«اللَّهُمَّ أَحسِن عَاقِبَتَنَا فِي الأُمُورِ کُلِّهَا، وَأَجِرنَا مِن خِزيِ الدُّنيَا وَعَذَابِ الآخِرَةِ»🍃🌼
«بارالها، عاقبت و سرانجاممان در همه کارها و شئون زندگیمان را نيکو گردان و ما را از ذلت و خواری دنيا و عذاب قيامت در امان دار»🍃🌼
🍃🍃🌼🤲🤲
«اللَّهُمَّ رَحمَتَكَ أَرجُو فَلَا تَکِلنِي إِلَی نَفسِي طَرفَةَ عَينٍ، وَأَصلِح لِي شَأنِي کُلَّهُ، لَا إِلهَ إِلَّا أَنتَ»🍃
«الهی، برحمتت چشم أميد دوختهام، پس مرا لحظهای به حال خود وامگذار، همه کارها و أمورم را نيکو گردان، هيچ الهی و معبودی نيست مگر ذات پاک تو».🍃🍃🌼
🤲🍃🍃
🌿🌺🌸☘🌿🌺
👓👓مثل عینک!
کسانی که عینک میزنند دایم عینک خود را تمیز میکنند وگرنه درست نمی بینند.
عینک اگر تیره باشد تیره می بینند.
تمیز کردن هم البته بـا ملایمت و بـا دسـتمال لطیـف و حریر ماننـد است.
کسـی را نمی بینی که عینـک خـود را بـا اسـکاج یـا سـیم ظرفشویی پاك کند.
حالا به یک معنا همه ما بر چشمان خود عینک داریم.
#عینک ما #ذهن_ماست، یعنی ما با ذهن و ذهنیت هاي خود عالم و آدم را می بینیم؛ یعنی پیش زمینه ها بر داوري هاي ما اثر دارند.
مادرها را ببین از دختر خود هزار ناسـزا می شـنوند اما به دل نمی گیرنـد و توجیه هم می کنند، اما از عروس خود کمتر از گل بشـنوند گُر می گیرنـد؛ این به خـاطر چیست؟
جز به خاطر تصورات و تخیلات باطل و بی اساسـی است که مادرها نسـبت به عروس هاي خود دارند؟ از قبیل اینکه او می خواهد فرزند مرا و جگر گوشه ي مرا از من بگیرد و یا... یعنی این برخوردها ریشه در خیالات دارد.
و این جنس خیالات دامن گیر غالب ما آدم ها هست.
خیالات رشته اي بر گردن ما دارند که به هر کجا که بخواهند می کشند.
بپذیریم که #غالباً _نزاع_و_درگیري_هاي_ما_ریشه در چنین اندیشه ها و خیالات نادرست و ناچیز دارد.
توصیه و تأکید دین بر زدودن این گونه خیالات و گمان هاي باطل و ناچیز است. عنوان سوء ظن که این همه در روایات و آیات به گونه هاي گوناگون مذموم شمرده میشود به همین دلیل است، یعنی ذهن خود را باید شست.
وَ مَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوت
و هیچکس نمیداند به کدام 🌼
سرزمین مرگش فرا میرسد ..🍃
سوره لقمان / آیه۳۴
إِنَّمَا ٱلتَّوۡبَةُ عَلَى ٱللَّهِ لِلَّذِینَ یَعۡمَلُونَ ٱلسُّوۤءَ بِجَهَـٰلَةࣲ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِن قَرِیبࣲ فَأُو۟لَـٰۤىِٕكَ یَتُوبُ ٱللَّهُ عَلَیۡهِمۡۗ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلِیمًا حَكِیمࣰا ﴿ #نساء ١٧ ﴾
ترجمه:
جز این نیست، که (پذیرش) توبه از سوی الله، برای کسانی است که از روی جهالت و نادانی کار بدی انجام میدهند. سپس به زودی توبه میکنند، اینانند که الله توبه شان را میپذیرد، و الله دانای حکیم است.
