"بررسی مسائل اجتماعی ایران" ✍️ حسین شیران؛ دکترای جامعهشناسی: 🆔 @Hossein_Shiran "به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم" آرزو و آرمان من: "پاکی و پیشرفت همگانی در بستر جامعهای امن و آگاه"
🌓 مسائل اجتماعی به بیان کارتونیستها 9⃣1️⃣
#سال_نو_مبارک 🌺
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 @OrientalSociology
⚛️ @OrientalSocialThinkers
🌐 www.orientalsociology.ir
🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 9️⃣1️⃣
✍️ حسین شیران
مسألهی اصلی و اساسی در سیاست در واقع تمکین و تبعیت تودههای مردمی در برابر قدرتهای حاکمه است- باقی هرچه که هست فرع بر این مسأله است؛ اینکه چگونه باید مردم را در راستای منویات خود رام و آرام ساخت و اصل توده=تمکین را محقق ساخت به شیوههایی از نرم تا سخت ممکن میشود؛ نرمترین شیوهها توسل به ایدئولوژی است؛ ایدئولوژی اگرکه درست درمان تنظیم و تحکیم شود تا مدتها با کمترین هزینه مردم را نه فقط مطیع بلکه حتی مرید حاکمان میسازد تا آنجا که حاضر میشوند پای آرمانهای حاکم از جان و مال خویش هم بگذرند تا مباد پایههای سیطرهاش سست شود! و این اوج هنر یک حکومت است که چه چیزها را چگونه تحت چه شرایطی درهم بیامیزد و از سقف جامعه بیاویزد و از خیل مردماناش جانبرکف برای خویش بسازد!
در این چارچوب ایدئولوژی نرمافزاریست برای نرم و گرم کردن مردم برای حکمرانی؛ خیلی ماهرانه در اذهان مردم نصب میشوند و تا مدتها آنها را بصورت سیستماتیک تحت کنترل درمیآورند. اما هیچ نرمافزاری حتی قویترین و جامعترینشان قادر به حفظ کارآمدیاش در هر زمانی نیست و بالاخره از دور خارج میشود مگر اینکه بتواند خود را بروزرسانی کرده و کاربراناش را حفظ کند که این هم به دو دلیل میسر نمیشود: 1. حاکمان آن سوارکاریاند که اغلب مایل و در واقع قادر نیستند حین حرکت تغییراتی در مرکب خود ایجاد کنند- آنها هم که بخواهند خودسر دست به چنین کاری بزنند زیر سم اسب حاکم له میشوند. 2. با گذر زمان ایدئولوژیهای بمراتب بروزتری پیدا میشوند و از هر جهت گوی سبقت را از آنها میربایند.
اینجاست که حاکمان برای حفظ موقعیت خود هم که شده ناگزیر دست به تغییراتی میزنند اما نه در خود و مرام و مسلک و منویات خود بلکه در شیوههای کنترل خود؛ شیوههای نرم و ارزان را کنار میگذارند و به شیوههای سخت و گران متوسل میشوند تا هر طور شده اصل توده=تمکین را دوام بخشند؛ در این راستا آنها که اهل "طمع"اند را "تطمیع" و مطیع میسازند و به اصطلاح میخرند، آنها که زبان به "طعن و لعن" میگشایند را "تهدید" و خفه و خاموش میکنند و آنها که "سودای تغییر" در سر میپرورانند را هم "سرکوب" و سربهنیست میسازند. از اینجا به بعد "عصیانگری" وجه غالب هویت ملت و "نظامیگری" وجه غالب هویت حکومت میگردد و تقابل این دو جنگ میان ملت و حکومت را رقم میزند و همه چیز در جامعه را تحتالشعاع قرار میدهد.
بدترین جنگها جنگ ملت و حکومت است و هر چقدر بیشتر دوام یابد بیشتر به زیان همه- هم حکومت، هم ملت و هم مملکت، است. اما چاره چیست؟ آیا باید قید تغییرات و تحولات ضروری را زد و همچنان زیر بیرق رنگ و رو رفته و موریانه خوردهی نظام سیاسی و ایدئولوژی از دور خارجاش ماند؟! تا کی و تا کجا؟! و یا هر روز عصیان کرد و خیابانها را از معترضین پر کرد و با دستانی خالی مردم را جلوی تیرهای مستقیم نظام و نظامیان مردمناشناس فرستاد و پیدرپی هم پشتهای از کشته ساخت؟! تا کی و تا کجا؟! آیا هیچ راهی جز اینکه همیشه یک عده هزینه دهند و از بین بروند و عدهای دیگر از خون آنها به نان و نوا و پست و مقام برسند نیست؟! اصولا و اساسا برای جامعه یک نفر هم یک نفر و یک زندگی هم یک زندگی است که باید مراقباش بود. هرگاه توانستیم به هر تک زندگی بها دهیم و بی کشته پیش برویم آن روز روز پختگی و فرهیختگی ملت ماست. (باقی در بخش بعد)
#راهی_برای_رهایی
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 جایگاه شک در نزد برتراند راسل 🎬
آدم عاقل نباید فکر کند همیشه درست فکر میکند.
#Bertrand_Russell
#Philosophy_of_History
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 8️⃣1️⃣
✍️ حسین شیران
افول ایدئولوژیهای انحصارگرای حاکم که ما اینک از آن بمثابهی فرصتی برای پایهگذاری پلورالیسم سخن میگوییم لزوما به معنا و مفهوم افول نظامهای سیاسی برخاسته از آنها نیست. اغلب این ایدئولوژیهای حاکم هستند که زودتر از نفس میافتند؛ ایدئولوژیها محصول و مخلوق و مختص زمینه و زمان خویشاند که با اعمال و آداب و آیینی مشخص برای رسیدن به اهدافی مشخص سازمان یافتهاند، برای همین "گذر زمان" و "گذار به زمینهای دیگر" برایشان سم تلقی میشود؛ اساسا هیچکس را یارای مقابله با ایندو نیست با اینحال نظامهای سیاسی تمام تلاش خود را بکار میبندند تا هر طور شده از شدت و وسعت دگرگونیها بکاهند و عمر ایدئولوژیشان را دراز سازند اما توفیقی قرین این حرکت نیست و بناچار افول ایدئولوژی آغاز میشود.
اگر بتوانیم برای ایدئولوژی حاکم مرگی قائل شویم این مرگ لزوما با دفناش همراه نیست، اغلب میان ایندو فاصله است- همانطورکه میان مرگ و دفن خیلی از ماها فاصله هست؛ طول این فاصله بستگی دارد به مدت زمانی که نظام حاکم بعد از افول و یا مرگ ایدئولوژیاش دوام میآورد- کار سختیست اما شدنیست؛ شدناش به زور سرنیزه است سختیاش هم به همین است چه زانپس باید تودهی مردمی که ذهنا مشروعیت ناشی از ایدئولوژی کنترلشان میکرد را عینا به زور سرنیزه کنترل کرد و این هم انرژی فراوانی میبرد و هم اینکه شمشیر دولبه است و هر دو سو را میبرد و سرانجام این نظام است که کم میآورد چون ملت را هیچ پایانی نیست.
