officialbish0uri | Unsorted

Telegram-канал officialbish0uri - [ بیشُعوری ]

96769

بیشعور دقیقا همونیه که ادعای باشعوری میکنه ارسال سوژه : @hva971

Subscribe to a channel

[ بیشُعوری ]

به شدت به قدرت کلام معتقدم...
و نمی دونم هر وقت به مسئله قدرت کلام فکر می‌کنم با اینکه ارتباطی نداره اما ناخوداگاه این آیه از ‎انجیل یوحنا در ذهنم مرور می شه

در ابتدا ‎کلمه بود و کلمه نزد ‎خدا بود و کلمه خدا بود...

Xanastro
@officialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

‏خاکسترت به باد دادی و هنوز
دلتنگ شعله های آتشی؟
@officialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

‏برای اونایی که از تلفنی حرف زدن متنفرن، یه نفر هست که با اون عاشق طولانی حرف زدنن. لذت پیدا کردن اون یه نفر، هزاران بار تقدیم تو باد.

@officialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

من آدمِ بیشتر از اینهام


@officialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

‏نمی‌بینی که فلان جایگاه می‌روی پشیمان می‌شوی و می‌گویی پنداشتم که خیر باشد؛ آن خود نبود؟
پس این خیالات بر مثالِ پرده‌اند و در پس پرده کسی پنهان است
هرگاه که خیالات از میان برخیزند و حقایق روی نمایند، بی‌پرده‌ی خیال قیامت باشد
آنجا که حال چنین شود پشیمانی نماند



فیه ما فیه- مولانا
@officialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

ولی من دوست داشتم توو روزهای خوشیم تو میبودی تا خوشحالیمو باهات تقسیم می‌کردم

@officialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

‏ترکیب مورد علاقه‌ی من، جنونِ آگاهانه است؛ و در آن تا جایی پیش بروم که توانایی مهارش را نداشته باشم. همان بهتر که آدم از خودش شکست بخورد تا باقی چیزها.


خاکستری
@officialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

روزهایی که کارهای مفیدی انجام نمیدم از خودم خیلی بدم میاد؛ تن‌پروری و عدم پیشرفت و اینکه امروزت با دیروزت فرق نداشته باشه و چیز جدیدی بهت اضافه نشه خیلی کسشره
با این وضع وقتی پیر و ناتوان و فرتوت بشم قراره چه عذابی بکشم؛ آرامش دارم ولی آروم و قرار ندارم
شایدم همش شور جوونیه و اون موقع این خبرا نباشه

@ocficialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

‏به نظرم زندگی ترکیبیه از اتفاقاتی که خارج از کنترل ما رخ می‌ده با واکنشی که ما داریم به اون اتفاقا


Toto
@officialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

‏کسی باش که دنبالش میگردی:
شجاع، بخشنده، مهربان، خردمند، جستجوگر، صبور و خستگی ناپذیر

Mehdi
@officialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

تو قفلِ قفل‌ها هستی
كليد كن به تقديرم
كليد كن به زنجيرم
كليد كن به پروازم
بدوز بال‌هايم را
به پيله‌ی گرفتاری

مسير گريه سر بالا
ابوعزای من غمگين
سرم به هر جهت بالا
سرت به هر جهت پايين
و تلخ بودنت شيرين
و زخم بودنت كاری




حسین صفا
@officialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

وقتی تقدیر و زندگی راهو نشون میده که باید تغییر کنی، اصرار به نگه داشتن چیزهایی که دوسشون داری بیهوده ست.
باید تغییر کنی و پوست بندازی.
اگه عوض نکنی خودتو, تهش میشه این ویدیو:





@officialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

نزدیک شو اگر چه نگاهت ممنوع است
زنجیره‌ی اشاره چنان از هم پاشیده است
که حلقه‌های نگاه
در هم قرار نمی‌گیرد.
دنیا نشانه‌های ما را
در حول و حوش غفلت خود دیده است و چشم پوشیده است.

نزدیک شو اگر چه حضورت ممنوع است.

وقت صدای ترس
خاموش شد گلوی هوا
و ارتعاشی دوید در زبان
که حنجره به صفت‌هایش بدگمان شد.
تا اینکه یک شب از خم طاقی یک صدایت
لرزید و ریخت در ته ظلمت
و گنبد سکوت در معرق درد برآمد.

یک یک درآمدیم در هندسه انتظار
و هر کدام روی نیمکتی یا زیر طاقی
و گوشه میدانی خلوت کردیم:
سیمای تابخورده که خاک را چون شیارهایش
آراسته است.

و خیره مانده است در نفرتی قدیمی
که عشق را همواره آواره خواسته است
تنها تو بودی انگار که حتی روی نیمکتی نمی‌بایست بنشینی
و درطراوت خاموشی و فراموشی بنگری .

