آموزش نویسندگی، شعر، داستان به هنرجویان نوآموز اینستاگرام نوقلم: instagram.com/noqalam ارتباط با مدیر کانال (سعید تارم) 👈 saeed_tarom@
واژههای در هم (۴)
این واژهها را جوری کنار هم بچین تا مصراع معناداری، هموزن عبارت زیر به دست آید:
مَفاعِلُن فَعَلاتُن مفاعلن فَعَلُن
اگر چینش درست را پیدا کردی، در دنبالهی آن (یا پیش از آن) یک مصراع از خودت بنویس.
پیشنیاز حل این تمرین، آشنایی با وزن است. برای آشنایی با وزن، هشتگهای زیر را لمس و مطالب را به ترتیب مطالعه کنید:
#مبانی_وزن
#معرفی_وزن_شعر
(این مطلب را با هدف گردش و گسترش دانش برای دیگران بفرستید.)
@noqalam
بریده داستان (۲۰)
کدخدا کلاهش را گذاشت سرش و رو کرد به اسلام و گفت: «راس میگه، اگه مشدی حسن برگرده و بدونه که گاوش مرده، میدونی که چه حالی میشه؟»
اسلام گفت: «چه کارش بکنیم؟»
کدخدا گفت: «من نمیدونم، تو بهتر میدونی.»
اسلام رفت روی سنگ مردهشوری و گفت: «کدخدا گفت که هیشکی به مشدی حسن که برگشت نگه که گاوش مرده.»
پسر مشدی صفر گفت: «هیشکی نمیگه، اما خودش که برگشت و دید که گاوش نیس میفهمه که مرده. همچی نیس مشد اسلام؟ همچی نیس مشدی بابا؟»
اسلام که روی سنگ سیاه ایستاده بود، بهتش زد و گفت: «راس میگه کدخدا، اگه بیاد و ببینه که گاو نیس، چه کارش میشه کرد؟»
کدخدا گفت: «آره، چه کارش میشه کرد؟»
اسلام با صدای بلند به جماعت گفت: «کدخدا میگه هیشکی به مشدی حسن نگه که گاوش مرده، عیالش بهش میگه که گاوش...»
پسر مشدی صفر دوید توی حرف اسلام و گفت: «بهش میگه که گاوش مرده.»
کدخدا گفت: «مشدی جعفر، میذاری مشدی اسلام حرفشو بزنه؟»
اسلام گفت: «عیالش بهش میگه که گاوه در رفته و اسماعیل رفته که گیرش بیاره.»
مردها ساکت شدند. اسلام از روی سنگ آمد پایین و گفت: «حالا چه کار بکنیم کدخدا؟»
کدخدا گفت: «من نمیدونم که چه کار بکنیم؟»
قصه چهارم از مجموعهی عزاداران بَیَل، غلامحسین ساعدی، صص ۱۱۱ و ۱۱۲.
(این مطلب را با هدف گردش و گسترش دانش، دست به دست کنید.)
#بریده_داستان
@noqalam
درستنویسی (۳۳)
واحدهای شمارشی پس از عدد و پیش از اسم میآیند. برخی از آنها (مثل دانه، تا، عدد، مورد، قلم، بسته) بیشتر کاربرد دارند.
مثال: یک دانه نخود، دو تا مداد، سه عدد تخم مرغ، چهار مورد خطا، پنج بسته نمک، شش قلم جنس.
با این همه، واحدهای دیگری نیز وجود دارد که با توجه به موضوع شمارش، میتوان از آنها بهره گرفت.
واحدهای یادشده، برای شمارش این اشیا کاربرد دارد:
فقره: چک
جلد: کتاب
نسخه: کتاب
قطعه: عکس
رشته: گردنبند
دستگاه: وسایل خانه
حلقه: انگشتر، لاستیک
دست: ظرف، قاشق و چنگال و بعضی چیزهای ششتایی
#تقویت_نثر
#درست_نویسی
(این مطلب را با هدف گردش و گسترش دانش، دست به دست کنید.)
@noqalam
واژههای در هم (۲)
این واژهها را جوری کنار هم بچین تا مصراع معناداری، هموزن عبارت زیر به دست آید:
مُستَفعِلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن
اگر چینش درست را پیدا کردی، در دنبالهی آن (یا پیش از آن) یک مصراع از خودت بنویس.
پیشنیاز حل این تمرین، آشنایی با وزن است. برای آشنایی با وزن، هشتگهای زیر را لمس و مطالب را به ترتیب مطالعه کنید:
#مبانی_وزن
#معرفی_وزن_شعر
(این مطلب را با هدف گردش و گسترش دانش برای دیگران بفرستید.)
