«اگر قصد تغییر شرایط اضطرابآور خود را دارید، کتابی بهتر از در دام ذهن مقلد پیدا نخواهید کرد. جنیفر شانون به شما کمک خواهد کرد تا از نگرانیهای وحشتآور فاصله بگیرید، این کتاب همچنین چگونگی بازگشت به زندگی مطلوب و دوستداشتنیتان را به شما میآموزد.»
«کتاب حاضر برای افرادی که به رامساختن اضطراب و غمهای سرکش خود تمایل دارند، جواهری ارزشمند است. جنیفر شانون استعارۀ سادۀ میمون ذهن را در نظر گرفته است و با افکار و گامهایی ساده به آن واقعیت میبخشد. به زبان ساده، در این کتاب، مجموعهای جامع از مراحلی مشخص وجود دارد که باعث میشود دورۀ اضطراب سپری و پس از آن محو گردد. جنیفر شانون بهترین روشهای شناختی-رفتاری و روشدرمانیِ مبتنی بر تعهد و پذیرش (ACT) را در هم آمیختهاست تا بتواند سهم بهسزایی در ادبیات خودیاری داشته باشد. با مطالعۀ این کتاب قادر خواهید بود بهجای نگرانیها و ترسهایی که تمرکزتان را مختل کردهاست، توان و تمرکز خود را بر زندگیتان معطوف سازید. بدونشک، متخصصان رواندرمانگری نیز این روش را مفید خواهند یافت. من آن را به شدت توصیه میکنم!»
«در دام ذهن مقلد کتابی صریح است که درک آن نیز بسیار ساده است. این کتاب ترفندهای ساده و قدرتمندی را برای مهار ترس و نگرانیهایتان به شما آموزش میدهد. جنیفر شانون نحوۀ دگرگونساختن زندگی بهوسیلۀ بیرونآوردن میمون از ذهن را به شما میآموزد.
🖥 با ما در صفحه اينستاگرام همراه شويد:
https://www.instagram.com/nashretorang
https://wa.me/c/989023002408
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ
#شگفتی_وجود
#جف_فوستر
#وحید_مهدیخانی
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ
مردم همیشه در تلاش هستند تا مادیت و معنویت را به دو بخش متفاوت تقسیم کنند. این تقسیم باعث سردرگمی زیاد و داشتن حساسیت و بدگمانی به معنویت شده است؛ زیرا امروزه، در اذهان مردم، معنویت یعنی ساده زندگی کنید، ساده لباس بپوشید و ساده بخورید؛ این یعنی معنویت. این پنداشت مدتهایی مدید وجود داشته است. به همین دلیل است که هیچ کس تمایل ندارد زندگی معنوی داشته باشد.
دنیوی بودن به تنهایی هدفی از خود ندارد. جسم شما خیلی مهم است. مجبورید به آن غذا بدهید، به آن لباس بپوشانید، آن را پیرایش کنید و به روش های مختلف نیازهایش را برآورده سازید. فرض کنید فردا صبح چیزی که در درون شماست و هرگز تجربه اش نکرده اید، از دست برود، هیچ کس نمی خواهد با این جسم کاری داشته باشد. جسم مثل پوست میوه است. لحظه ای که میوه می خورید، پوست آن مستقیما به سطل زباله می رود. پوست میوه زمانی ارزشمند است که درونش میوه باشد. وقتی میوه از پوست در آمد، پوست دیگر ارزشی ندارد.
تهیه نسخه الکترونیکی در سایت #فیدیبو
#شیدایی
#سادگورو
#فرهود_مذهبی_فرد
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ
چه چیزی در یک رابطه اشتباه است؟
تکاملگرایان معتقدند: اگرچه ما انسانها برای زندگی دونفره برنامهریزی شدهایم؛ اما برای برای مدت طولانی، نمیتوانیم یکدیگر را تحمل کنیم. از نقطه نظر بیولوژیک، تا زمانیکه فرزندان ما بتوانند به تنهایی زنده بمانند، ما میتوانیم در کنار هم زندگی کنیم. این روزها، بچهها تا زمانیکه چهل و پنج سال دارند، خانه را ترک نمیکنند؛ بنابراین بعضی از ما با همسرمان مدت طولانی زندگی میکنیم. یک کمدین وجود دارد که یک بار گفتهاست:«من و همسرم سیسال شگفت انگیز در کنار هم بودیم و پس از این سی سال، یکدیگر را ملاقات کردیم.»
