سیاسی به نام دولت‌ملت - مقدس بدانید باید «حریمی» را در رابطه با آن تعریف کنید، مصادیق نقض آن حریم را تعریف کنید و در ضمن این پتانسیل را داشته باشید که برای حفظ آن «حریم» دست به خشونت و اعمال زور بزنید. یعنی باید جامعه‌ای را بر پایۀ زور بنیان بگذارید. پس تقدس و خشونت لازم و ملزوم یکدیگر هستند. این دقیقاً آن چیزی است که لیبرالیسم نفی می‌کند.

🍂 اگر بخواهم وارد تعریف و توضیح لیبرالیسم بشوم باید متنی به همین اندازه بنویسم که خارج از موضوع بحث است. همچنین ممکن است کسی پاسخ بدهد «به درک که نفی می‌کند، من می‌خواهم آدم بکشم!» من در اینجا به دنبال بحث با آدم‌کش‌های بالقوه یا بالفعل و قانع کردن‌شان نیستم. صرفاً دارم موضوعی را توضیح می‌دهم و نشان می‌دهم که دعاوی ما منطقاً ره به کجا می‌برند. اینکه کسی مایل باشد به همان‌جا برود یا نه موضوع بحث من نیست.

🍂 همچنین اینکه جامعۀ مبتنی بر لیبرالیسم به خوشبختی انسان‌ها منتهی می‌شود یا جامعۀ مبتنی بر خشونت موضوع بحث من در اینجا نیست، اما اگر کسی خود را مقید به اصول اخلاقی می‌داند و معتقد است من دارم اشتباه می‌کنم ممنون می‌شوم که توضیح بدهد کجای بحث از لحاظ منطقی ایراد دارد.

🍂 در پایان یک توضیح هم بدهم. لیبرالیسم خشونت را به‌طور مطلق رد نمی‌کند؛ بلکه آغاز به خشونت و نهادینه کردن آن و بنیان جامعه بر مبنای آن را نفی می‌کند. اگر کسی قصد جان یا مال کس دیگری را داشته باشد طبعاً فرد مورد تهاجم حق دارد با ابزارهایی که در اختیار دارد از خود دفاع کند.

🍂 البته می‌توان واژگان را به‌گونه‌ای دیگر به کار برد و اساساً دفاع را خشونت ندانست و تنها حمله را به‌عنوان خشونت تعریف کرد. این تعاریف می‌توانند به شفاف شدن بحث کمک کنند، اما اصل موضوع را تغییر نمی‌دهند. بنابراین شاید اشکالی نداشته باشد که یک نتیجه بگیریم: لیبرالیسم برای دفاع از جان انسان‌ها با خشونت مشکلی ندارد و چون خشونت و تقدس لازم و ملزوم یکدیگر هستند، پس می‌توان گفت برای لیبرالیسم تنها یک چیز مقدس است: جان انسان.


.


#جامعه #نقد_فرهنگ #جامعه‌شناسی #دورکیم #ملت #ملی‌گرایی #تقدس #لیبرالیسم #لیبرال #خشونت

➖➖➖

🌾 @Naqdagin | @alamehrpouia

Читать полностью…

نقدآگین

🍂 امروز این مطلب را خیلی جاها دیدم. کاربری عکس صبا معصوم نیا رتبه اول کنکور تجربی را که بین کتاب‌ها دو زانو نشسته، در ایکس گذاشته و نوشته:

دخترهای زشت محکوم به موفقیت هستند

البته که سیل انتقاد و ناسزا به سمت کسی که چنین مطلب سخیفی نوشته سرازیر شده و چنانکه خودش هم پیش‌بینی کرده، نظرش نامطلوب از آب در آمده است.

🍂 مافیای کنکور و سیستمِ بی‌رحم و ناعدالتی آموزشی که سهم مدارس دولتی در رتبه‌های برتر کنکورِ آن فقط هفت درصد است را بگذارید کنار، سوی سخنِ من دختری‌ست که این نظر نامطلوب را دربارۀ هم‌جنس خودش نوشته‌است. او خودش یک قربانی است. قربانی جامعه‌ای که در آن دختران و زنان برحسبِ معیارهای دم‌‌دستی و گاهی مبتذل ارزش گذاری می‌شوند. قربانیِ نگاه جنسیت زده‌ای که زوایای مختلف آن را می‌شود برشمرد.

