.
عقل بیهوده سر طرح معما دارد
بازی عشق مگر شاید و اما دارد
با نسیم سحری دشت پر از لاله شکفت
سر سربسته چرا اینهمه رسوا دارد
در خیال آمدی و آینه ی قلب شکست
آینه تازه از امروز تماشا دارد
بس که دلتنگم اگر گریه کنم می گویند
قطره ای قصد نشان دادن دریا دارد
تلخی عمر به شیرینی عشق آکنده است
چه سر انجام خوشی گردش دنیا دارد
عشق رازیست که تنها به خدا باید گفت
چه سخن ها که خدا با من تنها دارد
#فاضل_نظری
@payunn
.
با این حجم اَندوه
آسمان اگر بودم
هیچ ابری
بیباران نمیگذشت از من...
کوه اگر بودم
چشمهساران بسیار داشتم...
اما بیکسیِ بیابانم
خویش راه اُفتادهام در خویش...
( نباید کسی تو را ببیند
وقتی که تنهایی
اشکت را در میآورد...)
من
تکه اَبری تنها
که هیچکس
باریدنش را ندیده است
#آریا_معصومی
@payunn
.
در نگاه من،
نامه نوشتن گونه ای از عشق ورزی است.
اگر آن قدر سعادتمندید
که محبوبی دارید،
برایش نامه ای بنویسید،
و بگذارید آغاز نامه تان این باشد:
به آغاز نام می برم از عنصرها؛
صدای تو،
چشم های تو
دستهای تو لب های تو.
#پل_الوار
@payunn
.
این برگهای زرد
به خاطر پاییز نیست
که از شاخه میافتند
قرار است تو از این کوچه بگذری
و آنها
پیشی میگیرند از یکدیگر
برای فرش کردن مسیرت..
گنجشکها
از روی عادت نمیخوانند،
سرودی دستهجمعی را تمرین میکنند
برای خوشآمد گفتن
به تو..
باران برای تو میبارد
و رنگینکمان
– ایستاده بر پنجهی پاهایش –
سرک کشیده از پسِ کوه
تا رسیدن تو را تماشا کند.
نسیم هم مُدام
میرود و بازمیگردد
با رؤیای گذر از درز روسری
و دزدیدن عطر موهایت!
زمین و عقربهی ساعتها
برای تو میگردند
و من
به دورِ تو!
#یغما_گلرویی
@payunn
.
کافکا، آن بیرون چه میبینی؟»
از پنجرهی پشت سر او به بیرون نگاه میکنم.
«درختها را میبینم،
آسمان و مقداری ابر.
تعدادی پرنده روی شاخههای درختها.»
«هیچچیز غیرعادی نیست.
درست است؟»
«درست است.»
«اما اگر میدانستی
شاید نتوانی فردا دوباره این را ببینی،
همهچیز ناگهان خاص و گرانبها میشد،
نمیشد؟»
#هاروکی_موراکامی
کافکا در کرانه
@payunn
.
تاریخِ دلتنگیست «شب»
و تو،
شبِ منی!_
مرا گفتی وُ رهایم کردی
و بگذاشتی برایم شبم، شبت، سردِ سرد
آه
دردا
به دردم میآورد زمستان وُ خاطراتِ تو
به دردت میآورد هوای آغشته به عطر زنبقهایم
به هیئت مغفرت درآید مرگ
بر تنِ تو
و همهآرزویم
مردن به ژرفنای لذت است
ای سیبِ من
ای بانوی بشکسته...
همهآرزویم
مُردن برون از جهان... درگردبادی فرومرده
دو چهره دارد معشوقهام:
سیمایی بُرون از «هستی» وُ
رخسارهای درونِ سدومِ عتیق
و من،
میانِ آن دو به جستجویِ رخسارِ حقیقت.
#محمود_درويش
برگردان #صالح_بوعذار
@payunn
.
چشمهام
برای همه جا در و پنجره میسازد
شاید بیایی
عاشق چشمهات باشم
از در راهم میدهی
یا از پنجره بیایم؟
کف دستهام را بر صورت پنجره
سرد میکنم
بر کلمههات چشم میکشم
بوی تنت را در ذهنم میچرخانم
که چیزی نبینم دیگر.
برای بودنت چه کنم
آقای من؟
و حالا باز برگشتهام
مرا نمیبینی
مثل سایه در اتاق راه میروم.
و میروم
که دنبال تو بگردم
دوری تو مزهی قبر میدهد
چقدر این گلدان هم پژمرد
کسی آبش نداده بود
دستهات توی دستهام بود
و بیدار شدم
میخواهم
باز چشمهام را ببندم
سراسیمه میآیی
خودت را میسپاری به دستهای من
با تنت چکار کنم؟
پلک میزنم
و به سقف خیره میشوم
با نبودنت چکار کنم؟
#عباس_معرفی
@payunn
.
