هر کسی باید در روز یک شعر خوب بخواند ارتباط با مدیران @sohiltanha @ehsanmotaali
به دیوانِ غزل، وا کرده ام فال
میانِ سبزه هایِ خوش خط و خال
معطر از گلِ نازِ وجودت
چه اسفندی شده پایانِ امسال
#شهراد_میدری
@navayesher
هرگز دلم ز کوی تو جائی دگر نرفت
یکدم خیال روی توام از نظر نرفت
جان رفت و اشتیاق تو از جان بدر نشد
سر رفت و آرزوی تو از سر بدر نرفت
#عبید_زاکانی
@navayesher
در شهر نشانه ای ز تبلیغ تو نیست
ای عشق! ستاد انتخاباتت کو؟
@navayesher
دَردا و دریغا
که در این بازی خونین
بازیچهی ایام
دلِ آدمیان است
#هوشنگ_ابتهاج
@navayesher
.
چشم های تُو
زادگاه خورشید است
نگاهم که می کنی
صبح در دیدگانم حلول می کند
روشن می شوم
نور می گیرم
و در تقویم باغچه خیالم روزی دیگر
رقم می خورد
#امیرعباس_خالقوردی
@navayesher
آن یار کز او خانهٔ ما جایِ پَری بود
سر تا قدمش چون پَری از عیب بَری بود
دل گفت فروکش کنم این شهر به بویش
بیچاره ندانست که یارش سفری بود
تنها نه ز رازِ دلِ من پرده برافتاد
تا بود فلک، شیوهٔ او پرده دری بود
منظورِ خردمندِ من آن ماه که او را
با حُسنِ ادب شیوهٔ صاحب نظری بود
از چنگِ مَنَش اختر بَدمِهر به در برد
آری چه کنم؟ دولتِ دورِ قمری بود
عُذری بِنِه ای دل، که تو درویشی و او را
در مملکتِ حُسن سَرِ تاجْوَری بود
اوقاتِ خوش آن بود که با دوست به سر رفت
باقی همه بیحاصلی و بیخبری بود
خوش بود لبِ آب و گل و سبزه و نسرین
افسوس که آن گنجِ روان رهگذری بود
خود را بکش ای بلبل از این رشک که گُل را
با بادِ صبا وقتِ سحر جلوه گری بود
هر گنجِ سعادت که خدا داد به حافظ
از یُمنِ دعایِ شب و وِردِ سَحَری بود
#حافظ
@navayesher
آن ستمگر، که وفای منش از یاد برفت
آتش اندر من مسکین زد و چون باد برفت
از من خسته به شیرین که رساند خبری؟
کز فراق تو چها بر سر فرهاد برفت!
#اوحدی
@navayesher
رخساره نشان دادی بی دین و دلم کردی
بگشای خم گیسو بی طاقت و تابم کن
#فروغی_بسطامی
@navayesher
شبی در دامـــن مهتاب دیـــدم
ڪه همچون بخت من درخواب بودے
تو را با ماه سنجیدم به خوبی
بسی زیبـــاتـــر از مهـــتاب بــــودے
#فریدون_مشیرے
@navayesher
آیینه شدی تا که خدا در تو درخشید
خورشیدترین حادثه ها در تو درخشید
بر دوست همان روز که با حنجره خون
گفتی تو «بلی» کرب و بلا در تو درخشید
شد کرب و بلا کعبه تو، حجّ تو مقبول
گفتی تو چو لبیّک، بلا در تو درخشید
ای معجزه سرخ، به ایثار تو سوگند
تو خون خدایی، که خدا در تو درخشید
#رضا_اسماعیلی
@navayesher
هرچند که هرگز نرسیدم به وصالت
عمری که حرامِ تو شد ای عشق، حلالت!
طاووسی و حُسنت قفسِ پرزدن توست
ای مرغِ گرفتار، چه سود از پَروبالت؟!
زیباییِ امروزِ تو گنجی ابدی نیست
بیچاره تو و دلخوشیِ روبهزوالت!
مانندِ اناری که سرِ شاخه بخشکد
افسوس که هرگز نرسیدی به کمالت!
پرسیدیام از عشق و جوابی نشنیدی
بشنو که سزاوارِ سکوت است سؤالت!
یکبار به اصرارِ تو عاشق شدم ای دل!
اینبار اگر اصرار کنی، وای به حالت!