@noqalam
بریده داستان (۱۸)
دیروز بود که اطاقم را جدا کردند، آیا همان طوری که ناظم وعده داد من حالا به کلی معالجه شدهام و هفته دیگر آزاد خواهم شد؟ آیا ناخوش بودهام؟
یکسال است، در تمام این مدت هر چه التماس میکردم کاغذ و قلم میخواستم به من نمیدادند.
همیشه پیش خودم گمان میکردم هر ساعتی که قلم و کاغذ به دستم بیفتد چهقدر چیزها که خواهم نوشت... ولی دیروز بدون این که خواسته باشم کاغذ و قلم را برایم آوردند. چیزی که آن قدر آرزو میکردم، چیزی که آن قدر انتظارش را داشتم.
اما چه فایده؟ از دیروز تا حالا هر چه فکر میکنم چیزی ندارم که بنویسم. مثل این است که کسی دست مرا میگیرد یا بازویم بیحس میشود.
حالا که دقت میکنم مابین خطهای در هم و بر همی که روی کاغذ کشیدهام تنها چیزی که خوانده میشود این است: «سه قطره خون.»
آسمان لاجوردی، باغچه سبز و گلهای روی بته باز شده، نسیم آرامی بوی گلها را تا اینجا میآورد؛ ولی چه فایده؟ من دیگر از چیزی نمیتوانم کیف بکنم. همه اینها برای شاعرها و بچهها و کسانیکه تا آخر عمرشان بچه میمانند خوب است.
یک سال است که اینجا هستم، شبها تا صبح از صدای گریه بیدارم. این نالههای ترسناک، این حنجره خراشیده که جانم را به لب رسانیده. صبح هم هنوز چشممان باز نشده که انژکسیون بیکردار!
چه روزهای دراز و ساعتهای ترسناکی که اینجا گذرانیدهام، با پیراهن و شلوار زرد روزهای تابستان در زیرزمین دور هم جمع میشویم و در زمستان کنار باغچه جلو آفتاب مینشینیم.
یک سال است که میان این مردمان عجیب و غریب زندگی میکنم. هیچ وجه اشتراکی بین ما نیست؛ من از زمین تا آسمان با آنها فرق دارم. ولی نالهها، سکوتها، فحشها، گریهها و خندههای این آدمها همیشه خواب مرا پر از کابوس خواهد کرد.
داستان کوتاه سه قطره خون، صادق هدایت، برگرفته از مجموعهای به همین نام، صص ۱۰ و ۱۱.
(این مطلب را با هدف گردش و گسترش دانش، دست به دست کنید.)
#بریده_داستان
@noqalam
درستنویسی (۳۱)
واحدهای شمارشی پس از عدد و پیش از اسم میآیند. برخی از آنها (مثل دانه، تا، عدد، مورد، قلم، بسته) بیشتر کاربرد دارند.
مثال: یک دانه نخود، دو تا مداد، سه عدد تخم مرغ، چهار مورد خطا، پنج بسته نمک، شش قلم جنس.
با این همه، واحدهای دیگری نیز وجود دارد که با توجه به موضوع شمارش، میتوان از آنها بهره گرفت.
واحدهای تن و نفر، مخصوص شمارش انسان است. مثلا دو تن از دانشمندان یا سه نفر از سرنشینان. البته نفر برای شمارش شتر هم به کار میرود.
#تقویت_نثر
#درست_نویسی
(این مطلب را با هدف گردش و گسترش دانش، دست به دست کنید.)
@noqalam
بسته آموزشی (پایه) مخصوص نوآموزان، ده جلسه، هر جلسه شامل نکتههای آموزشی، شرح تمرینها، بیان تاثیرات و نتایج هر تمرین، و نمونه حلشده آن، در دو نسخه چاپی و دانلودی (PDF).
برخی از سرفصلها و تمرینها از این قرار است:
✍️ رویای شبانه
✍️ توصیف عینی
✍️ خلاصهنویسی
✍️ مصاحبه خیالی
✍️ یادداشت روزانه
✍️ تکمیل جای خالی
✍️ نوشتن از زبان اشیا
✍️ نوشتن از زبان حیوانات
✍️ جملهسازی با کلمات ناهمجنس
✍️ خاطرهنویسی (به کمک روش خوشهسازی) و...
