✅ پیش به سوی انتخابات ۹۶ (20)
✅ بسته پیشنهادی برای سیاستورزی رقبای روحانی (2)
✅ مدل رقابت انتخاباتی برای رقبای روحانی
🔴 یکی از مسائلی که رقبای روحانی در مسئله سیاستورزی باید به تصمیم درباره آن برسند، «مدل رقابت انتخاباتی» است. در مدل رقابت انتخاباتی بحث بر سر حضور با یک کاندیدا یا حضور با دو کاندیدا یا بیشتر است و اینکه برای هر مدل چه توجیهاتی وجود دارد؟ و در فرض حضور متکثر، ملاک و معیار کسانی که در رقابت شرکت میکنند، چیست؟
🔴 رقبای روحانی را میتوان بر اساس متغییر «داشتن موقعیت اجتماعی» و «تجربه ظهور انتخاباتی»، به دو دسته تقسیم کرد:
🔻دسته اول آنهایی هستند که دارای موقعیت «بالفعل» اجتماعیاند و نیز دارای تجربه انتخاباتی و سیاسی هستند که رضایی و قالیباف و جلیلی و... در این گروه قرار میگیرند.
🔻دسته دوم کسانیاند که از موقعیت اجتماعی «بالقوه» برخوردارند یعنی متناسب با ویژگی و مزیتهایی که دارند، استعداد کسب مقبولیت اجتماعی را دارند و نیز تجربه انتخاباتی و سیاسی (در سطح ریاست جمهوری) ندارند که امثال رئیسی و فتاح و چهرههایی مثل نادران و نیکزاد و... از آن جملهاند.
🔴 شرایط اجتماعی جامعه ایران به لحاظ مبنایی به گونهای است (توضیح مفصل دارد و برای ظرفیت تلگرام مناسب نیست) که ریسک حضور با کاندیدای واحد از اول رقابت تا آخر انتخابات، علیرغم مزایای آن، بیش از مدل رقابتی با دو یا سه کاندیداست. شرایط ناپایدار اجتماعی و سیاسی، ابهام در کارکرد و توانایی سیاسی و کیفیت مواجهه با جامعه از سوی نامزدهای دارای ظرفیت بالقوه (دسته دوم)، نداشتن نصاب اجتماعی لازم برای پیروزی در نامزدهای با ظرفیت بالفعل و دارای تجربه انتخاباتی و سیاسی و نیز ابهام درباره برخی حوادث و شرایط غیرمنتظره و پیشبینی نشده انتخاباتی، برخی از دلایل روبنایی ترجیح «ورود متکثر» به «ورود با کاندیدای واحد» از اول تا انتهای رقابت است.
🔴 در صورت متکثر، سه مدل قابل احصاء است:
🔻مدل اول : حضور متکثر با نامزدهایی که ظرفیت بالفعل دارند و نیز از تجربه انتخاباتی و سیاسی برخوردارند. از بین عناصر بالفعل، آنهایی که نصاب قابل توجهی دارند، انتخاب شوند.
🔻مدل دوم : حضور متکثر با کاندیداهایی که ظرفیت بالقوه اجتماعی دارند و از تجربه انتخاباتی و سیاسی بیبهرهاند. از بین عناصر بالقوه، آنهایی که نصاب قابل توجهی دارند، انتخاب شوند.
🔻مدل سوم : حضور متکثر با تلفیقی از کاندیداهای با موقعیت اجتماعی بالفعل و بالقوه است. مثلا یک نفر با بالاترین ظرفیت بالفعل اجتماعی با دو فرد از بااستعدادترین نامزدهای بالقوه.
🔴 در ارزیابی تقریب و تخمینی میتوان گفت که مدل دوم و سوم بر مدل اول مرجح است. چرا که در مدل اول، ما با رأی نسبتا تثبیت شدهای روبروییم که نصاب پیروزی را ندارد و نیز احتمال تغییر آن و افزایشش در دوره ۲۰ روزه تبلیغات، دشوار و صعب به نظر میرسد. اما در مدل دوم و سوم، دستکم استعداد جذب آراء در حد نصاب لازم وجود دارد.
✳️ ادامه دارد...
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
.
✅ پیش به سوی انتخابات ۹۶ (18)
✅ جمنا و ما ادراک ما الجمنا!
🔴 اصرار بر نشان دادن رئیسی در چارچوب جمنا در عین انکار او و نیز القاء بقای نامزدی قالیباف در عین بیانیه انصرافش و فشار بر فتاح برای به رسمیت شناختن جمنا علیرغم معذوریتش، یعنی اول هدف این بود که با جمنا در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شوند اما حالا حاضرند برای شکست نخوردن جمنا، قید پیروزی در انتخابات را بزنند.
🔴 آقایان! جمنا اگر فرمول شکست در انتخابات نباشد لااقل فرمول پیروزی نیست!
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
.
✅ پیش به سوی انتخابات ۹۶ (16)
✅ مزیتهای رئیسی برای انتخابات ریاست جمهوری
🔴 شواهد و قرائن نشان میدهد که کاندیداتوری سید ابراهیم رئیسی برای انتخابات ریاست جمهوری قطعی است و این کاندیداتوری به طور طبیعی بر محیط و فضای کلان انتخابات موثر است. فعلا برخی پیامدهای مثبت و اولیه آن را میتوان به شرح زیر فهرست کرد:
🔵 ۱ - توانایی رئیسی در جذب بدنه ایدئولوژیک منتقد و مخالف روحانی که نقش درجه اول در رقابتهای انتخاباتی دارند. چرا که نیروهای ایدئولوژیک به عنوان نیروهای خودجوش و داوطلب و پرتکاپوی سیاسی، علاوه بر رأی، دارای توانایی تولید فضای اجتماعی و سیاسی و گسترش پایگاه رأی هستند. این پایگاه نقش درجه اول در پیروزی احمدینژاد در سال ۸۴ خصوصا در مرحله اول داشت.
🔵 ۲ - همین ظرفیت به وی امکان میدهد که بتواند شکافهای درون جمنا را ترمیم کند. شکافهایی که به آن اجازه نداده بود بتواند حتی ۱۰ نامزد اولیه را معرفی کند و مجبور شد ۱۴ نفر را معرفی کند.
🔵 ۳ - همین ظرفیت به رئیسی امکان میدهد که بتواند شکاف جمنا با دیگران مثل پایداری و هواداران جلیلی و حتی بخشی از بدنه متعلق به احمدینژاد را نیز ترمیم و پر کند.
🔵 ۴ - همین موقعیت اجتماعی رئیسی این استعداد را دارد که یک چالش در بین رقبای روحانی به نام تعدد نامزدها را نیز تا حد زیادی تعدیل کند. با کاندیداتوری وی، به طور طبیعی بخش اعظم نامزدهای کنونی از میدان رقابت کنار خواهند رفت.
🔵 ۵ - رئیسی جایگاهی دارد که علاوه بر توانایی در تعدیل تکثر نامزدهای رقیب روحانی، میتواند نظر نامزدهای ظرفیتدار و حتی غیرنامزدهای توانمند را برای حضور در کابینه احتمالی خود جلب کند و در انتخابات نه به عنوان یک فرد، بلکه به عنوان یک دولت با دولت روحانی رقابت کند.
🔵 ۶ - بکر و مصرف نشدگی رئیسی در فضای اجتماعی و سیاسی از دیگر مزیتهای اوست که اولا به وی امکان میدهد تا از ظرفیت بهتری برای تصویرسازی مناسب از خود در جامعه برخوردار باشد و ثانیا تا حد زیادی مانع تصویرسازی منفی اجتماعی رقیب از او شود.
🔵 ۷ - نداشتن تجربه منفی و بازدارنده اجتماعی در اقبال به او در حوزه «اقتصاد و فساد»، به عنوان کانون ضعفهای روحانی و نیز مسائل عمده جامعه نیز مزیتی است که به امکانات او در انتخابات ریاست جمهوری میافزاید.
🔵 ۸ - کاراکتر رئیسی و رویکرد مردمی و محرومیت نوازی او در مسئولیت کنونیاش در آستان قدس رضوی به وی اجازه میدهد در طبقات ضعیف و مستضعف اجتماعی که گستردهترین طبقات ناراضی از روحانی را تشکیل میدهد، استعداد اولیه برای جلب نظر آنها را دارا باشد که ظرفیت بزرگی است چرا که تقریبا بزرگترین گروه اجتماعی رأی دهنده در انتخابات ایران را داراست.
🔴 البته عمده مزیتهای بیان شده برای رئیسی در حالت «امکان و استعداد» است و بالفعل شدن آنها تاحد زیادی تابع کیفیت سیاستورزی اوست.
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
.
✅ «مرگ تدریجی» یا «خودزنی سیاسی»؛ مسئله احمدینژاد این است!
🔴 هم اصل تصمیم و رفتارهای انتخاباتی و سیاسی کنونی احمدینژاد و هم کیفیت ظهور آن در معرفی بقایی به عنوان تنها فرد مورد قبول وی، سئوالبرانگیز بوده است و مرتب درباره آن پرسش میشود. در چند مطلب پیش همین کانال، درباره تحرکات انتخاباتی و سیاسی کنونی احمدینژاد نکاتی بیان شد و کلیدواژه «پایان بازسازی» برای تحلیل تصمیم و رفتار او انتخاب شد و اندکی نیز توضیح داده شد.
