برون نمی رود از خاطرم، خیالِ وصالت
اگرچه نیست وصالی ولی خوشم به خیالت
#رهی_معیری
@navayesher
طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف
گر بکشم زهی طرب ور بکشد زهی شرف
طرف کرم ز کس نبست این دل پرامید من
گر چه سخن همیبرد قصه من به هر طرف
از خم ابروی توام هیچ گشایشی نشد
وه که در این خیال کج عمر عزیز شد تلف
ابروی دوست کی شود دست کش خیال من
کس نزدهست از این کمان تیر مراد بر هدف
چند به ناز پرورم مهر بتان سنگ دل
یاد پدر نمیکنند این پسران ناخلف
من به خیال زاهدی گوشه نشین و طرفه آنک
مغبچهای ز هر طرف میزندم به چنگ و دف
بی خبرند زاهدان نقش بخوان و لا تقل
مست ریاست محتسب باده بده و لا تخف
صوفی شهر بین که چون لقمه شبهه میخورد
پاردمش دراز باد آن حیوان خوش علف
حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق
بدرقه رهت شود همت شحنه نجف
@navayesher
گاهی خیال میکنم از من بریدهای
بهتر ز من برای دلت برگزیدهای
از خود سؤال میکنم آیا چه کردهام؟
در فکر فرو میروم از من چه دیدهای؟
فرصت نمیدهی که کمی درد دل کنم
گویا از این نمونه مکرر شنیدهای
از من عبور میکنی و دم نمیزنی
تنها دلم خوشست که شاید ندیدهای
یک روز میرسد که در آغوش گیرمت
هرگز بعید نیست خدا را چه دیدهای
قیصر امینپور
@navayesher
زمین عروس شد
و آسمان به حرف آمد!
چه اتفاقی از این خوبتر
که برف آمد...
#علیرضا_بدیع
@navayesher
او میرود دامن کشان
من زهرِ تنهایی چشان
دیگر مپرس از من نشان
کز دل، نشانم میرود...
#سعدی
#محمدرضا_شجریان
@navayesher
نامی برای مردن
نامی برای تا به ابد زیستن
نامی برای بی که بدانی چرا
گاهی گریستن
تاریخِ عاشقان
فهرستِ کوچکی
از بیشمار نامِ شهیدان توست
پیغمبران
به نامِ تو سوگند خوردهاند
و شاعرانِ گمنام
تنها به جرمِ بردنِ نامِ تو مردهاند
زیرا که نامِ کوچکِ تو
شرحِ هزار نامِ بزرگِ خداست
زیرا
هزار نامِ خدا
زیباست!
#قیصر_امین_پور
@navayesher
#لیله_الرغائب
.
🌺امشب شب آرزوهاست🌺
آرزو کنیم حال همه خوب باشد
خیابان، پر باشد از عابران سرخوشی که
نه غصه ای برای خوردن دارند
نه مشکلی برای حل نشدن
نه دلیلی برای گوشه گیری وتنها بودن
آرزو کنیم حال همه خوب باشد
به خوبی، عطریاس کوچه باغ های قدیمی
به خوبی دو روز مانده به عیدزمان کودکی
وبه خوبی همان روزی که آرامش و عشق
به خیابان های این شهر، برگردد
الهی بهترین ها برات رقم بخوره.
@navayesher
ای خوب تر از لیلی
بیم است که چون مجنون
عشق تو بگرداند
در کوه و بیابانم...
#سعدی
@navayesher
|
برای گریه من شانه ات مناسب نیست
بیا به خانه ی من خانه ات مناسب نیست
همیشه قیمت هر چیز را به من بسپار
برای چانه زدن چانه ات مناسب نیست
اگر به میکده ات هیچ کس نمی آید
در ورودی میخانه ات مناسب نیست
برای چرخ زدن گرد شمع من بیا
دو بال نازک پروانه ات مناسب نیست
چقدر شام شبت جالب و به موقع بود
زمان دادن صبحانه ات مناسب نیست
برای بار نخستین به دامت افتادم
برای بار دگر دانه ات مناسب نیست
چرا به زلف تو بر می خورد عزیز!؟
تو هم شبیه منی ٬ شانه ات مناسب نیست
همیشه مشتری دائم الخمار توام
اگر چه قیمت پیمانه ات مناسب نیست
#ناصر_فیض
@navayesher
منصور یاقوتی (۵ اسفند ۱۳۲۷ در کیوهنان سنقر، استان کرمانشاه - ۸ دی ۱۴۰۳ در کرمانشاه)، داستاننویس، شاعر و منتقد ادبی بود. وی در زمینه داستان کوتاه و داستان بلند فارسی متون درخشانی خلق کرده و یکی از چهرههای شاخص و مطرح در میان نویسندگان نسل دههٔ ۴۰ و ۵۰ ایران به شمار می آید.[ همچنین، وی از مهمترین روستایینویسان دهه ۵۰ و از پیروان سبک صمد بهرنگی بود.منصور یاقوتی بعد از تحمل یک دوره بیماری ظهر روز شنبه ۸ دی ۱۴۰۳ در منزلش درگذشت
روحش شاد یادش گرامی🖤
@navayesher
هرروز سراغ دردسر می گردم
با عشق به دنبال خطر می گردم
گفتی که: (برو), چشم, ولی چون خورشید
شب می روم و سپیده برمی گردم
#بیژن_ارژن
@navayesher
جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد
ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد
بی تو چندیست که در کار زمین حیرانم
مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد
شاید این باغچه ده قرن به استقبالت
فرش گسترده و در دست گلایل دارد
تا به کی یکسره یکریز نباشی شب و روز
ماه مخفی شدنش نیز تعادل دارد
کودکی فال فروش است و به عشقت هر روز
می خرم از پسرک هر چه تفأل دارد
یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت
یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد
هیچ سنگی نشود سنگ صبورت، تنها
تکیه بر کعبه بزن، کعبه تحمل دارد ...
