کانال تلگرامی زهیر باقری نوعپرست ادمین کانال: آقای سحرخیز (برای تبلیغ و سفارش کتاب) 👇: @MSaharkhizz آدرس وبسایت👇: http://www.salekenisti.com کانال یوتیوب👇 https://youtube.com/@zoheirnoaparast
📍 کتاب «مسئلهٔ رنج و معنای زندگی در ترانههای خیام» منتشر شد. معرفی کتاب و فهرست مطالب کتاب را میتوانید در لینک زیر بخوانید:
👇👇👇👇👇
http://www.salekenisti.com/khayyam_meaningoflife/
▪️برای خرید کتاب به ادمین کانال پیام دهید.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@philosopherin
این نقاشی گراندویل است که در آن خدا با درست کردن حبابهایی در حال ساخت جهانهای مختلف است و شیطان - بدون آنکه خدا متوجه باشد - در آن جهانها عشق و نفرت میدمد. اگر بپذیریم خدای خالق جهان وجود دارد که خیر مطلق هم هست، آیا میتوان گفت که شر با مداخلهی شیاطین یا موجوداتی شرور مستقل از ارادهٔ خدا بوجود آمده است؟
@philosopherin
حسن انصاری - اسلامشناس؛ استاد دانشگاه پرینستون آمریکا - نقدهایی به روشنفکری دینی طرح کرده، به جای آنکه آنها را دانه به دانه فوروارد کنم آدرس کانال او را میگذارم. بخصوص اگر سمپات این جریان هستید لازم است چنین نقدهایی را بخوانید و از آنها مطلع شوید:
👇
/channel/azbarresihayetarikhi
حالا که بحث ضدواقعگرایی در فلسفه دین در درسگفتارهای ویتگنشتاین مطرح شده، این مطالب که به برخی از مهمترین مقالات و کتابهای ضدواقعگرا در فلسفه اخلاق میپردازد را همرسان میکنم 👇
Читать полностью…«نمیتوانم به هیچ شکلی بدانم که خدایان وجود دارند یا ندارند، چراکه عوامل بسیاری مانع از چنین دانشی میشوند: [از جمله] گنگ بودن مفهوم خدایان و کوتاهی عمر بشر.»
@philosopherin
پروتاگوراس
۴۰۵
[مرگ و برهان تقارن لوکرتیوس]
... وقتی کسی در پاسخ به این سؤال که چرا از مرگ میترسد ... میگوید چون اگر بیشتر زنده بمانم میتوانم بیشتر از زندگی بهره و لذت ببرم، باید به ما بگوید چرا با همین منطق از اینکه زودتر به دنیا نیامده هراسان نیست و بابتش تأسف نمیخورد؟
این برهان تقارن است که لوکرتیوس برای درمان ترس از مرگ طراحی کرده است. «تقارن» در این برهان به تقارن بین ترس از دو دوره نیستی بشر اشاره دارد؛ یعنی زمانی که بشر هنوز زاده نشده است و زمانی که میمیرد. اگر واکنشتان به نیستی پیش از زاده شدن ترس و دلهره نیست، واکنشتان به نیست شدن پس از مرگ هم نباید ترس و دلهره باشد. به عبارت دیگر این استدلال میخواهد نشان دهد که شما نمیتوانید واکنشهایی نامتقارن به این دو نوع نیستی داشته باشید...
در واقع او به انسان میگوید پیش از زاده شدن و پس از مرگ آگاهی و حواسی برای تجربه درد و لذت نداریم و از این منظر وضعیت یکسانی داریم که «وضعیت نیستی» است...
ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام ز ما و نه نشان خواهد بود.
زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل
زین پس چو نباشیم همان خواهد بود.
