navayesher | Unsorted

Telegram-канал navayesher - نوای شعر

202

هر کسی باید در روز یک شعر خوب بخواند ارتباط با مدیران @sohiltanha @ehsanmotaali

Subscribe to a channel

نوای شعر

فدای خاکِ درِ دوست باد
جانِ گرامی

#حافظ
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

نامی برای مردن
نامی برای تا به ابد زیستن
نامی برای بی که بدانی چرا
گاهی گریستن

تاریخِ عاشقان
فهرستِ کوچکی
از بی‎شمار نامِ شهیدان توست

پیغمبران
به نامِ تو سوگند خورده‎اند
و شاعرانِ گمنام
تنها به جرمِ بردنِ نامِ تو مرده‎اند
زیرا که نامِ کوچکِ تو
شرحِ هزار نامِ بزرگِ خداست
زیرا
هزار نامِ خدا
زیباست!

#قیصر_امین_پور
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

#لیله_الرغائب
.
🌺امشب شب آرزوهاست🌺

آرزو کنیم حال همه خوب باشد
خیابان، پر باشد از عابران سرخوشی که
نه غصه ای برای خوردن دارند
نه مشکلی برای حل نشدن
نه دلیلی برای گوشه گیری وتنها بودن

آرزو کنیم حال همه خوب باشد
به خوبی، عطریاس کوچه باغ های قدیمی
به خوبی دو روز مانده به عیدزمان کودکی
وبه خوبی همان روزی که آرامش و عشق
به خیابان های این شهر، برگردد

الهی بهترین ها برات رقم بخوره.
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

ای خوب تر از لیلی
بیم است که چون مجنون
عشق تو بگرداند
در کوه و بیابانم...

#سعدی

@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

|
برای گریه من شانه ات مناسب نیست
بیا به خانه ی من خانه ات مناسب نیست

همیشه قیمت هر چیز را به من بسپار
برای چانه زدن چانه ات مناسب نیست

اگر به میکده ات هیچ کس نمی آید
در ورودی میخانه ات مناسب نیست

برای چرخ زدن گرد شمع من بیا
دو بال نازک پروانه ات مناسب نیست

چقدر شام شبت جالب و به موقع بود
زمان دادن صبحانه ات مناسب نیست

برای بار نخستین به دامت افتادم
برای بار دگر دانه ات مناسب نیست

چرا به زلف تو بر می خورد عزیز!؟
تو هم شبیه منی ٬ شانه ات مناسب نیست

همیشه مشتری دائم الخمار توام
اگر چه قیمت پیمانه ات مناسب نیست

#ناصر_فیض
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

منصور یاقوتی (۵ اسفند ۱۳۲۷ در کیوه‌نان سنقر، استان کرمانشاه - ۸ دی ۱۴۰۳ در کرمانشاه)، داستان‌نویس، شاعر و منتقد ادبی بود. وی در زمینه داستان کوتاه و داستان بلند فارسی متون درخشانی خلق کرده و یکی از چهره‌های شاخص و مطرح در میان نویسندگان نسل دههٔ ۴۰ و ۵۰ ایران به شمار می آید.[ همچنین، وی از مهم‌ترین روستایی‌نویسان دهه ۵۰ و از پیروان سبک صمد بهرنگی بود.منصور یاقوتی بعد از تحمل یک دوره بیماری ظهر روز شنبه ۸ دی ۱۴۰۳ در منزلش درگذشت
روحش شاد یادش گرامی🖤
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

هرروز سراغ دردسر می گردم
با عشق به دنبال خطر می گردم

گفتی که: (برو), چشم, ولی چون خورشید
شب می روم و سپیده برمی گردم

#بیژن_ارژن

@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد
ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد

بی تو چندیست که در کار زمین حیرانم
مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد

شاید این باغچه ده قرن به استقبالت
فرش گسترده و در دست گلایل دارد

تا به کی یکسره یکریز نباشی شب و روز
ماه مخفی شدنش نیز تعادل دارد

کودکی فال فروش است و به عشقت هر روز
می خرم از پسرک هر چه تفأل دارد

یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت
یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد

هیچ سنگی نشود سنگ صبورت، تنها
تکیه بر کعبه بزن، کعبه تحمل دارد ...

