مجموعه دانش, فلسفه و ارزشهای فرهنگ و هنر ایران زمین. گنجینه ای در اختیار علاقمندان و طراحان و اهالی تفکر. برای کشف هویت و معنا, اندیشیدن درباره زندگی و اهداف والای انسانی, درک و تحلیل فرایند طراحی, شناخت کیستی و چرایی... ایرانی بودن و جهانی شدن.
📌بخش "رضا شاه , ملوک ضرابی و سرتیب محمد درگاهی"
کتاب صوتی: #شبه_خاطرات
نویسنده: دکتر #علی_بهزادی
گوینده: #ناصر_زراعتی
💬این کتاب تاریخ شفاهی دوران معاصر را بیان می نماید.
🎤روخوانی این کتاب از اوایل سال 2015 توسط ناصر زراعتی آغاز شد و تا اواخر سال 2016 به طول انجامید این کتاب در سه جلد در برنامه کتابخوانی #رادیو_سپهر و پس از فوت روانشاد #خسرو_رحیمی مدیر مسئول رادیو سپهر در 23 سپتامبر 2016 در برنامه کتابخوانی #رادیو_پیام ادامه پیدا کرد.
طهران قدیم.... دوره رضاشاه
💠 سردر باغ ملى، سال ١٣٠٩ خورشيدى
/channel/persianTreasures
سرگذشت "عبدالحسین تیمورتاش"
#بازیگران_عصر_طلایی
نویسنده: #ابراهیم_خواجه_نوری
گوینده: #ناصر_زراعتی
/channel/persianTreasures
سـل یکی از بیماری های شایع کشورش بخصوص در مناطق محروم بود! و هیچ متخصص بیماری های ریوی در کشورش نبود.
برای همین و با هدف کمک به مردمش به فرانسه رفت و تخصصش رو در زمینه بیماریهای ریوی گرفت و به عنوان اولین پزشک ایرانی با تخصص بیماریهای ریوی به ایران بازگشت، حالا برای درمان نیاز به یک مرکز با تجهیزات روز دنیا داشت، خودش دست به کار شد و در تهران مرکزی با استانداردهای روز جهان با مساعدت رضاخان برای بیماران ریوی بیمارستانی ساخت و شروع به درمان بیماران سل کرد.
دکتر مسیح دانشوری، روحش شاد 🌺
رضا شاه درحال بازدید از ساخت پل ورسک در مسیر ریلی شمال
Читать полностью…« نام »
نام وِرِسک از روستای ورسک گرفته شده است که در مجاورت محل ساخت پل قرار داشته و در آن زمان در حدود ۲۰ خانوار در آن ساکن بودهاند. پس از چند سال از احداث پل ساکنان این روستا به ورسک امروزی که آن زمان به عباسآباد معروف بود، آمدند و امروز این روستا به نام ورسک عباسآباد معروف شده است. ورسک به دلیل وجود درختچههای ورس که در قسمت پشت پل بهطور انبوه وجود دارد، به این نام معروف شده است. بنابر روایتی دیگر ورسک از نام مهندسی بهنام شژووسک اهل بوهم گرفته شده که در ساخت این پل شرکت داشته است و چون در فارسی این حرف چکی وجود ندارد و تلفظ آن کلمه برای بسیاری سخت بود، بدین نام مشهور گشته است
« مکان پل »
این پل در درّهٔ ورسک در روستای ورسک در شهرستان سوادکوه، واقع در ۸۵ کیلومتری قائمشهر و ۱۸۰ کیلومتری تهران، در محور فیروزکوه و در مسیر راه آهن شمال قرار دارد. این پل دو کوه عظیم و سختگذر عباسآباد را به یکدیگر اتصال میدهد. روستای ورسک در محدوده کوهستانی استقرار یافته و از سطح دریا ۲۱۴۰ متر ارتفاع دارد.
