philosophyofss | Unsorted

Telegram-канал philosophyofss - فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه تهران

-

نخستین رسانه علمی_تخصصی فلسفه علوم اجتماعی در ایران نشانی کانال در پیام رسان بله https://ble.im/philosophyofss نشانی اینستاگرام https://instagram.com/philosophyofss ارتباط با ادمین @MollabashiM @AkhlaghiN

Subscribe to a channel

فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه تهران

📚 عنوان: فلسفه علوم اجتماعی
- جایگاه
- دستاوردها

👤 سخنران: محسن ملاباشی
( دانشجوی دکتری و پژوهشگر )

🗓 تاریخ: ۱۱ / بهمن / ۱۴۰۰

🕗 زمان: ساعت ۲۰

📍مکان: صفحه مجازی انجمن علمی فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه تهران (Live)
🔻🔻🔻🔻
https://instagram.com/ut_isl_philosophy

@anjoman_elmi_falsafeh_elh

Читать полностью…

فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه تهران

بازخوانی برخط کتاب قواعد روش جامعه‌شناسی
به‌میزبانی سیدمحسن ملاباشی


فیلم جلسۀ نخست
صوت جلسۀ نخست

فیلم جلسۀ دوم
صوت جلسۀ دوم

فیلم جلسۀ سوم
صوت جلسۀ سوم

فیلم جلسۀ چهارم
صوت جلسۀ چهارم

فیلم جلسۀ پنجم
صوت جلسۀ پنجم


#بازخوانی_برخط
#قواعد_روش_جامعه‌_شناسی

@philosophyofss

Читать полностью…

فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه تهران

جامعه‌شناسی متضمن انتخاب‌های اساساً اخلاقی

جامعه‌شناسی فقط به صورتی محدود و نسبتاً پیچیده، آزاد از ارزش‌گذاری‌هاست. انتخاب یک خط‌مشی علمی، نوعی انتخاب ارزشی است. دانشمند خود را به ارزش‌های انسجام، دقت، وضوح و حقیقت متعهد می‌نماید. آنچه من به‌عنوان دانشمند برای مطالعه برمی‌گزینم و نیز انتخاب روشی که با آن به مطالعۀ موضوع می‌پردازم، یک انتخاب ارزشی است.

هنگامی که این انتخاب‌ها انجام شد، در آن صورت، ارزش‌های اساسی علم و انسجام و... وارد عرصه شده و می‌توان به یک فهم عقلانی مشترک در علوم اجتماعی از موضوع موردبررسی نائل شد. رهایی از ارزش‌گذاری همواره رهایی از ارزش‌گذاری در داخل محدوده‌های ارزش‌های فرهنگمان و انتخاب‌های شخصی ماست؛ رهایی از ارزش‌گذاری، در حقیقت، خود ارزشی است که ما برمی‌گزینیم.

در اینجا وبر چیزی مهم نه فقط دربارۀ حیات اجتماعی بلکه دربارۀ خود جامعه‌شناسی به فهم ما می‌افزاید؛ جامعه‌شناسی می‌تواند تولید شناخت کند (دورکیم)؛ می‌تواند شناختی تولید کند که ابزار یا اسلحه‌ای برای رهایی سیاسی شود (مارکس)، ولی با این حال، متضمن انتخاب برخی ارزش‌ها در مقابل ارزش‌های دیگر است.

جامعه‌شناسی متضمن انتخاب‌های اساساً اخلاقی است و مفهومش این است که ما باید انتخاب اخلاقی خود را روشن سازیم. بسیار کم‌اند جامعه‌شناسانی که بر این امر خطیر همت گمارند.

برشی از کتاب
نظریه‌های اجتماعی کلاسیک
اثر یان کرایب

#جامعه‌شناسی
#آزادی_ارزشی
#برش_کتاب

@philosophyofss

Читать полностью…

فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه تهران

چگونه فلسفۀ علوم اجتماعی بخوانیم؟ (۱)

در مدتی که از طریق کانال فلسفۀ علوم اجتماعی با مخاطبان در ارتباط بوده‌ام، بارها با این پرسش روبه‌رو شده‌ام: «چگونه فلسفۀ علوم اجتماعی بخوانیم؟» طبیعی است پاسخ‌دادن به این پرسش، مانند پاسخ‌دادن به پرسش‌های مطالعاتی دیگر، به مخاطب بستگی دارد. به این معنا که از خواندن فلسفۀ علوم اجتماعی چه هدفی را دنبال می‌کند، با این عرصه تا چه اندازه آشناست، چقدر با علوم اجتماعی و با چه حوزه‌هایی از آن آشنایی دارد و آشنایی‌اش با فلسفه در چه حدی است و... .

