غیر سطحی گوش کنیم و ببينيم website: owrsi.com instagram: instagram.com/owrsi twitter: twitter.com/owrsi Admin's ID: @owrsiadmin
بالهای بالگرد دوباره به چرخش در آمد | ویدیوی «خرناوال» از آلبوم جدید «بالگرد»
ریتمهای موسیقیِ گروه «بالگرد»، بعضاً مانند صدای چرخش پرههای هلیکوپتری میمانند که با سرعتهای مختلف بالا و پایین میروند. سیلیهای بِیس، ضربهای کلاسیکِ مربعی و جذاب راک روی درامز، و سولوهای سایکدلیک روی گیتار الکتریک که گاهی جای خود را به سازها و صداسازیهای موسیقی سنتی ایران میدهد. نوعی پرواز به زبان فانکراک که طیف مختلفی از ریشههای سبکهای پراگرسیو راک، سایکدلیکراک، بلوز و البته موسیقی محلیِ شرقی را درون خود دارد. پیاده کردن همۀ این عناصر از سبکهای مختلف در یک گروه، آن هم در صحنۀ نیمه-خاموش راکِ ایران، فرآیندی زمانبر و انرژیگیر است. که با توجه به سالهای متمادی فعالیت «بالگرد» (و البته دورههای جدایی اعضای گروه از یکدیگر) میتوان گفت که به حد خوبی از پختگیِ دیدِ هنری رسیدهاند.
اشعار بالگرد اشارههای بسیار جالبی و بعضاً همراه با استعاره به موضوعات مختلف فلسفی، سیاسی و تاریخی دارند. نگاهی شوخ به کلیشههای شخصیتی و فکری ایدهآلگرایانه که شاید شبیه گذشتۀ خودِ شاعر باشند. رویابینهایی که سعی در پرواز دارند و عشق و تب شعر و موسیقی و عرفان. آنهایی که هر بار بال میگسترانند به امید اینکه شاید این بار سقوط نکنند. در کارهای آنها، همچنین سرد شدن محبت میان آدمها و همینطور غریبگی افراد با جامعه و محیط، و خردورزی توخالیِ برخی از متفکرانِ حال حاضر نیز اشاراتی دیده میشود.
در ملودیهای وکال و نحوۀ خوانش آنها بازیهایی با موسیقی پاپ وجود دارد که شاید برای بعضی راکدوستها نمونۀ ابتذال برای جلب توجه مخاطب باشد. (برای مثال ترکِ «میریم و میریم») اما در ایدههای هنری بند بالگرد، ترسی از ابتذال دیده نمیشود و به زبانی روان و برهنه بر روی مرز باریک میان ابتذال و مفهومهای عمیق روحی و فکری چرخ میزند و البته، به پرواز در میآید.
#ایمان_وثوقی
آلبوم جدید بالگرد طی چند روز آینده منتشر خواهد شد. | وبسایت بالگرد
Talk by Micaela Taylor and The TL Collective
تیلور، رقصنده و طراح رقص حرفهای آمریکایی، در سال ۲۰۱۶ یک کمپانی رقص به اسم The TL Collective را تأسیس کرد و با وارد کردن سبک تازهای به نام Expand Practice به دنیای رقص، با ایجاد فضایی گرم و صمیمی، از رقصندهها دعوت میکند تا با افزودن حرکات دلخواه بدنشان به روایت اولیه رقص، آزادانه ذهن و تجربیات فردیشان را بیان کنند.
«حرف بزن» عنوان جدیدترین رقص طراحی شده توسط تیلور است که پیشنمایش آن در فوریه ۲۰۲۱ منتشر شد. این اجرای زیبا، روایت چهار زن گرفتار در اتاقی متروک است که برای رهایی از تَنِش، از طریق بدنشان، در حال گفتگو با دنیایی نامرئی هستند؛ یک نمایشِ جادوییِ بیرونی به واسطۀ رهاییِ درونی؛ تصویری از رنج و شادی، آرامش و تشویش، فریاد و سکوت، و ابراز و حضور، بدون دخالت کلام.
استفاده از قطعۀ موسیقی «ابرها» شاهکار Ezio Bosso، آهنگساز ایتالیایی، تاثیری غیر قابل انکار بر جذابیت این اجرا دارد. این آهنگساز، سال گذشته بر اثر بیماری در سن ۴۸ سالگی در گذشت.