🍂 نگاه کنید به مراکز تزریق ژل و جراحی‌های زیبایی که در مملکت ما چگونه مثل قارچ رشد می‌کنند. نگاه کنید به میزانِ گرایش دخترهای نوجوان به عمل بینی و تزریق ژل و دستکاری قیافه‌ای که هنوز به صورت کامل شکل نگرفته است!!!! نگاه کنید به درصد خانواده‌هایی که ازدواج کردن را غایت نهایی و موفقیت و بختِ یک دختر می‌دانند. نگاه کنید به چهره دخترهایی که انگار از یک خط تولید مشترک خارج شده‌اند.

🍂 بینی‌های یک شکل، ابروهای یک شکل، لبها و زاویه فک تکراری و همۀ آنچه که مثل یک‌ شابلون روی چهره دخترهای میهن‌مان بعنوان استاندارهای مدرن و امروزیِ زیبایی نشسته‌است‌. خب خروجی چنین جامعه‌ای مسلما تفکّری بیمار و به‌قول معروف Obsessed است که نظری نامطلوب مثل همین تصویر از شکمِ آن زاییده می‌شود.

🍂 شاید متن من هم به‌نوعی تبدیل به یک نظر نامطلوب شود، ولی گمان می‌کنم، خودکالاپنداری در بین دختران و زنانِ بسیاری در کشور ما شایع شده‌است؛ چه آن دختر جوانی که در جلسه مصاحبۀ شغلی با موی شنیون شده و دگمه‌های تا چاک سینه باز روبروی مصاحبه‌گر می‌نشیند، چه آن دختر نوجوانی که چهرۀ نابالغ خودش را به تیغ جراحی می‌سپارد، چه آن زنی که در میانسالی نه برای دل خودش، که برای نجات زندگی زناشویی‌اش، به سفت کردنِ پستان و تنگی واژن اقدام می‌کند، درگیر این خودکالاپنداری است. صد البته سهم عمده این Obsession یا (عقده) متوجّهِ مردان است؛ مردانی که میل و سلیقه آنها در شکل و شمایل زنان و دختران و القای حس ناکافی بودن به آنها موثر است.

🍂 القصّه، صبا خانم را باید تشویق و تمجید کرد؛ چرا که توانمند شدنِ زنان در یک‌ جامعه، اولین قدم برای رهایی از قالب و شابلون‌هایی است که در بالا به اشاره شد.

✍🏻 #رسول_اسدزاده‌


.


#نقد_فرهنگ جامعه #زنان #مافیای_کنکور #زیبایی #زن‌ستیزی #مردسالاری #عمل_زیبایی #اجتماعی #سرمایه‌داری #حجاب_اجباری #عدالت_آموزشی #بندرعباس #توییتر #توییتر_فارسی #رتبه_کنکور #جراحی_زیبایی #سکسیسم #موفقیت

➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📘داستان شیخ علیش مصری و کلاه شاپو
— «تعطیلی شنبه» چه مغزهایی را به رعشه انداخته؟

✍🏻 #مسعود_باب‌الحوائجی

🍂 اجازه دهید امشب از «شیخ محمد علیش» برای‌تان بگویم؛ شیخی قشری از الازهر در اواخر قرن نوزدهم در مصر که تمام فتواهایش جنجالی بود. مثلاً یکی از فقیهانی که به «حرام بودن قهوه» فتوا داده‌بود. همین شیخ است و دستور «بستن قهوه‌خانه‌ها» را در زمان پاشایان مصری همين فقیه صادر کرده‌بود.

🍂 او در عصر جمال‌الدین اسدآبادی و شیخ محمد عبده بود و از سرسخت‌ترین دشمنان این دو و حرکات اصلاحی آن‌ها. یکی از جنجال‌برانگیزترین فتواهایش فتوا به «حرام بودنِ کلاه شاپوی فرانسوی» بود: نام این کلاه آن زمان به لهجه‌ی مصری‌ها (البرنيطة) بود که ریشه‌اش از «بلنسیه و قلنسوه» از توابع «اندلس» پیشین بود که کشیشان بر سر می‌گذاشتند.

🍂 یک شیخ الجزایری به نام "سليمان بن على"برای مقلدانش رساله‌ای نوشت به نام: "أجوبة الحيارى عن حكم قلنسوة النصارى" یعنی: «پاسخی به سرگشتگان درباره‌ی حکم کلاه مسیحیان» که پوشیدن آن را مجاز شمرده‌بود.