سخن معروف دیگری هست که میگوید، تا زمانیکه روی یک رابطه کار میکنید، آن رابطه از بین نمیرود، (شما هیچ نارضایتیای از زندگی ندارید و اگر شکایتی داشته باشید، دروغگو میشوید) واضح است که هر رابطهای، در طول زمان، تغییر خواهد کرد؛ اما اگر شما حواستان به شریک زندگیتان باشد و راههای ارتباطی را باز بگذارید، رابطهی شما دوام خواهد داشت. اگر متوجه شدید که هیچ موضوع مشترکی ندارید، به نظر من، بگویید وخجالت نکشید.
#مکاشفه
#روبی_وکس
#فرهود_مذهبی_فرد
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ
مجلۀ وحدت: تو نوشتهای که قبل از آن یک فکر متبلور وجود داشت: «من دیگر نمیتوانم با خودم زندگی کنم.» در مورد آن صحبت کن.
اکهارت: بله، جالب است که بیرون شدن از فکر، عملاً توسط یک فکر صورت گرفت! در آن لحظه، آگاهی به این فکر نگاه کرد: «من نمیتوانم با خودم زندگی کنم» و من درک کردم که در اینجا دو چیز هست: «من» و «خودی» که نمیتوانم با آن زندگی کنم و پس از آن یک فکر کوچک دیگر وجود داشت: این خودی که من نمیتوانم با آن زندگی کنم، کیست؟ اما پاسخی وجود نداشت. آن آخرین سؤال بود و آنگاه اهمیت خود را از دست داد. این آرامش، درک من از جهان -جهان خارجی- را هم تغییر داده است، هنگامی که من صبح روز بعد از خواب برخاستم، همه چیز زیبا بود و به شدت زنده و آرام بود.
بدون درک چیزها از طریق فیلترِ قدیمیِ شرطیشدگیهای گذشته و تصورات و خیالات، شخص میتواند حس کند که کیهان به شدت زنده است، حتی اشیاءِ به اصطلاح بیجان. من اغلب اشیاء کوچک را برمیدارم و به آنها نگاه میکنم و حس میکنم که آنها زنده هستند. فیزیکدانان عملاً تایید میکنند که آنچه ما آن را مادۀ مرده تلقی میکنیم، هرگز مرده نیست. همه چیز یک میدان انرژی شدیداً زنده است. آن زنده بودن، صرفاً یک جنبه از زنده بودن یا زندگیای است که من هستم.
تهیه نسخه الکترونیکی در سایت #فیدیبو
#اینک_و_اینجا
#اکهارت_تله
#وحید_مهدیخانی
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ
#وسیع_تر_از_آسمان_عظیم_تر_از_فضا
#موجی
#محمد_امین_جندقیان
#خوانش_سحر_اکبری
#چاپ_دوم
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ
زندگی فقط اکنون است. هرگز نمیتواند فردا باشد.
فردا فقط یک مفهوم است.
یکی از بدترین چیزها از دست دادن، شناخت بخت خوبت است.
تو خود زندگی هستی.
#آتش_سپید
#موجی
#دکتر_علی_سلامی
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ
هیچ چیزی دائمی نیست. این زندگی به طور بسیار حیرت انگیزی شکننده است، به طور بسیار زیبایی شفاف است. آنچه دارید، ممکن است از دست بدهید. کسانی که دوستشان دارید ممکن است بمیرند. دستاوردهای خیره کننده تان ممکن است فراموش شوند.
همچنان که بودایی ها همیشه گفته اند، ریشه همه رنجها وابستگی به چیزی است که گذراست. و بنابراین، ممکن است تلاشی برای رها شدن از همه وابستگی ها صورت گیرد، به منظور حرکت به سوی حالت عدم وابستگی اما آن فقط وابستگی دیگر می شود؛ شاید بزرگترین وابستگی: وابستگی به ناوابستگی.
چه رخ می دهد وقتی همه وابستگی ها کنار روند؟
#غیبتی_فوق_العاده
#جف_فوستر
#وحید_مهدیخانی
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ
فقط کاری که می توانید را یاد بگیرید و بقیه را واگذاريد. به اشتباهات گذشته یا فرصت های از دست رفته فکر نکنید، چون این امر هویت شخصی را حفظ می کند و طراوت جان را خشک می کند. به یاد داشته باشید، هیچ کس نمی تواند فارغ از اشتباه زندگی کند. این ذهن برنامه ریزی شده است که در باتلاق اخلاقیات گیر می کند. پیش از این، به این تمایلات قدرت ندهید. لازم نیست یا ضرورتی ندارد
در زندگی سوگندی یاد کنید وعده یا پیمان ببندید، چون عده کمی می توانند به این وعده ها عمل کنند و اینها فقط بال گردن تان خواهند شد. شناختن جایگاه واقعیتان به عنوان شاهدی بیطرف دریچه ای به سوی آزادی است.