#نازنین_باران
Tara Mehrad & Laurent de Oliveira
خیلیها میگویند که ما امروزه در "عصر تنهایی" زندگی میکنیم. بعد از انگستان، مدتی پیش ژاپن هم وزیری تحت عنوانِ وزیرِ تنهایی رو به کابینۀ دولتش اضافه کرد.
تارا مهراد آهنگِ «با هم تنها» رو قبل از کرونا اجرا کرده ولی انگار ترانۀ این آهنگ، الان واضحتر و واقعیتر به نظر میرسد. خود تارا در مورد ترانۀ آهنگش اینطور میگه:
"اگه پارسال همه دست به دست هم ندادیم و داستان زندگی آدمها رو زیباتر و با جرات عوض نکردیم، امیدوارم که امسال با هم باشیم و یادمون بیاد که همهچیز دستهجمعی آسونتره و ما همه با هم قویتریم."
شنیدن اپیزود اول پادکست اورسی - فقط تنهاییست
دفترچۀ اورسی (شمارۀ ۱) | انیمۀ ژاپن
شمارۀ اول دفترچۀ «اورسی» با موضوع انیمۀ ژاپن منتشر شد. این نشریه به صورت دیجیتال و تعدادی محدود نسخۀ چاپی منتشر شده و در آن سعی کردهایم شیرجهای کوتاه در جهانِ بیانتهای انیمه و فرهنگ ژاپن بزنیم.
لینک تهیۀ دفترچه |
حامی مجله: کمدا، شبکۀ اجتماعی خرید و فروش
در جنوب کمتر سیاهپوستی است که انگشتانش با پوست دهل آشنا و صمیمی نباشد. و کمتر کسی هست که در جمع «اهل هوا» حاضر شود و رعشه بر اندامش نیفتد و به رقص و حرکات موزون جمع نپیوندد. در همۀ اینها و مخصوصاً در چارچوبه و متن قضایا آنچه که بارز است و به چشم میخورد فرهنگ تند سواحلی است.
«اهل هوا» بطور اعم به کسی اطلاق میشود که گرفتار یکی از بادها شده است.
از کتاب اهل هوا – غلامحسین ساعدی
ویدیو: بخشی از راشهای فیلم کامران حیدری (دینگومارو) در مراسم زار در خانواده ماما صفیه زارعی (ماما زار) در بندرعباس
آهنگ «راه خیالی» از سپهر دانش که در اپیزود نهم پادکست اورسی استفاده شده:
شروع آهنگ «راه خیالی»، داستانی شبیه به داستان حضرت موسی را تداعی میکند. موسی در کوه، راه خود را گم کرده بود که آتشی را از دور میبیند. ترانۀ این آهنگ هم از دل تجربۀ شخصیِ سپهر دانش شکل گرفته. تجربهای که باعث تغییر مسیر زندگیاش شده.
بخش دوم ترانه به فکرها و درونیات سپهر اختصاص دارد و در آن میتوانیم ریشۀ رنج و عامل فرسایش هنرمند را پیدا کنیم. به غیر از غمهای درونی، در دنیای بیرون، هنر ارج و منزلت خود را از دست داده و به جای راهی برای ارتباط و انتقال مفهوم، تبدیل به کالایی برای فروش شده.
در آخرین بخش ترانه و موسیقی، دوباره به قاب کوه برمیگردیم. جایی که موزیسین بر دهانۀ غاری نشسته و تصویر تجربۀ خود را برای مخاطب ترسیم میکند و برای این خواب خیالآلود، پایانی مجسم میشود.
«راه خیالی» یکی از قطعاتِ آلبومِ «سپهر جدید» است که آهنگسازی قطعات انجام شده و قرار است در آینده منتشر شود. این پروژه با ترانههایی فارسی در سبک موسیقی راک، طی چند سال در شیراز شکل گرفته.
پیانو: آرمان آفرینش، صدابرداری: مهیار نفیسی، ویدیو: سینا مهدوی
فرصتی برای نفرت نبود
چراکه مرگ مرا باز میداشت از آن
و زندگی چندان فراخ نبود
که پایان دهم به نفرت خویش.
برای عشق ورزیدن نیز فرصتی نبود
اما از آن جا که کوششی میبایست
پنداشتم، اندک رنجی از عشق
مرا کافیست.
