navayesher | Unsorted

Telegram-канал navayesher - نوای شعر

202

هر کسی باید در روز یک شعر خوب بخواند ارتباط با مدیران @sohiltanha @ehsanmotaali

Subscribe to a channel

نوای شعر

سخن خلاصه‌کنم، عاشقی همان رنجی‌ست

که در فراقِ ثریا، به شهریار گذشت...

#حسین_دهلوی

@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

جان و دلم ساکن‌است زآنکه دل و جانم اوست...

#مولانا
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

تو را هوای به آغوشِ من رسیدن نیست
وگرنه فاصله‌ی ما هنوز یک قدم است

#فاضل_نظری
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

جانا حدیث حسنت در داستان نگنجد
رمزی ز راز عشقت در صد زبان نگنجد

جولانگه جلالت در کوی دل نباشد
جلوه گه جمالت در چشم و جان نگنجد

سودای زلف و خالت در هر خیال ناید
اندیشهٔ وصالت جز در گمان نگنجد

در دل چو عشقت آمد سودای جان نماند
در جان چو مهرت افتد عشق روان نگنجد

پیغام خستگانت در کوی تو که آرد
کانجا ز عاشقانت باد وزان نگنجد

دل کز تو بوی یابد در گلستان نپوید
جان کز تو رنگ گیرد خود در جهان نگنجد

آن دم که عاشقان را نزد تو بار باشد
مسکین کسی که آنجا در آستان نگنجد

بخشای بر غریبی کز عشق می‌نمیرد
وانگه در آشیانت خود یک زمان نگنجد

جان داد دل که روزی در کوت جای یابد
نشناخت او که آخر جای چنان نگنجد

آن دم که با خیالت دل را ز عشق گوید
عطار اگر شود جان اندر میان نگنجد

#عطار
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

شنیدم مصرعی شیوا، که شیرین بود مضمونش
منم مجنون آن لیلا که صد لیلاست مجنونش‌

ز عشق آغاز کن، تا نقش گردون را بگردانی
که تنها عشق سازد نقش گردون را دگرگونش

به مهر آویز و جان را روشنایی ده که این آیین
همه شادی است فرمانش، همه یاری است قانونش

غم عشق تو را نازم، چنان در سینه رخت افکند
که غم‌های دگر را کرد از این خانه بیرونش

#فریدون_مشیری
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

توبه من گوی ازاینجا بروم یا نروم
پای تاسر ز تمنا بروم یا نروم
آتش افتاده به غمخانه ی جانم اکنون
هستی و روی به دریا بروم یا نروم ؟
آدمم آدم جایز به خطا ،توبه شکن
توبفرمای خدایا بروم یا نروم
دایما کشمکش عقل ودل من این است :
حرم ِ میوه ی حوّا بروم یا نروم
ماندم ازشیطنت عقلم واز شورش دل
بهراین حل ّ معما بروم یا نروم
عشق یعنی که بمانم وسط ِ شک ویقین
نیست معلوم که آیا بروم یا نروم
ندهم رشوه به دربان بهشت از خم ِ مِی
که درآنجا به تماشا بروم یا نروم
دوزخی را بخرم تابرسم برلب دوست
مُردم از برزخ دنیا ، بروم یا نروم !
نوبهارست ونبخشید زباغ رخ خویش
تابدانم که به صحرا بروم یا نروم

#مجید_مبلغ_ناصری
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

بر جان و تنم باد بلای تن و جانت!

#فروغی_بسطامی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم
از چه با دشمن جانم شده ام دوست؟ ندانم…
.
غمم این است که چون ماه نو انگشت نمایی
ورنه غم نیست، که در عشق تو رسوای جهانم!
.
دم به دم حلقه ی این دام شود تنگ تر و من
دست و پایی نزنم، خود ز کمندت نرهانم
.
سر پر شور مرا نِهْ شبی ای دوست به دامان
تا شوی فتنه ی ساز دلم و سوز نهانم…
.
سازِ بشکسته ام و طایرِ پر بسته، نگارا
عجبی نیست که اینگونه غم افزاست فغانم
.
آن لئیم* است که چیزی دهد و باز ستاند
جان اگر نیز ستانی ز من، این دل نستانم
.
بار دِهْ بار دگر ای شه خوبان، که بترسم
تا قیامت به غم و حسرت دیدار بمانم…
.
مرغکان چمنی راست بهاری و خزانی
من که در دام اسیرم، چه بهارم، چه خزانم…
.
ترسم اندر برِ اغیار برم نام عزیزت
چه کنم بی تو چه سازم؟ شده ای ورد زبانم
.
آید آن روز  «عمادا» که بینیم که تو گویی
شادمان از دل و دلدارم و راضی ز جهانم…

