سرو آزاد ِ باغ موسیقی است
طبق نامش چراغ موسیقی است
24 اردیبهشت سالروز تولد استاد#پرویز_مشکاتیان عزیز مبارک باد.
#پاییز_رحیمی
#پرویز_مشکاتیان
اجرای قطعه #تمنا توسط استاد پرویز مشکاتیان در کنسرت وزارت کشور با گروه #عارف
@paeizrahimi
ستاره را گفتم :
کجاست مقصد این کهکشان سر گشته؟
کجا به آب رسد تشنه با فریب سراب؟
ستاره گفت که خاموش !
لحظه را دریاب.
✍🏿#فریدون_مشیری
لینک 🍁پاییزانه ها 🍁 👇🏻👇🏻
https://chat.whatsapp.com/GHrmZG8VxM2KL7K30ilQwF
ابرِ بارنده به دریا میگفت:
گر نبارم، تو کجا دریایی؟
در دلش خندهکنان دریا گفت:
ابر بارنده ، تو هم از مایی!
#حمید_مصدق
لینک 🍁پاییزانه ها 🍁 👇🏻👇🏻
https://chat.whatsapp.com/GHrmZG8VxM2KL7K30ilQwF
: :
.
(سال ها پیش ،سر کلاس مثنوی ، وقتی استاد عزیزم
دکترمحمد حسن حسن زاده (هرکجاهست خدایا به سلامت دارش) در باب تفاوت تفکر افرادی چون مولانا و غزالی، سخن می گفت ، این غزل را نوشتم....)
تصویری که بعضی ها از #خدا دارند:
خدا،کجاست؟ به ذهن سخن، نمیآید
به خواب تشنهی شبهای من ، نمیآید
چنان،نشسته به دژهای محکم ملکوت؛
کههیچ، یادش از این مرد و زن، نمیآید
کسی از آن سوی در،پاسخی نخواهد داد؛
مزن بر این در بسته، مزن ، نمیآید
و سالها روش گریه های آماری،
نتیجه داده ، به این فوت و فن، نمیآید
نمانده هیچ، ز تصویر او به خاطر من
و طعم خاطره اش، در دهن ، نمیآید
خدای پیر و عبوس و خشونت اندیشی؛
که در مخیله اش ، جز، زدن، نمیآید
و من جوانم و فکر خدای تازه تری،
که این خدا به پرستیژ من ، نمیآید!!
.
#پاییزرحیمی
لینک 🍁پاییزانه ها 🍁 👇🏻👇🏻
https://chat.whatsapp.com/GHrmZG8VxM2KL7K30ilQwF
#چکاد
#پرویز_مشکاتیان
آلبوم «دستان»
لینک 🍁پاییزانه ها 🍁 👇🏻👇🏻
https://chat.whatsapp.com/GHrmZG8VxM2KL7K30ilQwF
#یادداشت_های_بی_سرنوشت_۲
#یکم :
دیگر کدام آفتاب می تواند بیاید که ، صبح باشد؟
کدام پنجره...
کدام اتاق...
شب ، خیلی کش آمده است...شب خیلی سنگین است ..مثل بدنی فلج، روی رختخواب .
هیچ کس را توان برداشتن شب نیست.
کاش باز هم صبح زود بیدار می شدم و در خنکای نیمه روشن صبح ، همراه با آفتاب از کوچه می گذشتم تا به ایستگاه برسم ...کاش هنوز دلهره ی دیر شدن داشتم...اضطراب دیر رسیدن به مدرسه ، هیاهوی بچه ها و کلافگی مدیر ، که مرتب از پنجره حیاط را نگاه می کند .... استرس کم آوردن وقت برای تدریس درس جدید و نرسیدن به بارم بندی مشخص.
دیر که می رسیدم ، به شکل عذاب گونه ای ناراحت می شدم اما وقتی مدیر مرا نگاه می کرد و سپس ساعت دفتر را ، بیشتر اذیت می شدم ، آن ساعت سفید با عددهای قرمز که یادگار یک شرکت صنعتی بود، همیشه مرا سخت می آزرد.