امیلی دیکنسون | #جمعه #دلتنگی
سومیتو ساکاکیبارا، هنرمند ژاپنی، با الهام گرفتن از چند نقاشی معروف دنیا و با به تصویر کشیدن «تکرارِ وجود»، با صورتی دوّار، یکی از بنیادیترین اندیشههای نیچه با عنوان «بازگشت ابدی» را تداعی میکند. ساکاکیبارا در بستری سورئال، در نمایشی ۳۶۰ درجهای، دو مسیر “پیشرو و پسرو” را در دروازهای که نیچه آن را «لحظه» مینامد به هم میرساند؛ همان لحظهای که نیچه معتقد است “همه چیزهای آینده را از پی میکشد”؛ این ایده که هر انتخابی در لحظۀ اکنون، ابدی خواهد شد.
انیمیشن روایت مرد دوچرخهسواری است که مدام در حال انتخاب و تجربه است، احتمالاً بیآنکه بداند در حال ماندگار کردن لحظههاست. او در مسیرش زنی غمگین را ملاقات میکند. دمی با او همدلی میکند. لحظهای مقابل یک ماهیِ غولپیکرِ در حال مرگ توقف میکند، از پلی عبور میکند، به جنگلی بالای تپههای برفی میرود و در نهایت وارد مکانی میشود شبیه تصویر میانی نقاشی معروف The Garden of Earthly Delight اثر هنرمند برجسته Hieronymus Bosch که بسیاری آن را به «بهشت» تعبیر کردهاند. اما در این بهشت، بطور غافلگیر کنندهای، چیزی شبیه کارناوالِ جنون بر پاست. مرد پس از پایان تجربیاتش در این نقطه از زندگی، آنجا که دو سوی حلقه روایت به هم میرسند از کادر خارج میشود.
در این نقطه اگر دوربین به چرخشَش ادامه دهد، درست مثل یک ساعت شنی، وقتی مرد از کادر خارج شود دوباره وارد عصر یخبندان خواهد شد، و احتمالاً کنار زنی غمگین خواهد ایستاد. از پلی عبور خواهد کرد، در جنگل، سیبی را گاز خواهد زد و... او در یک چرخۀ ملالآورِ بیپایان گرفتار شده است، بی هیچ بازگشتی به اصل یا مبدایی، یا نشانی از هدفی متعالی، یا تصویر کمال یافتهای از انسان.
اگر نیچه درست گفته باشد و ما واقعاً در حال ابدی کردن هر لحظهای که میگذرانیم باشیم چه؟ آیا در این صورت، زندگیای که هرگز نکردهایم و لحظههای دلخواهی که هرگز نداشتهایم تا ابد در درونمان باقی نخواهند ماند؟ آیا تکرار ابدی «زندگیِ نزیسته» غمانگیز نخواهد بود؟ آیا باورِ اندیشۀ «بازگشت ابدی» میتواند به انسانها کمک کند آگاه باشند که در حال ماندگار کردن چه لحظهای هستند؟
#نازنین_باران | #چهارشنبه #فیلم_کوتاه
Erik Truffaz, Peter corser , Marie suzanne de loye & Abdullah Miniawy | Live Performance (2017)
Читать полностью…عصارۀ خِرَد، هوشمندی واقعی در پاکبازی و رها کردنه...
در اینه که خودت رو با در بندِ دیگری کردن، آزاد کنی! که خب، این یعنی جنون...
پس به این نتیجۀ مرموز میرسیم که در بطن جنون، خِرَد پنهانه.
آلن واتس - جنونِ الهی
بخشی از مستند Zakir and His Friends
در وبسایت بیشتر بخوانید و ببینید
میلاد درخشانی و طاها مظاهری | در جادههای مِه (اجرای زنده)
Читать полностью…قسمتی از اپیزود نهم پادکست اورسی | گزارش ارداویرافنامه
معراجنامه نوعی سفرنامهست، با این تفاوت که در معراجنامه، نویسندهها تجربهشون از مواجهه با روح و روان رو نقل میکنند. ارداویرافنامه از اولین معراجنامهها به حساب میاد که به موضوع دنیای پس از مرگ پرداخته. ویراف موبد زرتشتی، در عالم خواب به دنیای ارواح سفر میکنه و در تجربهاش، به حقیقتِ دنیای پس از مرگ پی میبره و بعد از بیدار شدن، دیدههای خودش رو برای زمینیها تعریف میکنه.
بهرام بیضایی نمایشنامهای به همین اسم داره که اون رو خارج از ایران روی صحنه برده.
