navayesher | Unsorted

Telegram-канал navayesher - نوای شعر

202

هر کسی باید در روز یک شعر خوب بخواند ارتباط با مدیران @sohiltanha @ehsanmotaali

Subscribe to a channel

نوای شعر

می‌گذارم دوباره سر به سرت، که ببین من چه‌کار خواهم کرد
یک شب آخر تو را به بی‌خبری با دو بوسه شکار خواهم کرد

چرخ‌ها می‌زنی در آیینه، با همان عشوه‌های ِ دیرینه
خنده بر لب به ناز می‌گویی: تا بیایی فرار خواهم کرد

آه آهو فرار یعنی چه،  جستن از چنگ ِ یار یعنی چه
من پلنگم پلنگ، می‌فهمی؟ که تو را تار و مار خواهم کرد

هر قدر هم گریزپا بشوی، شر و شیطانک و بلا بشوی
بی‌محابا تو را به یک بوسه، تشنه و بی‌قرار خواهم کرد

تا بیافتی میان ِ آغوشم، تا که نجوا کنی در ِ گوشم
شک نکن که تو را به جاذبه ام مثل ِ سیبی دچار خواهم کرد

دست در گیسوان ِ یلدایت، لب به لب محو ِ دلبری‌هایت
سهم ِ شیرین ِ با تو بودن را دانه دانه انار خواهم کرد

با قلم‌مویی از شراب و عسل، خیره بر تو که مانده‌ای به بغل
نه فقط شب، طلوع ِ فردا را غرق ِ نقش و نگار خواهم کرد

عشق ِ تو شعر ِ ناب یادم داد، گنجی از آفتاب یادم داد
آفتابی که واژه واژه به آن، ماه را بی‌عیار خواهم کرد

پله پله غزل که حرف ِ دل است، پیش روی ِ من عاقبت "نوبل" است
آن زمانی که می‌روم بالا، به تو من افتخار خواهم کرد

روزی از من اگر جهان خواهی، آتش ِ عشق ِ جاودان خواهی
من به تو جرعه جرعه‌ی ِ مستی،‌ این غزل را نثار خواهم کرد

#شهراد_میدری
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

تا کی دَوَم
از شور تو دیوانه به هرکوی ؟!

#سعدی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

از شوق تماشای شب چشم تو سرشار
آیینه به دست آمده‌ام بر سر بازار

هرغنچه به چشم من دلتنگ جز این نیست
یادآوری خاطره‌ی بوسه‌ی دیدار

روزی که شکست آینه با گریه چه می‌گفت
دیوار به آیینه و آیینه به دیوار

کشتم دل خود را که نبینم دگری را
یک لحظه عزادارم و یک عمر وفادار

چون رود که مجبور به پیمودن خویش است
آزاد و گرفتارم – آزاد و گرفتار

ای موج پر از شور که بر سنگ سرت خورد
برخیز فدای سرت، انگار نه انگار

تا لحظه‌ی بوسیدن او فاصله‌ای نیست
ای مرگ! به قدر نفسی دست نگه‌دار

#فاضل_نظری

@navayesher         

           

Читать полностью…

نوای شعر

باوانەگەم!
تا جامەکێگ لە عاڵەم هەس
یا کراس هەی‌وەگوڵێ
یا دەروەچێ ک واز بوودن
وە ڕۊ خیاوانەیل شار
لە پەژارە و خیاڵاتت دەمێ واز بار
پڕ لە هسارەس دەم شەو
پڕ لە چرچه دڵ دیوار

باوانەگەم!
ها وە هۊرت ئەو ئێواره ک کەوترەیل
دەسە‌دەسە لە واهێڵان سەردەوا
پێشت له کولانەی پڕ لە چرچ
وە گاتەگات و کرچەکرچ
ڕۊ نانە دەیشت خوەرئاوا؟
ت ئەو ڕووژە
هەرچەن دڵت سەراوڕێژ بۊ لە دڵتەنگی
وە قاچاخی بێزگ کردی
بێزگ سێفێ لە بەرزترین سەرچگ دار

باوانەگەم!
دڵتەنگی چۊ ملوورە و پاپێچنەک
لە دەیشت سەونز گەنمزار
لە پەژارە و خیاڵاتت دەمێ واز بار
لە دیوار لاوارێگ مینێ
لە شوون شەو، باخ ئەنار !…

#سعید_عبادتیان

@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

.
با زندگی خوشم، كه بميرم برای تو..♥️

#صائب
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

ساعت به فراغت، کمر کشتن ما بست!

