"بررسی مسائل اجتماعی ایران" ✍️ حسین شیران؛ دکترای جامعهشناسی: 🆔 @Hossein_Shiran "به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم" آرزو و آرمان من: "پاکی و پیشرفت همگانی در بستر جامعهای امن و آگاه"
🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 2️⃣1️⃣
✍️ حسین شیران
ذکر یک نکتهی مهم در باب موضوع و در واقع مسألهی اصلی این بحث یعنی "تکثر ایدئولوژیها" ضروریست و آن اینکه جستجوی راهی برای رهایی از این وضع در نهایت متضمن و متصور حذف ایدئولوژیها نخواهد و نتواند بود چه یک چنین کاری بواقع نه ممکن است و نه حتی مفید؛ ایدئولوژی نه بمعنای لغویاش "ایدهشناسی" بلکه بمعنای معمولاش "ایده و یا معرفت معطوف به عمل" فارغ از هر عنوانی که بگیرد همواره همراه حیات اجتماعی بشر بوده و همچنان خواهد بود؛ تا انسان هست ایده هست- حتی اگر این از عهدهی تعداد اندکی برآید، و تا ایده هست ایدئولوژی هم خواهد بود- حتی اگر یک از هزار ایدهها به این مقام و موقعیت برسند.
بر این اساس لزوما نه بر حذف ناممکن ایدئولوژی از جامعه و جهان بلکه همچون هر چیز دیگری نظرا و عملا بر حل ممکن مسائل و مشکلات اجتماعی ناشی از آن باید متمرکز شد. در این راستا ما اساسا در دو وجه با ایدئولوژی مسأله و مشکل داریم: 1) تعدد و تکثر آنها در مقام نظر و 2) تعصب و تحکم آنها در مقام عمل؛ اولی یک "مسألهی معرفتی" ناشی از تفرد و تفاوت احساسات و ادراکات و برداشتها از کلیت یک امر است که طبیعتا باعث "تفرق" در شناخت آن میگردد و دومی یک مسألهی سیاسی ناشی از تفوق و قدرت گرفتن ایدئولوژیهاست که غریزتا باعث تسلط و "تفرعن" یک ایدئولوژی بر سایر ایدئولوژیها میگردد.
راهکار حال حاضر بشریت برای ایندو مسأله، "پلورالیسم" در جهات مختلفاش بوده و است- یعنی پذیرش تعددها و تکثرهای موجود در ارتباط با هر چیزی؛ وقتی ما را بدوا گریزی از خیزش و رویش ادراکات و برداشتهای متفاوت و متفرق از یک موضوع نیست، و بعد وقتی هر فرقهای سخت بر حقانیت و تفسیر خاص خود از موضوع پافشاری میکند و نه فقط هیچ کوتاه نمیآید بلکه حتی حاضر است در راه آن جان و مال و مملکت خویش را به خطر بیندازد و به جنگ با باقی فرقهها برخیزد چه بهتر که به اصل کثرت قائل باشیم و "حقیقت و رهایی و رستگاری" را منحصر به یک فرقهی خاص ندانیم؛ همه را محق و مجاز شماریم و بگذاریم همه در کنار هم باشند.
اتخاذ یک چنین رویه و روندی در ارتباط با مسألهی اول به "پلورالیسم نظری یا معرفتی" میانجامد و در مورد مسألهی دوم به "پلورالیسم سیاسی"- به این معنی که به هیچ فرقه و فکری نباید تا بدانحد قدرت داد که بر باقی فرقهها و فکرها فائق آید و هر آنچه خود صلاح میداند را بر دیگران تحمیل کند و در جوانب گوناگون حق انتخاب و حیات را از آنها بگیرد؛ این همان "انحصارگرایی Exclusivism" و ایدئولوژیک شدن جامعه و جهان است که پلورالیسم از در مقابل آن درآمده است تا بدینوسیله ریشههای تفرقه و تضاد و تقابل در نزد بنیبشر را بخشکاند. اما آیا پلورالیسم در کار خود یعنی خلق جامعه و جهان پلورالستیک موفق بوده است؟ ...
(باقی در بخش بعد)
#راهی_برای_رهایی
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
درخواست همیاری برای حقوق بشر
با سلام خدمت دوستان و فرهیختگان عزیز
بارها با این پرسش مواجه شده ایم که برای گذار از وضع موجود چه باید کرد. پاسخی که میتوان به این پرسش داد این است که برای اصلاح خطاها و رفع پلیدیها و تحقق ارزشهای اخلاقی و دموکراتیک، یا مبارزه کنید و یا لااقل از مبارزان تحولخواه حمایت نمایید. یکی از روشهای حفظ انسجام و اتحاد و تعمیق همبستگی، حمایت همه جانبه از کسانی است که در مسیر اصلاح و تحولخواهی، از طرف قدرتمندان حاکم، آسیب میبینند. بدون تردید، زندانیان عزیز سیاسی و عقیدتی، بر هر گروهی مقدم اند. زندانیان سیاسی، اغلب بابت اقداماتی در اسارتاند که در جوامع آزاد و دموکراتیک جهان، نه تنها جرم شمرده نمیشود بلکه گاه مصداق بارز حقوق بشر است.
مهمترین رنج عموم زندانیان سیاسی، معیشت و کسب درآمد و پرداخت هزینههای زندگی خود و اعضای خانواده است. دوستانی که مایلاند سهم خود را در همبستگی ملی و در راه اصلاح و تحول به سوی ارزشهای دموکراتیک ایفا کنند میتوانند از طریق همیاری مالی، در این مسیر مشارکت نمایند.
یکی از این عزیزان فرهیخته، خانم خبرنگاری هستند که بابت مطالب اعتراضی در فضای مجازی و برداشتن روسری به نشانه اعتراض به حبس محکوم شده اند و اخیرا برای تحمل حبس به زندان انتقال یافتند. دوستان عزیزی که با هر مبلغی در حد توان، مایل به همیاری مالی برای حمایت از این خانم هستند لطفا به اینجانب پیام خصوصی بدهند.
امید میرود تا پایان یافتن وضعیت کنونی، این گونه مشارکتها برای همه فعالان مدنی و آسیبدیدگان، ادامه یابد.
با سپاس از شما
هادی حکیم شفایی
@HadiHakimshafaei
آدرس تلگرام جهت ارتباط و همیاری
💥نقدی بر روایت آتئیسم از خداباوری، دینداری و خشونت!
