اینستاگرام ما رو همین الان فالو کنید👇 Instagram.com/Houman_marcopolo لينك كانال👇 https://telegram.me/joinchat/CQUhAj6W_zulbBnjqvRqBw برای تماس مستقیم👇 @Houman_1985 .
کلمات کاربردی با «دیوار»
دیوار اویز
placard
دیوار اویز قالی نما
arras
دیوار اویز ملیله دوزی شده
arras
دیوار بازدار
retaining wall
دیوار بلند پشت زمین
backstop
دیوار به دیوار
neighboring, conterminous, immediate
دیوار پدافندی ایجاد کردن
hedge
دیوار تراشی کردن چاه نفت
ream
دیوار چوبی
fence
دیوار حایل
retaining wall, revetment
دیوار خاکی
levee
دیوار دفاعی
hedge
دیوار دوجداره
cavity wall
دیوار صوتی
sonic barrier
دیوار ضامن
retaining wall
دیوار عرضی
traverse
دیوار فلزی
fence
دیوار گیاهی ساختن
hedge
دیوار مشترک
party wall
دیوار میان دو پنجره
pier
@oxfor
📍لیستی از لغات و اصطلاحات پزشکی به انگلیسی:
📍Allergy
حساسیت
📍Allergic
دارای حساسیت، حساس به
📍Ambulance
آمبولانس
📍Amputate
(عضو) قطع کردن
📍Amputation
قطع (عضو)
📍Antibiotics
آنتی بیو تیک
📍Anti-depressant
داروی ضد افسردگی
📍Appointment
وقت قبلی
@oxfor
💢face up to
/feɪs ʌp tu/
✅ مواجه شدن با،رو به رو شدن با
Eventually, he faced up to his economical problems.
سرانجام،او با مشکلات مالیاش مواجه(رو به رو) شد.
@oxfor
چند اصطلاح عامیانه
✔️The apple of sb’s eye
نور چشمی
✔️You hit the nail on the head
زدی تو خال،درست حدس زدی
✔️Hung up on someone
به کسی دل بستن
✔️Curiosity killed the cat!!!
فضولی موقوف
✔️Jack of all trades master of none
همه کاره و هیچ کاره
@oxfor
🟣 فعل make علاوه بر معنی اصلیش که "ساختن" هست کاربردهای دیگه ای هم داره که بی ارتباط به ساختن نیستن.
✅ I'll make some hot chocolate.
🟣 ساختار make a...
✅ That man is making a photography.
✅ The children are making a noice.
🟣 کاربردهای دیگر make
✅ make mistake
اشتباه کردن
✅ make homework = do homework
انجام تکالیف
✅ make bed
مرتب کردن تخت
✅ make appointment = fix time to see someone
تعیین ملاقات
✅ make dishes = wash or do dishes
شستن ظرفها
🟣 ساختار It's make me...
✅ make someone (feel) tired
✅ make someone (feel) angry
✅ make someone (feel) sad
---------------
@oxfor
چند ضربالمثل و اصطلاح انگلیسی 📖
⭕️ "A poor workman blames his tools."
ترجمه: «کارگر بیمهارت، ابزار کارش را مقصر میداند.»
🔸متراف فارسی: «عروس نمیتوانست برقصد، میگفت زمین ناهموار است.»
⭕️ “A bird in the hand is worth two in the bush.”
ترجمه: «یک پرنده در دست، بهتر از دوتا روی درخت است.»
🔸مترادف فارسی: «سرکه نقد به از حلوای نسیه.»
⭕️ “Absence makes the heart grow fonder.”
ترجمه: «دوری باعث علاقمندی می شود.»
🔸 مترادف فارسی: «دوری و دوستی.»
@oxfor
🔶فرض کنين امتحانی داشتين و عين آب خوردن بوده براتون, چی می گين❓
I aced my exam
و اگه نمره تون عالی بشه❓
I passed the test with flying numbers.
و برعکس اگه تو امتحان گند بزنين چی❓
I blew the test
@oxfor
✅ say hello to...
❓ به مادرتون سلام برسونید.
✅ say hello to your mother.
❓ به دوستتون سلام برسونید.
✅ say hello to your friend.
❓ به برادر ناتنیتون سلام برسونید.
✅ say hello to your step brother.
و یا اگه بخواهیم کمی رسمی تر بگیم برای مثال مخاطب استاد دانشگاه، معلم و یا ریئس باشه و بخواهیم سلام و عرض ادب کنیم نسبت به خانواده اش
میگیم
✅give my best regards...