اما ضمن نادیده‌نگرفتن همۀ این نکته‌ها و ویژگی‌ها همواره تلاش کرده‌ام دست‌کم پاسخی روشن و تا حدی منظم با مخاطبان در میان بگذارم و بازخوردهای مثبتی هم از آن‌ها گرفته‌ام و به همین دلیل، این پاسخ را در اینجا به اشتراک می‌گذارم؛ اما پیش از آن، برای اینکه بتوانم منطق پیشنهادم را بهتر و بیشتر آشکار سازم، کتاب‌های فلسفۀ علوم اجتماعی را دسته‌بندی می‌کنم.

کتاب‌های فلسفۀ علوم اجتماعی را از نظر پارادایم می‌توان به دو دستۀ اصلی تقسیم کرد. دستۀ اول، کتاب‌هایی هستند که نویسنده از موضع و منظر پارادایمی مشخص به برخی پرسش‌های فلسفۀ علوم اجتماعی پاسخ داده است؛ برای مثال، کتاب ایدۀ علم اجتماعی اثر پیتر وینچ به‌طور مشخص، ذیل پارادایم تفسیری جای می‌گیرد و به تعدادی از پرسش‌های فلسفۀ علوم اجتماعی از منظر این پارادایم پاسخ می‌دهد و پارادایم‌ اثباتی را به‌شدت به نقد می‌کشد. کتاب فلسفۀ علوم اجتماعی؛ به‌سوی پراگماتیسم اثر پاتریک برت هم در همین دسته جای می‌گیرد که نویسنده ‌می‌کوشد افزون بر طرح پیشنهادی پراگماتیستی برای فلسفۀ علوم اجتماعی، تا حدی از منظر پراگماتیسم آرای اندیشمندان برجسته را نیز بازخوانی کند.

اما دستۀ دوم، آثاری هستند که نویسنده بیشتر در جایگاه مفسر و تحلیلگر تلاش می‌کند همۀ پاسخ‌های موجود یا دست‌کم، برجسته‌ترین و مهم‌ترین پاسخ‌های موجود به پرسش‌های فلسفۀ علوم اجتماعی را گرد آورد و با مخاطب در میان بگذارد. البته این گردآوری به‌معنای سکوت نویسنده در قبال کاستی‌ها و برتری‌های هرکدام از این پاسخ‌ها نیست و به‌فراخور بحث، هرکدام را کم‌وبیش به نقد هم می‌کشد. کتاب پارادایم‌های تحقیق در علوم انسانی اثر نورمن بلیکی و فلسفۀ علوم اجتماعی؛ بنیادهای فلسفی تفکر اجتماعی اثر تد بنتون و یان کرایب در این دسته جای می‌گیرند.

البته در اینجا نمی‌توان از آنچه لاورنس نیومن در ابتدای جلد اول کتاب شیوه‌های پژوهش اجتماعی: رویکردهای کیفی و کمی می‌گوید هم چشم پوشید. آشکار است که منابع دیگری هم هستند که در هر دو دسته جای می‌گیرند که در اینجا از برشمردن آن‌ها چشم پوشیدم و در یادداشت دیگری که به هرکدام از منابع خواهم پرداخت، آن‌ها را برمی‌رسم.

سیدمحسن ملاباشی

#پارادایم
#فلسفه_علوم_اجتماعی
#جستار

@philosophyofss

Читать полностью…

فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه تهران

روش نوکانتی نزد ماکس وبر

وبر مانند ریکرت مخالف فلسفه‌های علمی تاریخ است که تمام آنچه را رخ‌می‌دهد یا حداقل تمامی وقایع را با توجه به «قوانین طبیعت» توضیح می‌دهند. در چنین فلسفه‌هایی، موتور محرک اصلی تاریخ می‌شود اِعمال عقلانیت وسیله و هدف در فرایندهای تکنیکی و اقتصادی (مسلماً کنت و مارکس مورد نظرند).