هادی حکیم شفایی
✍ خداباوری در جوامع بشری میتواند علل گوناگونی داشته باشد؛ علل روانشناختی، جامعه شناختی و وجودشناختی. دانش روانشناسی به مساله احساس ناامنی و مساله ابهام میپردازد و نشان میدهد که هر چه انسان، بیشتر احساس ناامنی کند و یا نتواند از پدیدههای اطراف خویش رفع ابهام کند گرایش بیشتری به خداباوری پیدا میکند. جامعه شناسی از مساله هویت سخن میگوید و بیان میدارد که خداباوری، بخصوص در قالب دین و آیین، نیاز هویتی انسان دیندار را برطرف میسازد. با این حال این دو دانش، نمیتوانند از وجود یا فقدان خدا سخن بگویند چرا که وجود یا فقدان خدا، بالذات یک امر وجودشناختی است و این دو دانش صرفاً به تبیین تمایلات میپردازند.
یکی از ادله آتئیستها علیه خداباوری این است که تاریخ خداباوری و دینداری، سراسر خشونت و خونریزی بوده است لذا باور به خدا و دینداری، باوری مضرّ و ویرانگر است که باید از آن پرهیز شود. در این ادعا دو خطای فاحش وجود دارد. اول اینکه تاریخ خداناباوری و دینپرهیزی، تاریخ بسیار جدیدی است در صورتی که قدمت خداباوری و دینداری به هزاران سال قبل بازمیگردد. از دورانی که نشانههای پرستش بر دیوارههای غارها و سنگها نقش بسته تاکنون، هزاران سال میگذرد درحالی که خداناباوری و دینپرهیزی به عنوان یک گرایش چشمگیر، عمدتاً از عصر روشنگری آغاز شده است. کهن بودن تاریخ دینداری و کوتاه و متاخر بودن تاریخ خداناباوری، موجب شده است که خشونتها و جنگهای مذهبی تاریخ، بیشتر به چشم آید. در همین دوره طولانی خداباوری و دینداری، آرامش معنوی، اتحاد میان اقوام و قبایل حول محور دین، اخلاق دینمحور و عدالت خواهی (عدالت در مفهوم دوران کهن) نیز وجود داشته است اما اندیشههای حقوق بشری پسامدرن ما موجب شده است که تاریخ پیشامدرن را سراسر خشونت مذهبی کور بپنداریم. در واقع، آتئیستها با عینک پسامدرن به تاریخ پیشامدرن دین مینگرند!
خطای دوم این است که آتئیستها به گونهای از خشونت در تاریخ دین سخن میگویند که گویی تاریخ بیدینی از خشونت عاری بوده است! خشونتهای عظیم روی داده پس از عصر روشنگری و در قرن بیستم از جمله توسط نازیسم و بانیان حکومتهای کمونیستی و فاشیستی غربی و سرکوب بومیان آمریکا و کانادا و تهاجمات دولت روسیه به اوکراین و سایر کشورها و سرکوب خونین مسلمانان در چین و روسیه، از جنس خشونتهای سکولار بوده است و نه به نام خدا و دین.
ما اکنون در عصر پسامدرن به سر میبریم که خداناباوری و دینپرهیزی در بسیاری از جوامع شرقی و غربی، به عنوان یک گرایش قابل توجه، حضور دارد. در جوامع لیبرال غربی اگرچه در داخل مرزها از شدت خشونتها کاسته شده و موازین حقوق بشر به نحو حداکثری اجرا میگردد اما برخی از دولتهای همین جوامع در عملیاتهای نظامی خود به سایر نقاط جهان، همچنان خشونت ورزی میکنند. به نظر میرسد خشونتورزی برای تحقق، نیازی به اندیشه خداباوری و دین ندارد و رویداد آن هم در جوامع دینی و غیردینی و توسط خداباوران و خداناباوران، امکانپذیر است. به نظر میرسد خشونت بالذات یک مساله روانشناختی است که گاه به نام خدا و دین و گاه به نام دفاع و امنیت ملی و گاه به نام دموکراسی و آزادی صورت میپذیرد. مساله روانشناختی، تنها به شیوه روانشناختی قابل درمان و کاهش در جوامع بشری است و نه به صرف نفی و حذف خداوند و دین از زندگی بشر.
/channel/ReligionPhilosophyHumanRights
#آتئیسم
#خداباوری
#خشونت
#سکولاریسم
#عصر_روشنگری
#تاریخ_دین
🌓 باری همین عادیشدنهایتان را عادی گرفتیم روزگارمان شد این! عادیشدن عادیشدن آورد اینگونه رسیدیم ته خط؛ خودروی ویژه گرفتنتان عادی بود خط ویژه برایش گرفتنتان هم عادی شد، خط ویژه گرفتن که عادی شد سرعت گرفتنتان عادی شد، سرعت گرفتنتان که عادی شد زیر گرفتنتان عادی شد، زیر گرفتنتان که عادی شد بیتفاوت بودنتان عادی شد در نهایت شدید همینکه حالا هستید- شکمسیران سرسپردهٔ ازخودبیگانهای که اسما نمایندهٔ مردماید و رسما بحالشان بیتفاوتاید! بیکاری و بیپولی و بیماری و بیپناهی و حتی بیزاریشان برایتان شده عادی! دستهدسته بگیرند ببرند بزنند حتی بکشند هم، از سنگ صدا خیزد از شماها نه! ککتان نمیگزد هیچ، یک سیلی هم از شما نثارشان! آری، سر قدرت بسلامت، مردم کیلویی چند! شکرانهٔ این خوشخدمتی مناصب و منابع مملکت زیر پایتان، بگیرید بریزید بپاشید که دور دور شماست اما حواستان باشد موریانهٔ عادیشدن در نزد مردم هم اصول و اساس و ارزشهایی که شما بدان حاکم گشتید را خورده و علقات و عرقات را از بین برده است و برای یک جامعه هیچ چیز بدتر از این نیست که ارتباط میان ملت و حکومتاش به تار مویی بند باشد!
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 دوری در دنیای آمار 5️⃣
⏺ شاخص امید به زندگی در کشورهای جهان
هنگکنگ با 85.49 سال در صدر فهرست، ماکائو با 85.4 در رتبهی دوم و ژاپن با 84.45 سال در رتبهی سوم قرار دارد. در این میان ایران با 73.88 سال در رتبهی 76 جهان قرار دارد. کمترین امید به زندگی هم متعلق به کشور چاد با 52.53 سال است.
#دنیای_آمار
#امید_به_زندگی
#World_of_Statistics
#Life_Expectancy
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 آشنایی با ایسمها 3️⃣5️⃣
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺ Fascism
⏺ فاشیسم
فاشیسم یک نظام حکومتی اقتدارگراست؛ مشخصهی بارزش ملیگرایی (ناسیونالیسم) است؛ این کلمه از fasces کلمهی لاتینی بمعنا و مفهوم "دستهبندی" گرفته شده است- در روم باستان دستهای از چوبها و تیغهی تبر بیرونزده از آن داشتند [تبرپوش] که نماد و نشان "قدرت جمعی" بود. این کلمه اولین بار در ایتالیا برای رژیم دیکتاتوری بنیتو موسولینی (1883-1945) از سال 1922 تا 1943 و بعد بمثابهی یک ایدئولوژی در دههی 1930 و بعد برای رژیم دیکتاتوری فرانکو در اسپانیا و هیتلر در آلمان استفاده شد.