#آتش_سپید
#موجی
#علی_سلامی
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ
#تعریف_بیداری_معنوی
#اینک_واینجا
#اکهارت_تله
#ترجمه_وحیدمهدیخانی
#نشرترنگ
#خوانش_ح_ش
@ngahinoo
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ
پرسشگر: در سنت ما، همیشه تعلیم دیدهایم که نسبت به خدا فروتن باشیم. بنابراین، چطور این موضوع را با میرابای یا آکّا تطبیق دهیم؟
سادگورو: جایی که عشق نیست، چطور احترام بهوجود میآید؟ وقتی عشق به اوج خود میرسد، طبیعتاً احترام برقرار میشود. مردمی که دربارهی احترام بدون عشق صحبت میکنند نه احترام را میشناسند نه عشق را. همهی آنها ترس را میشناسند. آنها میتوانستند رفتار تصنعی داشته باشند خیلی سادهتر از اینکه به چیزی بیندیشند. آنها فقط از احساساتشان برای رسیدن به ماهیت غائیشان استفاده میکردند. استفاده از احساس و رسیدن به ماهیت غائی چیزی است که آن را بهاکتی یوگا مینامیم.
📚#شیدایی
#سادگورو
#فرهود_مذهبی_فرد
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ
#شیدایی
#سادگورو
#فرهود_مذهبی_فرد
در #آپارت ما را دنبال کنید.
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ
چیزی به نام فکر منفی وجود ندارد
ما به سختی تلاش می کنیم که افکارمان را کنترل کنیم. این طور نیست؟ ما سعی میکنیم افکار مثبت، محبت آمیز، مهربان و معنوی داشته باشیم و افکار بد، شر، مخرب، نامهربان، خشن و گناه آمیز را دور کنیم. حتی برخی افکار را غیرقابل فکر کردن می نامیم. من نباید در مورد قتل فکر کنم، من نباید در مورد کسانی که دوستشان دارم فکر بد بکنم. من نباید قضاوت داشته باشم. من نباید در مورد رابطه عشقی فکر کنم. من نباید در مورد آن چه در آینده اتفاق خواهد افتاد فکر کنم. من نباید افکار منفی داشته باشم. من نباید افکار خیلی زیادی داشته باشم. من نباید به افکارم گوش کنم. من باید روشن ضمیر باشم و به کلی از فکر رها شوم.
تلاش برای کنترل افکارتان - تلاش برای کنترل موج های اقیانوس- نهایتا مقدار زیادی رنج تولید می کند؛ زیرا این تلاش بر مبنای یک توهم در مورد کسی است که شمایید. اگر تاکنون برای بیش از پنج ثانیه مدیتیشن کرده باشید، احتمالا متوجه شده اید که کنترل افکار در دست شما نیست. شما حتی نمی توانید فكر بعدی را بدانید، افکار فردا به کنار. افکار آزادانه در فضای باز و وسیع زندگی پدیدار می شوند. آنها در درون و بیرون هشیاری مانند ابرهای آسمان جاری هستند. حتی در وسط پر سر و صداترین افکار، چیزی وجود دارد که بسیار ساکت است و عمیقا در آرامش است. آن، چیزی است که شمایید. آن، همه افکار را همچنان که می آیند و می روند - تماشا می کند، به همه افکار اجازه رفت و آمد می دهد.
شما نمی توانید فکر بعدی تان را بدانید. شما حتی قدرت ندارید در مورد چیزی فکر نکنید. وقتی سعی می کنید در مورد چیزی فکر نکنید، چه روی می دهد؟ آن فکر، آن تصویر ظاهر می شود، به اجبار ظاهر می شود. شما نمی توانید در مورد چیزی فکر نکنید. خود همین حقیقت که می دانید در مورد چه چیزی نباید فکر کنید، به این معنی است که فکر پیشاپیش ظاهر شده است، گرچه شما نمی خواهید این را برای خودتان یا برای کسی دیگر تأیید کنید!
#عمیق_ترین_پذیرش
#جف_فوستر
#وحید_مهدیخانی
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ
دوست بدار خویشتن درونت را بدون تمامی پیرایهها و با جوهری آرام،
گرچه جریان خدشهدار زندگی هنری کذب و دروغین نیست.