« پل وِرِسک »
پل وِرِسک از بزرگترین پلهای راهآهن سراسری ایران است که در ارتفاعات روستای ورسک در شهرستان سواد کوه در استان مازندران قرار دارد. این پل که از شاهکارهای مهندسی به حساب میآید در سال ۱۳۱۵ بازگشایی شد. پل ورسک که راهآهن سراسری تهران ـ شمال را به هم متصل میکند در ارتفاع ۱۱۰ متری از ته دره با دهانه ۶۶ متری و با وسایلی ابتدایی ساخته شد.
پل ورسک در شمار مهمترین آثار فنی مهندسی راه آهن شمال ایران محسوب میشود که در مهرماه ۱۳۵۶ با شماره ۱۵۳۴ ثبت آثار ملی شده است. ورسک از جمله پلهای استراتژیک ایران است که توسط شرکت دانمارکی کامپساکس و با تضمین ۷۰ ساله احداث شد. این پل در دوران جنگ جهانی دوم توسط چرچیل، نخستوزیر وقت انگلیس پل پیروزی لقب گرفت. همچنین در ۲۳ تیرماه ۱۳۲۴ بنابر پیشنهاد وزارت راه، پل ورسک به نام پل پیروزی نامیده شد.
این پل فقط مخصوص عبور قطار است و در حال حاضر قطارهای مسافری تهران - ساری و تهران - گرگان پس از گذشت بیش از ۷۰ سال هر روز چندین مرتبه از روی آن میگذرند. همچنین قطارهای باری و سوختی نیز از روی آن عبور میکنند. امروزه پل ورسک علاوه براهمیت ویژه در صنعت حمل ونقل، از جاذبههای سیاحتی ایران نیز محسوب میگردد.
نام پل ورسک در کتاب رکورد گینس، در بخش پلهای با ارتفاع بیش از ۶۱ متر به ثبت رسیده است.
چند نکته دربارۀ گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی
۱. گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی بیشتر به وضع واژههای تخصصی علوم گوناگون میپردازد و کمتر برای واژههای عمومی واژهسازی میکند.
۲. تصویب نهایی هر واژه در فرهنگستان سه سال پس از تصویب مقدماتی آن واژه است. یعنی فرهنگستان در ابتدا واژهای را مصوب میکند و تا سه سال افراد گوناگون میتوانند آن را نقد کنند یا واژۀ دیگری را پیشنهاد دهند. اگر کسی به واژهای نقد دارد، میتواند در این سه سال نظر خود را مطرح کند.
۳. یکی از مهمترین نکتهها در واژهگزینی این است که عموم مردم ندانند واژهای که بهکار میبرند برساخته است و آن را بهمانند دیگر واژههای زبان بهکار برند. فرهنگستان زبان و ادب فارسی در این مورد بسیار موفق بودهاست، اما ناآگاهی از همین نکتۀ بسیار مهم موجب انتقادهای برخی غیرمتخصصان به فرهنگستان شدهاست؛ زیرا این افراد بهنادرست میپندارند که از میان واژههای مصوب فرهنگستان فقط «یارانه» و احتمالاً چند واژۀ معدود دیگر به زبان عموم راه یافتهاند. در اینجا ۴۱ واژۀ عمومی و پربسامد مصوب فرهنگستان فهرست شدهاست. این واژهها، که از میان چندصد واژۀ رایج فرهنگستانی گزینش شده، بهجز دهها هزار واژۀ تخصصی مصوب فرهنگستان است که در علوم گوناگون رواج یافته و وارد زبان عموم نشده، و نباید هم میشدهاست. برخی از این واژهها پیش از فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم کاربرد داشتهاند، ولی فرهنگستان آنها را برگزیده و با این کار خود موجب تثبیت آنها شدهاست:
آرمانگرا
بازیافت
بدافزار
برنامه (در حوزۀ رایانه)
پایانه
پرتودرمانی
پژوهانه
پسماند
پهپاد
پیادهراه
پیامک
تراکنش
جورچین
چندرسانهای
درشتنمایی
دمنوش
دورکاری
راهبرد
ریزتراشه
سازوکار
سامانه
سختافزار
شاخابه
فرادما
فناوری
کاربر
کارکنان
کالابرگ
کشسانی
کنارگذر
گدازه
گردشگر
گسترش
گستره
گسل
گشتاور
گفتاردرمانی
گمانهزنی
نرمافزار
وارونگی
همایش
فرهاد قربانزاده
«خود او بيش از هر كس در به كار بردن واژههای مصوب فرهنگستان مراقبت داشت و اگر كسی از وزيران و مأموران بلندپايه دولتی - كه با شاه رابطه مستقيم داشت - در گفتار یا نوشته خود واژههای مصوب فرهنگستان را رعايت نمیكرد، به او تذكر میداد.»