اما رباعی خیام برهان تقارن را از منظر هستی یا جهان مطرح میکند. البته از آنجا که در رباعیات خیام هستی یا جهان فاقد شعور است چنین منظری مفروض گرفته میشود. یعنی ما فرض میگیریم که اگر جهان یا طبیعت منظری داشته باشد، نیستی پیش از زاده شدن و نیستی پس از مرگ ما انسانها چه تفاوتی برای جهان ایجاد میکند، آیا جهان ناراحت خواهد شد؟ دچار ترس خواهد شد؟ آیا در فرایندهای طبیعی جهان اختلالی ایجاد میشود؟ ...
برهان تقارن برگرفته از رباعیات خیام بدین قرار است:
جهان جای نامطلوبی است و از این رو از آنجا که نیست بودن پیش از تولد مطلوب است، نیست شدن پس از مرگ نیز مطلوب است، در نتیجه نه تنها نباید از مرگ ترسید، بلکه درست همان طور که از نیستی پیش از تولد در جهانی نامطلوب شادمانیم، باید از نیست شدن و تمام شدن زندگی در این جهان نامطلوب نیز خوشحال باشیم...
پانوشتهایی فلسفی بر ترانههای خیام |
زهیر باقری نوع پرست | مرداد ۱۴۰۱
/channel/kashshaf
اگر اصول بازی زبانی دین و علم در تقابل باشند و آشتی آنها ممکن نباشد (نسبیگرایی داشته باشیم) آنگاه تنها راه برای حل اختلافات میان خداباوران و خداناباوران جنگ، خشونت و واکنشهای احساسی است.
برخی با استناد به نوشتههای ویتگنشتاین در «در باب یقین» از این دیدگاه دفاع میکنند. در این جلسه از درسگفتار اینمورد را بررسی میکنیم.
مجاهدین خلق روشنفکران دینی هستند. در واقع یکی از مهمترین و معروفترین شاخههای روشنفکری دینی در ایران معاصرند. بسیاری از مناسبات سنتی دین را ارتجاعی میدانند و در بسیاری از مسائل، دینداری آنها متأتر از ایدههای دنیای جدید است. اما با این حال یکی از خطرناکترین گروههای تروریستی هستند. این نمونهی واقعی، مثال نقض خوبی است برای کسانی که گمان میکنند [اگرچه روشنفکری دینی مفهومی ناسازوار است اما] روشنفکر شدن دیندار باعث میشود تضمینی برای دینداری معقول و بیخطر داشته باشیم.
@philosopherin
پس از این نظرسنجی میان بیژن و منیژه(منیج) بحثی درگرفت. منیج میگوید پاسخش «خیر» است. بیژن که پاسخش «آری» است میپرسد «چرا؟» منیج میگوید «چون برگشت به عقب در زمان ممکن نیست. زمان یه پیکان یکطرفه رو به جلوئه». بیژن میگوید «منیج عزیزم، فرض کن و خیال کن که ماشین زمان و سفر به گذشته ممکن است». منیج قدری درنگ میکند و سپس میگوید «یک وقت دیدی وقتی من برگشتم به گذشته، اراده پرودگار وسط راه تغییر کرد و کاری کرد که رجوی هم آدم بشه». بیژن میگوید «منیج عزیزم، فقط یک سفر کوتاه به گذشته داری و میتوانی یک تغییر کوچک در گذشته ایجاد کنی. هیچ چیز دیگری قرار نیست عوض شود. اگر رجوی را نکشی، تاریخ دقیقا به همان شکلی که رخ داده رخ خواهد داد». منیج سپس میگوید «اصلا من چیکاره ام که بخواهم در مورد زندگی و مرگ کسی تصمیم بگیرم». بیژن میگوید «عزیزم، اگر رجوی را در بچگی نکشی، وقتی میتوانی او را بکشی و میدانی که اگر بزرگ شود قطعا تروریست مخوفی خواهد شد و هزاران نفر را خواهد کشت ولی با این حال او را نکشی یعنی اجازه میدهی هزاران نفر کشته شوند. تصمیم تو به قتل هزاران نفر میانجامد». منیج که قدری یکه خورده میگوید «اوه بیژن! چه میگویی عسلکم؟ من اجازه دادم هزاران نفر بمیرند؟ من فقط اجازه دادم جهان مسیر خودش را برود». بیژن میگوید «منیج، بلبل شیرینبیانم! انفعال هم یک فعل است. یا باید آن کودک را بکشی یا هزاران نفر کشته خواهند شد» . منیج قدری کلافه شده و میگوید «بیژن! آخر من نمیتوانم یک کودک را با دستان خود بکشم!». بیژن میگوید «اما میتوانی اجازه دهی هزاران نفر کشته شوند؟ آیا تصوری مغشوش از رحم و ترحم نداری؟». منیج میگوید « بیژن! روحم به فدایت! اگر من آن بچه را بکشم و سوار ماشین زمان شوم و بازگردم من تغییر میکنم دیگر همان آدم سابق نیستم. دیگر منیج نیستم، من یک قاتلم. آیا تو حاضری به یک قاتل عشق بورزی؟» بیژن سیگاری را آتش میکند.