#سید_حمیدرضا_برقعی

@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

روزِ خلقت، در گِل ما شوقِ دیدارِ تو بود.

#فاضل_نظری
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

رنج تو بر جانِ ما بادا،
مبادا بر تنت ...

#مولانا
تولد حضرت فاطمه سلام الله علیها روز مادر گرامی❤

@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

با زلف تو قصه ایست ما را مشکل
همچون شب یلدا به درازی مشهور

#عبید_زاکانی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

پاییز هم گذشت و دلت عاشقم نشد

چشم انتظار سوز زمستان و بهمنم…

#فاطمه_دشتی

@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

شبی...
_کدام شب؟
شبی...

شبی ستاره‌ای دهان گشود.
_ چه گفت؟
نگفت، از لبش چکید.
_سخن چکید؟
سخن نه، اشک.

ستاره می‌گریست.
_ستارهء کدام کهکشان؟
ستاره‌ای که کهکشان نداشت...

#ه_ا_سایه
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

قسم به روح لطیفت به روح حساست
نخواستم بشوم من یُوَسِوسُ النّاسَت

دلیل رفتن خود را نوشته ام اما
به حکم عقل بخوانش نه حکم احساست

تو گنج بودی و قدر تو را ندانستم
نشان به گوهر چشمان مثل الماست

دوباره نام تو آمد به یادت افتادم
جهان چه عطر عجیبی گرفته از یاسَت

اگر چه در دل تو نیستم ولی بسپار
مرا به حافظه ی چشم های عکّاست

#سیدتقی_سیدی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

ز اندازه بیرون تشنه‌ام ساقی بیار آن آب را

اول مرا سیراب کن وآنگه بده اصحاب را

من نیز چشم از خواب خوش بر می‌نکردم پیش از این

روز فراق دوستان شب‌خوش بگفتم خواب را

هر پارسا را کآن صنم در پیش مسجد بگذرد

چشمش بر ابرو افکند باطل کند محراب را

من صید وحشی نیستم در بند جان خویشتن

گر وی به تیرم می‌زند اِستاده‌ام نُشّاب را

مقدار یار هم‌نفس چون من نداند هیچ‌کس

ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را

وقتی در آبی تا میان دستی و پایی می‌زدم

اکنون همان پنداشتم دریای بی‌پایاب را

امروز حالا غرقه‌ام تا با کناری اوفتم

آنگه حکایت گویمت درد دل غرقاب را

گر بی‌وفایی کردمی یَرغو به قاآن بردمی

کآن کافر اعدا می‌کشد وین سنگدل احباب را

فریاد می‌دارد رقیب از دست مشتاقان او

آواز مطرب در سرا زحمت بُوَد بواب را

«سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو»

ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

فرقی ندارد شاید و امای بعضی ها
عاشق که باشی می نشینی پای بعضی ها

با هر که از عشق تو می گویم نمی فهمد
دنیای من دور است از دنیای بعضی ها

هرکس که می بیند مرا با خویش می گوید
ای کاش کافر هم نباشد جای بعضی ها

بعضی برای دل ضرر دارند!! حالا ما
ماندیم و بودن های "دلفرسای" بعضی ها

این شعرها مجموعه ی غم های موزون است
خروارها درد است در هر بای "بعضی ها"

شاعر که باشی بی سبب گاهی پریشانی
دیگر بماند بی وفایی های بعضی ها

امروز من ویرانه شد... اما تماشا کن
آهم چه خواهد کرد با فردای بعضی ها...

#حامد_معماری
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

آرزو داشتم که در روزگار دیگری دوستت می‌داشتم ...♥️

#نزار_قبانی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

سر از قنوت کسی در نیاوری جز من ...

از این شبی که شب آرزوست می ترسم

#محمد_مهدی_درویش_زاده

@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

ترکیب گز و مسقطی و شیره و سوهان

لب های تو سوغاتی استان جدیدیست...

#علی_صفری

@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

باز آمدنت نیست
چو رفتی،رفتی...