..........
طرفداری، علیمحمد؛ «ملیگرایی، سره نويسی و شکل گيری فرهنگستان زبان فارسی در دوره پهلوی اول»؛ پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی؛ گفتاورد از: (صفائي، بنيادهاي ملي در شهرياري رضاشاه كبير، ۲۵۳۵، رویه ۶۷)
واژه های برابر فرهنگستان ایران
نویسنده: حسن کیانوش
"فرهنگستان ایران"نخستین فرهنگستان از مجموعة فرهنگستان های ایران است که در خرداد ماه 1314 جهت حفظ و توسعه و ترقی زبان و ادبیات فارسی، وضع لغت علمی و خارج کردن لغات بیگانه از این زبان تأسیس شد. کارهای دیگری که دربرنامه اش بود تهیة دستور زبان و قواعد وضع لغات فارسی، گردآوری لغات و اصطلاحات قدیمی و ترانه ها و آهنگ-های محلی و غیره بود. این فرهنگستان(که به فرهنگستان اوّل هم معروف است) درسال 1320 تعطیل شد و ادامة کار را، پس از فترتی چند ساله، فرهنگستان دوم و پس از آن فرهنگستان زبان و ادب فارسی(فرهنگستان سوم) پی گرفت که هنوز هم فعّال و پویاست. کتاب حاضر در برگیرندة واژه های مصوّب فرهنگستان اوّل است که سال های 1310 تا 1329 را در بر می گیرد و این خود نشان می دهد که فرهنگستان اوّل چهار سال پیش از تأسیس رسمی و نه سال پس از تعطیلی هم فعالیت های غیر رسمی داشته است. "ارزیاب، هواپیما، هواشناسی، آب بها، آتش نشانی، ناوگان، بایگانی، آرواره، دادسرا، پزشک، پرونده، چاپ، جلبک، دبیرخانه" و بسیاری دیگر از واژه های آشنای امروز واژه های مصوّب فرهنگستان اوّلاند.
حق تکثیر: انتشارت سروش - ۱۳۸۱ - تهران
بتازگی کتاب صادق زیبا کلام بعد از تحقیقات زیادی که در مورد زندگی رضا شاه داشته, بر اساس اسناد معتبر, چاپ شده و ایشان با بزرگواری فایل پی دی اف آن را منتشر کرده و بصورت رایگان در اختیار همه گذاشته است.
/channel/persianTreasures
ارزیابی استاد احسان یارشاطر از «دیکتاتوری» رضاشاه
احسان یارشاطر از دانشمندان طراز اول و از مدیران فرهنگی کامیاب در ایران معاصر است. محققی است که با مجامع ایرانشناسی جهان ارتباطی دامنهدار و دیرپا دارد و آثارش در میان خاورشناسان معتبر است. نام او بیش از هر چیز دانشنامه «ایرانیکا» را بهیادمیآورد که مأخذ اصلی جهانیان برای آشنایی دقیق و عالمانه با فرهنگ و تمدن و تاریخ ایران است. حق ایناست که سالها زیستن در خارج از ایران موجب نشده که دانشجویان و محققان از فواید محضر علمیاش بالمره محرومشوند. به خاطر میآورم در ایامی که هنوز بهبرکت اینترنت دسترسی به منابع تحقیق آسان نشدهبود، با هر گرفتاری و دشواری که بود، از این کتابخانه عمومی و آن کتابخانه شخصی نسخه های «ایران نامه» و «ایران شناسی» را بهدستمیآوردیم و مقالات و بهویژه یادداشتهای تیزبینانه و عالمانه یارشاطر را میخواندیم. نثر رشک برانگیز و شفاف و رسای او و محتوای علمی متقن و تسلطش بر منابع تحقیق، روزهای جوانیمان را سرشار کرده است. از او فروتنی علمی و روشننگری و انصاف و اعتدال میآموختیم. مزه نگاه انتقادی ملایم و نافذ او که بعضاً با طنزی لطیف و غیر خصمانه همراه است، در کام ذهن و ضمیرمان نشستهاست. میخواهم بگویم که برای «ما»ها احسان یارشاطر یک «وجود حاضر غایب بوده» است و خواندن نوشتههایش برایمان در حکم «چشیدن طعم وقت» است.