#سید_حمیدرضا_برقعی
@navayesher
رنج تو بر جانِ ما بادا،
مبادا بر تنت ...
#مولانا
تولد حضرت فاطمه سلام الله علیها روز مادر گرامی❤
@navayesher
خندههایم گر چه حاشا کرده بُغضم را ولی
چشمهایم آبروداران خوبی نیستند...!
#علیرضا_پور_علی_نور
@navayesher
کس را چه زور و زهره که وصف علی کند
جبار در مناقب او گفته «هال اتی»
زورآزمای قلعه خیبر که بند او
در یکدیگر شکسته به بازوی «لافتی»
مردی که در مصاف زره پیش بسته بود
تا پیش دشمنان نکند پشت بر غزا
شیر خدا و صفدر میدان و بحر جود
جان بخش در نماز و جهانسوز در وغا
دیباچه مروت و دیوان معرفت
لشکر کش فتوت و سردار اتقیا
فردا که هر کسی به شفیعی زنند دست
ماییم و دست و دامن معصوم مرتضی
#سعدی
@navayesher
.
بيدارىام چه دانى؟ اى خفتهاى كه شبها
ننشستهاى به حسرت، نشمردهاى ستاره...!
#فروغی_بسطامی
@navayesher
ای دل به کمال عشق آراستمت
وز هرچه به غیر عشق پیراستمت
یک عمر اگر سوختم و کاستمت
امروز چنان شدی که میخواستمت
#فریدون_مشیری
@navayesher
فرقی ندارد شاید و امای بعضی ها
عاشق که باشی می نشینی پای بعضی ها
با هر که از عشق تو می گویم نمی فهمد
دنیای من دور است از دنیای بعضی ها
هرکس که می بیند مرا با خویش می گوید
ای کاش کافر هم نباشد جای بعضی ها
بعضی برای دل ضرر دارند!! حالا ما
ماندیم و بودن های "دلفرسای" بعضی ها
این شعرها مجموعه ی غم های موزون است
خروارها درد است در هر بای "بعضی ها"
شاعر که باشی بی سبب گاهی پریشانی
دیگر بماند بی وفایی های بعضی ها
امروز من ویرانه شد... اما تماشا کن
آهم چه خواهد کرد با فردای بعضی ها...
#حامد_معماری
@navayesher
سر از قنوت کسی در نیاوری جز من ...
از این شبی که شب آرزوست می ترسم
#محمد_مهدی_درویش_زاده
@navayesher
ترکیب گز و مسقطی و شیره و سوهان
لب های تو سوغاتی استان جدیدیست...
#علی_صفری
@navayesher
کمی زیتون، کمی خرما بیاور
شراب از معبد رویا بیاور
من عیسای تو هستم مریم عشق
مرا از نو شبی دنیا بیاور
#شهراد_میدری
@navayesher
لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است
وز پی دیدن او دادن جان کار من است
شرم از آن چشم سیه بادش و مژگان دراز
هر که دل بردن او دید و در انکار من است
ساروان رخت به دروازه مبر کان سر کو
شاهراهیست که منزلگه دلدار من است
بنده طالع خویشم که در این قحط وفا
عشق آن لولی سرمست خریدار من است
طبله عطر گل و زلف عبیرافشانش
فیض یک شمه ز بوی خوش عطار من است
باغبان همچو نسیمم ز در خویش مران
کآب گلزار تو از اشک چو گلنار من است
شربت قند و گلاب از لب یارم فرمود
نرگس او که طبیب دل بیمار من است
آن که در طرز غزل نکته به حافظ آموخت
یار شیرین سخن نادره گفتار من است
@navayesher
مى خواست عشق را بِچِشاند به کامِ خلق
با طعمِ شير و شَهد و شکر، "مادر" آفريد
#روز_مادر_مبارک🩷
@navayesher