@philosopherin
در این مقاله، با بهره گرفتن از آرا ویتگنشتاین، «مسئلهی شر» را بهعنوان یک مسئلهی فلسفی بررسی کردم.
@philosopherin
👇
https://www.academia.edu/51242937/Wittgenstein_and_the_Pseudo_Problem_of_Evil
اگر «خدا» موضوع پژوهش ماست، باید همواره در حال خواندن و فکر کردن به آن باشیم و استدلالهای مختلف را بررسی کنیم. بسنده کردن به آثاری که موضع ما را تایید میکنند مانند برنامهٔ بدنسازیای است که در آن تمرینات عضلات پا جایی ندارد (skipping leg day) و در نتیجه بدنسازی خواهیم داشت که بالاتنهای ورزیده و پاهای «نورزیده»ای دارد. باید آثار مهم را با شکیبایی (و شاید چندبار) بخوانیم، در محکوم کردن عجله نکنیم تا بتوانیم مختصات یک فکر را بهتر بفهمیم. هرچقدر فهم ما عمیقتر باشد، نقد ما هم عمیقتر خواهد بود. اگر خداناباور هستید و دربارهٔ «خدا» پژوهش میکنید، آثار مختلفی در دفاع از خداباوری و رد خداناباوری وجود دارد که میتوانید به آنها مراجعه کنید. اما یافتن استدلالهای خوب در میان آنها بسیار دشوار است. در میان کتابهایی که در دوران معاصر به زبان فارسی تالیف شده، کتاب «تبیین براهین اثبات خدا» نوشتهٔ عبدالله جوادی آملی از معدود کتابهایی است – اگر تنها کتاب تالیفی نباشد – که میتواند برای پژوهشگران خداناباور قابل توجه باشد. برخی از آثار ترجمهشده به فارسی هم مهم هستند و در آینده و به مرور به بعضی از آنها اشاره خواهیم کرد. اگر خداناباور-پژوهشگر هستید یک اثر قوی در دفاع از خداباوری یا در رد خداناباوری را انتخاب کنید و چندسال با آن درگیر شوید، این رویکرد مطلوبتر از درگیر شدن با هزاران خداباور آنلاین است.
@philosopherin
در تلاش برای یافتن نامی برای شرابی که در ژاپن تولید میشده، صاحب آن شرابسازی از شاعری ژاپنی مشورت میخواهد. هینتاسو، شاعر ژاپنی، سه نام را پیشنهاد میکند که یکی از آنها «رباعیات» بود و صاحب شرابسازی «رباعیات» را بر میگزیند. «رباعیات» به شعرهای خیام اشاره دارد که توسط اکثر روشنفکران ژاپنی به عنوان یکی از برترین شاعران جهان شناخته میشود. هینتاسو یکی از رباعیات خیام را نیز در نامهٔ خود به صاحب شرابسازی مرقوم کرده است.