تمرکز وبر بر انگیزه‌های فردی با تمایلی به نشان‌دادن این است که در عین‌حال ممکن است افراد غالباً توسط چنین اهداف ناشی از عقلانیت ابزاری برانگیخته شوند، توسط اهداف ناشی از عقلانیت ارزشی جوهری نیز می‌توانند برانگیخته شوند گره خورده است.

با این حال، وبر بیشتر از ریکرت به پوزیتیویسم و بنابراین جامعه‌شناسی نزدیک است، زیرا فرایندهای عقلانیت صوری وسیله و هدف را تنها چیزی می‌داند که مورخ علمی می‌تواند آن را مستقیم و با عینیت کامل بفهمد. فرد می‌تواند تنها تا آنجا شناخت کاملاً عینی اما غیرمستقیم از انگیزه‌های عقلانی ارزشی داشته باشد که انحراف‌هایی را از «نوع مثالی» عقلانیت وسیله و هدف نشانه می‌دهد.

بنابراین، فرد می‌تواند به‌نحوی غیرواقعی، آنچه را بر اساس این نوع مثانی بنا بود رخ‌دهد، تصور کند... و بنابراین انحراف از این نوع را در واقعیت اندازه‌گیری کند. آن وقت است که فرد متوجه می‌شود که عوامل دیگری نیز که کاملاً عقلانی نیستند، در کارند. اما به غرابت بسیار شدیدی که تمام این‌ها دارند، توجه کنید. در واقع، می‌گوید تاریخ کاملاً ابژکتیو و عینی (جامعه‌شناسی) در درجهٔ اول دربارهٔ عقلانیت اقتصادی، بوروکراسی صوری و سیاست ماکیاولیایی است.

نمی‌توان به‌آنچه خارج از این تقسیم‌بندی‌ها قرار می‌گیرد به‌عنوان الگوی مشخص از کنش نمادین نگریست؛ بلکه آن چیزی است که تنها به‌نحوی منفی ثبت می‌شود؛ زیرا چیزهای خارجی (هنر، دین، جوامع سنتی ارگانیک) در این دیدگاه در واقع اصلاً به حوزهٔ امر واقع تعلق ندارند؛ بلکه به قلمرو غیرواقعی ارزش‌گذاری تعلق دارد و در درجهٔ اول به‌صورت نیروهای پنهانی و سوبژکتیو وجود دارند.

برشی از کتاب
الهیات و نظریهٔ‌اجتماعی، فراسوی عقل سکولار
اثر جان میلبنک

#وبر
#ریکرت
#امر_واقع
#عقلانیت
#برش_کتاب
@philosophyofss

Читать полностью…

فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه تهران

یکی از نیازهایی که همواره پژوهشگران و اندیشمندان رشته‌های مختلف از آن یاد می‌کنند، پژوهش‌های میان‌رشته‌ای‌اند. پژوهش‌های میلبنک دقیقاً میان‌رشته‌ای هستند و در رفت‌و‌آمد بین نظریه‌های فلسفی مدرن و علوم اجتماعی و نظریه‌های قرون وسطی و الهیات مسیحی به سر می‌برند.

اما مخاطبان کتاب الهیات و نظریهٔ اجتماعی، به‌طور مشخص، نظریه‌پردازان اجتماعی و متألهان‌اند. جان میلبنک این اثر را تمرینی در عرصهٔ نسبی‌گرایی شکاکانه می‌داند. او در این کتاب می‌کوشد به نظریه‌پردازان اجتماعی امکان ابطال شکاکانهٔ نظریهٔ ا‌جتماعی مد‌رن سکولار را از چشم‌اندازی مغایر با آن، یعنی چشم‌انداز مسیحیت نشان دهد.

میلبنک با رویکردی باستان‌شناسانه به‌دنبال خاستگاه شکل‌های اصلی عقل سکولار است تا به سازه‌های دلبخواهی در ساخت منطقشان دست یابد. او قصد دارد دو ایده را به چالش بکشد: یکی اینکه قرائت جامعه‌شناختی مهمی از دین و مسیحیت وجود دارد که الهیات باید آن را به حساب آورد و دیگری این ایده که الهیات باید برای تشخیص مشکلات اجتماعی و نظردادن دربارهٔ راه‌حل‌های اجتماعی تماماً از تحلیل مارکسیستی، به‌همراه آمیزه‌ای جامعه‌شناختی، وام بگیرد.

