16507
ما اينجا از تمام دوستان جانِمان دعوت مى كنيم تا كمى حال خوب مهمان ما باشند ✨ instagram.com/Peaceradio1 كانال دوم : @RadioMotlagh 💙 تبليغات @peaceradio1advertising 💡 ادمين : @shahinaban
وارش اپیزود ۱ از پادکست رادیو بنبست
اطلاعات اپیزود:
خوانش: احمدرضا احمدی
موسیقی: لالایی | ویگن
فیلم: در دنیای تو ساعت چند است | لیلا حاتمی؛ علی مصفّا
موسیقی: فقط نگاه میکنم | حامی
فیلم: خاک آشنا | رضا کیانیان؛ رویا نونهالی
موسیقی: برف روی کاجها | کارن همایونفر
فیلم: خداحافظیهای طولانی | سعید آقاخانی؛ ساره بیات
موسیقی: باران | علیرضا قربانی
خوانش: خسرو شکیبایی
موسیقی: من کجا باران کجا | همایون شجریان
فیلم: برف روی کاجها | مهناز افشار؛ صابر ابر
خوانش: احمدرضا احمدی
@peaceradio1 💌
عشق، خوب دیدن است؛ خوب چشیدن؛ خوب بوئیدن؛ خوب زمزمه کردن؛ و خوب لمس کردن.
عشق، مجموعهای از تجربههای زندهٔ دائمیِ طاهرانه است؛ و این همه، نه فقط تعریفِ عشق است، که تعریفِ زندگی هم هست، و از اینجاست که حس میکنی عشق و زندگی، یک مسأله بیش نیست؛ و عجیب است که هنر هم چیزی جُز همینها نیست.
هنر، عشق، و زندگی، یک چیز است به سه صورت، یا حتی، به یک صورت: دوامِ دلخواهِ بی زمان.
- نادر ابراهیمی | یک عاشقانه ی آرام
@peaceradio1 💌
مــــــــــــا، آدم هـــــــای بــَـــــعـــدِ پـــــایـــــان.
@peaceradio1 💌
بعد از اتمامِ جنگ جهانی دوّم، کارگری آلمانی، کاری در سیبری پیدا می کند. او می داند که سانسورچی ها، همه ی نامه ها را می خوانند. به دوستانش می گوید: "بیایید یک رمز تعیین کنیم؛ اگر نامه ای که از طرفِ من دریافت می کنید، با مرکّبِ آبی معمولی نوشته شده باشد، بدانید که هرچه نوشته ام درست است، اگر با مرکّبِ قرمز نوشته شده باشد، سراپا دروغ است."
یک ماه بعد، دوستانش اوّلین نامه را که با خودکارِ آبی نوشته شده بود، با این مضمون، دریافت می کنند:
" اینجا همه چیز عالی است، مغازه ها پر، غذا فراوان، آپارتمانها بزرگ و گرم و نرم، سینماها فیلم های غربی نمایش می دهند و تا بخواهی، دخترانِ زیبای مشتاقِ دوستی، تنها چیزی که نمی توان پیدا کرد، مرکّبِ قرمز است..."
[اسلاوی ژیژک]
@peaceradio1 💌
جایی خوانده بودم، ملاقاتهایی که تقدیر جلوی راه آدم میگذارد بسیار محدودند. عشق خودش خواهد آمد، بی هیاهو، نمیتوان از آن فرار کرد. آرام و آهسته میآید و در گوشهای از قلبت مینشیند. زمانی متوجه آمدنش خواهی شد که بدون آن نفس کشیدن دشوار میشود…
تصادف شبانه/پاتریک مودیانو
@peaceradio1 💌
ناگفتههای دردناک این بیکلام.
این موسیقی مربوط به شاتل فضایی کلمبیا است که در ۱ فوریه ۲۰۰۳ هنگام بازگشت به همراه ۷ فضانورد در حال بازگشت، منفجر شد و همگی کشته شدند. یک گروه سوییسی این بیکلام و به عنوان یادبود میسازند و اولش از آخرین مکالمات ضبط شده فضانوردان با زمین استفاده میکنند.