درک و مشاهدۀ چیزی این چنین ناپیدا ارزشی دارد؟
فصلهای زندگی که آن را با تارهایی درهمپیچیده میپوشاند
از یاد بردهای که آن نیروی نهانی است که ارزش دارد.
و تمام آنچه گرداگرد آن میمیرد و
خویشتن تو سرسبز و زنده میماند.
#آناتومی_تنهایی
#تیل_سوان
#شهناز_کمیلی_زاده
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ
#داستان_من
#اکهارت_تله
#سفربه_خویشتن
#نشرترنگ
#ترجمه_وحیدمهدیخانی
#تهیه نسخه الکترونیکی از سایت #فیدیبو
@ngahinoo
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ
📯شگفتی_وجود منتشر شد.
این کتاب در مورد آن چیزی است که نمیآید و نمیرود. به امکانی اشاره میکند که از تلاشهای شما برای بیدار شدن و جستوجویتان برای روشنضمیری و تجاربتان از حالات سرور، صلح، شادی، سکوت و... فراتر میرود، امکانی که درست به مرکز کسی که شما واقعاً هستید ـ ورای کسی که فکر میکنید هستید ـ میرسد. به ذات بیکلام ورای صورتهای این جهان اشاره میکند، ذاتی که در تحلیل نهایی، از صورتهایی که ظاهر میشوند جدا نیست. این چیزی است که احساس میکنم معنای راستین کلمۀ «نادوگانگی» است.
#شگفتی_وجود
#جف_فوستر
#وحید_مهدیخانی
@nashretorang
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ
📯شمارش معکوس #شگفتی_وجود
اثر ارزشمند #جف_فوستر
غیبت خودتان
ما همگی لااقل مزهای از این را چشیدهایم: کنار رفتن همهچیز. آن میتواند هرجایی و در هر زمانی اتفاق بیفتد: در حال قدم زدن در پارک، درحال گوش دادن به قطعهای از موسیقی دلخواهتان یا شاید درحال نگاهکردن به چشمان معشوقتان. همۀ گذشته و آینده کنار میرود، همۀ تصورات پیشرفت در آینده، شادیِ آینده و «روشنضمیری آینده» واقعاً در فضای باز وسیعی که همهچیز را در آغوش گرفته از بین میرود. در این کنار رفتن، نوعی سادگی، صمیمیت و آزادی بدون نام وجود دارد. آن کاملاً ورای کلمات است و باوجوداین مانند نفسکشیدن، واضح و آشکار است. آن یک نگاه اجمالی است به آنچه واقعاً هستید، ورای هرگونه داستانی درباره اینکه چه هستید.
همۀ ما آن را تجربه کردهایم. آن را «عشق» مینامیم، اما بسیار بیشتر از تلقی ما در مورد عشق است. یا آن را «صلح» مینامیم، اما واقعاً صلحی است که از هر تصوری که در مورد صلح داشتهایم فراتر است. همچنین آن «زیبایی» است، اما زیباییِ بدون موضوع است. آن «آزادی» نیز هست، اما نوعی آزادیِ بدون مالک است.
#شگفتی_وجود
#جف_فوستر
#وحید_مهدیخانی
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ
برخی از مردم فراخوانده میشوند تا کارهای بزرگی از نظر بیرونی در این جهان توسط ایجاد ساختاری جدید که آگاهی بیدارشان را منعکس میکند، انجام دهند. دیگر مردم، که من آنها را نگهدارندۀ فرکانس مینامم، فراخوانده نمیشوند که وارد جهان شوند و چیزهای بیرونی عظیمی خلق کنند. منظور آنها اجازه دادن به آگاهی است تا در هر آنچه انجام میدهند، جاری باشد، تا همه چیز را به یک شیوۀ مقدس انجام دهند.
انجام همۀ کارها به شیوهای مقدس به این معناست که هر کاری به طور کامل در حالت حضور انجام شود. هر آنچه انجام میدهید، هر کاری که میکنید، خواه کارِ دستی باشد یا صحبت با مردم یا خرید یا فروش، هر چیز کوچکی قدرت و سادگی حضور را در بر دارد؛ حالت آگاهی این افراد نه تنها به هر کسی که با آنها در ارتباط قرار گیرد، انتشار مییابد، بلکه همچنین در یک سطح نادیدنی، آگاهی جمعی را تغییر میدهد.