برای دریافت اطلاعات بیشتر، یا سفارش این محصول آموزشی، روی لینک زیر کلیک کنید:
http://noqalam.com/?p=9506
روش آسانتر برای سفارش، ارسال پیام به نشانی زیر، و دریافت شماره حساب، برای واریز مبلغ است:
@saeed_tarom
قیمت: ۴۹ هزار تومان (دانلود بلافاصله پس از خرید)
تذکر مهم: فعلا فقط نسخه دانلودی (PDF) بسته آموزشی (پایه) در دسترس است.
@noqalam
سادهنویسی (۱۱)
سادهنویسی یعنی طوری بنویسیم که خواننده منظور ما را سریع و آسان بفهمد.
برای موفقیت در سادهنویسی، باید در شناخت تکنیکهای زبانی و استفاده از آن خبره شویم. در این صورت، میتوانیم نوشتههای خود را روانتر کنیم.
هشدار: استفاده از تکنیکهای سادهنویسی، مخصوص مرحله بازنویسی است. به کار بردن آن حین نوشتن، شاید قلم شما را قفل کند.
بنابراین، ابتدا نسخه اول متن خود را بنویسید، و مدتی آن را کنار بگذارید. سپس در بازنویسی، از این تکنیکها استفاده کنید.
#تقویت_نثر
#ساده_نویسی
(این مطلب را با هدف گردش و گسترش دانش دست به دست کنید.)
@noqalam
بسته آموزشی (پیشرفته) در دو نسخه چاپی و دانلودی ارائه خواهد شد. برخی از سرفصلها و تمرینها از این قرار است:
✍️ نثر ادبی
✍️ سوژهیابی
✍️ مقالهنویسی
✍️ پاراگرافبندی
✍️ نامه دوستانه
✍️ توصیف ذهنی
✍️ استعاره مفهومی
✍️ بازنویسی و بازآفرینی
✍️ دنبالهنویسی و مقابلهنویسی
@noqalam
زیبانویسی (۱۰)
یکی از ترفندهای زیبانویسی استفاده از صفتهای خاص است. در این ترفند، به جای صفتهای عمومی «خوب» و «بد»، هر اسم را با توجه به موقعیت آن، در کنار صفت خاص خود مینشانیم. به این طریق، کلام جلوه و جلای دیگری خواهد یافت.
تذکر: اگر نوقلم هستید، برای استفاده از ترفندهای زیبانویسی عجله نکنید. این ترفندها مخصوص مراحل پیشرفته است؛ زمانی که تا اندازهای از آب و گل درآمده باشید. در ضمن، حین بازنویسی متن، باید از آنها استفاده کرد؛ نه هنگام نوشتن نسخه اول.
#تقویت_نثر
#زیبا_نویسی
(این مطلب را با هدف گردش و گسترش دانش دست به دست کنید.)
@noqalam
تمرین (۴)
با مشاهده این تصویر، ذهنیات خود (تداعیها و خاطرات، ایدهها و احساسات و...) را بنویسید. همچنین، میتوانید برای تصویر، از خودتان ماجرا بسازید.
در ابتدا قلم خود را آزاد بگذارید و بدون ترس از سرانجام کار، پیوسته بنویسید. در پایان، فرصت دارید تا متن خود را بازنگری و بازنویسی کنید.
تذکر: این تمرین، یکی از تمرینهای بسته آموزشی (پایه) است. بسته آموزشی (پایه) فرصتی برای علاقهمندان جدی نویسندگی است که با حل مجموعهای از تمرینهای متنوع و متعدد، نوشتن را به عادت روزانه خود بدل کنند.
#تمرین_نوشتن
#باشگاه_نویسندگان_پایه
(این مطلب را با هدف گردش و گسترش دانش دست به دست کنید.)
@noqalam
نداشتن برنامه منظم
برای موفقیت در نویسندگی، باید هر روز بنویسید و بخوانید؛ زیرا «هیچ وقت تغییری در زندگیتان رخ نمیدهد مگر این که در زندگیتان عادتهای روزانه را تغییر دهید.» اگر به فرایندی عادت کنیم، هر بار برای انجام آن، انرژی کمتری مصرف میکنیم.
آموختن مهارتی مثل دوچرخهسواری را در نظر بگیرید. شاید در اولین روزهای دوچرخهسواری، نمیتوانستیم همزمان با حفظ تعادل، هم رکاب بزنیم، هم فرمان را بچرخانیم و ترمز بگیریم. برای اجرای هر یک از این موارد، باید اول فکر میکردیم و بعد تصمیم میگرفتیم.
