اینستاگرام ما رو همین الان فالو کنید👇 Instagram.com/Houman_marcopolo لينك كانال👇 https://telegram.me/joinchat/CQUhAj6W_zulbBnjqvRqBw برای تماس مستقیم👇 @Houman_1985 .
🟣 فعل make علاوه بر معنی اصلیش که "ساختن" هست کاربردهای دیگه ای هم داره که بی ارتباط به ساختن نیستن.
✅ I'll make some hot chocolate.
🟣 ساختار make a...
✅ That man is making a photography.
✅ The children are making a noice.
🟣 کاربردهای دیگر make
✅ make mistake
اشتباه کردن
✅ make homework = do homework
انجام تکالیف
✅ make bed
مرتب کردن تخت
✅ make appointment = fix time to see someone
تعیین ملاقات
✅ make dishes = wash or do dishes
شستن ظرفها
🟣 ساختار It's make me...
✅ make someone (feel) tired
✅ make someone (feel) angry
✅ make someone (feel) sad
---------------
@oxfor
چند ضربالمثل و اصطلاح انگلیسی 📖
⭕️ "A poor workman blames his tools."
ترجمه: «کارگر بیمهارت، ابزار کارش را مقصر میداند.»
🔸متراف فارسی: «عروس نمیتوانست برقصد، میگفت زمین ناهموار است.»
⭕️ “A bird in the hand is worth two in the bush.”
ترجمه: «یک پرنده در دست، بهتر از دوتا روی درخت است.»
🔸مترادف فارسی: «سرکه نقد به از حلوای نسیه.»
⭕️ “Absence makes the heart grow fonder.”
ترجمه: «دوری باعث علاقمندی می شود.»
🔸 مترادف فارسی: «دوری و دوستی.»
@oxfor
🔶فرض کنين امتحانی داشتين و عين آب خوردن بوده براتون, چی می گين❓
I aced my exam
و اگه نمره تون عالی بشه❓
I passed the test with flying numbers.
و برعکس اگه تو امتحان گند بزنين چی❓
I blew the test
@oxfor
✅ say hello to...
❓ به مادرتون سلام برسونید.
✅ say hello to your mother.
❓ به دوستتون سلام برسونید.
✅ say hello to your friend.
❓ به برادر ناتنیتون سلام برسونید.
✅ say hello to your step brother.
و یا اگه بخواهیم کمی رسمی تر بگیم برای مثال مخاطب استاد دانشگاه، معلم و یا ریئس باشه و بخواهیم سلام و عرض ادب کنیم نسبت به خانواده اش
میگیم
✅give my best regards...
برای مثال:
✅give my best regards to your family.
@oxfor
🔴حرف نکره
🔥حرف تعريف نامعين شامل a و an میباشد.
✅ حرف تعريف a قبل از يك حرف بیصدا بکار میرود:
a car, a man, a bus, a house
✅ حرف تعريف an قبل از يک حرف صدادار (a,e,i,o,u) بکار میرود:
🔴an apple, an actor, an animal, an old man
🔔چند نکته
✅ در کلماتی مانند honest، hour، honour و ... حرف h تلفظ نمیشود (غير ملفوظ)، بنابراين همراه با آنها حرف تعريف an مورد استفاده قرار میگيرد:
🔥an hour, an honourable man
✅ كلماتی مانند useful، unit، university، union، European و ... با اينکه با حروف صدادار شروع میشوند، ولی حرف اوليه آنها مانند «you» تلفظ میشود. بنابراين آنها با حرف تعريف a مورد استفاده قرار میگيرند:
🔴a university, a useful book
🔥
a يا an تنها قبل از اسامی مفرد قابل شمارش میآيند:
a book, a happy boy, a famous actor
✅ برای اسامی جمع، بجای a يا an، يا از some استفاده میکنيم و يا اصلاً هيچ کلمهای را بکار نمیبريم:
🔴It's a cat. It's a dog. And it's a monkey.
🔥but: These are all animals.