«اللَّهُمَّ إِنَّكَ عَفُوٌّ کَرِيمٌ تُحِبُّ العَفوَ فَاعفُ عَنِّي»🍃🍃
«الهی، تو کريمی و بخشاينده و بخشايش را میپسندی پس از من درگذر».🌼🌼
🍃🌼🍃🤲🤲
آدمهارادوستبداراماازآنهافرشتهنساز
زمانیخواهدرسیدکهناراحتتمیکنند
قلبترابشکنند💔و
تنهاییتبگذارند
آنگاهنابودخواهیشد
سعیکنبهتنهاڪسیکهوابستهمیشوی
ذاتپاکاللهمتعالباشد♥️
•
ریاکشندادنتونبهپستاباعثمیشہ
قشنـگٺروباشوروزوقبیشـٺرفعالیٺ
ڪنمپـسدریغنڪنید🌸😍
زیآدطـولنمیڪشہزحمٺـیهمندارهـ✨💕
فضیلت دیگری که از آن بهشتیان میگردد
از انس رضی الله عنه ازپیامبر صلی الله علیه و سلم روایت است که فرمودند:
((درجنت در ختی است که شخصی سواره، صدسال در سایه آن را ه می رود،وهنوز به آخر آن نمی رسد )).
صحیح البخاری حدیث شماره 《3251》
#حدیث_شریف
فضیلت خواندن نماز عشاء و صبح با جماعت
عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي عَمْرَةَ قَالَ: دَخَلَ عُثْمَانُ بْنُ عَفَّانَ الْمَسْجِدَ بَعْدَ صَلاَةِ الْمَغْرِبِ، فَقَعَدَ وَحْدَهُ فَقَعَدْتُ إِلَيْهِ فَقَالَ: يَا ابْنَ أَخِي، سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و سلم يَقُولُ: «مَنْ صَلَّى الْعِشَاءَ فِي جَمَاعَةٍ فَكَأَنَّمَا قَامَ نِصْفَ اللَّيْلِ، وَمَنْ صَلَّى الصُّبْحَ فِي جَمَاعَةٍ فَكَأَنَّمَا صَلَّى اللَّيْلَ كُلَّهُ».
عبدالله بن ابی عمره میگوید: عثمان بن عفان بعد از نماز مغرب، وارد مسجد شد و تنها نشست. من هم رفتم و نزد او نشستم. وی فرمود: ای برادر زادهام! شنیدم که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «هرکس، نماز عشا را با جماعت بخواند، گویا نصف شب را زنده نگه داشته است. و هرکس، نماز صبح را با جماعت بخواند، گویا همهی شب را زنده نگه داشته است».
[صحیحمسلم656]
#بیـــــــᏪــــوگࢪافے
( "لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِالله")
هیچ حرکت و قدرتی در جهان آفرینش جز به مشیت خداوند متعال و بزرگ وجود ندارد.
᳝╔═══Ⓐ═══╗
@nourHadayat
╚═══Ⓢ═══╝
خدای خوب و مهربونم....
