امروز یه شروع تازست پروانه شو بگذار روزگار هرچقدر میخواهدپیله کند🍒
.
من نامهای تا شده در جیب یک سربازم
همان قدر امیدوار
همان قدر هراسان
اگر خونم این نوشتهها را پوشاند
تو تمام کلمات را بوسه بخوان
گرم تر از گرم
عطری زنانه بوی تندِ باروت را خفه کرده
انگار لحظهای که به تو فکر میکنم
جنگ تمام میشود
و از هیچ سنگری مرگ نمیبارد
از من نخواه دوستت نداشته باشم
از من نخواه دست بردارم از این علاقه
من هیچ
جان هزار بیگناه در خطر است
#رسول_ادهمی
@payunn
.
برقص پیش از آنکه پروانهها
خاطرۀ گلهای پیراهنت را
برای شکوفههای پلاسیده تعریف کنند
و حریر نازکِ دامنت را
دستهای زبرِ زندگی نخکشکند
#لیلا_کردبچه
@payunn
.
آرام باش عزیز من، آرام باش
حکایت دریاست زندگی
گاهی درخشش آفتاب، برق و بوی نمک،
ترشح شادمانی
گاهی هم فرو میرویم، چشمهای مان را میبندیم،
همه جا تاریکی است،
آرام باش عزیز من، آرام باش
دوباره سر از آب بیرون می آوریم
و تلالو آفتاب را می بینیم
زیر بوته ای از برف
که این دفعه
درست از جایی که تو دوست داری،
طالع می شود.
#شمس_لنگرودی
@payunn
.
به خواب من بیا
به خوابهای عاشقانهام
آنجا عاقبت ما روشن است
#شیما_سبحانی
@payunn
.
از خانه بیرون میزنم
کجایش را خودم هم نمی دانم که رو به
چه کسی و به دیدار کدام آدم زندگیم؟
و ماشین هایی که مدام پشت سر من
بوق می زنند
راننده هم می گوید:کجایی عموووو؟حواست کجاااست؟
و هی بوق و بوق و حرف پشت حرف!
دوست داشتم یقه ی تک تکشان را بگیرم و بگویم:
ها؟مگر آدم سرگردان ندیده ای؟
مگر ندیده ای کسی را که فقط خودش را داشته باشد؟
این همه آشفتگی و پریشانی را نمی بینی؟
متوجه نیستی که پاهایم از دردِ حیران بودن دیگر
به دنبالم نمی آیند و دوست دارم هر کجا که بشود
بنشینم و از دلتنگی زیاد هرگز بلند نشوم؟
درد بدی است که میان جمع باشی و دلت اما،
تنهای تنهای تنها!
دیگر نه بوقی مرا به خودم می آورد و نه حرفی از شما
باعث می شود که مراقب خودم باشم
که این همه تنهایی چاره ای ندارد جز «عادت»!
تلخ است و باور نکردنی اما،
از یک جایی به بعد باید فهمید که تو
«جز خودت هیچکس را نداری»!
#علی_کشاورز
@payunn
.
زندگی شبیه باد است
بذری میپراکنَد و
گلی میرویانَد و
آن را
میشکند
زندگی شبیه توست
#رضا_نظری_ایلخانی
@payunn
#استوری
کاش می شد از آن هایی که دنیا را ترک کرده اند ،
می پرسیدیم ؛ آیا اندوه پایان گرفت…؟!
@payunn
#توئیت
همه را بخشیدم، جز کسانی که
مرا از سمت آبادم، ویران کردند...!
@payunn
.
تو را دوست دارم
بیمقدمه
شبیه یک بوسهی ناگهانی
که زمان را منجمد میکند.
#ای_لیا
@payunn
.
چیزی که میخوام بگم سادست خیلی ساده
دل نشکنیم، همین
دل شکستن سخت نیست
ولی جمعکردنش درد داره، خیلی درد...
#امیر_وجود
@payunn
.
نبودت
همچو سرمای زمستان سوز دارد
تویی ڪه در جان و دلی
و منی که چشم در راه تو
تو را به قلم می گیرم در شعر هایم
حال که دڪَر نیستی
از بود و نبودت فراوان می گویم
حال، مرا در شعر هایم پیدا کن
ڪه این حال توصیف شدنی نیست
#مهدی_رستم_زاده
@payunn
.
نه شانهای برای گریه،
نه آغوشی برای آرام گرفتن،
نه دلی که منطق سرش شود و حالم را بفهمد!
تنها ماندهام، میان بایدهایی که
با نون[نباید] شروع شدند!
و کاشهایی که کاش ماندند.
در سرزمینی که
دوست داشتن، گناهی است
که مجازاتش دوست داشته نشدن است؛
تمام سهم من از عشق،
یک قصهی ناتمام بود...