@philosopherin
از کتاب «توریسم شراب» انتشارات راتلج صفحهٔ۵۹۴
جی.ال. مکی در کتاب «معجزهٔ خداباوری» قولهایی از هیوم و لاک و کانت و ... نقل کرده است. برای ترجمهٔ این نقل قولها دو راه وجود دارد. مثلاً برای ترجمهٔ نقل قولهایی از کتاب «کاوشی در خصوص فهم بشری» نوشتهٔ دیوید هیوم، مترجم میتوانست آنها را ترجمه کند. در حالت دوم، او میتوانست به ترجمهٔ فارسیای که از این کتاب هیوم وجود دارد مراجعه کند و ترجمهٔ آن نقل قولها را از ترجمهٔ فارسی با ذکر نام مترجم به کار گیرد. اگر اثری به زبان فارسی ترجمه شده و ترجمهٔ خیلی خوبی است، روش دوم قابل توصیه است. یک فایدهٔ این کار این است که خواننده از وجود ترجمهٔ خوب آثاری که به آنها ارجاع داده شده مطلع میشود و میتواند آن را تهیه کند. فایدهٔ دیگر فراگیر شدن این امر این است که آثار ترجمهشده به زبان فارسی در یک شبکهٔ متصل با هم قرار میگیرند و وجود این شبکه، پژوهش را برای پژوهشگران سادهتر میکند.
کتاب «کاوشی در خصوص فهم بشری» توسط کاوه لاجوری ترجمه شده و نشر مرکز آن را منتشر کرده است. از ترجمهٔ لاجوری برای نقل قولهای هیوم در کتاب «معجزهٔ خداباوری» (با ذکر نام مترجم)، استفاده شده است.
@philosopherin
🌕مفهوم گرامر و گرامرِ بازی زبانی دین
🌖جلسه چهارم از درسگفتارهای علم و دین در فلسفهٔ ویگنشتاین
🌗در این جلسه ابتدا به بررسی مفهوم گرامر در فلسفهٔ ویتگنشتاین متاخر میپردازیم. «گرامر» در بخشهای متفاوت آثار ویتگنشتاین به کار رفته و نقش مهمی در فلسفهٔ او بازی میکند.
🌘نیاز است که ابتدا این مفهوم را بررسی کنیم تا بتوانیم گرامر بازی زبانی دین را دریابیم. از این رو، پس از بررسی گرامر به گرامر بازی زبانی دین و مفهوم خدا در فلسفهٔ ویتگنشتاین خواهیم پرداخت.
🌑مفهوم گرامر در فلسفهٔ ویتگنشتاین، شباهتهایی به مفهوم گرامر در فلسفهٔ نیچه دارد و به این شباهت نیز اشاره خواهیم کرد.
@philosopherin
برای مشاهدهی ویدیوی این جلسه رو لینک زیر کلیک کنید👇
https://youtu.be/BQ12kGylR4k
.
زمانی جدال تحلیلی-قارهای خیلی جدی بود اما اکنون این دوگانه تا حدود زیادی رنگ باخته است و فیالمثل فیلسوفان تحلیلی زیادی را میتوان یافت که به آثار هگل، هایدگر و نیچه و.. میپردازند. ضمن اینکه اصطلاح «فلسفهٔ قارهای» اصطلاحی است که فیلسوفان تحلیلی برای توصیف هر فلسفهی اروپاییای که تحلیلی نیست به کار میبرند و قرار است انواع بسیار متفاوتی از فلسفه (پدیدارشناسی، تبارشناسی، واسازی و...) را پوشش دهد. از این رو، میتوان گفت اصطلاح «فلسفهیقارهای» ناهمخوان با استانداردهای فلسفهی تحلیلی است. به هر روی، یکی از مهمترین مثالهای درگیری تحلیلی-قارهای، درگیری جان سرل و ژاک دریدا بود که به توهین لفظی هم ختم شد. اما وقتی از جان سرل پرسیدند برای پژوهش در هر زمینه چه نوع کتابهایی را انتخاب میکنی، او گفت هر کتابی که در آن