از نظر اقتصادی، فاشیسم هم با مارکسیسم- با آن جنگ طبقاتیاش، و هم کاپیتالیسم فردی مخالفت داشت و در عوض از آنچه موسولینی آن را «دولتشرکت | دولت شراکتی»- با کنترل دولت و یا دستکم کارتلهای تجاری بر اقتصاد میخواند حمایت میکرد و از نظر سیاسی بر تجلیل و تعالی ملت و خلوص نژادی میکوشید: "یک ملت باید قوی باشد تا در رقابت با نژادهای دیگر بتواند زنده بماند". پس از وحشتهای حاصل از جنگ جهانی دوم، این اصطلاح اکنون همواره تحقیرآمیز تلقی میشود و اغلب برای دولتهای راستگرا در آمریکای لاتین (مثلاً شیلی در زمان ژنرال پینوشه) و جنبشهای ملیگرای افراطی و ضدمهاجر در اروپا بکار میرود.
#ایسمها
(برای مشاهده و مطالعهی بخشهای قبلی و آشنایی با ایسمهای بیشتر از این لینک استفاده کنید)
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 مسائل اجتماعی به بیان کارتونیستها 7⃣1️⃣
#تحلیل_آزاد
#یک_تصویر_هزار_حرف
#مسائل_اجتماعی_ایران
#محمد_قبادلو
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 @OrientalSociology
⚛️ @OrientalSocialThinkers
🌐 www.orientalsociology.ir
🌓 ژان روستان زیستشناس فرانسوی میگوید: اگر یک نفر را بکشی قاتل هستی، اگر میلیونها نفر را بکشی فاتح هستی و اگر همه را بکشی تو یک خدا هستی! [دنیای عجیبیست!]
#نقل_قولها
#Quotations
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 نوبت کتاب
⏺ کتابخانه جامعهشناسی شرقی
⏺ فرصتی برای مطالعه هرچه بیشتر
📚 سیر فرهنگ و تاریخ تعلیم و تربیت در ایران و اروپا
✍️ مرتضی راوندی
یکی از اساسیترین ارکان جامعه فرهنگ عمومی و نحوهی تعلیم و تربیت افراد آن جامعه است که آن نیز رابطهای گسستناپذیر با اوضاع اجتماعی و اقتصادی کشور، رژیم حکومتی و حدود مداخلهی مردم در انتخاب و برگزیدن زمامداران دارد. ... سیر فرهنگ ایران تا حملهی مغول سیری کمابیش تکاملی و امیدبخش است ولی پس از حملهی مغول کلیهی مبانی فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اخلاقی جامعه درهم ریخت و قتل و غارتها و تخریب سازمانهای اقتصادی و فرهنگی چنان مهیب و بنیانکن بود که آثار شوم آن تا قرنها باقی ماند. ... (از مقدمه)
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 @OrientalSociology
⚛️ @OrientalSocialThinkers
🌐 www.orientalsociology.ir
🌓 میممیمها 5️⃣
بدون متن، به روایت تصویر!
#مسائل_اجتماعی_ایران
#مدیران_مافیایی
#مافیای_بانکی
#سازمان_بازرسی_کشور
1️⃣ بخش اول
2️⃣ بخش دوم
3️⃣ بخش سوم
4️⃣ بخش چهارم
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 آشنایی با ایسمها 2️⃣5️⃣
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺ Existentialism
⏺ وجودگرایی، هستیگرایی (اگزیستانسیالیسم)
رویکردی فلسفی که در آن افراد بهعنوان عاملان آزاد در نظر گرفته میشوند و رشد و توسعهی خود را از طریق اِعمال اراده تعیین میکنند. اگزیستانسیالیسم با آثار کییرکگارد و نیچه در قرن نوزدهم آغاز شد، اما این اصطلاح احتمالاً توسط یک فیلسوف فرانسوی به نام گابریل مارسل (1973-1889) در سال 1943 ابداع شد. این رویکرد بیشترین ارتباط را با فیلسوفان فرانسوی قرن بیستم همچون ژان پل سارتر (1905-1980) و آلبر کامو (1913-1960) دارد. سارتر کتاب "هستی و نیستی" را در سال 1943 منتشر کرد و کامو کتاب "افسانه سیزیف" را در سال 1942، و در آن بیهودگی وجود را به تصویر کشید. اساس اگزیستانسیالیسم بر این مفهوم است که وجود مقدم بر ماهیت است، به این معنی که زندگی واقعی یک فرد آن چیزیست که ماهیت او را تشکیل میدهد و نه ماهیت از پیش تعیین شده که انسان بودن او را تعریف میکند. اگزیستانسیالیسم تمایل دارد وجود ارزشهای عینی را انکار کند در عوض بر آزادی و تجربهی فرد تأکید دارد.
#ایسمها
(برای مشاهده و مطالعهی بخشهای قبلی و آشنایی با ایسمهای بیشتر از این لینک استفاده کنید)
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 مسائل اجتماعی از سراسر جهان 5⃣
جامعهی بی مسأله وجود ندارد؛ کم و زیادی و کم و کیف مواجهه با مسائل اجتماعی است که جوامع مختلف را متفاوت از هم میسازد.
#مسائل_اجتماعی_جهان
#آلمان
#افزایش_مالیات
#اعتصاب_کشاورزان
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 آمیختگی افهام با اوهام کمابیش در ارتباط با هر حقیقتی رخ میدهد- حال هرچه حقیقت بزرگتر و از دیده پنهانتر و از دسترس دورتر، نسبت اوهام به افهاماش بیشتر! افهام حاصل عقل است و اوهام حاصل خیال؛ عقل را یارای رقابت با خیال نبوده و نیست بیجهت نیست این همه مذهب با این حجم از اوهام در راه شناخت خدا پدید آمده است! باری، در اوهامپروری هیچ چیز به گرد پای مذاهب نمیرسد برای همین است دنیا در هر کجا بیشتر مشغول خدابازیست تا خداشناسی!
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 6️⃣
✍️ حسین شیران
پیش از ورود به بحث راهکار و راهبردی برای کاهش و زدایش اوهام از افهام در ایدئولوژیها ذکر یک نکته ضروریست و آن اینکه همیشه اینطور نیست احساس و ادراکی- هرچند بصورت جزئی- از واقعیت امر صورت گرفته و افهامی بمعنای واقعی کلمه شکل گرفته باشد؛ در بسیاری از موارد اساسا افهامی در کار نیست و حاصل همه اوهام است- حال یا هیچ احساس و ادراکی از واقعیت امر صورت نگرفته و خوابی و خیالی به عمد یا به سهو پایه و اساس فهمی (وهمی) واقع شده و یا اینکه بجای احساس و ادراک و افهام واقعیت، احساس و ادراک و فهمی از پیش تعیین شده بر آن تحمیل شده است.
