oshaghierfan | Unsorted

Telegram-канал oshaghierfan - نشر آثار استاد حسین عشاقی

490

🔸متخصص و صاحب نظر در فلسفه و عرفان اسلامی، مدرس فصوص الحکم و اسفار. ❗️این کانال توسط برخي از شاگردان استاد و تحت نظارت مستقیم ايشان، اداره می شود. @ja_javad

Subscribe to a channel

نشر آثار استاد حسین عشاقی

#الأقدام -التالیة
#جلسه -۲۵

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

#الأقدام -التالیة
#جلسه -۲۳

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

#الأقدام -التالیة
#جلسه -۲۱

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

#الأقدام -التالیة
#جلسه -19

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

#الأقدام -التالیة
#جلسه -۱۷

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

#الأقدام -التالیة
#جلسه -۱۵

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

#الأقدام -التالیة
#جلسه -۱۳

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

#الأقدام -التالیة
#جلسه -۱۱

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

#الأقدام -التالیة-
#جلسه -۹

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

#الأقدام -التالیة-
#جلسه -۷

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

#الأقدام -التالیة-
#جلسه -۵

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

#الأقدام -التالیة-
#جلسه -۳

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

#الأقدام -التالیة-
#جلسه -1

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

ادامه از بالا 👆🏿

🔶با این بیان، صدر‌المتألهین علی‌رغم اعتقادش به #حرکت_جوهری عالم مادی، در واقع، انکار حرکت جوهری عالم کرده است؛ و حداکثر او به نظریه #کون_و_فساد که مذهب منکران حرکت جوهری است ملتزم شده است؛

🔸زیرا اگر در طول هر حرکت، یک واحد متصل و ممتد در بستر زمانِ حرکت، تحقق نداشته باشد؛ درین صورت:

➖ اگر بین هر دو مقطع متوالی، زمان ممتدی نباشد، تتالی آنات و آنیات لازم می‌آید که ممتنع و محال است؛
➖و اگر زمان ممتدی بین دو مقطع متوالی تحقق داشته باشد؛ زمان یک واحد ممتد و متصل است و ثبوت آن بین دو مقطع، ملازم با ثبوت یک حرکت ممتد و متصل است که آن زمان ممتد را متحقق سازد؛ ولی طبق فرض، چنین حقیقت ممتد واحدی بین هر دو مقطع، وجود ندارد تا زمان مذکور تحقق یابد؛ و بر فرض ثبوت چنین زمانی، تحولات نظیر تصاویر متوالی در #پویانمائی می‌شوند که فقط تخیل حرکت در بیننده ایجاد می‌کنند؛ و درین صورت، نظریه حرکت جوهری صدرالمتألهین به نظریه کون و فساد ابن‌سینا باز می‌گردد که معتقد است در حقائق جوهری، هر صورت در آنْ تحقق یافته و در زمانی باقی است و سپس بعد از زمان مذکور در آنْ زائل شده و صورت جدیدی حادث می‌شود.

🌺 و خلاصه اینکه اگر صدرالمتألهین حقیقت واحد ممتدِ در طول زمان حرکت را نپذیرد (چنانکه از تشبیه مقاطع حرکت به نفَسهای انسان برداشت می‌شود) حرکتی در کار نیست بلکه حداکثر، تحولات به صورت کون و فساد رخ می‌دهد؛ و این خلاف فرض حرکت جوهری عالم است؛ و اگر این حقیقت واحد ممتد را بپذیرد، در این صورت علاوه بر این که هر مقطعی در آن حقیقت ممتد، موجود بالقوه است نه بالفعل، و حدوث و حادث بالفعلی از آن وجود بالقوه مقطع، شکل نمی‌گیرد؛ عالم جسمانی نیز به لحاظ این که مجموع این امر ممتد، نقطة شروعی و سابقه عدم زمانی ندارد، قدیم زمانی است نه حادث زمانی؛

✳️ بنابراین حدوث تجددی عالم مادی کلا منتفی و باطل است.

