"بررسی مسائل اجتماعی ایران" ✍️ حسین شیران؛ دکترای جامعهشناسی: 🆔 @Hossein_Shiran "به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم" آرزو و آرمان من: "پاکی و پیشرفت همگانی در بستر جامعهای امن و آگاه"
🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 5️⃣6️⃣
✍️ حسین شیران
حل و فصل مسألهی تاریخی "فقر یا فقدان نهاد و نیروی مهارکنندهی قدرت" در ایران حالیا از دو جهت برای جامعهی ما حائز اهمیت است: 1. "پیدایش پایگاه مردمی و مردممدار" در بطن و متن جامعه- پایگاهی که وظیفتا حافظ منافع و مصالح ملت در برابر دولت و حکومت فعلی و هر دولت یا حکومتی باشد که بعد از این بر سر کار آید؛ و 2. "پیشبرد پروژهی پلورالیستیک و فراایدئولوژیک ملتدولت"، که سرانجام باید در این سرزمین پدید آید و برای همیشه به پدیدهی منحوس حکومت و استیلا و استبداد و استحمار و استثمار حاصل از آن پایان دهد.
از جهت نخست، اکنون جامعهی ایرانی فاقد پایگاه مردمی معین و مشخصیست که از مشروعیت و مقبولیت لازم برای جلب اعتماد عموم برخوردار باشد و از اینرو ضربهها از نظام حاکم خورده و باز میخورد. پیش از این گفتیم پیش از انقلاب دو نهاد "روحانیت و بازار"- بهاصطلاح "حاجآقاها"، پایگاه و پناهگاه مردم در مواجهه با نظامها و سیاستهای حاکم بودند و در این راستا وقایع تاریخی مهمی رقم زده بودند؛ انقلاب 57 به بهترین شکل از ظرفیت بالای ایندو پایگاه برای براندازی نظام سلطنتی و برپایی نظام جمهوری اسلامی بهره برد و بعد هر دو را از بین برد.
در فقر یا فقدان یک چنین نهاد و نیرویی که پشت و پناه ملت باشد البته که مرکب قدرت هر وقت اراده کند بیهیچ مانعی بر تمامی عرصههای زندگی ملت خواهد تاخت و گرد و غبارش را بر چهرهاش خواهد نشاند! ملتی که قرار بود سربهفلک کشیدهترین کوه فلات باشد و بیش و پیش از همه طلوع خورشید توسعه و تعالی را تجربه کند حالا شده یک تپهی خاکی محلی که هر بیسروپایی از آن بالا میرود و بیهیچ ملاحظه و مهابایی بر سرش پایکوبی میکند و کیف و حالاش را میبرد و بعد هم فضولاتاش را بر سر و رویاش رها میکند و میرود!
باری، ملت بی پایه و پایگاه در حکم توده و یا توپی توخالیست که دست هرکس که بیفتد سریع با پمپ ایدئولوژیاش پربادش میکند و زیرپایش میاندازد و تا هر وقت که بخواهد بر سرش میکوبد و اینسو و آنسو میراندش! در یک چنین شرایطی "مردمسالاری یعنی به بازی گرفتن مردم و بازی با نام مردم و دیگر هیچ"! فلذا بر هر ملتیست اگرکه نمیخواهد از این و آن بازی خورد هرچه سریعتر آنچنان توپر و سفت و سخت گردد که هرکه خواست به بازی و به ضربهاش گیرد از کف پا تا فقراتش آنچنان بشکند که برای همیشه بازی با مردم را فراموش کند!
بزرگترین ضرورت در یک چنین راستایی تشکیل "هستههای مردمی و مردمدار" در بطن و متن جامعه است- هستهای که لزوما هم شاخه و هم ریشهاش از مردم و در مردم باشد. این یک ضرورت اجتماعیست و طبعا یک حرکت اجتماعی میطلبد هرچند چون تهدیدیست بر منافع و مصالح حکومت ناگزیر یک حرکت سیاسی تلقی میشود. بهواقع ما در این خصوص با مسائل و مشکلات کلانی درگیر هستیم که اگر بخشی بهخاطر توجه و تمرکز حکومت بر پیشگیری از شکلگیری این مهم باشد بخش اعظماش ناشی از عدم توجه و تمرکز سازندهی ملت و نخبگاناش بر تحقق آن است! ...
(باقی در بخش بعد)
#راهی_برای_رهایی
#فراتلفیقگرایی
#فراایدئولوژی
#فراوفاق
#فکر_برتر
#انقلاب_اجتماعی
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 عدالت اجتماعی، از شعار تا تحقق
🎤 موسی اکرمی
⏱ چهارشنبه 19 دی 1403، 8 ژانویۀ 2025
✅ عدالت
✅ فلسفهی عدالت
✅ انواع عدالت
✅ عدالت اجتماعی
✅ تاریخچهی عدالت اجتماعی
✅ نظریههای عدالت اجتماعی
✅ نیاز کشورها به عدالت اجتماعی
✅ نیاز جامعهی جهانی به عدالت اجتماعی
✅ چگونگی تحقق عدالت اجتماعی در ایران
✅ چگونگی تحقق عدالت اجتماعی در جهان
✅ پیوند میان آزادی و عدالت و صلح
#عدالت_اجتماعی
#موسی_اکرمی
🌓 @OrientalSociology
⚛️ @OrientalSocialThinkers
🌐 www.orientalsociology.ir
🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 4️⃣6️⃣
✍️ حسین شیران
اکنون واضح است که ما ملت ایران از فقر یا فقدان دو چیز در رنج و عذابی عظیم بهسر میبریم: 1. فرهنگ حکمرانی و 2. نهاد و نیروی مهارکنندهی قدرت؛ هر یک از ایندو عامل یعنی "فقر یا فقدان فرهنگ حکمرانی" و "فقر یا فقدان نهاد و نیروی مهارکنندهی قدرت" به تنهایی هر ملتی هر چقدر هم که بزرگ باشد را درگیر مسائل و مشکلات فراوان میسازد چه برسد به اینکه هر دو همزمان بر ملتی حاکم باشند در اینصورت البته که سلطه و ستیز همواره یک پای ثابت جامعه خواهد بود و با سلب امنیت و آرامش و آسایش از آن، نه فقط از توسعه و تحول و تکامل بازخواهد داشت بلکه بهتدریج داشتههایش را هم به باد خواهد داد.
از این جهت هم فرهنگ حکمرانی و هم نهاد و نیروی مهارکنندهی قدرت برای هر جامعهای یک "دستآورد اجتماعی" بزرگ تلقی میشوند که لزوما باید در کار باشند تا جامعه با انسجام و انتظام سیاسی-اجتماعی بالایی در مسیر رشد و توسعه قرار گیرد. جامعهی ما هم اگرکه میخواهد سرانجام از این حالت سلطه و ستیز تاریخی خود خارج گردد و با آرامش و آسایشی پایدار توسعهای متوازن را تجربه کند باید بههرشکل ممکن بر این دو دستآورد مهم نائل آید- بخصوص دومی که اگر اولی بههر دلیل موجود و محقق نبود سفت و سخت در برابرش بایستد و هم آن و هم اوضاع و احوال جامعه را تحت کنترل خود درآورد.
این یک ضرورت تاریخی برای سعادت این سرزمین است و امروز یا فردا و یا فرداها بالاخره باید محقق گردد وگرنه هرچه به تأخیر افتد توسعه و تکامل جامعه هم به تعویق خواهد افتاد. اولی (فرهنگ حکمرانی) در حکم شیوهی رانندگی است و دومی (مهار قدرت) در حکم ترمز و اسباب و اساسی برای کنترل سرعت که لزوما بخشی باید سمت راننده باشد تا خود بهفرهنگ و بههنگام از دور برداشتن خودرو و سرنشیناناش جلوگیری کند و بخشی دیگر سمت صاحب اصلی (مردم) که احیانا اگر راننده ناشی و نااهل و نانجیب از آب درآمد و هوس سرعت و دور برداشتن و زیر گرفتن کرد سریع خودرو را کنترل کرده از پشت رل خارجاش سازد.