🍂 این فتوا به مذاق شیخ علیش خوش نیفتاد و فوراً فتوا به کفر شیخ سلیمان فقيه الجزايري داد و تا جواز قتل و هدر بودن خونش پیش رفت صرفا به خاطر همین یک فتوا.

🍂 اما بخش فکاهی داستان، استدلال شیخ علیش بر حرمت این کلاه است که شیخ به آیه‌ی «واسجدوا» استناد کرده‌بود و گفته بود چون سجده با پیشانی است و لبه‌ی دراز این کلاه مانع قرار گرفتن پیشانی بر زمین است پس پوشش این کلاه مانع سجده و طبعا منافی با رکن نماز است و برابر با کفر است.

🍂 لازم است به مدرک این ماجرا اشاره کنم که در مجلة الرسالة در شماره ٤١٦ ص٢٩ آن را به تفصیل نقل کرده و آورده که حتا شیخ تنها به صدور این فتوا بسنده نکرد، بلکه بسی دشنام‌ و لعن و ناسزا نثار شیخ سلیمان الجزایری کرده‌بود و در خطاب به او نوشته‌بود:

ای احمق فریب‌خورده‌ی ابله! چطور جرأت و جسارت کردی که کلاهی که نشانه‌ی خواری و کفر و ذلت آنهاست را به دینی که شریف‌ترین و منیع‌ترین دین است منسوب داری؟ چه رسوایی بیش از این ای کور‌دلِ خبیث باطن! که با این فتوا به شقاوتی گرفتار آمدی که سعادتی پس از آن نباشد و‌خونت هدر است و تلاش برای ریختن آن واجبی ستودنی است.


🍂 در حاشیه باید افزود که شیخ محمد علیش، از بزرگانِ فقهایِ مالکی در الازهر است که به گفتۀ دکتر سامح عسکر، پژوهشگرِ فلسفۀ دین، هنوز نظرات و دیدگاه‌هایش در فقه مالکی موردِ استفاده است و تدریس می‌شود.


🗄پست مرتبط
📕توجیهِ جنایاتِ حکام توسطِ فقها
.


#آخوندیسم #تحجر #فتوا #تکفیر #تکفیری #تعصب #آخوند #فتوا

➖➖➖

🌾 @Naqdagin | @translate52arabic

Читать полностью…

نقدآگین

📘چپ و اسلامیسم
(۲/۲)
✍🏻 #خالد_رسول‌پور

🍂 البته حالا دیگر قضیه خیلی رسواست، چرا که چین نه آن زمان که مائوئیست بود «رفیق» شمرده می‌شد و نه حالا که پرتعدادترین میلیاردرهای دنیا را در خود دارد می‌تواند کمونیست شمرده شود. روسیه که رسماً گورکن کمونیسم شورویایی بود و ایران هم که علناً کمونیسم را الحاد و کفر می‌شناسد و همین حالا هم هر شهروند ایرانی را که کمونیست بداند سرکوب خواهدکرد. پس چپ اردوگاهی چگونه این مثلث را به عنوان قطب چپ و مارکسی توجیه می‌کند؟ با یک ترفند غریب!

🍂 این ترفند چنین است: اگر تا قبل از سقوط اردوگاه شوروی، معیار چپ‌بودن و مارکسیست‌بودن وفاداری به شوروی بود، حالا که شوروی وجود ندارد، پس معیار چپ‌بودن و مارکسیست بودن، دشمنی با قطب قدیم مقابل شوروی است!‌ درست است که شوروی فروپاشیده اما دشمن تاریخی‌اش که هنوز سرپاست! پس وقتی او دشمن است، هر که علیه او ایستاده یا می‌ایستد، در قطب مترقی و چپ مارکسی ماست. حالا اگر جای صدام و قذافی را حماس و حشد شعبی گرفته‌اند خیلی مهم نیست: مگر هر چهارتا کمونیست نمی‌کشتند؟؟

🍂 در واقع دشمنی پیشامدرن اسلام افراطی مسلح با «دموکراسی غربی»، فرقی با دشمنی مدرن چپ شبه مارکسیست اردوگاهی با «سرمایه‌داری غربی» ندارد. هر دو مخالف اساس تمدن و فرهنگ دموکراتیک موجود غربی هستند. هر دو مزایا و دستاوردهای آن را انکار می‌کنند و در عین حال که به شدّت در حال سوءاستفاده از آن ومکیدن خون آن هستند و از مزایای آن می‌خورند، به ریشه‌کن کردن آن مشغول هستند.


