navayesher | Unsorted

Telegram-канал navayesher - نوای شعر

202

هر کسی باید در روز یک شعر خوب بخواند ارتباط با مدیران @sohiltanha @ehsanmotaali

Subscribe to a channel

نوای شعر

#شهرام_ناظری
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

مرا گر در تمنای تو آید صد بلا بر سر
زِ سر بیرون نخواهم کردهرگز این تمنا را..!

#هلالی_جغتایی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است

آری! افطار رطب در رمضان مستحب است

روز ماه رمضان، زلف میفشان که فقیه

بخورد روزهٔ خود را به گمانش که شب است

زیر لب، وقت نوشتن همه کس نقطه نهد

این عجب! نقطه خال تو به بالای لب است

یا رب! این نقطهٔ لب را که به بالا بنهاد؟

نقطه هر جا غلط افتاد، مکیدن ادب است

شحنه اندر عقب است و، من از آن می‌ترسم

که لب لعل تو، آلوده به ماء العنب است

پسر مریم اگر نیست چه باک است ز مرگ

که دمادم لب من بر لب بنت العنب است

منعم از عشق کند زاهد و، آگه نبود

شهرت عشق من از ملک عجم تا عرب است

گفتمش ای بت من، بوسه بده جان بستان

گفت: رو کاین سخن تو، نه بشرط ادب است

عشق آنست که از روی حقیقت باشد

هر که را عشق مجازیست حمال الحطب است

گر صبوحی به وصال رخ جانان جان داد

سودن چهره به خاک سر کویش سبب است
#شاطر_عباس_صبوحی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

مثنوی افشاری با صدای جاودان غایب از نظر، زنده یاد استاد شجریان و اشعار حضرت مولانا - ضبط تابستان 58
این دهان بستی دهانی باز شد تا خورنده ی لقمه های راز شد
لب فرو بند از طعام و از شراب سوی خان آسمانی کن شتاب
گر تو این انبان ز نان خالی کنی پر ز گوهرهای اجلالی کنی
شرط جان از شیر شیطان باز کن بعد از آنش با ملک انباز کن
چند خوردی چرب و شیرین از طعام امتحان کن چند روزی در صیام
چند شبها خواب را گشتی اسیر یک شبی بیدار شو دولت بگیر
#مثنوی_افشاری
#شجریان
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

خواستم خلوت کنم در گوشه ای با خود ولی

دیدم از دست خیالت هیچ کنجی دنج نیست!

#زیبا_پالیزبان

@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

گفتمش عشق منی، خندید و گفت از دست تو
بغض کردم، بغض من را دید و گفت از دست تو

گفتم این حرف دلم بود و دلم را برده ای
با ادا و ناز خود چرخید و گفت از دست تو

گفتمش یک پنجره وا کرده بر باران، بغل
زود منظور مرا فهمید و گفت از دست تو

گفتمش بی تو زمستانم جهانم سرد و تار
در نگاهش شعله زد خورشید و گفت از دست تو

گفتمش یک جرعه مستی کاش... ، انگورانه چید
خوشه ای پروین‌تر از ناهید و گفت از دست تو

دم زدم از بی سر و سامانی خود چون نسیم
شانه زد بر گیسوان بید و گفت از دست تو

گفتم ای دریای من نقشی بزن بر ساحلم
زد رقم نقشی به مروارید و گفت از دست تو

گفتمش این باغ گل پیش تو غیر از خار نیست
خم شد و یک غنچه را بویید و گفت از دست تو

بر لبش تردید بود و عشق در آیینه اش
خط کشید آهسته بر تردید و گفت از دست تو

گفتم از دست چه کس آشفته مویی این‌چنین؟
دفتر شعر مرا بوسید و گفت از دست تو
#شهراد_میدری
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

این شب‌ها را دوست دارم،
نه کسی مرا می‌بیند،نه من کسی را…

#فروغ_فرخزاد
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

مضی الزمان و قلبی یقول انک آتی..

زمان گذشت و قلب من می‌گوید که تو می‌آیی...

#سعدی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

عشق من و تو
زمزمه ی کوچه باغ ها
خواهد بود...

عشق من و تو
آنچه نهانی
گاهی نگاه و محتسبی را
چون جویبار نرمی
از بودن و نبودن
خاموشی و سرودن
در خویش می برد

محمدرضا شفیعی کدکنی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

سینه به سینه، دل به دل، مهر تو برگزیده‌ام...

