ارتباط بامدیر درتلگرام t.me/HOS_SE_IN فال حافظ👇 http://dl.payamneshan.com/Fal.html سرای شعر (شوریده دلان) گلچینی ازبرترین ونابترین اشعارکهن ومعاصربا زیباترین اهنگهای خاطره انگیز و موزیک ویدیوهای جذاب
🌟🔑[به دلیل درخواست مکرر شما برای اخرین بار لینک کانال ( VIP ) رو میذارم خواهشا دیگه کسی تو PV درخواست نکنه]
🎁 اینم لینکش برای آخرین بار👇
/channel/addlist/K-VMiCdd7PNhZmE0
👑این کانال امشب فقط رایگانه
به ارزش 10 میلیون 😬
آرامش قلب تو مرا شاخه نبات است
تو کعبهٔ عشقی و دلم در عرفات است
در سعی صفای تو چنان شاد دل من
انگار که در کوچهٔ رمی جمرات است
باران زدهٔ چشم توام ای همه خوبی
آنجا که پر از زمزم عشق است حیات است
در دفتر شعرم غزل چشم تو زیباست
گویی که صدای نت من ترک بیات است
دیگر چه بگویم من از آن آتش چشمت
گویم که برای من در بند نجات است
آن روز که خشکد ز غم عشق تو جانم
شعری بسرایم که پر از شط فرات است
ساحل چه بگوید لب دریا که تو هستی
هستی و فقط لایق تو کل صفات است
#ارس_آرامی
در آن بساط که حسن تو جلوه آغازد
مجال طعنه بدبین و بدپسند مباد
هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیند
بر آتش تو بجز جان او سپند مباد
حافظ
اردیبهشت
عشقی دارد
به پراکندگی عطر بــهار نارنجِ
کوچه های بی قرارو
دستهای دو نفره
و آرامشی دارد
به وسعت یک فصل عاشقی.
#پـریـسا_سیـــروس
دریغ از آرزوها،
آرزوهایِ محال ای دوست
بدین افسردگی
دیگر مجالِ شور و حالی نیست
خوشا یک بار دیگر فرصتی
تا در بهشتِ تو ...
سرشتم ، سرنوشتم را
اگر بخشد مجال ای دوست
حسین منزوی
روز معلم بر همه معلمین گرامی و زحمتکش مبارک❤️
@onlyshear
ࢪوحم ...
آویزانِ واژهایست
حبس شدہ دࢪ گوشهے لبانت
"صدایم ڪن"
آࢪی...!!
من چشم بہ ࢪاہ تویے هستم،
چشم بہ ࢪاہ تویے ڪہ،
ڪولهباࢪت نوࢪ،دستهایت عشق
و نفسهایت بهاࢪ
زمزمہ ڪن نامم ࢪا...
بگذاࢪ ببینم چگونه
مینشیند بࢪ لبانت...!!
#لیلاحاجتمند
میتوان یافتن از بی سر و سامانی من
که سراسیمهٔ گیسوی سمنسای توام
اهل معنی همه از حالت من حیرانند
بس که حیرتزدهٔ صورت زیبای توام
ُ#فروغی_بسطامی
دنیا شبیه چشم ِ تو باشد اگر زیباست
شب با نگاهت سر گذارد تا سحر زیباست
با موج ِ گیسوی تو ، دل دریا زدن دارد
یعنی که با تو عشقبازی در خطر زیباست
#گویافیروزکوهی
هنوز چشم مرادم رخ تو سیر ندیده
هوا گرفتی و رفتی ز کف چو مرغ پریده
تو را به روی زمین دیدم و شکفتم و گفتم
که این فرشته برای من از بهشت رسیده
بیا که چشم و چراغم تو بودی از همه عالم
خدای را به کجا رفتی ای فروغ دو دیده
هزار بار گذشتی به ناز و هیچ نگفتی
که چونی ای به سر راه ، انتظارکشیده
چه خواهی از سر من ای سیاهی شب هجران
سپید کردی چشمم در انتظار سپیده
به دست کوته من دامن تو کِی رسد ای گل
که پای خسته من عمری از پی تو دویده
ترانهی غزل دلکشم مگر نشنفتی
که رام من نشدی آخر ای غزال رمیده !