.


#نقد_چپ #چپ_ایرانی #چپ_روسی #حزب_توده #فرخ_نگهدار #علی_علیزاده #آمریکا #روسیه #حماس #جهاد_اسلامی #محور_مقاومت #آینه_تاریخ #سیاست #سیاسی #شوروی #کمونیسم #کمونیست #روسی #انترناسیونالیسم #کارگر #غرب #امپریالیسم #مارکسیسم #مارکسیست #صدام #قذافی #حکومت_آخوندی #سرمایه‌داری #بورژوازی #مائو #چین #بنیادگرایی #یهودستیزی #آمریکاستیزی

➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

نگاهی به سوژۀ مستأجر. #آرش_حیدری، جامعه‌شناس، برای توصیف لحظهٔ از نو شروع‌کردن، وضعیت مستأجری را مثال می‌زند که مجبور به جابه‌جایی است.


🍂 بینید وقتی مساله رو از دریچه خودتون ببینید، درگاه ذهن‌تون هم همینطوری بسته باقی می‌مونه و در نهایت مساله رو خراب‌تر هم می‌کنید. بزرگ‌ترین خطای این رویکردِ «روایت‌محور» به زندگی، درک نکردنِ «چیستی و چگونگی جامعه» است.

🍂 تصور کنید «بازار آزاد» باشه و جامعه بتونه خودش رو بازسازی کنه بدون هیچ دستورالعمل دولتی و بدون رانت و تبعات بسته بودن بازار. همینطور، وقتی اقتصاد دولتی نیست، «قیمت‌گذاری» تحت تاثیر نقدینگی قرار نمی‌گیره؛ چون اصلا دولت اجازه نداره دست ببره توی قیمت‌ها و تورم ایجاد کنه و فساد و رانت به تورم بیشتر منجر بشه که بخواد نقدینگی وارد بازار بکنه؛ در نتیجه، قیمت‌ها یک‌شبه سر به فلک نمی‌کشن و سرمایه‌ی مردم به هدر نمی‌ره و می‌تونه با سرمایه‌گذاری به ثروت خودش اضافه کنه، اما این ۴۵ سال هر کسی خونه هم داشت، مستاجر شد.

🍂 دخالت دولت پول رو بی‌ارزش کرد و رشد اجاره‌نشینی زیاد شد. یعنی شما حتا آمار صعودی اجاره‌نشینی طی این چند ده سال رو ندیدید که اینارو می‌گید؟

🍂 اگه اقتصاد آزاد بود و سیاست لیبرالیسم بر دولت ما نظارت داشت خیلی‌ها خونه داشتند و همین آزادی بازار و قدرت رقابت به مستاجر حق انتخاب بیشتری می‌داد.

🍂 در نهایت صاحبخانه‌ها هم برای اینکه مشتری خودشون از دست ندن، مجبور میشدن به سود مستاجر فکر کنند. هر چیزی که داره میگه این آدم نتیجۀ اقتصاد دولتیه؛ خودشون میسازن خودشون بعدش میان غر هم میزنن؛ تهش ام منبر اخلاق می‌رن! چون نمی‌خوان قبول کنن ایده‌های سوسیالیستی‌شون این بلا رو سر ما آورد. بعد میخوان چاره کنن میرن سراغ «مدیریت اموال خصوصی مردم» که چرا صاحبخونه به مستاجر گفت پاشو؟ به تو چه ربطی داره؟ مال خودشه. تو چرا دست کثیف دولتت رو از مال ایرانی و اقنصاد خصوصی‌اش برنداشتی؟ پاسخ این سوال رو باید بدی اول.

✍🏻 #محبوبه_زمانیان


.


#نقد_روشنفکران #حکومت_اسلامی #نقد_چپ #چپ_ایرانی #اقتصاد #مستاجر #بازار #بازار_آزاد #لیبرال #لیبرالیسم #تورم #اجاره #اجاره‌نشینی #اقتصاد_دستوری

➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📺 شریعتی یا کسروی؟ (+)

🍂 نکات ارزشمندی در کلیپ بیان می‌شود، منتها در یک مورد، از «آزادی سیاسی» در دوران پهلوی می‌گوید که سخنی مهمل مشابهِ سخنان خود شریعتی دربارۀ فاطمه و علی است، بنا به مُدِ این زمانه برای ساختِ یک دورانِ طلایی خیالی و بی‌نقصِ نو.


.