یارشاطر به تمام معنی محقق است. دون شأن اوست که بگویم یک محقق «روشنفکر» است که اشتراک لفظ دائم رهزن است. پس از اصطلاحات استاد ایرج افشار استفاده میکنم و میگویم یارشاطر یک محقق «روشن» و «روشن بین» است. مردی که زخم برداشته اما زخم هایش مبدل به «عقده» نشده و روح و ذهن و زبانش را چرکین و بیمار نکردهاست. پس دنیا را از حصار عبوس تنگ چشمی و شرارت نمی بیند. «غرض» پیش چشمانش شیشه کبود نکشیده و نگاهش را تیره نکرده است. تاکنون چند بار اینجا و آنجا درباره یارشاطر نوشتهام. در کانالم هم از یارشاطر مکرر خواهم نوشت فقط به این دلیل که من صبح را دوستدارم. روشنی و روشنبینی را دوستدارم... به سطرهای زیر توجه کنید. روشنبینی و خردمندی و انصاف را تماشا کنید. میبینید که زخمهای شخصی موجبنمیشود که محقق روشنبین خاک در چشم حقیقت و مصلحت و منافع ملی بپاشد. دستکم میتوانست خاموش بنشیند و خود را در دهان هرزه روشنفکران عوام نیفکند. اما جانب ایران و حقیقت عزیزتر است و نباید فروگذاشته شود... شادم در عصری زیستم که محمدعلیموحد و احسان یارشاطر و ایرج افشار در آن زیستند؛ مردانی که با مشی و مرامشان، تقدم منافع ملی بر مصلحتهای شخصی را به ما آموختند. نه بهتر بگویم مثل بارانی روشن در جان تبزده و شبزدهمان رسوخ دادند. در روزگار سیطره مطلق سیاستزدگیهایبیلگام به ما آموختند آهسته باشیم، سیاستزده نشویم و ایران را از یاد نبریم...
*
«رضاشاه مدیر فوقالعادهای بود و حقیقتاً میخواست برای ایران کاری بکند و موفق هم شد. هیچ پادشاهی در تاریخ ایران، شاید بهاستثنای اردشیر اول ساسانی، نتوانسته در شانزده سال، ایناندازه کار برای آن مملکت از همگسیخته و عقبافتاده انجام دهد. رضاشاه انسان زیرکی بود...در اداره و نوسازی مملکت خیلی موفق شد. رضاشاه تقیزاده را کرد وزیر دارایی؛ و تقیزاده برای تصویب پرداخت ده دلار به هر مقام مملکتی تابع قانون بود. فروغی را وزیرخارجه و نخستوزیر کرد؛ و داور را وزیر دادگستری. یعنی این را در مملکت جا انداخت که هر کار، باید بر اساس قانون انجام شود. در حقیقت، محیطی بهوجود آوردهبود که تمام کسانی را که در آرزوی خدمت به ایران بودند امیدوار میکرد که تلاششان بهثمر میرسد، و این در نهایت، بیشترین رضایت را برای جامعه ایجاد میکند. اصولاً در شرایط آن روز ایرانی که رضاشاه بهارث برده بود، تنها یک نوع حکومت میتوانست موفق باشد و آن نوعی دیکتاتوری بود. منظورم از حکومت موفق، دولتیست که بتواند برای مردم امنیت برقرار کند تا مردم بتوانند زندگی روزانه، تحصیل و کار کنند و در زندگی خود موجب پیشرفت، و در جامعهشان آغازگر کارهای تازه شوند. تا این امنیت برقرار نباشد، هیچ چیز دیگر به کار هیچ کس نمیآید. این نمونه را میتوان همین امروز هم در عراق و سوریه دید. دورانهایی هست که در یک سرزمین باید کسی بنشیند آن بالا و اقوام و قبیلهها و پیروان ادیان و عقاید مختلف را کنار همدیگر نگهدارد تا اصلاً سرزمینی وجود داشته باشد که مردم بتوانند در آن حقی برای هر شهروند بخواهند و در ادارهاش سهیم شوند. این حقیقتی است که آمریکاییها هنوز نفهمیدهاند. بدون مطالعه در فرهنگ کشورهای خاورمیانه به آنها لشکر میکشند و با دخالت بیخرد و بیمنطقشان وضع را از آنچه بود هزار بار خرابتر میکنند.»