خموش سایه که شعر تو را دگر نپسندم
که دوش گوش دلم شعر "شهریار" شنیده
#هوشنگ_ابتهاج
ای عاشقــان ای عاشقـان پیمانه را گم كرده ام
دركنج ویران مــــانده ام ، خمخــــانه را گم كرده ام
هم در پی بالائیــــان ، هم من اسیــر خاكیان
هم در پی همخــــانه ام ،هم خــانه را گم كرده ام....!!
#مولانا
بندرعباس ای شهر شور و اشتیاق
ای وجودت تا ابد چون چلچراغ
در عزای کشتگانت اهل ایران ما
میکشد زین غم تورا چون فراق
🥹🥹🥹
باز روزی میرسد قامت مجلا میکنی
شاهراه ارتباطی را مطلا میکنی
کل ایران را غمت کرده چون نالان زدل
عشق ایران را ،ز،ما بازم مصفّامیکنی
با دعا وآرزوی سلامتی برای مجروحان و طلب صبوری به خانواده داغدار و معزای حادثه بندر عباس
خدا همه رفتگان آسمانی را قرین رحمت خویش قرار بده و به بازماندگان صبر عنایت نماید
ما هم در غمتان شریکیم عزیزان😢
کانال ادبی سرای شعر
اهل گردم ، دل دیوانه اگر بگذارد
نخورم مِی ، غم جانانه اگر بگذارد
گوشهای گیرم و فارغ ز شر و شور شَوم
حسرت گوشهٔ میخانه اگر بگذارد
عماد خراسانی
هست با هر ذره خاک من جنون کاملی
میکند هر قطره از دریای من طوفان جدا
عشق هیهات است در خلوت شود غافل ز حسن
نیست در زندان زلیخا از مه کنعان جدا
صائب تبریزی
خواجه بیا خواجه بیا خواجه دگر بار بیا
دفع مده دفع مده ای مَهِ عیار بیا
عاشقِ مهجور نگر عالمِ پرشور نگر
تشنهٔ مَخمور نگر ای شَهِ خَمَّار بیا
پای توی دست توی هستی هر هست توی
بُلبلِ سرمست توی جانبِ گلزار بیا
گوش توی دیده توی وز همه بُگزیده توی
یوسُف دزدیده توی بر سَرِ بازار بیا
ای ز نظر گشته نهان ای همه را جان و جهان
بارِ دگر رقص کنان بیدل و دَستار بیا
روشنیِ روز توی شادیِ غم سوز توی
ماهِ شب افروز توی اَبرِ شِکربار بیا
ای عَلَمِ عالَمِ نو پیشِ تو هر عقل گرو
گاه مَیا گاه مَرو خیز به یک بار بیا
ای دلِ آغشته به خون چند بُوَد شور و جنون
پخته شد انگور کنون غوره مَیَفشار بیا
ای شبِ آشفته بُرو وی غمِ ناگفته بُرو
ای خِرَدِ خفته بُرو دولتِ بیدار بیا
ای دلِ آواره بیا وی جگرِ پاره بیا
وَر رَهِ دَر بسته بُوَد از رَهِ دیوار بیا
ای نَفَسِ نوح بیا وی هَوَسِ روح بیا
مَرهَمِ مجروح بیا صِحَّتِ بیمار بیا
اِی مَهِ اَفروخته رو آبِ روانْ دَر دلِ جو
شادیِ عُشاق بجو کوریِ اَغیار بیا
بَس بُوَد ای ناطقِ جان چَند از این گفتِ زبان
چند زنی طبلِ بیان بیدَم و گفتار بیا
#مولانا
وحشت از عشق که نه ،ترس ما فاصله هاست
وحشت از غصه که نه ،ترس ما خاتمه هاست
#قیصرامین_پور
جان بخواهم دادآخر در ره عشق کسی
هیچ کار از عاشقی خوشتر نمی آید مرا
تانفس دارم نخواهم داشت دست ازعاشقی
یکنفس بی عیش و عشرت سرنمی آید مرا
#فیض_کاشانی
حال دل، با یاد شیرین تو بهتر میشود..