آسمان
چشمهای تو بود
پنجره را باز کردی
و من
پَرپَر زدم...
برای دوست داشتنت
پرنده باید بود
#سیدمحمدمرکبیان
@payunn
.
ای حجمِ معلقِ درد بر شانهات
وی زخمِ بهرخ کشیدهی ابر بر گونهات
پیرِ گریهام
پیرِ دردم
و موسفیدی
چون گاوی سرکش در سرم ماغ میکشد
و گفت ساده گریستن
راه و رسم دیگری دارد
بعد
انگشت سمت قلب آسمان دراز کرد
شهابی پیر
سینهکش آسمان را
یکنفس میدوید
#بهرنگ_قاسمی
@payunn
.
شبیه اسب وحشی بودی و در دشت اندامت
دلم رام تو شد؛ اما نگفتی با چه ترفندی!
#امید_صباغ_نو
@payunn
.
جمعه یعنی من باشم
چند خاطرهی بوسیدنیات
و یک سوالِ تکراری
تو پرستیدنی بودنت به خدا رفته،
من تنهاییام
نه؟
#حامد_نیازی
@payunn
.
چه دارد این چراغِ شکسته
که انتظارِ یکی شبتابِ پا در گریزش نیست.
من اقرار میکنم
حتی یک لحظه بیتو نزیستهام!
#سیدعلی_صالحی
@payunn
.
و من،
من باکی از درد ندارم
باکی از بارانِ طوفانی ندارم
و خوب می دانم
که دوام می آورم
چرا که به تو ایمان دارم ...
#باب_دیلن
مترجم:بابک_زمانی
@payunn
.
تو نيستى
و من براى بودنم
هنوز
بودنت را جشن مى گيرم
بهترين آواز من
به خوابم بيا
دل من خداحافظ را نمى فهمد
#بهرام_حمیدیان
@payunn
.
ڪَرچه ميگفتند و می گفتم
شب بلند و زندگے
در واپسينِ عمر ڪوتاه است
اما در ضميرِ من يقين فرياد می زد
همتي کُن در صبوری ،
صبح در راه است
صبح در راه است ، باور داشتم اين را
صبح بر اسب سپيدش تند می تازد
وين شبِ شب ،
رنڪَ می بازد
صبح می آيد و من در آينه موی سپيدم را
شانه خواهم ڪرد
قصّهي بيداد شب را با سپيد صبحدم
افسانه خواهم کرد
شڪوه خواهم کرد
ڪاين چه آئين است
باشڪوه و بخت خواهم مُرد
و خواهم ڪَفت زندگی اين است
#نصرت_رحمانی
@payunn
.
بلا اینطوری از ما دور میشه
وَعَسَى أَن تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرُ لَكُمْ
و بسا چیزی را خوش ندارید
و آن برای شما خیر است
@payunn
.
از تنهايى مگريز
به تنهايى مگريز
گهگاه
آن را بجوى و
تحمل كن
و به آرامش خاطر
مجالى ده!
#مارگوت_بیکل
مترجم:احمد شاملو
@payunn
.
چشم هایی هستند
که نور را نمی بینند
خاطراتی، که به یاد نمی آیند
اشک هایی که دردی را نمی شویند!
کلماتی، چون سیلی
و احساساتی، که هستند
.
روحی هست
که هیچ چیز
تسلایش نمی بخشد
#مرام_المصری
ترجمه: #سیدمحمدمرکبیان
@payunn
.
صبح را با نام تو آغاز مى كنم
چرا كه از سخاوت نفس هاى تو
هنوز رايحه خوشايندى
از محبوبه هاى شب چكه مى كند
برخيز تا صدا بيدار شود
صدايم كن
تا همه ى پرنده هاى خوش خوان
كنارهم تصنيفِ شورِ زندگى را بخوانند
برخيز تارنگ معنا شود
و عشق از تلاقى نگاه تو و اشك من
به كمان بالاى سرمان
هفت رنگِ سرير آسمان راببخشد
نمى دانم خدا امروز
براى تنظيم ضربان قلبِ من
چ مقدار از نگاه تو
و چه انداره از صداى تورا خواهد بخشيد
اما اميدوارم
او همين اندكهاى ارزشمند را
آنچنان به من ببخشد
تا براى صبحى ديگر
اميدى باشد براى اين همه عاشقى .
#مجيد_فربد
@payunn
.
وقتی خودم را به یاد تو میسپارم
چیزی درون سینهام حلول میکند
شبیه گلسرخ
#شیما_سبحانی
@payunn