در این فاصله که نظامها ناگزیر در فقر یا فقدان مشروعیتی که بتواند همچون مراحل تأسیس و تحکیم با کمترین هزینه هستی و هویتشان را در اذهان توده تحکیم و تداوم بخشد علنا به زور و خشونت متوسل میشوند و در مقابل با واکنشهای مختلف اقشار و ایدئولوژیهای مختلف مواجه میشوند پلورالیسم باید به پشتیبانی عاقلان و عالمان عملگرا پا پیش نهد و با تمام وجود میدانداری و وضعیت موجود را مدیریت کند. واکنش اقشار و ایدئولوژیهای مختلف به مسائل یکسان نیست بلکه بعنوان یک واقعیت اجتماعی بسی درگیر افراط و تفریطهاست- برخی زود میخروشند و تند میروند و برخی سخت میجوشند و کند میآیند؛ بر پلورالیسم و پلورالیستهاست که برای گذار به یک وضعیت باثبات جمیع مناسبات را تعدیل و تنظیم کنند.
پلورالیسم بیش و پیش از هر چیز باید در جامعه پایگاهی و در دل مردم جایگاهی برای خود دست و پا کند و بعد با اساسنامه و مرامنامهی مشخصی که در آن برای آیندهای روشن منافع همهی اقشار و اقوام و ادیان و مذاهب و مسالک موجود- حتی ایدئولوژی و نظام حاکم بعد از قدرت، تعیین و تضمین شده باشد اعلان حضور و ابراز وجود کند و طبیعتا فعالیتی درخور اهداف متعالیاش هم در پیش گیرد. مادام که هستهی قدرتمند هماهنگکنندهای از متن و بطن مردم برنخیزد نظام حاکم سینهخیز هم که شده سالها به حیات و حکمرانی خویش ادامه خواهد داد. در این راستا پلورالیسم بیش از همه با دو جناح مشکل خواهد داشت: خود ایدئولوژی و نظام حاکم و ایدئولوژیهای انتقامجو از نظام حاکم. (باقی در بخش بعد)
#راهی_برای_رهایی
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 دوری در دنیای آمار 6⃣
⏺ بیست کشور قدرتمند جهان
قدرتمندترین کشورهای جهان بر اساس چهار فاکتور 1. قدرت نظامی 2. قدرت اقتصادی 3. نفوذ سیاسی و 4. تأثیر فرهنگی. ایالات متحده آمریکا در رتبهی اول، چین دوم و روسیه سوم جهان قرار دارد. در این ردهبندی ایران در رتبهی ۱۸م جهان واقع است.
#دنیای_آمار
#قدرتمندترین_کشورها
#World_of_Statistics
#Powerful_Countries
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 7️⃣1️⃣
✍️ حسین شیران
اینکه گفتیم بهترین زمان برای پایهگذاری پلورالیسم در هر جامعهای دوران افول ایدئولوژی حاکم است نیازمند بسی توضیح است. پیشتر گفتیم ایدئولوژیهای انحصارگرای حاکم در دوران اقتدار خود هرگز اجازهی یک چنین کاری را نمیدهند؛ پلورالیسم یعنی سهمدهی به ایدئولوژیهای موجود، وقتی ایدئولوژی انحصارگرای حاکم اساسا اعتباری به ایدئولوژیهای دیگر قائل نیست البته که سهمی برای حضور و حیاتشان در جامعه نمیدهد چه برسد به اینکه حق حاکمیتی هم برایشان قائل شود. فرصت طلایی برای این کار زمان غروب خورشید بختشان است، در این هنگام باید آگاهانه وارد عمل شد و با نهادینهسازی پلورالیسم از طلوع ایدئولوژی انحصارگرای دیگر در افق جامعه پیشگیری کرد.
این تکیه و تأکیدی مجدد بر وجه پیشگیرانهی پلورالیسم است که به ضرورت باید مدنظر داشت. درمان درد ایدئولوژی انحصارگرای حاکم بر جوامع بشری از دشوارترین کارهاست و به این سادگی محقق نمیشود. اگر نتوان بهنگام و بنحو احسن پلورالیسم را در جامعه پایهگذاری کرد ایدئولوژی انحصارگرای دیگری جای قبلی را خواهد گرفت و روز از نو روزی از نو فرصتی دیگر را تا مدتی نامعلوم به تعویق خواهد انداخت. ایدئولوژیها اصولا در پی سلطه و مترصد فرصتاند تا گوی رقابت را از هم بربایند و بر بقیه حاکم شوند، ضرورتا باید جایی این رشتهی منحوس سلطهجویی و حکمرانی را از هم گسست. ایران ما از آغاز تا کنون پیدرپیهم تحت سلطهی حکومتها بوده و دیگر وقت آنست مهر پایانی بر این زده شود.
البته در زمان افول ایدئولوژی حاکم تا حد زیادی بهخودیخود زمینه برای پلورالیسم فراهم میشود چه بهرحال دست و زبان ایدئولوژیهای محکوم و محصور بتدریج بازتر و درازتر میشود و خیل کاستیها و ناراستیها و ناتوانیهای ایدئولوژیهای حاکم در تحقق وعدهها و ادارهی امور از جهات مختلف مورد نقدهای فراوان قرار میگیرند- نقدهایی که سالها بدلیل فقدان آزادی بیان و حاکمیت سانسور بر رسانهها و ارتباطات عمومی بر سر دلها باقی ماندهاند و اکنون بنحوی اجتنابناپذیر از هر جهت به زبان و به میان جاری میشوند و به این ترتیب کمابیش صدای جناحها و جبهات مختلف شنیده میشوند و این بشارتیست بر جوش و خروش و جریان پلورالیسم در شریانهای جامعه.
در این میان نقش "عقلای قوم؛ روشنفکران روشنگر؛ عالمان عملگرا" بسیار حائز اهمیت است که ضرورتا از "موضعی فراز"- و نه فرود که باز خواهناخواه در تشخیص راه از چاه اشتباه کنند و یک ملت را سالهای سال اسیر قهقرای یک ایدئولوژی انحصارگرای دیگر سازند، بسی به دور از احساسات مدیریت روانشناختی و جامعهشناختی فضای جامعه را در دست گیرند. دلخوردگی و دلزدگی مردم از ایدئولوژی حاکم و فرط احساسات و هیجانات ناشی از آن در این برههی حساس بنحو احسن اگر کنترل و هدایت نشود استعداد جامعه را برای ابتلاء به یک ایدئولوگ و ایدئولوژی مدعی دیگر بالا میبرد- ایدئولوژیای بس شیادتر و شرورتر از قبلی، چه هرچه آگاهی مردم افزایش مییابد قدرت فریب و ضریب کنترل ایدئولوژیها هم افزایش مییابد.