در این شرایط، مغز انرژی زیادی مصرف میکند. به همین دلیل، به سرعت در پی روشی است تا فرمول دوچرخهسواری را بیابد، و با تبدیل آن به عادت، در مصرف انرژی صرفهجویی کند.
پافشاری پایگاه آموزشی نوقلم، بر نوشتنِ متن، بدون نگرانی از کیفیت آن، در همین نگرش ریشه دارد. هدف از این آموزه، عادتسازی است. این هدف که محقق شد، در مرحله بازنویسی، بارها و بارها فرصت اصلاح داریم.
تذکر: این مطلب برگرفته از بسته آموزشی هدفگذاری است. به محض آماده شدن آن، به شما خبر خواهیم داد.
#هدف_گذاری
@noqalam
نامه (۳)
ساختار نامه دوستانه: نام و یاد خدا، عنوان خطابی، متن نامه، ادای احترام و تاریخ.
دستورالعمل: نام و یاد خدا را هماهنگ با موضوع نامه یا گیرنده آن انتخاب کنید. مثلا اگر خطاب به دوستی رنجدیده نامه مینویسید، عنوان «به نام خریدار دلهای خسته» مناسب است.
عنوان خطابی را بر اساس نسبت با گیرنده یا ارزش و اهمیت او انتخاب کنید: عزیزم، عزیز من، دلآرام من، دلبندم، جان دلم، آرام جانم، جگرگوشهام، امید دلم، تاج سرم و... .
در متن نامه میتوان خاطرات مشترک با گیرنده نامه را مرور کرد؛ از ترسها، غمها، شادیها، دلتنگیها، اسرار، اشتباهات، پشیمانیها، مسائل و مشکلات، پیشرفتها و آرزوها گفت.
برای ادای احترام به گیرنده نیز میتوان از تعبیرهای متناسب، و عبارات محترمانه استفاده کرد: با سپاس، با تقدیم احترام، با آرزوی توفیق روزافزون، خاک پای تو، دوستدار تو، دعاگوی تو و... .
تذکر: این تمرین، یکی از تمرینهای بسته آموزشی (پیشرفته) است. به محض آماده شدن این بسته آموزشی، به شما خبر خواهیم داد.
#تمرین_نوشتن
#باشگاه_نویسندگان_پیشرفته
(این مطلب را با هدف گردش و گسترش دانش دست به دست کنید.)
@noqalam
انتخاب چند هدف با هم
«اگر هدفهای زیادی در ذهن داشته باشید کل تمرکزتان را از دست میدهید.» چاره در اولویتبندی است. اولویتبندی یعنی فهرست کردن اهداف، بر اساس ضرورت و اهمیت.
به عبارتی، اگر قرار باشد از تمام اهداف خود، به جز یکی، چشم بپوشیم، بیشترین انرژی خود را به کدام هدف میخواهیم اختصاص دهیم؟ به کمک اولویتبندی میتوانیم مهمترین هدف خود را بشناسیم.
تازه همان هدف مهم را هم باید قطعهقطعه کنیم، و گر نه شاید دشواریها و ناهمواریهای مسیر، ما را بترساند و از حرکت باز دارد.
پس «اهداف بزرگ خود را به اجزای کوچکتر تقسیم کرده، سپس برای دستیابی به آنها تلاش کنید. این یک مسیر ساده و روشن برای دستیابی به اهداف بزرگ است.»
تذکر: این مطلب برگرفته از بسته آموزشی هدفگذاری است. به محض آماده شدن آن، به شما خبر خواهیم داد.
#هدف_گذاری
@noqalam
سادهنویسی (۹)
سادهنویسی یعنی طوری بنویسیم که خواننده منظور ما را سریع و آسان بفهمد.
برای موفقیت در سادهنویسی، باید در شناخت تکنیکهای زبانی و استفاده از آن خبره شویم. در این صورت، میتوانیم نوشتههای خود را روانتر کنیم.
هشدار: استفاده از تکنیکهای سادهنویسی، مخصوص مرحله بازنویسی است. به کار بردن آن حین نوشتن، شاید قلم شما را قفل کند.
بنابراین، ابتدا نسخه اول متن خود را بنویسید، و مدتی آن را کنار بگذارید. سپس در بازنویسی، از این تکنیکها استفاده کنید.
#تقویت_نثر
#ساده_نویسی
(این مطلب را با هدف گردش و گسترش دانش دست به دست کنید.)
@noqalam
درستنویسی (۳۴)
واحدهای شمارشی پس از عدد و پیش از اسم میآیند. برخی از آنها (مثل دانه، تا، عدد، مورد، قلم، بسته) بیشتر کاربرد دارند.
