.
نمی دانم !
اما شاید تو را جایی دور
کنارِ تمامِ رویاهایِ تمام شده ام
جا گذاشته بودم
که حالا در چشمانت
دنبالِ آرزوهایم می گشتم
و در سکوتت دنبالِ آرامشم
نمی دانم !
اما انگار نزدیک خواهم شد به تو
شاید حالا نه
شاید اصلا اینجا نه
اما ایمان دارم
خدا یکی از هفت آسمانش را
به نامِ دستانِ تو کرده
و شش دنگش را به نامِ من
#عادل_دانتیسم
@payunn
.
حس میکنم که به هیچ چیز تعلقی ندارم؛
صداها و گفتههایم شنیده نمیشود،
مغزم، بدنم را درک نمیکند.
چشمهایم به اتفاقات خوشبین نیستند.
و دستهایم به هیچ چیز جز جنایت فکر نمیکنند.
دیوارهای اتاقم من را از خود دور میکنند و چارهای ندارم پناه بردن به پنجره
پنجره کرم سیگار کشیدن از تنم را بیرون نمیکشد.
گاهی از پنجرهام متنفرم.
از همه چیز متنفرم
چون به هیچ چیز تعلقی ندارم
پس تنفرم معنی ندارد…
#احمد_بیگی
@payunn
#پوراحد📽
باور کن میتوانم دوستت نداشته باشم
میتوانم زیرِ خاک دفنش کنم
که نباشد
که نبینی
نشنوی ..
میتوانم بروم
و هیچ فرقی نکند که کجای رفتنم
باران خواهد گرفت !
به چشم هایت که ندارمشان
به همان برکت قسم
میتوانم نباشم
جوری که انگار از اول نبوده ام
اما دلم نمیآید ..
که نخواهمت
که بعد از نخواستنت
هرکه میآید نخواستنی ترینِ زندگی ام باشد ...
دلم نمیآید به نداشتنت
به نبودنت
با هرچه زخم
با هرچه بغض
باز هم دلم نمیآید
دوست داشتنم را نگه دار ..
نگه دار که جز من هیچکس پیچ و خمِ تو را بلد نیست
مهربانِ من
بگذار باران در امتدادِ نرفتنم
خیسمان کند ...
#مریم_قهرمانلو
@payunn
.
مستان خرابات ز خود بیخبرند
جمعند و ز بوی گل پراکندهترند
ای زاهد خودپرست با ما منشین
مستان دگرند و خودپرستان دگرند
#رهی_معیری
@payunn
.
در سرم اسبها میتازند
در قلبم جنگلها میسوزند
در چشمهایم دریاها طغیان کردهاند
و هر شب در خوابهایم از بلندیها
بالا میروم و در درهها سقوط میکنم...
من
کوه اضطرابم بعد از تو...
و مدتهاست در من هیچچیز
آرام نمیگیرد...
بگذار به دلتنگی اعتراف کنم
مثل زیرسیگاری که از ته سیگارها سرریز شده
مثل پرندهام که لال شده و بیآواز
مثل گلدانها که پژمرده شدند
دلتنگم...
و تو
تنها مقصدی در جهان بودی
که از ناامیدیها، از ناکامیها و از تاریکیها مرا
به سوی خودش میکشاند
که عطر صلح داشت
و با زندگی آشتیام میداد!
#فرشته_رضایی
@payunn
.
تمام طول روز
تهران ترین حالت ممکنم
شلوغ و پرتلاطم
اما تو بگو شبها چه کنم
که ذهنم میشود یزد پر ازسکوت و تو
میشوی پر نور ترین ستاره کویر
میان سکوت پا در ذهنم میگذاری
بعد از آن چشمانم شمال است
پر از باران
#سیما_امیرخانی
@payunn
.
نیمی از عمر هدر رفت در این شهر و هنوز
به تلف کردن آن نیم دگر مشغولم ...
#حسین_جنتی
@payunn
.
دلم غمگین تر از هر شب،
دو چشمم باز بی خواب است
ببار ای آسمان امشب،
که قلبم باز بی تاب است
نه روز آرامشی در دل،
نه شب در چشم من خواب است
#فریدون_مشیری
@payunn
.
جایی که
احساسِ نخواستنی بودن می کنی
یه نگاه بنداز ببین کیه که
داره هی باج میده
تا هر جور شده جایی که متعلق به اون نیست
فقط بمونه.
آدمی که مال تو نمیشه
رو دست و پا نزن تا نگهش داری.
چون فقط خودتی
که روز به روز پژمرده میشی
#پریسا_خان_بیگی
@payunn
.
خوشبختیِ پایدار
محالِ مضحکیست
اما اگر دستهایم را بگیری
تا دورها
تا دوردستها
خواهم رفت
#آتائول_بهرام_اُئلو
ترجمه:حسين صفا
@payunn
.
و زندگی
هر روز
با "صبح بخیر" گفتن های دلبرانه ات
دوباره زندگی می شود....
#مهسا_سجاد
@payunn
.