اما علم و آگاهی به این مسأله یک چیز است و اقدام و عمل برای برطرف کردن آن یک چیز دیگر و مهمتر! هرچه هست این علم و آگاهی اکنون فراهم است و این یعنی بههرشکل روشنفکران و روشنگران ما تا حد زیادی کار خود را کردهاند و در این باب "دانش و بینش" بهحد کفاف موجود است و حال باید به "روش و منش" لازم برای برطرف کردن این مسأله و پر کردن این چاه و چاله اندیشه و اقدام کنیم تا باز با هر جهش در آن نیفتیم و مدتهای مدیدی از عمر اجتماعی خود را صرف خارج شدن از آن نسازیم! بر این اساس اکنون مسألهی اصلی جامعهی ما اینست: چگونه باید به نهادها و نیروهای لازم برای مهار قدرت دست یابیم؟
اندیشه و اقدام در این باره یعنی روش و منش لازم برای حل و فصل مسألهی تاریخی فقر و یا فقدان نهاد و نیروی مهارکنندهی قدرت اکنون یک وظیفه و رسالت همگانی است و حتی خود طبقهی حاکم هم اگر واجد عقل و درک و فهم تاریخی باشد بهجای ممانعت باید در آن مشارکت کند، چه خود بهتر از هر کسی میداند تنها امروز حاکم است و همانطورکه دیروز محکوم بود و بهزور قدرت را بهدست گرفت فردا هم دوباره محکوم خواهد بود چه درست بههمین شیوه طبقهی دیگری بهزور قدرت را از او خواهد گرفت! اما اینکه نمیداند و فقط امروز را میبیند یعنی که ما عملا با فقر یا فقدان فرهنگ حکمرانی هم مواجه هستیم و توأمان بر هر دو مسأله باید متمرکز شویم.
#راهی_برای_رهایی
#فراتلفیقگرایی
#فراایدئولوژی
#فراوفاق
#انقلاب_اجتماعی
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🚘 تصادفات جادهای سالانه منجر به حدود 1.19 میلیون مرگ در سراسر جهان میشوند و چیزی بین 20 تا 50 میلیون نفر را دچار جراحات و صدمات میسازند. 92% مرگومیرهای ناشی از تصادفات جادهای جهان در کشورهای با درآمد کم و متوسط رخ میدهد و بیش از نیمی از این مرگومیرها در بین عابران پیاده، دوچرخهسواران و موتورسواران حادث میشود؛ اصلیترین عامل مرگومیر کودکان و جوانان همین آسیبهای ناشی از تصادفات جادهایست؛ و اینکه مردان معمولاً 3 برابر بیشتر از زنان در تصادفات جادهای کشته میشوند. در این ارتباط چندین عامل خطر وجود دارد، از جمله: سرعت زیاد، عدم استفاده از کمربند و کلاه و صندلی ایمنی کودک، حواسپرتی راننده، رانندگی نامتعارف، زیرساختهای جادهای ناایمن، خودروهای ناایمن، مراقبت ناکافی پس از تصادف، اجرای ناکافی قوانین، ... .
درباره تصادفات جادهای و نحوهی محافظت از خود بیشتر بدانید: https://bit.ly/3WL8HkP
#مسائل_اجتماعی_ایران_و_جهان
#تصادفات_جادهای
#سازمان_جهانی_بهداشت
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 وقتی دیگر دوران سیاست "چماق و هویج" هم بهسر رسیده و کار به سیاست "چماق بدون هویج" کشیده و از درد فشاری که هنوز حداکثر هم نگشته دلار دیوانهوار سر به فلک کشیده و بر همه چیز حتی اندیشه و هماندیشیها هم در این سرزمین سایه افکنده است، آیا هیچ سیاستباز دستاندرکاری هست بابت این سایهی شوم و این همه رنجی که بر این ملت و مملکت میرود پاسخگو باشد؟
#ترامپ
#فشار_حداکثری
#چماق_هویج
#چماق_بدون_هویج
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 آشنایی با ایسمها 3️⃣7️⃣
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺️ نژادگرایی، نژادپرستی (راشیسم) Racism
اعتقاد به برابر نبودن نژادها و بر این اساس اعمال پیشداوری و تبعیض علیه افرادی از نژادهای متفاوت و بظاهر پست. نژادپرستی بدون شک در طول تاریخ وجود داشته است: یونانیان و رومیان باستان بیگانگان را "بربر" مینامیدند- کلمهای مبین تفاوتهای تحقیرآمیز. نژادپرستی نسبت به بومیان مستعمرات یک ویژگی مشترک امپریالیسم اروپایی و عنصر آشکار بردهداری در آمریکا بود (جاییکه جمعیت سیاهپوست آن علیرغم تصویب قانون فرصتهای برابر هنوز از اعمال نژادپرستی رنج می برند)؛ زیربنای پندار آدولف هیتلر مبنی بر برتری آریاییها و در نتیجه آزار و اذیت یهودیان توسط نازیها هم مصداقی از نژادپرستی بود. یکی از واضحترین شیوههای نژادپرستی در دوران مدرنتر، نظام آپارتاید (جداسازی نژادها) در آفریقای جنوبی از سال 1948 تا 1991 بود که مشخصا سفیدپوستان را برتر از هممیهنان «رنگینپوست» (یا نژاد مختلط) و سیاهپوست خود میدانستند. استوکلی کارمایکل1 معروف به پلنگ سیاه، فعال حقوق مدنی سیاهپوستان در دههی 1960 آمریکا، اصطلاح "نژادپرستی نهادی"2 را برای نژادپرستیهایی که رسما توسط دولتها، نهادها یا شرکتهای عمومی انجام میشود ابداع کرد. در سال 1999 گزارشی توسط کمیتهی تحقیق در مورد قتل یک جوان سیاهپوست در لندن در سال 1993، پلیس متروپولیتن را به "نژادپرستی نهادی" متهم کرد - و جالب اینکه پلیس هم این اتهام را پذیرفت!
1. Stokely Carmichael (1941–98)
2. Institutional Racism
#ایسمها
(برای مشاهدهی بخشهای قبلی و آشنایی با ایسمهای بیشتر از این لینک استفاده کنید)
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 2️⃣6️⃣
✍️ حسین شیران
اگرچه اکنون حکومت بزرگترین مانع در برابر تحقق "ملتدولت" در این سرزمین است- حکومتی که دیگر در این برهه از زمان نمیباید بود ولیکن هست و هنوز همچون استخوان لای زخم در میان ملت و دولت جای گرفته و از هر نظر از تقریب و تلفیق و "فراتلیفق" این دو قطب و خلق "قطب سوم" فراایدئولوژیک ملتدولت جلوگیری میکند، اما بهواقع در این میان حکومت تنها عامل بازدارنده نیست و لزوما در کنار آن باید به کم و کیف باقی عوامل بازدارنده از جمله فقر یا فقدان نیروهای تاریخی لازم و به تبع آن فقدان آلترناتیو هم نظر داشت.
این کاملا طبیعیست که هر حکومتی برای حفظ مقام و موقعیت خود از شکلگیری هرگونه جایگزینی ممانعت بهعمل آورد و هر حرف و حرکتی در این راستا را در نطفه خفه سازد؛ هم از این نظر نمیتوان هیچ حکومتی را مذمت کرد که چرا به میل خود از بین نمیرود و یا به نفع یک گزینهی بهتر و برتر کنار نمیرود؛ نباید فراموش کرد که ما نه با یک حاکم بلکه یک طبقهی حاکم طرفایم و اساسا هیچ طبقهی حاکمی گزینهای بهتر و برتر از خود نمیشناسد، اگرهم بشناسد حب قدرت و لذت فرمانروایی اجازهی وادادن و جادادن به آن را نمیدهد.