زمینه نوشته شده باشد را میخرم و نگاه نمیکنم چه کسی آن را نوشته است. از قضا درگیر شدن او با دریدا نیز در نتیجهٔ خواندن اثر او بود، (اینجا قضاوتی نداریم که آیا سرل، دریدا را درست فهمیده بود یا نه). این نکتهٔ بسیار مهمی است برای ما که میخواهیم در یک زمینه پژوهش کنیم. در زمینهٔ فلسفهٔ دین هم فرقی ندارد نویسنده خداباور است یا خداناباور، باید اثر او را دقیق خواند. گاهی ما کتاب شخصی که با او مخالفیم را میخوانیم تا سخنی پیدا کنیم که بتوان آن را از نظر اخلاقی محکوم کرد، این رفتار ربطی به پژوهش ندارد و شبیه رفتار کودکی است که آستین بزرگتر خود را میکشد و با دست به سمت کسی اشاره میکند و میگوید «اون آقاهه حرف بد زد!». محکوم کردن اخلاقی متن از ما متفکر نمیسازد، متفکر با مفاهیم یک متن درگیر میشود و قوت و ضعف دلایل مواضع مختلف را بررسی میکند. لازمهی پژوهش در یک زمینهی مشخص این است که ما از استدلالها ومواضع مختلف در آن زمینه به خوبی مطلع باشیم و بتوانیم بر مبنای قوت و ضعفهای موجود مواضع خود را طرح کنیم. لازمهی این امر این است که پژوهشگر بتواند از نظر احساسی و عاطفی بهقدری به خود مسلط باشد که مواضع مختلف را بدون التهاب رگگردن بخواند و استدلالهای موجود را بررسی کند. فلذا برای پژوهش نیاز است عقل و احساس هر دو را به شکل مناسب به کار بگیریم.
@philosopherin
🎤پیشرفت، اساطیر و ایمان
🎬جلسهٔ دهم از درسگفتار «علم و دین در فلسفهٔ ویتگنشتاین»
♟️در این جلسه به وجه دیگری از بازی زبانی علم میپردازیم. ایدهٔ پیشرفت که معمولاً با علمگرایی تداعی میشود مورد بررسی قرار میگیرد. ویتگنشتاین مخالف ایدهٔ پیشرفت بود و در این جلسه دلایل وی و دلایلی که بر اساس دیدگاه او میتوان پروراند را بررسی میکنیم.
سپس به نقش اساطیر در زبانهای بشری به طور کلی و در بازی زبانی علمی اشاره خواهیم کرد. در نهایت بررسی میکنیم که ایمان و اعتماد در بازی زبانی علم چه نقش و جایگاهی دارد.
@philosopherin
برایتماشای ویدیوی این جلسه لینک زیر را فشار دهید👇
https://youtu.be/LIvVRGtQ5ws
.
🔑طبیعتگرایی ویتگنشتاینی
🗝️جلسهی نهم درسگفتار «علم و دین در فلسفهی ویتگنشتاین»
🛎️در این جلسه به شرح طبیعتگرایی ویتگنشتاینی میپردازیم. برخی از مفسرین طبیعتگرایی ویتگنشتاین را طبیعتگرایی لیبرال نامیدهاند. با بررسی طبیعتگرایی ویتگنشتاینی، علمگرایی و خداباوری ویژگیهای دیدگاه ویتگنشتاین را بررسی میکنیم و مباحث زیر نیز مطرح میشوند
🪄نقد ویتگنشتاین به روانشناسی و ایدهی ناخودآگاه فرویدی
📯روششناسی فلسفه و علوم انسانی مدنظر ویتگنشتاین
🔖مفهوم شباهت خانوادگی
@philosopherin
برای مشاهدهی ویدیوی این جلسه روی لینک زیر کلیک کنید👇
https://youtu.be/EYciHtTNJcU
🍁۵ نوشتار از #زهیر_باقری_نوع_پرست پیرامون رویکردهای ضدواقعگرایانه در فلسفه اخلاق
شک گرایی جی ال مکی درباره ارزش های اخلاقی
