در نیزار قدم میزنم
روز رفتهرفته کوتاه میشود
احساس میکنم که فرصت کم است
در نیزار قدم میزنم
احساس میکنم که این خراشهای کوچک
زیباترم میکند
قدم میزنم
و شعری را زمزمه میکنم
که هیچوقت نخواندهام
با هیچکس
از تو چیزی نمیگویم
باد بیسبب نیها را
به ناله وامیدارد.
#ثنا_نصاری
/channel/nimaasakk
باران
با صدای حمید علینیا
تصاویر:
پارک ملی سالوک
پنجشنبه ۸ خردادماه ۱۴۰۴
/channel/nimaasakk
تنها به من بیندیش
من در رویای تو
شعر خواهم گفت
شعری درباره
چشمهایت
و دلتنگی...
#جبران_خليل_جبران
/channel/nimaasakk
قاصدک
با صدای محمدرضا شجریان
تصاویر:
بجنورد/ارتفاعات تیمورتاش
جمعه، دوم خردادماه ۱۴۰۴
/channel/nimaasakk
بارون
با صدای محمدرضا شجریان
تصاویر:
بجنورد/ دره مملجه به قُرّهنوده
پنجشنبه، اول خرداد ۱۴۰۴
/channel/nimaasakk
🔷بر بلندای بینالود
✍ قاسم فرخی
کنار دامن پامير دستی سايه کن
بر چشم
به دستش قرصهی خورشيد بينالود
خواهی ديد
کوهنوردی نه به صورت تخصصی که به عنوان ورزشی عمومی از علاقهمندیهای همیشگی من بوده است. یکی از گروههایی که افتخار همنوردی با آنها را در چند صعود خاطرهانگیز خارج استان همچون دماوند، علم کوه، شاهدژ و چند قله درون استانی مانند پتلهگاه و آقکمر و ... داشتهام گروه کوهنوردی شبکه بهداشت و درمان شیروان به لیدری استاد ولی محمدیان است که از طریق پسرخاله خوبم سیدمحمود جلالی با آنها آشنا شدم.
در روزهای پایانی اردیبهشت ۱۴۰۴ فرصتی دست داد تا در کنار این عزیزان صعودی دیگر را تجربه کنم.
جمع کوچک همنوردان شیروانی ظهر پنجشنبه ۲۵-اُم اردیبهشت، روزی که به حماسهسرای بزرگ توس، حکیم فردوسی تعلق دارد از شیروان حرکت کرده و من در قوچان به آنها پیوستم.
دوتن از همنوردان هم در چناران به ما ملحق شدند و گروه کوچک ۸ نفره ما با دو اتومبیل مزدا، از مسیر جمعاب، آبقد به روستای فریزی رسیدند و از آنجا با طی یک مسیر خاکی پرپیچ و خم کوهستانی پس از پیمودن مسیری ۱۲ کیلومتری به رودخانهای در کف یک دره رسیدیم که از دامنههای بینالود سرچشمه میگرفت و اطراف آن خانهباغهایی شخصی وجود داشت که فروشنده محصولاتی چون عسل، سرکه سیب و کشک گوسفندی بودند.
کنار رودخانه اتراق کرده شام مفصلی تدارک دیدیم. پس از صرف شام استراحت کوتاهی کرده و راس ساعت ۸:۳۰ صعود به بینالود را آغاز کردیم.
حدود یک ساعت و نیم در یک مسیر خاکی در حاشیه رودخانه در درهای پردرخت به سمت کوهپایه حرکت کردیم.
آوای جانبخش رود در سکوت شبانگاهان موسیقی دلنشینی بود که در پیچ و خم آن دره پردرخت فضا را آکنده بود.
حدود ساعت ده شب در قسمتی از این دره به سمت راست پیچیدیم و از یک یال بالا رفتیم. این قسمت از مسیر شیب بیشتری داشت و سرعت صعودمان را کندتر میکرد. همنوردان در یک شب زیبای بهاری در هوایی خنک زیر نور مهتاب دامنه را به سمت قله درمینوردیدند و پیش میرفتند. حدود نیمهشب سرعت باد بیشتر شد و باران گرفت. خوشبختانه گروه در ارتفاع حدودا ۲۸۰۰ متری و نزدیک جانپناه بود. ادامه صعود در آن شرایط جوی نه مقدور بود و نه عاقلانه، به همین خاطر به جانپناه رفته و تا ساعت ۴ بامداد در آن استراحت کردیم.