حالیا برای گذار کمهزینه و کمدردسر به شرایط پلورالستیک، فقر یا فقدان یک چنین "هستهی مردممدار متشخصی" بزرگترین مسأله جامعهی ایرانی است.
#راهی_برای_رهایی
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 در گذر از جر و بحثهای فراوان و فرسایشی در باب اینکه چند درصد از مردم تحت چه شرایطی در انتخابات اخیر شرکت کردهاند توجه و تمرکز بر خروجی کار تا حد زیادی خود مبین کم و کیف آنست. تصویر پیوستی لیست 14 نمایندۀ راهیافته به مجلس از تهران است و خود چو رنگ رخسار خبر از سر درون میدهد. وقتی کسی همچو محمود نبویان شاگرد ممتاز مکتب مصباح توانسته در صدر لیست قرار گیرد یعنی که در غیاب تحولخواهان در پای صندوقهای رأی گوی و میدان دربست افتاده دست حکومتگرایان و اساسا از رقابت خویشان با خویش یک چنین نتیجهای رقم خورده است. بدیهیست از هیچ یک از این حضرات توقع نمیرود سردوش حکومتگرایی را زمین گذاشته سنگ مردم را به سینه بزنند. با یک چنین انتخابهایی البته که غلظت حکومتگرایی در خانۀ ملت بحد اشباع میرسد اما این حکومت را راضی نمیکند چه خود خوب میداند با میدان ندادن به تحولخواهی شکاف میان خود و ملت را بحد خطیر و خطرناکی میرساند؛ ضمن اینکه یک چنین پیروزیای برایش ارزشی ندارد وقتی خود بهتر از هر کسی میداند خویشانش به دروازۀ خالیای گل زدهاند که دروازهبانش ناراضی از نوع داوری به نشانهٔ اعتراض کنار ایستاده است!
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 6️⃣1️⃣
✍️ حسین شیران
در خصوص اهمیت و ضرورت و نیز ضعف و ذلالت پلورالیسم بقدر لازم گفتیم؛ بر این اساس ناگزیر باید توقع خود را نسبت به پلورالیسم و کم و کیف کارسازی و راهگشاییاش بسی تعدیل و تنظیم کنیم تا در کم و کیف تحققاش به مشکل برنخوریم. پلورالیسم پروژهای نه برای پایان دادن به تکثر ایدئولوژیها بلکه برعکس برای میدان دادن به آنهاست؛ پلورالیسم چیزی بیش از این اصل که "بیایید تکثر را بپذیریم و تحکم را از میان برداریم" نه دارد و نه میگوید؛ به این قرار چیزی که پلورالیسم در پی پایان دادن به آن است تحکمگرایی ناشی از انحصارگراییهاست و این چیزیست که آن را در نزد گرفتاران بسی عزیز میسازد.
اما نکتهی بسیار حائز اهمیت اینکه پلورالیسم به این مهم یعنی از میان برداشتن تحکمگرایی و انحصارگرایی نه از طریق رویارویی مستقیم بلکه بسی پیشدستی نائل میآید؛ بواقع پلورالیسم طرح و تدبیری برای پیشگیری از پیدایش انحصارگراییهاست- بعد از پیدایش، همانطورکه پیشتر گفتیم، دیگر کاری از دست و زبان شیخ پیر پلورالیسم برنمیآید؛ به بیان دیگر این درست که پلورالیسم داروییست بر درد انحصارگرایی اما مشخصا در مقام پیشگیری و نه درمان؛ فلذا باید به جای و به گاه خویش استعمال شود تا با کمترین عارضه بیشترین اثربخشی حاصل گردد وگرنه استعمال ناشیانه و ناجور و نابهنگاماش ممکنست حال بیمار را از آنچه که هست هم وخیمتر سازد.
بر این اساس بهترین زمان برای استعمال داروی پلورالیسم دوران ضعف و افول ایدئولوژیهای انحصارگراست؛ همهی ایدئولوژیهای حاکم بر سپهر سیاسی در هر کجا طلوع و افولی دارند و سرانجام خورشید بختشان از همان مدار و مرقاتی که بالا رفته پایین میآید. صبح طلوعشان مغزها همه داغ و دلها همه قرص و زبانها همه دراز و دستها همه گره خورده است و هر کجا ازآن ایدئولوژی فاتحیست که میغرد و میگوید کلید سعادت بشریت تنها در دست اوست و تنها او برای همه چیز در دنیا و آخرت برنامه دارد و باقی همه منحط و منحرفاند و باید از بین بروند! در این شرایط البته که صحبت از حقانیت و حق حیات سایر ایدئولوژیها جایی نمییابد.
لاجرم باید روزگاری بگذرد و ظهر ایدئولوژی و زمان تابش آفتاب داغ و سوزاناش سپری شود و خواهناخواه تنگ غروباش فرارسد، آنگاه زمان خوبی برای اندیشه و ایمان به این ایده است که اصولا و اساسا هیچ تک ایدئولوژیای در جهان قادر به سعادت دنیا و آخرت بشریت نیست؛ این ایده در حقیقت همان اصل و اساس پلورالیسم است که رهایی و رستگاری بشریت را هرگز در انحصار یک ایدئولوژی نمیداند. این ایده را بهنگام باید در حباب روشنگری کرد و همچو چراغی آرام آرام همزمان با افول روشنایی ایدئولوژی حاکم بالا برد و پیش از خاموشیاش از سقف جامعه آویخت- نارساییها و نادرستیها و ناتوانیهایش در تحقق وعدهها خود سیمان خوبیست برای سفت و سخت کردن این چراغ در سقف. (توضیح بیشتر در بخش بعد).
#راهی_برای_رهایی
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 5️⃣1️⃣
✍️ حسین شیران
برای اینکه تلاطم امواج مسائل و موضوعات و مباحث مختلف ما را از مسیر و مسألهی اصلی خود منحرف نسازد هر از گاهی لازم است آنها را با خود تکرار و بر خود متذکر شویم. مسألهی اصلی ما اینجا: در عالم نظر تکثر ایدئولوژیها (ایدههای معطوف به عمل) و التقاط اوهام با افهام و سایه انداختن و سایهروشن ساختن حقایق و در عالم عمل به قدرت رسیدن یکی از این ایدئولوژیها و بستن شریانها و شرایع باقی ایدئولوژیها و تنگ کردن عرصه برای پندارها و گفتارها و کردارهای پیروان آنها؛ راه حل موجود: پلورالیسم- نوع نظریاش برای مسألهی اول (تکثر ایده) و نوع سیاسیاش برای مسألهی دوم (تحکم ایده)؛ هدف: همزیستی مسالمتآمیز.