هر عقربه یک عقرب و هر ثانیه یک نیش...

#رضا_مازینی

@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

‌‌‌‌‌      ‌    این چه عشقی است که در دل دارم
            من از این عشق چه حاصل دارم
               می گیریزی زمن و در طلبت
                 بازهم کوشش باطل دارم

#فروغ_فرخزاد
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

.

ای سرنوشت از تو کجا می توان گریخت
من راه اشیانه خود از یاد برده ام

جان می دهم به گوشه زندان سرنوشت
سر را به تازیانه او خم نمیکنم

افسوس بر دو روزه هستی نمی خورم
زاری براین سراچه ی ماتم نمی کنم

با تازیانه های گرانبار جانگداز
پندارد آنکه روح مرا رام کرده است

جان سختیم نگر که فریبم نداده است
این بندگی که زندگیش نام کرده است

بیمی به دل ز مرگ ندارم که زندگی
جز زهر غم نریخت شرابی به جام من

گر من به تنگنای ملال آور حیات
آسوده یک نفس زده باشم حرام من

تا دل به زندگی نسپارم به صد فریب
می پوشم از کرشمه هستی نگاه را

هر صبح و شام چهره نهان میکنم به اشک
تا ننگرم تبسم خورشید و ماه را

ای سرنوشت از تو کجا می توان گریخت
من راه آشیان خود از یاد برده ام

یک دم مرا به گوشه راحت رها مکن
با من تلاش کن که بدانم نمرده ام

ای سرنوشت مرد نبردت منم بیا
زخمی دگر بزن که نیفتاده ام هنوز

شادم از این شکنجه خدا را مکن دریغ
روح مرا در آتش بیداد خود بسوز

ای سرنوشت هستی من در نبرد تست
بر من ببخش زندگی جاودانه را

منشین که دست مرگ ز بندم رها کند
محکم بزن به شانه من تازیانه را

#فریدون_مشیری
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

چه‌ نسبت‌ با شکر داری ؟ که‌ سر تا پای شیرینی..!

#قاآنی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

این قافله عمر عجب می گذرد
دریاب دمی که با طرب می گذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب می گذرد

#خیام
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

ز روز گذر کردن اندیشه کن
پرستیدن دادگر پیشه کن
بترس از خدا و میازار کس
ره رستگاری همین است و بس

#فردوسی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

دوست دارم که بپوشی رخ همچون قمرت
تا چو خورشید نبینند به هر بام و درت
جرم بیگانه نباشد که تو خود صورت خویش
گر در آیینه ببینی برود دل ز برت
جای خنده‌ست سخن گفتن شیرین پیشت
کآب شیرین چو بخندی برود از شکرت
راه آه سحر از شوق نمی‌یارم داد
تا نباید که بشوراند خواب سحرت
هیچ پیرایه زیادت نکند حسن تو را
هیچ مشاطه نیاراید از این خوبترت
بارها گفته‌ام این روی به هر کس منمای
تا تأمل نکند دیده هر بی‌بصرت
باز گویم نه که این صورت و معنی که تو راست
نتواند که ببیند مگر اهل نظرت
راه صد دشمنم از بهر تو می‌باید داد
تا یکی دوست ببینم که بگوید خبرت
آن چنان سخت نیاید سر من گر برود
نازنینا که پریشانی مویی ز سرت
غم آن نیست که بر خاک نشیند سعدی
زحمت خویش نمی‌خواهد بر رهگذرت