واے اگر باران ببارد هم، ڪہ محشر میشود..
بوتهے یاسے مگر..؟ یا دشتے از آلالہ ڪه..
با خیالت هم، تنِ شعرم معطر میشود..
اے نگاهت ماهتر، در غربتِ شبهاے من..
آسمانم با دو چشمانت منور میشود..
راز چشمِ پرخمارت را نمیدانم ولی..
با نگاهت نبضِ قلبم صدبرابر میشود..
لمس ڪن گلبرگِ جانم را، در آغوشت تنم،،
مثل روحِ قاصدڪ، آزاد و پرپر میشود..
اشتیاق خندههایت بیقرارم میڪند..
نقش لبخندت بہ چشمانم چہ دلبر میشود..
بر لبت هر بار میگویے نگارم،، دلبرم،،
در هوایت، مرغِ بے بالم، ڪبوتر میشود..
نیستی،، اما غمت را در شبِ چشمم ببین..
با نمِ اشڪم، نگاهم دیدنیتر میشود..
ڪاش بودی،، اے پناہ بیڪسیهاے دلم،،
چون ڪنارت عاشقے یڪ جور دیگر میشود...
ناشناس
@onlyshear
خوش آن عاشق که بر فرمان معشوق
بود خوش بر دلش هجران معشوق
چو خواهد خاطر معشوق دوری
کند بر محنت هجران صبوری
چو نبود وصل دلبر رای دلبر
بود صد بار هجر از وصل خوشتر
جامی
بعد مدتها که آمد مثل من عاشق نبود
گر چه عاشق بود اما ، عاشق سابق نبود
یا برایش مثل یک بازیچه بودم یا که این
مرد شاعر ، دختر چون ماه را لایق نبود
دوستش دارم هنوز و دوستش دارد ولی
حیف با من هیچ گاهی نازنین صادق نبود
از همان اول اگر میگفت حالا یحتمل
مرد شاعر این همه وارونه و دل دق نبود
از همان اول اگر می گفت عاشق هست حال
شاعر این عاشقانه همدم هق هق نبود
از همان اول اگر می گفت عشقاش نیستم
قلب من هم احتمالا مثل الان شق نبود
از همان اول اگر می گفت میرفتم کنار
گرچه عاشق بود شاعر، لیک بی منطق نبود
حال من مثل کسی می ماند آن گاهی که در
بین اقیانوس ماند و پیش او قایق نبود
عشق دزدی را بلد بودم ولی افسوس که
مثل مرد ایدهآل اش نام من سارق نبود...
#هارون_بهیار
صبحی مبارکست نظر بر جمال دوست
بر خوردن از درخت امید وصال دوست
بختم نخفته بود که از خواب بامداد
برخاستم به طالع فرخنده فال دوست
از دل برون شو ای غم دنیا و آخرت
یا خانه جای رخت بود یا مجال دوست
#سعدی
از جنونم سهم داری با تو از یک تار و پودم
«در دلم بودی از آن روزی که حتی من نبودم»
شک ندارم روز خلقت با تو خاکم مشترک بود
این چنین که غیر عادی زنده هستی در وجودم
#مهیاغلامی
🔥کانال VIP فقط امشب رایگان 🔥
👈آموزش هوش مصنوعی
👈آموزش ادبیات و شعر
👈آموزش گل و گیاه
👈آموزش آشپزی
👈آموزش تربیت فرزند
👈آموزش رشد اقتصادی و سواد مالی
👈آموزش زبان
👈آموزش توسعه فردی
👈کتابخانه
👈پادکست های ارزشمند
👈آمادگی کنکور
👈روانشناسی
👈روابط عاطفی
ووو.....