@oshaghierfan

#Eitaa & #Telegram

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

ادامه از بالا 👆🏿

🔵 اشکال
ممکن است گفته شود که وابستگی در #نوع_اول ، به این دلیل محال است که مشکل این است که متوقف‌علیه یک سلسله بی‌پایان است و پایان یافتن سلسله بی‌پایان تناقض‌آمیز است؛ و این مشکل عینا در #نوع_دوم وابستگی نیز هست؛ چون طبق فرض، سلسله حوادث گذشته، بی‌نهایت است و پایان یافتن سلسله بی‌پایان تناقض‌آمیز است؛ پس نباید سلسله حوادث گذشته را بی‌نهایت دانست.

🔴 پاسخ
🔸زمان گذشته عالم، یک واحد #ممتد و متصل است که به روزهای گذشته انقسام می‌یابد؛ اما انقسامات وارد بر این حقیقت متصل و دارای امتداد، انقسامات محقَق و بالفعل نیستند؛ بلکه همه انقسامات، #بالقوه و به فرض‌اند؛

🔸و تا جایی که این انقسام بر روی آن امتداد واحد، فرض می‌شود قطعه‌‌ای فرضی نیز با موجودیت فرضی، تحقق می‌یابد؛ اما وقتی فرض انقسام، ادامه نیافت اجزائی نیز شکل نمی‌گیرند؛

🔹پس مثلا هر 24 ساعت شبانه‌روز، از 24 ساعت قبلی و 24 ساعت بعدی جدائی بالفعل ندارد؛ و هر یک، موجود منفصلی از دیگران نیست تا مجموعه‌ای از بی‌نهایت قطعات منفصل و جدا جدا از هم شکل بگیرد؛ تا گفته شود پایان یافتن قطعات بی‌پایان تناقض‌آمیز و محال است؛

🔹پس ما در مورد زمان گذشته عالم، بلحاظ واقعی فقط یک زمان واحد موجود داریم و بلحاظ فرضی، زمانهای متعدد، محدودند (یعنی تا جایی که فرض ادامه دارد)؛ اما در وابستگی #نوع_اول که قطعات متوقف‌علیه و متوقف هیچکدام موجود نیستند قطعات متوقف‌علیه، فقط فرضی‌‌اند؛ یعنی چون شما قطعات متوقف‌علیه را هنوز ندارید باید آن را فرض کنید و در این فرض وقتی شمار قطعات مفروضه را بی‌پایان فرض کردید روشن است در فرض بی‌پایان بودن این قطعات، پایان یافتن آنها تناقض‌آمیز است؛

🔶 بنابراین مشکل در دو نوع وابستگی، یکسان نیست؛ بلکه باید گفت در نوع اول، وابستگی #محال و در نوع دوم، وابستگی #ممکن است؛ چون در نوع اول مفروض ما این است که، متوقف‌علیه، قطعات بی‌یایان است ولی در نوع دوم شیء متوقف‌علیه، یک ممتد موجود است نه قطعات فرضی در آن ممتد موجود؛ چون قطعات در آن، موجود واقعی نیستند تا متوقف علیه باشند؛ آنچه متوقف‌علیه است یک موجود واحد و یگانه است؛ گرچه او آنِ شروعی ندارد؛ ولی آنِ شروع نداشتن به‌خودی‌خود محال نیست؛ چنانکه خود خداوند نیز آنِ شروعی برای هستی‌اش نیست و با این حال متوقف‌علیه همه موجودات است؛ به بیان دیگر اگر آنِ شروع نداشتن مشکل آفرین باشد خود خداوند که موجودی است بدون آنِ شروع، نباید تکیه‌گاه و متوقف‌علیه دیگر موجودات باشد.