🔴 اگر بخواهیم یک جوری با احمدینژاد همذاتپنداری کنیم و از نگاه او به مسئله نگاه کنیم، میتوان گفت جمعبندی احمدینژاد از مجموعه شرایطی که در آن قرار داشت، این بود که او در حال تجربه یک «مرگ تدریجی سیاسی» است چرا که از یک سو احساس میکرد که در سطح رسمی نه تنها مانند خاتمی موقعیت طردشدگی ندارد، بلکه بنا به جایگاه رسمیاش در مجمع تشخیص مصلحت نظام، ظاهرا مانعی برای فعالیت سیاسی در سطح اول کشور نیز ندارد اما از سوی دیگر و در تجربه سالهای بعد از ۹۲ به جمعبندی رسیده است که تلاشهای او برای بازسازی و جلب نظر حاکمیت برای بازگشت به سیاست در سطح پیشین (سالهای ۸۴ و ۸۸) ناموفق بوده است. درواقع احمدینژاد احساسش و تحلیلش این است که در این چارچوب، علیرغم اینکه ظاهرا «میتواند» و منعی نیست اما واقعا و عملا «نمیتواند» و این وضعیت پارادوکسیکال، یک جریان فرسایشی است که حاصل آن نیز، یک مرگ تدریجی سیاسی برای اوست.
🔴 بنابراین رفتار کنونی احمدینژاد را چه در اصل بروز عمومی سیاسی و انتخاباتی که پیشتر بر عدم هرگونه فعالیت در این باره تأکید کرده بود و چه در کیفیت این ظهور، با تکیه بر نقشآفرینی چهرههای حساسیتزا و حاشیهساز مشایی و بقایی و ادبیات ایرانگرایی را میتوان در چارچوب واکنش و مقابله با این مرگ تدریجی سیاسی تحلیل کرد و فهمید. درواقع اگرچه برای رفتار احمدینژاد میتوان اهدافی در نظر گرفت، اما در کلیت، رفتار او بیش از آنکه محاسبه شده و عقلانی باشد، غریزی است و مجموعه هزینههایی که از این بابت به وی تحمیل میشود، بیش از فواید احتمالی است. مهمترین هزینه برای احمدینژاد در این گونه سیاستورزی، بازگشت احمدینژاد به شرایط ماقبل ۹۲ و بحرانی بود که در پایگاه ایدئولوژیکش و در نسبت با حاکمیت پیدا کرد. این چالش برای احمدینژاد تقریبا حیاتی است. چرا که احمدینژاد بازیگری است که نمیتواند فارق از حاکمیت و پایگاه ایدئولوژیک آن، فضای مؤثر سیاسی بسازد.
🔴 شبیه این رفتار را هاشمی بعد از سال ۸۴ داشت و با این جمعبندی که حاکمیت مانع پیروزی و تحمیل شکست بر او در رقابتهای انتخاباتی با احمدینژاد شده است، به واکنش غریزی در برابر حاکمیت دست زد که بعد از سال ۸۸ بر ابعاد و گستره آن افزوده شد. هاشمی هم با توجه به جایگاه تاریخی یونیک و منحصر به فردش در انقلاب و نقشهای تعیین کنندهای که در جمهوری اسلامی در این سالیان طولانی بر عهده گرفته بود و هم روانشناسی خودمرکزگرایش، ظرفیت روحی و روانی تحمل و پذیرش این شکست را نداشت و بنابراین واکنشهای او نمیتوانست محاسبه شده و از یک موضع فارغ بال صورت گرفته شده باشد. به طوری که وی نیز به تدریج موقعیت راهبردی خود را در حاکمیت و پایگاه ایدئولوژیکش از دست داد تا حدی که نماز جمعه بروهایی که با حضور وی در نمازجمعه به نفع او شعار میدادند و مخالف او را دشمن پیغمبر میدانستند، در آخرین نماز جمعه او در تیرماه ۸۸، با صورتهای برافروخته و خشمگین در کنایه به او شعار «خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست» را سر میدادند و بعد از آن نیز هاشمی به عنوان خطیب سی ساله نماز جمعه تهران دیگر نتوانست خطبه نماز جمعه در دانشگاه تهران بخواند.
🔴 احمدینژاد نیز ظرفیت و طاقت روحی و روانی این وضعیت پارادوکسیکال را نداشت اما تفاوت او با هاشمی در دو چیز است و همین مسئله هزینههای کار او را نسبت به هاشمی مضاعف میکند. اولا تفاوت جایگاه تاریخی و نخبگانی هاشمی با احمدینژاد سبب شد تا علیرغم فاصلهگیری او از حاکمیت، همواره از حداقلهایی برای عمل سیاسی برخوردار باشد ثانیا واکنش هاشمی در این دوره هشت ساله نسبت به دولت احمدینژاد از سال ۸۴ تا ۹۲، پایگاه اجتماعی تازهای از ضداحمدینژادیها و اصلاحطلبان در محیط نخبگان و عامه مردم بوجود آورد و تا حدی خلاء پایگاه ایدئولوژیک اجتماعی از دست رفته سابقش را برای نقشآفرینی او جبران کرد. چیزی که برای احمدینژاد ممکن نیست و او نمیتواند از این پایگاه که در ضدیت با او شکل گرفته و تثبیت شده، سهم مؤثری پیدا کند. درواقع رفتار غریزی احمدینژاد در واکنش به احساس مرگ تدرجی سیاسیاش، نوعی «خودزنی» است که در چارچوب مناسبات غریزی بهتر از رفتار محاسبه شده عقلانی قابل تحلیل است.
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
.
✅ اقتصاد مقاومتی چه وقت عملی است؟
🔴 اقتصاد مقاومتی؛ مفهومی که در سالهای اخیر در ادبیات اقتصادی و رسانهای کشور متداول شده است، به عنوان راه حل مسائل اقتصادی و نیز مسیر پیشرفت اقتصادی کشور معرفی شده است.
🔴 درباره اقتصاد مقاومتی پرسشهای متفاوتی میتوان طرح کرد اما یک پرسش در دسترس این است که اقتصاد مقاومتی چه وقتی عملی میشود؟ این، پرسشی است که به طور طبیعی در برابر ادعای اقتصاد مقاومتی مطرح میشود.
🔴 با در نظر داشتن تجربیات کشور و خصوصا تجربه اقتصادی دهههای گذشته و نیز شرایط پرچالش اقتصادی فعلی کشور و نیر ماهیت اقتصاد مقاومتی که توأمان اهداف بزرگی را تعقیب میکند به نظر میآید تحقق اقتصاد مقاومتی تنها تحت شرایط خاصی ممکن است که به نظرم خیلی شفاف و ساده موارد سه گانه زیر است:
👈 ۱ - داشتن اعتقاد راسخ به اقتصاد مقاومتی در حد رهبر انقلاب
👈 ۲ - برخورداری از جایگاه و عرضه به کار گیری و مدیریت همه منابع و همه ظرفیتهای دولتی و غیردولتی در حد مرحوم هاشمی
👈 ۳ - پرکاری و خستگی ناپذیری در حد احمدینژاد
🔴 و روحانی در هر سه مورد نمره منفی میگیرد و غالب کسانی که روحانی را میشناسند در این باره اجماع دارند. با توجه به نمره منفی روحانی در هر سه مؤلفه، اگر او بخواهد صادقانه با مسئله اقتصاد مقاومتی روبرو بشود، یا باید حاکمیت را قانع کند تا از آن بگذرد یا خودش از صدارت ریاست جمهوری بگذرد. وگرنه با ریاست جمهوری مجدد روحانی، بعد از چهار سال، آش همان آش است و کاسه همان کاسه!
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
.
🔵 پیش به سوی انتخابات ۹۶ (13)
✅ اهداف و پیامدهای احتمالی ظهور انتخاباتی احمدینژاد
🔴 ۱ - ممانعت از مصادره به مطلوب شدن ظرفیت اجتماعیاش از سوی مجموعههای سیاسی و نامزدهای انتخاباتی که بخواهند در انتخابات خود را به او منتسب کنند. به زعم احمدینژاد، معرفی بقایی به عنوان تنها نامزد مورد قبولش از یک سو راه را بر دیگران برای استفاده از سرمایه اجتماعی او خواهد بست و از دیگر سو با توجه به ناتوانی بقایی در گرفتن مجوز عبور از شورای نگهبان، عملا سازمان تقاضای شکل گرفته برای حضور وی در انتخابات نیز مصرف نخواهد شد.
🔴 ۲ - دومین هدف احمدینژاد در ظهور انتخاباتی با این کیفیت، میتواند نمایش قدرت اجتماعی او باشد. احمدینژاد از پایگاه اجتماعیاش برآورد بالایی دارد و به دنبال فرصتی است که این استعداد اجتماعی را برای دیگران به ظهور برساند. فرصت حضور انتخاباتی و همانطور که بیان کرده است سفرهای استانی در این چارچوب به وی اجازه میدهد ما به ازای اجتماعیاش را به صحنه قدرت نمایی او تبدیل کند و از این رهگذر، برخی معادلات و مناسبات را به نفع خود تغییر دهد.
🔴 ۳ - پاسخگویی به حملات و تهاجمات دولت یازدهم و شخص حسن روحانی و حامیانش به دوره ریاست او بر دولت نهم و دهم که در اولین بیانیه او درباره خزانه خالی و نیز در سخنرانی ۱۴ اسفند او در جمع هوادارانش مشهود بود. احمدینژاد از فرصت ظهور انتخاباتی که او را در کانون توجه مردم قرار میدهد میخواهد برای حل ذهنیتسازیهای منفی دولت یازدهم و حامیانش استفاده کند. اینک به زعم احمدینژاد شرایطی پدید آمده است که میتواند این هدف را محقق کند. از یک سو او از ظرفیت اجتماعی لازم برای رویارویی اجتماعی و سیاسی با روحانی برخوردار شده است و از دیگر سو روحانی دارای یک کارنامه عملکرد چهار ساله و یک پایگاه وسیع اجتماعی معترض است که هر دو کمک کننده به تحقق هدف مذکور است.
🔴 ۴ - طرح خود به عنوان رقیب اصلی دولت و جریان مستقر که پیامد آن تضعیف موقعیت رقابتی جریانهای دیگر از جمله جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی خواهد بود.
