payunn | Unsorted

Telegram-канал payunn - پایون

17147

امروز یه شروع تازست پروانه شو بگذار روزگار هرچقدر میخواهدپیله کند🍒

Subscribe to a channel

پایون

.


عزیز دلم؛
نمی‌شود که بشینیم ببینیم
پاییز اگر شده بگوییم،
بیلاخ!
بریز جنابِ درد
بعد هم بمانیم کِی می‌شود بهار بیاید وُ
وَرِ دلِ هم بروییم شاد شیم
یهو!
نه!
پاییز گوشش از این دردها پُر است
باید تو نیم راه رفته را برگردی
من نیم راه نیامده را بیایم
پاییز هم نبود، می‌ریزد


#افشین_صالحی

@payunn

Читать полностью…

پایون

.


‏من تُحِب ليس نصفك الآخر،
‏هو أنت لكن في مكان آخر...

و آن کسی را که دوست داری
نیمه‌ی دیگر تو نیست،
او تویی اما جایی دیگر...


#جبران_خلیل_جبران
ترجمه: #سعید_هلیچی


@payunn

Читать полностью…

پایون

.


آغوشت خیالم را آسوده می‌کند.
چسبیده‌ام
به ساحلی آرام...!
نه صدای موج دریا مرا شاد می‌کند،
نه صدای مرغان این حوالی،
منتظرم تو مرا صدا بزنی...!
گرمای تنت خستگی را از تنم آب می‌کند.
و خوابم میبرد...
خوب می‌دانم،
صبح که چشم‌هایم باز شوند، خواهم پرسید:
کجای این جهان خوابیده‌ام؟
چرا در یادم
هیچ حادثه‌ای مرا لمس نمی‌کند؟
کلافه‌ام!
مرا صدا بزن...
تا خاطرم بازگردد،
تمام آن شب‌ها
که تو را بوسیده‌ام...


#مهران_رمضانیان


@payunn

Читать полностью…

پایون

#آصف_آریا
#خوابتو_دیدم
#جدید
🎧🎵

@payunn

Читать полностью…

پایون

.


سخت بود
فراموش کردن کسی
که با او
همه چیز و همه کس را
فراموش می‌کردم


#ایلهان_برک
مترجم : سیامک تقی زاده

@payunn

Читать полностью…

پایون

#استوری



@payunn

Читать полностью…

پایون

.

با هزاران قطار سفر کرده ام
سوار بر زین اندوهم سفر کرده ام
بر روی ابر سیگارم سفر کرده ام
در چمدانم سفر کرده ام.؛
نشانی محبوبه هایم را با خود دارم
چه کسی دیروز محبوبم بود؟
قطار میرود سریعتر، سریعتر
و گوشت مسافت را میجود
مزرعه هایم را در سر راهش در هم می ریزد
درختان را قورت می دهد
پای دریاچه ها را لیس میزند.؛
مامور کنترل از من بلیت می خواهد
و مقصدم را می پرسد مقصدی هم در کار است؟
هیچ هتلی بر روی زمین مرا نمیشناسد
و هیچ آدرسی محبوبه هایم را.


#نزار_قبانی
مترجم احمد پوری

@payunn

Читать полностью…

پایون

.


آمدی وه که چه مشتاق و پریشان بودم
تا برفتی ز برم صورت بی‌جان بودم

نه فراموشیم از ذکر تو خاموش نشاند
که در اندیشه اوصاف تو حیران بودم

بی تو در دامن گلزار نخفتم یک شب
که نه در بادیه خار مغیلان بودم

زنده می‌کرد مرا دم به دم امید وصال
ور نه دور از نظرت کشته هجران بودم

به تولای تو در آتش محنت چو خلیل
گوییا در چمن لاله و ریحان بودم

تا مگر یک نفسم بوی تو آرد دم صبح
همه شب منتظر مرغ سحرخوان بودم

سعدی از جور فراقت همه روز این می‌گفت
عهد بشکستی و من بر سر پیمان بودم


#سعدی

@payunn

Читать полностью…

پایون

#همایون_شجریان_سامی_یوسف
#هستی
#جدید
🎧🎵

@payunn

Читать полностью…

پایون

#آرش و Dynoro
#لیلا
#جدید
🎧🎵

@payunn

Читать полностью…

پایون

.


زن ها فرق دارند آن ها می‌دانند
زندگی کوتاه است و باید به عشق شتافت،
باید همبستر شد
و مرد مورد علاقه را در آغوش گرفت،
کسی که عاشق باشد
وقت خیال پردازی ندارد!


#آلبر_کامو

@payunn

Читать полностью…

پایون

.


کاش حال خوب خریدنی بود
یه موقع به خودت میای
می بینی تو یه مرحله ای از زندگی هستی
که هیچی سر جای خودش نیست
راستش من دیگه زورم نمیرسه
یه حال بدیایی  تو تنمه
که هیچ کس نمی بینه
ولی داره خفم می کنه
آدم یه وقتایی دلش می خواد
همه چیو ول کنه و فقط بره
نه حرف بزنه
نه حرفی بشنوه
فقط یه مدت طولانی
خیلی طولانی
همه چیو ول کنه و بره....