@oshaghierfan

#Eitaa & #Telegram

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

#الأقدام -التالیة
#جلسه -۲۴

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

#الأقدام -التالیة
#جلسه -۲۲

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

#الأقدام -التالیة
#جلسه -۲۰

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

#الأقدام -التالیة
#جلسه -۱۸

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

#الأقدام -التالیة
#جلسه -۱۶

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

#الأقدام -التالیة
#جلسه -۱۴

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

#الأقدام -التالیة
#جلسه -۱۲

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

#الأقدام -التالیة-
#جلسه -۱۰

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

#الأقدام -التالیة-
#جلسه -۸

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

#الأقدام -التالیة-
#جلسه -۶

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

#الأقدام -التالیة-
#جلسه -۴

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

#الأقدام -التالیة-
#جلسه -2

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

معرفی کتاب «الأقدام التالیة‌ فی الحکمة المتعالیة»: این کتاب در حقیقت متنی درسی است به زبان عربی، و چکیده ای است از مباحث مجموعه کتابهایی با عنوان «گامهای پس
ین در فلسفه برین» که دو جلد آن تا کنون در سالهای أخیر منتشر شده و فلسفه نوین اینجانب را تبیین کرده است. این متن درسی فلسفی در سال جاری تدریس می‌شود و چون برخی علاقه‌مندان خواهان انتشار اصل کتاب و صوتهای تدریس آن شده‌اند لذا ویراست اول جلد اول آن در ادامه منتشر شده و صوتهای تدریس آن نیز از ابتدا به تدریج در دو کانال ایتا و تلگرامِ اینجانب به اشتراک گذاشته می‌شود.

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

🟢 حدوث تجددی عالم و ارزیابی آن

🔶 صدرالمتألهین در باب حدوث زمانی عالم مادی، نظر خاصی دارد؛ او در مورد کل عالم مادی به #حدوث_تجددی، قائل است؛

🔸حاصل بیانش در اثبات این دعوا، این است که:
الف) کل عالم مادی، به #حرکت_جوهری، متحرک است؛
ب) هر متحرکی آنْ به آنْ تجدد یافته و در هر آنْ، مرحله‌ای نو، حادث شده و بلا فاصله زائل و نابود خواهد شد؛
🔹نتیجه: ازین‌رو کل عالم مادی در بستر یک حرکت جوهری عام، آنْ به آنْ تجدد می‌یابد و حدوث تجددی دارد (مفاتیح الغیب، ص 396).

🍀 ارزیابی این نظریه
در ارزیابی این نظریه، باید توجه داشت که از نظر صدرالمتألهین در هر حرکتی، افزون بر مقاطع آنی الوجودی که پیوسته در هر آنْ یکی از آنها تحقق می‌یابد، یک #حقیقت_ممتدِ در بستر زمان نیز هست که از ابتدای حرکت تا انتهای آن، گسترده است و همه این مقاطع آنی الوجود را به هم پیوند داده و اتصال و #وحدت بین آنها را فراهم می‌کند (اسفار، ج 3 ص 131 و 137).

🔷 اشکال اولی که در اینجا بر نظریه حدوث تجددی عالم مادی وارد است، این است که این دو جنبه ی حدوث تجددی عالم با هم ناسازگارند؛

🔹 زیرا در این حقیقت متحرک و ممتدِ در بستر زمان(علی الفرض)، یا مقاطع و حدود حرکت، بالفعل موجود نیستند (فرض الف) یا این که بالفعل موجودند(فرض ب) . هر دو فرض دچار اشکال است.

🔸 بررسی فرض الف): اگر این مقاطع بالفعل موجود نباشند، بلکه فقط موجود بالقوه باشند؛ پس در هر آنی از حرکت، وجود بالفعل جدیدی تحقق نمی‌یابد تا حدوثی و حادثِ آنی الوجودی شکل بگیرد؛ چون #حدوث، مسبوقیت وجود است به عدم؛ و طبق فرض، مقاطع حرکت که وجود جدید و آنی الوجود محسوب می‌شوند، بالفعل تحقق ندارند بلکه امری #فرضی و موجودی #بالقوه هستند؛

🔸 بنابراین وجود آنی الوجود جدیدی نیست تا مسبوق به عدم باشد و حدوثی و حادثی شکل بگیرند تا بتوان گفت جهان مادی مثلا در هر آنْ، نو به نو، #حادث می‌شود؛ چگونه در هر آنْ، جهان حادث می‌شود حال آنکه آنچه جدید محسوب می‌شود، موجود بالفعل نیست بلکه امر #بالقوه‌ای است که تحقق خارجی و بالفعل نمی‌یابد.