🔴 ۵ - ظهور انتخاباتی احمدینژاد برای دولت روحانی پیامدهای دو سویه مثبت و منفی توامان دارد. از یک جهت با حضور احمدینژاد و قدرت نمایی او و نقد دولت مستقر پایگاه اجتماعی اعتراض علیه روحانی را تثبیت و گسترش میبخشد و از دیگر سو برای اصل شرکت کردن در انتخابات و رأی دادن به روحانی برای طبقه سرخورده از شعارهای دولت روحانی اما به شدت مخالف احمدینژاد، فلسفه سازی و انگیزه بخشی میکند.
@parvizamini_ir
@parvizamini_ir
@parvizamini_ir
.
✅ متن کامل مناظره پرویز امینی و محمد قوچانی با موضوع «عیارسنجی دولت کهنسال» در مجله همشهری ماه
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
.
قسمت3⃣1⃣ #آرمانگرام|پرویز امینی-بخش سوم
🔰ترکیب جبههمردمی نیروهای انقلاب بیشتر برای خیریه مناسب است تا کار سیاسی/لاریجانی میتواند گزینهای بهتراز روحانی برای انتخابات ازسوی جریان دولت باشد
➕ @ArmanTV
قسمت3⃣1⃣ #آرمانگرام|پرویز امینی-بخش اول
🔰فوت هاشمی یک خلأ روانشناختی در جامعه ایجاد کرده، مثل فوت مرحوم بهجت! / هاشمی، «پرگماتیست» و «خودمرکز پندار» بود!
🖥l اختصاصی آرمانتیوی
➕ @ArmanTV
📽 آنونس #آرمانگرام سیزدهم؛ #پرویز_امینی
تحلیل دوران #پساهاشمی از زبان یک جامعهشناس سیاسی
🔺آرمانگرام؛سهشنبهها از آرمانتیوی
➕lآرمانتیوی👇
http://telegram.me/joinchat/BhJo6zugLL_3yDsH3qvZbQ
.
🔵 پیش به سوی انتخابات ۹۶ (11)
✅ انسدادزدایی از ضلع چهارم : بخش اول؛ ارزیابی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی
🔴 بخشی از جریان اصولگرا برای خروج از انسداد، دست به تشکیل یک سازوکار جدید زده است و تلاش کرده با این سازوکار تازه بنبستشکنی کند. بنابراین پیشنهاد انسدادزدایی در این جریان را با ارزیابی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی آغاز میکنم.
🔴 این سازوکار به دلایلی (البته تنها دلایل کلان) که خواهم گفت، نه تنها به بنبستشکنی در این جریان منتهی نخواهد شد، بلکه خود بیشتر نشانه انسداد و فضای فروبسته این جریان است.
🔴 «تقلیلگرایی در هدف»، اولین ضعف این نحوه ظهور و بروز سیاسی است. «رسیدن به گزینه واحد»، به عنوان هدف این سازوکار کلیشهای است که این جریان همواره همه مسائل انتخابات را به آن تقلیل داده است. رفع تکثر و داشتن یک گزینه نهایی (چه فردی و چه جمعی) البته یکی از اهداف در انتخابات میتواند باشد اما تقلیل همه انتخابات برای رسیدن به گزینه واحد است که مسئلهساز است. انتخابات به یک بسته کاملی فراتر از هدف رسیدن به گزینه واحد نیاز دارد که در همه مناسبات و کنشها و سازمان اجتماعی و سیاسی یک جریان باید ظهور و بروز داشته باشد که این جریان در حال حاضر در این باره بلاتکلیف است.
🔴 مسئله دوم این ساز وکار، «عدم تناسب»هاست. اولین عدم تناسب این سازوکار، هدفگذاری برای انسجام و رسیدن به گزینه واحد با ترکیب کنونی است. جریاناتی مثل پایداری و نیز جلیلی راه خود را از این مجموعه علنا جدا کردهاند و از همین آغاز، تحقق هدف مذکور را ناکام گذاشتهاند.
🔴 دومین عدم تناسب در این سازوکار، عدم تناسب اکثریت ترکیب مذکور با مسئله سیاست، علیالخصوص در سطح یک آوردگاه مهم سیاسی در حد انتخابات ریاست جمهوری در ایران است. اکثریت جمع مذکور در حوزههای مربوط به خود از ورزش تا پزشکی و رسانه و... و حتی از لحاظ اجتماعی، برای انجام یک کار عامالمنفعه مثل خیریه موضوعیت دارند اما برای تنظیم سیاست و پیش بردن انتخابات ریاست جمهوری در رقابت با رئیسجمهور مستقر تناسبی ندارند.
🔴 عدم تناسب ترکیب مذکور با معضل «اقتصاد و فساد» به عنوان امالمسائل امروز کشور که اتفاقا در بیانیه اعلام موجودیت جبهه مذکور به آن تأکید شده است، سومین عدم تناسب آنهاست. غیر از آل اسحاق با تجربه وزارت بازرگانی در دولت هاشمی و دیدگاه خاص اقتصادی، مابقی ترکیب مذکور با تحول اقتصادی و فسادستیزی چه نسبتی دارند؟ چه مرجعیتی در این حوزه دارند که بخواهند دیگران به نظر آنها تمکین کنند؟
🔴مسئله سوم این جبهه فقدان شور و موج آفرینی اجتماعی متناسب از زمان اعلام موجودیت آن است. غیر از برخی حمایتهای سرد و رسمی و کاغذی و اینترنتی، این حرکت نتوانسته فضای اجتماعی متناسبی برای حرکت خود ایجاد کند. علاوه بر موارد پیش گفته ضعف جذابیت سازوکار جبهه مذکور از علل این مواجهه سرد اجتماعی است.
🔴 مسئله چهارم این مجموعه، «کژکارکردی» و «بدکارکردی» محتمل آن است. مسیری که این جبهه در توسعه خود به بخشهای مختلف کشور دارد و قرار است مجامع استانی و شهرستانی و... نیز پیدا کند، باعث توسعه اختلاف از «رأس» به «بدنه» میشود. چرا که امکان عضویت موثر در تشکیل این مجامع محدود است و این مجامع قادر نیستند همه گرایشها و فعالین منطقهای و محلی را پوشش دهند و بنابراین با بیرون ماندن عدهای از این سازوکار در سطح منطقه ای و محلی، اختلافات از رأس که در انتخاب گزینه نهایی نامزدی ریاست جمهوری میتوانست بروز و ظهور کند، اینک به گسترهای بزرگتر و به دامنه منتقل میشود.
@parvizamini_ir
@parvizamini_ir
@parvizamini_ir
.
🔵 پیش به سوی انتخابات ۹۶ (9)
✅ انسدادزدایی از ضلع دوم : اصلاحطلبان
🔴 اصلاحطلبان در درجه اول برای خروج از انسداد مضاعف، باید به رویکرد پراگماتیستی صرف و تنازل هویتی کنونی خود پایان دهند یا دستکم آن را تعدیل کنند. خصوصا آنکه با ادله و شواهد فروان اجتماعی، میتوان گفت که فرجام دولت روحانی، ولو با پیروزی در انتخابات آینده ریاست جمهوری، فرجامی است که با حداکثر شدن نارضایتی اجتماعی توأم است و از این لحاظ، تجربهای حتی ناکامتر از دولت دوم هاشمی پیش روی اوست و در آن زمان آنها نخواهند توانست از زیر بار چنین فشار اجتماعی بگریزند.
🔴 انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ فرصت خوبی است که از یک سو، اصلاحطلبان بازسازی هویتی کنند و مرزهای خود را با دگرهای خود، از جمله توسعهگرایی که بیش از آزادی ودموکراسی، با اقتدارگرایی توأمان است، یا لااقل در رقابت بین آزادی و دموکراسی با توسعه اقتصادی، اولویت با توسعه است، شفاف کنند و از دیگر سو، از تحمل فشار اجتماعی آینده ناشی از نارضایتی متراکم از دولت توسعهگرا (در صورت پیروزی روحانی) برهانند.
🔴 شکست و پیروزی برای اصلاحطلبان در این انتخابات، بیش از آن که معطوف به نتیجه انتخابات باشد، معطوف به هویت است. گذاشتن همه سرمایههای هویتی و اجتماعی پشت سر روحانی، ممکن است آنها را در نتیجه پیروز کند اما اولا این پیروزی، با شکست هویتی و هضم شدن بیشتر اصلاحطلبان در هاضمه توسعهگرایی و تعمیق وضعیت آپاندیسی آنها نسبت به دولت همراه است و ثانیا این پیروزی کوتاه مدت خواهد بود و در میان مدت و نیز دراز مدت، این آنها هستند که باید هزینههای نارضایتیهای اجتماعی انباشته شده از دولت روحانی را بدهند.
🔴 اصلاحطلبان از این بابت نیز باید نگران باشند که پراگماتیسم و در صورت افراطی آن اپورتونیسم، از رأس به بدنه اجتماعی آنها سرریز کند که نتیجه آن شیفت تمایلات اصلاحطلبانه به تمایلات محافظهکارانه در آنهاست که در آینده امکان بسیج اجتماعی این اقشار را به نفع مطالبات و خواستههای اصلاحطلبانه، تضعیف خواهد کرد.
🔴 اصلاحطلبان برای تعدیل وضعیت انسدادی خود بهتر است به جای حمایت از روحانی، به فکر یک حضور متفاوت سیاسی در این انتخابات باشند تا دستکم از نظر هویتی پیروز، و لااقل از نظر آینده سیاسی و اجتماعی در میان مدت و دراز مدت هزینهده نارضایتیهای اجتماعی ناشی از دولت روحانی نباشند. البته روشن است که اتخاذ تصمیم برای طرح یک نامزد اصلاحطلب متفاوت از روحانی در انتخابات بهار ۹۶، برای مجموعه اداره کنندگان این جریان، تصمیم دشواری است که احتمال کمی برای انتخاب نیز وجود دارد اما این مسئله تغییری در پیامدهای منفی محتمل حمایت آنها از روحانی نخواهد گذاشت.
@parvizamini_ir
@parvizamini_ir
@parvizamini_ir
.