آن روزها غمگین بودم ، امروز هم غمگینم و این، ربطی به آن ساعت سفید قرمزی که الان سالهاست در انباری ناکجاآباد به خواب عمیق مرگ ، فرو رفته است ، ندارد.
دلم همان دلهره های شیرین را می خواهد ، همان روزهای بی خیال.
همان ظهرها با سفره ی پهن و بشقاب غذای نیمه سردی که به خاطر دیر رسیدن من ، از دهن افتاده بود.
همان عصرهای خیابان گردی و قرارهای پرخاطره.
همان شب های تا نیمه شب درگیر ورقه های امتحان، با صدای شجریان و چای یخ کرده در لیوان دسته دار فرانسوی.
همان صبح های گیج
همان صبحانه های کج و کوله ی مادرم . لقمه ای که ده سانت نان خالی بود و دو سانت گردو و پنیر قلمبه .
همان چایی های بی رنگ و لعاب مدرسه در استکان های جورواجور .
همان میزها و صندلی های درب و داغون
همان بر جاده ایستادن های پر از نگرانی و تشویش ..
دلم چیزی را می خواهد که نیست .
چیزهابی که هرگز فکر نمی کردم روزی حسرت باشند.
چیزهایی که آن روزها به نظر هیچ بودند و امروز همه چیز.
کاش می شد یک بار دیگر ، این جاده را برگردم..
دلم برای همسفرانم تنگ شده است..همسفرانی که خیلی هایشان ، دیگر، نیستند.
قرار نبود پایان این جاده ، این همه تنهایی باشد.
قرار نبود ...
کاش کسی شانه هایم را تکان بدهد و مرا به سمت خودم برگرداند.
#پاییزرحیمی
نوای "این دهان بستی دهانی باز شد" با صدای استاد شجریان
فرارسیدن ماه مبارک رمضان، خجسته باد.
@paeizrahimi
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
مه و سالها هرچه بر ما گذشت
طربکاه و اندوهافزا گذشت
شب و روزها از پی یکدگر
امیدافکن و عمرفرسا گذشت
مه و سال با ای فسوسا رسید
شب و روز با ای دریغا گذشت
رسید از غم و درد جانم به لب
به من لحظه و ساعتی تا گذشت
غم هستی من، که جز غم نداشت
شتابان رسید و شکیبا گذشت
اگر بود شادی- که هرگز نبود
چو برق آمد و برق آسا گذشت
چه حاصل ز دیروز و امروز من
که این هر دو در فکر فردا گذشت
نداند کسی جز من و روز و شب
که بر من چه روز و چه شبها گذشت
به شبهای عمرم که از دیرباز
به یاد تو ای ماه سیما گذشت
ز خود پرسم آیا سپیده دمید
شب هجر باقی بود یا گذشت؟
به خود گویم از بهر تسکین درد
اگرچند درد از مداوا گذشت،
مخور غم که گویا سپیده دمید
شب تیرۀ هجر گویا گذشت
مخور غم که این زندگی هرچه بود
بد و خوب یا زشت و زیبا گذشت
بلی عمر من روز و شب سال و ماه
بسی سخت بگذشت اما گذشت
گذشتم ز هستی که در روزگار
توان رستن از هر غمی با گذشت
ز مهر تن توبه سوز تو نیز
گذشتیم و شوق تمنا گذشت
تواند کشد دست از ناکسی
کسی کز سر جمله دنیا گذشت
ستم هرچه کردی و خواهی بکن
ز تو ما گذشتیم و از ما گذشت
ولی از تو می پرسم ای سنگدل
که از تو خدا خواهد آیا گذشت؟
#مظاهر_مصفّا
@paeizrahimi
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
۷ سه گانی برای ۷ روز هفته:
(شنبه)…………
چشممان در چشم هم افتاد
درشب یلدای ظلمانی
زندگی شایدسیاهی های طولانی!
(یکشنبه).......
چشممان در چشم هم افتاد
درترافیک شب خرداد
زندگی شاید خیابان امیرآباد!
(دوشنبه).......
چشممان در چشم هم افتاد
درهوایی سرد و باران خیز
زندگی شایدغروب سرخ یک پاییز!
(سه شنبه)......
