oldonya | Unsorted

Telegram-канал oldonya - دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

83928

🎞️عکس ها ، ویدیوها و مطالب قدیمی کمیاب و جذاب📜 آرشیو تصویری بی نظیر از دنیای قدیم بدون حذفیات و سانسور🔥📛 تبلیغات 👈🏻 @AdsChanels

Subscribe to a channel

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

ماموران مالیاتی (مستوفیان)در حال شمارش مالیاتهای جمع آوری شده در حضور ناصرالدین شاه

@Oldonya

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

توریستها سالانه تقریبا مبلغ یك میلیون یورو داخل حوض آرزوها (فواره تروى) در شهر رم می‌ اندازند! دولت از این مبلغ برای تامین مواد مورد نیاز در سوپر مارکتی مخصوص فقرا استفاده میکنند!


@Oldonya

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

بهشت دولتمندان
از دوزخ فقرا
پدید آمده است....

ویکتور هوگو


@Oldonya

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

از فراسوی کوچه های خاطرات کودکی می‌آیم..با کوله باری از خاطره.. و چه شیرین است حضور زیبای تو...
اینجا موسیقی عشق است و داستان‌های کوتاه و بلندی که چکیده احساسات ذهن دخترک درونم میباشد..
و شروع دوباره زندگی با پرواز در عالم خیال.... ❤️🍁🌱🌿🌹😊
ارادتمند شیرین بانو 😊
/channel/+tF08WNxD5zM1NmM8

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

منظره هوایی شهر سامرا در سال ۱۹۱۲

@Oldonya

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

وقتی تولستوی و چخوف در اولین سال قرن بیستم با هم ملاقات کردند، پیرمرد ۷۳ ساله بود و جوان ۴۱ ساله. پیرمرد ۹ سال پس از آن دیدار از دنیا رفت و جوان ۳ سال بعد. و هر دو در اوج شهرت و در خانه ویلایی چخوف در کریمه به ملاقات هم رسیدند.
تولستوی پیر را همه می‌شناختند. نجیب‌زاده‌ای وکالت خوانده از خانواده‌ای معروف که به هیچ وجه اهل تعریف و تملق از دیگران نبود. با این حال درباره چخوف که نویسنده‌ای رعیت‌زاده‌ و در آن زمان در بستر بیماری بود گفته: «خوشحالم كه چخوف را دوست دارم. قصه‌ها و نمایشنامه‌های چخوف از كارهای كمیابی است كه انسان دوست دارد آنها را دوباره بخواند».
چخوف نیز در تمجید از تولستوی گفته است: «وقتی ادبیات یک تولستوی دارد، نویسنده بودن لذت‌بخش و ساده می‌شود. حتی اگر بدانید خودتان هیچ‌کاری انجام نداده‌اید، چندان فاجعه‌بار نیست؛ چون تولستوی به‌جای همه این کار را انجام می‌دهد.

این عکس یکی از سنگین‌ترین و مهم‌ترین عکس‌های تاریخ روسیه و حتی تاریخ ادبیات جهان است. عکسی که در آن چیزی بیشتر از ملاقات یک وکیل و یک پزشک معروف ثبت شده است.

@Oldonya

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

شايد از اولين عاشقانه های مقابل دوربين عکاسی
آلبوم ولی خان حاکم (والی)


@Oldonya

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

محمد علی شاه قاجار در لباس قزاقها

@Oldonya

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

⭕️هشدار پلیس / بازهم این روش زیبایی قربانی گرفت😢
تروخدا مراقب باشید و به هرجایی اعتماد نکنید



شما میتونید به راحتی با این کرم جوان کننده تمام چروک های صورتتون از خطوط پیشانی،خط اخم،افتادگی پلک،خط خنده و ...رو بدون هیچ گونه تزریق و عوارضی از بین ببرید👌🏻
لینک سایت اصلیش رو میذارم،بزنید روی لینک زیر و سفارشتون رو ثبت کنید👇🏻👇🏻👇🏻
https://landing.saamim.com/OELLE
https://landing.saamim.com/OELLE

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

از تیمسار ضرغام  یکی از امرای رضاشاه نقل شده ؛
یکبار رضا شاه برای بازدید از پادگان در یکی از مناسبتها آمده بود...
همینطور که از جلو افسران رد میشد، جلوی سرهنگی مکث کرد و در گوش او چیزی گفت...
سرهنگ بلافاصله خبردار ایستاد و با صدای بلند گفت : بنده قربان..!!!