تهیه نسخه الکترونیکی در سایت #فیدیبو
#اینک_و_اینجا
#اکهارت_تله
#وحید_مهدیخانی
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ
#فرایند_رابطه
#تیل_سوان
#پریسا_ابن_یامینی
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ
صفحات ١٧٤ و ١٧٥
در پسِ همه چيز يك خوب بودن و مشكل نداشتنِ كيهاني وجود دارد
اما اين به معناي اين نيست كه وانمود كني خوبي
ان درباره ي صداقت راستين است
اين كه درد مجاز است باشد
درد چنين معلم فوق العاده اي ست
كه تو كنترل كننده نيستي
با زخم هايت مي تواني شفا يابي .
يك شفاي راستين .
📚عميق ترين پذيرش
نويسنده : جف فوستر
مترجم : وحيد مهديخاني
انتشارات ترنگ
مادر
ای مادرِ عزیز، كه جانم فدای تو
قربانِ مهربانی و لُطف و صفای تو
هرگز نشد محبّتِ یاران و دوستان
همپایۀ محبّت و مهر و وفای تو
مهرت برون نمیرود از سینهام كه هست
این سینه خانۀ تو و این دل سرای تو
آن گوهرِ یگانۀ دریای خلقتی
كاندر جهان كسی نشناسد بهای تو
مدحِ تو واجت است، ولیكیست آنكسی
كآید برون ز عهدۀ مدح و ثنای تو
هر بهرهای كه بُردهام از حُسْنِ تربیت
باشد ز فیضِكوششِ بیمنتهای تو
ای مادرِ عزیز كه جان دادهای مرا
سهل است اگر كه جان دهم اكنون برای تو
گر جانِ خویش هم ز برایت فدا كنم
كاری بزرگ نیست كه باشد سزای تو
تنها همان توییكه چو برخیزی از میان
هرگز كسی دگر ننشیند به جای تو
خشنودی تو مایۀ خوشبختی من است
زیرا بُوَد رضای خدا در رضای تو
گر بود اختیارِ جهانی به دستِ من
میریختم تمامِ جهان را به پای تو
#نگهبان_بهشت_شاعران_باش
#ابوالقاسم_حالت
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ
لازمۀ صادق بودن آسیبپذیر بودن است. به این علت صادق نیستیم که از اتفاقی که در صورت صداقت به خرج دادن رخ خواهد داد، وحشت داریم... میترسیم طرد شویم، دوستمان نداشته باشند یا ما را نپذیرند. بسیاری فکرمیکنند صادقاند، درحالیکه نیستند؛ زیرا تنها بخشی از حقیقت را نمایش میدهند.
اکنون به این مثال توجه کنید: شاید تصور کنید با بیان این برداشت به فردی صداقت به خرج دادهاید: «آیا میدانی که جز خودت به هیچکس فکر نمیکنی؟ تمام فکر و ذکرت این است که کجا بروی و چه کار بکنی.» ولی این عملاً واکنشی تدافعی است و صرفاً خشم شما را نشان میدهد. بهنظر میرسد صادق بودن بیشتر به این میماند که بگویید: «واقعاً ترسناک بود. باعث شد احساس کنم مرا نمیبیند و اهمیتی برایم قائل نیست.»
یکی از بهترین راهها برای اینکه پی ببریم تا چه حد صادقانه با مسئله برخورد میکنیم این است که از خود بپرسیم: «در این سناریو بهعوض واکنش دفاعی نشان دادن، میتوانستم چه واکنشی از خود نشان دهم؟» در واقع آنچه شما سعی دارید از آن دفاع کنید، آسیبپذیریتان است که باید در مورد آن صادق باشید. برای صادق بودن، باید تمام حقیقت را ابراز کرد، نهفقط بخشی از آن را و این تمام محدودۀ عواطف را شامل میشود.
اساس صداقت در این است که بدانید چه احساسی دارید و آن را به خود و متعاقباً به دیگران اقرار کنید. عواطف و احساسات شما مانند قطبنمایی عمل میکند که مستقیماً شما را به آگاهی و هوشیاری میرساند. همانطور که قطبنما به شما میگوید کجا هستید و از چه جهتی باید حرکت کنید، احساساتتان نیز به شما میگویند در چه نوسان روحی قرار دارید و در چه مسیری حرکت کنید تا شرایط زندگی ظاهریتان با ماهیت وجودتان همراستا شوند.