#طارق_خراسانی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست
طاقت بار فراق اینهمه ایامم نیست

#سعدی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

روزی ما دوباره کبوترهایمان را
پرواز خواهیم داد
و مهربانی
دست زیبایی را خواهد گرفت
و من آن روز را انتظار می کشم
حتی روزی که نباشم ...

#احمد_شاملو

@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

دعا کردم بیایی زیر باران

دعا در زیر باران مستجاب است

بیا تا موج دریا را ببینیم

تماشا را تماشا را ببینیم

نگاهی کن به ما تا در نگاهت

شگفتی های دنیا را ببینیم

تو را حس کرده ایم ای نور مستور

که می تابد به ما گرمایت از دور

اگر در نیمه شعبان بیایی

جهانم می شود نورٌ علی نور

دل ما شد پریشان در هوایت

هواخواه نسیم سامرایت

به پا خیز ای شکوه آفرینش

که برخیزد همه عالم به پایت

یقین دارم که باران خواهد آمد

به استقبال چشمت باید آمد

خوش آن روزی که از دیوار کعبه

ندا آید که مهدی آمد آمد

#سید_حمید_رضا_برقعی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

دل در گرو اوست هنوز ..!

#سیمین_بهبهانی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

همایون شجریان
سهراب پور ناظری
پوریا سوری
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

مرا می‌بینی و هر دَم زیادَت می‌کنی دَردَم

تو را می‌بینم و میلم زیادَت می‌شود هر دَم

به سامانم نمی‌پرسی، نمی‌دانم چه سر داری

به درمانم نمی‌کوشی، نمی‌دانی مگر دردم؟

نه راه است این که بُگذاری مرا بر خاک و بُگریزی

گُذاری آر و بازم پرس تا خاکِ رَهَت گردم

ندارم دستت از دامن، به جز در خاک و آن دَم هَم

که بر خاکم روان گَردی بگیرد دامنت گَردم

فرو رفت از غمِ عشقت دَمَم دَم می‌دهی تا کی؟

دَمار از من برآوردی نمی‌گویی برآوردم

شبی دل را به تاریکی ز زلفت باز می‌جُستم

رُخَت می‌دیدم و جامی هلالی باز می‌خوردم

کشیدم در بَرَت ناگاه و شد در تابْ گیسویت

نهادم بر لبت لب را و جان و دل فِدا کردم

تو خوش می‌باش با حافظ، برو گو خصم جان می‌ده

چو گرمی از تو می‌بینم، چه باک از خصمِ دَم سَردم
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

بر لب استغفار و در دل نقشِ روی و زلف یار
بُت درون پیرهن می‌پرورد ایمان ما..!

#قدسی_مشهدی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

رفتم که به مِی روزه گشایم، رمضان شد...

#حزین_لاهیجی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی
من درد مشترکم ….
مرا فریاد کن !

#احمد_شاملو
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

سِزَد گر گیرَمَت چون جان در آغوش

#نظامی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

آری، با توام
من در تو نگاه می کنم
در تو نفس می کشم
و زندگی مرا تکرار می کند
بسان بهار که آسمان را
و علف را پاکی آسمان
در رگ من ادامه می‌یابد

#احمد_شاملو

@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

افسوس که نامه جوانی طی شد

و آن تازه بهار زندگانی دی شد

آن مرغ طرب که نام او بود شباب

افسوس ندانم که کی آمد کی شد

#خیام
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

مرا تو راحت جانی و من تو را نگران
گناه کیست که من با توام، تو با دگران

اگر بهشت بهایش تو را نداشتن است
جهنم است بهشتی که نیستی تو در آن

به جست وجوی تو در چشم خلق خیره شدم
غریبه اند برایم تمام رهگذران

نهان چگونه نگه دارمت ز چشم رقیب
چقدر راهزن اینجاست بین همسفران

عجب ز عشق که هرکس حکایتی دارد
از این گدازه آتشفشانِ در فوران

خموش باش که با دیگران نمی گویند
رموز تجربه وحی را پیامبران

#فاضل_نظری
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

با عشق توست که می پیوندم
به خدا، زمین، تاریخ، زمان،
آب، برگ، به کودکان آن گاه
که می خندند...

به نان، دریا، صدف، کشتی
به ستاره ی شب
آن گاه که دستبندش را
به من می دهد،
به شعر که در آن خانه دارم....