🌼امروز به فرشتگانت بسپار
سبدی پر ازلبخند و شادی
🍃سلامتی و تندرستی
برکت و روزی فـراوان براے
🍃دوستانم به ارمغان بیاورند
🍃🍃🌼
عـالم_قـبر (13)
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
🌻 آنچه بعد از قبض روح انسان رخ میدهد:
🍀 ۲۴- وقایع داخل قبر «قسمت اول»:
💠 از براء بن عازب رضی الله عنه روایت است که فرمودند: با رسول الله ﷺ همراه جنازهی مردى از انصار بیرون شدیم، به قبر رسیدیم و هنوز لحد زده نشده بود، و حفر آن تمام نشده بود، پیامبر ﷺ رو به قبله نشستند و ما اطراف او نشستیم، و هیچیک از ما صحبت نمیکرد، پیامبر ﷺ چوبی در دست داشت و با آن بر زمین خطهایى میکشید، و شروع کرد، اندکى به آسمان نگاه میکرد، و اندکى بسوى زمین مینگریست، بعد از آن سه بار بطرف بالا، و سه بار بطرف پایین نگاه کرد، سپس دو یا سه بار فرمود: از عذاب قبر به خدا پناه ببرید، بعد سه بار فرمود: خدایا از عذاب قبر به تو پناه میبرم، سپس فرمود: بندهی مؤمن چون دنیا را وداع گوید و به استقبال آخرت رود فرشتگانى سفید رو از آسمان بر او نازل میشوند، رو و صورتشان همانند آفتاب روشن است، کفنى از کفنهاى بهشت، و عطرهاى ویژهی اموات مانند کافور و غیره همراه دارند، تا چشم مرده میبیند از او دور مینشینند، سپس ملک الموت، یعنى فرشتهای که روح را قبض میکند تا اینکه بالاى سرش بنشیند و به او میگوید: اى روح پاک!، - و در روایتى دیگر - اى روح مطمئن!، بسوى مغفرت و رضوان خدا خارج شو، پیامبر ﷺ فرمودند: پس روح از جسد به آسانى خارج میشود، همچنانکه قطره آبى از کوزهی آب خارج میگردد».
پس ملک الموت آن را میگیرد - و در روایتى دیگر - وقتى روح از جسد خارج شد تمامی فرشتگان بین آسمان و زمین و تمام فرشتههاى آسمان درود میفرستند و دروازههاى آسمان بر روحش باز میشوند، و اهل هر درى از درهاى آسمان تمنّا میکنند و از خدا میخواهند تا روح این مرده را از جهت ایشان بطرف خود سوق دهد، و وقتى ملک الموت روح را از جسد خارج کرده و در دست گرفت فرشتههاى رحمت که دور از او نشسته بودند فوراً به اندازۀ چشم به هم زدن روح را از دست او گرفته و در آن کفن و عطرهائیکه از بهشت با خود آورده بودند میگذارند، پس این کلام خداست که در قرآن فرمودند:
﴿تَوَفَّتۡهُ رُسُلُنَا وَهُمۡ لَا يُفَرِّطُونَ﴾ [الأنعام: ۶۱]
«فرستادگان ما (ملک الموت) جان او را مىگیرند، و آنها (در نگاهدارى حساب عمر و اعمال بندگان) کوتاهى نمیکنند».
و روح از جسد خارج میشود همانند بهترین بوى عطر مُشکى که بر زمین پیدا شود، و فرمود: پس آن را بطرف آسمان میبرند، و بر هیچ ملأ و جمعى از فرشتگان نمیگذرند مگر اینکه آنها سؤال میکنند: این روح خوش بو روح چه کسى است؟ پس فرشتگانى که آن روح را حمل میکنند جواب میدهند: این روح فلان ابن فلان است، با بهترین نامهائى که در زمین داشته و مردم با آن او را صدا میکردند، تا اینکه به انتهاى آسمانى که ما آن را در دنیا میبینیم برسند، پس طلب میکنند که درب آسمان دوم بر آنها باز کنند، سپس درب آسمان بر آنها باز میشود و در هر آسمان فرشتگانى که در نزدیکى آن روح هستند در تشییع جنازۀ آن روح پاک شرکت میکنند، تا اینکه به آسمان هفتم برسند، در اینجا خداوند میفرماید: کتاب اعمال بندۀ صالح مرا در علیین بنویسید، و آنهم بلندترین و عالیترین منازل بهشت است.
﴿وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا عِلِّيُّونَ* كِتَٰبٞ مَّرۡقُومٞ * يَشۡهَدُهُ ٱلۡمُقَرَّبُونَ﴾ [المطففین: ۲۱-۱۹]
«و تو (اى محمد) چه میدانی علّیین چیست. نامهای است رقم خورده و سرنوشتی است قطعی. مقرّبان شاهد آنند، یا بر آن گواهی میدهند».