من با شب ها سر جنگ نداشتم
این او بود که هوس ها میزد به سرش...
بوسه میخواست
آغوش
و خوابی تنگاتنگ با نفس هایی داغ...
من سعی کردم قانعش کنم
تنهایی گاهی تقدیری چند ساله میشود
باید سوخت و ساخت...
اما او جوری رویا می بافت
که مرا هم به عمقِ تار و پودِ تقلای خواستن
گره میزد...
شب ها را نمی شود هیچ جوره راضی کرد
خودت برایش توضیح بده چرا نیستی...
آغوشت کجاست...
و بوسه هایت را بر گلوی که
مُهر می کنی...؟
#پریسا_زابلی_پور
@payunn
.
گفت دست بردار
ادامه نده
منتظر نباش!
دست برداشتم.
ادامه ندادم.
منتظر اما،
نشد که نباشم
#افشین_صالحی
@payunn
.
آمدم بنویسم
دلتنگم برایت،
مثلِ ماهیِ تُنگ برای دریا...
مثلِ کویر برای باران...
مثل دیوانه برای ماه...
دیدم نه، کم است!
خلاصه مینویسم:
قربانت گردم!
دور از تو این روزها
من
مُرده ای شده ام
که فراموش کرده است نفس نکشد!
#طاهره_اباذری_هریس
@payunn
.
چیزی نیست!
فقط جنگ تمام شده است.
فرماندههان باغچه را آب می دهند.
و دوستان سربازم، خاک شدهاند.
خبر داری بازگشتهام؟
بوی خاک میدهم.
و چشمانی که از رنگ افتادهاند...
نمیدانم مرا در خاطرت هست یا نه؟
پیر شدهام!
تکه لباسی نو،
که آب رفته است...
بر خشت به خشت آن سلول تاریک
بارها نام تو را نوشتهام!
نترس!
من فقط آمدهام
دوستت داشته باشم...
#مهران_رمضانیان
@payunn
.
چون می روی بیمن مرو ای جان جان بیتن مرو
وز چشم من بیرون مشو ای مشعله تابان من
#مولوی
@payunn
.
سحر ،با سلامِ تو آغاز می شود ؛
روز را روی تو روشن می کند ،
وَ طلوع خنده اَت
شروع صبحی دوباره است...
بتاب ای آفتابِ بی غروبِ قلبِ من!
#مینا_آقازاده
@payunn
.
گفته بود چگونه است حال دل رنجور؟
گفته بود اینگونه که دوستش داری و دلتنگی.
#ای_لیا
@payunn
.
تصورم از شانههای تو
در باور هیچ فلوتنوازی نمیگنجید
تو نتی تازهای
نقش بسته بر پیکر باریکِ تار
آرامشی ملس
که چراغ هر خانهای را
تا نیمهشبان ماجرا میبخشد
تجسمِ آهنگ دستهایت
منتهی به باغهای بکر است
آنگاه ملتمسانه سمت یقهی مادرت دراز میکنی
تا مگر الفبای عشق را از پستانهایش بِمکی
ای ذوقِ پاروی تازه کار از دریا
ای شنای مِه بر بلندای تپههای سبز
ای تجسمِ ابر از گُلی که عزم روییدن دارد
باورِ مرا
بر قامتِ عشق عینیت ببخش
پیش از طلوع آفتاب بر سینهکش کوهها،
قبل از وداع آفتاب با گونههای سرخ دریا
مرا به دوستتدارمت بِبر
به بوسههای بی منظورت
و از عشق مجابم بساز
تو،
تو که نامت
نامِ تمامِ قوارهی آسمان است
#بهرنگ_قاسمی
@payunn
.
تو خواهی آمد
با یک سبد عشق
و
یک شاخه بوسه،
با دلی که عبادتگاه من است.
#مجتبی_پورفرخ
@payunn
.
برایم بنویس ، چه تنت هست ؟
لباست گرم است ؟
برایم بنویس ، چطوری میخوابی ؟
جایت نرم است ؟
برایم بنویس ، چه شکلی شده ای ؟
هنوز مثل آن وقت ها هستی ؟
برایم بنویس ، چه کم داری ؟ بازوان مرا ؟
برایم بنویس ، حالت چطور است ؟
خوش می گذرد ؟
برایم بنویس ، آن ها چه می کنند ؟
دلیریت پا برجاست ؟
برایم بنویس ، چه کار میکنی ؟
کارت خوب است ؟
برایم بنویس ، به چه فکر می کنی ؟ به من ؟
مسلماً فقط من از تو می پرسم
و جواب ها را می شنوم که از دهان
و دستت می افتند
اگر خسته باشی ، نمی توانم
باری از دوشت بردارم
اگر گرسنه باشی ، چیزی ندارم که بخوری
و بدین سان گویا از جهان دیگری هستم
چنان که انگار فراموشت کرده ام
#برتولت_برشت
@payunn
.
دیری
به شوق دیدن فردا
گریستم فردا، چو شد، به حسرت دیروز
زیستم.
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
@payunn