17147
امروز یه شروع تازست پروانه شو بگذار روزگار هرچقدر میخواهدپیله کند🍒
.
تصدقت بروم.
چند روزی است
غم دوباره مستولی شده.
فکر میکنم
چیزی فراتر از مرگ کارساز است.
جوری که جسم و روح،
هر دو بمیرند.
#حمید_جدیدی
@payunn
.
در من زنی است
که هر دم تو را طلب می‌کند
من مسافر جاده‌ی باران خورده‌ای هستم
که خسته و تنها به سوی تو می‌آیم
افسوس که کنارم نیستی
اما
از آن سوی نبودنت
نسیم یاد تو جاری می‌شود
من هرگز باور ندارم بی تو بودن را
بر من بتاب که یاد مهربانت
همیشه در خیال من جاری‌است
#شهره_روحبانی
@payunn
.
هوای بارانی
بیدار می‌کند عشق‌های مرده را
و روح را
به جسد باز می‌گردانَد؛
مردگان جان می‌گیرند
در شهر می‌چرخند
و کافه‌ها را از همهمه پر می‌کنند
در باران
می‌شود عشاق قدیمی را شناخت
که بدون مقصد،
سرگردانِ خیابان‌هایند
و به که خانه بازمی‌گردند،
خنجری در گلو دارند و
دیگر آن آدم سابق نمی‌شوند.
#جواد_گنجعلی
@payunn
.
در حقیقت آدم‌ها هیچ کس را ندارند ،
این را آدم روزهای جمعه
از جاى خالی آنهایی که باید باشند و نیستند ،
می فهمد
#نیکی_فیروزکوهی
@payunn
.
موهایش را مرتب می‌کند
سرمه به چشم می‌زند
و لبانش را سرخ
می‌گوید: خوب است؟
می‌گویم: بی‌نظیر است،
زنی که پشت به آینه
زیبایی‌اش را با من تقسیم می‌کند...
#سعید_هلیچی
@payunn
.
آینده از هم‌اکنون
بر کف دست‌های ما
آرام‌آرام
فرو می‌ریزد
حوصله نداریم
از گذشته،
از گندم‌زارهای غریب
که در خانه‌های ما
در آن‌ها
گشوده می‌شد
با کسی صحبت کنیم
در خیابان
که در سرما می‌رفتیم
فقط
می‌توانستیم
جواب سلام
کودکان یتیم را
که در سرما می‌لرزیدند
بدهیم
کسی ما را
به‌یاد نداشت
و
ما باور کرده بودیم
کسی ما را به‌یاد
ندارد.
#احمدرضا_احمدی
@payunn
در من مسیریست که به تو خلاصه می شود
خوب و بدش را من می دانم
جان من در تو دمیده ای یار من
بی مقدمه آغاز گر من باش
روی تو نیز،آزرده دلی بیش نیستم
که توان روبه رویی با تو را ندارد
آنچه که جان می بخشد روی مرا
خنده های لبان توست
که زیبایی ُزلف های پریشان تو را
دو چندان می کند میان نوازش باد
#مهدی_رستم_زاده
.
می‌دونی آدم کِی
احساس تنهایی می‌کنه؟
وقتی می‌خواد یه نفر رو بیش‌تر از خودش
دوست باشه.
می‌دونی آدم کی فرو می‌ریزه؟
وقتی می‌فهمه به خاطر دوست داشتن یه نفر
از قبل تنهاتر شده.
#پویا_جمشیدی
@payunn
.
می‌توانی لبخندی بزنی
و درست وسط ابروهای من ماشه را بکشی!
یا بکارت سکوتی باشی
که از دهان من آتش می‌گیرد
روایتی از پیله‌ای که تن به پروانگی نمی‌دهد
تا حماسه‌ی شمع، خودسوزی ابلهانه‌ای بیش نباشد
می‌توانی هرگز نبوده باشی
که هرگز ندیده باشمت
تا غزل‌های عاشقی ناگفته بمانند
که هرگز
غزلی عاشقانه نشده باشی
تا سهم من از این همه روایت
دشنه‌ی پدر در پهلو
یا تیر سرنوشت در پاشنه‌ام باشد
می‌توانی نباشی
تا هر کلمه‌ای تراژدیِ خاموشی باشد بر کتیبه‌ای
#علیرضا_راهب
@payunn
.
یئنه بو شهرده اوز_اوزه گلدیک
نئیله یک آیریجا شهریمیز یوخ
بلکی ده بیز خوشبخت اولا بیلردیک
بلکی ده خوشبختیک خبریمیز یوخ!
آرادان نئچه ایل گئچیبدیر گؤرن؟!
تانییا بیلمه دیم منی باغیشلا
من ائله سانیردیم سن سیز اؤله رم
من سنسیز اؤلمه دیم؛
منی باغیشلا!!
دوباره در این شهر با هم روبرو شدیم
چه کار می شود کرد؟
شهر دیگری نداریم
شاید هم ما می توانستیم خوشبخت شویم
شاید هم خوشبختیم و خودمان خبر نداریم!
فکر می کنی چند سال گذشته باشد؟!
نتوانستم بشناسمت
مرا ببخش
فکر می کردم بدون تو خواهم مرد
من بی تو نمردم؛
مرا ببخش!