@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

 ويژگي هاي هنري شاهنامه:
"شاهنامه"، حافظ راستين سنت هاي ملي و شناسنامه قوم ايراني است. شايد بي وجود اين اثر بزرگ، بسياري از عناصر مثبت فرهنگ آبا و اجدادي ما در طوفان حوادث تاريخي نابود مي شد و اثري از آنها به جاي نمي ماند.
فردوسي شاعري معتقد و مومن به ولايت معصومين عليهم ‌السلام بود و خود را بنده اهل بيت نبي و ستاينده خاک پاي وصي مي دانست و تاکيد مي کرد که:
گرت زين بد آيد، گناه من است
چنين است و آيين و راه من است
بر اين زادم و هم بر اين بگذرم
چنان دان که خاک پي حيدرم
فردوسي با خلق حماسه عظيم خود، برخورد و مواجهه دو فرهنگ ايران و اسلام را به بهترين روش ممکن عينيت بخشيد، با تأمل در شاهنامه و فهم پيش زمينه فکري ايرانيان و نوع انديشه و آداب و رسومشان متوجه مي شويم که ايرانيان همچون زميني مستعد و حاصل خيز آمادگي دريافت دانه و بذر آيين الهي جديد را داشته و خود به استقبال اين دين توحيدي رفته اند.
چنان که در سالهاي آغازين ظهور اسلام، در نشر و گسترش و دفاع از احکام و قوانينش به دل و جان کوشيدند.
اهميت شاهنامه فقط در جنبه ادبي و شاعرانه آن خلاصه نمي شود و پيش از آن که مجموعه اي از داستانهاي منظوم باشد، تبارنامه اي است که بيت بيت و حرف به حرف آن ريشه در اعماق آرزوها و خواسته هاي جمعي، ملتي کهن دارد.
ملتي که در همه ادوار تاريخي، نيکي و روشنايي را ستوده و با بدي و ظلمت ستيز داشته است.
شاهنامه، منظومه مفصلي است که حدوداً از شصت هزار بيت تشکيل شده است و داراي سه دوره اساطيري، پهلواني، تاريخي است.
فردوسي بر منابع بازمانده کهن، چنان کاخ رفيعي از سخن بنيان مي نهد که به قول خودش باد و باران نمي تواند گزندي بدان برساند و گذشت ساليان بر آن تأثيري ندارد.
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

خٖرد چشم جان است چون بنگری

تـو بی چشم شادان جهان نسپری

نخست آفرینش خـرد را شناس

نگهبان جان است و آن سه پاس

#ابوالقاسم_فردوسی🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سالروز بزرگداشت بزرگ مرد عرصه احیای زبان و ادب این مرز و بوم حکیم ابوالقاسم فردوسی گرامی باد
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

گفتی غٖزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟

شیرین من، برای غزل شور و حال کو؟

پـر می‌ زنـد دلـم بـه هـوای غـزل، ولـی

گـیـرم هـوای پـر زدنـم هست، بال کو؟

#قیصر_امین_پور
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

موسیقی زیبای کوردی
گروه اساتید کرمانشاه
خواننده : استاد حسین البرزی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

گفت:
محبت درست نشود مگر در میان دوتن
که یکی دیگری را گوید ای من!
#عطار
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

منم آن نخل شیرینی

که خون ها خوردو

پابرجاست

توایی

آن طاق خسرو که

جدال عشق میبینی

#بهاره_جواهری_پور
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

🔹گُلَگَم🔹

🔹خواننده و آهنگساز :کوروش تیمورزاده
🔹شعر :زنده یاد محمدرضا فتاحی
🔹تنظیم : سهیل خوارزمی
🔹گیتار : رامین صحراگرد
🔹ساکسیفون : امیر چقازردی
🔹ویولن : پدرام جعفرزاده
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

ترسم که شود دامنت آلوده به خونم

ترکیده‌ اناری‌ست دلم ، کم بفشارم...

#جواد_گنجعلی

@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

شیرین لبی به خاطر من ترش رو مباش

در سیب لذتی ست که در پرتقال نیست...