سحرگاه شرایط هوا بهتر شده بود. هوا کاملا ابری و کمی خنک بود که گروه صعود را از سر گرفت. چیزی از شروع حرکت نگذشته بود که دوباره باران گرفت ولی مشخص بود پایدار نخواهد بود.
گویی آسمان تصمیم داشت چتری بر سر همنوردان کشیده و مسیرشان را اب و جارو کند. خیلی زود باران قطع شد و گروه در هوایی بسیار مطبوع و خنک در حالی که شاهد اولین طلیعه خورشید از پشتکوهها بود تندترین شیب مسیر را که طولانی نبود طی کرد و در ادامه با دور زدن یک قله و صعود از درهای پشت آن، به دامنهای رسید که از آن برای اولین بار از شروع حرکت قله بینالود در فاصلهای نزدیک با وقار و اقتدار در دیدرس قرار داشت. همنوردانی که خاطره زیبایی از صعود در هوایی دلانگیز را تجربه کرده و در این صعود شبانه نورپاشی شبانگاهی مهتاب و طلوع باشکوه سحرگاهی خورشید را تماشا کرده بودند آرام و پُرامید میرفتند تا بر بام بینالود قرار بگیرند. من به عنوان فیلمبردار و عکاسی آماتور که وظیفه ثبت این لحظات پرهیجان را داشت زودتر از گروه بر ستیغ بینالود قرار گرفته، فیلم کوتاهی از لحظات فتح قله توسط همراهان گرفتم.
به ساعت نگاه کردم ۵:۳۰ دقیقه بامداد بود. هرگز تصور نمیکردیم روزی آن هنگام از صبح بر ستیغ بینالود باشیم!
بینالود با ارتفاعی حدود ۳۲۱۱ متر از سطح دریا، قلهی چندان مرتفعی نیست ولی صعود شبانه در فضایی شاعرانه و رمانتیک حس و حال بینظیری بود که کمتر تجربه کرده بودیم.
بر بلندای بینالود که از همه سو به اطراف اِشراف داشت و زمین و آسمان غرق در طراوت و زیبایی بود همهچیز انگار جان گرفته بود. گیاهان، گلها، حتی سنگها با آدمی سخن میگفتند. از آن بالا دقایقی غرق در این زیباییها بودیم. آنگاه در حالی که همگی لبخندی از رضایت بر لبانمان شکفته بود مسیر رفته را سرخوشانه بازگشتیم و حدود ساعت ده صبح به محل اتراق دیروزمان رسیدیم.
رانندهها زحمت کشیده بودند و بساط چای آتشی را فراهم کرده بودند.
نوشیدن چای کنار آن رودخانهی خروشان در آن دره پردرخت و رویایی بعد از یک صعود سنگین لذتی فراموشنشدنی داشت.
اینک گروه آمادهی بازگشت بود.
تردیدی ندارم که حس خوب این صعود تا مدتها همراهمان خواهد ماند.
به رودخانه نگریستم و بیت دیگری از علیمحمد مودب را با خود زمزمه کردم:
شبی آيينهی خود را به عزم شستوشو بشکن
در آن جوبار روشن، چهرهی موعود خواهی ديد!
/channel/nimaasakk
کویر
با صدای محمد معتمدی
تصاویر:
دشت زنبقهای وحشی
سهشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
/channel/nimaasakk
بزرگداشت فردوسی
یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
سالن آمفیتئاتر کتابخانه دهخدا/بجنورد
شعر و اجرا:
#قاسم_فرخی
/channel/nimaasakk
دیشب شکست بغض پدر زیر غصه هاش، دیدم که پازلیست دلش از تضادها
نالید که چطور شد از زندهبادها
افتادهایم در دهن مردهبادها
فریاد میکشید که ما را فریفتند در جلد میش، گلهی گرگان حقهباز
تا گرگ و میش شد وزش وعدهها گرفت، کمکم شدیم ملعبهی حزب بادها
بهمن که ریخت بر سرمان، نسل کوفیان
هی آمدند و عهد شکستند و رد شدند
خوابیم و سخت دوره شدیم از چهارسو، با خنجر برهنهی ابنزیادها
هی اژدهای هفت سر از شانههای شهر روئید و کاوههای زیادی سپر شدند
رستم به رستم از پی هم رفت و گیر کرد در چنگ چاههای عمیق شغادها
گفتیم قیصرند و چه گرم است پشت مان، عمری به کوههای بلند برادری
غافل از اینکه خنجر تیغآبدیده است تنها جواب جدی این اعتمادها
#مهرداد_اسماعيلنژاد
/channel/nimaasakk
گمشده
با صدای ستار
تصاویر:
بجنورد/ارتفاعات روستای پیغو
جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
/channel/nimaasakk
ابر میبارد و من
میشوم از یار جدا...