بر این اساس بدیهیست که یک چنین توقعی از قدرت و طبقهی حاکم تا چه حد بیهوده است. طبقهی حاکم طبیعتا نه به میل خود از بین خواهد رفت، نه به نفع یک گزینهی برتر کنار خواهد رفت و نه اصلا و اساسا امکان و اجازهی شکلگیری گزینهی برتر را خواهد داد. با این وجود حقیقت امر حکم میکند که بساط حکومت دیگر برای همیشه از این سرزمین برچیده شود فلذا ضرورتا باید دنبال "شاهراه چاره" بود- راهی که هم به سیطره و حکمرانی طبقۀ حاکم حاضر پایان داد و هم از قدرتیابی طبقه و ایدئولوژیای دیگر پیشگیری کند.
انقلاب 57 بزرگترین آموزگار تاریخ بلندبالای ایران است اگرکه ملت عبرت گیرد و دیگر با تمام وجود دریابد انقلابهای سیاسی اصولا چیزی جز جابجایی طبقهی حاکم به بهای حیف و میل اراده و انگیزه و انرژی سخت رویهمانباشتهی یک ملت رنجیده و رنجدیده نبوده و نیستند و نخواهند بود مگر اینکه خلافاش ثابت شود و خلاف طینت و طبیعت خود پیش روند وگرنه آش همان و کاسه همان- حیف از همه خونهایی که گردونهی انقلابها را میگردانند و با هزار امید و آرزو یک عده را بالا میبرند و عدهای دیگر را پایین میآورند!
از نقطهنظر جامعهشناختی هیچ فرقی نمیکند کدام طبقه از جامعه بر باقی طبقات حاکم باشد همینکه افراد و افکار و عقاید یک طبقه بر باقی طبقات جامعه حاکم باشد- حتی اگر این آسیاب به نوبت باشد، باز فرقی نمیکند، در هر حال در آن جامعه حکومت و سیطرهی طبقاتی ساری و جاریست! یک چنین جامعهای البته که هرگز روی آرامش و آسایش بهخود نمیبیند چه جایی که باقی جوامع یکبهیک مدارج ترقی را طی میکنند و پیش میافتند، همیشه به انقلاب و گرداندن گردونه میاندیشد تا باز با زجر و زحمت فراوان طبقهی دیگری را حاکم بر خود سازد!
اما مادام که "فکر برتر" و سرتری در کار نباشد اوضاع و احوال همین که هست خواهد بود و جمله تغییرات و تحولات حول محور "فرد برتر" خواهد چرخید- کما اینکه تا بحال چرخیده و پیدرپی هم حکومتها آورده و برده است! فرد برتر اگرچه به نیروی کاریزمای خویش ممکنست مبدأ و منشأ یک جهش و دگرگونی تاریخی شگرف گردد اما بدیاش اینست که خود بلافاصله تبدیل به یک تابوی بزرگ میشود و مانع دهها جهش در راستای توسعه و تحول میگردد. فلذا بهتر است بر "فکر برتر" متمرکز شد و هرچه "فرد برتر" است را پشت گاری فکر برتر بست و نه برعکس!
#راهی_برای_رهایی
#فراتلفیقگرایی
#فراایدئولوژی
#فراوفاق
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 بدون شرح!
#مسائل_اجتماعی_ایران
#سقط_جنین
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 فقیه و قاضی و داروغه و مداح و روحانی
همه از کفر مینالند و مسلم از مسلمانی
خدایا از زنان پیغمبری مبعوث کن شاید
جهان مرده را احیا کنی با عشقدرمانی
جوانان سعادتمندمان زهوارشان در رفت
بفرما پیر دانا این هم از نیروی انسانی!
بهزودی یوسف ایران به قعر چاه میافتد
به دستان توانمند برادرهای افغانی!
دریغا لشکر اعراب تا قلب خراسان رفت
به میدان درنمیآیند سرداران ایرانی!
گرفتی حال مردم را و از آینده میگویی
چه سود از گل زدن ای شیخ بعد از سوت پایانی؟
ثواباش کمتر از حج و نماز مستحبی نیست
نشستن پای صحبتهای زنهای خیابانی
زبان غرق سکوت است و قلم از ترس خاموش است
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
نه پول نفت میخواهم نه آب و برق مجانی!
#مسلم_حسنشاهی
#شعر_اجتماعی
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 سرگیجه ژئوپلیتیک در سوریه
✍ فر ایرانی
برای تاریخنخواندههای ژئوپلیتیکندان که در باغ مناسبات حوادث غرب آسیا نیستند و در نتیجه اساسا قادر به کنار هم گذاشتن قطعات پازل و درک صحنه چگونگی ارتباطات و جریانات نیز نیستند تا بفهمند انتهای تحریرالشام و جولانی به کجا وصل میشود توصیه میشود پیش از پایکوبی این ویدئو را تماشا کنند و سپس پیش از آن که جشن دموکراسی در سوریه را آغاز کنند حداقل کمی برای وضعیت شومی که ایران به آن دچار شده روزه سکوت بگیرند.
کسی که متوجه نشود پیوند جولانی و تحریرالشام با امتگرایان اخوانالمسلمین تحت زعامت ترکیه که با یک کار ترکیبی حرفهای دومنظوره با ادغام ادبیات امتی نسخه اخوانی و قومگرایی ترکی (پانترکیسم) درصدد پیش برد پانتورانیسم و گسترش هژمون خود است، اساسا در باغ نیست و قافیه را باخته است. برقراری دموکراسی؟! آن هم به دست جولانی؟! به کمک اندیشههای پانترکیسم؟! و به پشتوانه اخوان المسلمین؟! این شوخی قرن است که بسیاری در ایران آن را باور کردهاند و افسوس که این بسیاری جزو جامعه به اصطلاح نخبگانی و فعالین مدنی در ایران هم هستند!
از صدر تا ذیل این داستان بر دو اصل استوار است: ۱) ضدیت با دموکراسی ۲) ضدیت با هر نوع ملیگرایی از جمله ملیگرایی ایرانی
کل داستان سوریه فقط جنگ قدرت نیروهای مختلف و پیروزی یک جریان هژمون بر جریان دیگر بوده است و نه هیچ چیز دیگر.
https://youtu.be/AEd6ZHBf5Vc?si=n5m4pH5pisHK-dAz
#ارسالی_دوستان
🔗 لینک برای ارسال مطالب
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 مسائل اجتماعی به بیان کارتونیستها 4⃣2⃣
برای ما خیل مردمان ایران که عمریست به بهای همچنان غالبماندن و هرچه بیشتر غنیشدن یک عده هر روز حقیرتر و فقیرتر از دیروز میشویم این تصویر و تصور البته که بس آشنا و در عین حال دردناک است، چه بهواقع سخت است سالها آن پایین به هزار و یک امید در برابر دم و دستگاه حبابساز دولتها و دولتمردان ایستادن و پیدرپی هم وعده وعیدها را پوچ و توخالی و باد هوا یافتن! با اینحال هیچ ره بجایی نخواهیم برد و هیچ از این اوضاع و احوال رهایی نخواهیم یافت اگر که در این میان و در ارتباط با آنچه بر سرمان آمده و میآید خود را هم مقصر ندانیم و درصدد رفع و رجوع این قصور برنیاییم؛ حالیا لابد در منطقه و موقعیت کمفشار اتمسفر بی سر و سامان این جامعه واقع شدهایم که اینگونه یکریز باد وعدههای حضرات بیهیچ بر و بارانی رو سویمان سرازیر است و ایعجب از آن همه سرمایۀ ملی چیزی جز گرد و خاک و فقر و فلاکت نصیبمان نیست! ...
#تحلیل_آزاد
#یک_تصویر_هزار_حرف
#کارتونیست
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 اگوستین 🎬
✳️ اگوستین هم به دستیابی انسان به #کمال بدبین بود و هم به دستیابی جامعه به #عدالت. معتقد بود ما میتوانیم اینها را آرزو کنیم ولی هرگز نمیتوانیم کامل به دستشان بیاوریم. این ناشی از #گناه_نخستین و شرایط انسانی ماست که باید با آن کنار بیاییم نه که ناامید شویم. ما در #شهر_انسان به سر میبریم و #شهر_خدا آرزو و آرمانی برای ماست. ...