✅ پیشنهادهایی برای انسدادزدایی
🔴 متناسب با ظرفیت تلگرام، وضع انسدادی جریانها و گروههای سیاسی در چهار ضلع بیان شد. اینک قصد دارم برای خروج از انسداد یا دستکم تعدیل انسداد کنونی، توصیههایی به هر چهار ضلع انسداد بکنم که به تدریج منتشر میشود.
🔴 درخواستهایی نیز برای ارزیابی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی شده است که در بحث از انسدادزدایی از ضلع چهارم، به آن پرداخته میشود.
@parvizamini_ir
@parvizamini_ir
@parvizamini_ir
.
🔵 پیش به سوی انتخابات ۹۶ (7)
✅ محدودیت «سیاستورزی» قالیباف و جلیلی در انتخابات ۹۲
🔴 در طول دو روز گذشته، درخواستهایی از سوی مخاطبان کانال مطرح شده بود که در خصوص محدودیت «سیاستورزی» قالیباف و جلیلی، نکات بیشتری ارائه گردد. بلافاصله پس از انتخابات ریاست جمهوری ۹۲، طی گفتگویی با عنوان «جامعهشناسی انتخابات ۲۴ خرداد»، به صورت مبسوط درباره محدودیتهای سیاستورزی قالیباف و جلیلی و نیز کیفیت سیاستورزی روحانی توضیح دادهام. سؤالات در خصوص این موضوع را به این گفتگو ارجاع میدهم. ابتدا تعریف سیاستورزی و چند مصداق و در مطلب بعدی، متن کامل «جامعهشناسی انتخابات ۲۴ خرداد» میآید.
🔴 ابتدا میخواهم بگویم منظور از سیاستورزی چیست. ببینید در مبارزات انتخاباتی، هر فرد یا جریان، توأمان دارای یک سری محدودیتها و یک سری امتیازات است و بر اساس آن، افراد یا جریانها، با توجه به امتیازات بیشتر و محدودیتهای کمتر، میتوانند در رتبهبندی بهتر یا به دلیل محدودیتهای بیشتر و امتیازات کمتر، در جایگاه ضعیفتری قرار بگیرند. باید توجه داشت که در این نقطه، هنوز سیاست آغاز نشده است و ما در شرایط پیشاانتخابات هستیم و بنابراین برای قضاوت نهایی نتایج انتخابات زود است. در واقع سیاست یا لااقل بخش اصلی کار سیاسی از زمان کیفیت مواجههی ما با این محدودیتها و امتیازات آغاز میشود و اینجاست که سیاستورزی یک امر تعیینکننده است.
🔴 برخی مصادیق از محدودیت سیاستورزی قالیباف در انتخابات ۹۲:
🔻اولین نابلدی سیاسی قالیباف این بود که در دورهی هشت ساله مدیریت شهریاش، شکافش با طبقهی مذهبی را ترمیم نکرد؛ یعنی کسی که از رهبری برای نیروی انتظامی و فرماندهی نیروی هوایی سپاه حکم داشته، در زمان جنگ فرماندهی لشگر بوده و امروز نیز برادر شهید است، قاعدتاً باید بیشترین چسبندگیها را به گرایشهای مذهبی داشته باشد. چه دلیلی وجود دارد که بخشهای بزرگی از مذهبیها، که به طور اعتقادی کار سیاسی میکنند، با این فرد مشکل داشته باشند؟🔺
🔻دومین مظهر نابلدی سیاسی قالیباف، ماجرای ائتلاف ۲+۱ بود که جزء خطاهای استراتژیک قالیباف محسوب میشود که دیدید که تا انتهای انتخابات یقهی او را رها نکرد🔺
🔻خطای بزرگ دیگر او در مناظرهها بود. او در مناظرهی سوم هم خطای استراتژیک داشت و هم خطای تاکتیکی. خطای استراتژیکش ورود چالشی به مناظرهی سوم بود، درحالیکه او نیازی به ورود چالشی به مناظرهها نداشت؛ چرا که آرای او فاصلهی قابلملاحظهای از دیگران داشت و این آرا در مناظرهی اول و دوم، چون چالشی نبودند، تغییری نکرد. سه خطا در مصداقی که قالیباف در ورود چالشی مطرح کرد وجود داشت: اول این بود که به التهابات سال ۷۸ وارد شد. یکی از نقاط حساس پایگاه اصلاحطلبی آنجاست. دوم این بود که او میخواست خود را در موقعیت پلیس مطرح کند، درحالیکه منطقی و معقول نیست پلیس را در شورشهای اجتماعی طرفدار آزادی بدانیم. خطای سوم استناد او به اطلاعات محرمانه بود که در دسترس افکار عمومی قرار نداشت تا مردم بتوانند دربارهی صحت و سقم آن داوری کنند و این، دست حریف را برای مقابله با او باز گذاشت🔺
🔴 برخی مصادیق از محدودیت سیاتورزی جلیلی در انتخابات ۹۲:
🔻اولین نابلدی جلیلی این بود که بالاترین رأی منفی در را به خود اختصاص داد. کسی که در معرض افکار عمومی نبود، به سرعت آرا علیه او شد؛ چرا که نتوانست خود را از وضع موجود جدا کند و در موضع انتقادی قرار گیرد. او باید خود را از وضع موجود جدا میکرد و لااقل نسبت به نقاط ضعف وضع موجود، ورود انتقادی میکرد و نقاط مثبت آن، مانند یارانهها، مسکن مهر، بحث پیشرفتهای علمی و فناوری در این دوره و کارهای خدماتی و عمرانی بزرگی که در این دوره شده بود را مال خود میکرد که هیچ کدام را نتوانست انجام بدهد🔺
🔻دومین نابلدی سیاسی او این بود که انتخابات به دوگانهی مقاومت و سازش تبدیل کرد. وقتی کاندیدایی مقاومت و سازش را مطرح میکند، نباید تنها به حرف خود نگاه کند. باید ببیند ذهنیت اجتماعی از این حرف چه میفهمد. ذهنیت اجتماعی هم اینک، در شرایط فشار اقتصادی، این را میفهمد که مقاومت یعنی تحریمهای بیشتر و سازش یعنی باز شدن راهها🔺
🔻سومین مورد این بود که با نوع سیاستورزی جلیلی، این جریان (پایگاه ایدئولوژیک) نمیتوانست تکان بخورد. جلیلی بر خلاف شعار اصلیاش که به دنبال آزاد کردن ظرفیتها بود، این ظرفیت بزرگ را از نظر تحرک و موجآفرینی فلج کرده بود. اینکه در عرض بیست روز، فردی به بالاترین آرای منفی تبدیل میشود، نتیجهی نابلدی سیاسی است، وگرنه در سال ۸۸ ظرفیت منفی احمدینژاد هم تا حد تنفر از او بالا بود، ولی او ظرفیت منفی خود را تحت ظرفیت منفی هاشمی بُرد و خودش در سایه قرار گرفت و آرا را جذب کرد🔺
@parvizamini_ir
🔴 متن کامل جامعهشناسی انتخابات ۲۴ خرداد در پست بعدی 👇
@parvizamini_ir
✅ پیش به سوی انتخابات ۹۶ (19)
✅ بسته پیشنهادی برای سیاستورزی رقبای روحانی (1)
🔴 به عنوان یک واقعیت پایه در طراحی کنش سیاسی و انتخاباتی، باید بیش از همه، به وجود «نارضایتی گسترده» در طبقات و اقشار گوناگون توجه کرد. در حال حاضر یک نارضایتی نسبتا بیسابقهای در جامعه وجود دارد. برخی مشخصات این نارضایتی عبارت است از:
🔴 دامنه نارضایتی تقریبا همه بخشهای مدیریتی کشور را در بر میگیرد اما تمرکز این نارضایتی بر روی قوه مجریه و دولت است. چرا که هم مطابق اختیارات و حوزه نفوذ تعریف شده برای دولت و هم بر اساس باور افکار عمومی، مرجع پاسخگویی به نیازها و مسائل مردم، قوه مجریه است. بنابراین رقبای روحانی در وجه سلبی باید بتوانند نشان دهند که دولت یازدهم ناتوان از پاسخگویی به مسائل و نیازهای آنها بوده و ثانیا نیز تجربه این چهار ساله نشان داده است که «تکرار» این دولت در چهار سال آینده نیز نخواهد توانست به نیازها و مسائل آنها پاسخگو باشد. رای منفی ۴۰ درصدی (کسانی که گفتهاند قطعا به روحانی رأی نخواهند داد) به روحانی نشان میدهد که استعداد لازم در افکار عمومی برای پذیرش این مسئله وجود دارد. و در صورت ایجابی باید به شکل باورپذیری نشان دهند که آنها از عهده چنین کاری برخواهند آمد یا دستکم وضعیت مردم در دوره مدیریت آنها بهتر از تداوم دولت کنونی است (درباره سازوکارهای ایجاد چنین باورهای سلبی و ایجابی بعدا خواهم نوشت).
🔴 «اقتصاد و فساد»، کانون و مرکز ثقل نارضایتی مردم را تشکیل میدهد. مسئله اشتغال، مسئله عدم تناسب قیمتها با قدرت خرید مردم، مسئله مسکن، مسئله رکود بیسابقه، فقر مطلق و نسبی و...، تبعیض، گستردگی فساد تا حد روتین شدن اخبار فساد برای افکار عمومی و بالا بودن حجم فسادها که با عنوان نجومی معرفی میشوند، برخی از مصادیق آنهاست. بنابراین کسانی از استعداد بهتری برای رقابت با روحانی برخوردارند که خود یا کابینه معرفی شده آنها در انتخابات دارای سه ویژگی باشند:
🔻 اول: دانش اقتصادی قابل احراز در افکار عمومی و یا تجربه اقتصادی موفق،
🔻دوم: سلامت اقتصادی و اداری،
🔻سوم: شجاعت و توان مبارزه با فساد به شکل قابل ارزیابی برای مردم.