کتاب الهیات و نظریۀ اجتماعی، فراسوی عقل سکولار مهم‌ترین اثر میلبنک به حساب می‌آید و دربردارندۀ ۴ بخش و ۱۲ فصل است.

بخش اول، «الهیات و لیبرالیسم» رابطۀ بین این دو را واکاوی می‌کند. در این بخش میلبنک امر سکولار را همراه با «هستی‌شناسی خشونت» به مخاطب معرفی می‌کند. منظور از هستی‌شناسی خشونت، تفسیری از جهان است که تقدم نیرو را فرض می‌گیرد و دراین‌باره سخن می‌گوید که چگونه این نیرو به‌وسیلهٔ ضدنیرو به بهترین نحو کنترل می‌شود.

بخش دوم با عنوان «الهیات و پوزیتیویسم»، جهش‌های واقعیت اجتماعی را برمی‌رسد و نقدی بر جامعه‌شناسی دین مطرح می‌کند. جان‌کلام این بخش تاکید بر رابطهٔ بسیار پیچیدهٔ الهیات و پوزیتیویسم است که فقط در رابطهٔ متضاد محدود نشده است.

بخش سوم «الهیات و دیالکتیک» با دفاع و رد هگل آغاز می‌شود و با بیان این پرسش که آیا الهیات نیازمند علم اجتماعی است، به پایان می‌رسد. این بخش نشان می‌دهد که چگونه اساسی‌ترین و انتقادی‌ترین عناصر در سنت هگلی‌مارکسیستی دقیقاً عناصری فراسوی عقل سکولار و در آستانهٔ واسازی امر سکولارند.

بخش چهارم با مسئلۀ «الهیات و تفاوت»، سرشت این نیست‌انگاری را واضح می‌کند و این دو را در برابر یکدیگر می‌آزماید. در حقیقت، چشم‌انداز اصلی کتاب، چشم‌انداز فضیلت است، نه تفاوت نیست‌انگارانه.

#نظریه_اجتماعی
#الهیات
#عقل_سکولار
#جان_میلبنک
#مرور_کتاب
@philosophyofss

Читать полностью…

فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه تهران

افراط و تفریط در کاربرد نظریه در پژوهش اجتماعی

پژوهشگران دربارۀ جایگاه نظریه در تحقیق برداشت درستی ندارند.
از یک بُعد افراطی، آن‌ها ممکن است فرض را بر این بگیرند که نظریه به‌معنای همان مكاتب جامعه‌شناسی است که در دوره‌های کارشناسی به‌طرز کسل‌کننده‌ای ارائه می‌شوند. بر پایۀ این برداشت، محقق فقط نیاز به این دارد که در آغاز تحقیق اعتقادش را به یکی از این مکاتب، از نظریۀ کنش گرفته تا مارکسیسم یا روش‌شناسی مردم‌نگارانه آشکار سازد تا همۀ مسائل نظری بی‌درنگ روشن گردد.

اما از بُعد تفریطی، اعتقاد بر این است که وظیفۀ تحقیق اساساً توصیفی یا اکتشافی و یا عمدتاً معطوف به یک مسئلۀ اجتماعی است. در نتیجۀ این برداشت، ملاحظات نظری اهمیتی ندارند.

رهیافت نخست دلالت بر این دارد که تنها چیزی که محقق به آن نیاز دارد، نشان وابستگی به یک مکتب نظری است؛ ولی برابر با رهیافت دوم، تنها یک روش درست کافی است؛ اما هر دو رهیافت اشتباه است.

درست است که پایبندی به یک مکتب خاص جامعه‌شناختی، جهت‌گیری پیشینی سودمندی را در برخورد با واقعیت اجتماعی به دست می‌دهد؛ اما هیچ مکتبی نیست که واحد یکپارچه‌ای باشد؛ بلکه مجموعه‌ای از نظریه‌هایی است که محقق باید از میان آن‌ها یکی را برگزیند.