آواز:
#همایون_شجریان
تصاویر:
بجنورد/ارتفاعات باباموسی
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
/channel/nimaasakk
نه از دور فلک مهری، نه از بزم جهان، کامی
نه شمع هستیام را از نسیم فتنه، آرامی
به جانم راه زد هر بار، دردی بر سر دردی
به راهم باز شد هرگام، دامی در پی دامی
به هر نقشی که میبندم چه امیدی چه حرمانی
به هر راهی که میپویم نه آغازی نه انجامی
نه جان را اشتیاقی بر دل از عشق پریرویی
نه دل را آرزویی در سر از مهر دلآرامی
فراز آورد گشتِ آسمان، چاهی به هر چاهی
فرو گسترد دورِ زندگی، دامی به هر گامی
به کام ناکسان چون جام در گردش، ندانم چون
به یاد ما نزد دوری، به جام ما نزد جامی
درود و آفرین تا کی؟ که پاسخ بشنوی هر دم
دعایی را به نفرینی، سلامی را به دشنامی
متاب ای اختر برج سرافرازی بر آن مجلس
که گردد جام مهر و ماه او بر کام خودکامی
من و زین پس به پاس دولت آزادگی، دوری
که دامنگیر آمد خاک کوی هر گلاندامی
به جای بانگ بلبل شکوهی زاغی به هر باغی
به جای شوق قمری شیون بومی به هر بامی
به مخموری نمیبندم بدین پیمانه پیمانی
به افزونی نمیجویم در این هنگامه هنگامی
نخواهم ننگ چون رسم است نامی از پی ننگی
نجویم نام تا عام است ننگی از پی نامی
مشو نومید از پیشآمد ایام، تا دانی
صباح روشنی دارد زِ پی، هر تیرهگون شامی
#مهرداد_اوستا
/channel/nimaasakk
بادبادک
زیرِ گنبدِ کبود
هیچ گاه کارمان چنین گره نخورده بود
چون پرندگانِ کندهبال
در هوا رها شدیم
راهیانِ ناکجا شدیم
بادبادکِ بزرگ ما
با سه چار خردهریز و خرت و پرت
از قبیل تیر و تخته و پلاس و پارهچوب
-مانده روی هم به زورِ میخهای نیمکوب-
با گرهنخورده ریسمانِ سست
-رفتهرفته سستتر از آنچه بود در نخست-
راهی از زمین به آسمان گشوده است
راهی از کجا به ناکجا
با مسافرانِ ناگزیری از قبیلِ ما
بیپناه و لنگدرهوا
این ابوقراضه گرچه بیش از این فرا نمیرود
ارتفاعش از زمینِ پست و صخرههای سخت
هر چه هست، کافی است
تا پس از فرودِ سختِ نامِ دیگرش سقوط
خُرد گردد استخوانمان و در سه سوت
هر کداممان جنازهای شویم
بر گرانشِ زمین گواهِ تازهای شویم
بادبادک بزرگ ما ولی
هیچش اعتنا به چون و چند نیست
مغزِ بادکردهاش دچارِ موج
در سرش هوای اوج
بیمش از زیان و از گزند نیست
اختیارمان به دستِ او
اختیارِ او به دستِ باد
زیرِ پایمان تهی
دستمان به هیچ چیز بند نیست
#وحید_عیدگاه_طرقبهای
/channel/nimaasakk
#اطلاعیه
شبهای بخارا
#شب_شاهجهان
خردسرای فردوسی بجنورد
با همکاری
دانشگاه بجنورد
با افتخار
میزبان هشتصد و بیست و نهمین شب از سلسلهشبهای بخارا است. این همایش که به معرفی شاهجهان می پردازد، در ساعت ۱۷ روز چهارشنبه، دهم اردیبهشت ۱۴۰۴ در سالن آمفیتئاتر دانشکده هنر دانشگاه بجنورد برگزار میشود.