🔴 در بین طبقات اجتماعی، طبقات ضعیف اقتصادی و حاشیهنشینها، گستردهترین بخش اعتراضی را درباره کانون مسائل امروز کشور یعنی اقتصاد و فساد دارند. این بدنه دارای گسست اجتماعی با دولت یازدهماند و چنانچه فرد یا کسانی که در رقابت با روحانی باشند، از ظرفیت نمایندگی این گروه برخوردار باشند، میتوانند این آراء را جذب کنند. رقبای روحانی باید بخش وسیعی از مناسبات انتخاباتی خود را به لحاظ کمی و کیفی مصروف گفتگو و دیالوگ با آنها کنند. میتوان گفت که برای رقبای روحانی، جذب این بدنه اجتماعی، در حکم پیمودن دو سوم ماراتن نفسگیر انتخابات ریاست جمهوری است.
🔴 «نهاد بازار» یعنی همه آن ظرفیتهایی که عرضه و توزیع کالا و خدمات را به انواع مصرف کنندگان دارند، در وضعیت بیسابقهای در اعتراض به دولت یازدهماند. رکود بیسابقه و طولانی مدت در دوره دولت یازدهم، شرایطی فراهم آورده است که «تقاضای» کافی برای مصرف کالا و خدماتی که آنها «عرضه» میکنند، وجود ندارد. احساس عاملان نهاد بازار در وضعیت کنونی نسبت به دوره احمدینژاد و دوره پیشابرجام، احساس منفیتری است. بررسیهای میدانی در نوروز ۹۶ و فروش شب عید که قله کار آنهاست، نشان میدهد که عاملان نهاد بازار در ایران نسبت به دولت یازدهم در موضع اعتراض بیسابقهای قرار دارند که نسبت به دولتهای گذشته بیسابقه است. اجتماعی شدن اعتراض و نارضایتی نهاد بازار از دولت یازدهم، ظرفیتهای وسیعی در برابر روحانی میگشاید و این معنا را برمیسازد که دولت با سیاست مرکانتلیستی در اقتصاد، چه میزان ناکارآمد است که نهاد بازار به جای مدافع او، مخالف اوست.
🔴 البته نارضایتی در بخش های دیگر مثل بنگاههای تولیدی یا طبقات متوسط اجتماعی نیز وجود دارد. در واقع به غیر جریانات سیاسی حامی روحانی و هوادارانشان، مابقی جامعه یا بالفعل یا بالقوه در موضع اعتراض و نارضایتی از روحانیاند و این وضعیت نشان میدهد که درباره دولت یازدهم و رئیسجمهور روحانی، یک اجماعی در اعتراض و نارضایتی وجود دارد. تثبیت و آشکارسازی این اجماع در اعتراض و نارضایتی، سنگ بنای اصلی در رقابتهای انتخاباتی آینده با اوست. چرا که به مثابه سدی به طور قابل ملاحظهای برنامههای تبلیغی و تخریبی وی و حامیانش را کم اثر و بی اثر و حتی تبدیل به آورده مثبت میکند و اجازه تأثیرگذاری برخی کارتهای رو نکرده را به روحانی نمیدهد.
✳️ ادامه دارد...
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
.
✅ پیش به سوی انتخابات ۹۶ (17)
✅ یک توصیه عاجل سیاستورزانه به جناب رئیسی
🔴 در مطلب پیش، بعد از برشمردن برخی مزیتهای عمدتا بالقوه رئیسی، متذکر شدم که مسئله اساسی در بالفعل شدن این مزیتها، کیفیت سیاستورزی اوست. اولین مسئله سیاستورزانه رئیسی، انتخاب نوع ورود وی به انتخابات است. ورود رئیسی به انتخابات ریاست جمهوری با عنوان منتخب سازوکار جمنا و هر مجموعه سیاسی دیگر، یک ورود سیاسی است که اولا دامنه ارتباط وی با جامعه را تا اندازه زیادی محدود - حداکثر به هواداران آن مجموعهها - میکند و ثانیا پایگاه رأی وی را فریز و غیرقابل گسترش مینماید و ثالثا هزینهها و محدودیت آن مجموعههای سیاسی را بر وی تحمیل میکند و وی را مجبور به پاسخگویی درباره آنها خواهد کرد و رابعا نیز امتیاز تازگی و مصرف نشدگی فردی مثل جناب رئیسی را نیز از وی سلب میکند.
🔴 درحالیکه منتخب انتخابات ریاست جمهوری چیزی حدود بیست میلیون رأی میخواهد و این میزان رأی نیازمند قبول و ایجاد تعلق در طیفهای وسیعی از جامعه است که در چارچوب تنگ سیاست و مجموعه های سیاسی نمیگنجد. تجربه ائتلاف ۱+۲ در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲، خصوصا برای قالیباف از همین منظر آسیبزا بود و با تعریف سیاسی وی در یک دامنه مشخص، امکان گسترش پایگاه اجتماعی را از او سلب کرد.
🔴 جناب رئیسی لازم است که ورود «اجتماعی» را انتخاب کند و در این ورود از بستر اجتماعی و از دل مطالبات و نیازهای جامعه وارد گود انتخابات شود و سپس پذیرای حمایت مجموعههای سیاسی گردد. تجربه موفق ورود اجتماعی خاتمی در دوم خرداد ۷۶، احمدی نژاد در سال ۸۴ و نیز روحانی در سال ۹۲، با اینکه هر سه دارای بستگیهای تشکیلاتی و حزبی نیز بودند، انتخاب این رویکرد را تقویت میکند.
🔴 این مسئله «تقدم ورود اجتماعی» به «ورود سیاسی»، سبب میشود که گروههای اجتماعی و گروههای سیاسی با رویکرد و منظر متفاوت، یکدیگر را مزاحم هم نبینند و حس انفعال در حمایت از جناب رئیسی و نیز دعوای مصادره به مطلوب کردن وی پیش نیاید.
🔴 البته این توصیه مخصوص جناب رئیسی نیست بلکه شامل همه افرادی است که دارای ظرفیت و ما به ازای اجتماعی برای رقابت با روحانی هستند (قالیباف یا فتاح و...) و قصد کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری را دارند.
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
.
✅ پیش به سوی انتخابات ۹۶ (15)
🔵 روحانی؛ رئیسجمهور یک دورهای یا دو دورهای؟
🔴 یکی از پربسامدترین محورها در ادبیات انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ بحث بر سر یک دورهای یا دو دورهای بودن ریاست جمهوری روحانی است که این تراکم بحث در این باره نیز منحصر به روحانی است و درباره رؤسای جمهور سابق، سابقه ندارد.
🔴 رقبای روحانی بر یک دورهای بودن و همراهان روحانی بر دو دورهای بودن وی اصرار دارند. اما به نظر، هر دو گزاره نادقیق است. گزاره دقیقتر این است که «روحانی کماکان رئیسجمهور دو دورهای است اما استعداد فراوانی برای یک دورهای شدن دارد». این استعداد با گذر زمان افزایش یافته و در ماههای اخیر کمی شتاب داشته است و اگر از سوی رقبای روحانی خطایی صورت نگیرد، میتوان انتظار داشت روند افزایشی داشته باشد. با این همه خطاست و خطای راهبردی است که رقبای روحانی با چنین پیشفرضی به سراغ رقابت با او بروند که او رئیسجمهور یک دورهای است. چرا که یک دورهای شدن روحانی یک استعداد است و نیازمند بالفعل شدن است. برخی استعدادهای مهم عبارتند از:
🔵 فقدان یا ضعف جذابیتهای شخصی
🔴 روحانی نه از خوش مشربی خاتمی با نخبگان و نه زبان «روشنفکری فهم» او برخوردار است و نه از صمیمیت و بیتکلفی ارتباط احمدینژاد با تودهها و زبان ساده و صریح و «همه فهم» او بهرهای دارد. بنابراین نمیتواند تعلقی عاطفی و روحی به دلیل جذابیتهای شخصیتی ایجاد کند. برخی اداها مثل کوهنوردی با چتر! نیز نمیتواند این خلاء روحانی را پر کند. این ضعف جذابیتهای شخصیتی و ناتوانی در ایجاد تعلق عاطفی و روحی، روحانی را در برابر انتقادات و چالش عملکرد، بیدفاع میکند و ثبات آرای او را متزلزل میکند.
🔵 رأی منفی بیسابقه روحانی
🔴 روحانی رأی منفی حدود ۴۰ درصدی در سطح ملی داشته است که عدد بیسابقهای در بین رؤسای جمهور در دوره دوم است و در بین نامزدهای احتمالی انتخابات در رتبه نخست آراء منفی قرار دارد و حتی بیش از جلیلی و بقایی دارای رأی منفی است. این نشانه مهمی از آسیب پذیری روحانی است و مدیریت کردن این نارضایتی با تثبیت و گسترش آن، اولویت تعیین کننده انتخابات است.
🔵 نارضایتی اجتماعی فراگیر از عملکرد اقتصادی روحانی
🔴 درباره اینکه مهمترین مطالبه مردم از روحانی بهبود وضعیت اقتصادی بود و نیز دولت نتوانسته رضایت مردم در این باره را بدست بیاورد، اجماع وجود دارد. این اجماع در مطالبه اقتصادی و این اجماع در نارضایتی از عملکرد اقتصادی دولت، استعداد فراوانی برای یک دورهای کردن روحانی ایجاد میکند. اما این استعداد زمانی بالفعل خواهد شد که رقبای روحانی با آرایشی در انتخابات حاضر شوند که این احساس را در جامعه ایجاد کنند که وضعیت اقتصادی در دوره آنها بهتر از تداوم دولت روحانی است.