شنیدن قسمت نهم پادکست اورسی | دیدن ویدیو کامل (برنامۀ تماشا)
نسخه پیشنمایش دفترچۀ اورسی شماره ۱ | انیمۀ ژاپن
لینک خرید نسخه کامل
آلبوم «تنبلوز» اثر تهمورس پورناظری و ژوزت بوشل مینگو چند روز پیش منتشر شد. این مجموعه موسیقی، ترکیب موسیقی بلوز و موسیقی مقامی ایرانیست. آلبوم «تنبلوز» از اشعار ترجمه شدۀ خیام و متونی از شعرای قدیم فارسی و موسیقی مقامی و با تمرکز بر ساز تنبور شکل گرفته. روزنامه دیلی نیوز هم در گزارشی به تمجید اجرای مشترک این هنرمندان پرداخته. در بخشی از گزارش این روزنامه اینطور آمده:
«این دو هنرمند از نظر تکنیکی هیچ مشکلی با همدیگر ندارند. تنبور یادآور گیتار در موسیقی بلوز است؛ ... در عین حال که حس میکنید کلام بلوز نیست؛ اما شعرهای فارسی با فضایی معنوی شکل دیگری از بلوز را آفریده است که در حقیقت تلاشی است برای آزادی درونی انسان. ژوزت مثل یک مولد قوی و ریتمیک بلوز است و تهمورس دقیقاً در حد بسیار بالایی آن را نگاه میدارد؛ او هرگز در بلوز کم نمیآورد و حتی میتواند مخاطب غربی را با صدای سازش مسحور کند. ساز پورناظری برعکس گیتار در بلوز که صدای ناله دارد به زیبایی این موسیقی را پر میکند و یک دینامیک عجیب به آن میبخشد. چیزی که در این میان بسیار جالب است آنکه این کنسرت فراتر از موسیقی است و مثل هر بلوز دیگری یک تجربۀ انسانی ناب را به مخاطب ارایه میدهد».
قسمت نهم پادکست اورسی | خوابی ست جهان و مرگ تعبیر
از سرزمین مرگ تا الان مسافری برنگشته. ولی آدمهای زیادی از دیوارهاش سرک کشیدهاند و دیدههاشون رو تعریف کردهاند. توی قسمت نهم پادکست اورسی سراغ سرزمین ناشناختۀ مرگ رفتهایم.
حامی این اپیزود: خنیاگر، پلتفرم آموزش آنلاین موسیقی
لینک شنیدن پادکست: ساندکلاد، کست باکس، اپل پادکست، اسپاتیفای و سایر پلتفرم ها
عاشقی دلدادگی نیست | نصرت فاتح علی خان
تومهین دیللگی بول جانی پرگی محبت کی راهون مین آ کر تو دیکهو
دلدادگی خویش را از یاد خواهی برد در مسیر عشق قدم بگذار تا خودت ببینی
در زبان اردو برای اشکال مختلف عشق واژههای متعدد وجود دارد که هرکدام بار معنایی متفاوتی با دیگری دارند. گویی واژۀ عشق به تنهایی کافی نبوده و برای بیان زیروبم و پیچیدگیهای آن به بیش از یک واژه نیاز بوده. در دلدادگی دو مفهوم عشق و دلدادگی در هم میآمیزند. در جایی دلدادگی مقام بالاتری دارد "عاشقی دیللگی نهی هوتی / عاشقی دلدادگی نیست"، و جایی دلدادگی نوعی از عشق است؛ "یه عیشقی نهی آسان..." این عشق(دلدادگی) آسان نیست. دلدادگی جایی است که از محبوب حتی توقع وفا هم نمیتوان داشت. عشق و دلدادگی دو مفهوم در هم تنیدهاند.
شاعر پاکستانی این غزل، پورنم اللهآبادی؛ این دو مفهوم را در غزل خودش در هم میآمیزد. از آنجایی که ترجمۀ شعر به صورت تمام و کمال و منتقل کردن انتزاع مورد نظر شاعر به زبانی دیگر ناممکن است یک راه برای درک تمام و کمال شعر تجربه کردن آن به صورت شخصیست؛ قدم گذاشتن در راه عشق و خود دیدن آنچه که هست. "در مسیر عشق قدم بگذار تا خودت ببینی." گوش سپردن به "قَول" یک دلدادۀ دیگر شاید راه دیگری برای نزدیک شدن به درک این انتزاع باشد. قوالی نصرت فاتح علی خان از این شعر و تجربۀ دلدادگی او شاید اندکی ما را به درک این انتزاع نزدیکتر کند. جایی که کلام و شعر هم به اتمام میرسند ولی موسیقی هنوز جاری است. با اینکه موسیقی نیازی به ترجمه ندارد، شعر به زبان اردوی پاکستانی است که در قیاس با اردوی هندی واژههای فارسی متعددتری در خود جای داده است که همین مهم فهم شعر را برای مخاطب آسانتر میکند.
