-
یاد من باشد کاری نکنم که به قانون زمین بر بخورد یاد من باشد تنها هستم ماه، بالای سر #تنهایی است... #سهراب_سپهری افسانه کامکار
#آرزو کردم
که صبحی خلوتت را من بهم ریزم
قدری #سایه ی تنهاییت را
زیر بالِ قُربِ خود گیرم
یک پنجره سمتِ چشمانت گشایم
حریم ِسینه ات را
من #نگهبان و عاشقْ پیشه ات باشم
معمای دلنشینِ قصه ها
در روزهای #برفی و سردِ زمستان
زیر کرسی خانه ات باشم
#افسانه_کامکار
🍁🍁🍁
چشم خورشیدت دوباره باز شد
آفتاب مهرت
روی ذرات عشق گرم شد
خوشه ی لبخند
روی سهم زندگی چیده شد
صبح یک بهانه میخواست از من
هر نفس از یاد توووو دوباره آغاز شد
#تو_بهانه_ی_هر_صبح_منی
#افسانه_کامکار
🍁🍁🍁
@Navaye000del
سرِ صبح
سهمِ خورشید نگاهت را
روی دستان دلم خواهم کاشت
کمی با تابشِ مهرت
در باغِ خاطره پُل خواهم زد
چند شاخه ی بابونه زِ عطرت
روی چهره ی جانم رنگ خواهم زد
در گردش دلنشین عشق
نامت را در کُنجِ دلم
ترانه خواهم ساخت
#افسانه_کامکار
🍁🍁🍁
@Navaye000del
دریچه ای از نور
ترانه ای از شور
لب طاقچه صبحدم ،خواهم کاشت
باغچه رویایی امید را
روی پلکان آفاق
گل افشان خواهم کرد
درون حُباب غلتان زندگی
عطر توووو را جاری خواهم کرد
#افسانه_کامکار
🍁🍁🍁
@Navaye000del
#سلاااااام_صبحتون_یک_جهان_آرامش
#یک_دنیا_عشق
ماه از میانه ی آسمان می ریزد
باد سردی پشت شاخسار می لرزد
موج دلتنگی روی تاریکی
بی نور می تابد
شانه هایی
زیرِ تختِ سنگِ روزگار می گِرید
شاید یک روز همین حوالی
آهی در قفس غربت و اندوه بریزد
#افسانه_کامکار
🍁🍁🍁
@Navaye000del
جویبار #عمر ،
حکایتِ#کجاوه ی #خیال
در پرتگاه کویر است
می شکافد #مرزِ #سوزان ِحسرت را
می شمارد #گیسوی #سپید زمان را
سایه ای است از هجر و فراق ،
روی شن زارِ داغِ رویا
انعکاس هزار امید ،
در آفتاب تمنا و نیاز
چرخه ی یک شبْ نشینی است
رد پای جذاب آدم ها ،
روی قاب زندگی است
#افسانه_کامکار
🍁🍁🍁
@Navaye000del
#چهره صبح
در قله ی آفتاب تنت ایستاده است
از لعل ِ لبت
خورشید رقصان می چکد
سپهرِ آبگون با خیالت می تراود
هور و مهر، آذرگون می تابد
#پنجره ی دل ،
خبر از اندیشه ی عشق می دهد
#افسانه_کامکار
🍁🍁🍁
#صبحتون_یک_پنجره_رویا
#جادوییی ، طلسمی بر روی اندیشه ام
حسِ شیرینِ شرابی
خُماری رویِ لب های من
سایه ای افتاده موزون
رویِ کعبه ی افکار من
#چشم افسونگرت
غرقه کرده نامه ی دلخونِ من
تو هزاران مثنویِ #فریبی بر دلم
#قسمنامه ی عشقِ ابدی در خیالم
می فرستم بر بارگاه قلبت
صد سلام وعشق از راه دور
تا به محرابِ دلت بشکافم یک دریچه نور
تو طبیبی و من مجنونِ بیدل
تو آفتابییی و من گلِ آفتاب گردانِ بیتاب
#افسانه_کامکار
🍁🍁🍁
@Navaye000del
ته ِفنجان دلت ،دلبری است