#آناتومی_تنهایی
#تیل_سوان
#شهناز_کمیلی_زاده
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ
نویسنده ظاهراً بیش از دهسال مرارت و مشقت فراوانی تحمل کرده تا رویاهای ساده خود را محقق کند. از مسیر شکست، اعتراض، تردید و ناامیدی عبور کرده است. اما در پایان در می یابد که باید قلبش را طرحی نو دراندازد و راه تازهای در پیش گیرد تا به عشق و شادمانی، که به نظر او با خوشحالی، متفاوت است برسد.
نویسنده در جایی بیان میکند که در نظر او: «شادمانی در ایمان، توکل، تحمل مشقت و مرارتِ صبر و انتظار خلاصه می شود».
این کتاب، کتابی متفاوت و خاص است. ظاهری زنانه دارد. نه اینکه چون نویسنده زن است پس کتاب هم زنانه است. خیر! کتاب، تجربه های زنانه نویسنده را به بحث میگذارد و شاید برای خوانندگان زن در اولویت باشد.
نویسنده معتقد است انسانها با هم متفاوت اند اما در خلقت کسی بر کسی برتری ندارد، خداوند هرکسی را متفاوت از دیگران به وجود آورده و با او به طور مشخص رفتار میکند.
به نظر نویسنده انسانها کمتر به چیزی که دارند راضی هستند. خودشان را با دیگران مقایسه میکنند و مزیت های آنها را برای خود میخواهند و چون از آن مزیت ها بیبهره اند، به بی عدالتی و بی انصافی حکم میدهند. در حالی که هر انسانی صاحب نعمت هایی است که یا نمی بیند و یا دوست ندارد برای آن نعمت ها ارزشی قائل شود.
نویسنده خود روزگار سختی گذرانده، تجربه هایش را در برابر چشم خواننده میگذارد و تأکید میکند که همه اینها بخشی از اتفاقاتی است که برای خیلی از آدمهای دیگر هم رخ میدهد اما ما از آن بی اطلاع میمانیم و خیال میکنیم فقط ما گرفتار آن بلاها هستیم.
#ظاهرا_فقط_برای_من_میبارد
#ملانی_دیل
#علی_اکبر_عبد_الرشیدی
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ
شخصیت و هویت هر فرد منحصربهفرد است. میتوان آن را «ایگو» یا «خود» نیز نامید. شما نمیتوانید بدون اینکه همزمان حس تشخیص دیگری داشته باشید، ایگو خود را تشخیص دهید. هرگاه چیزی را با ایگو خود مرتبط میسازیم، هویتمان با آن تشخیص داده میشود و جزئی از وجودمان میشود. آن را با خود یکی میکنیم. پیوستگی حقیقی این است؛ یکیسازی.
بسیاری از استادان معنوی بر اهمیت عدم همانندسازی و یکی انگاشتن با آنچه خارج از وجودتان هست ـ عمدتاً با دیگران ـ تأکید دارند. ولی به اعتقاد من همانندسازی با عوامل خارجی نیست که بیشترین رنج را برایمان به ارمغان میآورد، در واقع شناسایی و تعیین هویت و درک آنچه در درونمان مشاهده میکنیم، چنین عذابی به همراه دارد.
بهویژه، ما عمدتاً با سه بُعد اصلی وجودمان شناسایی میشویم، جسممان، ذهنمان و احساساتمان.
هریک از این ابعاد بهطور ذاتی تجلی متفاوتی از آگاهی مبدأ هستند. غالباً این تجلیات را بهاشتباه تمامیت وجود خود میپنداریم،مانند هنرمندی که بهحدی با اثر نقاشی خود همانندسازی کرده که عاقبت هویت خود را از یاد برده و نمیداند کیست و درحقیقت موجودیتی ورای هنر نقاشیاش است.
#آناتومی_تنهایی
#تیل_سوان
#شهناز_کمیلی_زاده
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ
روزی استادی به من گفت که اگر میخواهم خوشبختی پایدار را تجربه کنم، لازم است تا از پیلۀ خود قدم بیرون بگذارم. وقتی از او پرسیدم که چگونه میتوان خوشبختی را با دیگران سهیم شد، او گفت: «همان راهکار قبلی را اجرا کن.»
به دلیل همین است که من با این شیوه آرزوی خود را پرورش میدهم: بهترین راه برای خدمت به خود، عشق و مراقبت از دیگران است. آنها ابزار قدرتمندی برای ذوبکردن موانع ما هستند، موانعی که نهتنها باعث نارضایتی ما میشود، بلکه به رنج همۀ موجودات هم دامن خواهد زد.