🔵 ادبیات هپروتی روحانی درباره واقعیات
🔴 شرمنده نبودن به دلیل انجام وعدهها، «بدترین پرسش بودن» سؤال از موفقیت دولت در تحقق اقتصاد مقاومتی، عذاب الهی دانستن گرد و خاک خوزستان و اخیرا نیز افزایش نیروی جویای کار را نشانه امیدواری تلقی کردن و... به شکاف روحانی با جامعه منجر میشود و نارضایتیها را مضاعف میکند. این بخش سخنان روحانی بیشترین ظرفیت برای بازتاب دادن در بین مردم دارد و به قول معروف، تیتر خورش ملس است.
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
.
✅ رضایی و توکلی اولین چراغ معجزه اصولگرایی «۹۶» را روشن کردند
🔴 دیروز و امروز صدر اخبار سایت الف - رسانه رسمی احمد توکلی - به واکنش رضایی به سخنرانی احمدینژاد در اهواز اختصاص داشت. متن و خود فیلم سخنرانی بوضوح نشان میداد که رئیسجمهور روحانی سیبل حملات احمدینژاد در موضوع یارانههاست. اما سخنان رضایی در واکنش به سخنرانی احمدینژاد با این پیش فرض است که حمله احمدینژاد متوجه رهبری بوده است و وی باید یا آن را تکذیب و یا اصلاح کند. و به نظر می رسد اهمیتی که سایت احمد توکلی در انعکاس این موضع رضایی دارد، نیز نشان دهنده اشتراک مواضع توکلی با رضایی در این باره است.
🔴 این میزان «پرت بودن» در امر سیاسی را شاید بتوان در چارچوب رفتار غریزی توکلی در سیاست و نفرتی که به لحاظ عاطفی از احمدینژاد دارد و پرسابقگی رضایی در انجام فولهای سیاسی تا حدودی درک کرد اما به نظر میرسد در چارچوب مفهوم «معجزه اصولگرایی» بیشتر قابل درک باشد. چون این مفهوم اجازه میدهد ناممکنها و بعیدترین تصمیمات و مواضع در این جریان قابل تحلیل بشود وگرنه این مواضع و رفتارها به عنوان پرسشهای لاینحل فلسفی باقی خواهد ماند!
🔴 البته ظاهرا جناب آشنا حق داشته باشد که این توهم را پیدا کند که موضع پرت رضایی و توکلی را تأثیر کار خود در توئیتر بداند که این ظلمی است که این دو نفر در حق آشنا میکنند!
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
.
✅ معجزه اصولگرایی و توهم خیلی موثر بودن!
🔴 پیروزی ناباورانه روحانی در انتخابات خرداد ۹۲، «آشنا»، مشاور تبلیغاتی رئیسجمهور را به چهرهای آشنا در فضای رسانهای و سیاسی کشور تبدیل کرد. چرا که سهم مهمی از پیروزی ناباورانه روحانی را نتیجه مشاورههای وی تلقی میکردند.
🔴 البته این، همه واقعیت پیروزی روحانی نبود و حتی بخش مهمتر و اساسی واقعیت نیز نبود. به زعم بنده روحانی از جهات گوناگون، چه سوابق کاری و چه موقعیت تعریف شده او در جناح راست و چه کاراکتر غیر جذاب و به قول معروف عصا قورت دادهاش و... واجد ویژگیهای لازم برای رئیسجمهور شدن در انتخابات ریاست جمهوری ایران نبود. البته این باوری است که امثال هاشمی و خاتمی و... نیز داشتند. یک نشانهاش را پیشتر، از زبان خبرنگار نزدیک به خاتمی بیان کردهام. خبرنگار مذکور در همان ایام انتخابات به بنده گفت که بعد از اعلام اسامی نامزدهای مورد تأیید شورای نگهبان و نبودن نام هاشمی در بین آنها، ملاقاتی با خاتمی داشتم که خاتمی برافروخته و عصبانی نسبت به عدم صلاحیت هاشمی میگفت که عارف حداکثر یک تا یک و نیم میلیون و روحانی کمی بیشتر رأی دارد و ما اصلاحات را هزینه اینها نمیکنیم.
🔴 یک نشانه کمتر گفته شده نیز تصمیم جهانگیری؛ معاون اول فعلی روحانی برای کاندیداتوری، علیرغم اعلام نامزدی روحانی بود. جهانگیری در این کاندیداتوری آنچنان مصمم بود که تصمیم خود را همراه با تحلیلی که از مسائل کشور داشت، در ملاقات مبسوطی با رهبر انقلاب در میان گذاشت که با کاندیداتوری خود هاشمی، نقش وی از نامزدی در انتخابات، به ریاست ستاد انتخاباتی هاشمی تغییر کرد. در واقع جهانگیری به عنوان جریان کارگزاران و نزدیکترین حلقه به هاشمی، قصد داشت علیرغم حضور روحانی، وارد رقابتهای انتخاباتی شود و این به معنای آن بود که در این جمع نیز شانس رئیسجمهور شدن روحانی آنچنان ضعیف بود که جهانگیری بر وی برتری داشت. و نشانه کاملا علنی تحلیل بی اقبالی جامعه به روحانی در نگاه این جریان، کاندیداتوری خود هاشمی باز علیرغم ثبت نام روحانی، در انتخابات بود که این امر نیز نشان میداد که آنها برای پیروزی روحانی حتی تا روزهای آخر احتمال چندانی قائل نیستند.
🔴 بنابراین علیرغم سهم محفوظ مشاورههای سیاسی و انتخاباتی در پیروزی روحانی، علل مهمتری برای پیروزی روحانی باید سراغ گرفت که بنده آن را تحت عنوان «معجزه اصولگرایی»، پیشتر توضیح دادهام. در واقع آنچه این ناممکن را ممکن کرد، معجزهای بود که جریان رقیب روحانی کرد. این معجزه در رقابت متکثر آنها با روحانی به عنوان کاندیدای واحد، فرستادن پاس گل در مناظره سوم و بحث گازانبر و...، نقش مخربی که ولایتی در مناظرهها و نیز باقی ماندن در رقابتهای انتخاباتی ایفا کرد، که معادل کنار رفتن عارف تحلیل شد و طرح رد صلاحیت روحانی در سهشنبه هفته انتهایی انتخابات و...، ظهور و بروز کرد.
🔴 اما به هر حال یکی از عوارض معجزه اصولگرایان در انتخابات ۹۲، ایجاد توهم «خیلی موثر بودن» در جناب آشناست (که البته در چنین شرایطی برای هر فرد دیگری نیز محتمل است). به طوری که جنابشان را به صرافت انداخته است که در صفحه توئیتر و با امکان تنها ۱۴۰ حرف! میتواند رقبای روحانی را مغلوبه کند! و حتی بالاتر میتواند حمله مستقیم احمدینژاد به روحانی درباره یارانهها را از طربق همین صفحه توئیتر به حمله احمدینژاد به رهبری تبدیل کند! بنابراین رقبای روحانی در کنار هدف اصلی غلبه بر روحانی، دارای یک هدف جنبی اما انسان دوستانه نیز هستند که همانا کمک به توهم زدایی از امثال آشناست. اما اگر روحانی مجدد رئیسجمهور بشود، علاوه بر گرفتاریهای فراوانی که دامنگیر ملت ایران خواهد شد، به تشدید توهم آشنا منجر خواهد شد و توهم «صعب العلاج» کنونی وی را به توهم «لاعلاج» تبدیل خواهد کرد که انصافا روا نیست.
@parvizamini_ir
@parvizamini_ir
@parvizamini_ir
.
🔵 پیش به سوی انتخابات ۹۶ (14)
✅ دو چالش اجتماعی توأمان روحانی
🔴 همانطور که پیشتر بیان و پیشبینی شده بود، نارضایتی مردم از روحانی گستردهتر شده است به طوری که آخرین نظرسنجیها نشان میدهد که روحانی دارای بالاترین رأی منفی در بین نامزدهای احتمالی است که در سطح ملی به حدود ۴۰ درصد میرسد. این میزان رأی منفی برای هر نامزدی خصوصا رئیسجمهور مستقر عدد بالایی است و فکر میکنم در بین رؤسای جمهوری که برای دوره چهارساله دوم نامزد شدهاند، بیسابقه باشد.
🔴 اهمیت رأی منفی در مناسبات انتخاباتی ایران در این است که رأی منفی از رأی مثبت در انتخاب نامزد نهایی مردم، تعیینکنندهتر است. در واقع بر اساس تجربه انتخاباتی در ایران در چهار دهه گذشته، وجه سلبی در آراء مردم از وجه ایجابی پررنگتر است. مردم بیشتر از آن که بگویند چه کسی را میخواهند، بر این تأکید دارند که چه کسی را نمیخواهند. رأی به خاتمی برای نخواستن بدل هاشمی (ناطق نوری)، رأی به احمدینژاد برای نخواستن هاشمی و بدل خاتمی (معین) و رأی دادن به روحانی به عنوان ضداحمدینژادترین نامزد انتخابات در سال ۹۲، مؤید این الگوی رأی دهی است.
🔴 در کنار این چالش، روحانی چالش دیگری را نیز تجربه میکند. این چالش، شکاف درک او از واقعیت با خود واقعیت اجتماعی است. گزارههایی نظیر «شرمنده مردم نیستم چرا که به وعدههایی که به مردم دادم، عمل کردم» یا پاسخی که روحانی با اعتماد به نفس بسیار بالا درباره تحقق اقتصاد مقاومتی داده بود مبنی بر این که «سئوال از موفقیت در تحقق اقتصاد مقاومتی از سوی دولت یازدهم بدترین سئوال ممکن است» نشان میدهد که بین درک دولت از واقعیت و واقعیتی که مردم میفهمند، شکاف عمیقی است. این مسئله چالش نخست دولت را توأمان و مضاعف میکند.
@parvizamini_ir
@parvizamini_ir
@parvizamini_ir
.