چشممان در چشم هم افتاد
درفضای گیج سرسام آور مترو
زندگی هر روز رنجی نو!
(چهارشنبه)......
چشممان در چشم هم افتاد
درکلاس سخت خاقانی
زندگی شایدهمین سردرگریبانی!
(پنج شنبه)......
چشممان در...............
.....................................
.................................
(جمعه)........
چشممان در چشم هم افتاد
درغروب گرم گورستان
"مرگ"،شایدبستنی با طعم تابستان!!
#پاییز_رحیمی
1391
@paeizrahimi_3
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌿❤️🌿❤️🌿❤️🌿❤️
تا بوی عطرت در فضای خانه میآید
بوی بهشت از تخت و میز و شانه میآید
چشم تو تنها مِی فروش شرعی شهر است
مستانگی تنها از این پیمانه میآید
در بوسه باران تو این موهای خرمایی
سر میکشد از قد خود تا شانه میآید؛
آنگاه در آغوش گرمت پیلههای اشک
وا میشود پروانه در پروانه میآید
در چشم من زل میزنی از کوچ میگویی
این رود، طغیان میکند تا چانه میآید
بعد از تو زیر بارش پاییز ِ بعد از ظهر
باران، کنار چتر من تا خانه میآید
بعد از تو مردن کار سختی نیست میدانم
بعد از تو هرکاری از این دیوانه میآید!
#پاییز_رحیمی
لینک 🍁پاییزانه ها 🍁 👇🏻👇🏻
https://chat.whatsapp.com/GHrmZG8VxM2KL7K30ilQwF
🌿❤️🌿❤️🌿❤️🌿❤️🌿
- مادربزرگ یک روز به من گفت در انجیل خوانده است که خداوند در عرش اعلی نشسته است و به مردمی که به او توجه ندارند میخندد.
پرسیدم : چرا؟
پدر گفت: خب ... اگر خدایی ما را خلق کرده باشد ، پس باید ما را مصنوعی بداند . ما حرف میزنیم ، میخندیم ، میجنگیم ، یکدیگر را ترک میکنیم و میمیریم . میبینی ؟ ما چنان هوشمندیم که بمب های اتمی میسازیم و موشک به ماه میفرستیم ، اما هیچیک نمیپرسیم که از کجا آمده ایم . ما فقط در اینجا هستیم و گوشه ای را برای خود انتخاب کرده ایم.
-به همین دلیل است که خداوند به ما میخندد؟
-دقیقا ! اگر ما یک آدم مصنوعی درست کنیم و این آدم مصنوعی شروع به صحبت کردن درباره بازار بورس یا مسابقه اسب دوانی کند ، بدون آنکه ساده ترین و مهمترین سوال را مطرح کند ، یعنی آنکه همه چیز چگونه بوجود آمده است ، در این صورت حسابی خواهیم خندید . اینطور نیست؟
#یوستین_گوردر
کتاب: راز فال ورق
مترجم: عباس مخبر
لینک 🍁پاییزانه ها 🍁 👇🏻👇🏻
https://chat.whatsapp.com/GHrmZG8VxM2KL7K30ilQwF
شهر، از حادثه خالي ست، زمان خوابيده ست
آن سوي پنجره، حسي نگران خوابيده ست
باغ، آفت زده در هُرم عطش مي سوزد
ابر، بي حوصله و بي هيجان خوابيده ست
شهر بي حادثه خاموش و فراموش شده ست
كوچه در حسرتِ يك صبحِ جوان خوابيده ست
واژه را جرأت فرياد شدن، آيا نيست؟
يك جهان، عربده درحجمِ دهان خوابيده ست
يك نفر سنگ، در اين بركه نمي اندازد؟
دل من زردتر از برگ خزان خوابيده ست
كوه، لبريز صدايي ست كه بر خواهد گشت
گر چه امروز فرو بسته زبان، خوابيده ست
اي روايتگرِ باران و پيام آورِ صبح
اسب، زين كن كه جهاني نگران خوابيده ست
باز اي عشق به اين نقطه ي خاموش بتاب
كه بدون تو زمين مرده، زمان خوابيده ست
#پاییز_رحیمی
#میلاد_امام_عصر_عج_مبارک
#دریادرآبکش
@paeizrahimi
چه بسیار عمر و زندگیها که در راهِ اشتباهِ شبیه به شعر تلف شده است. چون تقریبا اغلب مردم میخواهند، هوسِ بسیار دارند که از این «فضیلت و هنر» یعنی شاعری، بهرهمند باشند و میپندارند هستند. چون به خیالِ خود بعضی نشانههای کاذب چون بسیاری علائم و نشانههای دیگر شاعری را در خود سراغ دارند. نشانههای ظاهری و فنی از قبیلِ کلمه، وزن، قافیه، حرفهای به اصطلاح شاعرانه، تعبیرات و تشبیهات، صنایع و آرایشها و امثالِ اینها.