یک مزرعه،
خوشه های سبز عاشقی است
بوسه عشق ،
بر دستان صبح میزنی
مهربانی ،
بر حریر آفتاب پیچانده ای
نور را
در آغوش خورشید افروخته ای
بال شیدایی روی طلوع افکنده ای
زِ شوقت،
بار دیگر جهان همداستان شد
درون پیله ابریشمی
حدیث عشق روحی تازه تر شد
#افسانه_کامکار
🍁🍁🍁
@Navaye000del
ساحل سینه
چتر کهنه ی غصه را
روی دریای دل باز می کرد
شوق ماجرای اسیری صیدی را
بر جولان کشتیِ عشق نَقل می کرد
روح فرهاد و شیرین را
اسطوره ی جنس باران می داشت
طعم اعجاز نگار را
نغمه ی باد صبا ، نُقلِ مجلس می کرد
با همان سادگی
همدم و مونس نهفته ای را
روی بالِ طربناکِ دلبری افشان می کرد
مروارید خاطرات را
روی صدف دل
دانه دانه رشته می کرد
طلسمِ افسونیِ این راز را
رقص دریا و سما و دنیا می کرد
#افسانه_کامکار
🍁🍁🍁
@Navaye000del
صبح،
در کوی یار ترانه دلخوشی می خواند
یک غزل از گلشن عشق
از چهارفصل زلف سپیدی
بر دل آفتاب تابنده می گفت
رویا،
به ریسمان سرخِ شعر می کشید
قصه،
برسایه سار دل ،آرام ریشه می داد
صبح،
ترانه مهر را
شبیه خنده کودکی
زیر پاتوق امید قطره قطره می سرود
#افسانه_کامکار
🍁🍁🍁
#صبحتون_خورشید_مهر
#صبحتون_بوسه_های_امید
دلخوشم به صبح بیداری
که تمام شبش تو را در دلم وصله کرده
دلخوشم به وقت طلوع
که یاد تو را به سینه ام سنجاق کرده
#افسانه_کامکار
🍁🍁🍁
#سلااااام_صبحتون_تابناک
با دلدادگی، بال‌ها گشودیم
زیر آسمان نیلگون خاطرات، صمیمی و ساده
در حوض سکوت، ماهی سرخِ رویا رها کردیم
دیوار کاهگلِ افکار
به رنگ قلب سرخ زینت بست
شیشه‌های ماتِ صبر شکستند
غبار آینه‌های دلتنگی را پاک کردیم
رج به رج، در بافت زندگی
بغضِ فرش تنهایی را بافتیم
زیر سایه‌ی خستگی‌ها
عشق به دم نشست
غریبانه، دو استکان چایِ سردِ انتظار
نوشیدیم
و هم‌چنان در جستجو ماندیم
برای کشف قایق کوچکِ سهراب
#افسانه_کامکار
#بانام_صاحب_اثرنشردهیم
☘☘☘☘☘
@Navaye000del
جمعه همان
چادر نماز گل گلی است
بر سر خاطرات ِ مادر بزرگ
جمعه ،
بسان بوم نقاشی است
که می چکد از آن غصه
به انتظار حراج یک روزه
جمعه ،
شبیه روح هفت درّه
که مواج می شمارد
از یک تا...
بی نهایت دوستت دارم را
#افسانه_کامکار
🍁🍁🍁
@Navaye000del
#سلاااااام_خوبااان_آدینه_پر_از_خاطره
امشب راس ساعت دوازده شب سال جدید میلادی آغاز میشود🌎🌏
دعا کنیم🙏
سال صلح و آرامش برای جهانیان باشد🎄🎄
لبهای کودکان پر خنده و دنیایشان شادی باشد
جنگی نباشد و کسی در بند و گرفتار نباشد
سهم قلب ها عشق و شور و امید
و موج چشم ها مهربانی و همدلی باشد
به انتظار جهانی پر از عشق♥️
برای همه شما خوباااااان در سال جدید میلادی بهترینهای جهان هستی را آرزو میکنم!🎄
🍁🍁🍁
می روم ....