✨ → goo.gl/SklYtq
نقد واقع گرایی اخلاقی: کریستین کرسگارد و فلسفه اخلاق مبتنی بر عقل عملی
✨ → goo.gl/rY2Km0
فرگشت و دوراهی واقعگرایی اخلاقی
✨ → goo.gl/Juu93H
شکگرایی اخلاقی یعنی چه؟
✨ → goo.gl/DURZGW
اخلاق در «زبان، حقیقت و منطق» نوشته آلفرد جی آیر
✨ → goo.gl/LNALnC
@sedanet | @philosopherin
سابسکرایب کنید👇
zoheirbagherinoaparast2186" rel="nofollow">https://youtube.com/@zoheirbagherinoaparast2186
📔علمگرایی چیست؟
🖍️جلسهٔ هشتم از درسگفتارهای «علم و دین در فلسفهٔ ویتگنشتاین»
🖌️از برخی از سخنان ویتگنشتاین چنین برداشت میشود که او ضدعلم است. در این جلسه ابتدا برخی از این سخنان را بررسی میکنیم و سپس برخی از نگرشهایی که به طور کلی ضدعلم محسوب میشوند (خلقتگرایی و طراحی هوشمند) را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
🖋️پس از این، به بررسی علمگرایی خواهیم پرداخت. در این جلسه بر علمگرایی روششناختی (یا طبیعتگرایی روششناختی) تمرکز خواهیم کرد و آن را نقد میکنیم.
🖍️به تفاوتهای روششناختی میان علوم انسانی و علوم طبیعی نیز خواهیم پرداخت و بدین منظور دیدگاه برخی از فیلسوفان – همچون راجر اسکروتن و پیتر هکر – نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
@philosopherin
برای دیدن ویدیوی این جلسه روی لینک زیر کلیک کنید (در صورتی که زیرنویس برای شما فعال نیست روی CC کلیک کنید و زیرنویس فارسی برای شما فعال میشود)
👇👇
https://www.youtube.com/watch?v=mr1gE2QDy3c&t=166s
.
چرا نقد نمیتواند خیلی هم شیک و زیبا باشد؟
گاهی میشنویم شخصی میگوید «دلایل فلانی خیلی خوب است هرچند من با آنها مخالفم». این یک نقد شیک و زیبا است و به همان میزان مسئلهساز. اگر شخصی دلایل خیلی خوبی ارائه کند باید شما را مجاب کند و در نتیجه نباید با او مخالفت کنید (مگر اینکه تلویحا معترف باشید عقل مسئلهداری دارید و اگرچه میتوانید دلیل خیلی خوب را تشخیص دهید ولی دلیل خیلی خوب نمیتواند شما را مجاب کند).
حتی اگر تشخیص دهید که دلایل فلانی خیلی خوب است و دلایل مخالفان فلانی هم خیلی خوبهستند، موضع عقلانی این است که بگویید دلایل دو طرف خوب است ونمیتوان قضاوت کرد کدام درست است. در نتیجه باید شکگرایی را در آغوش بگیرید و موافقت و مخالفت عقلانی را ملغی کنید.
@philosopherin
آنچه گفتم مجوزی برای نقد همراه با فحاشی و توحش کلامی نیست. حفظ تعادل گاهی بهترین کار است.
🖍️آیا ویتگنشتاین نسبیگرا بود؟
📔جلسه هفتم از درسگفتارهای «علم و دین در فلسفهی ویتگنشتاین»
🖋️در کتاب «در باب یقین»، ویتگنشتاین دو بازی زبانی متفاوت را تشریح میکند. در یک بازی زبانی، برای فهم جهان مردم به هاتف، غیبگو، رمال، مرشد پیر یا کتاب مقدس خود مراجعه میکنند و در بازی زبانی دیگری مردم برای فهم جهان به علم مدرن، فیزیک، شیمی، بیولوژی مراجعه میکنند.