🔵 پیش به سوی انتخابات ۹۶ (12)
✅ احمدینژاد؛ پایان پروژه بازسازی
🔴 از مهمترین نکات در تحلیل تغییر تصمیم احمدینژاد از سکوت به تحرک سیاسی و انتخاباتی (قطع نظر از کیفیت این تحرک)، تغییر تحلیلش از جمعبندی تصمیم حاکمیت درباره او و آینده فعالیتهای سیاسیاش است. استراتژی احمدینژاد بعد از انتخابات ۹۲، بازسازی در حاکمیت و نیز بازسازی در محیط اجتماعی خصوصا نزد جریانی که به حزبالهیها معروفاند، بود. بنابراین برخی موارد حساسیتزا که مانع بازسازی او خصوصا در حاکمیت میشد را تا حد زیادی تعدیل و یا به نوعی کنار گذاشت. پستونشینی مشایی و خاموشی موج کوروش گرایی، از جمله این موارد است. اما احمدینژاد به تدریج و در کش و قوس مناسبات بعد از ۹۲، کمکم به این جمعبندی رسیده است که تلاشهایش برای بازسازی، قرین موفقیت نبوده است و حتی میتوان گفت شکست خورده است. احیای موج کوروش گرایی چه در سفر به شیراز در دهه فجر امسال و چه در نامه به ترامپ و نیز به صحنه آمدن مشایی در این حد و اندازه که کنفرانس خبری برای نامزدی بقایی برگزار کند که اولین بار بعد از سال ۹۲ است، نشانههاییاند که احمدینژاد پروژه بازسازی پیشین را رها کرده است و در مسیر دیگری کار را آغاز کرده است و البته ریسک آن را نیز احتمالا پذیرفته است.
🔴 دومین مسئله در تغییر تصمیم احمدینژاد، احساس قدرتی است که به لحاظ اجتماعی میکند. البته این احساس قدرت اجتماعی او نه به اندازهای که او تحلیل میکند اما تا حدود قابل توجهی واقعبینانه است. بستر نارضایتیها از دولت روحانی، فراوان و گسترده است و احمدینژاد بالفعلترین نماد مخالفت با دولت روحانی است که میتواند این پایگاه ناراضی که انباشت اصلی آن نیز در طبقه ضعیف و محروم است را نمایندگی کند. علاوه بر این، توانایی سیاستورزی احمدینژاد میتواند این ظرفیت اعتراض به دولت روحانی را مضاعف و گستردهتر کند.
🔴 سومین مسئله که اهمیت آن را نباید دستکم گرفت، بعد فردی و شخصیتی احمدینژاد است. احمدینژاد یک شخصیت پرتحرک به لحاظ اجتماعی و سیاسی است و اساسا با انفعال و انزوا و سکوت میانهای ندارد و تحمل و تداوم شرایط پیشین او را کلافه میکند. در متن سخنان منتشر شده از او در چهارده اسفند این بیقراری و کلافگی دیده میشود و درک این نکته که او تا سال ۱۴۰۰ دستکم باید در همین شرایط انفعال و سکوت به سر ببرد، برای او قابل پذیرش نیست. البته این ویژگی ممکن است در کیفیت ظهور سیاسی او تأثیر منفی بگذارد که به نظر میرسد تا حدی در گذشته نیز گذاشته است. در شماره بعد برخی اهداف احتمالی احمدینژاد از تغییر در تصمیمش را بیان خواهم کرد.
@parvizamini_ir
@parvizamini_ir
@parvizamini_ir
.
✅ بعد از برجام هر روز یک گشایش را به خاطر بسپار!
🔴 فرمان ترامپ؛ رئیسجمهور جدید آمریکا در ممنوعیت ورود ایرانیان به آمریکا واکنشهای زیادی را برانگیخته است و یک اجماع منفی درباره آن در ایرانیان داخل و خارج و موافق و مخالف جمهوری اسلامی ایجاد کرده است. اگرچه این فرمان به خودی خود، برای دولت روحانی سنگین و پرهزینه است اما اگر این فرمان ترامپ در کانتکس گفته رئیسجمهور روحانی که گفته بود «بعد از برجام هر روز یک گشایش داشتیم»، خوانده شود، فشار اجتماعی مضاعفی بر دولت نحیف و ضعیف پایه روحانی وارد میآورد.
🔴 با توجه به واقعیات پسابرجام ناشی از عملکرد دولت، خصوصا در حوزه اقتصاد، این جمله روحانی - بعد از برجام هر روز یک گشایش داشتیم - این قدر ظرفیت منفی دارد که به تنهایی میتواند نقش تعیین کنندهای در انتخابات بهار ۹۶ ایفا کند.
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
قسمت3⃣1⃣ #آرمانگرام|پرویز امینی-بخش دوم
🔰با فوت هاشمی دیگر نیاز به احمدینژاد هم کاهش پیدا کرده/اصلاحطلبان بهتر است بفکر هویت خود باشند و با کاندیدایی غیر از روحانی وارد انتخابات شوند!
➕ @ArmanTV
📽 قسمت 3⃣1⃣ مجموعه برنامه گفتگومحور #آرمانگرام
💠 آرمانگرای این هفته: #پرویز_امینی
🖥 l مشاهده و دانلود در کانال آرمانتیوی l 👇🏻
http://telegram.me/joinchat/BhJo6zugLL_3yDsH3qvZbQ
✅ روحانی و بازسازی ویتگنشتاین
🔴 پس از شنیدن صحبتهای روحانی در کنفرانس خبری، خصوصا تأکید بر خروج کشور از رکود در حال حاضر، رشد اقتصادی ۷/۴ درصدی، اشتغال ۷۰۰ هزارتایی و تقریبا فراتر از همه کشورهای جهان (بالاترین رقم اشتغال ۶۰۰ هزارتا و تنها نیز در ۶ کشور جهان بوده است)، لغو همه تحریمها و اگر تمدید قانون ایسا بلاثر نمیشد چهها که نمیکردیم، بی اختیار یاد ویتگنشتاین و فقره مهمی از کتاب تحقیقات فلسفی او که بعد از مرگش منتشر شد افتادم. ویتگنشتاین که مهمترین یا دستکم از مهمترین فیسوفان قرن بیستم در ایجاد چرخش زبانی در فلسفه است، در این اثر خود عبارتی دارد که «فلسفه؛ نبردی علیه جادو (افسون) شدن شعور ما به وسیله زبان است».
🔴 اگر ویتگنشتاین زنده بود و این کنفرانس خبری را میدید احتمالا این جمله را به شکل دیگری بازسازی میکرد: فلسفه نبردی علیه جادو شدن شعور ما به وسیله روحانی (زبان سابق) است.
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
@Parvizamini_ir
.
🔵 پیش به سوی انتخابات ۹۶ (10)
✅ انسدادزدایی از ضلع سوم : احمدینژادیها
🔴 احمدینژادیها برای خروج از انسداد و انفعال، باید این مسئله را - چه بخواهند و چه نخواهند - بپذیرند که چشمانداز حضور مستقیم احمدینژاد در سیاست ایران، چشمانداز قابل اعتنایی نیست و اگر قرار است به عنوان یک جریان با ویژگیهای متفاوت از دیگران فعال و حاضر باشند، باید مدل دیگری برای سیاستورزی انتخاب کنند. در مدل جدید، باید به فکر فردی دیگر غیر از احمدینژاد برای حضور مستقیم در سیاست و انتخابات بود. البته این به معنی گذر از احمدینژاد نیست بلکه احمدینژاد به عنوان نماد این جریان، همچنان مهمترین سرمایه اجتماعی آنهاست ولی به جای نقش آفرینی مستقیم، میتواند نقش اجتماعی در سیاست را به عهده بگیرد.
🔴 واقعیت این است که احمدینژاد، نافذترین و پرقدرتترین آلترناتیو وضع موجود (دولت روحانی) است که اگر میتوانست خود مستقیم به صحنه انتخابات بیاید، متکی به توانایی سیاستورزی بعلاوه ظرفیت نمادین مخالفت با وضع موجود، شانس او برای پیروزی، بیش از روحانی است و هر چه به انتخابات نزدیکتر شویم، این شانس بیشتر خواهد شد. احمدینژاد نه به عنوان احمدینژاد، بلکه به عنوان مهمترین نماد مخالفت با وضع موجود، شاخص نارضایتی اجتماعی از دولت روحانی است. دولت روحانی اگر میخواهد وضعیت اجتماعی خود را بسنجد، کافی است به بازتولید اجتماعی احمدینژاد در جامعه خصوصا در طبقات محروم و ضعیف و در حاشیه توجه کند. فراتر از نظرسنجیها، معیار خیلی شهودیای وجود دارد. کافی است در یک شهرستان دو سفر به طور همزمان انجام شود. یکی روحانی ولو در کسوت رئیس دولت و دیگری احمدینژاد میهمان مردم باشند. اقبال و ادبار مردم از این دو به چه شکل خواهد شد؟ هر چه جلوتر برویم این اقبال و ادبار به نفع احمدینژاد شکل خواهد گرفت و هر چه منطقه محرومتر باشد، این واقعیت بیشتر نشان داده خواهد شد.
🔴 بنابراین احمدینژادیها میتوانند متکی به همین ظرفیت اجتماعی احمدینژاد، از لاک فرورفته کنونی بیرون بیایند و با طرح مدلی متفاوت، علاوه بر آوردن این سرمایه به حوزه سیاست و انتخابات، بر انفعال و انسداد کنونی غلبه کنند. در این مدل متفاوت احمدینژاد به عنوان نماد این جریان عمل میکند و کار بسیج اجتماعی را که کار اصلی در انتخابات ریاست جمهوری است - رأی حدود ۲۰ میلیونی برای انتخاب شدن میخواهد - به نفع گزینه فردی یا جمعی نهایی انجام میدهد و در مرتبه دوم در حوزه سیاستورزی با صورتبندیهای مشخص میتواند مکمل گزینه نهایی باشد و خلاءهای آن را جبران کند.
🔴 نباید از ترس شکست و از دست رفتن نوستالژی پیروزیهای ۸۴ و ۸۸، به انفعال و انسداد رسید. این نوستالژی بجز نوستالژی، به کار دیگری نمیآید و اگر حفظ این نوستالژی اهم نسبت به دیگر مسائل است، بهتر است با سیاست نیز به تبع آن وداع کرد.