#فاضل_نظری
@navayesher
تو جادههای عشق را به انتها رساندهای
خدا چگونه بعد تو پیامبر بیاورد؟!
#سیده_تکتم_حسینی
@navayesher
نصیحتیست اگر بشنوی، زیان نکنی
که اعتماد بر اوضاع این جهان نکنی
ز صد رفیق یکی مهربان فتد، هشدار!
که ترک صحبت یاران مهربان نکنی
بُود رفیق کهن چون مِی کهن، زنهار!
که از رفیق و مِی تازه سر گران نکنی
گر ازدیاد محبّانت آرزوست، بکوش
که امتحانشده را دیگر امتحان نکنی
اگر به دست تو دشمن ز پا فتاد ای دوست
مباش غرّه که خود عمر جاودان نکنی
به جز متاع محبّت که گر تمامتِ عمر
بدین متاع تجارت کنی، زیان نکنی...
#ملکالشعرای_بهار
@navayesher
دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد
اشک من رنگ شفق یافت ز بیمهری یار
طالع بیشفقت بین که در این کار چه کرد
برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر
وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد
ساقیا جام میام ده که نگارنده غیب
نیست معلوم که در پرده اسرار چه کرد
آن که پرنقش زد این دایره مینایی
کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد
فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت
یار دیرینه ببینید که با یار چه کرد
#حافظ
@navayesher
چوگلدان خالي لب پنجره
پراز خاطرات ترك خورده ايم
اگرداغ دل بود، ماديده ايم
اگرخون دل بود، ما خورده ايم
#قیصر_امین_پور
@navayesher
یک چشم پُر از اشڪ و چشمِ دِگرم خون است..
وضعیتِ امروزم آیندهی مجنون است"
#علیرضا_آذر
@navayesher
چون بوته ی یاس تکیه زده بر دیوار
با ناز روشن میکنی سیگار با سیگار
#احسان_متعالی
@navayesher
"با تو بودن" برای من "
به سلطنت رسیدن است.
چه قدر در کنار تو مغرورم ...!
#شاملو
@navayesher
ای در میان جانم و؛ جان از تو بی خبر
وز تو جهان پر است و؛ جهان از تو بی خبر!
نقش تو در خیال و؛ خیال از تو بی نصیب
نام تو بر زبان و؛ زبان از تو بی خبر!
#عطار
@navayesher
چشم مستش عین ناز،
ابروی مشکین نازِ محض
این چه توفان است یارب،
ناز بر بالای ناز ...؟
#بیدل
@navayesher
با خیالش در بغل دارد تو را دیوانه ای...
هر کجا دیدی گره خورده است بازوها به هم!
#محمد_حسین_ملکیان
@navayesher
گفتم از ورطهی عشقت به صبوری به درآیم
باز میبینم و دریا نه پدید است کرانش
عهد ما با تو نه عهدی که تَغَیُر بپذیرد
بوستانیست که هرگز نزند باد خزانش ...
#سعدی
@navayesher
زاهـد به کـرم ، تو را چو ما نـشـناسـد !
بیـگـانه تـــو را چـو آشــنا نـشـناســد
گـفتی کـه گـنه کـنی ، به دوزخ برمـت
این را به کسی گو که تو را نشناسد !
#ابوسعید_ابولخیر
@navayesher
گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن هنر گام زمان است
تو رهرو دیرینهی سر منزل عشقی
بنگر که ز خون تو به هر گام نشان است
@navayesher
#ابتهاج
🎵تصنیف :، #خورشید_سبز
به مناسبت میلاد امام حسین ( ع )
🎤 خواننده : #علیرضا_افتخاری
🎼آهنگساز : استاد #عباس_خوشدل
🎶دستگاه : #شور
شعر : #فرید_اصفهانی
🍃🌷🍃🌾🌸🌾🍃🌷🍃
@navayesher
شیرینی فراق ڪم از شور وصل نیست
گر عشق مقصد است خوشـا لذت مسیـر
#فاضل_نظری
@navayesher
ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد
دل رمیده ما را انیس و مونس شد
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئلهآموز صد مدرس شد
بعثت پیامبر اکرم (ص) مبارک❤️
@navayesher
غیر آغوش تو چیزی به تنم جور نشد..
#فرامرز_عرب_عامری
@navayesher
با تو برهنه خوشترم، جامهی تن برون کنم..
#مولانا
@navayesher