نوشته: #معراج_هزاره
برگشتیم و پا به فرار گذاشتیم. در حال دویدن بودیم که نعرهاش را از توی جنگل شنیدیم، صدایش در میان درختها پژواک یافته بود، صدایی بود رها شده از قید خاک... فریادهای مستانه و ماتم زدهاش را شنیدیم:
«همۀ این درختها خواهند مرد، چون دیگر هیچکس آنها را دوست نمیدارد! جادههای بیشمار! همه چیز به شتاب عوض میشود! از عزم تازه خبری نیست. همهجا پر از بزدلی! خودپسندی دنیا را میبلعد. دارند آفریقا را ویران میکنند! دارند دنیا را ویران میکنند و همینطور وطن را و نیایشگاهها و نیز خدایان را! دارند عشق را هم از بین میبرند».
خندههای دیوانهوارش را شنیدیم، صدایش هوا را میشکافت. با صدایی متفاوت به عربده کشیدن ادامه داد: «چه کسی قادر است در رویای جادهای خوب باشد و زنده بماند تا در آن سفر کند! چه کسی میتواند به دنیا آورنده خود باشد و دیوانه هم نشود؟ چه کسی میتواند در میان ارواح زندگی کند؟ چه کسی میتواند با تقدیر خود بخورد و بخوابد و هنوز شادی یک چیز زیبا را درک کند؟»
باز همان صدای خنده شنیده شد. از فاصله خیلی دوردستی فریادش را شنیدم: «همینهاست معمای راز آمیز درختان!»
پس از آن دیگر صدایش را نشنیدیم.
راه گرسنگان - بن اُکری | #دوشنبه #دلباختگی
آباجی و ذاکر حسین | پیچیدهترین سطح رشد ریتمیکِ موجود روی زمین
استاد الَهرَکا قریشی که به نام آباجی و الله رکا نیز شناخته شده است پدر ذاکر حسین و اولین طبلا نواز است که توجه جهان غرب را به عظمت ریتمهای عجیب طبلا جلب کرد. در کودکی شیفتۀ موسیقی بود و از تماشای هیچ اجرایی که در نزدیک روستایش (Phagwal) برگزار میشد دریغ نمیکرد. پدرش مطالعۀ موسیقی را کاری جدی و مفید نمیدانست و برای همین او را سرزنش میکرد. در سن ۱۲ سالگی از خانه فرار کرد و زیر نظر استاد Mian Kader Baksh یادگیریِ طبلای پنجاب گهرانا (استایلی از طبلا نوازی که از شهر پنجاب ریشه گرفته) را شروع کرد. از آنجایی که استادش فرزندی نداشت پس از مدتی رسما آباجی را به فرزندی قبول کرد.
——
ذاکر حسین که به دنیا آمد گفته میشود آباجی ریتمهایی از طبلا را دم گوشش زمزمه کرد. از سه سالگی پدرش هر صبح ساعت ۳ او را بیدار میکرد و تا ساعت ۶ ریتمهای طبلا را با صبر و حوصله برایش میخواند. در خانهای بزرگ شد که پر بود از انواع طبلا و در طول روز نیز به تماشای آباجی در هنگام آموزش به شاگردانش مینشست. در کودکیاش ساعتهای متوالی به تمرین طبلا و بازی مشغول بود.
۱۳ سالش که شد، برای اولین بار به جای پدرش برای اجرای موسیقی در یک فستیوال سوار قطار میشود و تنهایی با طبلایش به آنسوی هند میرود. از آنجایی که آباجی همیشه بر احترام به طبلا تاکید میکرده، او در روز و شبی که سوار قطار و در مسیر رفتن به آن فستیوال بوده تمام مدت طبلایش را در آغوش داشته و مراقبت میکرده.
——
ویدیویی که مشاهده میکنید بخشی است از مستندِ Zakir and His Friends که در آن آباجی و ذاکر حسین در کنار هم طبلا مینوازند. همین ریتمها نیز در ترک Horse Running از ذاکر حسین استفاده شدهاند.
مطلب کامل نوشتۀ #ایمان_وثوقی و لینک تماشای مستند در وبسایت اورسی موجود است.
بیشتر ببینید و بخوانید.
میلاد درخشانی و طاها مظاهری | در جادههای مِه (اجرای زنده)
Читать полностью…