🖌️آیا میتوان از برتری یکی از این دو بازی زبانی نسبت به دیگری سخن گفت؟ یا نمیتوان با بهره گرفتن از یکی از این بازیهای زبانی بازی زبانی دیگری را نقد کرد؟
🖊️آيا بازیهای زبانی ویتگنشتاین نتایج نسبیگرایانه دارند و باید بگوییم که با بازی زبانی علم نمیتوانیم دیگر بازیهای زبانی را نقد کنیم؟
🖍️در این جلسه به این پرسشها میپردازیم و مشخص میکنیم که آیا ویتگنشتاین نسبیگراست یا نه.
@philosopherin
برای دیدن ویدیوی این جلسه رو لینک زیر کلیک کنید👇
https://youtu.be/bwukuzMCCGA
.
از شخصی ندانمگرا میپرسند «آقای محترم، آیا شما واقعاً ندانمگرا هستید؟» و او در پاسخ میگوید «نمیدانم».
@philosopherin
«عصر روشنگری» در زمان و زمینهای مشخص در اروپا روی داد. در کشورهایی مثل ایران، افرادی با روشنفکران اروپایی همذاتپنداری کردند و یا از نقش روشنفکر خوششان آمد و در آن نقش فرو رفتند و تلاش کردند ارزشهایروشنگری را ترویج کنند. گروهی دیگر تلاش کردند با بهره گرفتن از آنچه در جامعه ایران پررنگ بود، یعنی دین، روشنفکری و ارزشهای آن را در جامعه ترویج دهند. جلال آل احمد بهاییت را چنین پدیدهای برمیشمارد: لباس دین بر افکار روشنگری پوشاندن تا بهواسطهی دین بودن میان مردم اقبال پیدا کند. اما با چنین رویکردی - بر فرض موفقیتآمیز بودن آن- مشکلاتی وجود دارد: اول اینکه آنچه در دست دارید دین نیست (پدیدهای است که ساختهاید تا ابزاری برای ترویج ارزشهای روشنگری باشد) و گروهی را به صورت جمعی فریب دادهاید. دوم اینکه، دین دیگری را در جایگاهی نشاندهاید که تمام وجوه زندگی بشر را تعیین میکند و این نقض غرض است. سوم اینکه، ارزشهای جامعه در حال تغییر است و مشخص نیست چند سال بعد از آن باید پیامبر جدیدی معرفی کنید تا با دین جدید خود ارزشهای جدید را به جامعه بقبولاند.
@philosopherin
اگر تحلیل آلاحمد درست باشد، آیا میتوان گفت بهاییت نیز گونهای از روشنفکری دینی است؟
🔨ویتگنشتاینیها علیه تصور متافیزیکی از خدا
📝جلسهٔ ششم از درسگفتارهای «علم و دین در فلسفه ویتگنشتاین»
🖋خداباوران معمولاً بر این باورند که خدا یک شخص است – یا موجود متشخص است – و همهکارتوان، همهچیزدان و خیر مطلق است. اما ویتگنشتاین و ویتگنشتاینیها (به عنوان مثال دی.زد. فیلیپس) چنین تصوری از خدا را ناشی از سوتفاهم میدانند و واقعی پنداشتن خدا به عنوان موجودی متافیزیکی را اشتباهی فکری میپندارند.
🧬 در این جلسه به استدلالهایی که میتوان بر مبنای فلسفهٔ ویتگنشتاین علیه تصور متافیزیکی از خدا ارائه کرد، میپردازیم.