پس کتابش را در علیون نوشته شده، سپس گفته میشود: روحش را به زمین برگردانید، و خداوند میفرماید: [من به بندۀ خود وعده دادهام که از زمین او را خلق کرده، و به آن او را برمیگردانم، و بار دیگر او را از زمین خارج خواهم کرد]، یعنى روز محشر، پس روحش را به زمین برمیگردانند و روحش به جسدش برمیگردد...»نعمتهاى آن) بشارت میدهد، و اما کافر عمل او به شکل انسان خبیث و مجرم و بد رفتار، که لباسى کثیف و بد بو در تن دارد ظاهر و آشکار میشود و او را به سرانجام بد بشارت میدهد.
ادامـه دارد ....
•┈┈┈┈┈•✿❁✿•┈┈┈┈┈•
“قدْ ینسَی الإنَسان أیَّامَهُ الصَّعبَة لکن
لا ینسی أبداً مَنْ هوَّنها عَلیهِ..”
انسان روزهایِ سختش را فراموش خواهد کرد..
اما هرگز کسی را که آن روزها را برایِ او آسانتر کرد فراموش نمیکند!
انسان زیر زبان خود پنهان است.
ـ علامه ابن عبدالبَر رحمه الله
(بهجة المجالس: ۵۵)
یعنی شخصیت او با سخن گفتن آشکار میشود.
فضیلت تدبر در قرآن
🌸 تدبر در کتاب خدا کلید علم و دانش است و همه خیرها از آن استنباط می شود و همه علم از آن استخراج می شود و به وسیله آن ایمان در دل زیاد می شود و درخت آن استوار می شود.
-
❗️⚡️مردی کـه غـیرت ندارد خیری در او نیست⚡️❗️
📍❗️✍🏻 برادران مسلمانم ، لحظه ای تفکر و تـأمل کـنـیم ......
📍⚡️❗️عجیب این نیست که زنان در هنگام خروج از خانه لباس عریان و تنگ می پوشند ، بلکه عجیب این است که این زنان از خانه هایی خارج میشوند که در آن مردان حضور دارند......
📍⚡️❗️و از آن عجیب تر این است که بعضی از همین مردان در کنار همین زنانی که پوشش نادرستی دارند در خیابان نیز قدم زنان به گشت و گذار می پردازند و عین خیالشان نیست که ناموسشان چنین وضعی دارند.......
📍❗️✍🏻برادران مسلمانم ، ما در قبال خانواده خود و نوع پوشش آنها مسئول هستیم ، زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «و مرد مسؤول خانواده اش میباشد و درباره خانواده اش بازخواست میشود»
🍃 (صحیحبخاری)🍃
⚡️❗️پس بی غیرت نباشیم!!❗️⚡️
📍🌺❗️رسول اللّه صلی الله علیه وسلم فرمودند: «سه نفر هستند که بهشت بر آنان حرام میباشد، کسی که همیشه خمر می نوشد، نافرمان والدین ، دیوثی که به خباثت در خانواده اش راضیست»
🍃(روایتاحمد)🍃
✍🏻عاقلان را اشاره ای کافیست
🍏درمان #کبد_چرب
خوردن یک لیوان آب لبو در صبح و شب در درمان فشار خون بالا موثر است. یکی از راه های درمان کبد چرب نوشیدن آب لبو است.
رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ🍃
«پروردگارا! مرا و پدر و مادر مرا، و مؤمنان را (در) روزیکه حساب بر پا میشود بیامرز».🌼
🍃🍃
بهترین اجابت کننده دعا : اللّه
{ اُجـیـبُ دَعْوَةَالـدّاعِ }
دعای دعا کننده را هنگامی
کہ مرا بخواند اجابت میکنم.