اما در بعد تفریطی، یعنی جهت‌گیری معطوف به توصیف و مسئلۀ اجتماعی، باید گوشزد کرد که جهان اجتماعی به‌خودی‌خود هیچ قضیه‌ای را بیان نمی‌کند. برای همین است که محققان وابسته به این بُعد هرچند با سروصدای اعلام می‌دارند که هدفشان نزدیک‌ماندن به واقعیت‌هاست؛ اما در عمل، طرح نظری خاصی را بر واقعیت تحمیل می‌کنند.

برشی از کتاب
روش تحقیق کیفی در جامعه‌شناسی
اثر دیوید سیلورمن

#برش_کتاب
#فلسفه_روش
#روش_کمی
#روش_کیفی
@philosophyofss

Читать полностью…

فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه تهران

مارکس از منظر پساساختارگرایی
اثر سایمون چوت
ترجمۀ پژمان برخورداری
چاپ اول: ۱۴۰۰


سایمون چوت با مفروض قراردادن وجود صداهای متکثر در متون مارکس درصدد است تا نشان دهد چه ردپاهایی از پساساختارگرایی و پسامدرنیسم را در متون مارکس می‌توان یافت.

همچنین اندیشۀ مارکس در متون گریزپای آلتوسر و برخی از برجسته‌ترین پساساختارگرایان، یعنی لیوتار، دریدا، فوکو و دلوز به‌صورت سلبی یا ایجابی، واجد چه تصویر و جایگاهی است.

مؤلف بر آن است تا آشکار سازد در بطن مواجهات پرخطر و پرتنش پساساختارگرایان با مارکس چه امکان‌های متکثر و خلاقانه‌ای می‌تواند وجود داشته باشد؛ مواجهاتی هم‌زمان ویرانگر و سازنده که امکانات درونی آثار مارکس را در کانون توجه خود قرار می‌دهند و تقلیل تمام‌عیار اندیشه‌ها به جبهه‌های مارکسیست یا ضدمارکسیست را به سخره می‌گیرد.

#مارکس
#پساساختارگرایی
#چاپ_اول

/channel/philosophyofss

Читать полностью…

فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه تهران

درآمدی بر فهم فایده‌گرایی
اثر تیم ملگان
ترجمۀ بهنام خداپناه
چاپ اول: ۱۴۰۰


فایده‌گرایی با ابتنا بر اصل «بیشترین خوشی برای بیشترین افراد، از تأثیرگذارترین جریان‌های فلسفی دو سدۀ اخیر است. فرضیه‌ها و استدلال‌های فایده‌گرایانه در اخلاق و اقتصاد و سیاست مدرن، به‌ویژه عرصۀ سیاست‌گذاری و عمومی، به‌وفور یافت می‌شود.

از این رو، کتاب درآمدی به فهم فایده‌گرایی برای درک جامعۀ معاصر حائز اهمیت است. مؤلف، کتاب را با گزارش خلاصه‌ای از فایده‌گرایی کلاسیک در سده‌های هجده و نوزده آغاز می‌کند و در فصل‌های بعدی پیشرفت درون‌مایه‌های اساسی فایده‌گرایی را در طی قرن بیستم پی می‌گیرد.

از جمله پرسش‌هایی که این اثر می‌کوشد به آن‌ها پاسخ دهد، عبارت‌اند از: خوشی چیست؟ آیا خوشی یگانه چیز ارزشمند است؟ فایده‌گرایی مربوط به افعال است یا قوانین و نهادها؟ آیا فایده‌گرایی ناعادلانه یا به‌شکل نامعقولی طاقت‌فرسا یا غیرعملی است؟ آیندۀ فایده‌گرایی به کدام سو می‌رود؟

#فایده_گرایی
#چاپ_اول

@philosophyofss

Читать полностью…

فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه تهران

چگونه فلسفۀ علوم اجتماعی بخوانیم؟ (۲)

من همواره در پاسخ به پرسش «چگونه فلسفۀ علوم اجتماعی بخوانیم؟» سه شیوه پیشنهاد می‌دهم: ۱. مطالعۀ منابع بر اساس پرسش‌های مشخص در حوزۀ فلسفۀ علوم اجتماعی؛ ۲. مطالعه بر اساس پارادایم‌ها؛ ۳. مطالعۀ کامل هرکدام از کتاب‌ها با سیری مشخص و هدفمند.
هرکدام از این شیوه‌ها برتری‌هایی نسبت به روش دیگر دارد و به بیان دقیق‌تر، هرکدام از این‌ها پژوهشگر را به هدفی مشخص می‌رساند.