علی دهباشی اجرای این همایش را به عهده خواهند داشت و استادان:
محمّدجعفر یاحقی
محمّدحسین پاپلی یزدی
بهرام پروین گنابادی
کمالالدین ناصری
و زهرا قلیچیپور
در این شب سخن خواهند راند.
حضور گرم شما مخاطبان فرهنگدوست را در این همایش پاس میداریم.
✅ خردسرای فردوسی بجنورد
تلگرام◀️
/channel/kheradsarayeferdowsibojnurd
✅ روابط عمومی دانشگاه بجنورد
🌐 Ub.ac.ir
@ub_pr ◀️ تلگرام
چون پرند نیلگون بر روی پوشد مرغزار
پرنیان هفترنگ اندر سر آرد کوهسار
خاک را چون ناف آهو مشک زاید بیقیاس
بید را چون پرّ طوطی برگ روید بیشمار
دوش وقت نیمشب بوی بهار آورد باد
حبّذا باد شمال و خرّما بوی بهار
باد گویی مشک سوده دارد اندر آستین
باغ گویی لعبتان ساده دارد در کنار
ارغوان لعل بدخشی دارد اندر مرسله
نسترن لؤلؤی لالا دارد اندر گوشوار
تا برآمد جامهای سرخِ مُل بر شاخِ گل
پنجههای دست مردم سر فرو کرد از چنار
باغ، بوقلمونلباس و راغ، بوقلموننمای
آب، مرواریدرنگ و ابر، مرواریدبار...
#فرخی_سیستانی
تصاویر: ارتفاعات تیمورتاش/هشتم اردیبهشت ۱۴۰۴
/channel/nimaasakk
ای غنچهی خوابیده چو نرگس نگران خیز
کاشانهی ما رفت به تاراج غمان خیز
از نالهی مرغ چمن از بانگ اذان خیز
از گرمی هنگامهی آتشنفسان خیز
از خواب گران خواب گران خواب گران خیز
از خواب گران خیز
خورشید که پیرایه به سیمای سحر بست
آویزه به گوش سحر از خون جگر بست
از دشت و جبل قافلهها رخت سفر بست
ای چشم جهانبین به تماشای جهان خیز
از خواب گران خواب گران خواب گران خیز
از خواب گران خیز
خاور همه مانند غبار سر راهیست
یک نالهی خاموش و اثرباخته آهیست
هر ذرهی این خاک گرهخورده نگاهیست
از هند و سمرقند و عراق و همدان خیز
از خواب گران خواب گران خواب گران خیز
از خواب گران خیز
دریای تو دریاست که آسوده چو صحراست؟
دریای تو دریاست که افزون نشد و کاست؟
بیگانهی آشوب و نهنگ است، چه دریاست؟
از سینه چاکش صفت موج روان خیز
از خواب گران خواب گران خواب گران خیز
از خواب گران خیز
این نکته گشایندهی اسرار نهان است
ملک است تن خاکی و دین، روح روان است
تن زنده و جان زنده ز ربط تن و جان است
با خرقه و سجاده و شمشیر و سِنان خیز
از خواب گران خواب گران خواب گران خیز
از خواب گران خیز
ناموس ازل را تو امانی تو امینی
دارای جهان را تو یساری تو یمینی
ای بندهی خاکی تو زمانی تو زمینی
صهبای یقین دَرکش و از دیر گمان خیز
از خواب گران خواب گران خواب گران خیز
از خواب گران خیز
فریاد ز افرنگ و دلآویزی افرنگ
فریاد ز شیرینی و پرویزی افرنگ
عالم همه ویرانه ز چنگیزی افرنگ
معمار حرم باز به تعمیر جهان خیز
از خواب گران خواب گران خواب گران خیز
از خواب گران خیز
#اقبال_لاهوری
/channel/nimaasakk
شب
به اون چشمات
خواب نرسه
با صدای ابی
تصاویر:
بجنورد/ارتفاعات تیمورتاش
سهشنبه ۶ خرداد ۱۴۰۴
/channel/nimaasakk
به من فکر کن
با صدای داریوش
تصاویر:
بجنورد/دره تیمورتاش به گلی
دوشنبه ۵ خرداد ۱۴۰۴
/channel/nimaasakk
اولین روزهای خرداد است
تخت اردیبهشت بر باد است
زیر هر توت، باز روی زمین
سفرهای چسبناک افتادهست
نغمه سرداده است بُلبلِ مست
گویی از هفت دولت آزاد است
رقص گندم، میانِ گندمزار
خوش به حالش که این قَدَر شاد است!