#موقعیت_های_ترسناک
#پما_چودرون
#شادی_فروتنیان
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ
در این دنیای رویایی، هر چیزی در تعادل کامل است. شخصیت افسرده هر جا که برود، با دنیایی افسرده ملاقات می کند. شخصیت هراسان هر جایی که برود، با دنیایی هراس آور دیدار می کند. جستجوگر همیشه با معلم هایی دیدار می کند که به جستجوگری آذوقه می رسانند و آن را تغذیه می کنند.
در حقیقت، معلم نیاز به شاگرد دارد، همان قدر که شاگرد نیاز به معلم نیاز دارد. شاگرد در دنیای معلم به همان شیوه ای عمل می کند که معلم در دنیای شاگرد عمل می کند. او نیازی را برآورده می کند. زیرا البته معلم نمی تواند خودش را به صورت معلم بشناسد، مگر اینکه به نحوی از شاگردان استفاده کند تا آن هویت را ایجاد و ابقا کند. و بنابراین، او به همان سختی به آنها می چسبد که آنها به او می چسبند.
در دنیای رویایی، در طلب «شخصی بودن»، کسی بودن به جای هیچ کسی نبودن، در تلاش برای عملی ساختن زندگی تان، همیشه با انعکاس خودتان دیدار می کنید.
#غیبتی_فوق_العاده
#جف_فوستر
#وحید_مهدیخانی
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ
آنچه در این کتاب بهاشتراک گذاشته میشود، این امکان است که جستوجوی خانه بیهوده است زیرا شما در وهلهی اول هرگز خانه را ترک نکردهاید. شما همواره مدام در خانه بودهاید.
آنچه در صفحات بعدی بهاشتراک گذاشته میشود این امکان است که یکعمر جستوجو، جستوجوی بیوقفه و طاقتفرسا برای چیزی بیشتر، چیزی «در بیرون»، چیزی در آینده برای «من»، میتواند کنار گذاشته شود.
جستوجو میتواند کاملاً کنار گذاشته شود.
و همراه با آن، احساسِ «شخصی مجزا بودن» نیز میتواند کنار گذاشته شود. وقتی جستوجو کنار برود، احساسِ «جستوجوگری مجزا بودن» نیز کنار میرود.
و آنچه میتواند در غیبتِ آن جستوجو آشکار شود، خب، قطعاً ورای کلمات است.
آنچه میتواند در آن کنار رفتن آشکار شود... رهایی است.
رهایی، درست در وسط زندگی.
رهایی، درست جایی که هستید.
و برای ذهنی که به آموزههای معنوی، باورها، تمرینات، و ایدئولوژیهایش چسبیده است، سادگیِ آنچه در کنار رفتن جستوجو آشکار میشود، تکاندهنده است. صرفاً تکاندهنده است. در واقع خیرهکننده است.
آن شبیه هیچچیزی که فکر میکنید نیست.
#غیبتی_فوق_العاده
#جف_فوستر
#وحید_مهدیخانی
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ
نخستین رکن تنهایی، جدایی است. داستان جدایی به دورهای که زندگی انسانها هنوز آغاز نشده بود، برمیگردد. برای درک تنهایی، باید از شما بخواهم تا مرز واقعیت هستی گام بردارید. تلاش کنید آنچه را غالباً خدا یا سرچشمۀ یگانۀ آگاهی مینامیم در ذهن خود به تصویر بکشید. سعی کنید تجسّم کنید که هر آنچه آنجاست، اوست.
شاید آنقدر که بهنظر میرسد ساده نباشد، زیرا مغز شما برای دنیای مادی طراحی شده است که دنیایی شگفتانگیز است و طوری طراحی نشده که قادر به درک وحدت باشد. وقتی مغز به واحد فکر میکند، به یک چیز میاندیشد. ولی لحظهای که به یک چیز فکرمیکنید، ایجاب میکند آن چیز از چیز دیگری مجزا باشد، حتی اگر آن چیز دیگر فقط فضایی خالی یا هوا باشد. آن چیز تعریفی دارد و نیز آغاز و پایانی. ولی آیا میتوانید ذهن خود را بهحدی بسط دهید که یک آگاهی بدون آغاز و پایان را تجسّم کنید؟ یک آگاهی که بهحدی همهچیز را در برمی گیرد که هیچچیز در عالم هستی نمیتواند جزئی از آن نباشد؟
شاید بتوانم کمکتان کنم. سعی کنید این آگاهی را مشابه اقیانوسی که قادر است فکر کند و مشاهده کند، تجسم کنید. اقیانوسی که تمام موجودات عالم هستی صرفاً قطرات آبی هستند که آن را ساختهاند. شما یک قطرهاید، همینطور بهترین دوستتان، بدترین دشمنتان، میز عسلی، سگتان، هویجی که همین الان خوردید، کلمهای که در حال خواندن آن در این صفحه هستید و فکری که در حال حاضر از ذهنتان میگذرد نیز یک قطرهاند.
