Make money first, fall in love later. That's law.
احساسات آدما 95% اِش در ذهنه و تنها 5% اِش در جسم!
تو چیزی دیگه هستی؛ آگاهی هستی.
اما همهی آدما فکر میکنن که "ذهن" هستن
وقتی بیذهن باشی متوجه این موضوع میشی
شبیه رودخانه است؛ اون آبی که میزنه به پات دیگه برنمیگرده
ارابهی زمان از روی اونها با بیرحمیه هر چه تمامتر رد میشه.
انگار دوباره قراره به دنیا بیان!
چیزهای کودکانه، افکار ابلهانه و خزعبلات
متوجه میشی همه نابالغ و کودک هستن
متوجه یه چیزایی میشی!
اگه باشه؛ فقط مادیه؛ پولیه.
اما تو کاملا طبیعی و معمولی هستی
و این شهامت بسیاری میخواد
همه چیز انگار برای اولین بار توسط تو تجربه میشه
یکآن داد میزنی و با صدای بلند کارایی میکنی!
آگاهی باید از هوا از طریق افکار و از طریق ذهن وارد جسم بشه و تبدیل بشه به حس!
تو نه ذهنی و نه جسم!
ذهن باید شبیه یک سیستم عامل در خدمتت باشه
همه چیز همیشه تازه است.
در این زندگی کوتاه؛ اثبات کردن کاملا خندهدار و بچهگانه است.
ولی زندگی بسیار بینظم، راز آلود و کاملا بیرحمه!
اونا اکثرا طوری زندگی میکنن که میخوان یک چیزیو اثبات کنن
متوجه میشی در چه رقابتی هستند.
متوجه میشی بقیه چقدر غرق چیزها شدن
وقتی زندگی شبیه نخستین انسان رو آغاز میکنی
هیچ اشکالی در تو وجود نداره
از نگاه دیگران تو عادی نیستی
این نهایتِ "هُنَرِ زیستن" هستش
انگار فقط تو روی این زمین زیست میکنی
زندگی برهوت و ساده به نظر میرسه اینجا