بدیهی است هیچ ادراککنندهای با دست و بالی خالی به احساس و ادراک نمیپردازد بلکه به پشتوانهی دربرداشتههایی چون روحیات و ذهنیات و خلقیات و علایق و سلایق و ملیت و قومیت و دین و مذهب و فرهنگ خود عمل میکند و تحققا تفاوت در هر کدام از این دربرداشتههاست که به تفاوت در برداشتها و پنداشتها میانجامد، در این میان ویژگیهای ادراکشونده و نیز ویژگیهای فضا و زمینه و زمان ادراک هم، همانطورکه پیش از این گفتیم، هر کدام بنوبهی خود بر خروجی کار تأثیر دارند. از تأثیر پندارها بر گفتارها و کردارها هم که همه آگاهایم.
یکی از آشناها میگفت: اوایل انقلاب یکی از شبهای ماه رمضان در مسجد روستا نشسته بودیم و روحانی مسجد با حرارت از امام زمان حرف میزد و از کموکیف غیبت و رؤیت و اسب سفید امام میگفت که ناگهان یکی که دم پنجرهی مسجد نشسته بود فریاد زد: امام زمان! امام زمان با اسب سفیدش رد شد! همه با هیجان بیرون دویدیم دیدیم راست میگوید! سریع با چند اسب در پیاش تاختیم و خارج ده به او رسیدیم؛ تا ما را دید ایستاد، ما هم ایستادیم، برگشت نزد ما و گفت: چه شده؟ چرا افتادین دنبال من؟! دیدیم نه امام زمان بلکه یکی از ساکنان ده مجاور است! ...
و بعد شاید شنیده باشید همین چند سال پیش در شهرک قدس تهران تصویری بر روی دیوار خانهای نقش بست که اساسا ناشی از نشت آب از ناودانی شکسته بود (تصویر پیوستی) با اینحال اهالی محل آن را سایهی امام زمان تلقی کرده و برای تبرک و توسل به آنجا هجوم آوردند. بدیهیست اگر فردی هیچ ذهنیتی نسبت به امام زمان نداشت هرگز هیچ سایه و سواری را به ایشان نسبت نمیداد. در آغاز گفتیم طبق حکایت پیل مولوی ما پدیدارشناسانه بدون داوری ارزشی بر اساس تجارب زیستی افراد به نحوهی شکلگیری ادراکات و ایدهها و ایدئولوژیها میپردازیم. اساسا عدم کنترل مؤثر یک چنین تأثیر و تأثراتیست که راه ایدئولوژی را از علم جدا میکند.
(باقی در بخش بعد)
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 جهان امروز به روایت کارتونیستهای اکونومیست
#تحلیل_آزاد
#یک_تصویر_هزار_حرف
#مسائل_جهانی
#اکونومیست
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 @OrientalSociology
⚛️ @OrientalSocialThinkers
🌐 www.orientalsociology.ir
🌓 لیبرالیسم به زبان ساده 🎬
#Liberalism
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 نوبت کتاب
⏺ کتابخانه جامعهشناسی شرقی
⏺ فرصتی برای مطالعه هرچه بیشتر
📚 تشیع و قدرت در ایران - جلد اول
✍️ دکتر بهزاد کشاورزی
#کتابخانه
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 @OrientalSociology
⚛️ @OrientalSocialThinkers
🌐 www.orientalsociology.ir
🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 1️⃣1️⃣
✍️ حسین شیران
پستمدرنیسم، همانطورکه از عنواناش برمیآید، حکایت از موضع و منظری معطوف به جامعه و جهان پس از حدوث تغییرات و تحولات ناشی از مدرنیسم و مدرنیته دارد و در واقع واکنشی انتقادی نسبت به دستآویزها و دستآوردهای ایندو در قرون اخیر است؛ به بیان نمادین شِکوه و شکایت و عتاب و خطاب یک فرزند نوبالغ نوپا به یک "پدر پیر انقلابی"ست که کو کجاست آن وعدهها و شعارهای پرطمطراق جهانگیر که میدادی؟! چه شد کجا رفت آن عدالت اجتماعی، آن آزادی و برابری، آن رونق و رفاه، آن خوشحالی و خوشبختی که قرار بود برای جهان و جهانیان به ارمغان بیاوری؟! ...
کو کجاست آن روشنایی عالمتاب خورشید خردگرایی و روشنگریات؟! چرا همچنان جهان غرق تاریکیهای هولناک است؟! توحش هست، تهاجم هست، تصرف هست! مگر جنگ و جدال و قتل و غارت ویژگی خاص جهان پیشامدرن و روح نظامیگریاش نبود؟! پس اینهمه جنگ در جهان صنعتی و مدرن و فوقمدرن از چیست؟! اینهمه استبداد و استضعاف و استعمار و استثمار از کیست؟! مگر سخن از جهان واحد و جهانیشدن و وحدت و یکدلی و یکپارچگی نوع بشر نبود؟! این هسته و پیرامون و حاکم و محکوم و ظالم و مظلوم و زندانی و زندانبان و غرب و شرق و مرد و زن و سفید و سیاه و ناهمجنس و همجنس و خلاصه انسان و ناانسانات چیست؟! ...
باری، مبتنی بر پدیداری و پایداری یک چنین پدیدههاییست که پستمدرنیسم دیگر باور خود به هر اصل و اساس و آرمانی که نوید انقلابی دهد و هر انقلاب و انقلابیای که نوید تغییر و تحول و توسعه و پیشرفت دهد را از دست داده و به همه به دیدهی تردید بلکه تهدید مینگرد. او اکنون ایمان را در بیایمانی و آسایش را در عصیان میجوید و بر این اساس هر آنچه پایه و مایهی کار و بار پدر (مدرنیسم) بود و است را بیارزش و بیاعتبار میسازد: اگر پدر- پدری که همچنان هست و نفس میکشد، طالب تفکر عقلانی بود او تمایلاش به تفکر غیرعقلانیست؛ اگر پدر علمگرا بود او ضدعلم است؛ اگر پدر فردگرا بود او چندفرهنگگراست؛
اگر پدر دنبال حقیقت بود او در پی کنایت است؛ اگر پدر دربهدر دنبال قطعیت میگشت او دلبستهی نسبیت است؛ اگر پدر امیدوار بود او غرق شک و تردید است؛ اگر پدر در پی پایداری بود او همه چیز را ناپایدار میداند؛ اگر پدر زندگی را هدفمند میدانست او پوچ و بیمعنیاش میانگارد؛ اگر پدر سادگی و ظرافت را ترجیح میدهد او به پیچیدگی و تنوع توجه میکند؛ اگر پدر پی ارزشهای جهانی بود او به ارزشهای محلی گرایش دارد؛ اگر پدر روایتهای کلان میساخت او خردهروایتها را میستاید و مهمتر از همه اگر پدر پی وحدت بود او به کثرت نظر دارد؛ و ...