#آناتومی_تنهایی
#تیل_سوان
#شهناز_کمیلی_زاده
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ
ارائهی اطلاعات جامع و بنیادین در حوزهی کشف باستانی گیاه جاودانگی تقریباً غیرممکن به نظر میرسد اما بیان و عللی که مرا برای درک و شناخت دانش مرتبط با این داستانهای باستانی - اسطورهای رهنمون ساخت، امری ضروری جلوه میکند.
مواجههی آدمی با دنیای مبهم و پر رمز و راز داستانها، کاملاً عادی به نظر میرسد. پس از عبور از مرحلهی رشد و بلوغ فکری، برخی از داستانهای دوران کودکی، گمراهکننده و صرفاً سرگرمکننده، تلقی میشوند به گونهای که هیچ وحدت منطقی در بین ارکان تشکیلدهندهی آنها، به چشم نمیخورد؛ از سویی دیگر، نمیتوان این داستانها را در زمرهی داستانهای نامعقول و غیرمنطقی دیوان و پریان به شمار آورد که هیچکس حتی کودکان نیز پس از شنیدن آنها، در پی تجسم و دریافت معنا و مفهوم منطقی نیستند، بنابراین باید آنها را در گروه دیگری از داستانها جای داد. برای مثال میتوان به داستان «سانتاکلاوز» و مهمتر از آن، داستانهای مربوط به عیسیمسیح اشاره کرد که نویسنده مشکلات عمدهای در دریافت منطقی و واقعی مفاهیم آنها داشته است. داستان «سانتاکلاوز» ساختار منطقی قابلقبولی ندارد. همانگونه که میدانید، این شخصیت افسانهای، شب قبل از کریسمس در بسیاری از نقاط مختلف دنیا توقف میکند و به کودکان، هدیه میدهد.
چرا آن گوزن سرعتی معادل سرعت نور داشته است؟ از سویی دیگر، این داستان در مقایسه با داستان انسان – خدا (عیسیمسیح) که در کتاب مقدس آمده است، تقریباً داستانی کماهمیت جلوه میکند، زیرا داستان «سانتاکلاوز» داستانی مضحک و دیرباور است حال آنکه رویارویی من با داستان عیسیمسیح در حقیقت رویارویی با حقیقتی راستین و نهایی بود.
#گیاه_جاودانگی
#دونالد_ای_تیتر
#مریم_تراب_پرور
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ
برخی از انسانها طعم حقیقت را چشیدهاند. وجودشان برای مدت کوتاهی باز شد، اما دوباره حس کردند که مسیر نور الهی، بسته شده است. پس آنها دوباره با عزمی راسخ تصمیم میگیرند که درِ خوبیها را برای خودشان بگشایند. برخی از افرادی که در این دسته قرار میگیرند، سراغ من میآیند و میگویند که میخواهند موانع پیشِ روی آزادیشان را از بین ببرند.
باید بگویم که آنها، بیش از اندازه روی حس بازوبستهشدن وجودشان، مانور داده بودند. حس لذت ناشی از گشایش و حس تلخ بستهشدن، هر دو شرایطی هستند که از مکان عمیقتری مشاهده میشوند. من دائماً به این نوع مشاهده اشاره میکنم، چون تنها شاهد، خودتان هستید. تمام آنچه مشاهده میشود تغییر است؛ بازشدن و بستهشدن، بیرونرفتن و داخلآمدن؛ درحالیکه شاهد یکسان است و دستخوش تغییر نمیشود.
نکتهی حائز اهمیت آن است که ما از کجا و در جایگاه چهکسی یا چهچیزی در حال مشاهده هستیم. تا الان، ما بهقدری غرق مشاهدات بودهایم که فراموش کردهایم منبع تمام ادراکها کجاست. منظورم از دیدن، صرفاً به تأثیرات حسی یا تصوری مربوط نمیشود، بلکه اشارهام به تأثیرات ایجادشده از جانب بدن و احساسات همراهش هم هست؛ تمام اینها، ادراک ما را شکل میدهند.
#وسیع_تر_ازآسمان_عظیم_تر_از_فضا
#موجی
#محمد_امین_جندقیان
https://telegram.me/joinchat/BnM89D4l4T4ITeiIAsX6vQ