از این جهت به عقیدهی من، تلفاتِ شعر و شاعری، شاید از تلفاتِ همهی حوادث طبیعی و غیر طبیعی بیشتر باشد. از سیل، زلزله، جنگ، بیماری و غیره.
این آفتِ پر تلفاتِ عجیب، مثلِ یک بیماریِ ظاهر به صلاحِ مرموز و ظاهرا بیآزار، اما در واقع خطرناک و متاسفانه علاجناپذیر، مخصوصا در کشورهایی نظیرِ کشورِ ما بیشتر است. کشورهایی که همیشهی خدا گرفتار و بیمار و مبتلا بودهاند و دورههای ستمدیدگی و عقبماندگی و مغلوبیت، انحطاط و بندگی و اسارت بسیار داشتهاند. در اینچنین کشورها تلفاتِ شعر (یعنی اینکه عمرهای اغاب مردم در راهِ یک پندار و فریبِ یک خیالِ بیاساس تلف شود) تکرار میکنم، در اینچنین کشورها تلفاتِ شعر بیشک بیشتر از تلفاتِ همهی جنگها و حوادث شوم و بیماریهای عمومی بوده است و هست و هنوز نیز این ضایعات، به قدرت و قوتِ خود باقیست و همین وفور و فراوانیِ تلفاتِ شعر _ یعنی بسیاری شُعرای مادونِ درجه یا درجه دارانِ از دو و سه پایینتر _ دلیلِ روشن و بارز بر انحطاط و عقب ماندگیِ کشورهاست. هیچ نوع پیشگیری و مداوایی هم متاسفانه سودی ندارد جز اینکه کشور رو به آبادی و آزادی و رشد برود. آن وقت، مردم به دنبالِ کار و زندگیِ خود خواهند رفت و از این بیماری و توهم نجات و شفا پیدا خواهند کرد و امرِ شعر به عهدهی اهلش خواهد افتاد، یعنی همان تک و توک دیوانگان و شُعرای واقعی و حقیقی. چون شاعر، بی هیچ شک و شبهه، طبعا و بالفطره باید به نوعی دیوانه باشد و زندگیِ غیر معمول داشته باشد.
این زندگیهای احمقانه و عادی که غالبا ماها داریم، زندگیِ شعری نیست. هر آدمِ معقول و سر به راهی را که شاعر نمیکنند. اهورامزدا، خدا، بغ یا هرچه و هرکه، این جنونِ زیبا را به هرکس هرکس نمیدهد. به قولِ عمادجان: هر خسی را نرسد زندگیِ طوفانی.
اصلا اگر بنا باشد همه از این جنون برخوردار باشند، کارِ دنیا لنگ میشود.
به عکسِ تصورِ عامهی آسانگیران و متوهمانِ شاعری، مطلقا و ابدا نمیشود که نمیشود، هم زندگیِ معقول و عادی و سر به راه داشت، وزیر و وکیل و مدیر کل و تاجر و کاسب و فلان و بهمان بود «ضمناً» شاعری و زندگیِ شعری را هم «یدک» کشید. این اصلا شدنی نیست. چون شاعر نمیتواند و نباید «کارِ» دیگری جز شعر و زندگیِ دیگری جز زندگیِ شعری داشته باشد.
قضیه به این آسانیها هم که عامه تصور کردهاند _ البته مقصود، نه شاعر به معنای عام آن است _ نیست.