شیوۀ اول، یعنی مطالعه بر اساس پرسش‌‌های مشخص در فلسفۀ علوم اجتماعی پژوهشگر را به تسلطی کافی و کامل در پاسخ‌دادن به هرکدام از این پرسش‌ها می‌رساند؛ زیرا پاسخ‌های پارادایم‌ها و اندیشمندان و مفسران مختلف را به‌صورت متمرکز و دقیق دربارۀ هرکدام از این پرسش‌ها می‌خواند و به‌خوبی می‌تواند کاستی‌ها و برتری‌های هرکدام از این پاسخ‌ها را دریابد و شاید خود نیز به‌تناسب دانشی که در حوزۀ فلسفه و علوم اجتماعی دارد، به نظری کامل‌تر دست یابد.

شیوۀ دوم، یعنی مطالعه بر اساس پارادایم‌های مختلف، به پژوهشگر کمک می‌کند به فهمی کامل از پاسخ‌های هر پارادایم به پرسش‌های مطرح در حوزۀ فلسفۀ علوم اجتماعی دست یابد. به بیان دیگر، این روش مطالعۀ منابع، نوعی مطالعۀ پارادایم‌ها، البته با محوریت فلسفۀ علوم اجتماعی هم به حساب می‌آید و برای پژوهشگرانی مناسب است که در پی شناخت دقیق‌تر و عمیق‌تر و تخصصی‌تر پارادایم‌های موجود در علوم اجتماعی هستند. این روش را، هم می‌توان با خواندن کتاب‌های نوشته‌شده از منظر هر پارادایم انجام داد و هم به‌وسیلۀ سرفصل‌های هرکدام از پارادایم‌ها از کتاب‌هایی که پاردایم‌های گوناگون را بررسیده‌اند.

شیوۀ سوم، یعنی مطالعۀ کامل هرکدام از کتاب‌‌ها به مخاطب کمک می‌کند هرکدام از منابع را کامل بخواند و دیدگاه نویسنده دربارۀ مسائل و پرسش‌های موجود در فلسفۀ علوم اجتماعی را به‌دقت دریابد و در ضمن، فهمی کلی از فضای فلسفۀ علوم اجتماعی هم به دست آورد؛ زیرا همۀ مسائل و پرسش‌ها یا دست‌کم چندین پرسش و مسئله را در کنار هم وامی‌کاود. هرکدام از سه روش، برای تعدادی از مخاطبان و علاقه‌مندان به فلسفۀ علوم اجتماعی راهگشاست؛ زیرا هرکدام متناسب با توانمندی‌هایی که دارند، اهدافی را پی می‌گیرند و باید با روش مشخص به هدف خود دست یابند.

سیدمحسن ملاباشی

#پارادایم
#فلسفه_علوم_اجتماعی
#جستار

@philosophyofss

Читать полностью…

فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه تهران

قفس پولادین
ماکس وبر و مارکسیسم وبری
اثر مایکل لوی
ترجمۀ ناصر کفایی
چاپ اول: ۱۳۹۹

کتابی که در دست دارید، حاصل پژوهش‌های مایکل لویت، مدیر پژوهش‌های جامعه‌شناسی مرکز پژوهش‌های علمی فرانسه است. هدف این اثر نشان‌دادن نوعی همگونی بین نظرات مارکس و وبر و تأثیر این همگونی بر طیف گسترده‌ای از صاحب‌نظران رادیکال قرن گذشته و یا به‌گفتهٔ فیلسوف فرانسوی موریس مرلوپونتی، «مارکسیست‌های وبری» است.

در این کتاب تفاوت‌ها و حتی تضادهای آشکار در نظریات سیاسی و اجتماعی آن‌ها میز موردبررسی قرار گرفته است. مارکس، سوسیالیم را ناجی بشریت از چنگال سرمایه‌داری می‌داند؛ اما وبر لیبرال با تنفر از هر نوع سوسیالیسم، آن را خیال‌پردازی و فریبکاری می‌خواند.