( احسان یارشاطر در گفتگو با ماندانا زندیان، لوس آنجلس، 2016، صص59-60).
/channel/n00re30yah
🚂بمناسبت ۲۳ مهر آغاز ساخت راه آهن سراسری ایران 🚅
Читать полностью…فیلمی دیدنی از تهران قدیم که توسط روسها ساخته شده مربوط به سالهای ۱۳۱۰-۱۳۱۲
(اواسط دوره رضاشاه).
دورانی که مردم ایران بصورت روزمره شاهد تحولات مختلف بودند...
/channel/persianTreasures
📜🕯🖋 بدون شک یکی از مهمترین خدمات زندهیاد عبدالحسین تیمورتاش، سفر و دیدارش با برخی از سران دول اروپایی در فرودین سال ۱۳۰۷ خورشیدی بدستور رضاشاه، و امضای پیمانهایی به دور از چشم روسیه و انگلیس بود
🔸 بمانند قرارداد خرید ناو جنگی و آموزش ملوانان ایرانی در ایتالیا که در زمان خودش شاهکاری بود و انگلیس تا آخرین لحظه متوجه نشد.
عکسی از طرح واکسیناسیون در آبادان دهه ۴۰
در سال ۱۳۰۳، به دستور رضاشاه و همت #مصطفی_قلی_بیات معاون وقت وزارت فلاحت و تجارت لایحه تاسیس موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی #رازی با عنوان:
موسسه دفع آفات حیوانی و سرم سازی تنظیم و به مجلس شورای ملی (دوره پنجم) ارایه شد.که پس از ۳ ماه کار کارشناسی، اکثریت نمایندگان مجلس به این نتیجه رسیدند که موسسه مذکور باید همانند انستیتو پاستور زیر نظر وزارت معارف (وزارت علوم) فعالیت کند.
با این که لایحه از سوی وزارت فلاحت و تجارت به مجلس ارایه شده بودولی دوراندیشی عبدالحسین تیمورتاش(وزیر وقت وزارت فلاحت) در قبول نظر نمایندگان مجلس، موجب شد در نهایت مجوز تاسیس موسسه در ۱۶ دی ماه سال ۱۳۰۳ ، تصویب شود.
افتخارات موسسه رازی:🔻
- ریشه کَنی یا تحت کنترل درآمدن بیماری های بومی کشور از جمله :
فلج اطفال ،وبا ،سرخک ،سرخجه اوریون، دیفتری، کزاز ،سیاه سرفه، طاعون گاوی و طاعون اسبی.
- تشخیص ومطالعه برروی عوامل بیماری های مختلف انسانی و دامی برای اولین بار در کشور.
- انتقال تکنولوژی به سایر کشورها.