باید همهی عمر، هستی، هوش، همت، همهی خان و مان و خلاصه تمامتِ بود و نبودِ وجود را داد، باید خود را وقف کرد، فروخت، باید تارکالدنیا و راهب و شمنِ این صنم شد و عابدِ این معبد، آن وقت تازه ممکن است نازنین گوشهی ابرویی نشان دهد و شبانگاه، یا هر آنگاه که خلوت را مناسب ببیند، آهسته پاورچین پاورچین، به بالینِ دیوانه و بیمارِ عزیزِ خود بیاید، زلفآشفته و خویکرده و خندانلب و مست و بپرسد آیا خوابت هست؟
اینچنین کابینِ سنگین و گرانی دارد این لولیِ نازنینِ جادویی.
مگر میشود هم زندگیِ آزاد و آسوده، فارغ و بیغم داشت، حاج میرزا فلان بود، جنابِ آقای دختور بهمان بود، و هم حافظ یا مولانا؟ نه نمیشود، چنان که تاریخ گواهی داده است و میدهد.
عالمِ عشق ندانند هوسبازی چند
رازِ عالم نسپارند به غمازی چند
و اما در خصوصِ وفورِ ضایعات و تلفاتِ شعر در کشورِ ما، از شواهدی که میتوان نقل کرد، این است که هم امروزِ روز، تذکرههای خاصِ هر شهر و ولایت و همچنین تذکرههای عمومی را ببینیم که چه قدر صفوفِ شُعرا و متوهمانِ شاعری طویل است.
(مهدی اخوان ثالث / از این اوستا / مؤخره / انتشارات زمستان۱۳۹۱ / قطعِ جیبی / صفحهی ۱۳۸ تا ۱۴۰)
نقل از کانالِ برکهی کهن
@paeizrahimi
خبر دارم که در فردای فرداها
بهارِ بهترینی هست
دری را میگشایی:
پشت آن، درهای دیگر هم
خبر دارم
گشوده میشود آن آخرین در هم
بهاری پشت آن در
لحظهها را میشمارد باز
و هر قفلی
کلیدی تازه دارد باز
من از دیروزهایِ رفته دانستم
که در امروزِ ما تقدیرِ فرداآفرینی هست
خبر دارم
بهار بهترینی هست!
«سیّدعلی میرافضلی»
❤️ بهاران مبارک ❤️
@paeizrahimi
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#سه_گانی
پدر از ثروتش به من بخشید؛
اشک خونین چون عقیقش را
نیز تنهایی عمیقش را
#پاییز_رحیمی
@paeizrahimi_3
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
شعری برای دختران معصوم #کابل:
آی…
ای جهان وحشی تعصب و غرور؛
پاسخ سلام
بمب نیست!
دختران نو رسیده ی نجیب
جز هجای ساده و لطیف عشق
حرف دیگری نخوانده اند.
حقشان
صدای نازک و عزیز «دوستت/
دارم » است.
حقشان
خشونت صدای گمب ، گمب نیست.
#پاییزرحیمی
لینک 🍁پاییزانه ها 🍁 👇🏻👇🏻
https://chat.whatsapp.com/GHrmZG8VxM2KL7K30ilQwF
آهنگ (سلام علیک) با صدای #فرهاددریا
فوق العاده زیباست...
فرهاد ناشر با نام هنری فرهاد دریا (زاده ۲۲ سپتامبر ۱۹۶۲ در کابل، افغانستان) موسیقیدان، خواننده، بازیگر و فعال حقوق بشر افغان و تأثیرگذارترین هنرمند افغانستان از دهه ۱۹۸۰ تا اکنون میباشد..او به عنوان یکی از برترین موسیقیدانان افغانستان نه تنها توسط موسیقیاش بلکه توسط اعمال خیرخواهانه و وطندوستانهاش نزد مردم افغانستان شناخته میشود و از سال ۲۰۰۶ تاکنون سفیر صلح سازمان ملل متحد در افغانستان میباشد. طرفداران او شامل مناطق آسیای مرکزی، پاکستان، تاجیکستان، ازبکستان و در غرب بین افغانستانیها و فارسیزبانها هستند. دریا به زبانهای گوناگون شامل فارسی، ازبکی، انگلیسی، پشتو و اردو ترانه میخواند. او تاکنون چندین کنسرت را در افغانستان، تاجیکستان، ایالات متحده، امارات متحده عربی و آلمان برگزار نموده است. کنسرتهای او در افغانستان همیشه رایگان و بدون سود اجرا میشوند.