🌹a horse 🌹some horses
@oxfor
🔴گذشته ساده
🔥 برای بيان کاری که در گذشته و زمان مشخصی به پايان رسيده است:
✅ We met last week.
✅ He left yesterday.
☘🥀☘🥀☘🥀☘🥀☘🥀☘
🔥 برای بیان کارهايی که پشت سرهم در يک ماجرا يا داستان میآيند:
✅ I walked into my room and sat down. Suddenly I heard a noise coming from outside. I got up and went towards the window...
☘🥀☘🥀☘🥀☘🥀☘🥀☘
🔥 برای بيان عادت یا شرايطی در گذشته:
✅ When he was a child, they lived in a cottage in the jungle.
✅ Every day he walked in the jungle to....
@oxfor
اصطلاحات مربوط به ازدواج کردن و خواستگاری.
💑I want to marry Maryam.
💖من میخواهم با مریم ازدواج کنم.
💑Ali wants to marry her.
💖علی میخواهد با او ازدواج کند .
💑Mohsen proposed to her.
💖محسن از او خواستگاری کرد.
💑Will you marry me?
💖با من ازدواج میکنی؟
💑I got married to him.
💖با او ازدواج کردم.
💑He proposed to me.
💖ازم خواستگاری کرد.
💑I am not going to get married now.
💖فعلا قصد ازدواج ندارم.
💑I don’t believe in marriage.
💖به ازدواج اعتقاد ندارم.
💑I am engaged now.
💖فعلا نامزدم.
💑I will marry the one I really love.
💖من با کسی که واقعا دوست دارم ازدواج میکنم
@oxfor
نمونه مکالمه
✔She's a whistleblower
➖➖➖➖➖➖
Sam: I can't believe how Clare goes around with Alice .
سم : نمی توانم باور کنم که کلر چگونه با آلیس بیرون میرود.
Kathy : Why is that ? What's wrong with Alice ?
کتی : چرا اینطور؟ مشکل آلیس چیست؟
Sam: She's a whistleblower and she rats on others in her department .
سم : او یک خبر رسان و افشاگر است. و او به بقیه در آپارتمان خود خبر میرساند.
Kathy : Then , we have to warn Clare as soon as possible lest she slips up .
کتی : پس، ما باید از ترس اینکه مبادا آلیس خطای دیگر انجام دهد هر چه سریعتر به کلر هشدار دهیم.
Sam : Yeah , the sooner the better .
سم : بلی، هر چه سریعتر بهتر .
Kathy: Actually ! I'm afraid Clare is the villain of the piece but not the other way round . Obviously ; she is covering up by spreading rumors about Alice .
کتی: در حقیقت! میترسم از این که کلر برخلاف انتظار ما عامل اصلی مشکل باشد. به طور مشخص؛ او با نشر اطلاعات نادرست مردم را از کشف حقایق راجع به آلیس باز می دارد.
Sam: You don't say !
سم: باور نمی کنم!
#Vocabulary - معنی واژهها
Go around with
برای رفتن به مکان ها و انجام کارها با یک شخص خاص
A whistleblower
شخصی که در مورد آنچه اتفاق می افتد به کسی که در مقام مسئول است می گوید
Rat on
خبر دادن به کسی
Lest
از ترس اینکه
Slip up
انجام دادن یک خطای بی دقت
The sooner the better
بلافاصله ؛ هر چه زودتر کاری [به آن اشاره شود] انجام شود، کارها بهتر خواهد بود
You know what
برای نشان دادن اینکه فرد، چیزی جالب یا غافلگیرکننده خواهد گفت استفاده می شود.
The villain of the piece
کسی است که به عنوان عامل مشکل دیده می شود
The other way round
برعکس آن چیزی که انتظار می رود یا فرض می شود.
Cover up
جلوگیری مردم از کشف اشتباهات یا حقایق ناخوشایند
Spread rumors
برای انتشار اطلاعات تایید نشده با منشا نامشخص
You don't say
برای ابراز تعجب یا ناباوری استفاده می شود
@oxfor
Busy+ -ing.