مثال: یک دانه نخود، دو تا مداد، سه عدد تخم مرغ، چهار مورد خطا، پنج بسته نمک، شش قلم جنس.
با این همه، واحدهای دیگری نیز وجود دارد که با توجه به موضوع شمارش، میتوان از آنها بهره گرفت.
واحدهای یادشده برای شمارش این پوشیدنیها و منسوجات کاربرد دارد:
توپ: پارچه
قَواره: پارچه
دست: لباس
طاقه: شال، پتو، پارچه
تخته: قالی، پتو، لحاف، تشک
جفت: جوراب، دستکش، کفش
#تقویت_نثر
#درست_نویسی
(این مطلب را با هدف گردش و گسترش دانش، دست به دست کنید.)
@noqalam
واژههای در هم (۳)
این واژهها را جوری کنار هم بچین تا مصراع معناداری، هموزن عبارت زیر به دست آید:
فَعَلاتُن فعلاتن فعلاتن فَعَلُن
اگر چینش درست را پیدا کردی، در دنبالهی آن (یا پیش از آن) یک مصراع از خودت بنویس.
پیشنیاز حل این تمرین، آشنایی با وزن است. برای آشنایی با وزن، هشتگهای زیر را لمس و مطالب را به ترتیب مطالعه کنید:
#مبانی_وزن
#معرفی_وزن_شعر
(این مطلب را با هدف گردش و گسترش دانش برای دیگران بفرستید.)
@noqalam
بریده داستان (۱۹)
ساعت شش جلو مطب قابله رسید. دلش آشوبی میشد که نگو. دو تا الاغ دم در مطب ایستاده بودند و دهنههایشان به گل کوبههای در بسته شده بود.
در حیاط کوچک مشرف به مطب دو تا زن روی یک تخت چوبی بدون فرش چمباتمه زده بودند. یک زن دیگر پشت سرشان دراز کشیده بود. معلوم نبود زنها جواناند یا پیر. بس که قیافههایشان در هم و آشفته بود.
یک بیمار مرد روی یک تخت دیگر تقلا میکرد. درست کنار در اتاق انتظار، یک زن، درازکش و شق و رق روی تخت خوابیده چادر نماز سورمهای با خالهای آبی انداخته بودند رویش.
از سرپنجه تا مچ پاهای زن لخت بود و کف پاها و ناخنهایش حنا بسته بود و شلوار سیاهش تا زیر زانو بالا رفته بود.
زری جای خورد. حتما زن مرده بود. بچه نبود که مرگ را نشناسد. اما انگار زن صاحب نداشت، چرا که کسی بالای سرش نبود.
در اتاق انتظار صندلی خالی وجود نداشت. از میان بیماران، فقط پنج زن آبستن بودند که شکمهای پیشآمده و صورتهای پر از لک داشتند. وگرنه بقیه بیمارها یا مرد بودند یا پیرزن.
یک دختر جوان با لبهای داغمه بسته که سرش را گذاشته بود روی شانهی یک زن جاافتاده، به اتاق انتظار آمد و داد زد: «قلبم! قلبم!»
زن آبستنی پا شد و دختر را به جای خود نشاند و پنجره بالای سرش را باز کرد. هرم گرما تو زد. در مطب باز شد و زن آبستنی بیرون آمد. سلانه سلانه از اتاق انتظار گذشت. یقینا پا به ماه بود.
پرستار ژولیدهمویی به دنبال زن آمد و گفت: «چهل و هشت». زری خودش را به پرستار رسانید که داشت مریضها را ورانداز میکرد و گفت: «چهل و نه».
زری گفت: من برای ساعت هفت وقت گرفتهام.» پرستار گفت: «خانم جون این روزها وقت گرفتن فایدهای ندارد. همه جور مریض هجوم میآورند. تو حیاط غلغله است. ندیدید؟»
سووشون، سیمین دانشور، صص ۱۰۹ و ۱۱۰.
(این مطلب را با هدف گردش و گسترش دانش، دست به دست کنید.)
#بریده_داستان
@noqalam
درستنویسی (۳۲)
واحدهای شمارشی پس از عدد و پیش از اسم میآیند. برخی از آنها (مثل دانه، تا، عدد، مورد، قلم، بسته) بیشتر کاربرد دارند.
مثال: یک دانه نخود، دو تا مداد، سه عدد تخم مرغ، چهار مورد خطا، پنج بسته نمک، شش قلم جنس.