پلورالیسم بواقع در رسیدن به هدفاش چندان موفق نبوده و همچنان ایدئولوژیهای انحصارگرا در جایجای جهان- از همین ایران خود ما و دوروبریهایش بگیر تا دورترین کشورها در شرق و غرب، سفت و سخت مشغول حکمرانیاند و همواره از سر قدرت با باقی ایدئولوژیها و پیروانشان برخورد میکنند و هیچکدام هم حاضر نیستند ذرهای از مقام و موضع و منظر خود کوتاه بیایند و اندکی جا برای بقیه باز کنند! هنوز داعش نفس میکشد و همچنان صهیونیسم بیهیچ مقاومتی مشغول هموارسازی غزه و نسلزدایی فلسطینیان است- جهان هم به مرز عادیسازی رسیده و حتی دیگر دوآتشهترین طرفدارها هم بسی از حساسیت خود به اوضاع و احوال و اخبار کاستهاند!
پلورالیسم حالیا آن شیخ خوشدل و خوشخیالیست که مدام کنار رینگ زدوخوردهای روزگار میآید و میایستد و فریاد میزند: دست نگهدارید، همدیگر را نزنید نکشید، حق مختص و متعلق به هیچ کدامتان نیست، همه به سهم خود از آن برخوردارید، همه حق حیات دارید، اصالت با تکثر است، همدیگر را بپذیرید، با همدیگر گفتگو کنید، مشکلات خود را با گفتگو حل کنید و کلی حرفهای خوب و خیرخواهانه و صلحجویانهی دیگر از این دست! اما مشکل جهان فقدان آرا و اندیشههای صلحجویانه نیست فقدان گوش شنواست! فقدان افراد خوب و خیّر نیست فرط زور شرّ است که یکتنه قادر است یک شهر با همه اخیارش را بهم ریزد!
از پلورالیسم نباید توقع زیادی داشت چون با ایندو معضل دیرینه و سختدرمانپذیر تاریخ بشریت طرف است. تکرار اصل همه حق هستید و همه حق حیات دارید برای آنها که جز خود حقی نمیبینند سخت و دردناک است؛ مؤمن به یک دین و آیین چگونه با خیل کافران به آن یکجا نشیند و زندگیاش را یک کاسه کند؟ مؤمن لزوما متفکر و محقق نیست که به کنه منظور پیر پلورالیسم پی ببرد! اینست که عمق دریا همیشه آرام و سطحاش همیشه متلاطم است! و بعد بسی بدتر از آن صاحب|عاشق قدرت چگونه به میل خویش از تخت فرود آید و قدرت|عشقاش را بین بیقدرتان تقسیم و توزیع کند؟ البته که در مواجهه با عاشقان کر و کور کاری از دست و زبان پلورالیسم برنمیآید! ...
#راهی_برای_رهایی
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 من رأی میدهم! چه کسی گفته نمیدهم و چرا ندهم؟ رأی نشان ارزش و اهمیت و حق مشارکت و مداخلۀ من در تعیین سرنوشت من است؛ چه روزگارانی که مردم برای بدست آوردن همین حق رأی جنگیده و جان دادهاند. اما تو یکی از ارزش و اهمیت و ضرورت رأی مگو! فکر نکن آنکه به تو رأی نمیدهد اینها را نمیداند بلکه برعکس باورش اینست که تو اینها را نمیدانی! تو به رأی مردم ارزش و اهمیت قائل نیستی! تو به حاکمیت مردم ایمان نداری! تو نمیدانی رأی یک معاهده و مقاولهست بین تو و مردمانی که ترا انتخاب میکنند تا دردی از دردهاشان درمان کنی نه که خود عین درد باشی! تو که از خدومی سخن میگویی و سر از خدیوی و خدایی درمیآوری! تو که از فاصله مینالی اما نمیدانی فاصله حاصل کار توست! از خاموشی تنور انتخاب میهراسی نمیدانی همه ناشی از فراموشکاری توست! تو که کلی از دکان اعتماد و اعتبار مردم نسیه برده خوردهای و جای بدهکاری همچنان طلبکاری! مردم حق دارند دیگر به تو نسیه ندهند چه هم دکانشان خالیست هم دل دفتر مطالباتشان از تو پر! من نیز جزئی از مردم و سمت مردمام تا تو حسابت را صاف کنی! تا آن زمان رأی من معلق توست! بکوش رأیام را بساز!
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 میلتون فریدمن اقتصاددان شهیر میگوید: نسبت دادن تورم به عوامل دیگر اشتباه است، این دولت است که با مخارج بالا و چاپ بیش از حد پول تورم ایجاد میکند. اما برخی همچو مجید حسینی میگویند: تورم ایران حاصل حباب و چاپ پول و افزایش نقدینگی و این حرفها نیست، ناشی از دزدیست! بواقع امر به نظر نمیرسد نظرات حضرات منافاتی باهم داشته باشند؛ به لطف خدا دولت توانمند و کشور ثروتمندی داریم و قطعا تورم ما ظرفیت این را دارد متأثر از هر دو عامل دزد و دولت باهم و در کنار هم باشد؛ در پرخانواری و پرخرجی دولت که شکی نیست؛ ولخرجیهایش هم که مگو و مپرس! با این وضع البته که باید طبق نظر فریدمن تورم ایجاد کند تا از پس مخارج سنگینش برآید! از طرفی دور دور دزدها و دولت هم پر دزدهاست فلذا بیشتر پولهایی که سمتش سرازیر میشود میان راه توسط عزیزان برده و خورده میشود! دولت هم که دلش نمیآید یا نمیتواند نازکتر از گل به عزیزان بگوید لاجرم برای جبران مافات Reinflation میکند یعنی تورم موجود را دوباره متورم میسازد! بالاخره دولت باشی و گرسنه هم باشی و پر انگل هم باشی و ساندویچ خود سهل است ساندویچ همه را دونانه نخوری چه کنی!
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 4️⃣1️⃣
✍️ حسین شیران
پلورالیسم اگرچه مدخل و معرفتی بر انبوه ایدئولوژیهاست با اینحال خود هم به حکم ایده و عمل معطوف به آنی که دارد یک ایدئولوژیست و اتفاقا از معدود ایدئولوژیهای خوب عالم است- خوب و خیّر، چه برخلاف خیل ایدئولوژیهای بد و شروری که اساسا نیت و یا نتیجهای جز استیلا و استعمار و استثمار در سر و یا در بر ندارند پلورالیسم عاری از این سهگانهی ننگین و نفرتانگیز تاریخ عالم بشریت است و مشخصا هدفاش صلح و سازش میان ایدئولوژیهای متخاصم و بدینوسیله اصلاح امور عالم است: اصلاح یعنی به صلاح آوردن، نیکو گردانیدن، باهم آشتی و سازش دادن؛ مقابل افساد.