حال با این حساب و با این حال و هوا و زمینه و ذهنیتی که کمابیش بر گوشه و کنار جهان حاکم است چگونه میتوان راهی برای رهایی از تکثر ایدئولوژیهای حاکم بر جهان و جوامع بشری- موضوع و مسألهی اصلی این بحث، جستجو کرد؟ ...
(باقی در بخش بعد)
#راهی_برای_رهایی
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 چرا گمان میکنیم نمیتوانیم؟
✍️ هادی حکیم شفایی
آنچه در یک جامعه موجب گسترش سوءرفتارهای اجتماعی ایجاد و تقویت تمامیتخواهی نظام سیاسی میگردد 'سندرم کمالگرایی اجتماعی' است. کمالگرایی اجتماعی به این معناست که فرد میپندارد که در اغلب امور، کاری از دست او برنمیآید! این پندار که چون قدرت و اختیاری ندارد پس کاری از دست او برنمیآید سرآغاز تمام فجایع اجتماعی و سیاسی است. انسان مبتلا به این سندرم روانشناختی اجتماعی به گونهای میاندیشد که گویی او به تنهایی میبایست جلوی معضلات اجتماعی و سیاسی را بگیرد پس چون قدرت انجام آن را ندارد ترجیح میدهد نسبت به آن بیتفاوت باشد یا آن دغدغهها را در درون خویش سرکوب نماید.
'از دست ما کاری برنمیآید' یا 'یک دست صدا ندارد' گزارههای رایجی است که در جوامع آسیبدیده، بیمار و یا مبتلا به توتالیتاریسم، از زبان مردم شنیده میشود. کمالگرایی اجتماعی، اختلال روانی-شناختی است که به انسان، دیدگاهی صفر و صدی میبخشد: اگر نمیتوانم جلوی فاجعه را به تنهایی بگیرم پس ترجیح میدهم فاجعه را نبینم!
راه درمان این اختلال روانشناختی اجتماعی، درک اهمیت تصمیم و مسئولیت فردی است. آنگاه که دغدغههای اجتماعی به 'وجدان اخلاقی فردی ما' وارد شوند، دیگر فرد به این نمیاندیشد که میبایست مشکل اجتماعی را به تنهایی حل کند؛ اگر دردهای اجتماعی وارد وجدان اخلاقی فردی ما شوند، دیگر نخواهیم گفت که دیگران چنین و چناناند بلکه در اندیشه این خواهیم بود که سهم فردی خود را برای کمک به حل مشکل ادا کنیم. اهمیت تصمیم فردی در اصلاح جامعه و سیاست، آموزهای است که در تربیت خانوادگی و آموزش و پرورش ما غایب است. از این منظر، آنچه اهمیت و اصالت مییابد نتیجه فوری و نهایی نیست بلکه 'رسالت و وظیفه اخلاقی' است و سهم کوچک فرد در مسیر تغییر.
علت اصلی وجود زباله در سطح شهر و پرتاب زباله در سطح خیابان این نیست که اکثریت مردم این کار را درست میپندارند. علت اصلی ترافیک شهری این نیست که اکثریت مردم موافق استفادهی روزانه از خودرو بصورت تک سرنشین هستند. علت اینکه همچنان مجازات اعدام انجام میگیرد این نیست که اکثریت، حامی آن هستند بلکه علت روانشناختی آن این است که اغلب مردم گمان میکنند به تنهایی کاری از دستشان ساخته نیست. پس ترجیح میدهند همچون دیگران عمل کنند و نسبت به معضل اجتماعی، بیحس باشند!
به همین صورت، تنها علتِ شکلگیری و تقویت تمامیتخواهی سیاسی، مردم حامی ایدئولوژی تمامیتخواهانهی حکومتها نیستند بلکه گاه اکثریت خاموشی هستند که به "سندرم 'کمالگرایی سیاسی' مبتلا هستند و میپندارند به تنهایی کاری از دست شان برنمیآید. خودآگاهی از سندرم کمالگرایی اجتماعی و وارد ساختن مسائل اجتماعی به حیطه وجدان اخلاقی فردی، مهمترین راه برونرفت از معضلات اجتماعی و فجایع سیاسی است.
#تمامیت_خواهی
#سندرم_کمال_گرایی_اجتماعی
#وجدان_اخلاقی_فردی
#وظیفه_اخلاقی
@HadiHakimshafaei
@ReligionPhilosophyHumanRights
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 برخی از آثار ترجمه و یا گردآوری شده که میتوانید هر کدام را از لینکهای مربوطه دانلود کنید:
📚 فرهنگ فشرده جامعهشناسی - ریچارد شفر - حسین شیران - 1391
/channel/orientalsociology/437
📚 به کدام نظریه اجتماعی گرایش دارید؟ - ترجمهی حسین شیران - 1391
/channel/orientalsociology/49
📚 مرگ جامعهشناسی، آری یا نه؟ (مقالات، سخنرانیها، مصاحبهها و مناظرات) - گردآورده حسین شیران - 1392
/channel/orientalsociology/225
📚 مفاهیم نوین جامعهشناسی - دویل پل جانسون - حسین شیران - 1392
/channel/orientalsociology/438
📚 دزدان سرزمین یا سرزمین دزدان - حسین شیران - 1393
/channel/orientalsociology/149
📚 شش راهبرد تلفیق روشها و تلفیق دادهها در علوم اجتماعی - جنیفر میسون - حسین شیران - 1396
/channel/orientalsociology/4481
📚 نوربرت الیاس و میشل فوکو - دنیس اسمیت - حسین شیران - 1399
/channel/orientalsociology/4187
📚 چیستی نظریه اجتماعی - اوستین هارینگتون - حسین شیران - 1399
/channel/orientalsociology/4132
📚 جامعهشناسی مرفه فربه - مارتین نیکولاوس - حسین شیران - 1400
/channel/orientalsociology/4870
🆔 /channel/Hossein_Shiran
🌓 /channel/orientalsociology
⚛️ /channel/OrientalSocialThinkers
🌐 www.orientalsociology.ir
🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 🔟
✍️ حسین شیران
قرون متمادی جهان زیر سایه و سیطرهی سنگین سنت بود و در آن خیل خردهجهانها در گوشه و کنار جهان هر کدام خردهحقایقیشان را سخت در آغوش گرفته، با دیوارهای ذهنی و عینی ستبری خود را از باقی خردهجهانها و خردهحقایق عالم جدا ساخته، با حداقل ارتباط و حداکثر انزوا میزیستند. با وجود این تمایزگراییها و مرزبندیها ناگزیر اشتراکاتی چند میانشان حاکم بود: اقتصاد و معیشتشان مبتنی بر زمینداری و کشاورزی، سیاست و مدیریت اجتماعیشان در سطح خرد مبتنی بر پدرسالاری، در سطح میان خانسالاری و در سطح کلان پادشاهی، ذهنیتشان مملو از باورهای اسطورهای، ایمانشان عطف فراطبیعت و اخلاقشان لبریز از وظیفه و تکلیف بود. ...