#Augustine
#Original_Sin
#City_of_Men
#City_of_God
#آشنایی_با_اندیشهها
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 9️⃣5️⃣
✍️ حسین شیران
دکتر عبدالکریمی وقتی از "نیروهای تاریخی ایران" در این برهه از زمان سخن میگویند هرگز به خیل فعالان عرصۀ سیاسی اجتماعی ایران نظری ندارند- بویژه "روشنفکران ایرانی" که نه فقط هیچ نظر مساعدی رویشان ندارند بلکه برعکس همه را بیهیچ پروایی یک کاسه کرده و بیهیچ تفکیک و تمایزی در فکر و ذکر و راه و روش و منش و بینش و بیانشان به یک چوب میرانند! چه معتقدند همه بنوعی با الهامات و القائات خارجی و خوارجی تسخیرشده و به ضدخود تبدیلشدهاند و بجای کشف و شرح واقعیت مشغول "قلب واقعیت"اند فلذا بجای اینکه "نیروهای نفی" باشند "نیروهای اثبات" گشتهاند.
برای درک و فهم این نفی و اثبات و کلا جمیع نقطهنظرات ایشان ضرورتا باید چارچوب بحثشان را شناخت وگرنه که بسیاری از مفاهیم و مضامین کاربردیشان بنظر بس مبهم و مغلق و حتی ضد و نقیض مینمایند. در مجموع ایشان در دو عرصۀ بس مرتبطبهم و در هر عرصه با یک مسأله و در مجموع با دو مسألۀ بس مرتبطبهم درگیرند: یکی عرصۀ جامعه و مسألۀ تقابل ملت و حکومت و شکاف میان ایندو و دیگری عرصۀ جهان و مسألۀ تقابل حکومت و نظام استکبار جهانی؛ در عرصۀ اول خود را در کنار ملت و در برابر حکومت میدانند و در عرصۀ دوم در کنار حکومت و در برابر نظام سلطۀ جهانی.
و اساسا همین همزمان "هم با حکومت بودن و هم نبودن"شان است که کار را هم برای خودشان و هم مخاطبانشان دشوار میسازد. بهرحال تفکیک و تمایز اینکه هر یک از بیاناتشان مشخصا در ارتباط با کدامیک از این دو عرصه و دو مسأله گفته شده- بویژه زمانی که حکومت عاملی محوری و مشترک در هر دو عرصه و هر دو مسأله است، و یا وقتی سخن میگویند مشخصا در کدام عرصهاند و چرا و چگونه و از چه نقطهنظر با چه مضامین و مفاهیم مشترک یا متمایزی به نفع کدام طرف استدلال میکنند گاه حتی برای مخاطبان خاصشان هم مایۀ سردرگمیست چه رسد مخاطبان عامشان!
با اینحال آنچه تا حد زیادی امکان و توان تفکیک و تمایز این مهم و رهایی از این سردرگمی را ممکن میسازد و فارغ از همه حرفها و حواشی بسمت یک نتیجۀ روشن میراند کموکیف موضعگیریشان در هر دو عرصه نسبت به عامل مشترک یعنی حکومت است: در عرصۀ اول در ارتباط با مسألۀ تقابل ملت و حکومت مشخصا در سمت ملت درمیآیند منتهی در نقش یک "وفاقگرای راستگرا" که میکوشد با فرافکندن سیاهیهای حکمرانی به اذناب نظام و سفیدشویی اصل و رأساش مردم را به وفاق با آن فراخواند- همانکه در تفکیک و تمایز از گفتمان غیرانقلاب و ضدانقلاب "گفتمان انقلاب"اش مینامد.
ولیکن در عرصۀ دوم و در ارتباط با مسألۀ تقابل حکومت با استکبار جهانی کاملا برعکس، هرچه وفق و وفاق و سازش از جانب هرکه باشد را بشدت به باد انتقاد میگیرند و عملا در پیروی و پشتیبانی از گفتمان انقلاب (حکومت) که اینجا در نقش "نه به نظام سلطه" و "گفتمان نفی" ظاهر میشود، دستورالعمل "ستیز تا سر حد مرگ" را توصیه و تجویز میکنند. اینجاست که منظور ایشان از "نیروهای نفی" و "نیروهای اثبات" کاملا معلوم میشود: نیروهای نفی نیروهای گفتمان انقلاب در عرصۀ دوماند که اکنون بعنوان "محور مقاومت"- تنها نیروهای نفی جهان، در برابر نظام سلطۀ جهانی میستیزند.
اینجا اگرچه درک و فهم مرادشان از گفتههاشان تا حد زیادی مشخص میشود اما درک و فهم خودشان سخت دشوار میشود و این یعنی پایان سردرگمی در باب افکارشان آغاز سردرگمی در باب خودشان است: اینکه چطور ایشان برخوردی دوگانه در برابر نظام سلطه دارند- "سلطۀ جامعوی"(داخلی) برایشان هیچ یا چندان مسألهای نیست اما "سلطۀ جهانی"(خارجی) کلانمسأله است! برای سلطۀ جامعوی "وفاق" تجویز میکنند برای سلطۀ جهانی "ستیز"! مخالفان سلطۀ درونی را نیروهای اثبات میدانند و سخت میکوبند مخالفان سلطۀ بیرونی را نیروهای نفی "تنها نیروهای اصیل تاریخی" میخوانند و سخت میستایند! ...
به این ترتیب پربیراه نیست اگرکه فکر کنیم تقلای فکری ایشان در هر دو عرصه و در هر دو مسأله جانبدارانه به نفع عامل مشترک یعنی حکومت تمام میشود- تو گویی که هستند تا در هر حال و در هر حوزه در برابر هر نیروی متخاصمی هوای حکومت را داشته باشند! طبیعتا این همدلی و همراهیست که فیلسوف ما را هم همچون خود حکومت "دشمناندیش" و فلسفۀشان را بس "سوسوزن" و "چشمکزن" میسازد و عمدهمفاهیم کاربردیشان اعم از سلطه و ستیز و نفی و اثبات و وفاق را هم موردی- حسب اینکه طرف بحث که باشد، موجه یا ناموجه (روشن خاموش) میسازد!
#راهی_برای_رهایی
#فراتلفیقگرایی
#فراوفاق
#دکتر_عبدالکریمی
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 بیستم دیماه سالروز قتل میرزاتقیخان امیرکبیر در حمام فین کاشان
#امیرکبیر
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 8️⃣5️⃣
✍️ حسین شیران
این را دیگر همه میدانیم که هر تغییر و تحولی در هر زمینه و زمانی که بخواهد رخ دهد ضرورتا باید "نیروهای عامل" خاص خودش را داشته باشد وگرنه هر چقدر هم که زمان بگذرد و زمینه فراهم باشد و هیچ مانعی هم در میان نباشد مادام که نیروی عاملی در کار نباشد هیچ تغییر و تحولی در هیچ زمینه و زمانی حاصل نخواهد شد. باید توجه داشت که اینجا صحبت مشخصا بر سر نیروی عامل است- یعنی "نیروی آغازکننده و دنبالکننده و تمامکننده و تداومبخشنده"، و نه هر نیرویی که به هر شکل دستی در کار و پایی در راه دارد اما باری به هر جهت است، گاه هست و گاه نیست، گاه راست است و گاه چپ، گاه تند است و گاه کند، گاه روشن است و گاه تاریک.
اینکه اغلب میدویم و بهجایی نمیرسیم و میجهیم و به چیزی نمیرسیم، بهخاطر اینست که خواهناخواه و آگاهناآگاه در قالب و قامت یک چنین "نیروهای گاهگداری" هستیم که کاروبارمان بگیرنگیرها دارد و نه نوعا نیروهای عاملی که پیوسته بیهیچ گیر و گور و گریزی پیگیر کار باشند؛ البته این هرگز بهمعنی بیچارگی و بیفایدگی نیروهای گاهگداری نیست- حالیا صاف و سالم و صادقترین افراد ما رسما از آسایش و آرامش خود و خانوادهی خود زدهاند و بیهیچ مزد و منتی صرفا از باب احساس مسئولیت اجتماعی خود را درگیر مسائل و مشکلات جامعه کردهاند و بیهیچ توقع و تمنای پست و مقامی نظرا و عملا در حد توان خود درصدد اصلاح امور برآمدهاند.