افساد اساسا ناشی از استیلای ایدئولوژیهای انحصارگراست؛ "انحصارگرایی Exclusivism" یک سوی طیفیست که آن سویش "کثرتگرایی Pluralism" است، به بیان دیگر ایندو در مقابل هماند. Exclude در لغت به معنای محروم کردن و بیرون نگهداشتن و راه ندادن به اندرون است و این دقیقا آن راه و روشیست که ایدئولوژیهای انحصارگرا خواهناخواه در پیش دارند؛ در باور انحصارگراها در عالم تنها یک حقیقت وجود دارد و آن هم ازآن آنهاست، باقی همه باطلاند و باید از بین بروند و یا زیر سلطه بمانند. در مقابل، پلورالیسم میگوید نه یک حقیقت بلکه حقایقی وجود دارند و میتوانند در فرق مختلف و متعدد تجلی یابند.
مابین ایندو در میانهی طیف، "شمولگرایی Inclusivism" قرار دارد- از Include به معنی دربرگرفتن و به حساب آوردن و به درون فراخواندن؛ شمولگرایان هم همچون انحصارگرایان به یک حقیقت واحد معتقدند اما غیر از خود، فرق مختلف معتقد بدان یک حقیقت را هم محق و مجاز میدانند. به زبان تمثیل اگر شما تنها تشیع را برحق بدانید یک انحصارگرا، اگر تنها اسلام و فرق و مذاهب مختلف آن را برحق بدانید یک شمولگرا و اگر غیر از اسلام باقی ادیان و مذاهب را هم بنوعی برخوردار از حقیقت بدانید یک کثرتگرا هستید. انحصارگرا میگوید: "تنها من حقام و من باید باشم"، شمولگرا میگوید: "تنها ما حقایم و ما باید باشیم" و کثرتگرا میگوید: "همه برحقاند بگذار همه باشند".
کثرتگرایی یک عقیدهی صالحهی سازشگرای برخاسته از عقول صلحاندیش است؛ همینکه معتقد به حقوق و حقایق فرق بیقدرت و مدافع و محافظ آنها در مقابل چند فرقهی حاکم قدرتمند است حائز اهمیت است؛ همینکه به خشم و خشونت و خونریزیهای خواستهناخواستهی ناشی از انحصارگراییها و شمولگراییها فرمان ایست میدهد شایستهی ستایش است اما متأسفانه کارسازیاش در کارگاه پر کش و قوس جهان چندان چشمگیر نبوده، بازدارندگیاش هم، چه بدترین و بزرگترین بنیادگراییها بعد از رواج پلورالیسم پدید آمدهاند و جهان را بهمریختهاند و هنوز هم میریزند! چرا و چگونگیاش در بخش بعد. ...
#راهی_برای_رهایی
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 مجلس از اسم تا رسم
✍️ حسین شیران
داشتم فکر میکردم ایکاش میشد این فرآیند فرتوت انتخاب و اعزام نماینده از سوی مردم به مجلس را بنوعی از "شیوهی پرواز چارتری" به مقصد هتل حکومتی بهارستان با امکانات و امتیازات ویژه به "شیوهی پرواز بادبادکی" تغییر داد؛ یعنی اینطور نباشد فرد منتخب خرش از پل مردم که گذشت چمدانهایش را بربندد و تا چهار سال بعد که دوباره موسم انتخابات فرا رسد از دسترس مردم و مدارها و مسیرهای مردمی خارج بلکه برعکس در مدارها و مسیرهای غیرمردمی حاکم بر مردم سیر و سیاحت کند بلکه همچو بادبادکی خودش به ضرورت اگر وارد سپهر سیاست میشود رشتهاش همواره دست خود مردم باشد.
ارزش و اهمیت یک چنین تغییر و تحولی بویژه در جمهوریهای نیمبند بلکه ربعبندی همچو ایران که "مجلس اسما در رأس امور ولیکن رسما ذیل اوامر است" در این خواهد بود که نمایندهی مردم هیچوقت نخواهد و نتواند فراموش کند که اصولا و اساسا از جانب که و برای چه بالا رفته است و ضرورتا همیشه حواساش خواهد بود رشتهاش همچنان بدست مردمانیست که انتخاباش کرده و بالا فرستادهاند تا همواره مدافع و محافظ حریم و حقوق و منافعشان باشد و اگر غیر این ثابت شود هر وقت که بخواهند میتوانند همچو بادبادکی پاییناش بکشند و بادبادکی دیگر را جایش بفرستند.
در این راستا یکی از روشها میتواند الکترونیکی و هوشمند ساختن فرایند انتخابات مجلس باشد بنحویکه روشن و شفاف میزان رأی هر نماینده (درصد مردمی بودن) از آغاز تا پایان در هر کجا از صحن مجلس گرفته تا سایتها و صفحات مجازی بصورت آنلاین برای همه قابل مشاهده باشد که در هر لحظه هر کسی با چه تعداد رأی مردم در مجلس حضور دارد و بعد در کنارش قانونی هم تصویب شود که مردم مجاز باشند هر وقت که خود صلاح دانستند آنلاین رأی خود را از نمایندهی خود پس بگیرند و بخش حساس ماجرا اینکه هر نماینده تعداد آرای مردمیاش از حد مشخصی نزول کرد خودبخود از مقام نمایندگی ساقط شود.
به این قرار و یا قرار و مدارهایی شبیه این، نه فقط ارتباط مردم با منتخبینشان از هر چهار سال یکبار به دائمی و از آفلاین به آنلاین تبدیل میشود بلکه مهمتر از همه، مردم در کنار حق انتخاب از حق برکناری هم برخوردار میشوند؛ مردمسالاری واقعی یعنی این! وگرنه مردم و ارادهی عمومی که از حق انتخاب برخوردار باشد اما از حق برخطی و برکناری نه، به سیستم عاملی میماند که امکان نصب برنامه دارد اما امکان حذف آن را نه! یک چنین مجموعهای البته که محل جولان بدافزارهایی میشود که نخست خوش مینمایند اما بعد نصب بد و برعکس عمل میکنند- نمونهاش همین حضراتی که بعد انتخاب میروند به اریکهی قدرت لم میدهند و بیشرمانه پاهای خود را جلوی ولینعمتان خود دراز میکنند- ولینعمتانی که بعد پرواز دیگر ریزشان میبینند! ...
