فایلهای صوتی، تصاویر و کلیپهای مربوط به موسیقی، موزیک، هنر، اشعار، متنهای زیبا و ... https://t.me/+lrfproPHb7E4Y2Rk @Navazesh_e_rooh
چهارمضراب سهگاه
تار: استاد #فرهنگ_شریف
تنبک: استاد #جهانگیر_ملک
🔺تصویری از هما در ارتفاعات الموت
Читать полностью…به من مىگفت:
"چشمهاى تو مرا به اين روز انداخت.
اين نگاهِ تو كارِ مرا به اينجا كشانده.
تاب و تحمل نگاههاى تو را نداشتم.
نمىديدى كه چشم بر زمين مىدوختم؟"
به او گفتم:
"در چشمهاى من دقيقتر نگاه كن!
جز تو هيچ چيزى در آن نيست..."
#بزرگ_علوی
_چشمهایش
همه خوبی تو را پس تو که رایی که را؟
ای گل در باغ ما پس تو کجایی کجا؟
#حضرتمولانا
#چاوشی
چهار مضرابتو بزن
یه جوری بزن
که عابد و زاهد به رقص بیاد
#دیالوگ
مینای شهر خاموش 🎬
دخترلر بختیاری، سال 1370
عکس: میدجرنی
بابا لنگ درازِ عزیزم
کسی که در زندگی اش
کسی را از ته قلبش دوست دارد
همیشه نگران است!
نگران غذا خوردنش
نگران ماشینهایی
که به او نزدیک میشوند
و بوقشان خراب است؛
نگران ویروسهایی که دور او میچرخند!
اما بابای عزیزم...
اینها از شیرینترین نگرانیهای دنیا هستند!
از شیرینترینهای آنها...!!
#جینوبستر
در باور زمانه
نگنجد خیال تو . . .
#فاطمه_راکعی
نخفتهایم که شببگذرد، سحر بزند
کهآفتابچو ققنوس، بال و پر بزند
نخفتهایم که تا صبح شاعرانه ما
ز ره رسیده و همراه عشق، در بزند
نسیم، بوی تورا میبرد به همرهِ خود
که با غرور به گلهای باغ، سر بزند
شب از تبِ تو و من سوخت و صلمان، آبی
مگر بر آتش تنهای شعلهور بزند
تمام روز که دور از تواَم چه خواهمکرد؟
هوای بستر و بالینماَر به سر بزند؟
چودرکنار منی،کفر نعمتاست ایدوست!
دودیدهام مژه برهم دمی اگر بزند
بپوشپنجره را ایبرهنه، میترسم
کهچشم شورِ ستاره، تورا نظر بزند!
غزلبرای لبت عاشقانهتر گفتم
کهبوسهبر دهنمعاشقانهتر بزند!
#حسین_منزوى
سیلهای بزرگ از چشمهساران
شروع میشوند
اما بعدا، بند نمیشوند.
«امین سنایی»
🍃🌱
در بیابان طلب، راهبری نیست مرا
سر پرواز به باد دگری نیست مرا
آن نفس باخته غواص جگرسوخته ام
که به جز آبله دل گهری نیست مرا
روزگاری است که با ریگ روان همسفرم
می روم راه و ز منزل خبری نیست مرا
می زنم بال به هم تا فتد آتش در من
از دل سنگ امید شرری نیست مرا
ساکن کشتی نوحم ز سبکباری خویش
چون خس و خار ز طوفان خطری نیست مرا
همه شب با دل دیوانه خود در حرفم
چه کنم، جز دل خود نامه بری نیست مرا
می توان رفت چو آتش به رگ و ریشه شمع
به دل آزاری پروانه سری نیست مرا
گرچه چون سرو، تماشاگه اهل نظرم
از جهان جز گره دل ثمری نیست مرا
خاطر امن به ملک دو جهان می ارزد
نیستم در هم اگر سیم و زری نیست مرا
می توانم شرری را به پر و بال رساند
در خور شمع اگر بال و پری نیست مرا
برده ام غنچه صفت سر به گریبان صائب
جز دل امید گشایش ز دری نیست مرا
#صائب_تبریزی
صحنه اعدام گل محمد
روایتی از وضعیت و مناسبات اجتماعی-سیاسی و اقتصادی ایران در دهه ۱۳۲۰
#کلیدر
در کنار ساحل قدم می زدم و میخواستم به جایی دیگر بروم که درخشش چیزی از فاصله دور توجهم را به خود جلب کرد. جلوتر رفتم تا به شی درخشان رسیدم. نگاه کردم دیدم یه قوطی نوشابه است، با خودم فکر کردم، در زندگی چند بار چیزهای بی ارزش من را فریب داده و من را از مسیر اصلی خودم غافل کرده است و وقتی به آن رسیدم دیدم که چقدر بیهوده بوده است،
ولی آیا اگر به سمت آن شیء بی ارزش نمیرفتم، واقعا می فهمیدم که بی ارزش است یا سالها حسرت آن را میخوردم.