پل وِرِسک 🛤🎢را بهتر بشناسيم
معرفی پل ورسک
« جنگ جهانی دوم »
بر اساس برخی منابع با شروع جنگ دوم جهانی و با توجه به احتمال ورود متفقین به ایران و استفاده آنان از راهآهن ایران، تصمیم گرفته شد که همه پلها مینگذاری شوند. پل راه آهن ورسک نیز شامل این دستور بود، اما پلها هیچگاه منفجر نشدند و متفقین پس از اطلاع از این موضوع اقدام به خنثی کردن مینها کردند. محمد سجادی وزیر راه ایران بین سالهای ۱۳۱۷ تا ۱۳۲۰ با اشاره به مینگذاری پل ورسک گفته بود: «با شنیدن اخبار وحشتناک از جبهههای جنگ شوروی، دستور مینگذاری پل ورسک و پلهای مهم دیگر راهآهن داده شد و این کار با دقت و به صورت محرمانه انجام پذیرفت. لیکن پس از اشغال ایران توسط متفقین، دستوری برای انفجار پلها صادر نشد و متفقین هم از مکان دقیق آنها باخبر شدند.
در طول جنگ جهانی دوم متفقین برای جلوگیری از شکست اتحاد جماهیر شوروی از قوای آلمان روزانه با ۷۵ قطار ادوات نظامی و تسلیحات را از بندر شاهپور (بندر امام خمینی فعلی) به بندر شاه (بندر ترکمن فعلی) میرساندند و بطور متوسط هر ۲۵ دقیقه یک قطار از روی پل ورسک عبور می کرد
« مشخصات فنی »
پل ورسک که راه ارتباطی راهآهن سراسری شمال جنوب میباشد با ابزار آلات بسیار ساده مانند دینامیت و دریل دستی ساخته شده است. این بنا از ملات سیمان و شن شسته شده و آجر ساخته شده و در ساختمان آن از آرماتور استفاده نشده است. به بیان دیگر این بنا از ملات غیر مسلح ساخته شده است. از شگفتیهای ساخت این پل عدم استفاده از هیچ سازه فلزی در ساخت آن است. یرای ساخت این پل ابتدا دوپایه بتنی در دو طرف کوه ایجاد شد و به هم متصل گردید و سپس دال قوسی روی آن اجرا گردید و سپس نمای آجری روی آن اجرا شد.
بعلت احتمال طغیان رودخانه ورسک مهندسان تصمیم گرفتند با احداث تونلی در زیر رودخانه ورسک، ترن را از طغیان محافظت کنند و سپس با چرخش در مسیر و صعود به میزان صد متر، ترن روی پل راهآهن ورسک قرارگیرد.
حجم پل ورسک که دارای ۶۶ متر دهانه قوسی اصلی و ۱۱۰ متر ارتفاع از ته دره است، جمعاً ۴۵۰۰ مترمکعب است. طول کلی پل ۸۶ متر است. هزینه ساخت آن در آن زمان، بالغ بر ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار ریال بوده است. برای ساخت این پل عظیم چند طرح مبتنی براستفاده از مصالح بنایی که بیشتر مقرون به صرفه بوده، به تصویب رسید.
« تاریخچه »
در زمان حکومت رضاشاه و در اول اردیبهشت سال ۱۳۱۲ یورگن ساکسیلد به عنوان مدیرعامل شرکت دانمارکی کامپساکس (Kampsax) قرارداد احداث راهآهن شمال ـ جنوب ایران را امضاء کرد. تا قبل از آن برخی شرکتهای آمریکایی، انگلیسی، فرانسوی و آلمانی در ساخت راهآهن از میان کوههای البرز ناکام مانده بودند. یورگن ساکسیلد در این قرارداد تعهد داد تا احداث ۹۰۰ کیلومتر خط راهآهن را در مدت شش ماه به پایان برساند و برای ساخت هر متر راهآهن، معادل پنج دلار طلا (حدود ۱٬۵ گرم طلای خالص) دریافت کند. پس از آن بهترین مهندسان اروپا به ایران آمده و پس از تهیه عکس هوایی از کوههای البرز متوجه شدند که راهآهن باید از روستای عباسآباد (که بعدها به ورسک تغییر نام داد) عبور میکرد و قطار پس از عبور از روستای ورسک باید با طی مسافت ده کیلومتر و نیز ۶۰۰ متر صعود، از کوهستان عبور و به سمت تونل گدوک حرکت میکرد که حرکت در چنین شیب تندی برای قطار ناممکن بود. پس آنان تصمیم گرفتند مسیر را به شکل سه پله بر روی دامنه کوه اجرا کنند که به سه خط طلا معروف شد. همچنین وجود دره ورسک از چالشهای دیگر این پروژه بود که مهندسان کامپساکس را مجبور کرد تا پلی با دهانه بزرگ را روی آن در نظر بگیرند. سرانجام کار ساخت این پل در اواسط آبان سال ۱۳۱۳ در شهرستان سوادکوه استان مازندران، توسط شرکت مهندسی دانمارکی کامپساکس، به عنوان برنده مناقصه ساخت پل، و توسط مهندسان آلمانی و اتریشی آغاز شد و در ۵ اردیبهشت سال ۱۳۱۵ گشوده شد. در زمان افتتاح پل ورسک رضاشاه شخصاً به سوادکوه آمد.