(بقرة/186)
#تلاوت
تلاوتی خاشعانه و زیبا
جان و دل آرام کنیم به کلام الله
تلاوت امروز نماز جماعت صبح هست در کینیا
و تلاوت قرآن تلاوت به روایت خلف از حمزه هست
پس اگر تلفظ کلمات فرق داشت بخاطر نوع روایت هست و تلاوت
قاری 🌻عکاشه کمینی
سوره 🌼 قصص
❤️دولت داری حقیقی حضرت عمر رضی الله عنه
🎙مولانا_فقهی
🔻برای دیدن کلیپهای بیشتر عضو کانال باشیـــد...🔻
᳝╔═══Ⓐ═══╗
@nourHadayat
╚═══Ⓢ═══╝
🦋يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ
🌿🌺ﺍﻱ ﻣﺮﺩم ! ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻭﻋﺪﻩ ﺧﺪﺍ [ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﺣﻖ ﺍﺳﺖ ، ﭘﺲ ﺍﻳﻦ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺩﻧﻴﺎ[ ﻱ ﺯﻭﺩﮔﺬﺭ ، ] ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻧﻔﺮﻳﺒﺪ ﻭ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﻓﺮﻳﺒﻨﺪﻩ ، ﺷﻤﺎ ﺭﺍ [ ﺑﻪ ﻛﺮم ] ﺧﺪﺍ ﻣﻐﺮﻭﺭ ﻧﻜﻨﺪ .(٥)
《سوره فاطر》
#آرامش_فقط_با_قرآن 🦋👇
᳝╔═══Ⓐ═══╗
@nourHadayat
╚═══Ⓢ═══╝
🌺#تا_خدا_فاصله_ای_نیست🌺
#قسمت13
استادِ برادرم ما رو دید به مادرم گفت خواهر جان چرا نمیایی تو دنبال کی هستی...؟ یه مدته میبینمت میایی اینجا مادرم با گریه گفت من مادر احسان هستم تا اینو گفت ، همه بچهها دور مادرم جمع شدن ، بخدا بعضیها میومدن دست مادرم رو میبوسیدن همه میگفتن چرا احسان نمیاد؟ بخدا باشگاه بدون احسان سرده دیگه جو قبل رو نداره... مادرم گریه میکرد استادشون گفت برید سر تمرینات زود همه رفتن گفت مادر جان چیزی شده برای احسان اتفاقی افتاده؟
گفت پسرم چند هفته هست نمیاد خونه نمیدونم کجاست... گفت والله مادر جان ازش خبری ندارم بخدا آخه چرا مگه چیزی شده؟ باهامون اومد بیرون گفت بخدا تعجب میکنم احسان جوان بی عقلی نبود بیشتر از سنش میفهمید ، حتی شهریهی چند تا از شاگرد ها رو احسان میداد میگفت اینا وضع مالیشون خوب نیست من به جاشون میدم ، ولی نباید بفهمن؛ گفت مادر جان اگر کاری از من بر میاد بگید بخدا دریغ نمیکنم هر چی باشه... بعد چند روز تلفن خونمون زنگ خورد ؛ گوشی رو برداشتم یکی سلام کرد گفت شیون خان چطوری...؟
با خودم گفتم مزاحمه حرف نزدم گوشی رو گذاشتم؛ دوباره زنگ زد قطع کردم با خودم گفتم برادرم بود😳 چون برادرم گاه گاهی بهم میگفت #شیون_خان ولی صداش مثل برادرم نبود با خودم کلنجار میرفتم که چرا گوشی رو قطع کردم بعد دو روز باز زنگ زد سلام نکرد گفت قطع نکن منم #احسان... 😭تا اینو گفت گریم گرفت گفتم کاکه کجایی #فدات_بشم گفت مادر چه طوره؟ (مادرم خونه نبود) گفتم تو کجایی؟ گفت زیاد نمیتونم حرف بزنم الان کارتم تموم میشه بهم بگو مادرم چطوره از شدت گریه نمیدونستم حرف بزنم همش میگفت گریه نکن الان قطع میشه به مادر نگو که زنگ زدم و قطع شد....
🤔با خودم گفتم اگر مادرم اومد بهش میگم ولی بعد فکر کردم که اگر بگم مادرم از خونه بیرون نمیره و فقط جلو تلفن میشینه و این براش سَمه...