وقتی مراسم تمام شد، ضرغام سرهنگ را صدا میکنه و میگه شاه در گوش تو چه گفت که فریاد زدی بنده قربان!؟!
سرهنگ نمیگه ولی بالاخره به اصرار و دستور ضرغام تعریف میکنه که :
من و فلانی و اعلیحضرت در جوانی با هم دوست و رفیق بودیم .
در جوانی ، یه شب من و فلانی و اعلیحضرت در بریگاد قزاق نگهبان بودیم و دور آتش نشسته بودیم...
نقل از این شد که هر کس آرزویش را بگوید ، فلانی گفت من میخوام یه گله ۱۰۰۰ تایی گوسفند داشته باشم...
من گفتم میخوام تمام دهاتمون رو بخرم...
نوبت به اعلیحضرت که رسید، گفت: من میخوام شاه بشم...!!
من و فلانی بهش خندیدیم و من گفتم: آخه قرمساق ، تو را چه به شاه شدن؟!
امروز صبح اعلیحضرت با دیدن من، در گوشم گفت: قرمساق کیه..؟
منم گفتم: ... بنده قربان..!!  😐

یادمان باشد به آرزوی هیچکس نخندیم!

@Oldonya

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

استقبال رسمی از جیمی کارتر در تهران، دی ماه ۱۳۵۶

@Oldonya

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

مارادونا در روزهایی که بسیار جوان بود

@Oldonya

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

کلیسای بیت لحم مقدس واقع در میدان بزرگ جلفا
اصفهان ...اوایل دوره پهلوی اول

@Oldonya

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

با هوش مصنوعی میشه خیلی سریع:
- خونه رو دکور کرد

- لوگو و پوستر بزنی
- ویدئو و تیز بسازی
- مقاله و تحقیق دانشگاه رو انجام بدی
- و کلی کار جذاب دیگه

دیگه الان باید آدم کار با هوش مصنوعی رو یاد بگیره
برای یادگیریش میتونین تو وبینار زیر که رایگانه ولی ظرفیت محدوده ثبت نام کنین:👇
B2n.ir/u53132

راستی مدرس فرهاد هست که بزرگترین صفحه اینستاگرامی در مورد هوش مصنوعی رو داره.

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

جزییات جالب و دیدنی از آرامگاه نادرشاه افشار


@Oldonya

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

😂⚠️حموم زنونه که میگن اینجاس بزن رو صابونا بیا روده بر میشی 🛁
🧼🧼🧼🧼🧼🧼🧼🧼🧼🧼
🧼🧼🧼🧼🧼🧼🧼🧼🧼🧼

🧼🧼🧼🧼🧼🧼🧼🧼🧼🧼

بی سانسور📛زیر۱۸سال وارد نشه🙅‍♂️

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

#روز_پدر🧔🏻‍♂️ احساسی ترین کلیپ این روزهای مجری سابق صداوسیما
هر بار میبینم گریه ام میگیره😢😢

واقعا باید قدر پدرومادرهارو بیشتر بدونیم❤️
این دمنوش گیاهی مناسب کبد به راحتی کبد رو پاکسازی و سم زدایی میکنه
📌باعث رفع چربی کبد هم میشه
📌دارای مجوز وزارت بهداشت
📌دارای گارانتی بازگشت وجه