#سهمم را از خاطرَت حذف کردم
عکس های یادگاری پاک کردم
پشت پرده ی توفان زده ی ذهن
پیچکی از فراموشی رسم کردم
از هراس روزهای فریاد
بی نشان ، زیرِ تن پوشِ آسمان
در گوشه ای کِز کرده ام
در حریمِ #هقْ هق چشم
روی ریل هایِ تقدیرِ موازی
زندگی طی کرده ام
بعد از این ،
بیخبر می نشینم در سینه ام
یک تنه، پیراهنِ غربتی رویِ تن میکنم
هر چند بجویی و صدایم بزنی
هیچ جایِ شهر
قضا و قَدَرَت ، نیابند مرا
#افسانه_کامکار
🍁🍁🍁
@Navaye000del
در شبِ تلخِ جدایی
تقدیرِ پاییز طومارش بسته شد
طالعِ سرد زمستان
روی انبوهِ تلخ ِ خاطرات خاموش شد
برگ ِخشکیده ی دل،
لابلای دفترِ اندوه ،
سنگواره ی افسوس شد
آن آشنا دلبر
در سکوتِ مبهمی رفت و
زِ مَن نامحرم وغریبه و بیگانه تر شد
مسیرِ گلگون ِ عشق
منتهی شد به کوچه ی بن بستِ فراق
کاشانه ی دل در جفا محزون و ویرانه شد
افسانه ای،
از جنس تاکستان غم
بر صفحه ی خیس زندگی تحریر و توقیع شد
#افسانه_کامکار
🍁🍁🍁
@Navaye000del
#دلم دوباره سخت گرفته است
درونِ پرده ی تاریکی گم‌گشته است
قاصدکِ خوش خبرم
در بوته ی خوابی جا مانده است
ختمِ #عشقی را به دستِ
#اسارت داده است
مثلِ کشتی که
در گرداب ِ دریا مانده است
یا همچون غبارِ زمانی که
رویِ آیینه
مدت ها جا خوش کرده است
نظیرِ استجابتِ دعایی که
در هوا معلّق مانده است
#افسانه_کامکار
🍁🍁🍁
@Navaye000del
آفتاب با غمزه روی تاریکی نشست
دلهره از غبار گیتی برداشت
سپیده چشم گشود
تن سردش دوباره
روی شانه های آفتاب گرم شد
هوس وصل و بوسه ای
روی ایوان زندگی نشست
عشق طلوع کرد و یخ پنجره شکست
#افسانه_کامکار
🍁🍁🍁
@Navaye000del
#سلاااامی_پیچیده_در_برگ_گل
#رسیده_به_دستان_پر_مهر_تووووو
پای بسته ، موی پریشان
سوار بر قایقِ آرزو شدم
در دلِ تاریکِ شب پرسه زنان
چند کهکشان ،
تا پشتِ دیوارِ دلت پر زدم
خاطرات تلخ و شیرین را
روی شبستان دلت نقش زدم
دیدن روی تو را درخواب
بارها
توی مهتاب دلم سر زدم
#افسانه_کامکار
🍁🍁🍁
@Navaye000del
به نام توووو آغاز شد
مرکبی از عشق ،
در پرتو افق پدیدار شد
به یادت خورشید و مهر لبخند زد
موسیقی صبح،
در هوایت صد کرشمه و ناز شد
#افسانه_کامکار
🍁🍁🍁
#مهربانی_سهم_دل_هایتان
قرارمان به وقت شب
جایی که ستاره و ماه باشد
رد پای مهتاب
روی چهره ی خواب باشد
تو مقیم رویااااا
من پشتِ کوچه ی خیال باشم
شاخه ی دلتنگی
رویِ ایوانِ دل باشم
#افسانه_ڪامڪار
@Navaye000del
🍁🍁🍁
باز #سایه ی غم گرفته دلم
یک هوای بارانی گرفته دلم
انگار شبح #سردِ سکوت
همدم و مونس ِفکرم شده باز
طعمِ تلخِ دلواپسی
در کافه ی ذهنم نشسته باز
زندان نمورِ روزگار
گره زده اقبال غصّه را
چادری از آشفتگی
روی سرش انداخته باز
دلی صد توبه کرده از خویش
نشسته به ماتم،
در جزیره ی خویش
اجاق کهنه ی جرأتم را
در سپهرِ گردون ،
کرده خاموش
#افسانه_کامکار
🍁🍁🍁
@Navaye000del
صبح ناز کرده
کرشمه و نیاز کرده
روی باغ بلورین زندگی
نور و دلدادگی نذر کرده
پل زده روی خورشید
یک غزل دوست داشتن
روی بامِ سبزِ گیتی کاشته
#افسانه_کامکار
🍁🍁🍁
سلاااااام یارااان صبحتون شور و شوق و امید
خزان را طی کردم
برگ های زردش را
لابلایِ دفترِ عمرم تا کردم
آرزویم را سپردم رویِ بال پروانه ها
کفش هایم را
به پای سفر سرد زمستان دادم
سینه ام سوز حکایت شد
لبم انگار موجِ بوران
رویِ طوفانِ بی مهری ، ساز شد
دست هایم را
روی قلبِ یخی جا دادم
می روم،
یک سفر تا انتهای جاده ی رویا
می روم،
تنهایی رویِ کوهِ صبوریِ ایام
در آغوشِ بی‌خیالیِ دوران
میروم جایی که شاید ای کاش
سالها رفته بودم از خویش
#افسانه_کامکار
🍁🍁🍁
سهم دلتون یک آسمان آرامش
ای دل ،
در کوی یار تا کی به تمنا نشسته ای ؟!