@peaceradio1 💌
دوستی چیز غریبیست
نمیدانی نقطه شروعش کجاست
یکباره ب خودت میآیی میبینی او که زمانی غریبه بوده حالا تبدیل شده است به دوست
دوستی به مرور شکل میگیرد،
آهستگی دارد و البته در پیوسته بودنش شکی نیست
زمان میگذرد و شما وقت بیشتری باهم میگذرانید
چشمتان به دیدن هم عادت میکند
و گوشهایتان به شنیدن هم خو میگیرد
شما نگاهها و کلمات زیادی را با هم به اشتراک میگذراید و برای هم عزیز میشوید
اما هیچوقت نمیشود گفت از کدام روز، کدام ساعت و دقیقه دوستی شروع شده
هیچ زمان دقیقی ندارد
جوری به هم پیوسته است که نمیشود با یک نقطه روی محور زمان نشانش داد
میخواهم بگویم پایان دوستی هم چنین چیزیست
فقط جهتش فرق دارد
هیچوقت نمیفهمی دوستی کی آخر امد
نمیدانی کمرنگ شدن ها از کی شروع شد و چه شد که دیگر اثری از هیچ چیز نمانده بود
ساعت و دقیقه ندارد دوستی انگار
نه شروعش ، نه پایانش
برای همیناست که میگویم چیز غریبیست...
🌎👥
#صدیقه_حسینی
@peaceradio1 💌
نرم نرمك ميرسد اينك بهار ..
۲۵ روز تا بهار
@peaceradio1 💌
«گاهی اتفاق میافتد که با منظره یا فردی روبهرو میشویم که احساس میکنیم این ممکن است به زودی از بین برود و باید آن را به خاطر بسپاریم[...] گذر زمان، دشمن خاطره، درست مانند تختهپاککنی که نوشتهای را از روی تخته پاک کند همه چیز را نابود میکند، مانند امواج دریا که به ساحل میخورند و پا پس میکشند. مدت کوتاهی هستند و بعد اثری ازشان باقی نمیماند.»
-خاطرات کتابی، احمد اخوت
نرم نرمك ميرسد اينك بهار ..
۲۰ روز تا بهار
@peaceradio1 💌
نرم نرمك ميرسد اينك بهار ..
۲۱ روز تا بهار
@peaceradio1 💌
نرم نرمك ميرسد اينك بهار ..
۲۲ روز تا بهار
@peaceradio1 💌
و شب آفریده شد، تا نبودن ها را یادآوری کند..
#شبونه ✨
@peaceradio1 💌
نرم نرمك ميرسد اينك بهار ..
۲۳ روز تا بهار
@peaceradio1 💌
نرم نرمك ميرسد اينك بهار ..
۲۴ روز تا بهار
@peaceradio1 💌
ما در کدام دنیا و در کدام جهان با همدیگر بودهایم؟ که حالا دیدنت، شبیه رسیدن به خانه بعد از مدتهای طولانیست.
@peaceradio1 💌
نرم نرمك ميرسد اينك بهار ..
#۲۷_روز_تا_بهار
@peaceradio1 💌
سوار تاكسی كه شدم شاخ درآوردم. راننده تاكسی، علی احمدی شاگرد اول كلاسمان در دبيرستان بود.
علی نابغه بود و همان سال كه كنكور داديم، مهندسی الكترونيك سراسری قبول شد بعد يكدفعه غيبش زد. هيچ كس خبر نداشت كجاست. علی عاشق ماركز بود؛ صد سال تنهايی را پنج بار خوانده بود وقتی از ماركز حرف میزد با خال بزرگی كه بغل گوش چپش بود، بازی میكرد و چشمهايش میدرخشيد.
به علی نگاه كردم خال بغل گوشش بود ولی چشمهايش فروغ هميشگی را نداشت.
تعجب كردم كه چطور الكترونيك را ول كرده و راننده تاكسی شده است.
گفتم: «سلام علی...»
راننده گفت: «اشتباه گرفتيد!»
پرسيدم: «شما علی احمدی نيستيد؟»
راننده گفت: «نخير.»
به راننده نگاه كردم؛ ولی راننده نگاهم نمیكرد. روی داشبورد مقوايی بود كه روی آن نوشته بود «بزرگترين موفقيت زندگیام اين بوده كه با چشمهای خودم ببينم كه چطور فراموشم ميكنند! گابريل گارسيا ماركز.»
ديگر چيزی نگفتم؛ راننده هم چيزی نگفت. موقع پياده شدن كه كرايه را دادم بدون اينكه نگاهم كند گفت: «كرايه نمی خواد» و رفت.
تاكسی دور شد و گم شد و تمام شد.
سروش صحت
@peaceradio1 💌