#نزار_قبانی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

سلامی صمیمی‌تر از غم ندیدم
به اندازه‌ی غم تو را دوست دارم

بیا تا صدا از دل سنگ خیزد
بگوییم با هم: تو را دوست دارم

جهان یک دهان شد هم‌آواز با ما
تو را دوست دارم، تو را دوست دارم

#قیصر_امین_پور
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

قوانین دنیای شعر

در این دو بیت از حسین منزوی تأمّل کنید و ببینید چگونه اشیاء معمولی در نظامی برتر از منطق معمول سامان گرفته‌اند:
«همواره عشق بی‌خبر از راه می‌رسد
چونان مسافری که به ناگاه می‌رسد
وا‌می‌نهم به اشک و به مژگان تدارکش
چون وقت آب و جاروی این راه می‌رسد»
کلمات این شعر، یعنی: «عشق، خبر، راه، مسافر، اشک، مژگان، آب، جارو» به دلیل پیوندهایی که در منطق معمول دارند، به هم نزدیک هستند. امّا شاعر از همین مجاورت، بهره‌ای هنری می‌برد و روابطی جدید میان آن‌ها برقرار می‌کند. همین روابط جدید که در زمینه‌ی ذهنی‌ آشنا برای مخاطبان ساخته شده، موجب می‌شود که ذهن خواننده‌ی شعر، این منطق خاص را بپذیرد و نه‌تنها با آن احساس بیگانگی نکند، بلکه از تازگی آن لذّت ببرد. هنر شاعر در آن است که میان منطق آشنای اذهان و منطق ناشناخته‌ی تخیّل شاعرانه پیوند برقرار کند و مخاطبان شعر را از دنیای عادّی و مأنوس و تکراری جدا سازد و به دنیایی شگفت و ناشناخته و جدید ببرد.

#دکتر_اسماعیل_امینی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آید

که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید

از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش

زده‌ام فالی و فریادرسی می‌آید

زآتش وادی ایمن نه منم خُرّم و بس

موسی آنجا به امید قبسی می‌آید

هیچ کس نیست که در کوی تواش کاری نیست

هرکس آنجا به طریق هوسی می‌آید

کس ندانست که منزلگه معشوق کجاست

این قدر هست که بانگ جرسی می‌آید

جرعه‌ای دِه که به میخانهٔ ارباب کرم

هر حریفی ز پی ملتمسی می‌آید

دوست را گر سر پرسیدن بیمار غم است

گو بران خوش که هنوزش نفسی می‌آید

خبر بلبل این باغ بپرسید که من

ناله‌ای می‌شنوم کز قفسی می‌آید

یار دارد سر صید دل حافظ یاران

شاهبازی به شکار مگسی می‌آید
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

بی خوابی‌ام را یک شب در آغوش تو چاره می کنم، عشق من! بی تابی‌ام را چه کنم...؟

#عباس_معروفی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

تا حواس همه شهر به برف است بیا

گرم کن این بغل سرد زمستانی را...

#سید_احمد_حسینیان


@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

آوازخوانی در شبم، سرچشمه‌ی خورشید تو

یار و دیار و عشق تو، سرچشمه‌ی امید تو

ای صبح فروردین من، ای تکیه‌گاه آخرین

ای کهنه سرباز زمین، جان جهان ایران‌زمین

ای در رگانم خون وطن

ای پرچمت ما را کفن

دور از تو بادا اهرمن

ایران من ایران من

ای داغدیده بازگو، بلخ و سمرقندت چه شد

صدها جفا ای مادرم دیدی و مهرت کم نشد

از خون سربازان تو، گلگون شده رویت وطن

ای سرو سبز بی‌خزان، ای مهر تو در جان و تن

ای مادرم ایران‌زمین

آغاز تو، پایان تویی

بر دشت من، باران تویی

در چشم من، تابان تویی

ایران من ایران من

آن مهر جاویدان تویی

ای در رگانم خون وطن

ای پرچمت ما را کفن

دور از تو بادا اهرمن

ایران من ایران من

در ظلمت جانکاه شب، مرغ سحر خوان منی

در حصر هم آزاده‌ای، تنها تو ایران منی

اینجا صدای روشنت در آسمان پیچیده است

گویی لبانت را خدا روز ازل بوسیده است*

ای مرغ حق در سینه‌ات

با شور خود بیداد کن

آوازخوان شب شکن

بار دگر فریاد کن

"ظلم ظالم جور صیاد

آشیانم داده بر باد

ای خدا ای فلک ای طبیعت

شام تاریک ما را سحر کن"

ای مادرم ایران زمین

آغاز تو، پایان تویی

بر دشت من، باران تویی

در چشم من، تابان تویی

ایران من ایران من

آن مهر جاویدان تویی

ای در رگانم خون وطن

ای پرچمت ما را کفن

دور از تو بادا اهرمن

ایران من ایران من

#پوریا_سوری
@navayesher

Читать полностью…
Subscribe to a channel