با این همه، واحدهای دیگری نیز وجود دارد که با توجه به موضوع شمارش، میتوان از آنها بهره گرفت.
هر یک از واحدهای یادشده، برای شمارش دستهای از حیوانات کاربرد دارد:
نفر: شتر
قطار: شتر
جهاز: شتر
زنجیر: فیل
قلّاده: سگ، شیر و مانند آنها
رأس: گاو و گوسفند و مانند آن
جفت: کبوتر و برخی دیگر از پرندگان
#تقویت_نثر
#درست_نویسی
(این مطلب را با هدف گردش و گسترش دانش، دست به دست کنید.)
@noqalam
واژههای در هم (۱)
این واژهها را جوری کنار هم بچین تا مصراع معناداری، هموزن عبارت زیر به دست آید:
مَفاعیلُن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
اگر چینش درست را پیدا کردی، در دنبالهی آن (یا پیش از آن) یک مصراع از خودت بنویس.
پیشنیاز حل این تمرین، آشنایی با وزن است. برای آشنایی با وزن، هشتگهای زیر را لمس و مطالب را به ترتیب مطالعه کنید:
#مبانی_وزن
#معرفی_وزن_شعر
(این مطلب را با هدف گردش و گسترش دانش برای دیگران بفرستید.)
@noqalam
بریده داستان (۱۷)
بعد از رفتن آیدا، پدر بهانهگیر شده بود. به خاطر چیزهای ساده داد و هوار راه میانداخت، به غذا ایراد میگرفت، کماشتها و بیحوصله شده بود، و مدام چپق میکشید.
از حجره که میآمد یکراست میرفت اتاق بالا. شامش را میخورد، نماز میخواند، کمی مرافعه به پا میکرد و بعد عبایی بر دوش میانداخت و به کوچه میرفت. در نور تیر چراغ برق کمی قدم میزد، و آنوقت برمیگشت و میخوابید.
در آن شبها پدر متوجه چیزی عجیب شده بود، هر شب در ساعت هفت ایاز پاسبان با دوچرخه موتوردارش به سوی شمال میرفت و درست در ساعت ده شب به سوی خانهاش بازمیگشت.
این مسئله پدر را حسابی سرگرم کرده بود. حتی چند بار هم از ایاز پرسیده بود که کجا میرود. ایاز گفته بود که شبها گشت میدهد. پدر واله این پشتکار شده بود...
برای همین هر عملی که انجام میداد با نظر ایاز انجام میداد و شک نمیکرد، و با تمام وجود پای عملش میایستاد.
بعد وقتی جر و بحث بالا میگرفت، میگفت: «برو پی کارت. به قول ایاز با دو دسته نمیشود بحث کرد. یکی باسواد، یکی بیسواد.»
آیدین حس میکرد که این قیل و قال به خاطر اوست. چون حاضر نبود به حجره پدر برود و مثل او کاسب محترم و شریفی بشود، او میخواست بنویسد، بخواند و غرق در دنیای کتاب و شعر خودش باشد.
وقتی اتاقش را عوض کردند و ناچار شد مثل آدمهای تبعیدی در اتاق زیرزمینی زندگی کند، هیچ واکنشی نشان نداد.
گذاشت که علنا سر به سرش بگذارند. گذاشت که پدر بهش بگوید: «الدنگ»، «بیرگ» و حتی وقتی دستنوشتهها و کتابهاش را کنار حوض به آتش کشیدند، بیشتر مجذوب کار خود شد و تصمیم گرفت که از نو همه آنها را به دست آورد.
سمفونی مردگان، عباس معروفی، صص ۱۴۹ و ۱۵۰.
(این مطلب را با هدف گردش و گسترش دانش، دست به دست کنید.)
#بریده_داستان
@noqalam
تمرین (۵)
با مشاهده این تصویر، ذهنیات خود (تداعیها و خاطرات، ایدهها و احساسات و...) را بنویسید. همچنین، میتوانید برای تصویر، از خودتان ماجرا بسازید.
در ابتدا قلم خود را آزاد بگذارید و بدون ترس از سرانجام کار، پیوسته بنویسید. در پایان، فرصت دارید تا متن خود را بازنگری و بازنویسی کنید.
تذکر: این تمرین، یکی از تمرینهای بسته آموزشی (پایه) است. بسته آموزشی (پایه) فرصتی برای علاقهمندان جدی نویسندگی است که با حل مجموعهای از تمرینهای متنوع و متعدد، نوشتن را به عادت روزانه خود بدل کنند.