بزن روی لینک زیر و هر چه زودتر این دمنوش گیاهی مناسب کبد رو سفارش بده👇🏻👇🏻👇🏻

https://landing.saamim.com/1nXON

⭕️به مناسبت روزپدر 50درصد تخفیف گذاشتن

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

تاکسی های اسقاط شده در ابتدای دهه هشتاد

@Oldonya

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

نمایی از تهران قدیم. ساختمان حزب رستاخیز که بعدا وزارت کشور شد در حال ساخت دیده می شود

@Oldonya

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

نوش آفرین و ابی نمایندگان ایران در یک فستیوال موسیقی در ترکیه

@Oldonya

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

⭕️فروش سیم‌کارت‌های ۰۹۱۲ رند به نرخ دولتی ❗️

🔺خرید ، فروش و معاوضه خطوط رند و معمولی  0912 در
#دفتر_پیشخوان_دولت
🔴 تخفیف باورنکردنی فقط برای ۲۴ ساعت

🔺 خط دست شما، #اعتبار کسب و کار شماست

عضویت در  کانال تلگرام 👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEEo-DdJxJu1uAzeOg

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

نمایی از شهر تهران در دهه چهل
دروازه باغ ملی ...وزارت عدلیه...شهربانی

@Oldonya

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

حکایت اهمیت فرهنگ

اولین روزهایی كه در سوئد استخدام شدم، یکى از همکارانم هر روز صبح مرا با ماشینش از هتل برمی‌داشت و به محل کار می‌برد. ماه سپتامبر بود و هوا کمى سرد و برفى بود.

ما صبح‌ها زود به کارخانه می‌رسیدیم و همکارم ماشینش را در نقطه دورى نسبت به ورودى ساختمان پارک می‌کرد.

در آن زمان، ٢٠٠٠ کارمند کارخانه اسکانیا با ماشین شخصى به سر کار می‌آمدند.
روز اول، من چیزى نگفتم، همین طور روز دوم و سوم. روز چهارم به همکارم گفتم: «آیا جاى پارک ثابتى داری؟ چرا ماشینت را این قدر دور از در ورودى پارک می‌کنى؟ در حالى که جلوتر هم جاى پارک هست؟»

او در جواب گفت: «براى این که ما زود می‌رسیم و وقت براى پیاده‌رفتن داریم.
این جاها را باید براى کسانى بگذاریم که دیرتر می‌رسند و احتیاج به جاى پارکى نزدیک‌تر به در ورودى دارند تا به موقع به سرکارشان برسند.
مگه تو این طور فکر نمی‌کنی؟»

” فرهنگ“ عامل اصلی در پیشرفت جوامع بشری است.



@Oldonya

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

شورای دیپلمه های بیکار! تهران، پارک لاله
سال ۱۳۵۸


@Oldonya

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

⚜️ توصیه ی ویژه ی عطار ایرانی برای مشکل کبد چرب رو✌🏻بار ببینید👌🏻👆🏻

🟢حتما این دمنوش گیاهی رو امتحان کنید معجزه اس واقعا


برای دریافت اطلاعات بیشتر و سفارش این دمنوش گیاهی با 50% تخفیف روی لینک زیر بزنید👇🏻