@parvizamini_ir
@parvizamini_ir
@parvizamini_ir
.
🔵 پیش به سوی انتخابات ۹۶ (8)
✅ انسدادزدایی از ضلع اول : گفتمان توسعه؛ «تغییر ریل» و «تغییر لوکوموتیوران»
🔴 همانطور که گفته شد، گفتمان توسعهگرا در چهره دولت یازدهم در موقعیت انسداد است. اهم دلایل این انسداد:
🔻۱) ناکامی ایده حل مسائل اقتصادی از راه روابط خارجی و همگرایی با غرب. ناتوانی دولت یازدهم در بهبود وضعیت اقتصادی کشور دارای اجماع ملی است. علاوه بر این رکود بیسابقه و طولانی و فساد گسترده را نیز باید به فهرست ناکامیهای دولت یازدهم اضافه کرد🔺
🔻۲) بنبست در چشم انداز ایده مرکزی دولت با ظهور تغییرات نامطلوب خارجی از جمله رئیسجمهور شدن ترامپ و نیز نقض برجام با تداوم قانون ایسا و اظهار اشتباه ظریف در اعتماد به کری🔺
🔻۳) بنابراین ولو با پیروزی روحانی در انتخابات پیش رو (فعلا و کماکان احتمال اول است)، انسداد گفتمان توسعهگرا برطرف نخواهد شد. پیروزی روحانی، نه نتیجه عملکرد و نه نتیجه امیدواری مردم به ایده دولت در آینده است بلکه مزیتهای نسبی روحانی نسبت به نامزدهای مطرح کنونی است. این مزیتها رئیسجمهور مستقر بودن و در اختیار داشتن همه ابزارهای رسمی و غیررسمی دولتی، توانایی سیاستورزی بهتر و خلاء آلترناتیو پرقدرت در وضعیت کنونی است. بنابراین دولت روحانی از روز اول بعد از انتخابات، با بهمن نارضایتی مردم مواجه خواهد بود و با شیب تندی در افکار عمومی نزول خواهد کرد(تکرار تجربه هاشمی بعد از سال ۱۳۷۲)🔺
🔻۴) درواقع پیروزی روحانی نیز رافع این انسداد منجر به سقوط نیست. گفتمان توسعهگرا برای تعدیل این انسداد باید از کلیشهها و ذهنیتهای رایج عبور کند و طرحی نو بیاندازد و این طرح نو البته مستلزم ریسکپذیری است🔺
🔴 این طرح نو شامل تغییر ریل و نیز تغییر لوکوموتیوران است. ریل حل مسائل کشور از موضع برونزایی هم به مقصد نرسیده است و هم افقی پیش روی ندارد. روحانی نیز پس از اصرارها برای حرکت قطار کشور بر روی این ریل و اغراقها درباره برجام به عنوان میوه این برونزایی، اینک به داخل و مباحث داخلی مثل حقوق شهروندی و شرمساری از لغو سخنرانی و... روی آورده است اما ذهنیت شکل گرفته از او اجازه نمیدهد این شیفت از خارج به داخل، پذیرفته شود.
🔴 بنابرابن تغییر ریل به داخل، مستلزم تغییر لوکوموتیوران نیز هست. در بین گزینههای موجود که بتواند تغییر ریل و تغییر لوکوموتیوران را توأمان برای گفتمان توسعهگرا انجام دهد، علی لاریجانی است.
🔴 علی لاریجانی با مشخصاتی که دارد، میتواند بهترین نماینده کنونی گفتمان توسعهگرا باشد. چرا که شیفت به داخل از خارج را بهتر از روحانی نمایندگی میکند و نیز چهره تازهتری است که میتواند فشار قدرتمند اعتراض اجتماعی به گفتمان توسعهگرا در دولت روحانی را نیز تعدیل کند.
🔴 علی لاریجانی علاوه بر برخی ویژگیهای عمومی مثل توسعهگرایی و توانایی سیاستورزی و شراکت با دولت روحانی، از خصوصیتی برخوردار است که با شرایط امروز جامعه سیاسی ایران نیز تطبیق میکند.
🔴 علی لاریجانی، «معدل حداقلگرایی» در کشور است. جامعه سیاسی ما آنچنان متکثر است که کسی نمیتواند خواستههای حداکثری خود را پیش ببرد و از حداقلها راضی میشوند. لاریجانی به لحاظ سیاسی، درست کاراکتری است که بهترین معدل حداقلگرایی است.
🔴 لاریجانی میتواند حداقلهایی از جریان اصولگرایی و نیز جریان دولت و حتی اصلاحطلبان را نمایندگی کند. کاری که اکنون در ریاست مجلس متکثر دهم نیز انجام میشود و گروههای متفاوت درون مجلس از پایداری تا اصلاحطلب تا اصولگرایان سنتی تا گرایشهای نوگراتر تا منفردها و دولتیها و... وی را به عنوان نقطه تعادل این حداقلگرایی قبول کردهاند.
@parvizamini_ir
@parvizamini_ir
@parvizamini_ir
.
🔵 پیش به سوی انتخابات ۹۶ (6)
✅ اصولگرایان ضلع چهارم انسداد (بخش دوم: محدودیتهای جلیلی)
🔴 ۱ - بعد از برخی موارد مشابه با قالیباف مثل بکگراند شکست در انتخابات پیشین ریاست جمهوری، اولین محدودیت جلیلی، معطوف به هویتی است که از او به لحاظ اجتماعی شکل گرفته است. جلیلی در یک دوره ۶ ساله، دبیر شورای عالی امنیت ملی و مسئول پرونده و عالیرتبهترین فرد مذاکره کننده در دیپلماسی هستهای کشور بود. بنابراین جلیلی عمدتا در حوزه سیاست خارجی به طور عام، و مسئله هستهای به طور خاص، دارای نشانههای در دسترس اجتماعی است. در حالی که اساس مسائل کشور به لحاظ اجتماعی، بعد داخلی دارد و در «اقتصاد و فساد» قابل خلاصه کردن است. در واقع جلیلی برای شرایط امروز کشور در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، ما به ازای واقعی ندارد یا با ادبیات گفتمان، نشانههای در دسترس ندارد.
🔴 ۲ - معطوف به محدودیت نخست، محدودیت دوم جلیلی شکل میگیرد. با ورود جلیلی به انتخابات، با توجه به «هویت اجتماعی شده» از او در حوزه سیاست خارجی، جدال اصلی انتخابات، به سیاست خارجی و نوع عملکرد جلیلی و روحانی در پرونده هستهای معطوف میشود. بنابراین مسائل داخلی و در رأس آنها اقتصاد و فساد به عنوان پاشنه آشیل دولت یازدهم و غیرقابلدفاعترین حوزه عملکردی و کارنامه روحانی که اجماع ملی نیز رویش وجود دارد، به حاشیه و یا حتی به محاق میرود و از این طریق بهترین فرصت برای روحانی در انتخابات بوجود میآید.
🔴 ۳ - مسئله سوم این است که اگرچه تجربه دولت یازدهم در مسئله هستهای، توقعات القایی به جامعه را چه در حوزه دستاوردهای اقتصادی و چه در پایبندی طرف مقابل به تعهدات خود، برآورده نکرده است اما نباید تصور کرد این تجربه ناکام دولت یازدهم در برجام، به معنای تأیید مسیر و تجربه مذاکرات تیم قبل با مدیریت جلیلی است و مردم خواهان بازگشت به روند گذشته هستند! چرا که بازگشت به روند گذشته، با مقابله با برجام و به نوعی با رفتن به سمت لغو برجام از سوی ایران توأم است و به نظر میرسد علیرغم داوری منفی مردم نسبت به برجام، با چنین گزینهای همداستان نباشند. در واقع جمعبندی جامعه، فراتر از تأیید تیم مذاکره کننده قبلی است و بیشتر متناسب با این مسئله است که اساسا چشمانداز حل مسائل کشور معطوف به روابط خارجی، دچار شکست و ناکامی شده است. تا این حد که دولت یازدهم یعنی «دولت سیاست خارجی محور» نیز در آستانه انتخابات، به فضای داخلی تغییر جهت داده است و دنبال رونمایی از حقوق شهروندی و اعلام رشد اقتصادی ۷/۴ درصدی و... مانند اینهاست.
🔴 ۴ - محدودیت چهارم جلیلی از دیگر محدودیتهایش مهمتر است و آن ضعف و ناتوانی سیاستورزی در حد و اندازه انتخابات ریاست جمهوری است که در انتخابات سال ۹۲ کاملا مشهود و برجسته بود و فعالیتهای سیاسی وی در طول سالهای بعد از ۹۲ نیز مؤید همین مسئله است که وی از پتانسیل ذاتی برای کار سیاسی در سقف سیاستورزی یعنی انتخابات ریاست جمهوری ایران برخوردار نیست. همچنانی که در پایگاه رأی او نسبت به گذشته، دستکم رشدی رخ نداده است اگرچه برخی تحلیلها از لاغر شدن موقعیت اجتماعی وی نیز حکایت میکند.
🔴 ۵ - مسئله مهمی که در حکم جمعبندی مسائل پیشین برای جلیلی را دارد، این است که شکست او از روحانی، ظرفیت فراوانی برای تفسیرهای نادرست اجتماعی از سوی آنها ایجاد میکند. شکست جلیلی فراتر از محدودیتهایش تحلیل میشود چرا که دوالیسم «روحانی_جلیلی»، به دوگانه «اولویت برونزایی در برابر اولویت درونزایی» تعبیر میشود و پیروزی روحانی، به تمایل مردم به ادامه همین وضعیت حاکم بر دولت یازدهم و رد موضع مخالفان، تعبیر و تفسیر میشود و چه بسا ایده مرده دولت یازدهم در همگرایی با غرب را زنده کند!
@parvizamini_ir
@parvizamini_ir
@parvizamini_ir