.
لبت را میبوسم
رنج را بوسیدهام
گونههایت را میبوسم
رنج را بوسیدهام
پیشانیات را میبوسم
رنج را بوسیدهام
و هر بار که خواستهام
تو را سخت به آغوش بگیرم
رنجِ تو پیشتر...
میانهی ما را برهم زده بود
#حمید_جدیدی
@payunn
.
جمعه
جمع همه ی انتظار هفته است
جمع همه ی نفس های تــو
كه شبيه بوسه
مي نشيند روی حافظه ی هفته ام
تو مي آيی و
مجموع ما
از انڪَشت های يك دست
فراتر می رود!
#روشنڪ_آرامش
@payunn
.
ناگهان در کوچه دیدم بی وفای خویش را
باز گم کردم ز شادی دست و پای خویش را
با شتاب ابرهای نیمه شب می رفت و بود
پاک چون مه شسته روی دلربای خویش را
چون گلی مهتاب گون در گلبنی از آبنوس
روشنی می داد مشکین جامه های خویش را
گرم صحبت بود با آن خواهر کوچکترش
تا بپوشد خنده های نابجای خویش را
می درخشید از میان تیرگی ها گردنش
چون تکان می داد زلف مشک سای خویش را
گفته بودم " بعد ازین باید فراموشش کنم"
دیدمش وز یاد بردم گفته های خویش را
دیدم و آمد به یادم دردمندی های دل
گرچه غافل بود آن مه مبتلای خویش را
این چه ذوق و اضطراب ست؟ این چه مشکل حالتی ست؟
با زبان شکوه پرسیدم خدای خویش را
تا به من نزدیک شد، گفتم "سلام ای آشنا"
گفتم اما هیچ نشنیدم صدای خویش را
کاش بشناسد مرا آن بی وفا دختر "امید"
آه اگر بیگانه باشد آشنای خویش را
#مهدی_اخوان_ثالث
@payunn
.
شهریور جان !
می شود خیلی دوستانه خواهش کنم بروی ؟ !
من ؛ با تو حالم خوش نیست !
دلم کمی پاییز و ... شال گردن و ... خیابان می خواهد !
صداقتِ مرا ببخش اما ؛
تو هر کار هم کنی ؛
مثلِ "پاییز"
به دل نخواهی نشست ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@payunn
.
در من کودکی
حواسش به بازی دنیاست
دستِ مادر را رها کرده
محوِ چند رنگیِ آدم هاست
کودکِ من
نقشِ کوچهای تنگ را میکشد
پشتِ غربتِ یک پیچ
گم شده مادرش
کودکم زیرِ سایه ی دیوار
بغضِ صد گریه را در گلو میکُشد
کودکِ من
عکسِ پدر را قاب میکند
روی زانو ی بی کسی
خودش را با خیالِ فردا خواب میکند
کودکم در نگاهِ پدر تاب میخورد
زیرِ این سقف ، در نبودِ خدا
اشک را از چشمِ پدر پاک میکند
کودکِ من از صدای ماشینها خسته است
از هیاهویِ این دنیا
از دروغِ آدمها خسته است
کودکم در نبودِ عشق
خدا خدا کرده
پشت یک پیچ
در پسِ غربت
کودکی , دستِ مادرش را رها کرده
#نيكى_فيروزكوهی
@payunn
.
من اگه شهریور بودم به مهر میگفتم
یکم جمع بشین
منم میخوام پاییز باشم.
#مریم_قهرمانلو
@payunn
.
هر که دیدار تو بیند دیده باشد بر زمین
آفتاب و آسمان را بر طریق اقتصار
روشن از ذکر تو گشته است آفتاب پر شعاع
زینت از بزم تو برده است آسمان پر نگار
#ادیب_صابر
@payunn
.
باران نڪَـاهت
پایان تمام غمهاست
ڪاش اینجا بودی
عشـــق را سطر به سطر
شعری می نوشتیم سرشار از لبخند
ڪاش بودی
فراموش می ڪردم
خسته ام ، خرابم و ویرانم...
#حمید_رضا_چوپانی
@payunn
.
داغ امید به دل ماند و تحمل کردیم
آرزو مرد شنیدیم و تجاهل کردیم
کاسه ی صبر عجب نیست که لبریز شود
زانچه یک عمر شنیدیم و تحمل کردیم
بلبل فصل خزانیم و ز گلریزی اشک
آشیان را به نظرها سبد گل کردیم
#محمد_قهرمان
@payunn
.
تردید کن
در هرچه می خواهی
تا هر وقت که می دانی
تقدیر تو تغییر نخواهد کرد
من به کاری که
با قلبت کرده ام یقین دارم!
#دکتر_افشین_یداللهی
@payunn
.
برایم بنویس که وقتی نیستم
دلت برایم چگونه تنگ میشود؟
وقتی میخواهی از من برای دیگران بگویی
نامم را چگونه برزبان می آوری ؟
وقتی میخواهی مرا برای کسی که نمیشناسدَم
توصیف کنی از چه کلماتی استفاده میکنی؟
اصلا برایم بنویس
که چقدر دوستم داری،
آنقدر میخواهی ام
که اگر یک صبح بیدار شوی
و چشم هایم دیگر سو نداشته باشد
دست هایت عصایم باشند
و چشم هایت چراغِ راهم؟
آنقدر میخواهی ام که اگر روزی از تو دلگیر باشم
خودت را برای به دست آوردن دلم
به آب و آتش بزنی؟
#نازنین_عابدین_پور
@payunn
.