https://landing.saamim.com/f5jjA

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

تاریخ ایران در پنج دقیقه 🇮🇷
تمام تاریخ ایران را در پنج دقیقه ببینید

@Oldonya

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

درخت چنار امامزاده صالح در دوره قاجار

@Oldonya

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

قصه فوق العاده زیبای وامق و عذرا

وامق شاهزاده ای جوان و زیبا و به غایت بلند بالا بود و یک شکارچی بی نظیر ، او روزی به جهت شکار بیرون می رود ولی بازِ شکاریِ او دیوانه وار او را به این سوی و آن سوی می کِشاند و مسافت طولانی در پی خویش می کشد تا اینکه او را بر خیمه چادری می‌بیند خیمه گاهی که متعلق به یک قوم چادرنشین است، نزدیک چادر می شود.
ناگاه دختر ی بلندبالا و بسیار زیبارو از چادر بیرون می آید و باز بر شانه های او قرار می‌گیرد ، وامق محو جمال دختر مانده که پرنده از شانه های عذرا بلند می شود و بر شانه او می نشیند ، گوئی وظیفه خویش به انجام رسانده است مهر عذرا در وجود شاهزاده می‌نشیند و اینگونه شکارچی شکار می شود .
عذرا او را به لیوان آبی میهمان می کند و داخل چادر می شود ، وامق باز می گردد اما گوئی قلبش جا مانده است .
وامق پس از تحقیق زیاد در می یابد که عذرا دختر یک خانواده فقیر چادر نشین است که از کشیدن دندان فاسد قبیله امرار معاش می کنند !
یعنی سر بیمار را بر زانوی عذرا می نهند و چون مدهوش زیبایی او می شود دندان را پیرزنی که مادر عذرا است می‌کشد!

با اینکه عذرا از طبقه فرودست و فقیر است وامق عاشق او می شود و با اصرار زیاد به خواستگاری او می روند و پیرزن که نمی خواهد ابزار امرار معاش را از دست بدهد به هیچ طریقی راضی نمی شود.

دیگر روز وقتی وامق به محل چادر نشینان می‌آید می بیند هیچ کس نیست او شوریده دل و دیوانه و سرگشته ماه ها در کوچه و خیابان و شهر به شهر می گردد تا اینکه قبیله عذرا را می یابد و به بهانه درد دندان داخل چادر می شود سرش را روی زانوی عذرا می‌گذارد و محو تماشای یار می شود.

تا این زمان هیچ کس به دلیل ژولیدگی او را نشناخته است !

پیرزن می گوید کدام دندان وامق یک دندان را نشان می دهد و او آن را با اینکه سالم است می کشد وقتی از او می‌خواهد برخیزد او دندان دیگری را نشان می‌دهد، پیرزن به جهت کاسبی با اینکه می داند دروغ می گوید آن را می‌کشد حالا دیگر عَذرا او را شناخته است !

"حجله همان است که عذراش، بست
بزم همان است که وامق، نشست"

کار به دندان چهارم می‌کشد اشک‌بر گونه‌های عذرا سرازیر می شود پیرزن درمی یابد که او وامق است !
اما با هر اشاره‌ی وامق ادامه می دهد! سیل اشک های عذرا و پاشنه های پای خونآلود وامق است که در خاک کف چادر فرو می رود و پیرزن همچنان ادامه می‌دهد تا به دندان سی و دوم می رسد.

وامق نگاه نیمه جانی بر چهره عذرا دارد در حالی که زانوان عذرا در خون وامق نشسته است وامق با آخرین دندان سالمی که کشیده می شود جان می‌دهد و عذرا مستاصل و نا امید سرش را روی سینه او می گذارد و او نیزجان می دهد.

حال تمامی قبیله بر درگاه چادر ایستاده اند و عظمت عشق را نظاره می کنند.
پس از زاری بسیار هر دو را در کنار هم به خاک می‌سپارند و پس از مدتی دو درخت انار در همان گودالی که از پاشنه‌ی پای وامق ایجاد شده در کنار هم می‌رویند و ساقه های آنها در هم می پیچد و زیارتگاه عشاق می شود.

«هر آن کسی که درین حلقه نیست زنده به عشق
بر او نمرده به فتوای من نماز کنید»

البته قصه وامق و عذرا به هفت روایت در منظومه ها و نثر پارسی آمده است که یکی از آنها تقدیم نگاه زیبای شما فرهیختگان شد.

@Oldonya

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

قدیما که سنسور مونوکسید کربن برای مونیتورینگ معادن نبود، از قناری استفاده می شد. چون زودتر واکنش نشون می داد. بعدتر برای صرفه جویی این دستگاه احیای قناری درست شد که تا طفلکی غش می کرد، شیر اکسیژن را براش باز می کردند و حالش جا می‌اومد.


@Oldonya

Читать полностью…

دنیای قدیم(تاریخی نوستالژی)

کالسکه و کالسکه چیان همایونی



@Oldonya

Читать полностью…
Subscribe to a channel