#امیر_وجود

@payunn

Читать полностью…

پایون

.


حال میفهمد که
تمام این بیست و هفت سال
هر چه که بود،
تمام عشق و نفرتها،
تمام خاطراتش، خوشیها و درد و رنجهایش،
همه تلاشهایش،
همه و همه فقط یک چیز بودند: رویا!
رویاهایی که در ذهن خود پرورانده بود،
رویای رسیدن به مقام انسانی متعال.

#بهروز_حسینی
ساعت ها


@payunn

Читать полностью…

پایون

.


حافظه ی انسان چیز خارق العاده ای است.
اتفاق ها در حافظه حتی دمی نمی پاید.
این است که سعی در منظم کردن حوادث در ذهن و بازآفرینی آن ها کاری است غیرممکن.
از این حلقه ی زنجیر دانه هایی می افتد،
قسمت هایی با درخشش زنده به یاد می آید،
اما بقیه درهم و برهم تکه و پاره است و در ذهن
جز غبار و رگبار چیزی به جا نمی ماند


#میخائیل_آفاناسیویچ_بولگاکف
برف سیاه
مترجم احمد پوری

@payunn

Читать полностью…

پایون

.


آفتاب را
پشت دروازه ی شب
منتظر نشانده ام
و طلوع را
به دیداری عاشقانه دعوت کرده ام
امشب چقدر ستاره می پاشد بر آسمان دلم
و صبح که بیاید
حتما تو در آغوش منی!



#سارا_قبادی

@payunn

Читать полностью…

پایون

.


شاید هنوز خیلی ها نمی دانند
که دل سرزمین حاصلخیزی است که
وقتی می آیند و بذر مهر و علاقه را
در آن می کارند،
آن مهر به سرعت جان می گیرد، بزرگ می شود،
چنان باغی سرسبز که به آن عشق می گویند.
اما در رفتن های نابهنگام
گویی آتشی را در آن باغ رها می کنند،
باغ شعله می کشد،
دل می سوزد
و دیگر هیچ وقت مثل آن روزها
حاصلخیز نمی شود.



#روزبه_معین

@payunn

Читать полностью…

پایون

.


به تو گفته بودیم :
گاهی برای ادامه ی روزهای تو
سکوت کردیم
هر جا باران بارید
ما در کنارت ایستاده ایم
و برای مرگ و تاریکی که به دنبال تو بودند
گلی پرتاب کردیم
که تو را از یاد ببرند
به تو گفته بودیم :
درختان در تنهایی می رویند
و در باد نابود می شوند
اکنون پیری ما را احاطه کرده است
و مرگ آماده است هر لحظه ما را تصرف کند
یک بار دیگر برای همیشه نامت را به ما بگو
بگو هنوز باران می بارد
و تو هنوز
راه رفتن در باران را دوست داری.


#احمدرضااحمدی

@payunn

Читать полностью…

پایون

.


چگونه دلم تنگ نشود
برای شبی که پر ستاره تر
خانه ای که خلوت تر
تویی که زیباتر
منی که دیوانه تر
و بستری که کوچکتر بود.


#عباس_صفاری

@payunn

Читать полностью…

پایون

.


نمی‌دانم رویای یک نفر
چه اندازه
درون یک شهر جای می‌گیرد!...
همه‌ی شهر را،
یا فقط درون قلب و ذهنت.
نمی‌شود فهمید،
می‌دانی چون که من هرکجا می‌روم،
تو را احساس میکنم؛


#مهشید_تمسکی

@payunn

Читать полностью…

پایون

.


چه سرگردان است این عشق
که باید نشانی اش را
از کوچه های بن بست گرفت
چه حدیثی است عشق
که نمی پوسد و افسرده نیست
حتی آن هنگام
که
از آسمان به خانه آوار
شود


#احمدرضا_احمدی

@payunn

Читать полностью…

پایون

.


ناگهان بُغضی از درون‌ام برمی‌خیزد
و گلوی‌ام را می‌فشارد
ناگهان نوشته‌ام را ناتمام می‌گذارم و از جا می‌پرم
ناگهان در سرسرای هُتلی، خواب می‌بینم
ناگهان درختی در پیاده‌رو به پیشانی‌ام می‌خورد
ناگهان گرگ نومید و خشم‌گین و گرسنه
رو به ماه زوزه می‌کشد
ناگهان ستاره‌ها روی تاب باغچه‌‌ای فرود می‌آیند
و تاب می‌خورند
ناگهان مُرده‌ام را در گور می‌بینم
ناگهان در مغزم آفتابی مه‌آلود
ناگهان به روزی که آغاز کرده‌ام چنان چنگ می‌اندازم که گویی هرگز پایان نخواهد یافت
و هر بار تویی که پیش چشم‌ام می‌آیی.