برای مثال:
✅give my best regards to your family.
@oxfor
🔴حرف نکره
🔥حرف تعريف نامعين شامل a و an میباشد.
✅ حرف تعريف a قبل از يك حرف بیصدا بکار میرود:
a car, a man, a bus, a house
✅ حرف تعريف an قبل از يک حرف صدادار (a,e,i,o,u) بکار میرود:
🔴an apple, an actor, an animal, an old man
🔔چند نکته
✅ در کلماتی مانند honest، hour، honour و ... حرف h تلفظ نمیشود (غير ملفوظ)، بنابراين همراه با آنها حرف تعريف an مورد استفاده قرار میگيرد:
🔥an hour, an honourable man
✅ كلماتی مانند useful، unit، university، union، European و ... با اينکه با حروف صدادار شروع میشوند، ولی حرف اوليه آنها مانند «you» تلفظ میشود. بنابراين آنها با حرف تعريف a مورد استفاده قرار میگيرند:
🔴a university, a useful book
🔥
a يا an تنها قبل از اسامی مفرد قابل شمارش میآيند:
a book, a happy boy, a famous actor
✅ برای اسامی جمع، بجای a يا an، يا از some استفاده میکنيم و يا اصلاً هيچ کلمهای را بکار نمیبريم:
🔴It's a cat. It's a dog. And it's a monkey.
🔥but: These are all animals.
🌹a horse 🌹some horses
@oxfor
🔴گذشته ساده
🔥 برای بيان کاری که در گذشته و زمان مشخصی به پايان رسيده است:
✅ We met last week.
✅ He left yesterday.
☘🥀☘🥀☘🥀☘🥀☘🥀☘
🔥 برای بیان کارهايی که پشت سرهم در يک ماجرا يا داستان میآيند:
✅ I walked into my room and sat down. Suddenly I heard a noise coming from outside. I got up and went towards the window...
☘🥀☘🥀☘🥀☘🥀☘🥀☘
🔥 برای بيان عادت یا شرايطی در گذشته:
✅ When he was a child, they lived in a cottage in the jungle.
✅ Every day he walked in the jungle to....
@oxfor
اصطلاحات مربوط به ازدواج کردن و خواستگاری.
💑I want to marry Maryam.
💖من میخواهم با مریم ازدواج کنم.
💑Ali wants to marry her.
💖علی میخواهد با او ازدواج کند .
💑Mohsen proposed to her.
💖محسن از او خواستگاری کرد.
💑Will you marry me?
💖با من ازدواج میکنی؟
💑I got married to him.
💖با او ازدواج کردم.
💑He proposed to me.
💖ازم خواستگاری کرد.
💑I am not going to get married now.
💖فعلا قصد ازدواج ندارم.
💑I don’t believe in marriage.
💖به ازدواج اعتقاد ندارم.
💑I am engaged now.
💖فعلا نامزدم.
💑I will marry the one I really love.
💖من با کسی که واقعا دوست دارم ازدواج میکنم
@oxfor
kitchen utensil :
وسایل آشپزخونه
🍽spoon
قاشق
🍽knife
چاقو
🍽fork
چنگال
🍽bowl
کاسه
🍽glass
لیوان
🍽salt
نمکدون
🍽jug ( pitcher )
پارچ آب
🍽coffee-pot
قوری قهوه
🍽tea-pot
قوری چای
🍽tray
سینی
🍽saucer
نعلبکی
🍽cup
فنجون
🍽mug
لیوان دسته دار
🍽oven ( burner )
فر
🍽stove ( cooker )
اجاق گاز
🍽microwave
ماکروفر
🍽fridge(refrigerator )
یخچال
🍽freezer
یخچال فریزر
🍽kettle
کتری
🍽electric teakettle
کتری برقی
🍽pot
قابلمه
🍽saucepan
روغن دان
🍽frying- pan
ماهی تابه
@oxfor
🔴 Opposites
🔵 متضادها
🔴 Bitter:تلخ
🔴 Sweet:شیرین
🔵 Empty:خالی
🔵 Full:پُر
🔴 Forbid:منع کردن
🔴 Permit:اجازه دادن
🔵 Future:آينده
🔵 Past:گذشته
🔴 Guilty:گناهکار
🔴 Innocent:بی گناه
@oxfor
انواع طرح روی پارچه در زبان انگلیسی:
ساده
🇵🇦:Solid
راه راه
🇵🇦:Striped
خال خال
🇵🇦:Polka-dotted
چهارخونه درشت
🇵🇦:Plaid
چهارخونه ریز
🇵🇦:Checked
گل گلی
🇵🇦:Floral
@oxfor
✅ Hold on!