#انتخابات_مجلس
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 3️⃣1️⃣
✍️ حسین شیران
پلورالیسم بمعنا و مفهوم عاماش- پذیرش اصل تعدد و تکثر و تقبل و تحمل دیگری- بویژه در ارتباط با ادیان و مذاهب مختلف بحث جدیدی نیست و همچون خیلی مباحث دیگر از دیرباز توجه و تمرکز بر آن همواره در گوشهای از اذهان گذشتگان جای داشته است. برخلاف ادیان توحیدی خاور میانه که تاریخا و تحققا تعصب و تصلب بالایی حتی نسبت بهم بخرج داده و هنوز هم میدهند (تا حدودی دین و آیین متأخر بهائیت را به یمن تکیه و تأکید بر اصل معاشرت با سایر ادیان و مذاهب میتوان یک استثناء دانست) در خاور دور ادیان باستانی همچون بودیسم، هندوئیسم، جینیسم و دائوئیسم نظرا و عملا از انعطاف بالایی نسبت بهم و سایر ادیان برخوردار بودند.
با این وجود این ایده و ایدئولوژی و اندیشههای متعدد مترتب بر آن را هم همچو خیلی از مبانی و مباحث نوین دیگر باید از بلاد غرب و درگیریها و دگرگونیهای درازدامنه و درازمدتشان طی قرون اخیر پیگرفت؛ باری، بواقع دنیای غرب هیچ مفت و مجانی و پیچیده در پر قو و نشسته بر برج عافیت به ایدهها و ادوات جهانگیرش نرسیده بلکه برعکس از پس گیر و گرفتاریهای فراوان به این مهمات دست یافته است. پلورالیسم هم از این قاعده مستثنی نیست و مشخصا غرب به شلاق سفت و سخت و سوزناک تجارب تلختر از زهر بر سر و صورت و پیکرش این شعر و شعور در ذهن و عیناش جاری شده است.
قرن 16 که بتدریج "جنبش اصلاحات دینی" در اروپا کلید خورد و پروتستانتیسم نوظهور نظرا و عملا در مقابل کاتولیسم کهنهکار ایستاد نتیجهاش قرن 17ی شد لبریز از اختلافات مذهبی نه فقط میان ایندو مذهب بلکه حتی داخل خود پروتستانتیسم میان پیروان لوتر و کالون که با وجود اشتراکات اختلافنظرهایی هم باهم داشتند. این اختلافات در نهایت دولتها و ملتها را هم داخل گود آورد و ناگزیر اروپای مرکزی را درگیر "جنگهای سیساله" ساخت و سالهای سال هزارانهزار اروپایی را به کام مرگ و میر و قحطی و گرسنگی و بیماری و بیپناهی فرستاد- حال و روزی بس بدتر و ناگوارتر از آنچه که حالا چندیست بر خاورمیانه حاکم است!
بعد از این جریانات طبیعی بود دستکم برخی سخت در این اندیشه فرو روند که آیا بهتر نبود همه حقانیت هم را تأیید میکردیم و اینگونه بجان هم نمیافتادیم؟ اختلافات همچنان پابرجاست و باز خواهد بود ولیکن از این سبب چه بلاها که بر سر ما آوار نگشت؟ آیا بهتر نیست زینپس باهم کنار بیاییم و بر سر هیچ حقیقتی به جان هم نیفتیم؟ ... با این حال این آغاز اندیشه بود و در ادامه باز بارها بجان هم افتادند و جنگهایی در حد جهانی براه انداختند تا سرانجام به اندیشهی همزیستی مسالمتآمیز در قالب "اتحادیهی اروپا" رسیدند. اما آیا این اروپا و غرب پلورالستیک به جهان پلورالستیک هم باور دارد و با باقی جهان هم بصورت پلورالستیک رفتار میکند؟ ...
(باقی در بخش بعد)
#راهی_برای_رهایی
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 ما اغلب سینمای هند را اند مبالغه در عالم میشناسیم در حالیکه سیاست خودمان هیچ کم از آن ندارد- بویژه موسم انتخابات که فرامیرسد! مشکل از ضعف قوهٔ تصور ماست که هنر فاخر حضرات را درنمییابیم! سینمای هند از جنس تصویرست و کموکیف غلوش آشکار اما سیاست ما بیشتر از جنس حرفست و تصویرسازی از مبالغاتاش دشوار؛ حالا شما بیا کاشت 1 میلیارد درخت، ساخت 1 میلیون مسکن، خلق 1 میلیون شغل، سرعت اینترنت 40 برابر، ریال پول سوم منطقه (بعد $ و €) و یا چه میدانم افول آمریکا و نابودی اسرائیل را تصور کن! ما تنها یک تصور داریم و آن هر روز بدتر از دیروز بخاک سیاه نشستنمان است که آنهم حضرات میگویند اشتباه میکنید ما سوار قطار پیشرفتایم و بسرعت داریم پیش میرویم! حالیا ماییم و کلی کلنجار با این غلو که اگر راست میگویند پس چرا ما احساس پسرفت میکنیم؟ نکند ما نمیدانیم پیشرفت چیست؟ یا آنها نمیدانند پیشرفت چیست؟ نکند منظور از ما ماها نیستیم و اصلا سوار قطار نیستیم؟ یا هستیم و ته قطار سروته نشستهایم و خلاف مسیر را سیر میکنیم؟ یا نکند یکی مثل این هندی کفپایی به قطار ما زده پسپس میرویم فکر میکنیم پیش میرویم؟!...
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 برخلاف فرهنگ اصطلاحات ادبی که بندرت چیزی بدان افزوده میشود فرهنگ اصطلاحات سیاسی دایم در حال توسعه است و این در سایۀ اتفاقات سیاسی دامنهداریست که پیدرپی هم حادث میشوند و پیدرپی هم اصطلاحات جدید خلق میکنند؛ مهمترین ویژگی این اصطلاحات پیوستگی ذهنی و عینیشان با اتفاقات خاص خودشان است؛ مثلا دو اصطلاح #عرزشی و #برعنداز که از زمان جنبش سراسری 1401 به بعد بشدت بر سر زبانها افتادهاند- عرزشی به نیروهای بسیجی طرفدار نظام در برابر مردم معترض اطلاق میشود و برعنداز به طیف مختلفی از مردمان که مشخصا خواهان سقوط نظاماند؛ ارزشی و برانداز بخودیخود واجد طعنی خفیف به طرف مقابل بودند با اینحال در این جنبش اوج احساسات منفی بهم حرف ع را جایگزین الف ساخت تا مراتبی از لعن و نفرت و اهانت طرفین نسبت بهم را هم دربرداشته باشد. بگمبگم، فتنه، خسوخاشاک، چهار درصدیها، نرمش قهرمانانه، آتش باختیار، علیبرکتالله و بتازگی #حجاببان هم از این دست اصطلاحاتاند که هر کدام حاصل جریانات سیاسی-اجتماعی خاص در زمینه و زمان خاص و حامل معنا و مفهوم مشخص و متمایزیاند. باید دید اتفافات بعدی خالق چه اصطلاحات جدیدیاند.