❌Don't say: He was busy to revise the exams.
✔️Say: He was busy revising for the exams.
@oxfor
کلمهی sitting در حالتِ صفتی دو ردیفِ معناییِ اصلی دارد، حقیقی و مجازی:
🔳 معنیِ حقیقیِ آن همان «نشسته» (و در برخی موارد، «نشیمن») است.
◽️a sitting area in the lobby
جایی/ فضایی برای نشستن در تالار ورودی/ لابی
◽️a sitting position
وضعیتِ نشسته
◽️the sitting room
اتاق نشیمن
◼️ در برخی ترکیبات، sitting انگار معنایی بیش از معنیِ حقیقیِ صِرف دارد.
◽️a sitting hen
مرغ کُرچ/ مرغِ نشسته روی تخمهایش
▪️مرغ کُرچ را broody هم میگویند. در واقع معادل رایجترش همین است.
◽️a sitting tenant
مستاجرِ ساکن/ فعلی
▫️کلمهی sitting را در این ترکیب میتوان واجد معنایی مجازی دانست و طبیعتاً جزو بخش بعدی طبقهبندی کرد.
▪️Our sitting tenant is a dentist.
مستاجر فعلی ما دندانپزشک است.
🔳 این صفت در معنایی مجازی (خصوصاً دربارهی یک پُست یا سِمَت)، «فعلی» یا «کنونی» فهمیده میشود.
◽️the sitting pontiff
پاپِ کنونی
◾️در آیین کاتولیک، کلمهی pontiff (بهمعنی کشیشِ اعظم) را بهلحاظ فنی خطاب به هر اسقفی (bishop) میتوان بهکار برد. ولی تقریباً همهی کلیساهای کاتولیک ترجیح میدهند این کلمه را فقط برای پاپ (pope) بهکار ببرند.
بنابراین، این دو کلمه مترادف محسوب میشوند.
◽️a sitting member of parliament
نمایندهی فعلیِ مجلس
▪️در انگلیسیِ بریتانیایی، صِرفِ ترکیبِ a sitting member بهمعنی «نمایندهی فعلیِ مجلس» است.
◽️the sitting president
رئیسجمهورِ فعلی
◽️the sitting chairman of the committee
رئیس کنونیِ این کمیته
◽️It was the greatest clash in our history between a sitting president and an ex-president.
در تاریخ ما، این بزرگترین نزاع بود بین رئیسجمهورِ وقت و یک رئیسجمهور سابق.
▪️همانطور که در مثال بالا دیدید، در ترجمه از معادلهای «کنونی» و «فعلی» استفاده نکردم. دلیلش این است که این دو معادل زمان حال را متبادر میکنند و در جملهای که زمانش گذشته است موجبِ غرابت معنایی میشوند.
برای رفع این مشکل، میتوانیم از معادل «وقت» استفاده کنیم.
▪️برخی مواقع (خصوصاً هنگام صحبت از مقامهای سیاسی)، ممکن است هیچکدام از معادلهای گفتهشده به کار نیایند و به قول معروف، در ترجمه ننشینند. در اینگونه موارد، میتوانیم از معادلهای «مستقر» یا «بر سرِ کار» یا «در قدرت» استفاده کنیم.
◾️ یک معنای مجازی دیگر برای sitting در ترکیب زیر ظاهر میشود.
◽️ a sitting duck
هدفِ آسان، هدفِ بیدفاع و آسان، لقمهی چرب و نرم، آسیبپذیر
ترکیب sitting target نیز به همین معنی است.