#تمرین_نوشتن
#باشگاه_نویسندگان_پایه
(این مطلب را با هدف گردش و گسترش دانش دست به دست کنید.)
@noqalam
عدم بازبینی و ارزیابی عملکرد
«پس از نقشه کشیدن، باید هنر متمرکز ماندن بر روی هدفتان و در عین حال انعطافپذیر بودن در برابر مشکلات را فرا بگیرید. قطعا بعد از اولین گام، مشکلات خودشان را نشان میدهند.»
در این وضع، بسیاری از افراد طاقت ندارند که برای رسیدن به هدف، روش و مسیر خود را بازبینی و بازسازی کنند؛ لذا فوری دلسرد میشوند. غافل از آن که هیچ راهی وجود ندارد که بیدستانداز باشد.
در نتیجه، بهتر است به جای تغییر هدف به تعمیر هدف بپردازیم. بنابراین «برنامهریزی کن، اقدام کن، بازنگری کن و اصلاح کن.»
تذکر: این مطلب برگرفته از بسته آموزشی هدفگذاری است. به محض آماده شدن آن، به شما خبر خواهیم داد.
#هدف_گذاری
@noqalam
نامه (۴)
ساختار نامه دوستانه: نام و یاد خدا، عنوان خطابی، متن نامه، ادای احترام و تاریخ.
دستورالعمل: نام و یاد خدا را هماهنگ با موضوع نامه یا گیرنده آن انتخاب کنید. مثلا اگر خطاب به دوستی رنجدیده نامه مینویسید، عنوان «به نام خریدار دلهای خسته» مناسب است.
عنوان خطابی را بر اساس نسبت با گیرنده یا ارزش و اهمیت او انتخاب کنید: عزیزم، عزیز من، دلآرام من، دلبندم، جان دلم، آرام جانم، جگرگوشهام، امید دلم، تاج سرم و... .
در متن نامه میتوان خاطرات مشترک با گیرنده نامه را مرور کرد؛ از ترسها، غمها، شادیها، دلتنگیها، اسرار، اشتباهات، پشیمانیها، مسائل و مشکلات، پیشرفتها و آرزوها گفت.
برای ادای احترام به گیرنده نیز میتوان از تعبیرهای متناسب، و عبارات محترمانه استفاده کرد: با سپاس، با تقدیم احترام، با آرزوی توفیق روزافزون، خاک پای تو، دوستدار تو، دعاگوی تو و... .
تذکر: این تمرین، یکی از تمرینهای بسته آموزشی (پیشرفته) است. به محض آماده شدن این بسته آموزشی، به شما خبر خواهیم داد.
#تمرین_نوشتن
#باشگاه_نویسندگان_پیشرفته
(این مطلب را با هدف گردش و گسترش دانش دست به دست کنید.)
@noqalam
نابلدی در استفاده بهینه از امکانات
روزی رهگذری از جنگلی میگذشت. هیزمشکنی را دید که درختی را با اره، به سختی میبُرَد. جلو رفت و گفت: «چرا ارهات را تیز نمیکنی تا سریعتر و سادهتر درخت را ببری؟» هیزمشکن عرق پیشانیاش را پاک کرد و نفسزنان پاسخ داد: «وقت ندارم ارهام را تیز کنم!»
به نظر میرسد هیزمشکن حکایت ما، با ادامه این روند، به زودی از پا درآید. اگر همچنان، علاقه یا اعتقادی به تیز کردن اره نداشته باشد، شاید دست به دامن روشهایی هزینهبردار و ناکارآمد شود؛ مثلاً استخدام دستیار، یا افزودن بر ساعات کار، یا زور زدن اضافی، یا استفاده از ارههای بیشتر، و نه تیزتر.
با این مثال، روشن شد با تسلط بر ابزار، پیمودن مسیر، سریعتر و سادهتر میشود. به عبارت دیگر، مهمتر از داشتن امکانات، روش استفاده از آن است.
بنابراین، به جای افزودن ابزارها، روش استفاده بهینه از آنها را بیاموزیم. این طرز فکر، همان تیز کردن اره است.
تذکر: این مطلب برگرفته از بسته آموزشی هدفگذاری است. به محض آماده شدن آن، به شما خبر خواهیم داد.
#هدف_گذاری
@noqalam
سادهنویسی (۱۰)
سادهنویسی یعنی طوری بنویسیم که خواننده منظور ما را سریع و آسان بفهمد.
برای موفقیت در سادهنویسی، باید در شناخت تکنیکهای زبانی و استفاده از آن خبره شویم. در این صورت، میتوانیم نوشتههای خود را روانتر کنیم.