چشمه هرچند شیشه نیست ولی
آنچه قُل میزند از آن، بادهست
یا بکوبیم یا برافشانیم
کاش ما هم به شوق، پا یا دست!
دادِ هر کَس به گوشهای دادند
گوشِ ما هم به دستِ بیداد است
خانهی روزگار، آبادان!
که از او خانهی من آباد است!
وضعِ ما شکل مبهمی بینِ
بَعدِ فریاد و قبلِ فریاد است
🔹🔸🔹🔸🔹
رنگِ گل تا شکست، دانستم
این جهان سخت، سُستْ بنیاد است
طعمِ شیرینِ این دقایق را
هر که فهمیده است، فرهاد است
شعر و صدا:
#هادی_اسماعیلی
/channel/nimaasakk
ستارهچشم! پریچهره! کهکشانگیسو!
بهشت گمشده در ابر و مه! گل شببو!
شمیم شرقی نیلوفران بودایی!
یگانه قبلهی هفتاد فرقهی هندو!
که خط چشم تو انداخت در دوایر عقل
هزار شاخهی زرین به جنبل و جادو
نگاه! پشت سرت برگ راه ریختهاست
و باد داده به دست درختها جارو
تو جلد شانهی من باش کفتر تکپر
بخند و قند خودم باش دختر اخمو
بخند و گونه به گونه شکوفه کن از سیب
بچرخ و شانه بلرزان به رقص، باغ هلو!
بچرخ با من و آسوده باش! مردم شهر
ندیدهاند برقصد پلنگ با آهو
به آب میزنی و آب چشمه میشورد
که چشمهها همه چشماند و ابرها ابرو
تو قهر میکنی و من به دشت میریزم
منِ غروب، منِ کوه، خانم تیهو!
منی که یکه و تنها، فقط به خاطر تو
همیشه سینه سپردم به دشنه و چاقو
منی که کلهخراب و سیاهمست و کبود
بخاطر تو رسیدم به آخر «کندو»
چقدر بوسهی ناگفته با تو دارم من
نه بوسههای مجازی، قشنگ! رودررو
ببین انار دلم را، دمٍ شکافتن است
بیا که غورهی تاکم شراب شد بانو!
که عاشقانه به وقتش خوشست، خاصه غزل
که صبر میکنی و تلخ میشود لیمو
من و تو را وسط آسمان تصور کن!
به افتخار جناب عقاب و بانو قو...!!
برای دیدن این لحظههای جادویی
چقدر صبر کنم من؟ چقدر صبر؟ بگو!