دست نگه دار!
✅ Hold still!
تکون نخور!
✅ Hold your tongue!
زبونتو نگه دار! حرف نزن!
✅ Hold your horses!
یه کم صبر کن!
✅ Hold your breath!
نفستو نگه دار!
✅ Don't hold your breath!
دلتو خوش نکن!
---------------
@oxfor
Never in a million years
عمرا"/ به هیچ وجه
.
Do not take it out on me
حرص ات/دق و دليتو سر من خالي نکن
.
I know you've had a bad day, but there's no need to take it out on me!
میدونم که روز بدی داشته ایی اما حرص ات رو سر من خالی نکن
.
Fire away
لب به سخن بگشا/ شروع کن حرف بزن
.
Fire away, I am listening with open ears.
شروع کن به حرف زدن، من با گوشهای باز در حال گوش دادن ام
.
They passed the test with flying colors.
آنها تست را با موفقیت گذراندند، flying colors اصطلاح از موفقیت است
.
grab a bite to eat
چیزی برای خوردن گرفتن
I need a few minutes to grab a bite to eat.
یک دقیقه وقت لازم دارم که چیزی برای خوردن بگیرم
.
Maybe we can grab a bite on the way to the fair. I'm hungry.
شاید بتونیم چیزی در مسیر نمایشگاه بگیریم، خیلی گرسنه ام
.
Your were asking for it/ It serves you right
خودت خواستی/ حقت بود/ سزاوارت همین بود
.
So she left him, did she? Serves him right!
پس ترکش کرد؟ درسته؟ حقش بود
@oxfor
mark my words
👉🏼 Pay attention to (or remember) what I say, because it will come true.
Mark my words, that car will break down on the way there.
That marriage won't last a year; mark my words.
این خط این نشون
یادت باشه؛ حالا ببین کی گفتم
@oxfor
اصطلاح امروز
under lock and key
✅ to be kept in a very secure place
✴️ Make sure these documents are under lock and key until we need them.
مهروموم کردن
@oxfor
اصطلاح امروز
to beat the rap
✅ _(Informal) (American)_ to avoid being found guilty of a crime
✴️ Henry was charged with drunk driving, but his lawyer helped him beat the rap on some technical details.
از دست کسی (مثلا پلیس) در رفتن
---------------------------------------------------
@oxfor
1. It's one o'clock.
ساعت یک است.
2.it's two o'clock.
ساعت دو است .
3.it's three o'clock.
ساعت سه است .
4.it's four o'clock.
ساعت چهار است .
5.it's five o'clock.
ساعت پنج است .
6. It's six o'clock.
ساعت شش است
7.it's seven o'clock.
ساعت هفت است .
8.it's eight o'clock
ساعت هشت است .
9 . it's nine o'clock.
ساعت نه است.
10. It's ten o'clock.
ساعت ده است .
11.it's eleven o'clock.
ساعت یازده است .
12.it's twelve o'clock.
ساعت دوازده است
@oxfor
🔴حرف نکره(a وan)
🔔 موارد کاربرد حروف تعريف نامعين (a يا an)
🔴 هنگاميکه برای اولين بار به کسی يا چيزی اشاره میکنيم از a يا an استفاده میکنيم. اما وقتی که به همان چيز دوباره اشاره میشود، بايد از the استفاده کرد:
✅ I bought a new shirt yesterday. But my wife thinks the shirt doesn't fit me.
(ديروز يک پيراهن نو خريدم. ولی همسرم فکر میکند که آن پيراهن اندازه من نيست.)
✅ Once I had a really big dog. But the dog wasn't very useful, so I gave thedog to a friend.
(زمانی يک سگ خيلی بزرگ داشتم. اما آن سگ خيلی مفيد نبود، برای همين سگ را به يک دوست دادم.ا)
🔴 وقتی كه به يك چيز مفرد اشاره میشود از a يا an استفاده میکنيم. در اين حالت همان معنی one يا «يک» را میدهد (در مقايسه با three، two و ...):
✅ I'd like an apple and two oranges.
✅ Yesterday I bought three pencils and a notebook.
🔴 در اصطلاحات عددی خاص:
✅ a half
يک دوم
✅ a third
یک سوم
🔴 هنگام اشاره به يک عنصر خاص از يک گروه يا طبقه:
🔴 همراه با اسامی شغلها:
✅ She's a doctor.
✅ My father is a teacher.