مشکل اینجاست که همه یا اغلبشان در بهترین حالت چراغهای سوسوزنی هستند که باز خواهناخواه و آگاهناآگاه بسی دور از هم و بیارتباط با هم افتادهاند و هر کدام فوقفوقاش روشنیبخش محفل و مجلسی مختصرند برای همین، هم در مقام اندیشه و هم در مقام عمل چندان کاری از پیش نمیبرند و نمیتوانند که ببرند؛ درحالیکه اگر همه بههم وصل شوند و باهم بجوشند و باهم بکوشند طبعا از خیل چراغهای سوسوزنشان پروژکتوری عظیم پدید میآید و تا دوردستها را هم برای خودشان و هم مردمشان روشن و پرنور میسازد، و معنی و مفهوم روشنفکری و روشنگری هم اینست و جز این نیست که تحققا راهی روشن برای پیشرفت پیش پای جامعه بگذارد.
باری، فرق نیروهای گاهگداری با نیروهای عامل در پخش و پلا و پراکنده بودن و سر و سامان نداشتن و سازماننیافتنشان است، هم از این جهت باید به خیل اقشار خاکستر جامعه، هرچقدر هم که تحوللازم باشند، حق داد به این راحتی پشت سر نیروهایی که خود سر و سامان و سازمان ندارند و بیش از چند متر پیش پایشان را نمیبینند و برای باقی راه هیچ طرح و تدبیر و تضمینی ندارند بیفتند. شوخی که نیست بحث تغییر و تحول اجتماعی و یک اجتماع است و هزارانهزار پیچوخم دارد که لزوما برای همه یا اغلباش باید از پیش برنامه داشت تا به نتیجه رسید وگرنه البته که همینجا ماندن بسی بهتر از "از اینجا راندن و از آنجا ماندن" و اسیر هرج و مرجها شدن است.
فلذا آغازکنندهی یک تغییر و تحول اجتماعی لزوما باید به تمامکنندگیاش هم بیندیشد و اساسا این تمامکنندگیست که هر تلاش و کوششی را به نتیجه میرساند؛ دشواری تغییر و تحول اجتماعی بویژه در کشورهای توسعهنیافته مشخصا اینست که نه در خلاء بلکه همچون یک بازی فوتبال در زمین ناهموار حریف و در شرایط نامساعد جوی که باد مخالف از روبرو میوزد، با داوری تیمی وابسته به حریف و هایوهوی و آزادیعمل فراوان تماشاگران حریف و زدوبندهای پیش از بازی و احیانا تهدید و تطمیع برخی بازیکنان خودی و ... انجام میشود، ضمن اینکه حریف هم در میدان تیم قدر خود را دارد که از هر نظر مانع بازیسازی و ضد تیم عامل تو عمل میکند.
در یک چنین شرایطی پیروزی غیرممکن نیست اما طرح و تدبیر و تاکتیکی ورا و فرای طرح و تدبیر و تاکتیک حریف میطلبد که لزوما باید داشته باشی تا از حالت دفاعی خارج شوی و در زمین حریف پیش روی و بعد ضرورتا تمامکننده هم داشتی باشی تا بتوانی به هدف برسی. اینجاست که ضرورت سر و سامان و سازمانیافتگی یک تیم و داشتن پشتیبانی فنی و حرفهای و طرح و تاکتیکی از پیش تعریف و تعیینشده و تلاش و تمامکنندگی نیروها نقش اساسی خود را در برد یک تیم نشان میدهد. به این قرار بود که انقلاب اسلامی در سال 57 پیروز میدان شد- منتهی مشکل اصلی و اساسی این تغییر و تحول هم ضعف در تداومبخشی و محققسازی آرمانها و وعدههایش بود که خیلی زود گریبانگیر نیروهای عاملاش گشت.
#راهی_برای_رهایی
#فراتلفیقگرایی
#فراوفاق
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 سرطان یکی از عوامل اصلی مرگومیر در سراسر جهان است. متأسفانه در حال حاضر در هر دقیقه 40 نفر در سراسر جهان به سرطان مبتلا میشوند و نبرد برای غلبه بر آن را آغاز میکنند. طبق پیشبینیهای آژانس بینالمللی تحقیقات سرطان (IARC) با این روند تا سال 2050 میزان ابتلا به سرطان به 35 میلیون مورد در سال میرسد که نسبت به سال 2022 افزایش 77 درصدی خواهد داشت. اما سرطان هیچ شکستناپذیر نیست؛ جا دارد روحیه و اراده و شجاعت بیمارانی که همینک برای غلبه بر سرطان میجنگند را ستایش کنیم و تلاشهای پزشکان و دانشمندان برای درمان این بیماری را ارج نهیم و پیشرفتهای علمی روزافزون در این زمینه را جشن بگیریم و بسی بیش از پیش تعهد خود به «سلامت همگانی» را افزایش دهیم و در این راستا بر اصل آموزش و پیشگیری و تشخیص زودهنگام متمرکز شویم، داستانهای شخصی خود در مبارزه با سرطان را با همه بازگوییم و تجربیات خود در شکست این بیماری را با دیگران به اشتراک بگذاریم، مراقبتها و محافظتهای مردممحور در مقابله و مبارزه با سرطان را ارتقا دهیم و بر ضرورت انطباق پروسهی درمان با ویژگیها و نیازهای فردی تأکید کنیم و خلاصه که مبارزه با سرطان را انسانی و اجتماعی کنیم.
#Cancer
#IARC
#مسائل_اجتماعی_ایران_و_جهان
#سرطان
#پیشگیری
#سلامت_همگانی
#سبک_زندگی_سلامتمحور
#جامعهشناسی_پزشکی
#پزشکی_اجتماعی
🆔 @Hossein_Shiran
◀️ درباره سرطان بیشتر بدانید:
https://bit.ly/3EyIXSt
🌓 پلتفرم ۱ و ۲ (۲۰۱۹ و ۲۰۲۴) داستان یک زندان عمودی ۳۳۳ طبقه است با یک سکوی متحرک در میان که از بالا به پایین غذا میبرد و در هر طبقه تنها ۲ دقیقه میایستد؛ بدین ترتیب طبقات بالا همیشه غذای بیشتر و بهتر و تمیزتری میخورند و به طبقات پایین جز تهماندههای کثیف چیزی نمیرسد برای همین اغلب گرسنه میمانند! روزی دو زندانی علیه این ساختار ظالمانه میشورند و سوار سکو میشوند تا هرطور شده غذا را از چنگ طبقات بالا درآورده بدست طبقات پایین برسانند؛ نیت و حرکتی بس انساندوستانه و عدالتخواهانه، اما ناگزیر در این راه خود مرتکب ظلمها و جرمها و جنایتها میشوند! داستان آشنای تاریخ بشری و بازاثبات این نکته که لزوما نیتهای خوب به نتایج خوب منجر نمیشوند بلکه گاه خود بدتر از قبل و قبلیها میشوند! شبیه داستان مزرعۀ حیوانات جورج اورول که خود راوی داستانهای ادامهدار مزرعۀ انسانهاست، چه با وجود این همه جهد و جهاد همچنان بزرگترین چالش جوامع بشری صرف فعل عدالت اجتماعیست طوریکه خود منجر به ناعدالتی و اجحاف در حق این و آن نشود!
#عدالت_اجتماعی
#مزرعه_حیوانات
#جورج_اورول
#The_Platform
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 مرحوم "کیومرث صابری فومنی" معروف به "گلآقا" برای برخی مسائل و مشکلات جامعه که بواقع امر مشاهده میکنی ولی نمیتوانی چیزی در موردش بگویی نماد «ع سهنقطه» را ابداع کرد که به چشم میبینی ولی به زبان هیچ نمیتوانی صدایش را دربیاوری! حالا این تصویر هم از آن دست تصاویر است که درش هزار و یک درد موج میزند و تو میبینی و نمیخواهی و نمیتوانی صدایش را دربیاوری! و یا که میخواهی ولی هزار و یک حرف از هر جهت به ذهنات هجوم میآورند و برای به زبان و بیان آمدن از هم سبقت میگیرند و تو باز میمانی که کدام را چگونه از چه جهت بازبگویی و آخرش هم هیچ نمیگویی و "بدون شرح" وامیگذاری!