🔹 بررسی فرض ب): اگر در این حقیقت متحرک و ممتدِ در بستر زمان، هر مقطع و حدّی از حدود حرکت، #موجود_بالفعل باشد لازم می‌آید که بی‌نهایت موجود بالفعل بین هر دو حدّ حرکت تحقق داشته باشد؛

🔹زیرا هر امر ممتدی، بی‌نهایت انقسام پذیری دارد؛ و در فرض بالفعل بودن مقاطع و حدودِ این انقسامات، بی‌نهایت موجود بالفعل خواهیم داشت؛ حال آنکه طبق فرض این بی‌نهایت موجود بالفعل، محصور بین دو حد حاصرند؛

🌸 پس در هر صورت #حدوث_تجددی_عالم مواجه با اشکالی است که پذیرش آن را ناممکن می‌سازد. (این اشکال اول).

🔷اشکال دوم: صدرالمتألهین در برخی عباراتش آن امر واحد ممتد را به‌گونه‌ای تفسیر می‌کند (اسفار، ج 7 ص 328) ‌که در حقیقت، اصل وجود چنین #ممتدی انکار می‌شود؛

💥 وی حرکت ممتد را به #نفَسی تشبیه می‌کند که انسان در مدت حیاتش می‌کشد و هر نفَسی از نفَس قبل و بعد، متغایر و شخصا متمایز است؛ و این چنین نیست که ما در طول حیاتمان یک نفَس ممتد، از ابتدا تا انتهای حیات داشته باشیم بلکه نفَسهای متعدد و متغایر و متمایز فراوانی داریم؛ ولی در طول حیات دائما این نفَسهای بریده از هم، ادامه دارند و می‌آیند و می‌روند؛

🔹 بر اساس این تفسیر، جهان مادی در نظر او گرچه از نظر زمان، بی‌ابتدا و بی‌انتها است؛ و بنابراین فیض حق، دائمی و إزلا و أبدا باقی است؛ ولی بی‌ابتدائی و أزلیت، و بی‌انتهایی و أبدیتِ جهان مادی را به‌شکل #توارد_امثال دانسته است نه به‌شکل یک واحد ممتد در بستر زمان؛

🔸براساس این تشبیه: پس هر مقطع عالم مادی، از مقطع قبل و بعد، متغایر و شخصا متمایز است؛ اما بخاطر تشابه مقاطع متوالی، جهان مادی، باقی و متصل و ممتد به نظر می‌رسد و البته این مقاطع متغایر و بریده از هم، در طرف گذشته ابتدائی، و در طرف آینده نیز انتهایی ندارند و لذا #فیض_حق، نظیر نفَسهای بریده از هم، ادامه داشته و ازلا و أبدا باقی است.

#ادامه👇
@oshaghierfan

#Eitaa & #Telegram

Читать полностью…

نشر آثار استاد حسین عشاقی

🔵 ادله متکلمان بر حدوث زمانی عالم و ارزیابی آنها

متکلمان برای اثبات دعوای خود در مورد حدوث زمانی عالم ادله‌ای را مطرح کرده‌اند؛ این ادله را #شهرزوری در کتاب الشجرة الإلهیة و نیز در شرح حکمة الإشراق، و #صدرالمتألهین در کتاب اسفارش (ج7، ص 311) نقل کرده و سپس آنها را نقد کرده‌اند؛ ما در ادامه به طرح و ارزیابی استدلالهای مهم آنها می‌پردازیم.


