-
ترس از باران ...! #Ombrophobia
راستش من گاهی فکر می‌کردم شاید این یک جور قدرت باشد که بتوانی وانمود کنی از کسی نرنجیدی!
@ombrophobia
این روزها اگر چه به جز حرفِ عید نیست
بی تو اگر بهار نیاید بعید نیست...
#شیوا_فضلعلی
@ombrophobia
دارد بهار می شود!
گل فروشهای دوره گرد،
بنفشه جار می زنند.
کدام پرستو،
بذر تو را هدیه خواهد آورد؟!
@ombrophobia
برق نگاهش رفت! چشمان تری داشت
این روز ها بی عشق، حال بهتری داشت
دیشب میان گریه ها از یاد بردم...
اردیبهشتی را که در پی آذری داشت!
من فکر می‌کردم نخواهد رفت! هرچند
او در سرش انگار فکر دیگری داشت...
این درد تنها سهم انسان نیست! شاید
از یک کبوتر هم بپرسی، دلبری داشت!
شاید گلی پژمرده در گلدان ایوان
در انتظار یار، چشمی بر دری داشت
پرسید زاهد: «معتقد هستی به محشر؟!»
گفتم که آری... چشم های محشری داشت!
گمراه بسیار است اینجا! کاش اللّه
در بین موهای تو هم پیغمبری داشت
مغلوب و سرگردان، کجا باید گریزد؟!
شاهی که پیش از جنگ، روزی کشوری داشت!
اعدام میشد! کاش اما فرصتی بود
شاید که این بیچاره حرف آخری داشت...
#سجاد_شهیدی
@ombrophobia
«وَ لا ينكَشِفُ مِنها إلّا ما كَشَفْتَ...»
و هیچ اندوهی برطرف نشود مگر تو آن را از دل برانی.
@ombrophobia
خشت بر خشت زوایای جهان گردیدم
منزلی امن‌تر از گوشهٔ تنهایی نیست...
#طالب_آملی
@ombrophobia
الان چند وقته که دوری
رفتی از پیشم بهم گفتی که مجبوری
مثل من کی میشه واست؟!
@ombrophobia
به حرمت نان و نمکى که با هم خوردیم
نان را تو ببر
که راهت بلند است
و طاقتت کوتاه
نمک را بگذار برای من!
میخواهم
این زخم
تا همیشه تازه بماند...
@ombrophobia
یه چراغی می‌ذاریم اون گوشه تاریک‌روشن می‌شینیم ستاره می‌شمریم تا سحر چه زاید باز !
Читать полностью…
وكيف لا أستطيع المشي بفخر على الأرض عندما تكون إلهي!
و چگونه میتوانم با تکبر بر روی زمین قدم نزنم وقتی تو خدای منی!
@ombrophobia
مگو با هیچ کس راز دلت را، زود می‌میرد
گلِ سرخی که مشتش را برای خلق وا کرده
#طیبه_عباسی
@ombrophobia
چون بیش از حد صبوری
گمان کردند که هیچ چیز را احساس نمیکنی !
@ombrophobia
تو یه درخت قشنگی و منم پیچک
جون میگیرم وقتی دور تو میپیچم ...🥀
@ombrophobia
فقط یادت نرود من تو را سال‌هاست یواشکی دوست می‌دارم.
-محمد صالح علاء
@ombrophobia
ضرب‌المثل ها هم جهانم را نمی‌فهمند...
پایان شبهای سیاهِ من سپیدی نیست!
#سجاد_صفری_اعظم
#شب_بخیر 🤍
@ombrophobia
ناگهان یک شب سراغم آمد و با خنده گفت:
نوشداروى توام
با طعنه گفتم: زود نیست؟!
#سجاد_رشیدی_پور
@ombrophobia
من پذیرفته‌ام که؛
برای آدم‌های اندک شماری می‌شود حرف زد،
برایشان رفیق بود
و از سوی‌شان امید رفاقت داشت...
@ombrophobia
خدایا در قلبم انتظار چیزی که اتفاق نمی‌افتد را قرار نده.
Читать полностью…
تا گل روی تو دیدم''همه گل‌ها خارند''
تا تورا یار گرفتم ''همه خلق اغیارند''
@ombrophobia
شبهای هجر را گذراندیم و زنده ایم
ما را به سخت جانی خود این گمان نبود
@ombrophobia
محبوبِ من سهم من از آن عشق آتشینت
تنها بغضیست در گلو...!
@ombrophobia