مادرم برگشت گفت چرا گریه میکنی خواستم بهش بگم ولی گفتم چیزی نیست دلتنگ احسانم گریه کرد و گفت دیگه چه فایده اون که نیست...
😔کفشاش رو آورد میبوسید گفتم مادر این چه کاریه میکنی...؟ گفت مادر نیستی تا بدونی چی میکشم الهی اینی که به سر من آمده به سر کسی نیاد ؛ این کفش احسانمه الان یعنی چی پوشیده بغلشون میکرد... سر سفره بشقاب برادرم رو غذا میریخت و میگفت الان میاد گشنشه بچهم ولی خودش چیزی نمیخورد همش به بشقاب نگاه میکرد گریه میکرد این کار و پیشهاش شده بود.... تا چند روز که دوباره یه تلفن زنگ خودد برادرم بود گفت اگر گریه کنی دیگه هیچ وقت بهت زنگ نمیزنم گریه نکن بهم بگو مادرم چطوره حالش خوبه...؟
منم گفتم بَده بخدا مریض شده از دوری تو.. گریهم گرفت گفتم تور خدا قطع نکن ، میخوام ببینمت...
گفت نمیشه گفتم توروجون مادر گفت دیگه این قسم رو نخور گناهه گفتم باشه هر چی تو بگی ولی بزار ببینمت...
مکث کرد گفت فردا صبح ساعت 11 بیا پارک فلان یه روسری مادر هم برام بیا اگر توانستی... صبح آنقدر هل شده بودم که روسری یادم رفت ساعت 10 رفتم خیییلی سرد بود...تا ساعت 11 صبر کردم یه موتور سیکلت که کلاه کاست سرش بود آمد درست جلوم ایستاد گفت... خانم یه افتخار میدی به ما...؟ ازش دور شدم پیاده شد دنبالم اومد باز تیکه میانداخت پشتم بهش بود داشتم ازش دور میشدم با خودم گفتم خدایا الان برادرم برسه بخدا باهاش دعوا میکنه ولکن نبود😢 ، باز متلک زد... کیفم رو بلند کردم که بزنمش تا برگشتم خدایا این #برادرمه... ولی از آون همه هیکل یه استخوان که انگار یه پوست کشیده بودن روش مونده بود....گریهم گرفت بغلش کردم گفت بسه همه دارن نگاهمون میکنن عیبه گفتم به من چه دارم برادرم رو بغل میکنم گفت اونا که نمیدونن که خواهرمی بسه دیگه... ولی ولش نمیکردم تا بزور گفت بسته دیگه همه داشتن نگاهمون میکردن...گفت بیا بریم دوست ندارم اینجا باشیم سوار موتر شدیم رفتیم بیرون شهر از شدت سرما پوستم داشت کَنده میشد ولی درونم گرم گرم بود چون عزیزترین کسم رو از پشت بغل کرده بودم ، وقتی رسیدیم همش داشتم نگاهش میکردم به #صورت_زیبا و به #ریش خرماییش نور عجیبی داشت از نگاه کردنش سیر نمیشدم که گفت چیه داری به چی نگاه میکنی...؟!گفتم چرا اینطوری شدی چقدر لاغر شدی چرا سرت رو تراشیدی گفت چیزی نیست اینطوری دوست دارم ؛ از مادرم بگو چرا مریضه مریضیش چیه بردینش #دکتر...؟
خواستم بهش بگم که اون شب حمله قلبی زده ولی نخواستم ناراحتش کنم گفتم چیزی نیست خوب میشه...
😢گفتم #کاکه برگرد بخدا همه #پشیمونن ، گفت محاله دیگه بر گردم چرا اون شب پشتم در نیومد از عموهام میترسید بخدا اگر اشاره میکرد هر 4 تا رو میزدم دیگه برام مهم نیست نمیخوام هیچ وقت ببینمش گفتم کی؟! گفت پدرت (حتی نگفت پدرم)
#ادامهداردانشاءالله