براساس گزارش روزنامه اطلاعات مورخ ۱۳۱۵/۲/۵ و آرشیو شرکت کامپساکس، لادیسلاوس فون رابسویچ (L. Von Robcevidc) مهندس سازنده پل ورسک میباشد. رابسویچ (۱۸۹۳–۱۹۷۵. م) که اهل اتریش است و مهندس ورسک نامیده میشد در مصاحبه خود با خبرنگار روزنامه اطلاعات میگوید: «روزی که این مدل را برای احداث پل ورسک تهیه کردم مهندسان دیگر با نظر حیرت به آن نگریسته و اجرای نقشه و احداث آن را در شمار یکی از فتوحات علم مهندسی به حساب آوردند. امروز که این پل احداث گردیده همه من و رفقایم را تحسین میکنند و آن را در شمار بهترین پلهای قشنگ و شاهکار مهندسی میدانند.» سمت مهندس رابسویچ رئیس نظارت ساختمان پل بوده است و او به همراه خانوادهاش در خانهای واقع در دره ورسک و نزدیک پل اقامت داشت. همچنین رابسویچ مسئولیت احداث تونلهای مسیر راه آهن را نیز به عهده داشت و از بنیان گذاران روش تونل زنی جدید اتریشی (NATM) بود.
همچنین سرپرستی مهندسان محاسب و طراح پل برعهده هانس اتو ناتر (Hans Otto Nater) مهندس سوئیسی بوده است که در طراحی و احداث پل و ایستگاه راهآهن برن سوئیس نقش داشت. هانس ناتر (۱۸۵۶–۱۹۵۴. م) نابغه ریاضی و پلسازی، فارغالتحصیل دانشگاه پلی تکنیک زوریخ (سوئیس) بود که طراحی و انجام محاسبات پلهای راهآهن سراسری ایران و نیز پل ورسک توسط گروهی از مهندسان تحت نظارت او انجام شد. در ۱۷ شهریور ۱۳۱۷ مجلس شورای ملی تصویب کرد تا هانس ناتر با حقوق ماهانه ۱۷ هزار ریال به مدت یکسال به استخدام وزارت طرق درآید. همچنین مقرر شد نصف حقوق وی به صورت ریال و نصف دیگر آن که معادل ۱۰۵ لیره کاغذ و ۱۱ شیلینگ انگلیسی بود از قرار هر لیره ۸۰٬۵۰ ریال در آخر هر ماه پرداخت شود. همچنین صد لیره کاغذ بابت هزینه مسافرت به سوئیس و صد لیره کاغذ برای برگشت به وی پرداخت شود. در سال ۱۳۱۸ از خدمات وی رسماً تقدیر شد. هانس ناتر بعد از جنگ دوم جهانی سه بار به ایران مراجعت کرد، ولی بر اثر بیماری و شدت ضعف مجبور به بازگشت به سوئیس شد. ساکسیلد در کتاب خاطرات خود که آن را در سال ۱۳۵۰ با نام «خاطرات یک مهندس دانمارکی» چاپ کرد، برای طرح جلد کتابش از نمای پل ورسک استفاده کرد. همچنین یکی دیگر از مهندسان این پروژه بزرگ، مهندس والتر اینگر اتریشی بوده است که در جریان آن پروژه فوت می کند، جسد وی را به زادگاهش منتقل نمی کنند و هم اکنون در قبرستان ورسک با سنگ چینی ای که توسط اهالی ورسک ساخته شده، دفن می باشد.