#خیام
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

کمی زیتون، کمی خرما بیاور

شراب از معبد رویا بیاور

من عیسای تو هستم مریم عشق

مرا از نو شبی دنیا بیاور


#شهراد_میدری
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

ای جگر گوشهٔ جانم غم تو..

#عطار
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است
وز پی دیدن او دادن جان کار من است
شرم از آن چشم سیه بادش و مژگان دراز
هر که دل بردن او دید و در انکار من است
ساروان رخت به دروازه مبر کان سر کو
شاهراهیست که منزلگه دلدار من است
بنده طالع خویشم که در این قحط وفا
عشق آن لولی سرمست خریدار من است

طبله عطر گل و زلف عبیرافشانش
فیض یک شمه ز بوی خوش عطار من است
باغبان همچو نسیمم ز در خویش مران
کآب گلزار تو از اشک چو گلنار من است
شربت قند و گلاب از لب یارم فرمود
نرگس او که طبیب دل بیمار من است
آن که در طرز غزل نکته به حافظ آموخت
یار شیرین سخن نادره گفتار من است
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

مى خواست عشق را بِچِشاند به کامِ خلق

با طعمِ شير و شَهد و شکر، "مادر" آفريد

#روز_مادر_مبارک🩷

@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

مبارکیِ یلدا تنها یک شرط دارد ؛ بودنت..

#مونا_واعظی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

مثل آن چایی که می چسبد به سرما بیشتر
با همه گرمیم... با دل های تنها بیشتر

درد را با جان پذیراییم و با غم ها خوشیم
قالی کرمان که باشی می خوری پا بیشتر

بم که بودم فقر بود و عشق اما روزگار
زخم غربت بر دلم آورد این جا بیشتر

هر شب عمرم به یادت اشک می ریزم ولی
بعد حافظ خوانی شب های یلدا بیشتر

رفته ای ... اما گذشت عمر تاثیری نداشت
من که دلتنگ توام امروز ... فردا بیشتر

زندگی تلخ است از وقتی که رفتی تلخ تر
بغض جانکاه است هنگام تماشا بیشتر

هیچ کس از عشق سو غاتی به جز دوری ندید
هر قدر یعقوب تنها شد زلیخا بیشتر

بر بخار پنجره یک شب نوشتی :"عاشقم"
خون انگشتم بر آجر حک کنم : ما بیشتر...

#حامد_عسکری
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

من دل از مهرش نمی‌شویم،تو دست از من بشوی…

#سعدی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

دریغ می کنی از من نگاه را حتی
و نیز زمزمه ی گاه گاه را حتی

من و تو ره به ثوابی نمی بریم از هم
چرا مضایقه داری گناه را حتی؟

تو اشتباه بزرگ منی، ببخشایم
به دیده می کشم این اشتباه را حتی

به من که سبز پرستم چه گفت چشمانت؟
که دوست دارم - بخت سیاه را حتی!

به دیدن تو چنان خیره ام که نشناسم
تفاوت است اگر راه و چاه را حتی

اگر چه تشنه ی بوسیدن توأم - ای چشم!
بخواه، می کُشم این بوسه خواه را حتی

بیا تلالؤ شعرم بر آب ها - امشب
تراش می دهد الماس ماه را حتی

#محمدعلی_بهمنی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

.
دلا دیشب چه می کردی تو در کوی حبیب من
الهی خون شوی ای دل تو هم گشتی رقیب من
خیال خود به شبگردی به زلفش دیدم و گفتم
رقیب من چه می خواهی تو از جان حبیب من
نهیبی میزدم با دل که زلفت را نلرزاند
ندانستم که زلفت هم بلرزد با نهیب من
خوشم من با تب عشقت طبیب آمد جوابش کن
حبیبم چشم بیمار تو بس باشد طبیب من
من از صبر و شکیبم شهریارا شهره ی آفاق
همه آفاق هم حیران از این صبر وشکیب من

استادشهریار

@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

فهمیده ام چه بر سرت آنروز آمده ...

از وضع چادری که پر از ردّ پا شده !

#حسن_لطفی

@navayesher

Читать полностью…
Subscribe to a channel