#نقد_روشنفکران #روشنفکری_دینی #نقد_شیعه #آخوندیسم #احمد_کسروی #علی_شریعتی #شاهنامه #فردوسی #ایران_باستان #جندی‌شاپور #دکتر_شریعتی #ساسانیان #اسلام #فداییان_اسلام #ساواک #احسان_نراقی #عباس_میلانی #حزب_توده #مجاهدین_خلق #فاطمه_زهرا #عبدالکریم_سروش #شیعه‌گری #زینب_کبری #مشروطه #نواب_صفوی

➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

#خبر_نقدآگین

⚜️نشریهٔ پراکسیس برگزار می‌کند:
مدخل‌های ورود به فلسفهٔ قرون وسطی

📆 زمان برگزاری: پنج‌شنبه ۱۵ شهریورماه، ساعت ۱۹

📌 مکان برگزاری: گوگل‌میت (آنلاین)

🎙ارائه‌دهنده: جان مارنبون | فیلسوف و استادِ فلسفهٔ قرون وسطی در دانشگاه کمبریج

✔️جهت ثبت‌‌نام می‌توانید با این آیدی در ارتباط باشید:‏ @praxispress


.


#نظریه_فلسفی #فلسفه #اندیشه #تاریخ_فلسفه_غرب #فلسفه_قرون_وسطی #فلسفه_اسلامی #فلسفه_یهودی #فلسفه_لاتینی #فلسفه_اسلامی #جان_مارنبون

➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📘انسان یاغی و تمام دشمنان آن
(۱/۲)
✍🏻 #آرمان_امیری

🍂 هر اثر هنری جهان خاص خودش را خلق می‌کند و اگر هنرمند از پس کارش به درستی بر بیاید (یعنی یک اثر منسجم و ارزشمند از نظر هنری خلق کند) آن‌گاه جهان جدیدی را خلق کرده‌است که با حذف حواشی واقعیت، اصلی‌ترین عناصر آن را مقابل چشم مخاطب برجسته می‌کند. این نخستین کارکرد، یا ظرفیتی‌ست که اثر هنری برای خوانش‌های نظری و اجتماعی فراهم می‌آورد.

🍂 از سوی دیگر، تجربه‌ی مواجهه با اثری هنری که به لایه‌های متفاوتی از جامعه با ارزش‌ها و نگرش‌های کاملا متفاوت مربوط می‌شود، از جهت «ضرورت‌های یک زیست جمعی» اهمیت پیدا می‌کنند.

🍂 ما ممکن است در تجربه‌ی شخصی هرگز با این‌ گروه‌های اجتماعی برخورد نکنیم و با توجه به ارزش‌ها و نگرش‌های بسیار متفاوت، چندان علاقه‌ای هم به شنیدن نظرات آن‌ها نداشته‌باشیم، اما نمی‌توانیم انکار کنیم که در نهایت، سرنوشت اجتماعی همه‌ی ما به یکدیگر وابسته است؛ همین پیوستگیِ اجتماعی ضرورت و اهمیت آثاری را تعیین می‌کند که ما را با لایه‌های دیگر جامعه آشنا می‌کنند. «قیصر» یکی از شاخص‌ترین این فیلم‌ها در تاریخ سینمای ماست.

🍂 جهان فیلم قیصر، جهانی کاملا منسجم با قواعدی‌ست که تمامی اجزای آن در-هم-تنیده‌اند و از نظم واحدی پیروی می‌کنند؛ حتی اختلاف نگرش‌های موجود در فیلم (مثل جدال قیصر با ارزش‌های خان‌دایی)، صرفا در دل همان قشر اجتماعی قابل فهم هستند و خبر از یک «گذار» در این اجتماع مشخص می‌دهند. استقبال باقی اهالی محل از تصمیم قیصر، و حتی همراهی آشکارا تشویق‌کننده‌ی آن‌ها در مسیر انتقام‌جویی او نیز نشان می‌دهد که قیصر در جهان‌بینی خودش، اصلا موجودی خاص و یگانه نیست؛ حتی دلیلِ استقبال‌ِ گیشه‌ی سینما از فیلم را هم می‌توان در تداوم همین همدلی عمومی با اهالی محله‌ی قیصر فهم کرد.