✍🏼 سعید نفیسی
ناموسِ طبیعت و حاجت و ضرورتِ زندگی سبب شد که در کشورِ ما هم فرهنگستان و دانشگاهی پیدا شد… «دانشکده» را ساختند در برابر «فاکولته»، و «دانشگاه» را بهجای «اونیورسیته». بداندیشانی که زبان به طعن گشادهاند، یگانه سخنِ مردمفریب که مکرر میکنند این است که مثلاً «شهرداری» و «پرتونگاری» و «زیستشناسی» و… در آثار قدمای زبان فارسی مانند سعدی و حافظ و فردوسی نیست؛ غافل از اینکه این مفهومها و مسمّاها هم در آن زمان نبودهاست. چگونه میخواهید که فردوسی یا خیام یا خاقانی برای «سینما» اصطلاح وضع کرده باشند؟
این چه مغالطهٔ زهرآلودی است که میکنید؟
شماری از واژههای مصوب فرهنگستان زبان فارسی تا سال ۱۳۱۹:
آموزشگاه، انگشتنگاری، انگلشناسی، بندپایان، بنگاه، بویائی، بهداشت، بهداری، پادگان، پارینهسنگی، پاسبان، پاسگاه، خواهان، خوانده، خواربار، خودکار، دامپزشک، دبیرخانه، دستگاه، دستمزد، دستیار، رفتگر، روادید، زایشگاه، زایمان، سنگواره، شناسنامه، شهربانی، کارآگاه، کارآموز، کارمند، گواهینامه، مارپیچ، همزیستی، همگرایی، هواپیما، هواشناسی و ...
برگرفته از کتاب «واژههای نو فرهنگستان ایران»، انتشارات دبیرخانهٔ فرهنگستان ایران
«رضاشاه از دکتر سیاسی، رئیس دانشگاه تهران، میپرسد تدین کجاست و او پاسخ میدهد: «مریض است.» رضاشاه پاسخ میگوید: «بیمار است.»»
..............
ابولقاسمی، محسن (۱۳۷۸)؛ تاریخ مختصر زبان فارسی؛ انتشارات طهوری؛ رویهٔ ۱۲۸.
۴ اردیبهشت ۱۳۰۴ سالروز تاجگذاری رضاشاه در کاخ گلستان
🔸نگاهی گذرا از زادروز تا پادشاهی
🔻۲۴ اسفند ۱۲۵۶ در روستای آلاشت از توابع سوادکوه مازندران به دنیا آمد.
🔻سال ۱۲۷۰ خورشیدی در ۱۴سالگی به عنوان سرباز وارد بریگاد قزاق شد.
🔻از ۱۲۷۵ تا ۱۲۸۷ درجه های وکیل باشی(سرگروهبانی تا استواری) را طی کرد.
🔻در سال ۱۲۸۸ خورشیدی همراه با سواران بختیاری شورشها و قیامهای محلی را سرکوب کرد و با درجه یاوری (ستوانی) به فرماندهی دسته تیرانداز رسید.
🔻 در سال ۱۲۹۷ خورشیدی به فرماندهی آتریاد (تیپ) همدان منصوب شد.
🔻در سال ۱۲۹۹وزیر جنگ و فرمانده کل قوا (سردارسپه) شد.
🔻در سوم آبان ۱۳۰۲ با فرمان احمدشاه قاجار به نخستوزیری منصوب شد.
🔻۲۴ آذر ۱۳۰۴ در برابر مجلس مؤسسان در تکیه دولت سوگند خورد.
🔻در ۴ اردیبهشت ۱۳۰۴ در کاخ گلستان تاجگذاری کرد.