💥 پیشنهاد ویژه 🤩
👈تقویت قوای بدن
🎯هماهنگی تبادل و تبلیغات:
@rti_ebi
به حق مهر و وفایی که میان من و توست
که نه مهر از تو بریدم نه به کس پیوستم
پیش از آب و گل من در دل من مهر تو بود
با خود آوردم از آن جا نه به خود بربستم
#سعدی
همه جمال تو بینم،چو چشم باز کنم
همه شراب تو نوشم٬چو لب فراز کنم
حرام دارم،با مردمـان سخن گفتن
و چون حدیث تو آید،سخن دراز کنم
#مولانا
💵یک ذهن پولساز از آموزش بدست میاد
👇دوست داری موفق بشی برحسب علاقه کلیک کن
🌍انگیزشی و موفقیت 📚کتاب
🌐تاریخ ادبیات جهان 🍔خلاقیت و نو آوری
👩❤️👨ورزش و بدنسازی ♻️هوش مصنوعی
🎁حس خوب ☂ علمی وپزشکی
🎯پیشبینی آینده ☘روانشناسی
💥 پیشنهاد ویژه 🤩
👈بهترین محصولات سلامتی
🎯هماهنگی تبادل و تبلیغات:
@rti_ebi
زان گه که بر آن صورت خوبم نظر افتاد
از صورت بی طاقتیم پرده برافتاد
گفتیم که عقل از همه کاری به درآید
بیچاره فروماند چو عشقش به سر افتاد
شمشیر کشیدست نظر بر سر مردم
چون پای بدارم که ز دستم سپر افتاد
در سوخته پنهان نتوان داشتن آتش
ما هیچ نگفتیم و حکایت به درافتاد
با هر که خبر گفتم از اوصاف جمیلش
مشتاق چنان شد که چو من بیخبر افتاد
هان تا لب شیرین نستاند دلت از دست
کان کز غم او کوه گرفت از کمر افتاد
صاحبنظران این نفس گرم چو آتش
دانند که در خرمن من بیشتر افتاد
نیکم نظر افتاد بر آن منظر مطبوع
کاول نظرم هرچه وجود از نظر افتاد
سعدی نه حریف غم او بود ولیکن
با رستم دستان بزند هر که درافتاد
#سعدی
.
با تو دلدادگے و حال پریشان عشق است
بر لبت بوسہ زدن ڪم نہ، فراوان عشق است
آمدے شعر شدے، قافیہ همرنگِ تو شد
از تو گفتن همہ جا، شاد و غزلخوان عشق است
آبشارانہ و بے چتر، پر از حس لطیف
غرقِ آغوش تو در نمنمِ باران عشق است
روے قالے خیالت، ڪہ دلم میبافد
قلمِ بوسہ اگر نقش شود، آن عشق است
شانهات بالش شبهاے پر از دلهره است
تڪیہ بر قامت افسونگر جانان عشق است
شڪ ندارم ڪہ تویے علت آسودگیام
با تو احوالِ دل بے سروسامان عشق است
گرچہ دردے، ولے آنگاہ ڪہ در خلوتِ دل
میشود جاذبهے چشمِ تو درمان، عشق است
فصل شیداییِ عُشاق بهار است، ولی
با تو و عشق تو، پاییز و زمستان عشق است
میشود از لب و آغوش تو منظومہ سرود
آتشبوسهے دے برلب آبانعشق است
نگار حسینی
بهترین کانالای تلگرامی تقدیم به نگاهتون😍♥️
- لینک عضویت👆🌸