نزدیک شو اگر چه قرارت ممنوع است

هیچ انتظاری نیست که رنگ دگر بپاشد
بر صفحه ی صبور
وقتی که ماهواره‌های طاق و نیمکت در خلٲ بگردد
و چهره‌ها تنها سیاه و سفید منعکس شود
و نیمی از تصویرها نیز هنوز
در نسخه‌های منفی باقی مانده باشد.

نوری معلق است در اشاره‌های ظلمانی
ورنه چگونه امشب نیز در این ساعت بلند
باید به روی این نیمکت بنشینم همچنان کنار این میدان
چشم انتظار شکی فسفرین
و برگ ترس خورده‌ی شمشاد تنها در چشمم برق زند؟

نزدیک شو اگر چه تصویرت ممنوع است.

ساعت دوباره گردش بیتابش را آغاز کرده است
و نیمی از رخسار زمان
از لای چادر سیاهش پیداست.
از ضربه‌ای که هر ساعت نواخته می‌شود ترک بر می‌دارد خواب آب
و چهره‌ای پریشان موج در موج
می‌گردد و هوای خود را می‌جوید
در بازتاب گنگ سکه‌ای در آب انداخته است.

پا می‌کشند سایه‌های مضطرب
در هیبت مدور نارون‌ها
و باد لحظه به لحظه نشانه‌‌ها را می‌گرداند دور تا دور میدان
اینجا خزه به حلقه‌ی شفافی چسبیده است
که روزی از انگشتی افتاده است
آنجا هنوز نوری قرمز ثابت مانده است
و روی صورت شب لک انداخته است

نزدیک شو اگرچه رویایت ممنوع است.

می‌بینی! این حقیقت ماست
نزدبک و دور واهمه در واهمه
و مثل این ماه ناگزیر که گردیده است
گرد جهان و باز همچنان درست همانجا که بوده مانده است
و هر شب انگار در غیابت باید خیره ماند همچون ماه
در حلقه‌ی عزایی که کم کم عادی شده است.

این یٲس مخملینه‌ی ماست
یا توده‌ی غبار گون وهمی بر انگیخته؟
که بی‌تحاشی مدارهای در هم راچون ستاره‌های دنباله‌دار می‌پیماید؟
آرامشی است که بر باد رفته است ؟
یا سایه‌ی پذیرشی است که خون را پوشانده است؟
بی آنکه استعاره‌های وجدان از طعمش بر کنار مانده باشد.

نزدیک شو اگرچه مدارت ممنوع است.

می‌شنوم طنین تنت می‌آید از ته ظلمت
و تارهای تنم را متٲثر می کند.
شاید صدا دوباره به مفهومش بازگردد
شاید همین حوالی جایی
در حلقه‌ی نگاهت قرار بگیرم.

چیزی به صبح نمانده است
و آخرین فرصت با نامت در گلویم می‌تابد.
ماه شکسته صفحه‌ی مهتاب را ناموزون می‌گرداند
و تاب می‌خورد حلقه‌ی طناب بر چوبه‌ی بلند
که صبحگاه شاید باز رخسار روز را در آن قاب بگیرند.




محمد مختاری
@officialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

من نمیدونم، خودت یه جوری آرومم کن
من که جز دستای تو راه فراری ندارم
یه دیوونه که اصلا کار به جایی نداره

همه دنیا تویی، باقی همش یه بازیه
کوچه ها تنگ میشن وقتی نگات ناراضیه
انگاری یه شهر محکومن و چشمات قاضیه

مث یه پرنده که همه پراشو چیدن
پشت تو راه اومدم، تو رو نفس کشیدم
من میترسیدم ولی به خاطرت پریدم

چون دلم میخواد برات بمیرم و نگاه کنی
جاش فقط حسابمو از عاشقات جدا کنی
زخمی که میخورم از آدما رو دوا کنی






محسن حسینی
@officialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

نه فاز سیگما برداشتم نه چیز دیگه‌ای
این واقعیته و ایشالله کسی نخواد که واسش پیش بیاد.




@officialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

‏زیباترین نسبت جهان نسبت دادن ما به یکدیگر است وقتی که همه بگویند ایشان معشوق فلانی هستند،مگر خاصیت عشق همین نیست که هر کجا عاشقی باشد ناخودآگاه حرف از معشوق به میان بیاید؟
@officialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

‏و گریستم به یاد تمام رویا‌هایی که تا می‌خواستیم نوازششان کنیم، پژمُردند.

| جان اشتاین‌بک |
@officialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

این شعرها که از تو نوشتم برای تو
هر شب مرا درون اتاقم کتک زدند
@officialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

‏من تمام سعیمو میکنم هرچند تمام سعی من کافی نیست.
من تمام سعیمو میکنم چون میشه رویا داشت و از تلاش براش لذت برد هرچند وقتی روز تموم بشه فقط کابوسِ حقیقت منتظرمه.
من تمام سعیمو میکنم چون فقط همین یه کارو بلدم،فقط همین از دستم برمیاد.
نرسیدن رو خودم بلدم،دیگه تلاش کردن رو ازم نگیر

@officialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

حتی تو روزهایی که غصه میخورم کاش می‌بودی تا ثابت شه وقتی هستی هیچ غمی منو نمی‌گیره


@officialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

‏یه باغ‌وحش بهم ریخت،
دوباره خوابتو دیدم...
‏بی زونکن، بدون استامپ
ابری.
‏احمقانه زنده بودن و وحشیانه حضور نداشتن.


کارگزینی باغ‌وحش صفادشت

@officialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

‏«فقط یک موفقیت وجود داره، اونم اینه که جوری زندگی کنی که دلت میخواد»


کریستوفر مورلی
@officialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

یه روزی می‌گفتم میشه با تو بود
میشه بی خجالت بهت فکر کرد
میشه اسم کوچیکتو ساده گفت
قدم زد کنارت به عنوان مرد

تو هر چی ازم دورتر می‌شدی
من انگار بیشتر عاشقت می‌شدم
توو این عشق وجدانِ تو راحتـه
من این کارو کردم خودم با خودم

خدایا؛ یکی توی گریه بهت رو زده
سپرده دوتامونو دستِ شما
خدایا؛ مگه میشه امسال با بغض تحویل شه
یه کاری بکن خوب شه حال ما

نه چیزی به جز تو منو می‌گرفت
نه بی فکر تو قلبم آزاد بود
همه سالو با دردِ تو سوختم
مگه میشه بی دردِ تو شاد بود




فرزاد حسنی
@officialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

‏تا اونجايى كه من فهميدم
زندگى چيزى جز بالا و پايين شدن بين بيم و اميد نيست و خوش بحال اونايى كه سعى ميكنن هميشه اميدوار باشن، حتى اگر به ظاهر عاقلانه نباشه



دکتر گوبلز
@officialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

تو گریه نکن


#admin
@officialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

تشکر می‌کنم از دوست خوبم، هوش مصنوعی، که این همخوانی تاتلیسس و ماهسون رو برای ما درست کردن.



aramam...
#admin
@officialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

چنان مردم از بعد دل کندنت
که روح من از خیر این تن گذشت
گلایه ندارم نرو گوش کن
تو باید بدانی چه بر من گذشت

تو باید بدانی چه بر من گذشت
زمانی که دیدم کجا می‌روی
تقاصت همین است عزیز دلم
که بنشینی از کشتنم بشنوی

چنان شاخه ی خشک روی درخت
میان زمین و هوا مانده ام
برای تو که سال‌ها رفته ای
چگونه بگویم چرا مانده ام

چگونه بگویم چرا عاشقم
مرا عشق راه فریبی شده
چگونه تو را میپرستم هنوز
عجب روزگار غریبی شده

خودم خواستم با تمام وجود
با تویی که نبود عاشقانه بمانم
من این عشق را با همین کوه غم
روی دوش دلم تا ابد میکشانم




#admin
@officialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

هرگز تو هم مانند من آزار دیدی؟
یار خودت را از خودت بیزار دیدی؟

نام کسی را در قنوتت گریه کردی؟
از «آتنا» گفتن «عذابَ النّار» دیدی؟

در پشت دیوار حیاطی شعر خواندی؟
دل کندن از یک خانه را دشوار دیدی؟

آیا تو هم با چشم باز و خیس از اشک
خواب کسی را روز و شب بیدار دیدی؟

رفتی مطب بی نسخه برگردی به خانه؟
بیمار بودی مثل من؟ بیمار دیدی؟

 

کاظم بهمنی
@officialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

کوچه زورگیرها 🙈🙈از ترسم چشامو بستم





پ.ن: پست و کپشن عمو علی از سفر به تایلند😂
(شکم بازها عمو علی و رستورانش، جیگربلا تو یوسف آباد رو میشناسن
یه تبلیغ ریز و سکسی هم کردیم انگار خیلی جواب هم میده آخه:))))

@officialbish0uri

Читать полностью…

[ بیشُعوری ]

‏حتما کسانی که از شما ضعیف تر هستن رو بزنید زیرا که هیچوقت این فرصت رو در مقابل کسانی که از قوی تر هستند پیدا نخواهید کرد.




آرتور
@officialbish0uri

Читать полностью…
Subscribe to a channel