📬برای مشاهدهٔ ویدیوی این جلسه روی لینک زیر کلیک کنید
👇👇
(در صورتی که زیرنویس فارسی برای شما فعال نیست، روی cc کلیک کنید)
https://youtu.be/xz3QBAEXFno
@philosopherin
در زبان فارسی همچون زبان انگلیسی «ایمانگرایی» گاه به معنای ضدیت با عقل به کار میرود. اما این تعریف در حلقههای آکادمیک چندان طرفداری ندارد. در بررسی دقیق مشخص میشود که ایمانگرایی (فیدئیسم) -که در این قسمت از درسگفتار مورد بررسی قرار میگیرد - نوعی تلاش برای بهروز کردن دین و زدودن باورهای ضدعقلانیاز دین بوده است. اینکه موفقیتآمیز است یا نه بحث دیگری است. با این حساب اگر بخواهیم ایمانگرایان ایران معاصر را مشخص کنیم، چه کسانی خواهند بود؟
Читать полностью…🕵🏻♂️آیا ویتگنشتاین ایمانگراست؟
💂🏼♂️جلسهی پنجم از درسگفتارهای «علم و دین در فلسفه ویتگنشتاین»
💂🏼♂️در این جلسه به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت که آیا موضع ویتگنشتاین نوعی ایمانگرایی یا فیدئیسم محسوب میشود؟
💂🏼♂️«کای نیلسن» در مقالهٔ خود تحت عنوان «ایمانگرایی ویتگنشتاینی» -که در سال ۱۹۶۷ آن را قلمی کرد- اتهام ایمانگرایی را علیه ویتگنشتاینیها طرح کرد.
💂🏼♂️آن مقاله با پاسخ «دی.زد.فیلیپس» و دیگر فیلسوفان مواجه شد و به بحثهای داغی انجامید.
💂🏼♂️در این جلسه بررسی میکنیم که فیدئیسم یا ایمانگرایی به چه معناست، ایمانگرایان چه کسانی بودند، منظور نیلسن از ایمانگرایی چیست و آيا میتوان ویتگنشتاین را ایمانگرا نامید؟ آیا ایمانگرایی موضعی ضدعقلانی است؟
@philosopherin
🕵🏻♂️برای تماشای این جلسه روی لینک زیر کلیک کنید
👇👇
https://youtu.be/D1kcYnXjx7Y
.
در کتاب «در باب یقین» ویتگنشتاین در شمارهٔ ۲۳۹ این کتاب میگوید «من بر این باورم که هر انسانی دو والد دارد و این دو والد انسان هستند، ولی کاتولیکها بر این باورند که مسیح تنها یک والد انسان (مادر) داشت. و شاید دیگران باور داشته باشند که انسانهایی بهوجود آمدهاند که هیچ والدی نداشتهاند و هیچ اهمیتی به شواهد خلاف این باور ندهند».
یکی از مفسرین، وقتی به این بخش کتاب رسیده گفته که نمیداند در این رابطه چه بگوید به غیر از اینکه امیدوار است چنین باوری در میان کاتولیکها باعث شود وقتی دختر همسایهٔ آنها بدون ازدواج باردار میشود، دستکم ذرهای احتمال بدهند که آن دختر هم تنها والد انسان آن بچه است.
@philosopherin
آیا ما در حال ترویج خداناباوری هستیم؟
@philosopherin
پاسخ در👇
http://www.salekenisti.com/atheism/
🧬مفهوم «بازیزبانی» در فلسفهٔ ویتگنشتاین
📝جلسهٔ سوم درسگفتارهای «علم و دین در فلسفه ویتگنشتاین»
1️⃣در این جلسه ابتدا به مفهوم زبان در فلسفهٔ ویتگنشتاین متقدم خواهم پرداخت.
2️⃣سپس بررسی خواهیم کرد که چرا و چگونه ویتگنشتاین مفهوم بازی زبانی را پروراند. به بخشهایی از «کتاب قهوهای» و «پژوهشهای فلسفی» اشاره خواهیم کرد تا مفهوم بازی زبانی را با جزئیات بیشتری بررسی کنیم.
3️⃣با پرداختن به آزمایش فکری چوبفروشها در فلسفهٔ ویتگنشتاین دو تفسیر رفتارگرایانه و هنجاری از بازی زبانی را بررسی خواهیم کرد.
@philosopherin
برای مشاهدهٔ ویدیو در یوتیوب روی لینک زیر کلیک کنید👇
https://www.youtube.com/watch?v=UfvccIzl1pk