🔶 دلیل اول متکلمان:

🔻اگر حوادث گذشته (مثل روزهای طی شده عالم) #بی‌نهایت باشند لازم می‌آید که تحقق و فعلیت هر روز از روزهای سال حاضر مثلا، وابسته به گذشت و پایان‌یافتن روزهای بی‌پایان گذشته باشد؛ زیرا تحقق و فعلیت روزها بعدی، وابسته به گذشت و پایان‌یافتن روزهای قبلی است؛
🔻اما پایان‌یافتن روزهای‌ بی‌پایان گذشته قبلی، ناممکن است؛ زیرا طبق فرض آنها بی‌پایان و بی‌نهایت‌اند؛ و بی‌پایان هیچگاه پایان نمی‌یابد؛
🔻پس هیچگاه نوبت به تحقق و #فعلیت روزهای سال حاضر نمی‌رسد؛
🔻ولی روشن است که روزهای سال حاضر تحقق یافته و فعلیت می‌یابند
🔸پس حوادث گذشته، #بی‌نهایت نیستند و عالم امکانی ابتدائی دارد.

🔷پاسخ حکماء به استدلال فوق:
🔹در یک سلسله #مترتب (که تحقق اعضای بعدی وابسته و متوقف به گذشت و پایان‌یافتن اعضای قبلی‌ است) شیء متوقف‌علیه (که دیگران به تحقق او وابسته‌اند) دو نوع است؛
🔸نوع اول: گاهی هنور خود متوقف‌علیه، فعلیت نیافته و تحقق ندارد؛ مثل این که جمعه آتی هنوز نیامده است تا شنبه بعد از آن که وابسته به آن است بیاید؛

🔸نوع دوم: گاهی متوقف‌علیه، فعلیت یافته و تحقق دارد؛ مثل تحقق دیروز که آمدن فردا به آن، وابسته است.

✳️با توجه به این مقدمه می‌گوییم

🔻اگر در گزاره «فعلیت هر روز از سال حاضر، وابسته به گذشت روزهای بی‌پایان گذشته است» منظور از وابستگی، #نوع_اول باشد، ادعای ملازمه بین مقدم و تالی این گزاره شرطی، باطل است؛ زیرا پایان‌یافتن و گذشت روزهای بی‌پایان محال است؛ (چون طبق فرض آنها بی‌پایان و بی‌نهایت‌اند؛ و بی‌پایان، پایانی ندارد) و وابستگی چیزی، به امر محال، محال است؛ بنابراین ادعای وابستگی در گزاره مذکور باطل است؛ و ازین‌رو در این فرض، استدلال #متکلمان بر حدوث زمانی عالم، تام نیست؛

🔻ولی اگر در گزاره مذکور، منظور از وابستگی، #نوع_دوم باشد، ادعای ملازمه بین مقدم و تالی این گزاره، درست است؛ اما این ادعا که هیچگاه نوبت به تحقق و فعلیت روزهای سال حاضر نمی‌رسد، باطل است؛ زیرا طبق فرض، روزهای متوقف‌علیه، فعلیت یافته و تحقق دارند؛ و با فعلیت یافتن روزهای متوقف‌علیه گذشته، برای تحقق و فعلیت روزهای سال حاضر، مانع و مشکلی نیست؛ و ادعای امتناع آن از جانب متکلمان، #مصادره به مطلوب است؛

🔸زیرا امکان یا امتناع حادثه وابسته به موجودات بی‌نهایت گذشته، همان مسئله متنازع‌فیه است و اتکاء به مسئله متنازع‌فیه حین استدلال بر دعوای خود، مصادره به مطلوب است؛ ولی ادعای جواز آن از جانب فیلسوف مصادره به مطلوب نیست؛ زیرا #فیلسوف در اینجا در مقام استدلال بر ادعای خود نیست بلکه در مقام بیان ناتمامی استدلال خصم است؛ و در این مقام حتی احتمال جواز، در ناتمامی استدلال خصم کافی است.

#ادامه👇


@oshaghierfan

#Eitaa & #Telegram

Читать полностью…
Subscribe to a channel