@paeizrahimi
هزار درد مرا ، عاشقانه درمان باش
هزار راه مرا ، ای یگانه پایان باش
برای آنکه نگویند ، جستهایم و نبود
تو آنکه جسته و پیداش کردهام ، آن باش
دوباره زنده کن این خستهی خزانزده را
حلول کن به تنم جان ببخش و جانان باش
کویر تشنهی عشقم ، تداوم عطشم
دگر بس است ، ز باران مگوی ، باران باش
دوباره سبز کن این شاخهی خزان زده را
دوباره در تن من روح نوبهاران باش
بدین صدای حزین، وین نوای آهنگین
به باغ خستهی عشقم ، هزاردستان باش
(حسین منزوی)
لینک 🍁پاییزانه ها 🍁 👇🏻👇🏻
https://chat.whatsapp.com/GHrmZG8VxM2KL7K30ilQwF
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
برگشته ام از بی نشانی ها ، نشانم باش
ازسمت طوفان ها می آیم، بادبانم باش
چون قایقی درهم شکسته، می رسم از راه
آغوش بگشا ساحل امن جهانم باش
چون لک لکی وامانده از کوچم، که در باران؛
گم کرده راه آشیان را ، آشیانم باش
من داستانی ناتمامم، راوی ام مُرده
ازنو روایت کن مرا و قهرمانم باش
هرچندخاموشم ولی لبریزم از آتش
سر ریزکن جان مرا آتشفشانم باش
ای نوگل روییده در آیینه ی پاییز؛
پژواک فروردین دیگر در خزانم باش!
#پاییز_رحیمی
@paeizrahimi
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
ملال پنجره را آسمان به باران شست
چهار چشم غبارینش، از غباران شست
از این دو پنجره اما از این دو دیدهی من
مگر ملال تو را میشود به باران شست؟
امان نداد زمان تا نشان دهیم که دست
هنوز میشود از جان، به جای یاران شست
گذشتی از من و هرگز گمان نمیکردم
که دست میشود اینسان ز دوستداران شست
تو آن مقدّس بیمرگ _آن همیشه که تن
درون چشمهی جادوی ماندگاران شست
تو آن کلام که از دفتر همیشهی من
تورا نخواهد باران روزگاران شست.
🌸حسین منزوی🌸
لینک 🍁پاییزانه ها 🍁 👇🏻👇🏻
https://chat.whatsapp.com/GHrmZG8VxM2KL7K30ilQwF
#هوشنگ_ابتهاج این کاریه که می تونی دست بگیری و ببری به تمام کشورهای عربی و با افتخار بگی اگه می تونین مثل این بخونین. این کار نظیر نداره! شاهکار بزرگ شجریانه. هیچ کس نمی تونه این طور بخونه. هیچ کس... حتی خود شجریان.
@sarvesayefekan
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🔸چرا مردم بدجنسی می کنند ؟
وقتی علت بدجنسی افرادرا بفهمیم ، وجود ما در برابر کنشهای منفی اجتماع نه تنها آسیب نمی بیند بلکه موجب برتری هم می گردد .
🔸 روش صحیح برخورد بااین گونه افراد را بیاموزیم ....
لینک 🍁پاییزانه ها 🍁 👇🏻👇🏻
https://chat.whatsapp.com/GHrmZG8VxM2KL7K30ilQwF
لطفا این سه دقیقه و نوزده ثانیه را با آرامش گوش بدهید، اگر هدفون دارید با هدفون، وگرنه در سکوت.
بعد بفرستید برای دیگری و دیگری و دیگری
تا کمی توی فکر فرو بره
🔸مبصر 🔸
متن و صدا:
🔹 احسان عبدیپور🔹
@paeizrahimi
#سه_گانی
جوراب های شسته روی بند...
سینی چای داغ با لبخند...
با "دست هایم" دوستت دارم!!