📒کلیدر
🖋محمود دولت آبادی
موسیقی ایرانی🍃💚🎼
دونوازی ویلون و تنبک
#بیکلام
.
برون افتد چو تخم از خاک، گردد روزیِ موران
نهان کن زینهار از دیده مردم عبادت را
#صائب_تبریزی
.
چشمهایت قلب عاشق را به یغما میبرد
هرچه دارد عاشق دلخسته، یکجا میبرد
من نمیدانم چه دارد چشمهای تو، ولی
هرچه دارد، قلب من را تا ثریا میبرد
اسماعیل حاجعلیان
.
دو چشم مست تو کز خواب صبح برخیزند
هزار فتنه به هر گوشهای بر انگیزند
#سعدی
.
" آیههای سکوت "
روزی که آیه آیه، خدایم سکوت بود
فریاد بیصدای رسایم، سکوت بود!
در جستجوی روی تو بیخود ز خود شدم
میخواندمت به درد و دوایم، سکوت بود!
بغضی غریب حنجرهام را گرفته است!
لبهای قفل پنجرههایم، سکوت بود!
کی میتوان برای تو از واژه، جامه دوخت؟
بیواژه چون تو را بسرایم؟ سکوت بود
از پرتوِ تو سایهای افتاده بر عدم
پژواک عالمی که سرایم، سکوت بود!
آیینهها به فکر تماشای کیستند؟
آیینهی تمام نمایم! سکوت بود!
بیبال و پر به سمت تو هر سو پریدهام
تا بیجهت به سوی تو آیم! سکوت بود
هر صبح از شمیم تو، تر میشود چمن
گل جامه میدرد که سزایم سکوت بود!
دنیا بدون روی تو، عین جهنم است!
حتی بهشت بیتو برایم سکوت بود!!
#محمد_پیلهور
زن شنیدیکه پیمبَر شود، اعجاز کند
گرهِ بسته ز پیراهن گل بازکند؟
شب به معراج رود، روز بیاید به زمین
روز و شب با همهی امت خود، ناز کند
دل به آن یار بده تا که به جادوی نگاه
چمن زرد تو را نرگس شیراز کند
من که در پیله گرفتارم و پروانهی روح
میل دارد که به آفاق تو پرواز کند
سخت خاموشم و هر لحظه نگاهم بالاست
بِرکه را ماه فقط زمزمه پرداز کند
مادرم کاشکه پیغمبر من بود، به شعر
میتوانست مرا چون تو غزلساز کند
بعدازاین قحطی احساس، جهان را ای کاش
نازِ پیغمبری از جنس "زن" آغاز کند!
#امیر_عاملی
صد ترانه شاد در چهار دقیقه
بدون مکث و یکنفس🙊😁
#حکایت
نقل است که فضیل یکی را گفت: «از بهر ِ خدا مرا بند کن و پیش ِ سلطان بر -که بر من حدّ بسیار است- تا بر من حدّ راند».
چنان کرد و پیش ِ سلطان برد. سلطان چون بر سیمای او نظر کرد، او را به اعزاز به خانه فرستاد. چون به در ِ خانه رسید، بنالید. عیال ِ فضیل گفت: «مگر زخم خورده است که مینالد».
فضیل گفت: «بلی! زخمی عظیم خورده است.»
گفت: «بر کجا؟».
گفت: «بر جان و جگر».