هشدار: استفاده از تکنیکهای سادهنویسی، مخصوص مرحله بازنویسی است. به کار بردن آن حین نوشتن، شاید قلم شما را قفل کند.
بنابراین، ابتدا نسخه اول متن خود را بنویسید، و مدتی آن را کنار بگذارید. سپس در بازنویسی، از این تکنیکها استفاده کنید.
#تقویت_نثر
#ساده_نویسی
(این مطلب را با هدف گردش و گسترش دانش دست به دست کنید.)
@noqalam
بسته آموزشی (پیشرفته) در دو نسخه چاپی و دانلودی ارائه خواهد شد. برخی از سرفصلها و تمرینها از این قرار است:
✍️ نثر ادبی
✍️ سوژهیابی
✍️ مقالهنویسی
✍️ پاراگرافبندی
✍️ نامه دوستانه
✍️ توصیف ذهنی
✍️ استعاره مفهومی
✍️ بازنویسی و بازآفرینی
✍️ دنبالهنویسی و مقابلهنویسی
@noqalam
زیبانویسی (۹)
یکی از ترفندهای زیبانویسی استفاده از صفتهای خاص است. در این ترفند، به جای صفتهای عمومی «خوب» و «بد»، هر اسم را با توجه به موقعیت آن، در کنار صفت خاص خود مینشانیم. به این طریق، کلام جلوه و جلای دیگری خواهد یافت.
تذکر: اگر نوقلم هستید، برای استفاده از ترفندهای زیبانویسی عجله نکنید. این ترفندها مخصوص مراحل پیشرفته است؛ زمانی که تا اندازهای از آب و گل درآمده باشید. در ضمن، حین بازنویسی متن، باید از آنها استفاده کرد؛ نه هنگام نوشتن نسخه اول.
#تقویت_نثر
#زیبا_نویسی
(این مطلب را با هدف گردش و گسترش دانش دست به دست کنید.)
@noqalam
تمرین (۳)
با مشاهده این تصویر، ذهنیات خود (تداعیها و خاطرات، ایدهها و احساسات و...) را بنویسید. همچنین، میتوانید برای تصویر، از خودتان ماجرا بسازید.
در ابتدا قلم خود را آزاد بگذارید و بدون ترس از سرانجام کار، پیوسته بنویسید. در پایان، فرصت دارید تا متن خود را بازنگری و بازنویسی کنید.
تذکر: این تمرین، یکی از تمرینهای بسته آموزشی (پایه) است. بسته آموزشی (پایه) فرصتی برای علاقهمندان جدی نویسندگی است که با حل مجموعهای از تمرینهای متنوع و متعدد، نوشتن را به عادت روزانه خود بدل کنند.
#تمرین_نوشتن
#باشگاه_نویسندگان_پایه
(این مطلب را با هدف گردش و گسترش دانش دست به دست کنید.)
@noqalam
انتخاب هدف با انگیزههای کور
ممکن است مدتی بعد از هدفگذاری، انگیزههای اصلی خود را فراموش کنیم، و زمان برخورد با مشکلات، از خود بپرسیم: «اصلا چرا دارم چنین چیزی را دنبال میکنم؟»
برای دوری از این وضع، گام اول نوشتن اهداف است. گام دوم نیز یافتن دلیل انتخاب این اهداف است.
یکی از این انگیرههای کور، انتخاب هدف از روی اجبار یا ناچاری است. انگیزه دیگر، هدفگذاری بر اساس علاقه به همراه است؛ نه راه. نمونههای رایج آن، پیگیریِ اهداف، فقط به اصرار و اجبار والدین، یا پیروی کورکورانه از مد روز است.
انتخاب هدف بر اساس علاقه به همراه، غالباً وابسته به بود و نبود همان همراه است. اگر فقط به عشقِ همراهی با کسی، دست به قلم بشویم، محتمل است که فرمان ما نیز در دست او بیفتد؛ نه خودمان؛ یعنی اگر وی ترمز بگیرد، ما نیز باید بایستیم.
برای موفقیت در هدفگذاری، راهْ مهمتر است تا همراه. اگر بنا را بر انتخابِ همراه بگذاریم، آنگاه دائم راه عوض میکنیم. تعویضِ پیاپیِ راه، در نهایت ما را گمراه خواهد کرد.
تذکر: این مطلب برگرفته از بسته آموزشی هدفگذاری است. به محض آماده شدن آن، به شما خبر خواهیم داد.
#هدف_گذاری
@noqalam