#رامیز_روشن
ترجمه: #بهرنگ_قاسمی
@payunn
.
در بارش نم‌نم باران
لبانش گل سرخی بود
که بر پوستم جوانه می‌زد
و چشمانش افق ممتدی،
از دیروزم به فردایم...
#محمود_درویش
ترجمه: #سعید_هلیچی
@payunn
.
جا مانده است
چیزی جایی
که هیچگاه دیگر هیچ چیز
جایش را
پر نخواهد کرد
نه موهای سیاه و
نه دندان های سفید…
#حسین_پناهی
@payunn
.
خاطره
یک پیراهن خالی‌ست
که اندازه ی هیچکس نمی‌شود
باید آویزانش کرد در باد
و با رقصش پیر شد...
#جلال_حاجی_زاده
@payunn
.
با هرچه عشق
نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود
راه تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست
که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو
می توان گشود
#محمدرضا_عبدالملکیان
@payunn
.
صبح بخیر گفتن‌ات
مثل خاکِ نم خورده
شوقِ نفس کشیدن می‌دهد!
#علی_سلطانی
@payunn
.
آن یار طلب کن که ترا باشد و بس
معشوقهٔ صد هزار کس را چه کنی
#ابوسعید_ابوالخیر
@payunn
.
اگر تو نبودی
این کوچه
با کدام بهانه بیدار می‌شد
و این شب
با کدام قصه می‌خوابید؟
#محمدرضا_عبدالملکیان
@payunn
.
آدم ها می گذرند
آدم ها از چشم هایم می گذرند
و سایه ی یکایکشان
بر اعماق قلبم می افتد
مگر می شود
از این همه آدم
یکی تو نباشی
لابد من نمی شناسمت
وگرنه بعضی از این چشم ها
این گونه که می درخشند
می توانند چشم های تو باشند...
#رسول_یونان
@payunn
.
و دنیایِ من
تنها جاییست که به چشم های تو احتیاج دارد
برای زیستن
نفس کشیدن
زندگی کردن
#فرگل_مشتاقی
@payunn
.
خسته‌ام ری‌را !!
می‌آیی همسفرم شوی؟
گفتگوی میان راه
بهتر از تماشای باران است
#سیدعلی_صالحی
@payunn
.
تو چه دانی
که پس هر نگه ساده ی من
چه جنونی چه ،نیازی، چه غمی ست؟
یا نگاه تو که پر عصمت و ناز بر من افتد
چه عذاب و ستمی ست؟
دردم این نیست ولی
دردم این است که من بی تو دگر از جهان دورم
و بی خویشتنم
پوپکم ! آهوکم!
تا جنون فاصله ای نیست
از اینجا که منم
#اخوان_ثالث
@payunn
.
دست‌های مرا رها کن
سه سطر خواهم نوشت
در هر سه سطر: تو!
چشم های مرا رها کن
به چهار طرف نگاه خواهم کرد
در هر چهار طرف: تو!
قلب مرا رها کن
هزاربار عاشق خواهم شد
در هر هزاربار: تو
#آهمت_سلجوک_ایلکان
ترجمه: ابوالفضل پاشا
@payunn
.
گاهی دوست دارم
فراموشی بگیرم
و دیگر به خانه بازنگردم
گاهی دوست دارم
خدا باشم و
در پیراهنی راه‌راه سرِ راهت را بگیرم
دوست داشتنت
دوست داشتنت دارد
دیوانه‌ام می‌کند
#جواد_گنجعلی
@payunn
.
با آفتاب روی تو
کز مشرق خیال دمیده است
آغاز میکنم
من با تو مینویسم و میخوانم من با تو راه میروم
و حرف میزنم وز شوق این محال
که دستم به دست توست
من
جای راه رفتن
پرواز میکنم آن لحظه ها که مات
در انزوای خویش
یا در میان جمع خاموش مینشینم
موسیقی نگاه تو را گوش میکنم
گاهی میان مردم در ازدحام شهر غیر از تو
هر چه هست فراموش میکنم
#فریدون_مشیری
@payunn
.
گفتی بخند، خندیدم.
گفتی دستم را بگیر، گرفتم.
گفتی چند پله‌ی دیگر بیا، آمدم.
گفتی چراغ را روشن کن، روشن کردم.
گفتی از غصه نگو.
گفتی از غصه نگو.
خواستم بگویم:
هر قدر نگاهمان را زیبا کنیم،
منظره عوض نمی‌شود.
اما نگفتم. گریستم. گریستی.
گفتی از غصه نگو، می‌گریستم.
انارِ خشکیده‌ی من بودی.
انار کوچک من.
ماه‌ها روبه‌روی من.
انارِ شاهد. انارِ افتاده.
فرسودگیِ من است.
فرسوده‌ی من است.
پرچم من. به ته دریا چراغ می‌اندازد.
میوه‌ی محبوبم.
انار رنجورِ من. انارِ هنوز قرمزِ من.
انارِ زیبای من. انارِ تنهای من.
انارِ هنوز انارِ من.
انار مُرده‌ی من.
#معین_دهاز
معین دهاز📷
@payunn