.
#عماد_خراسانی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

برون نمی رود از خاطرم، خیالِ وصالت
اگرچه نیست وصالی ولی خوشم به خیالت

#رهی_معیری

@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف

گر بکشم زهی طرب ور بکشد زهی شرف

طرف کرم ز کس نبست این دل پرامید من

گر چه سخن همی‌برد قصه من به هر طرف

از خم ابروی توام هیچ گشایشی نشد

وه که در این خیال کج عمر عزیز شد تلف

ابروی دوست کی شود دست کش خیال من

کس نزده‌ست از این کمان تیر مراد بر هدف

چند به ناز پرورم مهر بتان سنگ دل

یاد پدر نمی‌کنند این پسران ناخلف

من به خیال زاهدی گوشه نشین و طرفه آنک

مغبچه‌ای ز هر طرف می‌زندم به چنگ و دف

بی خبرند زاهدان نقش بخوان و لا تقل

مست ریاست محتسب باده بده و لا تخف

صوفی شهر بین که چون لقمه شبهه می‌خورد

پاردمش دراز باد آن حیوان خوش علف

حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق

بدرقه رهت شود همت شحنه نجف
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

گاهی خیال می‌کنم از من بریده‌ای
بهتر ز من برای دلت برگزیده‌ای

از خود سؤال می‌کنم آیا چه کرده‌ام؟
در فکر فرو می‌روم از من چه دیده‌ای؟

فرصت نمیدهی که کمی درد دل کنم
گویا از این نمونه مکرر شنیده‌ای

از من عبور می‌کنی و دم نمی‌زنی
تنها دلم خوشست که شاید ندیده‌ای

یک روز می‌رسد که در آغوش گیرمت
هرگز بعید نیست خدا را چه دیده‌ای

قیصر امین‌پور
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

زمین عروس شد
و آسمان به حرف آمد!
چه اتفاقی از این خوب‌تر
که برف آمد...

#علیرضا_بدیع
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

او می‌رود دامن کشان
من زهرِ تنهایی چشان
دیگر مپرس از من نشان
کز دل، نشانم می‌رود...

#سعدی
#محمدرضا_شجریان

@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

فدای خاکِ درِ دوست باد
جانِ گرامی

#حافظ
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

نامی برای مردن
نامی برای تا به ابد زیستن
نامی برای بی که بدانی چرا
گاهی گریستن

تاریخِ عاشقان
فهرستِ کوچکی
از بی‎شمار نامِ شهیدان توست

پیغمبران
به نامِ تو سوگند خورده‎اند
و شاعرانِ گمنام
تنها به جرمِ بردنِ نامِ تو مرده‎اند
زیرا که نامِ کوچکِ تو
شرحِ هزار نامِ بزرگِ خداست
زیرا
هزار نامِ خدا
زیباست!

#قیصر_امین_پور
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

مارا بهشت نقد،تماشای دلبر است
#صائب
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

گفتی به تو گر بگذرم

از شوق بمیری

قربان قدت

بگذر و بگذار بمیرم

#شهریار

@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

من آدمی به جمالت، نه دیدم و نه شنیدم.

#سعدی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

تو را حکایت ما مختصر به گوش آید

که حال تشنه نمی‌دانی ای گل سیراب

اگر چراغ بمیرد صبا چه غم دارد

و گر بریزد کتان چه غم خورد مهتاب

دعات گفتم و دشنام اگر دهی سهل است

که با شکردهنان خوش بود سؤال و جواب
#سعدی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

استادسید علی اصغر کردستانی( بابا شهابی) زاده ۱۲۵۵ تا ۱۲۶۰ خورشیدی روستای صلوات آباد شهر سنندج استاد مسلم آواز کردی از اساتید آواز دوران قاجار و اوایل پهلوی است وسعت صدا و تحریرهای ریز و پی در پی و البته منحصر به فرد در اوج و ادای تحریر روی واژه‌های زمینه ای نامأنوس در آواز ایرانی همچون (ای) با( بسامد بسیار بالا) همچون( او) و حتی صامت( میم) از ویژگی های بسیار منحصر به فرد آواز این استثنا موسیقی کردی می باشد روان عرشی این اسطوره شادباد
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

