فایلهای صوتی، تصاویر و کلیپهای مربوط به موسیقی، موزیک، هنر، اشعار، متنهای زیبا و ... https://t.me/+lrfproPHb7E4Y2Rk @Navazesh_e_rooh
یارب نصیب کن پر و بالی که چون مسیح
زین خاکدان به عالم بالا شویم ما
#صائب_تبریزی
.
#حکایت
آن یکی بر درخت قمرالدین میوه میریخت و میخورد، خداوندِ باغ مطالبه میکرد. گفت: «از خدا نمیترسی؟» گفت: «چرا ترسم؟ درخت از آن خدا و من بندهٔ خدا، میخورد بنده خدا از مال خدا!».
گفت: «بایست تا جوابت بگویم!»؛ «رسن بیارید و او را برین درخت بندید و میزنید تا جواب ظاهر شدن». فریاد برآورد که «از خدا نمیترسی؟» گفت: «چرا ترسم؟ که تو بندهٔ خدایی و این چوب خدا، چوب خدا را میزنم بر بندهٔ خدا!».
حاصل آن است که عالم بر مثال کوه است هرچ گویی از خیر و شر از کوه همان شنوی . . .
_فیه ما فیه
.
#سامییوسف_نسیم🎼🍃💚
🎶🎵
دو جهان در من میگنجند،
من در این جهان نمیگنجم
گوهرلامکان منم،
در کائنات و مکانها نمیگنجم
ذره منم، خورشید منم،
چهار و پنج و شش منم
صورتم را ببین و بیان کن،
چون که در بیان نمیگنجم ...
🎼🎶🎵
درمان 75 بیماری با نیش زنبور عسل
Читать полностью…چهارمضراب سهگاه
تار: استاد #فرهنگ_شریف
تنبک: استاد #جهانگیر_ملک
🔺تصویری از هما در ارتفاعات الموت
Читать полностью…به من مىگفت:
"چشمهاى تو مرا به اين روز انداخت.
اين نگاهِ تو كارِ مرا به اينجا كشانده.
تاب و تحمل نگاههاى تو را نداشتم.
نمىديدى كه چشم بر زمين مىدوختم؟"
به او گفتم:
"در چشمهاى من دقيقتر نگاه كن!
جز تو هيچ چيزى در آن نيست..."
#بزرگ_علوی
_چشمهایش
همه خوبی تو را پس تو که رایی که را؟
ای گل در باغ ما پس تو کجایی کجا؟
#حضرتمولانا
#چاوشی
چهار مضرابتو بزن
یه جوری بزن
که عابد و زاهد به رقص بیاد
#دیالوگ
مینای شهر خاموش 🎬
دخترلر بختیاری، سال 1370
عکس: میدجرنی
بابا لنگ درازِ عزیزم
کسی که در زندگی اش
کسی را از ته قلبش دوست دارد
همیشه نگران است!
نگران غذا خوردنش
نگران ماشینهایی
که به او نزدیک میشوند
و بوقشان خراب است؛
نگران ویروسهایی که دور او میچرخند!
اما بابای عزیزم...
اینها از شیرینترین نگرانیهای دنیا هستند!
از شیرینترینهای آنها...!!
#جینوبستر
در باور زمانه
نگنجد خیال تو . . .
#فاطمه_راکعی
نخفتهایم که شببگذرد، سحر بزند
کهآفتابچو ققنوس، بال و پر بزند
نخفتهایم که تا صبح شاعرانه ما
ز ره رسیده و همراه عشق، در بزند
نسیم، بوی تورا میبرد به همرهِ خود
که با غرور به گلهای باغ، سر بزند
شب از تبِ تو و من سوخت و صلمان، آبی
مگر بر آتش تنهای شعلهور بزند
تمام روز که دور از تواَم چه خواهمکرد؟
هوای بستر و بالینماَر به سر بزند؟
چودرکنار منی،کفر نعمتاست ایدوست!
دودیدهام مژه برهم دمی اگر بزند
بپوشپنجره را ایبرهنه، میترسم
کهچشم شورِ ستاره، تورا نظر بزند!
غزلبرای لبت عاشقانهتر گفتم
کهبوسهبر دهنمعاشقانهتر بزند!
#حسین_منزوى
سیلهای بزرگ از چشمهساران
شروع میشوند
اما بعدا، بند نمیشوند.
«امین سنایی»
🍃🌱
.
گر به صد منزل فراق افتد
میان ما و دوست
همچنانش در میان
جان شیرین منزلست
#سعدی
«حکایت»
مَرَّ مُحتَسِبٌ بِسَکرانٍ مَطروحٍ علی الطّریقِ فقال له: قُمْ وَٱمشِ إلی الحبسِ یافاسقُ، قالَ السَّکرانُ: نبَّهَکَ اللهُ یامجنونُ ،لو کنتُ قدرتُ علی المَشیِ لَمَشیتُ إلیٰ بَیتي.¹
.
محتسب به مستی که بر راه افتاده بود برگذشت.
گفت: ای فاسق برخیز و روانهٔ زندان شو. مست گفت: خدای تو را آگاه کناد ای دیوانه، من اگر قادر به رفتن بودم به خانهٔ خویش میرفتم.
«حکمت»
1_مجموعهٔ رسایل ، نسخهٔ خطّی کتابخانهٔ ملّی فرانسه به شمارهٔ۱۱۹۸، برگ ۳۵
.