#پاییز_رحیمی
@paeizrahimi_3
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
تصنیف "ریشه در خاک" با شعر
#فریدون_مشيري
و صدای
#شهرام_ناظری:
.
تو از این دشت خشک تشنه روزی کوچ خواهی کرد
و اشک من ترا بدرود خواهد گفت.
نگاهت تلخ و افسرده است.
دلت را خار خار نا امیدی سخت آزرده است.
غم این نابسامانی همه توش وتوانت را زتن برده است.
تو با خون و عرق این جنگل پژمرده را رنگ و رمق دادی.
تو با دست تهی با آن همه طوفان بنیان کن در افتادی.
تو را کوچیدن از این خاک ،دل بر کندن از جان است.
تو را با برگ برگ این چمن پیوند پنهان است.
تو را این ابر ظلمت گستر بی رحم بی باران
تو را این خشکسالی های پی در پی
تو را از نیمه ره بر گشتن یاران
تو را تزویر غمخواران ز پا افکند
تو را هنگامه شوم شغالان
بانگ بی تعطیل زاغان
در ستوه آورد.
تو با پیشانی پاک نجیب خویش
که از آن سوی گندمزار
طلوع با شکوهش خوشتر از صد تاج خورشید است
تو با آن گونه های سوخته از آفتاب دشت
تو با آن چهره افروخته از آتش غیرت
که در چشمان من والاتر از صد جام جمشید است
تو با چشمان غمباری
که روزی چشمه جوشان شادی بود
و اینک حسرت و افسوس بر آن سایه افکنده ست
خواهی رفت.
و اشک من ترا بدرود خواهد گفت
من اینجا ریشه در خاکم
من اینجا عاشق این خاک از آلودگي پاکم
من اینجا تا نفس باقیست می مانم
من از اینجا چه می خواهم،نمی دانم؟!
امید روشنائی گر چه در این تیرگی ها نیست
من اینجا باز در این دشت خشک تشنه می رانم
من اینجا روزی آخر از دل این خاک با دست تهی
گل بر می افشانم
من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه چون خورشید
سرود فتح می خوانم
و می دانم
تو روزی باز خواهی گشت!!
#فریدون_مشيري
👇👇👇👇👇
@paeizrahimi
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
: :
بهارِ مانده در اندوهِ این همه پاییز!
به سمت ما برگرد!
هنوز در دل گل ها
امیدرویش هست.
هنوز در سر گنجشک های بازیگوش
غرور شورش هست.
بیا و حس ِ رهای ِ گشوده بودن را
به صبحِ پنجره های اسیر
برگردان.
بیا و جرأتِ از خویش سر کشیدن را
به کاج های عبوس مسیر
برگردان.!
بس است سلطه ی سرما
بس است وحشت دی.
(کرم نما و فرود آ ) بهار فرخ پی !!
.
.
#پاییزرحیمی
#شعرنیمایی_کوتاه
#همدیگررادوست_بداریم
#همدیگرراتنها_نگذاریم
#زندگی_به_شدت_کوتاه_والبته_زیباست
پ.ن:
عبارت داخل پرانتز از #حافظ بزرگ است.
.
( 21 مارس از سوی یونسکو روز جهانی شعر نام گرفته است. شعر، عنصر مشترک انسانی ما را آشکار میکند و ریشه در سنت شفاهی دارد که طی قرنها با ارزشهای درونی فرهنگهای متنوع در ارتباط بوده است).
این روز را به شاعران و شاعر دوستان این معبر، تبریک می گویم.
لینک 🍁پاییزانه ها 🍁 👇🏻👇🏻
https://chat.whatsapp.com/GHrmZG8VxM2KL7K30ilQwF
سلام برتو که با هر تلفّظ نامت؛
هزار غنچه گل سرخ بوسه می شکفد!
#پاییز_رحیمی
@paeizrahimi
(صلی الله علیکَ یا رسولَ الله)
🌸قطعهی بیداد🌸
💚اثر استاد پرویز مشکاتیان💚
🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
لینک 🍁پاییزانه ها 🍁 👇🏻👇🏻
https://chat.whatsapp.com/GHrmZG8VxM2KL7K30ilQwF