🔴 همراه با کلمات و اصطلاحات مربوط به مقدار و کميت:
a few (of)a lot (of)
🔴 همراه با اسامی مفرد قابل شمارش و پيش از کلمات what و such:
✅ What a beautiful day!
(چه روز زيبايی!)
✅ What a strange friend you have!
(عجب دوست عجيبی داری!)
✅ Such a pity!
(چه حيف شد!)
@oxfor
🔴گذشته ی استمراری
☘🥀☘🥀☘🥀☘🥀☘🥀☘
گذشته استمراری» در موارد زير بکار میرود:
🔔برای بيان کاری که قبل از زمان خاصی در گذشته آغازشده و احتمالاً پس از آن نيز ادامه داشته است:
🔴 'What were you doing at 6.00?' 'I was having breakfast.'
(.ساعت 6 چکار میکرديد؟ داشتم صبحانه میخوردم)
🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘🌹
🔔 برای بیان کار يا فعاليتی در گذشته که به وسيله چيزی قطع شده باشد:
🔴 The phone rang when I was watching TV.
(.وقتی داشتم تلويزيون تماشا میکردم، تلفن زنگ زد)
🔴 While I was driving home, my car broke down.
(.هنگاميکه داشتم به خانه بر میگشتم، ماشينم خراب شد)
🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀
🔔 برای بيان کار يا فعاليتی به پايان نرسيده در زمان گذشته (در مقايسه با گذشته ساده که کارهای کامل شده را بيان میکند):
🔴 I was reading a book during the flight. (I didn't finish it)
🔥but: I read a book during the flight. (I finished it)
@oxfor
🍷 21 صفت برای وقتی که یه چیزی به نظرتان خیلی خوب است و میخواهید ازآن تعریف کنید..
🔮 Great
🍷 عالی/ خیلی خوب
🔮 Fantastic
🍷 خارق العاده
🔮 Wonderful
🍷 شگفت اور، شگفت انگيز
🔮 Splendid
🍷 باشکوه ،باجلال ،عالى
🔮 Excellent
🍷 عالی
🔮 Amazing
🍷 متحير کننده ،شگفت انگيز
🔮 Incredible
🍷 باور نکردنى
🔮 Awesome
🍷 خیلی پر ابهت
🔮 The best
🍷 بهترین
🔮 Impressive
🍷 برانگيزنده احساسات ،گيرا
🔮 Breathtaking
🍷 نفس گیر
🔮 Marvellous
🍷 حيرت اور، عجيب ،جالب
🔮 Unbelievable
🍷 غیر قابل باور
🔮 Remarkable
🍷 قابل توجه ،عالى ،جالب توجه
🔮 Astonishing
🍷 حيرت انگيز
🔮 Extraordinary
🍷 فوق العاده ،غيرعادى
🔮 Fascinating
🍷 فريبنده ،دلکش ،سحراميز
🔮 Mind blowing
🍷 حيرت انگيز
🔮 Unimaginable
🍷 غیر قابل تصور
🔮 Magnificent
🍷 باشکوه ،مجلل ،عالى
🔮 Tremendous
🍷 شگرف،عجيب ،عظيم
@oxfor
چند تا عبارت و جمله کاربردی
I don’t want to bother you.
نمیخواهم باعث زحمت شما بشوم
.
I don’t want to bother you anymore.
نمیخواهم بیش از این باعث زحمت شما بشوم
.
I don’t have anything to do in return.
من نمیتوانم محبت شما را جبران کنم/در ازای محبت تان کاری برایتان انجام دهم.
.
I don't know how to appreciate you.
نمیدانم چطور از شما تشکر کنم
.
I don't know what to say.
نمیدانم چه بگویم
.
You saved my life.
تو زندگی مرا نجات دادی
.
You are a life saver
تو یک زندگی نجات دهنده ایی/ در موقعیت بسیار بحرانی به دادم رسیدی
.
Why do you make such a big deal out of this?
چرا مسئله را اینقدر بزرگش میکنی؟
.
We’ve talked a lot about it. Let’s just drop it.
خیلی در این رابطه حرف زدیم بیا دیگه بس كنیم.
.
I should remind you that you are under oath.
باید به شما یادآوری كنم كه شما قسم خورده اید.
.
Come on, You are overreacting.
بی خیال، بیجهت داری زیادی عکس العمل نشان میدهی/ جدی میگیری
.
for God's sake
محض رضای خدا
مثال:
for God's sake, it's enough
محض رضای خدا کافیه/ بسه دیگه!!
@oxfor