لشکر شب رفت و صبح اندر رسید
خیز و مهرویا فراز آور نبید
چشم مست پر خمارت باز کن
کز نشاطت صبرم از دل بر پرید
#سنایی
@payunn
.
عشق از کاخِ عزیز مصر آمد، زین سبب
لهجهی یوسف دری بود، از زلیخا پارسی
#خبیر_عاصی
@payunn
.
اگه دیگه هیچوقت روبهراه نشدیم چی؟
اگه هواش از سرمون نیفتاد، اسمشو گذاشتیم رو بچهمون و با هربار صدا کردنش صدبار مردیم چی؟
اگه لبامون لبای هرکی جز اونو پس زد چی؟
اگه موهامون دستای هرکی جز اونو رد کرد چی؟
اگه تا آخر عمر هیشکی مثل اون قشنگ صدامون نکرد چی؟
اگه دیگه هیشکی مثل اون نگامون نکرد چی؟
اگه شب تولدش انقدر بغض کردیم که از چشمامون غم بارید چی؟
اگه شب عروسیمون آهنگی که واسمون میخوند پخش شد و پاهامون سست شد چی؟
اگه رفتیم پاتوق همیشگیمون، با دلبر جدیدش دیدیمش و رنگ از رخمون پرید چی؟
اگه انقدر اون لباس سفید نرمه که از حراجی های بغل پارک لاله واسمون خریدو پوشیدیم که پوسید چی؟
اگه عطرش از لباسی که جاگذاشته پرید و بوی تنشو یادمون رفت چی؟
اگه یهو زد به سرمون رفتیم عکس چشماشو خالکوبی کردیم رو مچ دستمون بعد هی زل زدیم بهش گفتیم: "خیلی میخوایمت دلبر" چی؟
حالا اینارو ول کن خانم دکتر.
اگه دیگه قرص آبیها هم صورت قشنگشو از جلو چشمامون نبرد و همهجا دیدیمش چی؟
اگه تا آخر عمرمون دیوونهش موندیم چی؟
#عطیه_احمدی
@payunn
.
کاش مرا
به بوسههاى دهانش
ببوسد.
عشق ِ تو
از هر نوشاک ِ مستىبخش
گواراتر است.
عطر ِ الاولین
نشاطى
از بوى خوش ِ جان ِ توست
#احمد_شاملو
@payunn
.
بهشت را نمی دانم اما اینجا
زمین
آسمان
دریاها کف پای توست ؛
پاهایت را بردار و ببین
چشم های من ،
چشم های من زیر پاهای توست !
#مینا_آقازاده
@payunn
.
رفتنت آنقدرها هم که
فکر میکنی
فاجعه نیست!
من؛ مثل بیدهای مجنون
ایستاده می میرم...
#نزار_قبانی
@payunn
.
هوا بوی آمدنت را میدهد !
واقعا می آیی ؟
یا باز هم پاییـز
آمدنت را
توهـم زده است .. ؟
#مریم_قهرمانلو
@payunn
.
یک دقیقه
شاید
فرصت زیادی است
که بخواهم با انگشت اشاره ام
طرحی از تو را
بر بوم بزرگی از فضا بکشم
عادت هر روزه ام شده ،
نامش را گذاشته ام
" تصویری از جانم " .
می ماند رنگ کردنش در دقیقه بعد ،
فکر کردن نمی خواهد !
"بنفش جیغ" !!
این تنها چیزی بود
که بر آن توافق کامل داشتیم !
و در قرنی از دقایق بعد
حسی از جنس غرور
خفه ام می کند انگار .
اما
یک دقیقه تفاهم هم
افتخار کمی نبود برایمان !
#بهنام_محبی_فر
@payunn
.
هر انسانی سزاوار این است
که حداقل یک دوست داشته باشد
که بتواند سر ترس ها و رازهایش،
سر احساس گناه و شادی اش
به او اعتماد کند.
هرکسی سزاوار یک نفر است
که بتواند به چشم هایش نگاه کند
و بگوید: «تو کافی هستی.
تو با تمام زخم هات، بی نقصی.»
- هوای او
#بریتنی_سی_چری
@payunn
.
دیدم او را آه بعد از بیست سال
گفتم : این خود اوست، یا نه، دیگری ست
چیزكی از او در بود و نبود
گفتم : این زن اوست ؟ یعنی آن پری ست ؟
هر دو تن دزدیده و حیران نگاه
سوی هم كردیم و حیرانتر شدیم
هر دو شاید با گذشت روزگار
در كف باد خزان پرپر شدیم
از فروشنده كتابی را خرید
بعد از آن اهنگ رفتن ساز كرد
خواست تا بیرون رود بی اعتنا
دست من بود در را برایش باز كرد
عمر من بود او كه از پیشم گذشت
رفت و در انبوه مردم گم شد او
باز هم مضمون شعری تازه گشت
باز هم افسانه مردم شد او
#حمید_مصدق
@payunn