کفش کتونی که میگن روش تولیدش به این شکله
Читать полностью…#فولکلور_کوردی
#نوستالوژی
#چوپی
#حسن_زیرک
.
دو چشم مست تو کز خواب صبح برخیزند
هزار فتنه به هر گوشهای بر انگیزند
#سعدی
.
" آیههای سکوت "
روزی که آیه آیه، خدایم سکوت بود
فریاد بیصدای رسایم، سکوت بود!
در جستجوی روی تو بیخود ز خود شدم
میخواندمت به درد و دوایم، سکوت بود!
بغضی غریب حنجرهام را گرفته است!
لبهای قفل پنجرههایم، سکوت بود!
کی میتوان برای تو از واژه، جامه دوخت؟
بیواژه چون تو را بسرایم؟ سکوت بود
از پرتوِ تو سایهای افتاده بر عدم
پژواک عالمی که سرایم، سکوت بود!
آیینهها به فکر تماشای کیستند؟
آیینهی تمام نمایم! سکوت بود!
بیبال و پر به سمت تو هر سو پریدهام
تا بیجهت به سوی تو آیم! سکوت بود
هر صبح از شمیم تو، تر میشود چمن
گل جامه میدرد که سزایم سکوت بود!
دنیا بدون روی تو، عین جهنم است!
حتی بهشت بیتو برایم سکوت بود!!
#محمد_پیلهور
زن شنیدیکه پیمبَر شود، اعجاز کند
گرهِ بسته ز پیراهن گل بازکند؟
شب به معراج رود، روز بیاید به زمین
روز و شب با همهی امت خود، ناز کند
دل به آن یار بده تا که به جادوی نگاه
چمن زرد تو را نرگس شیراز کند
من که در پیله گرفتارم و پروانهی روح
میل دارد که به آفاق تو پرواز کند
سخت خاموشم و هر لحظه نگاهم بالاست
بِرکه را ماه فقط زمزمه پرداز کند
مادرم کاشکه پیغمبر من بود، به شعر
میتوانست مرا چون تو غزلساز کند
بعدازاین قحطی احساس، جهان را ای کاش
نازِ پیغمبری از جنس "زن" آغاز کند!
#امیر_عاملی
صد ترانه شاد در چهار دقیقه
بدون مکث و یکنفس🙊😁
#حکایت
نقل است که فضیل یکی را گفت: «از بهر ِ خدا مرا بند کن و پیش ِ سلطان بر -که بر من حدّ بسیار است- تا بر من حدّ راند».
چنان کرد و پیش ِ سلطان برد. سلطان چون بر سیمای او نظر کرد، او را به اعزاز به خانه فرستاد. چون به در ِ خانه رسید، بنالید. عیال ِ فضیل گفت: «مگر زخم خورده است که مینالد».
فضیل گفت: «بلی! زخمی عظیم خورده است.»
گفت: «بر کجا؟».
گفت: «بر جان و جگر».
پس زن را گفت: «من عزم ِ خانهی خدا دارم، اگر خواهی پای تو بگشایم»
زن گفت: «معاذالله! من هرگز از تو جدا نشوم. و هر کجا باشی، تو را خدمت کنم».
پس به مکه رفتند با هم. و حق -تعالی- راه به ایشان آسان کرد. و آنجا مجاور شدند و بعضی اولیاء را دریافتند. و با امام ابوحنیفه -رحمه الله علیه- صحبت داشت و از وی علم گرفت.
تذکرهالاولیاء_عطار
_در ذکر فضیل عیاض رحمهالله علیه
تنها جانداری است که طول عمرش ابدیست.
عروس دریایی تیول که میتواند
در زمان نزدیکشدن مرگش به شکل اولیه خود در دوران نابالغیاش بازگردد
و مرگ را فریب دهد.
تیولا در زمان پیری به جای مردن، چرخه زندگیاش را معکوس میکند و دوباره کوچک میشود!
.
اگر در دنیا یک چیز باشد
که بتواند عشق مرا
در یک لحظه
نیست و نابود کند،
آن یک چیز
ناسپاسی است . . .
_برادران کارامازوف
#داستایفسکی
صبح از راه رسید!
سبدش پر ز گل خورشید است
نگهش آینهی امید است
همنفس با همه مرغانِ خوشالحانِ سحر،
نغمهخوانِ غزلِ توحید است
صبح آغوش گشودست
بپا خیز و ببین
با نگاهی که پر از مهر و صفاست
بهخدا صبح قشنگ است قشنگ
باغِ پر نقش خدا رنگ به رنگ . . .
#سهراب_سپهری
.
مصطفی _صلوات اللهّ علیه_ به آن عظمت و بزرگی که داشت شبی دست او درد کرد، وحی آمد که از تأثیر درد دست عباس است که او را اسیر گرفته بود و با جمع اسیران دست او بسته بود و اگرچه آن بستن او به امر حق بود هم جزا رسید تا بدانی که این قبضها و تیرگیها و ناخوشیها که بر تو میآید از تأثیر آزاری و معصیتی است که کردهای، اگرچه به تفصیل تو را یاد نیست که آن بد است یا از غفلت یا از جهل یا از همنشین بیدینی که گناهها را بر تو آسان کرده است که آن را گناه نمیدانی.
در جزا مینگر که چقدر گشاد داری و چقدر قبض داری، قطعاً قبض جزای معصیت است و بسط جزای طاعت است . . .
_فیه ما فیه
#حضرت_مولانا