➖➖➖➖
سه مثال از مطبوعات:
◽️Justice Department guidelines mean that no sitting president will be indicted. (Washington Post, Jan. 23, 2023)
◽️His old boss, Mr Johnson, made history by becoming the first sitting prime minister to have broken the law while in office by flouting lockdown rules. (BBC, Jan. 21, 2023)
◽️But the liturgi for his funeral will largely resemble that of a sitting pope, with some changes to the prayers, according to a Vatican spokesman, Matteo Bruni. (New York Times, Jan. 4, 2023)
@oxfor
🔷 کلمات مشابه در زبان انگلیسی👇👇
✅Host = میزبان
✅Hostel = هتل ارزان
✅Hostility = خصومت
✅Hospitality = مهمان نوازی
✅Generous = سخاوتمند
✅Genius = نابغه
✅Genuine = اصلی–خالص
✅Gorgeous = زیبا
✅Suppose = گمان کردن
✅Oppose = مخالفت کردن
✅Depose = خلع کردن
✅Impose = تحمیل کردن
✅Dispose = خلاص شدن
✅Expose = نمایش دادن_در معرض قرار دادن
✅Compose = نوشتن_سرودن
@oxfor
Never in a million years
عمرا"/ به هیچ وجه
.
Do not take it out on me
حرص ات/دق و دليتو سر من خالي نکن
.
I know you've had a bad day, but there's no need to take it out on me!
میدونم که روز بدی داشته ایی اما حرص ات رو سر من خالی نکن
.
Fire away
لب به سخن بگشا/ شروع کن حرف بزن
.
Fire away, I am listening with open ears.
شروع کن به حرف زدن، من با گوشهای باز در حال گوش دادن ام
.
They passed the test with flying colors.
آنها تست را با موفقیت گذراندند، flying colors اصطلاح از موفقیت است
.
grab a bite to eat
چیزی برای خوردن گرفتن
I need a few minutes to grab a bite to eat.
یک دقیقه وقت لازم دارم که چیزی برای خوردن بگیرم
.
Maybe we can grab a bite on the way to the fair. I'm hungry.
شاید بتونیم چیزی در مسیر نمایشگاه بگیریم، خیلی گرسنه ام
.
Your were asking for it/ It serves you right
خودت خواستی/ حقت بود/ سزاوارت همین بود
.
So she left him, did she? Serves him right!
پس ترکش کرد؟ درسته؟ حقش بود
@oxfor
mark my words
👉🏼 Pay attention to (or remember) what I say, because it will come true.
Mark my words, that car will break down on the way there.
That marriage won't last a year; mark my words.
این خط این نشون
یادت باشه؛ حالا ببین کی گفتم
@oxfor
اصطلاح امروز
under lock and key
✅ to be kept in a very secure place
✴️ Make sure these documents are under lock and key until we need them.
مهروموم کردن
@oxfor
اصطلاح امروز
to beat the rap
✅ _(Informal) (American)_ to avoid being found guilty of a crime
✴️ Henry was charged with drunk driving, but his lawyer helped him beat the rap on some technical details.
از دست کسی (مثلا پلیس) در رفتن
---------------------------------------------------
@oxfor
1. It's one o'clock.
ساعت یک است.
2.it's two o'clock.
ساعت دو است .
3.it's three o'clock.
ساعت سه است .
4.it's four o'clock.
ساعت چهار است .
5.it's five o'clock.
ساعت پنج است .
6. It's six o'clock.
ساعت شش است
7.it's seven o'clock.
ساعت هفت است .
8.it's eight o'clock
ساعت هشت است .
9 . it's nine o'clock.
ساعت نه است.
10. It's ten o'clock.
ساعت ده است .
11.it's eleven o'clock.
ساعت یازده است .
12.it's twelve o'clock.
ساعت دوازده است
@oxfor
🔴حرف نکره(a وan)
🔔 موارد کاربرد حروف تعريف نامعين (a يا an)
🔴 هنگاميکه برای اولين بار به کسی يا چيزی اشاره میکنيم از a يا an استفاده میکنيم. اما وقتی که به همان چيز دوباره اشاره میشود، بايد از the استفاده کرد:
✅ I bought a new shirt yesterday. But my wife thinks the shirt doesn't fit me.
(ديروز يک پيراهن نو خريدم. ولی همسرم فکر میکند که آن پيراهن اندازه من نيست.)