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 انتخابات ریاستجمهوری روسیه در جریانست و هیچکس هیچ تردیدی ندارد که باز پوتین رئیسجمهور خواهد شد و کماکان به حکمرانیش بر روسیه ادامه خواهد داد. باری گاهی حاکمان طوری ساختارها و سازوکارهای جامعه را بنفع خود میچینند که تا مدتها عملا هیچ عامل دیگری نمیتواند آن را بهم زده قدرت را از دستشان خارج سازد مگر مرگ! با این وضع بدیهیست از دست و زبان عالمان و عاملان سیاسی-اجتماعی هیچ برنیاید جز اینکه همچو عوام برای مرگ یک چنین حاکمانی دعا کنند! شانس هم بیاورند بعد مرگشان بدلشان بمیان نیاید و بار دعا را از بین نبرد! بهرحال عمری حاکمان ساختارها و سازوکارها را میسازند و راه میاندازند گاهی هم آنها حاکمان را میسازند و راه میاندازند و نظام سلطهٔ چندین و چندساله را دوام میبخشند و این حکایت جدیدی نیست! دستکم کاگهموشا (شبح جنگجو) ساختهٔ آكيرا كوروساوا حکایتی از این دست است از قرن 16: تاکدا شینگن میمیرد و سارقی شبیهش را جایگزینش میکنند و باقی راه را با او سرمیکنند! باری جهان جهان سلطه است و مرگ یک حاکم لزوما پایان سلطه نیست- با سایه یا طفل صغیرش هم که شده سلطه همیشه براه بوده و است- تا کجا؟ خدا داند!
🆔 @Hossein_Shiran
📚 سکوت روشنفکر - جامعهشناس
✍️ ابوالقاسم دودانگه
◀️ کار و هدف روشنفکر و جامعهشناس باید روشنگری دربارهی معضلات جامعه و چرایی این معضلات باشد و نه فقط به شرح وضعیت موجود و ترجمه آن بسنده نماید. روند تکامل جامعه نیاز به روشنگری و ایثار تابوشکن دارد. درست است که بهبود دائمی افزارهای ارتباطی و پیشرفت و تولید در بالا بردن سطح معرفت جامعه مؤثر است، ولی این سیر، بخودیخود نمیتواند تحول ژرف و بنیادین نظام اجتماعی را در فواصل زمانی نسبتا کوتاه تحقق بخشد. لذا در کنار تحول ناخودآگاه جامعه تحول آگاهانه ضروری است. تحول آگاهانه توسط آن روشنفکر مردمی انجام میگیرد که وجود خود را پلکان تکامل میکند.
⏺ از جناب آقای دودانگه بابت ارسال این اثر به این کانال سپاسگزارم. ایشان در این جمع شرف حضور دارند و در باب این اثر نقد و نظری از جانب دوستان اگر باشد پاسخگو خواهند بود.
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 @OrientalSociology
⚛️ @OrientalSocialThinkers
🌐 www.orientalsociology.ir
🌓 نوبت کتاب
⏺ کتابخانه جامعهشناسی شرقی
⏺ فرصتی برای مطالعه هرچه بیشتر
📚 تشیع و قدرت در ایران - جلد چهارم
(از فدائیان اسلام تا انقلاب اسلامی)
✍️ دکتر بهزاد کشاورزی
#کتابخانه
لینک دریافت جلد اول
لینک دریافت جلد دوم
لینک دریافت جلد سوم
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 @OrientalSociology
⚛️ @OrientalSocialThinkers
🌐 www.orientalsociology.ir
🌓 آشنایی با ایسمها 6️⃣5️⃣
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺ تاریخگرایی (هیستوریسم) Historicism
این نظریه که تا حدودی توسط فیلسوف آلمانی گئورگ هگل (1770-1831) ارائه شد، پدیدههای اجتماعی را پیامد تاریخ میداند و از این جهت آنها را تنها با درک رویدادها، شرایط و زمینههای تاریخی- از جمله گرایش به کنشهای انسانی برای واکنش به هر آنچه که قبلا رخ داده است (همانند «تز، آنتیتز و سنتز» مارکسیسم) قابل درک میداند. این نظریه در تضاد با نظریهی تقلیلگرایانه است که به تأثیر اصول بنیادی [پدیدهها در درک آنها] قائل است.
#ایسمها
(برای مشاهده و مطالعهی بخشهای قبلی و آشنایی با ایسمهای بیشتر از این لینک استفاده کنید)
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 فلسفهی تاریخ هگل 🎬
#Hegel
#Philosophy_of_History
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 لزوما موافق رفتار حاضران در سالن با پروفسور سمیعی جزو برترین جراحان مغز و اعصاب جهان نیستم اما این یعنی در حال حاضر مسألهی اول ایران بویژه بعد از جریانات 1401 "یا با مردم یا در برابر مردم" شده است و این مشخصا در مواجهه با رویکرد دیرینهی "یا با من یا هیچکس دیگر" حکومت بوده و است که به این شکل معنی و مفهوم و مصداق یافته است.
#پروفسور_سمیعی
#با_مردم
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 @OrientalSociology
⚛️ @OrientalSocialThinkers
🌐 www.orientalsociology.ir
🌓 در آستانۀ انتخابات مجلس و انتخاب انتخابشدگانی دیگریم! اساسا بر اصل انتخابِ انتخاب ایرادی نیست، بهرحال باید معیارهایی داشت و بر اساس آن صافیهایی کاشت تا هر حقیری بدینسادگی بخود اجازه ندهد به جایگاه شامخ وکالت ملت چشم دوزد و احیانا هوا و هوسی در آن بپرورد اما مهمست اینکه این معیارها چه باشند و متوجه منافع که باشند و از سوی که اعمال شوند. بدیهیست اگر ریش و قیچی دست حکومت باشد هرگز بهر که بخواهد بیاید و در دفاع از حق ملت در برابرش شاخ شود امکان حضور نخواهد داد. بیجهت نیست در حوادث 1401 از سنگ صدا درآمد از مجلس نه! بلکه برعکس حضرات در صحن تحصن کردند و در حمایت از حکومت شعارها دادند و رسما خواستار اعدام معترضان و حبس 15-10 سال منتقدان شدند! اینها واقعا نمایندۀ مردماند؟! اما اگر که مردم خود نمایندۀ خود را بر اساس منافع و معیارهای خود انتخاب کنند و با رأی قاطع به مجلس بفرستند مجلس مردمی بر حق محقق و روابط ملت و حکومت به اعتدال خواهد گرایید. این مهم مستلزم وجود تشکلات مردمی و هستههای تصمیمساز در متن و بطن مردم است؛ بدون تشکلات مردمی مردمسالاری تا ابد سرابی بیش نخواهد بود! بیمایه فطیر است!