#مسائل_اجتماعی_ایران
#روحانیت_سیاسی
#دلار
#بدون_شرح
#گلآقا
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 دوری در دنیای آمار 9️⃣1️⃣
⏺️ بیست کشور برتر جهان با بیشترین اعتماد به دولت
بر اساس آخرین دادهها و آخرین ردهبندی در این زمینه، #چین با شاخص 77 بیشترین اعتماد مردم به دولت را داراست و از این نظر اکنون در رتبهی اول جهان قرار دارد. #اندونزی با شاخص اعتماد 76 در رتبهی دوم جهان قرار دارد. #هند با شاخص 75 سوم و #امارات و #عربستان به ترتیب با شاخص 72 و 71 در رتبههای بعدی قرار دارند. میانگین جهانی شاخص اعتماد به دولت و دولتمردان 56 میباشد. باید دید شاخص اعتماد ایرانیان به دولت و دولتمردانشان در چه حدیست.
#آمار
#شاخص_اعتماد_به_دولت
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 3️⃣6️⃣
✍️ حسین شیران
"فکر برتر" یک طرح و تدبیر و درحقیقت یک "شاهتدبیر" است و ما پیش از این در شرح ویژگیهای آن گفتیم که ضرورتا باید معطوف به "شاهمسأله"ی حال حاضر جامعه و متعهد به حل و فصل آن باشد و در این راستا با کاربست هم "عقل نظری" و هم "عقل عملی" واجد هم "رویکرد نظری" و هم "راهبرد عملی" باشد و لزوما متضمن "حصول نتیجه" و حتی پس از آن "پیگیر پیآمدها" و "پاسخگوی پیشآمدها" باشد؛ این یعنی از اول تا آخر، فکر همهچیز و همهجا بودن.
بدیهیست این "تیپ ایدئال" فکر برتر یا همان شاهتدبیر است و اکثر "انقلابهای سیاسی" که در جوامع مختلف رخ میدهند با وجود همهی ادعاها و آرمانهای جهانگیرشان بواقع فاقد همه یا بخشی از این ویژگیها هستند، هم از این جهت نمیتوانند جامعه را به سرمنزل مقصود برسانند و خیلی زود در مقام نظر و عمل دچار لرزشها و لغزشها و به این سبب تنشها و رنجشها و رانشها و ریزشها میشوند و جامعه را هم درگیر کشوقوسهای بیپایان خود میسازند!
برای همین تردید نکن در هر کجا هر جامعهای درگیر افتوخیزهاست اسیر دست سیاستبازهاست که اساسا هدفی جز کسب قدرت ندارند و طرح و تدبیرشان هم نهایت تا رسیدن به قدرت است و بس، بعد از آناش نه که فکر برتری برای سروسامان دادن به اوضاع و احوال ملت و مملکت که هیچ، حتی خود دولت و حکومت ندارند هرکه هرکه شدنها و هرکس هرگوشه بردن و خوردنها و بهگور مردم خندیدنها شروع میشود، هیچکس هیچکجا هم پاسخگوی هیچچیز نمیشود!
اینجاست که فریاد "از طلا گشتن پشیمان گشتهایم، مرحمت فرموده ما را مس کنید" ملت بلند میشود، و این فریاد فریادی از جنس پشیمانیست- پشیمانی از انقلاب و انقلابیون گذشته و لاجرم اندیشه به انقلابی دیگر و انقلابیونی دیگر که همیشه بهوقتاش از راه میرسند و فرصتطلبانه حسب حسوحال روز شعرها و شعارها ساخته و باز وعدهوعیدها داده و باز هنرمندانه رنجش انباشتهی ملت از انقلاب و انقلابیون حاکم را پلی میکنند برای کسب قدرت و حکمرانی خویش.
اینست که برای توسعهی پایدار و متوازن یک مملکت صرفا نباید روی انقلابهای سیاسی و سیاستبازان حساب کرد؛ انقلاب سیاسی یعنی پایین کشیدن بیکفایتهای امروز و بالا فرستادن بیکفایتهای فردا، جابهجا کردن ادواری حاکمان و حالبهحال کردن و بیخود امیدوار کردن مردمان و دیگر هیچ! دلبستن به انقلاب سیاسی برای حلوفصل مسائل جامعه چیزی شبیه دلبستن به وزش باد برای رفع آلودگی هواست و خود معلوم است که چگونه تا چه حد مفید و مؤثر است!
"طبیعت" یک چیز است و "تربیت" یک چیز دیگر؛ انقلاب سیاسی یعنی سپردن اختیار جامعه به دست طبایع انسانی که طبعا اگر بهحال خود رها کنی سر از سلطهجویی و حکمرانی درمیآورد. رمز و راز دوام و تداوم حکومتها در جوامعی همچون جامعهی ما اینست و جز این نیست که صرفا به طبع حاکمان دلخوش کرده و میکنیم و این حاصل "تربیت معکوس" است یعنی بجای آنکه ملت حاکم مستعدی برای خود تربیت کند حاکم ملت مستعدی برای خود تربیت میکند!
و این ناشی از ضعف سازمانیافتهی ملت است که هنوز دوام دارد و دیگر باید برطرف شود و این یک "انقلاب اجتماعی" میطلبد نه سیاسی! فکر برتر طرح و تدبیر و شاهتدبیریست در این راستا، یعنی بدوا تربیت "ملت برتر" و بعد تربیت "دولت و دولتمرد برتر"؛ بدون نقد اولی دومی همیشه نسیه خواهد بود. شرط لازم برای تحقق یک چنین آرمانی دل کندن و پس گرفتن جامعه از دست سیاستبازان قدرتطلب و فرصتطلب (حذف زمینههای حکومت) و کار بر روی ملت است.
#راهی_برای_رهایی
#فراتلفیقگرایی
#فراایدئولوژی
#فراوفاق
#انقلاب_اجتماعی
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 تعریف روشنفکر دینی از دیدگاه دکتر عبدالکریم سروش
#روشنفکر_دینی
#دکتر_سروش
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 دوری در دنیای آمار 8️⃣1️⃣
⏺️ ده کشور برتر جهان با بزرگترین ذخایر گاز طبیعی
بر اساس این دادهها #روسیه با 1688 تریلیون فوت مکعب به تنهایی 24.3 درصد ذخایر گاز طبیعی جهان را در اختیار دارد و از این نظر در رتبهی اول جهان قرار میگیرد. #ایران با 1201 تریلیون فوت مکعب و 17.3 درصد ذخایر گاز طبیعی جهان در رتبهی دوم قرار دارد. #قطر با 871 تریلیون فوت مکعب و 12.5% در رتبهی سوم و #آمریکا با 368 تریلیون فوت مکعب و 5.3% در رتبهی چهارم و #عربستان و #ترکمنستان و #امارات و #ونزوئلا و #نیجریه در رتبههای بعدی قرار دارند. باقی کشورهای جهان هم همگی باهم تنها 24.1% از ذخایر گاز طبیعی جهان را در اختیار دارند.
#آمار
#ذخایر_گاز_طبیعی
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 حکومتهای ایدئولوژیک نه که بطن و متنشان پر تابوست تنها با جهان بیرونشان نیست که دائم درگیرند بلکه بمرور از درون هم در ارتباط با هر تابویی دستهدسته شده در برهههای مختلف گاه دشمنتر از دشمن خارجی در مقابل هم میایستند! نمونهاش همین تابوی مذاکره با آمریکا و دو دستهٔ مذاکرهگرایان و مذاکرهگریزان و جدال میانشان که حالیا هیاهوشان گوش عالم را کر کرده! دشمنتر از دشمن خارجیش هم یکی مثل ظریف که نوعا مذاکرهگر و مذاکرهگراست و از این سبب در چشم مخالفان در حکم شیطانیست که هرچه زودتر باید از میان رود- حتی زودتر از خود شیطان بزرگ! در این میان این مردممردم هم که میکنند خیال نکن ارزش و اهمیتی برای مردم قائلند و سنگ مردم را به سینه میزنند! از مرحله پرتی اگرکه فکر کنی امثال احمد خاتمی مردم که میگویند منظورشان ماییم! نه که تم سیاست جهان مردمسالاریست اینها هم سالارند مرادشان از مردم خودخود سالارشان است وگرنه مردم کیلویی چند؟ ما مردم گورمان کجا بود کفنمان هم باشد! حتی همین کفن هم افتاده دست اینها، هرگاه برای تابوشان احساس خطر کنند سریع میپوشند صحنه میآیند! خلاصه که زنده باد تابو مرده باد مخالف تابو!