تا اینکه مدرنیته از راه رسید. پیش و بیش از هر چیز تکیهگاهاش را از اسطوره و ایمان به عقل و علم تغییر داد؛ موجودات و مقولات فراطبیعی را به حکم غیرتجربی بودن توهم شمرد و کنار گذاشت و طبیعت را اثباتگرایانه بهر تجربه و تصرف پیش کشید- طبیعتی که تا دیروز تسلیماش بود و حال میخواست به یاری تکنولوژی بر آن فائق آید. بسی صنعت رو کرد و افسار معیشت را به ریش آن بست؛ مدیریت را در قالب ادارات و سازمانها (بوروکراسی) درآورد؛ بقچهی جمعگرایی را جمعتر و بساط فردگرایی را پهنتر کرد؛ مدار اخلاق را از تکلیف به حق کشاند و برای بشر حقوق تعریف کرد؛ سیاست را با اقتصاد پیوند زد و تعقیب و تأمین آزادی و برابری و خوشی و خوشبختی برای بشر را هدف گرفت. ...
با این حجم از تحولات شورانگیز، مدرنیسم ایسمترین ایسمها گشت و با خود پکیج اومانیسم و لیبرالیسم و کاپیتالیسم و ساینتیسم را بیرحمانه بر سر جهان سنت با همه خردهجهانها و خردهحقایقاش آوار ساخت؛ در این میان بزرگترین تهدید و تهاجم برای جهان سنت از سوی "صنعت ارتباطات" بود- همانکه محدودیت مکان و زمان را از میان برداشت و بیاجازه و بیملاحظه تخم ارتباط با هر کجا و هر کس و آگاهی از هر کجا و هر کس را در جهان پراکند؛ در این شرایط دیگر نیاز نبود کسی از دیوار خردهجهانی بالا رود و خبری ببرد یا بیاورد؛ مدرنیته با همه اسباب و اساساش بالا گرفت و از موقعیتی فراز جوامع بسته را با آگاهی پشت آگاهی بمباران کرد.
بمباران آگاهی، ترکها در دیوار تابوها انداخت و بتدریج باعث تخریب و تحلیل آنها و در میان و در معرض نقد و نظر افتادن خردهحقایقشان گشت و این بزرگترین دستاورد مدرنیته بود، چه تابوها که شکست مرزهای خردهجهانها سستتر و محوتر گشت و از ورا و فرایشان در سطحی بالاتر برای نخستین بار مکان و مقولهی جدیدی به اسم "جهان و جهانیشدن" در افق مدرنیته پدیدار شد و بعد اندیشه به جهان بمثابهی یک دهکده و تعیین و ترسیم اصول و اساس جهانی و ارزشها و حقایق جهانشمول برای آن موضوعیت یافت و به این قرار خواهناخواه جهان و "مدیریت جهانی" افتاد دست مدرنیته.
در نهایت مدرنیته هم انقلابی و در واقع بزرگترین انقلابها بود که در جهان حادث شد و همچون هر انقلاب دیگری بهزودی ثابت کرد که نه فقط تمام و کمال توان تحقق ادعاهایش را ندارد بلکه بعضا برخلاف آن ادعاها پیش میرود و اینجا و در اوج بهمپیچیدگی یأس و امید بود که فرزند ناخلفاش "پستمدرنیسم" متولد شد و بیش و پیش از همه دنیا او یقهاش را چسبید!
(باقی در بخش بعد)
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 مسائل اجتماعی از سراسر جهان 6️⃣
جامعهی بی مسأله وجود ندارد؛ کم و زیادی و کم و کیف مواجهه با مسائل اجتماعی است که جوامع مختلف را متفاوت از هم میسازد.
#مسائل_اجتماعی_جهان
#کره_جنوبی (چرا آمار خودکشی بالاست؟)
#خودکشی
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 9️⃣
✍️ حسین شیران
تصور کنید در محوطهای دورتادور دیوار بلند در مقابل تکهسنگی ایستادهاید که اهالی آنجا از بدو کودکی در گوش و هوش شما خواندهاند که این بس مقدس و مقرب و متفاوت از هر سنگ دیگریست که به عالم پیدا شود و شما با این پیشفرض و نیز خیل خرق عادات و کراماتی که مستقیم یا غیرمستقیم از آن تکهسنگ و هکذا محافظان و متولیان و مبلغان آن دیده و یا شنیدهاید سالهای سال به آن به دیدهی احترام نگریسته و چه بسا در طول این سالها نذر و نیازها و سر و سرّهایی هم با آن داشتهاید.
در باب کارکرد چندجانبهی یک چنین خردهحقایقی در خردهاجتماعات بشری شکی و بر سر آن هم بحثی نیست. بدیهیست بدوا قرار و قوام اجتماعات بشری بر وجود حقایق مشترکیست که پایه و مایهی پندارها و گفتارها و کردارهای همسو و همآهنگ گردد و تحققا از این طرق است که "وفاق اجتماعی" و "نظم عمومی" حاصل میگردد. از این جهت حفظ و حراست از حقایق موضوعه و حریم و حدود آنها همواره مهمترین دغدغهی اجتماعات بشری بوده و است و لزوما هر کجا حقیقتی بوده پیراموناش یکسری "تابوها" (محدودیتها و ممنوعیتها) هم پدید آمده است.
در این محوطه هم دیوار بلند دور تکهسنگ و اینکه هیچکس حق ندارد به آن نزدیک و از آن بالا رود یک تابو و در واقع بزرگترین تابوهاست! تابو تدبیری برای حفظ تمامیت هستی حقیقت موضوعه است و هر کس از آن تخطی کند با مجازاتی سنگین روبرو میشود. بیجهت نبوده و نیست آنها که در طول تاریخ تابوشکنیها کردهاند به سرنوشتهایی شوم دچار گشتهاند! با اینحال همین ماجراجوییها و از جان گذشتگیها بوده که از وجود خردهحقیقتها و خردهجهانهایی دیگر در آنسوی دیوارها خبر داده که تنها با بالا رفتن از دیوار میشد به کم و کیفشان پی برد.