✅ Once I had a really big dog. But the dog wasn't very useful, so I gave thedog to a friend.
(زمانی يک سگ خيلی بزرگ داشتم. اما آن سگ خيلی مفيد نبود، برای همين سگ را به يک دوست دادم.ا)
🔴 وقتی كه به يك چيز مفرد اشاره میشود از a يا an استفاده میکنيم. در اين حالت همان معنی one يا «يک» را میدهد (در مقايسه با three، two و ...):
✅ I'd like an apple and two oranges.
✅ Yesterday I bought three pencils and a notebook.
🔴 در اصطلاحات عددی خاص:
✅ a half
يک دوم
✅ a third
یک سوم
🔴 هنگام اشاره به يک عنصر خاص از يک گروه يا طبقه:
🔴 همراه با اسامی شغلها:
✅ She's a doctor.
✅ My father is a teacher.
🔴 همراه با کلمات و اصطلاحات مربوط به مقدار و کميت:
a few (of)a lot (of)
🔴 همراه با اسامی مفرد قابل شمارش و پيش از کلمات what و such:
✅ What a beautiful day!
(چه روز زيبايی!)
✅ What a strange friend you have!
(عجب دوست عجيبی داری!)
✅ Such a pity!
(چه حيف شد!)
@oxfor
🔴گذشته ی استمراری
☘🥀☘🥀☘🥀☘🥀☘🥀☘
گذشته استمراری» در موارد زير بکار میرود:
🔔برای بيان کاری که قبل از زمان خاصی در گذشته آغازشده و احتمالاً پس از آن نيز ادامه داشته است:
🔴 'What were you doing at 6.00?' 'I was having breakfast.'
(.ساعت 6 چکار میکرديد؟ داشتم صبحانه میخوردم)
🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘🌹
🔔 برای بیان کار يا فعاليتی در گذشته که به وسيله چيزی قطع شده باشد:
🔴 The phone rang when I was watching TV.
(.وقتی داشتم تلويزيون تماشا میکردم، تلفن زنگ زد)
🔴 While I was driving home, my car broke down.
(.هنگاميکه داشتم به خانه بر میگشتم، ماشينم خراب شد)
🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀
🔔 برای بيان کار يا فعاليتی به پايان نرسيده در زمان گذشته (در مقايسه با گذشته ساده که کارهای کامل شده را بيان میکند):
🔴 I was reading a book during the flight. (I didn't finish it)
🔥but: I read a book during the flight. (I finished it)
@oxfor
🍷 21 صفت برای وقتی که یه چیزی به نظرتان خیلی خوب است و میخواهید ازآن تعریف کنید..
🔮 Great
🍷 عالی/ خیلی خوب
🔮 Fantastic
🍷 خارق العاده
🔮 Wonderful
🍷 شگفت اور، شگفت انگيز
🔮 Splendid
🍷 باشکوه ،باجلال ،عالى
🔮 Excellent
🍷 عالی
🔮 Amazing
🍷 متحير کننده ،شگفت انگيز
🔮 Incredible
🍷 باور نکردنى
🔮 Awesome
🍷 خیلی پر ابهت
🔮 The best
🍷 بهترین
🔮 Impressive
🍷 برانگيزنده احساسات ،گيرا
🔮 Breathtaking
🍷 نفس گیر
🔮 Marvellous
🍷 حيرت اور، عجيب ،جالب
🔮 Unbelievable
🍷 غیر قابل باور
🔮 Remarkable
🍷 قابل توجه ،عالى ،جالب توجه
🔮 Astonishing
🍷 حيرت انگيز
🔮 Extraordinary
🍷 فوق العاده ،غيرعادى
🔮 Fascinating
🍷 فريبنده ،دلکش ،سحراميز
🔮 Mind blowing
🍷 حيرت انگيز
🔮 Unimaginable
🍷 غیر قابل تصور
🔮 Magnificent
🍷 باشکوه ،مجلل ،عالى
🔮 Tremendous
🍷 شگرف،عجيب ،عظيم
@oxfor
چند تا عبارت و جمله کاربردی
I don’t want to bother you.