#ناظم_حکمت
ترجمه از رضا سیدحسینی و جلال خسروشاهی


@payunn

Читать полностью…

پایون

.

بدجوری احساس تنهایی کردم،
دلم سخت به حال خودم سوخت،
و غرق اشک از خواب بیدار شدم.
چراغ را روشن کردم، لامپی کوچک و گردگرفته
فقرم را به تماشا می گذاشت:
دواتی کم بها و کوچک و بی قواره،
چند جلد کتاب، و تلی روزنامه ی کهنه.
پهلوی چپم از فنر شکسته درد گرفته
و ترس وجودم را تسخیر کرده بود.
احساس کردم در حال مرگم. احساس وحشتناک ترس از مرگ چنان بر من سنگینی می کرد که ناله ی بلندی کردم و با دستپاچگی نگاهی به دور و برم انداختم تا دستاویزی، وسیله ای دفاعی، در برابر مرگ پیدا کنم و یافتمش. گربه، که پیشتر از اتاق بیرونش کرده بودم، میومیو می کرد. حیوان دل نگران بود. چند دقیقه بعد روی روزنامه هایم
نشسته بود و با چشمان گردش نگاهم می کرد
و می پرسید؛ چه شده؟
این گربه ی دودی خاکستری نزار
دلواپس من بود...


#میخائیل_آفاناسیویچ_بولگاکف
برف سیاه
مترجم احمد پوری

@payunn

Читать полностью…

پایون

.


و دوباره من...
چگونه طاقت بیاورم این راز نهفته را؟
چقدر این بار بر دوشم سنگینی می‌کند
راستی...
اکنون به یقین رسیده‌ای که
خِشتِمان در دیوار هم جامانده است؟
چگونه در خاطرم نقش بستی هنگامی که
زنی تنها بودم
و چگونه مرا عاشق نگاه همیشه سوزانت کردی؟
این سخن‌ها از من نیست
دل است که بر کاغذ نقش می‌زند
بگذار بگویم از تمام دلتنگی‌های نبودنت
دیده‌ای تا کنون اشک‌های سیلابی من را
در جای پایت؟
دیده‌ای که در شب‌های بارانی قلبم تو را صدا می‌زند؟
بیا... شانه‌هایم تکیه به تو را می‌خواهد
لبانم در انتظار بوسه‌ای از لبانت خشکیده است
تک گل باغ وجودم
باغبانت هوایت را داشت!
کم آبی هم نبود!
چطور شد که با دستان دیگری چیده شدی؟
چطور توانستی از یاد ببری
مهربانی این خسته دل را؟
برای چه؟
خواستنی‌ترین اشتباه چشمانم
من می‌بخشم همه چیز را به آن نگاه زیبایت
اینجا آغوش سرد من انتظارت را می‌کشد



#شهره_روحبانی

@payunn

Читать полностью…

پایون

#مهدی_مقدم
#گلهای_پرپر
#جدید
🎧🎵

@payunn

Читать полностью…

پایون

#شهاب_مظفری
#مو_سیاه
#جدید
🎧🎵

@payunn

Читать полностью…

پایون

#راغب_حمید_هیراد
#آبی_فیروزه_ای
#جدید
🎧🎵

@payunn

Читать полностью…

پایون

.


این نامه را در قطار بخوان
باز کردی اگر چمدانت را
دنبال خاطره هایی نگرد که هرگز
نمی خواستی از تو جدا شوند
آن ها را من برداشتم
تا سنگین نشود بار ِتو
و جا باشد برای خاطرات جدیدت
برای من
این چمدان کوچک
و این راه دراز هم می تواند
بهانه فردا شود



#آ_کلوناریس
ترجمه از #احمد_پوری

@payunn

Читать полностью…

پایون

.


چشمانم را می بندم
در تاریکی تو هستی
به پشت خوابیده ای
پیشانی و مچهایت
مثلثی از طلا

درون پلک های بسته ام هستی محبوبم
درون پلک های بسته ام ترانه ها
آنجا همه چیز با تو آغاز می شود
با تو جان می گیرد
با تو می زید


#ناظم_حکمت

@payunn

Читать полностью…

پایون

.


وقتی تو می خندی
آسمان از یادم می رود
وقتی مردی را یافتی که تمام ذرات وجودت را
به شعر بدل کند و هر تار مویت را
بدل به مصرعی کند
وقتی مردی بیابی به توانایی من؛
که در شعرش شستشویت دهد
و با شعرش سرمه بر چشمانت کشد،
گیسویت را شانه کند
باید بی هیچ تردیدی به دنبالش روی،
دیگر مهم نیست تعلق به من داری یا به او؛
تو در تعلق شعر خواهی بود


#نزار_قبانی
مترجم احمد پوری

@payunn

Читать полностью…

پایون

.

در سرم جنگ های بسیاری‌ست
و تنها کشته اش منم!


#عبدالوهاب_الرفاعی

@payunn

Читать полностью…
Subscribe to a channel