بالا رفتن از دیوار، ارتفاع گرفتن از "موقعیت فرود" (موقعیت پست؛ ارتفاع صفر) و رسیدن به "موقعیت فراز" است. موقعیت فرود موقعیت ایمان به یک ایدئولوژی و کفر به باقی ایدئولوژیها و موقعیت فراز موقعیت اندیشه به باقی ایدئولوژیها و بازاندیشی در تکایدئولوژی حاکم است؛ این قدرت و قابلیت در بشر از اوج گرفتن و درنوردیدن دیوارها و دید و درک دیگران و حرکت فکری به سوی آنها و سنجش نسبت خود و خودیها با آنها حاصل میگردد. موقعیت فراز "موقعیت روشنفکری و روشنگری" در باب خردهجهانها و حقایق حاکم بر آنهاست، آغاز آن هم نقد و نظر در خردهجهان و خردهحقیقت خویش است.
(باقی در بخش بعد)
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 روزی از یک سرمایهدار موفق پرسیدم: راز موفقیتات را در چه میدانی؟ گفت: نصیحتی که برای دیگری بود و من بجان خریدم! گفتم: چطور؟ گفت: محلهمان جوان نااهلی بود که همیشه با همه حتی خانوادهاش درگیری داشت و همه از دستش عاصی بودند. روزی جایی میرفتم اتفاقی او را جلوی خود دیدم؛ پشت کفشش را خوابانده کاپشنش را روی شانهها انداخته سیگاری گوشهٔ لب گذاشته کمی جلو خم شده زنجیری دستش میچرخاند! جرأت نکردم ازش رد شوم آرام پشت سرش رفتم. سر خیابان چند ریشسفید نشسته بودند یکی جلویش را گرفت و گفت: پسرجان بما رحم نمیکنی بخودت بخانوادهات رحم کن! با تهدید و تنش که چیزی درست نمیشود، جز اینکه همه را دشمن خود کنی چی بدست آوردی! راه بدی برای ثابت کردن خود انتخاب کردهای! راه درست ارتباط با دیگران است نه اختلاف! او به تندی دست پیرمرد را پس زد و ناسزاگویان رفت و عاقبت یک صبح جنازهاش در پارک محل پیدا شد اما من از آن روز تا حالا حرفهای پیرمرد را میلیونها بار با خودم تکرار کردم تا میلیاردر شدم. باری، فردا، جمعا و جامعتا راه توسعه و پیشرفت ارتباط مؤثر با دیگران و جامعه و جهان است نه شاخ و شانه کشیدن برای این و آن!
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 اندیشمندان خردورز و اندیشههای خردسوز!
✍ هادی حکیم شفایی
گاه در مطالعات فلسفیام به موارد بسیاری میرسم که با خود میاندیشم چگونه برخی از ما انسانها، از نویسندگان و اندیشمندان و نوابغ و بزرگان علمی و فلسفی و دینی خود چنان تصویر مقدس گونه ای برمیسازیم که گویی از هرگونه خطا و انحراف مصون هستند و سخن شان نیاز به نقد و ارزیابی ندارد و گاه با یک چنین تقدسگرایی ای، دست به حذف و خشونت میزنیم. اخیرا سرگرم مطالعه و یادداشت برداری از دیدگاههای فلاسفهی آغاز عصر طلایی مدرنیته در خصوص حقوق و آزادی حیوانات بودم و به رنه دکارت برخوردم. بدون تردید، دکارت از بنیانگذاران عقلانیت مدرن است و کسی نمیتواند بزرگی او را انکار کند. اما بد نیست بدانیم یک چنین فیلسوف بزرگی درباره حقوق و حیوانات چه میگفته است!
رنه دکارت، فیلسوف فرانسوی شک گرا در قرن ۱۷ام با وجود آنکه از بنیانگذاران عقلانیت مدرن و شک گرایی است، بدون آنکه بر سخن خویش شک کند، برخلاف شواهد عقلی، چنین اظهار داشته بود که حیوانات، ماشین های خودکار هستند و درد و رنجی حس نمیکنند! حیوانات همچون ساعت مچی فاقد ذهن اند لذا وظایف ما در قبال حیوانات همچون وظایف ما در قبال ساعت مچی مان است! دکارت برای توجیه این دیدگاهش که حیوانات فاقد آگاهی اند به توانایی بکارگیری زبان اشاره میکند. او میگوید ما انسانها حیات ذهنی یکدیگر را میفهمیم زیرا این توانایی را داریم که با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم. از نظر دکارت ما آن چیزی را توصیف میکنیم که میبینیم، میشنویم و احساس میکنیم اما حیوانات، توانایی انجام این کار را ندارند چون زبان نمیدانند لذا آگاهی ندارند و فاقد هرگونه حیات ذهنی هستند و فرقی با اسباب بازی های کوکی ندارند بنابراین میتوان آنها را ماشینهای زیستی نامید!
دانشمندان دکارتگرا تحت تاثیر اندیشههای او، با بی رحمی تمام، ضرباتی به بدن سگ ها میزدند و کسانی که از این عمل آنها ناراحت میشدند را به سخره میگرفتند و میگفتند که حیوانات، ساعت اند. وقتی ضربهای به آنها میزنید و ناله میکنند، این ناله فقط صدای فنر کوچکی است که به آن ضربه میخورد و آنها عاری از احساس اند! این دانشمندان، حیوانات را زنده بر روی تخت میبستند و برای مشاهده سیستم گردش خون آنها، آنها را زندهشکافی میکردند.
باید دقت نمود که این دیدگاهها از سوی مردم عادی یا جلادان و حاکمان صاحب قدرت بیان نشده است؛ صاحب این اندیشهها بزرگترین نوابغ و دانشمندان جهان بوده اند که چنین نظرات خردسوزی را بیان داشته اند. باری، هر چه بیشتر در اندیشههای بزرگان فرو رویم به اهمیت تفکر نقاد و پرهیز از تقدسگرایی در همه عرصهها-علم، فلسفه، دین و سیاست- پی خواهیم برد.
#دکارت
#حقوق_حیوانات
#تفکر_نقاد
#تقدس_زدایی
@HadiHakimshafaei
@ReligionPhilosophyHumanRights
🌓 @OrientalSociology
⚛️ @OrientalSocialThinkers
🌐 www.orientalsociology.ir
🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 8️⃣
✍️ حسین شیران
ایدئولوژیها همچو گربههایی هستند که هر کدام تکهای از گوشت حقیقت را دریده و با خود به گوشهای بردهاند. در این میان گربههای دیگری هم تکههایی از دست آنها قاپیده و با خود به گوشههایی دیگر بردهاند و باز گربههایی دیگر همین کار را با خود آنها کردهاند و به این ترتیب حقایق عالم پیوسته توسط گربههایی که بیشترشان ارتباط مستقیمی با حقیقت امر نداشته و احساس و ادراک و افهام بلافصلی از آن نگرفته بلکه با واسطههایی از آن بهره بردهاند بارها و بارها تکهپاره شده، همچو "گوشت قربانی" از مقر و مدار اصلی خود دور گشته و در اطراف پخش شدهاند.