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 نوبت کتاب
⏺ کتابخانه جامعهشناسی شرقی
⏺ فرصتی برای مطالعه هرچه بیشتر
📚 تشیع و قدرت در ایران - جلد سوم
✍️ دکتر بهزاد کشاورزی
#کتابخانه
لینک دریافت جلد اول
لینک دریافت جلد دوم
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 @OrientalSociology
⚛️ @OrientalSocialThinkers
🌐 www.orientalsociology.ir
🌓 آشنایی با ایسمها 5️⃣5️⃣
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺ لذتگرایی (هدونیسم) Hedonism
هدونیسم یعنی تعقیب لذت و تمرین خودخواهی و خودارضایی؛ یک چنین رویهای اگرچه بیتردید تجربهای به قدمت بشریت دارد با اینحال خود این اصطلاح (از واژهی یونانی hedone به معنای لذت) در اواسط قرن نوزدهم ابداع شد. هدونیستها (لذتگرایان) در دوران مدرن اغلب به عنوان جویندگان خودخواه لذتهای جسمانی برای خویش شناخته میشوند اما در یونان باستان مفهوم لذتگرایی بیشتر با آرامش و شادی فکری همراه بود تا لذتهای جسمانی؛ به استثناء آریستیپوس1 که مشخصا برای شهوانیت ارجحیت قائل بود باقی بویژه اپیکور2 بر این باور بودند که آرامش از خرد و فضیلت ناشی میشود.
1. Aristippus (435-356BC)
2. Epicurus (341–270BC)
⏺ توضیحات مترجم:
در مورد آریستیپوس حق است این توضیح را اضافه کنم که او هرگز مبلغ لذتگرایی بی قید و بند شبیه آنچه که امروزه روز رایج است نبود بلکه مشخصا قید و بندهایی بر آن داشت. اصل بنیادی فلسفهی او این باور او بود که لذت تنها خیر ممکن است و باقی هرچه که هست نسیه است با این حال بلافاصله میافزود که حتما باید مراقب بود در این راه هیچ آسیبی به کسی نرسد و مدام هشدار میداد که لذتگرایی ضرورتا باید با "خویشتنداری اخلاقی" تعدیل شود. بر این اساس است که فلسفهی او به "لذتگرایی اخلاقی ethical hedonism" معروف است. جملهی معروف او این بود که "من مالکام نه مملوک! ... بهترین کارها تسلط بر لذتها است نه پرهیز از آنها". آریستیپوس که شاگرد سقراط بود بخاطر این طرزتلقیها شدیدا مورد انتقاد سقراط و افلاطون و باقی پیروان بود.
#ایسمها
(برای مشاهده و مطالعهی بخشهای قبلی و آشنایی با ایسمهای بیشتر از این لینک استفاده کنید)
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 مسائل اجتماعی به بیان کارتونیستها 8️⃣1️⃣
#تحلیل_آزاد
#یک_تصویر_هزار_حرف
#مسائل_اجتماعی_ایران
#کارتونیست
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 @OrientalSociology
⚛️ @OrientalSocialThinkers
🌐 www.orientalsociology.ir
🌓 هانا آرنت و ریشههای توتالیتاریسم 🎬
#Hannah_Arendt
#Totalitarianism
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 نسخهی فارسی آخرین شماره از مجلهی گفتگوی جهانی (13.3) از انجمن بینالمللی جامعهشناسی منتشر شد. این نسخه حاوی گفتگوها و مطالب مختلف را میتوانید مستقیما از لینک زیر دانلود کنید. 👇
https://t.co/mPnIinuyrx
⏺ آدرس صفحهی انجمن بینالمللی جامعهشناسی در ایکس (توئیتر سابق):
ISA Global Dialogue
https://x.com/isagdmag
#گفتگوی_جهانی
#انجمن_بینالمللی_جامعهشناسی
🌓 نوبت کتاب
⏺ کتابخانه جامعهشناسی شرقی
⏺ فرصتی برای مطالعه هرچه بیشتر
📚 تشیع و قدرت در ایران - جلد دوم
✍️ دکتر بهزاد کشاورزی
#کتابخانه
لینک دریافت جلد اول
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 @OrientalSociology
⚛️ @OrientalSocialThinkers
🌐 www.orientalsociology.ir
🌓 آشنایی با ایسمها 4️⃣5️⃣
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺ فمینیسم (زنگرایی) Fascism
فمینیسم جنبشی که معتقد است زنان باید در همهی عرصههای زندگی از حقوقی برابر با مردان برخوردار باشند. سابقهی این جنبش دستکم به قرن هجدهم بازمیگردد، مثلاً به نوشتههای مری ولستونکرافت، با اینحال در آغاز قرن 19 و 20 و با مبارزات زنان برای حق رأی برجسته شد؛ نخستین بار زنان نیوزیلند در سال 1893 و بعد زنان بریتانیا در سال 1918 و زنان آمریکا در سال 1919 حق رأی بهدست آوردند؛ زنان فرانسه تا سال 1944 از حق رأی برخوردار نبودند. اگرچه سیمون دوبووار در سال 1949 کتاب تأثیرگذار خود "جنس دوم" را نوشت اما فمینیسم به معنای مدرناش اساسا تحولیست که از دههی 1960 آغاز شد- زمانی که اصطلاح "رهایی زنان" در آمریکا ابداع شد و نویسندگان فمینیستی همچون بتی فریدن، آنجلا دیویس و گلوریا استاینم پا به عرصه گذاشتند. در قرن 21م فمینیسم به لحاظ تئوریک تا حد زیادی به اهداف خود در جهان توسعهیافته دست یافته است- به ویژه در قانونگذاری؛ با اینحال در عمل، زنان در مجموع هنوز کمتر از مردان درآمد دارند و کمتر در مناصب و مراتب بالاتر حضور دارند. در برخی از کشورهای در حال توسعه مانند افغانستان و پاکستان هم اینگونه به نظر میرسد که شرایط برای زنان بسی بدتر شده است.
1. MaryWollstonecraft (1759–97)
2. Simone de Beauvoir (1908–86)
3. Betty Friedan (1921–2006)
#ایسمها
(برای مشاهده و مطالعهی بخشهای قبلی و آشنایی با ایسمهای بیشتر از این لینک استفاده کنید)
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)