بگو به آینهها پاسخ مرا بدهند
کجاست کودکی من؟ جوانی من کو؟
#علی_شیبانی
/channel/nimaasakk
قصه عشق
با صدای ابی
تصاویر:
صعود به قله بینالود
جمعه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
/channel/nimaasakk
کجا خفتهای ای بلند آفتاب
برون آی و بر فرق گردون بتاب
اگر بیمت از طعنهی عنصریست
زمانه نشسته بدین داوریست
سخنهایتان یکبهیک گوش کرد
تو را ماند و او را فراموش کرد
به یک گوشه از گیتی آرام توست
همه گیتی آکنده از نام توست
چو آهنگ شعر تو آید به گوش
به تن خون افسرده آید به جوش
ز شهنامه گیتی پر آوازه است
جهان را کهن کرد و خود تازه است
تو گفتی جهان کردهام چون بهشت
ازین پیش تخم سخن کس نکشت
ز جا خیز و بنگر کزان تخم پاک
چه گلها دمیدهست بر طرف خاک
نه آن گل که در مهرگان پژمرد
نخندیده بر شاخ، بادش برد
نه جور خزان دیده گلزار او
نه بر دست گلچین شده خار او
بزرگان پیشینهی بینشان
ز تو زنده شد نام دیرینشان
تو در جام جمشید کردی شراب
تو بر تخت طاووس بستی عقاب
اگر کاوه زآهن یکی توده بود
جهانش به سوهان خود سوده بود
تو آب ابد دادی آن نام را
زدودی از او زنگ ایّام را
تهمتن نمکخوار خوان تو بود
به هر هفتخوان میهمان تو بود
چو کلک تو راه گذارش گرفت
سر راه بر تیر آرش گرفت
تویی دودمان سخن را پدر
به تو باز گردد نژاد هنر
#حسین_مسرور
/channel/nimaasakk
بزرگداشت فردوسی
یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
سالن آمفیتئاتر کتابخانه دهخدا/بجنورد
شعر و اجرا:
#مهرداد_اسماعیلنژاد
/channel/nimaasakk
پیراهن بیتاب
با صدای احسان نظری
تصاویر:
درهنوردی
بجنورد/مسیر روستای مملجه به قُرّهنوده
یکشنبه، ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
/channel/nimaasakk
جدایی
با صدای معین
تصاویر:
شیروان/ارتفاعات روستای بلغان
پنجشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
/channel/nimaasakk
۱۷ اردیبهشت سالروز درگذشت شاعر خوب کشورمان مهرداد اوستا گرامی🌺🌺
Читать полностью…
صبج آمدهست و نافلهی غنچهها بلند
بر جانماز زنبق و نسرین نشستهای
چشمت به سیر مزرعهای زعفرانیاست
حس میکنی که در تِلِکابین نشستهای
#محمدحسین_انصارینژاد
بجنورد/۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
/channel/nimaasakk
شبهای بخارا
#شب_شاهجهان
نویسنده متن، طراح و تدوین :
مهران رحمانی
گوینده متن :
ضحی بنائیان
موسیقی مقامی خراسان شمالی :
طرقه، کیهان کلهر ( آلبوم شب، سکوت، کویر)
با سپاس از تمامی هنرمندان عکاس و تصویربردار و محیطبانان شریف که فیلمها و عکسهای زیبایشان آذینبخش این نماهنگ شد
دهم اردیبهشت ۱۴۰۴
#شاهجهان_تنها_نیست
لینک تلگرام:
/channel/shahjahan_ra_daryabim
لینک کارزار:
http://karzar.net/156117
لطفا امضا کنید
لینک اینستاگرام:
https://www.instagram.com/shahjahan_ra_daryabim?igsh=cWZuaWJ2bGs4Yzhw
لطفا دنبال کنید
وطنم شوکت و شکوه تو را
کوههای بلند کافی نيست؟
دشمنانت تو را که میبينند
عاشقت میشوند کافی نيست؟
دامن قلهی دماوندت
خيل آزادگان دربندت
غم و شاديت، اشک و لبخندت
همه جا با همند کافی نيست؟
قهرمانان عاری از کينه
همه از جنس آب و آيينه
مثل رستم کنار تهمينه
سبلان و سهند کافی نيست؟
ای نگهبان من فرشتهی من
کوهساران رشتهرشتهی من
چه نيازی به نانوشتهی من؟
پرنيان و پرند کافی نيست؟
خانههای هنوز چوبیشان
رقص سرکنگی جنوبیشان
کوه تا کوه پايکوبیشان،
ابرهای لوند کافی نيست؟
يادگاران شادی و اندوه
سالمندان سالها نستوه
ضرب در حصر جنگلی انبوه
نامداران چند کافی نيست؟
هم به دنبال تکههای تنت
هم پی پارههای پيرهنت
دربهدر در پی نيافتنت
از حلب تا خجند کافی نيست؟
نوجوانان شهر و آبادی
همه دنبال لقمهای شادی
حرفشان چيست؟ عشق! آزادی!
اين بگير و ببند کافی نيست؟
نکند از تو دورشان بکنند!
شرمسار حضورشان بکنند!
يا بگيرند کورشان بکنند!
لطفعلی خان زند کافی نيست؟
#محمد_سلمانی
/channel/nimaasakk
بجنورد
دره زیبای تیمورتاش
یکشنبه/هفتم اردیبهشت ۱۴۰۴
/channel/nimaasakk