@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

کی برگشایی گوش را‌؟ کو گوش مَر مدهوش را‌؟
مخلص نباشد هوش را ، جز [ یَفعلُ الله ما یشا ]

این از عنایت‌ها شِمُر ، کز کوی عشق آمد ضرر
عشق مجازی را گذر ،  بر عشق حق‌ست انتها

غازی به دستِ پور خود ،  شمشیر چوبین می‌دهد
تا او در آن استا شود ،  شمشیر گیرد در غزا

عشقی که بر انسان بُوَد ، شمشیر چوبین ، آن بود
آن عشق با رحمان شود ، چون آخر آید ابتلا

این را رها کن ، خواجه را بنگر که می‌گوید : مرا
عشق آتش اندر ریش زد ، ما را رها کردی چرا‌؟

ای خواجهٔ صاحب‌قدم‌! گر رفتم ، اینک آمدم !
تا من در این آخرزمان حال تو گویم برملا

آخر چه گوید غره‌ای ؟  جز ز آفتابی ذره‌ای‌؟
از بحر قلزم قطره‌ای ،  زین بی‌نهایت ماجرا‌؟

هستی تو انبار کهن ،  دستی در این انبار کن !
بنگر چگونه گندمی ، وانگه به طاحون بَر هلا

هست آن جهان چون آسیا‌،  هست این جهان چون خرمنی !
آنجا همین خواهی بُدَن ، گر گندمی گر لوبیا

#مولانا
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

از دست عزیزان چه بگویم ؟ گله ای نیست
گر هم گله ای هست، دگر حوصله ای نیست

سرگرم به خود زخم زدن در همه عمرم
 هرلحظه جز این دست، مرا مشغله ای نیست

دیری ست که از خانه خرابان جهانم
 برسقف فرو ریخته ام چلچله ای نیست

در حسرت دیدار تو ، آواره ترینم
 هرچند که تا منزل تو فاصله ای نیست

بگذشته ام از خویش ولی از تو گذشتن
مرزی ست که مشکلتر از آن مرحله ای نیست

 سرگشته ترین کشتی دریای زمانم
می کوچم و در رهگذرم اسکله ای نیست

من سلسله جنبان سر عاشق خویشم
بر زندگیم سایه ای از سلسله ای نیست

 یخ بسته، زمستان زمان، در دل بهمن
رفتند عزیزان و مرا قافله ای نیست

#بهمن_رافعی
 @navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

خیام، اگر ز باده مستی، خوش باش
با لاله رخی اگر نشستی، خوش باش

@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

28 اردیبهشت ماه
سالروز فیلسوف، ریاضی‌ دان، منجم و شاعر ایرانی حکیم عمر خیام مبارک باد
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

آرامِ دلم بردی و آرامِ منی...

#قطران_تبریزی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

.
.
تو را گم میکنم هر روز و پیدا میکنم هر شب
بدین سان خواب ها را با تو زیبا می كنم هر شب

تبی این کاه را چون كوه سنگین می كند آن گاه
چه آتش ها كه در این كوه برپا میكنم هر شب

مرا یك شب تحمل كن كه تا باور كنی ای دوست
چگونه با جنون خود مدارا می كنم هر شب

دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش
چه بی آزار با دیوار نجوا می كنم هر شب

كجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی؟
كه من این واژه را تا صبح معنا می كنم هر شب


محمد علی بهمنی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

از آن پس نمیرم که من زنده‌ام

که تخم سخن من پراگنده‌ام

هر آنکس که دارد هُش و رای و دین

پس از مرگ بر من کند آفرین

@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

دیدمت وه چه تماشایی و زیبا شده ای !

ماه من ، آفت دل ، فتنه ی جانها شده ای !

پشت ها گشته دو تا، در غمت ای سرو روان

تا تو درگلشن خوبی گل یکتا شده ای

خوبی و دلبری و حسن , حسابی دارد

بی حساب از چه سبب اینهمه زیبا شده ای ؟

#شهریار
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

لب های سرخ و موی پریشان که جای خود

دنیا غزل نداشت اگر دختری نبود...

❤روز دختر مبارک❤


@navayesher

Читать полностью…
Subscribe to a channel