🆔 @Hossein_Shiran
🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 1️⃣6️⃣
✍️ حسین شیران
برای "تکثرگرایی" و "فراتلفیقگرایی"- دو گام اصلی و اساسی در راستای تحقق نظام سیاسی اجتماعی فراایدئولوژیکِ "ملتدولت"، به ترتیب "وفاق" و "فراوفاق" یک امر لازم و ضروری بشمار میروند، هم از این جهت نیروهای تاریخی لازم برای تحقق یک چنین ابرپروژهای را نظرا و عملا میتوان در دو دستۀ "وفاقگرایان" و "فراوفاقگرایان" از هم متمایز ساخت.
وفاقگرایان نوعا "کنشگران مرزی"اند که مشخصا در مرز میان جریانات و جناحها و ایدئولوژیهای ستیزگر مشغول اندیشه و اقداماند تا به هر شکل ممکن آتش خشم و خشونت جامعهسوزشان را به آشتی بدل سازند؛ فراوفاقگرایان هم نوعا "کنشگران فرامرزی"اند که در بستر وفاق حاصل از اندیشه و اقدام وفاقگرایان و کنشگران مرزی (نیروهای گام اول) نظرا و عملا تلاش میکنند "فراایدئولوژی" لازم برای گذار به نظم و نظامی نوین را محقق سازند.
تکثرگرایی (پلورالیسم) در حقیقت شرط لازم برای "صلح و ثبات" یک جامعه است و فراتلفیقگرایی و فراایدئولوژیِ حاصل از آن شرط لازم برای "توسعه و تحول" آن جامعه؛ اولی با توصیه و تجویز "تحمل یکدیگر" فعل "سازش" را در جامعه صرف میکند و دومی با توسعه و ترویج "تعامل با یکدیگر" فعل "سازندگی" را؛ هم از این جهت شعر و شعور و شعار هر دو را میتوان در یک کلام خلاصه کرد: "با هم ساختن"- ساختن به هر دو معنا و مفهوم مذکور.
ماندن در وضعیت پلورالیسم، همانطورکه پیش از این گفتیم، وضعیتی شکننده است چه همواره امکان و احتمال بازقدرتگرفتن یک جبهه و جناح و ایدئولوژی در آن موجود است و اساسا افتوخیز مکرر ملتها و مملکتها از این سبب است. قطع یقین هر دوره قدرتطلبان و فرصتطلبان خاص خود را دارد که به شیوه و شکلی متفاوت از پیش به سلطه میاندیشند و اگرکه طرح و تدبیری بالادستشان در کار نباشد این خطر همواره بالاسر هر ملت و مملکت خواهد چرخید.
هم از این نظر ماندن در گام نخست و دلخوش داشتن به صلح و سازش و وفاق میان جناحها و ایدئولوژیها و نیندیشیدن و نپرداختن به گام دوم بواقع ناکام گذاشتن جامعه در سیر تحول و تکامل است. پلورالیسم اگرچه حافظ گونههای متعدد و متکثر از یک حقیقت و ضامن حیات آنهاست اما این هرگز بمعنای تام و تمام برحق داشتن و دانستن یکی یا همه- آنسان که خود تصور میکنند، نیست و ضرورتا باید در راستای ارائۀ حقیقتی برتر و سرتر در همه بازاندیشیها داشت.
این مهم همانطورکه پیش از این گفتیم وظیفه و رسالت تاریخی "خردمندان جامعه" (عقلای قوم) در هر دورۀ تاریخیست که همواره در سنت پیشینیان که طبعا و جبرا به اقتضای زمینه و زمان و زندگیشان حاصل گشته بهدیدۀ "تحقیق و نه تسلیم" بنگرند و تحققا با بازاندیشی در ادراک و افهام گذشتگان درک و فهم نوینی از حقیقت را پایه و اساس کنشهای افراد در شرایط مدرن قرار دهند؛ اینگونه هم سیر سنت در مدرنیته ممکن میشود هم نوشدن به اقتضای زمان.
از این منظر بس قابل نقد است نظرکرد و عملکرد آنها که صرفا بر گام نخست متمرکزند و ورا و فرای پلورالیسم نه به چیزی میاندیشند و نه به چیزی میکوشند! ولیکن درد ما اینک نه اینها بلکه برخی خواصاند که حتی به پلورالیسم هم قائل نیستند و نظرکرد و عملکردشان خلاف روح و روال پلورالیسم رسما به نفع یک ایدئولوژی خاص که از قضا ایدئولوژی حاکم است ختم میشود و از این جهت وفاقگراییشان هم در نهایت چیزی جز "بیعت گرفتن" برای ایدئولوژی حاکم نیست!
#راهی_برای_رهایی
#فراتلفیقگرایی
#فراایدئولوژی
#فراوفاق
#دکتر_عبدالکریمی
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 بدون شرح!
تصویر سمت راست نظرسنجی صدا و سیما در مورد پذیرش یا عدم پذیرش FATF و تصویر سمت چپ نظرسنجی کانال دکتر پزشکیان در این خصوص!
#FATF
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 در جستجوی راهی برای رهایی 0️⃣6️⃣
✍️ حسین شیران
برخلاف وفاقگرایی راستگرایانۀ دکتر عبدالکریمی که هم مقصد و مقصودش از پیش معلوم و موجود و محقق است-"گفتمان انقلاب"، و هم نیروهای تاریخیاش-"نیروهای انقلاب"، هم از این جهت نه نیازی به بیش رفتن دارد نه نیازی به بیش گشتن، تنها بازآیی و بازدلسپاری و بازسرسپاری مردم به حاکمان وقت را کم دارد تا به کوری چشم دشمنان نظام باز وفاق میان ملت و حکومت حاصل گردد، "فراتلفیقگرایی" را اگرچه نظرا مقصد و مقصود و نیز نیروهای تاریخی هر دو از پیش معلوم است ولیکن عملا هر دو تا این لحظه از تاریخ زیست اجتماعی ما ناموجود و نامحققاند و از این جهت تا رسیدن به سرانجام خود راهها و کارها در پیش دارند.
در خصوص چیستی و چرایی و چگونگی فراتلفیقگرایی پیش از این سخنها گفتهایم: فراتلفیقگرایی بهوجه عام در هر حوزه یک "روش راهبردی" برای گذار از پارگیها و پراکندگیهای موجود هر حقیقتی به تصویر و تصوری بهمراتب برتر و سرتر از آن حقیقت در سطحی مابین، مابعد و مافوق سطح موجود است؛ و بهوجه خاص در عرصۀ سیاسی اجتماعی "راهی برای رهایی" از تفرقهها و تضادها و ستیزهای ناشی از تعددات و تکثرات ایدئولوژیها و رسیدن به یک "هستی فراایدئولوژیک" در سطحی فراتر از "سطح صفر" (سطح ستیزها و سلطهها و ایدئولوژیها) و پایه و مایه قرار دادن آن هستی برای برقراری نظم و نظامی نوین است.