نمیخواهم باعث زحمت شما بشوم
.
I don’t want to bother you anymore.
نمیخواهم بیش از این باعث زحمت شما بشوم
.
I don’t have anything to do in return.
من نمیتوانم محبت شما را جبران کنم/در ازای محبت تان کاری برایتان انجام دهم.
.
I don't know how to appreciate you.
نمیدانم چطور از شما تشکر کنم
.
I don't know what to say.
نمیدانم چه بگویم
.
You saved my life.
تو زندگی مرا نجات دادی
.
You are a life saver
تو یک زندگی نجات دهنده ایی/ در موقعیت بسیار بحرانی به دادم رسیدی
.
Why do you make such a big deal out of this?
چرا مسئله را اینقدر بزرگش میکنی؟
.
We’ve talked a lot about it. Let’s just drop it.
خیلی در این رابطه حرف زدیم بیا دیگه بس كنیم.
.
I should remind you that you are under oath.
باید به شما یادآوری كنم كه شما قسم خورده اید.
.
Come on, You are overreacting.
بی خیال، بیجهت داری زیادی عکس العمل نشان میدهی/ جدی میگیری
.
for God's sake
محض رضای خدا
مثال:
for God's sake, it's enough
محض رضای خدا کافیه/ بسه دیگه!!
@oxfor
How did you know that?
از کجا میدونستی ؟ ا( ز کجا فهمیدی ؟ )
اینجوری خونده میشه : How ja know that?
How جا know that?: اینجوری خونده میشه
@oxfor
Worth + -ing.
❌Don't say: Is today's film worth to see?
✔️Say: Is today's film worth seeing?
@oxfor
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚
I N F O R M A L ---- F O R M A L
✔️It’s about ---- It concerns, It’s in regards to
✔️need to ---- required
✔️think about ---- consider
✔️get ---- obtain
✔️put up ---- tolerate
✔️deal with ---- handle
✔️seem ---- appear
✔️show ---- demonstrate, illustrate, portray
✔️start ---- commence
✔️keep ---- retain
✔️free ---- release
✔️get on someone’s nerves ---- bother
✔️ring up ---- call
✔️show up ---- arrive
✔️let ---- permit
✔️fill in ---- substitute, inform
✔️block ---- undermine
@oxfor
#phrases
Bring up
✅همراه با ترجمه و مثال کاربردی
@oxfor
قیدهای احتمال در زبان انگلیسی
Adverbials of Probability
قید در زبان انگلیسی حالت و کیفیت فعل را نشان میدهد. ما از قیدهای احتمال برای نشان دادن اینکه ما درباره چیزی چقدر مطمئن هستیم و چقدر احتمال انجام شدنش را میدهیم استفاده میکنیم. پرکاربردترین قیدهای احتمال در انگلیسی به شرح زیر است:
قیدهای maybe و perhaps در ابتدای عبارت و جمله میآیند. سایر قیدهای احتمال معمولا قبل از فعل اصلی و بعد از فعل کمکی میآیند.
certainly (قطعا، حتما)
definitely (حتما، مطمئنا)
maybe (شاید، احتمالا)
possibly (احتمالا)
clearly (واضحا، آشکارا)
obviously (آشکارا، واضح)
probably (احتمالا، شاید)
Perhaps the weather will be fine.
شاید هوا خوب شود.
Maybe it won’t rain.
شاید باران نبارد.
He is certainly coming to the party.
او قطعا به مهمانی میآید.
We will possibly come to England next year.
ما احتمالا سال آینده به انگلستان خواهیم آمد.
اما اگر فعل اصلی جمله be باشد، آنگاه قیدهای احتمال بعد از فعل اصلی میآیند.
They are definitely at home.
آنها حتما خانه هستند.
She was obviously very surprised.
او مشخصا خیلی متعجب شده بود.
@oxfor