گر جان عاشق دم زند آتش در این عالم زند

وین عالم بی‌اصل را چون ذره‌ها برهم زند

عالم همه دریا شود دریا ز هیبت لا شود

آدم نماند و آدمی گر خویش با آدم زند

دودی برآید از فلک نی خلق ماند نی ملک

زان دود ناگه آتشی بر گنبد اعظم زند

بشکافد آن دم آسمان نی کون ماند نی مکان

شوری درافتد در جهان، وین سور بر ماتم زند

گه آب را آتش برد گه آب آتش را خورد

گه موج دریای عدم بر اشهب و ادهم زند

خورشید افتد در کمی از نور جان آدمی

کم پرس از نامحرمان آن جا که محرم کم زند

مریخ بگذارد نری دفتر بسوزد مشتری

مه را نماند، مِهتری، شادّیِ او بر غم زند

افتد عطارد در وحل آتش درافتد در زحل

زَهره نماند زُهره را تا پردهٔ خرم زند

نی قوس ماند نی قزح نی باده ماند نی قدح

نی عیش ماند نی فرح نی زخم بر مرهم زند

نی آب نقاشی کند نی باد فراشی کند

نی باغ خوش‌باشی کند نی ابر نیسان نم زند

نی درد ماند نی دوا نی خصم ماند نی گوا

نی نای ماند نی نوا نی چنگ زیر و بم زند

اسباب در باقی شود ساقی به خود ساقی شود

جان ربی الاعلی گُوَد دل ربی الاعلم زند

برجه که نقاش ازل بار دوم شد در عمل

تا نقش‌های بی‌بدل بر کسوهٔ مَعلَم زند

حق آتشی افروخته تا هر چه ناحق سوخته

آتش بسوزد قلب را بر قلب آن عالم زند

خورشید حق دل شرق او شرقی که هر دم برق او

بر پورهٔ ادهم جهد بر عیسی مریم زند

#مولانا
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

چون طفل که از خوردن داروست پریشان
بی دوست پریشانم و با دوست پریشان

ابرو به هم آورده و گیسو زده بر هم
چون ابر که که بر گنبد مینوست پریشان

مجموعه ی نا چیز من آشفته ی او باد
در جنگل گیسوی تو آهوست پریشان

آرامش دریای مرا ریخته بر هم
این زن که پری خوست ، پری روست پریشان

با حوصله ی تنگ و دل تنگ چه سازم
با دوست پریشانم و بی دوست پریشان

#علیرضا_بدیع

@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

خنده‌هایم گر چه حاشا کرده بُغضم را ولی

چشم‌هایم آبروداران خوبی نیستند...!

#علیرضا_پور_علی_نور

@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

کس را چه زور و زهره که وصف علی کند

جبار در مناقب او گفته «هال اتی»

زورآزمای قلعه خیبر که بند او

در یکدیگر شکسته به بازوی «لافتی»

مردی که در مصاف زره پیش بسته بود

تا پیش دشمنان نکند پشت بر غزا

شیر خدا و صفدر میدان و بحر جود

جان بخش در نماز و جهان‌سوز در وغا

دیباچه مروت و دیوان معرفت

لشکر کش فتوت و سردار اتقیا

فردا که هر کسی به شفیعی زنند دست

ماییم و دست و دامن معصوم مرتضی
#سعدی
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

.

بيدارى‌ام چه دانى؟ اى خفته‌اى كه شب‌ها
ننشسته‌اى به حسرت، نشمرده‌اى ستاره...!

#فروغی_بسطامی

@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

بنما جمال وُ
بستان،
دل و جان،
               تجارتی کن!


#مولانا
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

ای دل به کمال عشق آراستمت
وز هرچه به غیر عشق پیراستمت

یک عمر اگر سوختم و کاستمت
امروز چنان شدی که میخواستمت

#فریدون_مشیری
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

فرقی ندارد شاید و امای بعضی ها
عاشق که باشی می نشینی پای بعضی ها

با هر که از عشق تو می گویم نمی فهمد
دنیای من دور است از دنیای بعضی ها

هرکس که می بیند مرا با خویش می گوید
ای کاش کافر هم نباشد جای بعضی ها

بعضی برای دل ضرر دارند!! حالا ما
ماندیم و بودن های "دلفرسای" بعضی ها

این شعرها مجموعه ی غم های موزون است
خروارها درد است در هر بای "بعضی ها"

شاعر که باشی بی سبب گاهی پریشانی
دیگر بماند بی وفایی های بعضی ها

امروز من ویرانه شد... اما تماشا کن
آهم چه خواهد کرد با فردای بعضی ها...

#حامد_معماری
@navayesher

Читать полностью…

نوای شعر

آرزو داشتم که در روزگار دیگری دوستت می‌داشتم ...♥️

#نزار_قبانی
@navayesher

Читать полностью…
Subscribe to a channel