🍂 اگر من بخواهم به اختصار داستان قیصر را در دو «عاملیت» ویژه خلاصه کنم، نخست فیلم را حکایت‌گر «بیگانگی» یک قشر اجتماعی، با قواعد کلان سیاسی و اجتماعی می‌دانم. نه قیصر، نه هیچ یک از هم‌محلی‌های او کوچکترین پیوند و اشتراکی با نظم حقوقی موجود احساس نمی‌کنند. در نتیجه، حواله‌کردنِ مسائلِ خودشان به چنین نظمی را مصداق «بی‌غیرتی» می‌دانند.

🍂 فهمی سطحی و تقلیل‌گرایانه از معنای این «غیرت» می‌تواند آن را صرفا در تعصب‌های ناموسی خلاصه کند، اما غیرت مورد اشاره‌ی من، برای این قشر اجتماعی، کارکردِ نوعی از «مسوولیت اجتماعی» را دارد و اتفاقا با همین خوانش و کارکرد است که به دومین عاملیت تعیین‌کننده در فیلم می‌رسیم: «ضرورت عمل اجتماعی».

🍂 حتی در مناقشه‌ی بین «خان‌دایی» و «قیصر»، به نظر نمی‌رسد که بر سر بخش اول مساله، اختلاف‌نظری وجود داشته‌باشد. خاستگاه ارزش‌های آنان مشترک است و اختلافی اگر ایجاد شده، بر سر وجه دوم یا همان «ضرورت عمل» است.

🍂 البته «مادرِ» قیصر، اشارۀ گذرایی به واگذاریِ مساله به ماموران قانون می‌کند، اما به‌نظر نمی‌رسد که پیشنهادش از سر وجود یک نوع نگرش متفاوت (مثلا باور به ضرورت پایبندی به نظم نوین حقوقی) باشد. او هم صرفا می‌خواهد به بهانه‌ای جلوی «ضرورت عمل» قیصر را بگیرد.

🍂 از ترکیب این دو وجه مهم، یعنی «احساس بیگانگی با جهان موجود» و البته «ضرورت عمل اجتماعی» است که مشخصا «انسان یاغی» زاده می‌شود.

🍂 اینکه ۱۰ سال پس از ساختِ فیلم، انقلابی در کشور رخ داد که بسیاری رویکرد و فرم آن را با گرایش‌های حاضر در فیلم کیمیایی مشابه دانستند، نه نقطه‌ی ضعف کیمیایی، بلکه اتفاقا نشان‌دهنده‌ی اوج نبوغ او بود که توانسته‌بود واقعیتی را که زیر پوست لایه‌های پنهان اجتماعی در جریان است، پیشاپیش تشخیص دهد و به تصویر بکشد.

🍂 سنت دیرپا و البته آشنایی برای ماست که در نظام‌های استبدادی، هرگاه منتقدی نسبت به ناهنجاری‌های اجتماعی هشداری بدهد، یا هنرمندی این عارضه‌ها را به تصویر بکشد، دستگاه سانسور، به‌جای آنکه هشدارها را جدی بگیرد و تلاش کند کارکردهای خودش را اصلاح کند، ترجیح می‌دهد که صدای هشدار را خاموش و سرکوب کند.

🍂 نگاه تک‌بعدی دستگاه سانسور گمان می‌کند که با سرکوبِ «نشانه‌ها» می‌تواند بر ریشه‌ها غلبه کند. اگر چنین رویکردی از جانب «سانسورچی‌ها» قابل فهم باشد، تکرار آن از جانب مدعیان «نقد اجتماعی» واقعا حیرت‌انگیز است.

🍂 نیم‌قرن پس از آن «ضرورت عمل»ی که به فاجعه‌ی ۵۷ ختم شد، همچنان شاهد خوانش‌های شگفت‌انگیزی از تاریخ سیاسی و اجتماعی کشور هستیم که حتی با دیدنِ نتایج وقایع هم به‌جای درس گرفتن در باب عوامل مشهود اجتماعی، انگشت اتهام را به سمت و سوی هشداردهندگان و حتی هنرمندان اشاره می‌روند.

(ادامه دارد)
➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…

نقدآگین

📺 به کی می‌شه گفت منتقد؟
👤 The ARP Itsthearp">→

🎙#امیررضایوسف_پورسیفی


🗄پست مرتبط
📕غیرت به‌مثابهِ عدالت

.


#نقد_روشنفکران #تفکر_انتقادی #نقد_فیلم #تفکر_نقاد #سینما #فیلم #هنر #نقد #تفکر_نقاد #مجله_فیلم #قیصر #مسعود_کیمیایی

➖➖➖

🌾 @Naqdagin

Читать полностью…
Subscribe to a channel