تماشا و تعقیب یک چنین وقایعی از "ارتفاع صفر" ممکن نیست؛ ارتفاع صفر موقعیت پست ایمان به ایدئولوژیهاست- آن هم نه همه بلکه نزدیکترینِ ایدئولوژیها! و این قانون و قرار حیات قومی و قبیلهایست- قوام هر قوم و قبیله هم به همین است، که شما ضرورتا از نزدیکترین چشمه آب بنوشید وقتی هیچ نگفتهاند و نمیدانید که آیا چشمهی دیگری جز این هم در کار هست یا نیست و اگر هست کو کجاست و مهمتر از اینها اینکه مدام در گوش شما بخوانند گواراترین چشمههای عالم همین است که اکنون در دسترس و قسمت شماست- شما که بهترین و برگزیدهتریناید!
به این قرار نخستینِ ایمانها ناشی از جبر موقعیت و محیط است. در دنیای درندشتی که بدوا بقول سارتر دوری و دیگران جهنم محسوب میشوند البته که نزدیکی و نزدیکان بهشت برینی قلمداد میشوند که باید با اعتماد و اطمینان فراوان به حصن و حصار امنشان درآمد و ایمان در و دروازهی یک چنین درآمدنیست؛ باری، ایمان یعنی باورمندانه به باروی امنی درآمدن؛ اما به یک باور و بارو درآمدن همان و از باورها و باروهای دیگر ماندن همان؛ برای همین میگویند روی دیگر ایمان کفر است، کفر به باقی باورها و باروها؛ "آنکه ایمان یافت رفت اندر امان | کفرهای باقیان شد در گمان" (مولوی).
رها ساختن انسانها از بند باورها و باروهایی که اینگونه در بادی امر طبق اصل نزدیکی بی یا کم اراده تحت انقیادش درآمدهاند به این سادگیها نیست، هدف این نوشتار هم این دشوار نیست، هدف اینجا ایدئولوژیها و رهایی از کثرت آزاردهندهی آنهاست و نه خیل انسانهای معتقد به انواع ایدئولوژیها. نخستین گام در این راه باور به پارهپاره گشتن حقایق توسط ایدئولوژیها و ناقص و نابسنده بودن آنها در مقام نظر و عمل است. برای درک و فهم بهتر این واقعیت باید از موقعیت پست فاصله گرفت و از موقعیتی هرچه فراتر و وراتر چگونگی پاگیری و جاگیری این گربهها در برجها و باروها را به تماشا نشست.
(باقی در بخش بعد)
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 7️⃣
✍️ حسین شیران
اعتناء و التزام به "اصل خودنابسندگی" در امر شناخت خواهناخواه راه را برای اعتناء به دیگران و ارتباط با آنها باز میکند. کافیست باور داشته باشیم که با هوش و حواس محدود و همواره در معرض خبط و خطای خود قادر به درک یک تنهی هیچ موضوعی به تمامی نخواهیم بود و در بهترین حالت تنها امکان احساس و ادراک و افهام بخشی از آن را خواهیم داشت، در اینصورت اگر بمعنای واقعی کلمه "محقق" باشیم برای کسب اطلاعات بیشتر در باب موضوع ضرورتا به احساسات و ادراکات و ایدهها و اظهارنظر دیگران در ارتباط با آن رجوع خواهیم داشت.
پایبندی به یک چنین رویه و روندی تحققا "محفلی معرفتی" میان محققان پدید میآورد تا در آن هر کس هر احساس و ادراک و افهامی از موضوع بدست آورده را با دیگران به اشتراک بگذارد. اینگونه شناختهای مجزا و منفرد از یک موضوع گردهم آمده، باعث تقویت همدیگر و تکمیل هرچه بیشتر کار میشوند؛ حاصل یک چنین روش و منش همافزایانهای "علم" خواهد بود. در عوض، عدم پایبندی به این روش و منش باعث جدا ماندن شناختهای منفرد از هم و "رشد جزیرهای" آنها و تشکیل جزایر خرد و کلان متعدد در اقیانوس معارف بشری میگردد.
بعنوان مثال در حکایت پیل مولوی اگرکه هر کدام از شناسندگان، خود و شناخت خود را بس بسنده و کافی و وافی دانند و از اعتناء و استناد به شناختهای دیگران سرباز زنند لزوما درک و فهم حداقلی خود از موضوع را با حداکثر اوهام آمیخته، بر پایهی آن در باب پیل "فرقهها" خواهند ساخت- همچو فرقهی ناودانان و بادبیزنان و عمودیون و تختیون و ...، و بعد در باب اینکه کدام حق و کدام باطل است بس "تفرقهها" در میان خواهند انداخت- کما اینکه انداختهاند و ما حالیا در جهان زیست خود هرچه میکشیم از دست این فرقهها و فتنههای ناشی از آنها میکشیم!
این، یعنی کثرت فرقهها و ایدهها و ایدئولوژیهای حاکم بر جهان ما که هر کدام درصدد تحمیل و تحکیم طرز فکر و شیوهی عمل خاصی بر ما هستند، آن مسألهی خطیر و خطرناکی است که در آغاز بدان اشاره کردیم و اکنون در گذر از مباحثی مقدماتی که در نهایت سادگی پیرامون چگونگی پدیدار شدن ایدهها و ایدئولوژیها مطرح شد، در ادامه سعی میکنیم بر موضوع اصلی و اساسی بحث یعنی جستجوی راهی برای رهایی از آن متمرکز شویم. در این باب پرسش اصلی اینست: آیا میتوان بر کثرت آزاردهندهی فِرق فکری فراوان و ایدهها و ایدئولوژیهای تفرقهانگیز ناشی از آنها فائق آمد؟ اگر آری، چگونه؟
(باقی در بخش بعد)
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 دوری در دنیای آمار 4️⃣
⏺ درصد جمعیت مسلمان در کشورهای مختلف دنیا
مالدیو با 100% جمعیت مسلمان در صدر فهرست، ایران با 99.4% در رتبهی پنجم و واتیکان با 0% مسلمان در انتهای فهرست قرار دارد.
#دنیای_آمار
#جمعیت_مسلمان_جهان
#World_of_Statistics
#Muslim_Population
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 باری، "چون به مطلوبت رسیدی ای ملیح | شد طلب کاری علم اکنون قبیح 🔹 چون شدی بر بامهای آسمان | سرد باشد جستوجوی نردبان!"
#مسائل_اجتماعی_ایران
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)