ساغر دل را با چه مست نگه داشته ای؟!
ترسم از آن است ،
که چشم مستت مرا بی ثمر کند
کمین زلفت،
هزار رقیب را شیدا و بی‌سر کند
گذر عمر را بعد از این
چگونه سپری خواهم داشت
تورا از هر کجااااا که باشد
آرزو خواهم داشت
درون سینه ام را خونْجگر کردم
مدارا کن دمی با من
که قلبم را اسیر و مبتلا کردم
رها کن ناز و عشوه
مزن تنبور و وسنتور مخالف را
باز آی و آشوبِ درونم را مصفا کن
چگونه شرح فراقت به طومار کشم
چگونه درد عشق را خاموش کنم
بیا ،
ای نرگس خمّار به یک لبخند مستانه
بیا ،
ای نغز هر رویا همچون روحِ پروانه
فروریز و بپوشانم،
خِرقه عشق را بر تنم کن
جهانم را در جهانت پیچ و تاب کن
چشم غریبم را ،
به چشم دلبربایت کیمیا و پُر غزل کن
#افسانه_کامکار
🍁🍁🍁
@Navaye000del
صبحت بخیر ای شمیم عشق
صبحت به رنگ باران دلبری
سرانگشت هوایت روی شیشه دلم
ها کردم و
تصویر تورا
روی آفتاب سحر و آسمان کشیده ام
#افسانه_کامکار
🍁🍁🍁
خورشید دست نوازش
روی بال سپیده کشید
چشم شقایق آرام
روی دامن زمین گشود
ترنّم عاشقی
طراوت تازه ای
بر سر یاس و اقاقی ریخت
دفتر خیال
منتظرِ نواختن
تکثیر یک بوسه شد
#افسانه_کامکار
🍁🍁🍁
#سلام
#امروزتون_پر_از_اتفاقات_بینظیر
پر شده،
گیتی از کُدها و رمزها
جهانی تهی از نوازش عاطفه ها
کائنات تنگاتنگ
نقش کشیده روی ریشه تنهایی
بغض ها فرو رفته،
در گودال حنجره ی تاریخ
خنده ها از جنس تردید
خشکیده بر روزنه ی بی مهری
تفسیر های تو خالی
روی مغزِ بی فکری
سیمرغ بی تقدیر ،
در انتظار ِ معجزه
چشم دوخته بر طاق آسمان
آدم و حواّها
تبعید شده در حلقوم آرزوها
#افسانه_کامکار
🍁🍁🍁
#درود یاراااان و همرهان فرهیخته
#سپاس از همراهی شمااااا خوبااااان و بهترین ها در کانال نوای دل
#سپاس از دوستانی که با تصاویر و اشعار و متن های ارسالی باعث دلگرمی و شوق هستند
#سهم دل هایتان یک سبد آرزوهای قشنگ روزگار ،
شادی و عشق هم نشین همیشگی قلب های پر از محبتتان باد
سپاسگزارم ♥️
کامکار