این هستی فراایدئولوژیک در این برهه از زمان برای جامعۀ ما و جمیع جوامع درگیر نظامهای ایدئولوژیک که از شکاف میان ملت و حکومت رنج میبرند همانا "ملتدولت" است- نظام سیاسی اجتماعیای برآمده از بطن و متن ملت و همواره با ملت و برای ملت، بیهیچ سلطه و سیطرهای از جانب هر ایدئولوژیای که بالطبع بخواهد دنبال زیادهخواهی و انحصارگرایی باشد؛ و خود فراایدئولوژیک بودن این هستی متضمن این حقیقت است. نیروهای تاریخی آن هم نظرا فراایدئولوژیستهای ملتدولتگرایی هستند که عملا باید با یک "هستۀ مرکزی فراایدئولوژیک" در سه جبهه در هر سه ضلع ملت، دولت و حکومت، همگرایانه تا رسیدن به این سرمنزل بکوشند.
لازمۀ شکلگیری یک چنین هستی و هویت والایی برای نظام سیاسی اجتماعی آتی ایران دو گام اصلی و اساسیست که نیروهای تاریخیاش ضرورتا باید از پس برداشتن هر دو برآیند: گام اول "تکثرگرایی"ست گام دوم "فراتلفیقگرایی"؛ اولی پذیرفتن و پذیراندن تعددات و تکثرات موجود ملت و تحقق "جامعۀ پلورالیستیک" است و دومی پدیدارساختن "دولت پلورالیستیک" بر بستر یک چنین جامعهای- دولتی که پذیرای همه و مورد پذیرش همه باشد؛ اولی فرونشاندن ایدئولوژیهای انحصارگر و پادادن و جادادن به باقی ایدئولوژیهاست و دومی فرآوری فراایدئولوژی و فرانشاندن نظام فراایدئولوژیک و پایان دادن به سلطهگری ادواری همۀ ایدئولوژیها. ...
#راهی_برای_رهایی
#فراتلفیقگرایی
#فراایدئولوژی
#فراوفاق
#دکتر_عبدالکریمی
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
📚 گذار به دموکراسی (ملاحظلات نظری و مفهومی)
✍️ هانتینگتون، پرزورسکی، کارل، استپان، برمیو، شر
🔄 محمدعلی کدیور
⏺️ تعداد صفحات: 329
🌓 کتابخانهی جامعهشناسی شرقی
⏺️ فرصتی برای مطالعهی هرچه بیشتر
#کتاب
#کتابخوانی
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 شاخص فلاکت پاییز 1403 به تفکیک استانهای کشور منتشر شد. شاخص فلاکت حاصل جمع نرخ تورم و نرخ بیکاری در یک زمان معین برای بیان وضعیت اقتصادی و رفاهی مردم یک منطقه یا ملت است. بر اساس گزارشهای مرکز آمار ایران، در پاییز امسال نرخ تورم 32.5 درصد و نرخ بیکاری 7.2 درصد و بر این اساس شاخص فلاکت کل کشور 39.7 بوده است. شاخص فلاکت 15 استان بالاتر و 16 استان پایینتر از این میانگین کشوری بوده است. طبق این آمار در پاییزی که گذشت استان اردبیل با تورم 35.2 درصدی و نرخ بیکاری 10.1 درصدی شاخص فلاکت 45.3 را تجربه کرده است که در این برهه بیشترین مقدار شاخص فلاکت و در نتیجه بدترین وضعیت اقتصادی و کمترین میزان رفاه در کل کشور میباشد و استان سیستان و بلوچستان با نرخ بیکاری 12.5 درصدی و نرخ تورم 22.8 درصدی در مجموع شاخص فلاکت 35.3 را داشته است که به نسبت کمترین مقدار در کشور در پاییز 1403 میباشد.
#شاخص_فلاکت_3_1403
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 آشنایی با ایسمها 2️⃣7️⃣
✍️ جان آندریوس John Andrews
🔄 حسین شیران
⏺️ پسااستعمارگرایی (پستکولونیالیسم) Postcolonialism
رویکردی به سیاست، ادبیات و جامعهشناسی، سرچشمهگرفته از نیمهی دوم قرن بیستم، مبتنی بر یا در ارتباط با تجربیات مستعمرات سابق. نظریهپردازان برجستهی پسااستعمارگرایی "فرانتس فانون"1 نویسندهی فرانسوی و "ادوارد سعید"2* نویسندهی فلسطینی-آمریکایی بودند. فانون که مخالفتاش با استعمار او را از ساحت نظریه به ساحت عمل سوق داد تا به یاری مبارزان محور مقاومت الجزایری [در برابر استعمار فرانسه] بشتابد و حتی در سال 1957 در نزدیکی مرز الجزایر و تونس مجروح شود، در سال 1961 کتاب تأثیرگذار "دوزخیان روی زمین"3 را نوشت و محرومان و مستضعفان جهان را به قیام و انقلاب خشونتآمیز علیه استعمار جهانی فراخواند. ذاتا پسااستعمار میراث سنگین و سیاه استعمار در بسیاری از کشورهاست- گواهاش حد و مرزهای بازمانده از استعمارگران که کوچکترین اهمیتی به قومیت و زبان و مذهب نمیدادند و حال همین مرزها بهعنوان مثال در کشور نیجریه امکان شکلگیری یک هویت ملی را نمیدهد.
1. Frantz Fanon (1925–61)
2. Edward Saïd (1935–2003)
3. The Wretched of the Earth (Les Damnés de la terre)
این کتاب با عناوین دیگری همچون "مغضوبین زمین" و "نفرینشدگان زمین" هم شناخته شده است.
⏺️ توضیح مترجم:
* مهمترین کتاب ادوارد سعید هم Orientalism (1978) است که در ایران توسط چند مترجم به "شرقشناسی" ترجمه شده است. در این اثر انتقادی ادوارد سعید عمده آثار آمریکایی-اروپایی را به داشتن بازنماییهای فرهنگی غیردقیق، گمراهکننده و کلیشهای از شرق متهم میکند و با این ادراکات بسجانبدارانهی آنها، چهرهی واقعی شرق را مخدوش و درک حقیقی از فرهنگ شرق را دشوار میداند. او مدعیست غربیها بدون درکی درست از شرق و فرهنگ والایش، دربارهی آن خیالبافیها کرده و به اشتباه خود را بس برتر از مردمان شرق پنداشتهاند. او پژوهشهای غربیها را مرتبط با جوامع امپریالیست سلطهطلب دانسته و بسیاری از این پژوهشها را ذاتا سیاسی و به لحاظ فکری غیرقابل اعتماد تلقی کرده است.
#ایسمها
(برای مشاهدهی بخشهای قبلی و آشنایی با ایسمهای بیشتر از این لینک استفاده کنید)
🆔 @Hossein_Shiran (Author)
🌓 @OrientalSociology (Channel)
⚛️ @OrientalSocialThinkers (Group)
🌐 www.orientalsociology.ir (Site)
🌓 ژاک دریدا میگوید هر متنی در آن واحد سروری دادن به یک روایت و سرکوب نمودن روایت دیگر است، راست نمودن یک واقعیت و دروغ نمودن واقعیت دیگر است، حاضر ساختن یک حقیقت و غایب ساختن حقیقت دیگر است، مرکز نهادن یک معنی و حاشیه بردن معنی دیگر است، هم از اینرو همواره در آن باید به دیدهٔ تردید و تأمل نگریست- اینست که فلسفهٔ او را philosophy of hesitation مینامند؛ او حتی روایت افلاطون از حقیقت را هم از این دست میداند چه حکیمانه سعی میکند سقراط را بر سوفیستها برتری دهد و برندهٔ میدان سازد درحالیکه درنهایت سقراط هم از رتوریک بهره میبرد و در کنار سوفیستها میایستد. او یک چنین گزارشهای گزینشگری را «سرکوب واقعیت» مینامد و سرکوب را هم همیشه ناکارآمد و ناکام میداند چه سرانجام هر آنچه سرکوب میشود پیروزمندانه بازمیگردد. راهکار او برای مواجهه با یک چنین ساختهها و پرداختهها و ساختارها و نهادهای حاصل از آنها «سازهشکافی Deconstruction» است یعنی واشکافی روایات و حکایات و واکاویشان برای رهاسازی و روسازی هر آنچه پشتشان پنهان یا بدستشان سرکوب گشته است. یک چنین مواجههای سخت ولیکن یک ضرورت است.
🆔 @Hossein_Shiran