اما این امر مانع آن نیست که وبر، مارکس را اندیشمندی بزرگ و مانیفست حزب کمونیست او را «تراوشات ذهنی هوشمند» بداند. درواقع و از منظر روشنفکری وجه مشترک نظرات این دو متفکر بیش از همه در تحلیل‌های آن دو از سیستم سرمایه‌داری است. به‌عنوان مثال شباهت خویشاوندی نزدیک اندیشهٔ وبر در زمینهٔ غیرعقلانی‌بودن سیستم سرمایه‌داری با نظریهٔ از خودبیگانگی مارکس.

#وبر
#مارکس
#چاپ_اول

@philosophyofss

Читать полностью…

فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه تهران

فرهنگ، آموزش و نظریۀ اجتماعی در اندیشۀ کانت
اثر آنا مارتا گنزالس
ترجمۀ زهره سعیدی و رضا ماحوزی
چاپ اول: ۱۳۹۹

سه موضوع عمده‌ای که در این کتاب بررسی شده، یعنی بنانهادن فرهنگی که حول احترام به آزادی انسان صورت‌بندی شده باشد و اشتیاق به توسعۀ علم تعلیم‌و‌تربیت به‌نحوی که به پیشرفت بشریت کمک کند و بذرهای نظریۀ نوین اجتماعی، مطالب فراوانی برای درک ظرفیت میراث فلسفی کانت فراهم می‌آورد.

کانت ذیل مفهوم فرهنگ، دقایق فراوانی را پیش کشیده است؛ به‌گونه‌ای که می‌توان از آزادی اندیشه و بیان تا مؤلفه‌های متعدد حکومت مطلوب، سعادت مدنی و در نهایت، سعادت اخلاقی و عقلانی را در آن مشاهده کرد.

از نظر کانت، اساساً هرگونه طرح و انگیزه‌ای برای تغییر مبانی فرهنگی و حرکت به‌سوی فرهنگ عقلانی یا همان فرهنگ آزادی و اخلاقی مستلزم برنامه‌ریزی و آموزش تدریجی و پیوستۀ نسل‌های آتی است؛ نسل‌هایی که نه‌تنها باید صاحبان فرهنگ پیش رو باشند و میراث گذشته را در اختیار بگیرند، بلکه باید متناسب با حرکت روبه‌جلوی عقل، میراث مذکور را کامل کنند و ارتقا دهند.

#کانت
#نظریه_اجتماعی
#چاپ_اول
@philosophyofss

Читать полностью…

فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه تهران

#نظریه_اجتماعی
#الهیات
#عقل_سکولار
#جان_میلبنک
#مرور_کتاب
@philosophyofss

Читать полностью…

فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه تهران

شرح و نقدی بر فلسفۀ اجتماعی و سیاسی هگل
اثر جان پلامناتز
ترجمۀ حسین بشیریه
چاپ اول ویراست جدید: ۱۳۹۹

اپلامناتز در شرح و نقدی بر فلسفۀ اجتماعی و سیاسی هگل بیشتر متأثر از تعابير جناح چپ مکتب هگل است و با استفاده از همین تعابیر به استدلال پدیدارشناسی روح توجه بیشتری دارد.

به‌نظر او اندیشۀ هگل دربارۀ آگاهی و پویش‌های ذهن انسان اندیشه‌ای ارزشمند است. یکی از مسائل همیشگی وضع بشری این است که انسان همواره نیاز دارد جایگاه خود را در جهان بیابد و از لحاظ فکری و عاطفی با خود و با جهان به سازش برسد و خرسند شود. به‌نظر پلامناتز یکی از علایق مهم فلسفۀ هگل همین پویش ذهن انسان به‌سوی خرسندی است.

از سوی دیگر، پلامناتز به نقد دستگاه کلی فلسفۀ هگل و اندیشه‌ها و پیش‌فرض‌های آن و انسجام منطقی آن‌ها می‌پردازد. هدف او عرضۀ دورنمایی کلی نیست بلکه «وارد خانه می‌شود و به تجسس می‌پردازد». به‌علاوه، هدف نویسنده صرفاً یافتن هماهنگی با ناهماهنگی درونی آن فلسفه یا بهترین و وفادارترین تعبیر آن نیست؛ بلکه می‌کوشد اهمیت آن را از لحاظ مسائل همیشگی انسان روشن سازد.

#چاپ_اول
#فلسفه_اجتماعی
#هگل
@philosophyofss

Читать полностью…
Subscribe to a channel