#آصف_گنجی
@payunn
.
خواب هایم بوی تن تو را می دهد
نکند
آن دورترها
نیمه شب
در آغوشم می گیری؟
#فدریکو_گارسیا_لورکا
@payunn
.
غمانگیزترین نقطهی دنیا
آغوش من است...
وقتی بیاندازه
جای تو در آن خالیست!
#فرشته_رضایی
@payunn
.
من ارگ بــم و خشت به خشتم متلاشی
تو نقش جهان ، هر وجبت ترمه و کاشی
#حامدعسگری
@payunn
.
به نظر من یه خونه،
هر جایی میتونه باشه…
میتونه بالای یه ساختمون بلند باشه،
میتونه تو یه کوچهی قدیمی که زیر یه بازارچهست، باشه.
میتونه بزرگ باشه، یا مي تونه کوچیک باشه.
میتونه برای هر کسی مفهومی داشته باشه،
یا هر رنگی داشته باشه…
میتونه به رنگ آجر، یا به رنگ شیشه و سنگ باشه،
میتونه رنگ قرمز، یا به رنگه...
ولی من — یعنی بهتره بگم ما —
معتقدیم خونه، هر چی که باشه،
باید سبز باشه…
بله، سبز… و همیشه سبز.
🌿
Video Credits @deepstudio_creative
#خانه_سبز
#خسروشكيبایی
@payunn
.
خانهی پس از مهمان
من را یادِ تو میاندازد
ساکت و دلگیر و کم نور...
فکر میکردم تو مهمان همیشگی خانه خواهی بود
هر جا بروی، برمیگردی
و بالشتت را کنار سر من جفت میکنی؛
تا شب، اینگونه به لامپِ کمجانِ خانه
لشگر نکشد...
#علی_سلطانی
@payunn
.
گیرم ابر آورند و رنگِ بهاران
تا تو نیایی ز راه، هیچ نروید.
#شفیعی_کدکنی
@payunn
#استوری
خانه دل تنگ غروبی خفه بود
مثل امروز که تنگ است دلم
@payunn
.
کاش خودش را جای من میگذاشت.
کاش فقط یک روز را با هیاهوی درون من
سر میکرد، احساساتی که من دارم را میداشت، اندوه و خشمی که من از سرگذراندهام را از سر میگذراند و احساس فقدانی که سالهاست
محاصرهام کرده را تجربه میکرد.
ای کاش فقط یک روز، او تماما من بود
و تماما به جای من به دوش میکشید
و به جای من رنج میبرد
و بهجای من فرو میریخت
و بهجای من فکر میکرد.
آنوقت دوست داشتم ببینم بازهم میتوانست
اینقدر نسبت به من بیمسئولیت
و بیتوجه و بیرحم باشد؟!
#نرگس_صرافیان_طوفان
@payunn
.
روشنایی، بر دیوار مینشیند
اما درون، هنوز در غبارِ پرسشیست
که پاسخش را نمیداند:
«چرا با طلوع،
همهچیز بهتر نمیشود؟»...
#مهشید_تمسکی
@payunn
.
گریه نکردم!
ولی بهترین اتفاق جهانم که افتاد،
خوشحال نشدم! برایم گلهای بابونه فرستادند
و خوشحال نشدم،
برای خودم کفشهای ورنی براق خریدم
و خوشحال نشدم، کتاب خواندم
و فیلم دیدم و چای ریختم و کنار پنجره
به تماشای زیباترین منظرهها نشستم
و بازهم خوشحال نشدم.
در من به مرور زمان، چیزی شکستهبود که برای سوگواریاش به حالتی فراتر از گریستن نیاز داشتم.
در من چیزی شکستهبود و در من
زخم عمیقی ایجاد شده بود
که نمیتوانستم توضیح بدهم
و نمیتوانستم از آن بهبود پیدا کنم.
به همین سادگی آدمها قوی خطاب میشوند
و کسی از آنان نمیپرسد
با اینهمه زخم زیر پیراهن، هنوز خوبی
و هنوز نفس میکشی؟!
#نرگس_صرافیان_طوفان
@payunn
.
گوشهی پیراهنم را گرفته است
رفتهام
نمیداند
از من که در هیبتِ یک زن ایستاده
تنها کالبدی برجا مانده،
ایستاده
اما افتاده است،
دهانم باز
حرف نمیزنم،
چشمانم باز
نمیبینم،
مُردهام
بیآنکه مرده باشم
اینبار باید روی آب بنویسم
روی آب قدم بردارم،
ندانند دور شدهام
بیآنکه رفته باشم
بیآنکه مانده باشم
#مونا_محمدی
@payunn