پس زن را گفت: «من عزم ِ خانهی خدا دارم، اگر خواهی پای تو بگشایم»
زن گفت: «معاذالله! من هرگز از تو جدا نشوم. و هر کجا باشی، تو را خدمت کنم».
پس به مکه رفتند با هم. و حق -تعالی- راه به ایشان آسان کرد. و آنجا مجاور شدند و بعضی اولیاء را دریافتند. و با امام ابوحنیفه -رحمه الله علیه- صحبت داشت و از وی علم گرفت.
تذکرهالاولیاء_عطار
_در ذکر فضیل عیاض رحمهالله علیه
تنها جانداری است که طول عمرش ابدیست.
عروس دریایی تیول که میتواند
در زمان نزدیکشدن مرگش به شکل اولیه خود در دوران نابالغیاش بازگردد
و مرگ را فریب دهد.
تیولا در زمان پیری به جای مردن، چرخه زندگیاش را معکوس میکند و دوباره کوچک میشود!
.
اگر در دنیا یک چیز باشد
که بتواند عشق مرا
در یک لحظه
نیست و نابود کند،
آن یک چیز
ناسپاسی است . . .
_برادران کارامازوف
#داستایفسکی
صبح از راه رسید!
سبدش پر ز گل خورشید است
نگهش آینهی امید است
همنفس با همه مرغانِ خوشالحانِ سحر،
نغمهخوانِ غزلِ توحید است
صبح آغوش گشودست
بپا خیز و ببین
با نگاهی که پر از مهر و صفاست
بهخدا صبح قشنگ است قشنگ
باغِ پر نقش خدا رنگ به رنگ . . .
#سهراب_سپهری
.
مصطفی _صلوات اللهّ علیه_ به آن عظمت و بزرگی که داشت شبی دست او درد کرد، وحی آمد که از تأثیر درد دست عباس است که او را اسیر گرفته بود و با جمع اسیران دست او بسته بود و اگرچه آن بستن او به امر حق بود هم جزا رسید تا بدانی که این قبضها و تیرگیها و ناخوشیها که بر تو میآید از تأثیر آزاری و معصیتی است که کردهای، اگرچه به تفصیل تو را یاد نیست که آن بد است یا از غفلت یا از جهل یا از همنشین بیدینی که گناهها را بر تو آسان کرده است که آن را گناه نمیدانی.
در جزا مینگر که چقدر گشاد داری و چقدر قبض داری، قطعاً قبض جزای معصیت است و بسط جزای طاعت است . . .
_فیه ما فیه
#حضرت_مولانا
.
روباه گفت: چقدر زیاد نیستى
شازده کوچولو گفت:
من كه همیشـه پيشتم ...
روباه گفـت:
وقتى دلت پیش من نیسـت
یعنى خیلى زیاد نیستى
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری
ببین، مادرم مرا نمیخواست. من در اثر یک اشتباه و در لحظهی غفلتِ دیگران درست شدم.
مادرم، برای آنکه من به دنیا نیایم، هر شب دوایی در یک لیوان آب میریخت و بعد با بغض و گریه سر میکشید. هر شب این کار را تکرار میکرد.
تا شبی که احساس کرد من در شکمش میلولم و لگد میپرانم و به او میفهمانم که نمیخواهم مرا دور بیندازد. در همان دم لیوان را به لبهایش نزدیک میکرد. خیلی زود معنی حرکت مرا فهمید و دستش را پایین آورد و محتوای لیوان را روی زمین ریخت.
چند ماه بعد بود که من پیروزمندانه در پرتو آفتاب میغلتیدم. ولی باز هم نمیدانم این کار درست بوده است یا نه. وقتی خوشحالم فکر میکنم که کار درستی بوده و وقتی افسردهام فکر میکنم که کار غلطی بوده.
_نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
#اوریانا_فالاچی
درون یکایک ما گنجینهای از طلای ناب نهفته است.
این جوهر طلایی، روح ماست که پاک، باشکوه، گشوده و درخشان میباشد . . .
_نیمه تاریک وجود
#دبی_فورد
.
از دل سنگین لیلی کعبهی جان ساختند
از غبار خاطر مجنون بیابان ساختند
#صائب_تبریزی
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند