📒 #متن_۴۷_ترجمه
💭 #پارت_دوم
📍These connections aid memory because they provide retrieval paths between the words.
این پیوندها حافظه را یاری میدهند، زیرا بین واژه ها گذرگاه های بازیابی ایجاد میکنند.
📍One of the best ways to add connections is to elaborate on the meaning of the material while encoding it.The more deeply or elaborately one encodes the meaning, the better the resulting memory will be .
یکی از بهترین شیوه ها برای افزایش پیوند بسط معنای مطالب حین رمزگردانی انهاست.هرچه رمزگردانی عمیق تر و گسترده تر باشد، به خاطر سپردن بهتر است.
📍Thus, if you have to remember a point made in a textbook, you will recall it better if you concentrate on its meaning rather than on the exact words. And the more deeply and thoroughly you expand on its meaning, the better you will recall it.
بنابراین به خاطر سپردن نکته ای در کتاب درسی وقتی آسان تر است که به جای تمرکز بر واژه ها، بر معنای مطالب تمرکز شود. علاوه بر آن، هر چه معنای مطلبی را در ذهن خود عمیق تر و گسترده تر بسط دهید، یادآوری بعدی آن آسانتر خواهد بود.
#هیلگارد
#متن_۴۷_ترجمه_پارت_دوم
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
📒 #لغات_متن_۴۶
🔹verbal= کلامی
🔸dominant= غالب، مسلط
🔹acoustic= صوتی
🔸visual= دیداری
🔹neither nor= نه این نه آن
🔸encoding= رمزگذاری
🔹isolated= مجرد
🔸striking= برجسته، موثر
🔹suppose= فرض کنید
🔸committee= کمیته، مجلس
🔹author= نویسنده
🔸pervasive= فراگیر
🔹political= سیاسی
🔸misremember= اشتباه به یاد آوردن
🔹specifics= مشخصات
@psych_language
📒 #متن_۴۶_ترجمه
💭 #پارت_اول
📍For verbal material, the dominant long-term memory representation is neither acoustic nor visual; instead, it is based on the meanings of the items.
بازنمایی مطالب کلامی در حافظه دراز مدت، نه شنیداری است نه دیداری، بلکه مبتنی بر معانی آن مطالب است.
📍Encoding items according to their meaning occurs even when the items are isolated words, but it is more striking when they are sentences.
رمزگردانی معنایی حتی در حفظ مطالبی مانند واژه های مجزا و ناوابسته به یکدیگر صورت می گیرد، اما در مورد مطالب متشکل از جمله ها بارزتر است.
📍Several minutes after hearing a sentence, most of what you can recall or recognize is the sentence’s meaning.
چند دقیقه پس از شنیدن هر جمله، آنچه میتوان به یاد آورد یا بازشناسی کرد، معنای آن جمله است.
#هیلگارد
#متن_۴۶_ترجمه_پارت_اول
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
📒 #متن_۴۵_ترجمه
💭 #پارت_دوم
📍The memory list is then removed from view and a probe digit is presented.The participant must decide whether the probe was on the memory list.
سپس لیست حافظه از دید آزمودنی دور میشود و یکرقم پیگرد ارائه میشود. آزمودنی باید تصمیم بگیرد که آیا این رقم پیگرد در لیست حافظه بود یا نه.
📍For example, if the memory list is 3 6 1 and the probe is 6, the participant should respond ‘yes’; given the same memory list and a probe of 2, the participant should respond ‘no’.
برای مثال، اگر فهرست حافظه شامل ارقام ۱،۳،۶ و رقم پیگرد ۶ باشد، آزمودنی باید بگوید بله؛ و اگر رقم پیگرد ۲ باشد، باید بگوید نه.
📍Participants rarely make an error on this task; what is of interest, however, is the decision time, which is the elapsed time between the onset of the probe and the participant’s pressing of a ‘yes’ or a ‘no’ button.
آزمودنی ها در این تکلیف به ندرت خطا میکنند؛ اما آنچه مورد توجه است طول زمان تصمیم گیری است، یعنی فاصله زمانی بین ارائه رقم پیگرد و فشاردادن دکمه بله یا نه.
#هیلگارد
#متن_۴۵_ترجمه_پارت_دوم
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
📒 #لغات_متن_۴۴
🔹store= ذخیره
🔸material= ماده
🔹computation= محاسبات
🔸function= عملکرد
🔹station= ایستگاه
🔸reside= مستقر بودن، ساکن شدن
🔹transferred= منتقل
🔸implement= انجام، اجرا
🔹rehearsal= تمرین، تکرار
🔸repetition= تکرار
🔹apparently= ظاهرا
🔸maintain= حفظ
🔹effort= تلاش
🔸elaborate= دارای جزئیات ،بسیط
@psych_language
📒 #لغات_متن_۴۳
🔹working memory= حافظه فعال
🔸correspond= مطابق بودن، مربوط به
🔹capacity= گنجایش، ظرفیت
🔸over time= در طول زمان
🔹fit= مناسب، سازگار
🔸hold= نگه داشتن
🔹item= مورد
🔸decay= زوال
🔹fade= محو شدن
🔸notion= مفهوم
🔹being= موجود، بودن
🔸fix= ثابت
@psych_language
📒 #لغات_متن_۴۲
🔹striking= قابل توجه، برجسته، موثر
🔸encoding= رمزگردانی
🔹participant= شرکت کننده
🔸verbal= کلامی
🔹consist= شامل بودن، مرکب بودن از
🔸category= دسته
🔹uncommon= غیرمعمول
🔸instance= مورد، نمونه
🔹retrieval= بازیابی
🔸recognize= تشخیص
🔹recall= به خاطر آوردن
🔸cue= اشاره کردن
🔹engage= مشغول کردن
🔸hemisphere= نیمکره
@psych_language
📒 #لغات_متن_۴۱
🔹interpretation= تفسیر
🔸propose= پیشنهاد کردن
🔹disguise= تغییرقیافه، مبدل کردن
🔸attempt= کوشش،قصد
🔹fulfillment= تحقق،اجرا
🔸unacceptable= غیرقابل پذیرش
🔹longing= اشتیاق،هوس
🔸latent= نهفته
🔹metaphor= استعاره
🔸censor= مامور سانسور
🔹conversion= تبدیل
🔸manifest= آشکار
🔹symbolically= به صورت نمادین
@psych_language
📒 #لغات_متن_۴۰
🔹recall= به خاطر آوردن
🔸swear= سوگند
🔹comparable= قابل مقایسه
🔸damage= خرابی، خسارت، زیان
@psych_language
📒 #لغات_متن_۳۹
🔹rare= نادر، کمیاب
🔸narcolepsy= نارکولپسی، حمله خواب
🔹apnea= وقفه تنفسی،آپنه
🔸recurring= مکرر
🔹irresistible= مقاومت ناپذیر
🔸drowsiness= خواب آلودگی
🔹debilitating= ناتوان کننده
🔸incidence= وقوع
🔹mild= خفیف
@psych_language
📒 #لغات_متن_۳۸
🔹insomnia= بیخوابی
🔸complaint= شکایت
🔹dissatisfaction= نارضایتی
🔸laboratory= آزمایشگاه
🔹detectable= قابل تشخیص
🔸disturbance= اختلال
🔹perplexing= گیج کننده
@psych_language
📒 #متن_۳۸_ترجمه
💭 #پارت_اول
📍The term insomnia refers to complaints about a symptom, namely, dissatisfaction with the amount or quality of one’s sleep. Whether or not a person has insomnia is a largely subjective matter.
اصطلاح بیخوابی به شکایات مربوط به یک علامت اشاره دارد، یعنی عدم رضایت از میزان یا کیفیتِ خوابِ فرد. اینکه یا آیا فردی به بیخوابی مبتلااست یا نه ،تا حد زیادی یک موضوع ذهنی است.
📍Many people who complain of insomnia are found to have perfectly normal sleep when they are studied in a sleep laboratory, whereas others who do not complain of insomnia have detectable sleep disturbances.
بیشتر افرادی که از بیخوابی شکایت دارند، وقتی در آزمایشگاه خواب مطالعه میشوند ، خواب کاملا طبیعی دارند، درحالی که کسانی که از بیخوابی شکایتی ندارند دچاراختلالات خواب قابل تشخیص هستند.
📍This does not mean that insomnia is not a real condition, only that subjective reports of sleeplessness do not always correlate well with more objective measures.
این به این معنانیست که بیخوابی یک شرایط واقعی نیست و وجودندارد، بلکه تنها این را می رساند که گزارش های ذهنی از بیخوابی با ارزیابی های عینی تر ، همیشه همبستگی قابل توجهی ندارد.
#هیلگارد
#متن_۳۸_ترجمه_پارت_اول
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
📒 #متن_۳۷_ترجمه
📍About 80 percent of sleepers who are awakened during REM sleep report having a dream,but when awakened during NREM sleep they report a dream only about 50 percent of the time.
حدود ۸۰درصد کسانی که هنگام خواب REM بیدارشده اند، خواب دیدن را گزارش میکنند، اما هنگامی که در طول خواب NREM بیدار می شوند، آنها تنها در حدود ۵۰درصد موارد یک رویا را گزارش میدهند.
📍The dreams reported when a person is roused from REM sleep tend to be visually vivid with emotional and illogical features.They represent the type of experience we typically associate with the word dream.
رویاهایی که اشخاص هنگام بیدارشدن از خواب REM گزارش میدهند، معمولا از لحاظ بصری بسیار روشن، و دارای ویژگی های هیجانی و غیرمنطقی هستند. آنها همان تجاربی هستند، که نوعأ از واژه رویا برای ما تداعی میشود.
📍The longer the period of REM sleep before arousal, the longer and more elaborate the reported dream.
هرچه دوره خواب REM قبل از بیدارشدن، طولانی تر باشد، رویای گزارش شده طولانی تر و همراه با جزییات بیشتری است.
📍In contrast, NREM dreams are neither as visual nor as emotionally charged as REM dreams, and they are more directly related to what is happening in the person’s waking life.
برعکس رویاهای NREM هیچ یک از ویژگی های دیداری و بارهیجانی رویاهای REM را ندارند و آنها مستقیما به آنچه در زندگی بیداری فرد اتفاق می افتد، مرتبط است.
#هیلگارد
#متن_۳۷_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
📒 #متن_۳۶_ترجمه
📍During NREM sleep, eye movements are virtually absent, heart and breathing rates decrease markedly, the muscles are relaxed, and the brain’s metabolic rate decreases 25 to 30 percent compared with wakefulness.
درطول خواب NREM، حرکات چشم به کلی متوقف میشود، تنفس و ضربان قلب به میزان چشمگیری کاهش می یابد، ماهیچه ها آرمیده میشوند و میزان سوخت و ساز مغز در مقایسه با بیداری بین ۲۵ تا ۳۰ درصد کاهش می یابد.
📍In contrast, during REM sleep, very rapid eye movements occur in bursts lasting 10 to 20 seconds, the heart rate increases, and the brain’s metabolic rate increases somewhat compared with wakefulness.
درمقابل، طی خواب REM، حرکات بسیار سریع چشم با دوره های ۱۰ تا ۲۰ ثانیه ایی اتفاق می افتد، ضربان قلب تندتر میشود و میزان سوخت و ساز مغز در مقایسه با بیداری تا حدودی افزایش می یابد.
📍Further, during REM sleep we are almost completely paralyzed – only the heart, diaphragm, eye muscles, and smooth muscles (such as the muscles of the intestines and blood vessels) are spared.
به علاوه، درطول خواب REM تقریبا به طور کامل فلج هستیم، و تنها قلب، دیافراگم، ماهیچه های چشم و ماهیچه های صاف ( مثل ماهیچه های روده ها و رگ های خونی) فعال می مانند.
📍To summarize, NREM sleep is characterized by a very relaxed body, whereas REM sleep is characterized by a brain that appears to be wide awake in a virtually paralyzed body.
به طور خلاصه، خواب NREM با بدن بسیار آرام مشخص میشود در حالی که خواب REM با مغزی کاملا بیدار در بدن فلج شده مشخص میشود.
#هیلگارد
#متن_۳۶_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
📒 #متن_۳۵_ترجمه
📍We begin our discussion of consciousness with a state that seems to be its opposite: sleep.
بحث درباره ی هوشیاری را باحالتی که به نظر می رسد متضاد هوشیاری است، یعنی خواب، شروع می کنیم.
📍But although sleep might seem to have little in common with wakefulness, there are similarities between the two states.
اما اگرچه به نظر می رسد خواب وجوه مشترک کمی با بیداری دارد، شباهت هایی بین این دوحالت وجود دارد.
📍The phenomenon of dreaming indicates that we think while we sleep, although the type of thinking we do in dreams differs in various ways from the type we do while awake.
پدیده رویا نشان می دهد که ما هنگام خواب نیز فکر می کنیم، هرچند نوع تفکر ما در خواب از جهاتِ مختلف با نوع تفکر دربیداری فرق دارد.
📍We form memories while sleeping, as we know from the fact that we can remember dreams.
این واقعیت که رویاهای خود را به یاد می آوریم نشان می دهد که هنگام خواب خاطره هایی تشکیل می شود.
📍Sleep is not entirely quiescent: Some people walk in their sleep. People who are asleep are not entirely insensitive to their environment: Parents are awakened by their baby’s cry. Nor is sleep entirely planless: Some people can decide to wake at a given time and do so.
خواب سراسر سکون و سکوت نیست: بعضی از مردم در خواب راه می روند. افرادی که خواب هستند ،حساسیت خود را در برابر محیطشان به طور کامل از دست نمیدهند: والدین با گریه کودک خود بیدار می شوند. علاوه براین، خواب کاملا بی طرح و نقشه نیست: برخی افراد می توانند تصمیم بگیرند که در یک زمان مشخص بیدارشوند و موفق هم میشوند.
#هیلگارد
#متن_۳۵_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
📒 #متن_۴۷_ترجمه
💭 #پارت_اول
📍Often the items that we need to remember are meaningful but the connections between them are not. In such cases memory can be improved by creating real or artificial links between the items.
اغلب ماده هایی که باید بخاطر بسپاریم معنا دارند، اما پیوند بین آنها معنادار نیست. در چنین مواردی می توان با ایحاد پیوندهای واقعی یا ساختگی بین ماده ها،حافظه را بهبود بخشید.
📍For example, people who are
learning to read music must remember that the five lines in printed music are referred to as EGBDF; although the symbols themselves are meaningful (they refer to notes on a keyboard), their order seems arbitrary.
برای مثال، کسانی که نت خوانی موسیقی را می آموزند باید به خاطر بسپارند که پنج خط حامل موسیقی با حروف EGBDF نشان داده میشود. هرچند این نمادها معنا دارند( معرف نت هایی در صفحه کلید) اما ترتیب آنها قراردادی به نظر میرسد.
📍What many learners do is convert the symbols into the sentence ‘Every Good Boy Does Fine’; the first letter of each word names each symbol, and the relationships between the words in the sentence supply meaningful connections between the symbols.
بسیاری از شاگردان این نماد ها را به صورت این جمله در می آورند:
Every Good Boy Does Fine.
در این جمله نخستین حرف هرواژه، معرف یکی از نمادهاست و روابط بین واژه های جمله پیوندی معنادار بین نمادها برقرار میکند.
#هیلگارد
#متن_۴۷_ترجمه_پارت_اول
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
📒 #متن_۴۶_ترجمه
💭 #پارت_دوم
📍Suppose that you heard the sentence, ‘The author sent the committee a long letter’.The evidence indicates that two minutes later you would do no better than chance in telling whether you had heard that sentence or one that has the same meaning: ‘A long letter was sent to the committee by the author.
فرض کنید این جمله را بشنوید: « مولف نامه مفصلی به شورا نوشت». شواهد حاکی از آن است که دو دقیقه بعد نمیتوانید تشخیص دهید که همین جمله را شنیده اید یا جمله زیر را که با آن هم معنا است:« نامه مفصلی به وسیله مولف به شورا نوشته شد».
📍Encoding of meaning is pervasive in everyday memory situations. When people report on complex social or political situations, they may misremember many of the specifics (who said what to whom, when something was said, who else was there) yet can accurately describe the basic situation.
رمزگردانی معنایی در به یاد سپردن مطالب در زندگی روزمره بسیار رایج است. افراد در گزارش های خود از رویدادهای پیچیده ی سیاسی یا اجتماعی ممکن است بسیاری از جزییات ( مثلا کی به کی چی گفت؟ فلان چیز کِی گفته شد؟ چه کس دیگری آنجا بود؟) را درست به خاطر نیاورند اما میتوانند هسته اصلی هررویداد را به درستی توصیف کنند.
#هیلگارد
#متن_۴۶_ترجمه_پارت_دوم
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
📒 #لغات_متن_۴۵
🔹slower= آهسته تر
🔸retrieval= بازیابی
🔹evidence= شواهد
🔸trial= کوشش،آزمایش
🔹participant= شرکت کننده
🔸digit= عدد
🔹temporarily= موقتا
🔸maintain= حفظ
🔹contain= شامل
🔸probe= کاوشگر، تحقیق
🔹probe digit= رقم پیگرد
🔸elapsed= سپری شده، سپری
@psych_language
📒 #متن_۴۵_ترجمه
💭 #پارت_اول
📍Research has shown that the more items there are in working memory, the slower retrieval becomes. Most of the evidence for this comes from a type of experiment introduced by Sternberg.
پژوهش نشان داده است که هرقدر تعداد ماده ها در حافظه فعال بیشتر باشد، بازیابی کندتر صورت میگیرد. بیشترِ شواهدی که دلالت بر این کندشدن بازیابی دارد حاصل طرح آزمایشی که استنبرگ معرفی کرد، است.
📍On each trial of the experiment, a participant is shown a set of digits, called the memory list, that he or she must temporarily maintain in working memory.
در این آزمایش در هرکوشش به آزمودنی مجموعه ارقامی به نام فهرست حافظه ارائه میشود که او باید آنها را موقتا در حافظه فعال خود نگه دارد.
📍It is easy for the participant to do so because the memory list contains between one and six digits.
برای شرکت کننده انجام این کار آسان است زیرا لیست حافظه شامل یک تا شش رقم است.
#هیلگارد
#متن_۴۵_ترجمه_پارت_اول
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
📒 #متن_۴۴_ترجمه
📍working memory serves two important functions: It stores material that is needed for short periods, and it serves as a work space for mental computations.Another possible function is serving as a way station to long-term memory.
حافظه فعال دو کارکرد عمده دارد: یکی اینکه مطالب لازم را برای مدتی کوتاه ذخیره میکند و فضای کار برای محاسبات ذهنی را فراهم می سازد. کارکرد احتمالی دیگر این است که در نقش ایستگاه بین راه برای حافظه دراز مدت عمل میکند.
📍That is, information may reside in working memory while it is being encoded or transferred into long-term memory.
به این معنا که اطلاعات در حین رمزگردانی و انتقال به حافظه درازمدت ممکن است مدتی در حافظه فعال بماند.
📍While there are a number of different ways to implement the transfer, one way that has been the subject of considerable research is rehearsal, the conscious repetition of information in working memory.
این انتقال میتواند به روش های مختلفی صورت گیرد اما شیوه ای که بیش از همه بررسی شده، مرور ذهنی است، تکرار آگاهانه اطلاعات در حافظه فعال.
📍Rehearsal apparently not only maintains the item in working memory but also can cause it to be transferred to longterm memory.
مرورذهنی یک ماده، نه تنها آن را در حافظه فعال نگه میدارد بلکه میتواند باعث انتقال آن به حافظه بلندمدت شود.
📍Thus, the term ‘maintenance rehearsal’ is used to refer to active efforts to hold information in working memory; elaborative rehearsal refers to efforts to encode information in long-term memory.
بنابراین اصطلاح مرور نگهدارنده برای اشاره به تلاش فعالانه برای نگهداری اطلاعات در حافظه فعال به کار می رود؛ مرور بسط دهنده به تلاش هایی که برای رمزگردانی اطلاعات درحافظه طولانی مدت میشود، اشاره دارد.
#هیلگارد
#متن_۴۴_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
📒 #متن_۴۳_ترجمه
📍We may be able to hold on to seven items briefly, but in most cases they will soon be forgotten. Forgetting occurs either because the items ‘decay’ over time or because they are displaced by new items.
ممکن است بتوانیم به طورخلاصه هفت ماده را نگه داریم اما در اغلب موارد به زودی فراموش میشوند. فراموشی به این دلیل رخ می دهد که این مواد به مرور زمان دچار زوال میشوند یا توسط موارد جدید جابه جا میشوند.
📍Information in working memory may simply decay as time passes. We may think of the representation of an item as a trace that fades within a matter of seconds.
اطلاعات موجود در حافظه فعال با گذشت زمان ممکن است محو شود. میتوانیم بازنمایی هرماده را بعنوان رد عصبی بدانیم که در عرض چند ثانیه محو میشود.
📍The other major cause of forgetting in working memory is the displacement of old items by new ones.
دلیل اصلی دیگر فراموشی در حافظه فعال این است که مواد جدید جانشین مواد قدیم میشوند.
📍The notion of displacement fits with the idea that working memory has a fixed capacity. Being in working memory may correspond to being in a state of activation.
مفهوم جانشینی با اصل ثابت بودن گنجایش حافظه فعال همخوانی دارد. وجود هرماده ای در حافظه فعال برابر با فعال بودنِ آن است.
#هیلگارد
#متن_۴۳_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
📒 #متن_۴۲_ترجمه
📍A number of recent studies suggest that the different stages of memory are mediated by different structures in the brain.
تعدادی از پژوهش های اخیر نشان میدهد که مراحل مختلف حافظه توسط ساختارهای متفاوتی در مغز اداره میشوند.
📍The most striking evidence comes from brainscanning studies. These experiments involve two parts.
برجسته ترین شواهد از مطالعات اسکن مغز حاصل میشود. این آزمایش ها شامل دو بخش است.
📍In Part 1, which focuses on encoding, participants study a set of verbal items – for example, pairs consisting of categories and uncommon instances.
در بخش اول که بر رمزگردانی تمرکز دارد، شرکت کنندگان مجموعه ای از موارد کلامی را مطالعه میکنند، مثل زوج هایی متشکل از دسته ها وموارد غیرمعمول.
📍in Part 2, which focuses on retrieval, participants have to recognize or recall the items when cued with the category name.
در بخش دوم که بر بازیابی متمرکز است،شرکت کنندگان درصورت علامت گذاری با نام گروه، باید موارد را شناسایی یا به یاد بیاورند.
📍In both parts, positron emission tomography (PET) measures of brain activity are recorded while participants are engaged in their task.
در هر دوبخش, شاخص های PET فعالیتِ مغزی درحالی که شرکت کنندگان درگیر وظیفه خود هستند،ثبت می شود.
📍The most striking finding is that during encoding most of the activated brain regions are in the left hemisphere, whereas during retrieval most of the activated brain areas are in the right hemisphere.
چشمگیرترین یافته این است که در جریان رمزگذاری، بیشتر ناحیه های مغزی فعال شده در نیمکره چپ ، در حالی که درجریان بازیابی بیشتر نواحی مغزی فعال شده در نیمکره راست هستند.
#هیلگارد
#متن_۴۲_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
📒 #متن_۴۱_ترجمه
📍One of the earliest theories of the function of dreams was suggested by Sigmund Freud.
یکی از نخستین نظریه ها درباره ی کارکرد رویاها توسط زیگموند فروید ارائه شده است.
📍In The Interpretation of Dreams, Freud proposed that dreams provide a ‘royal road to a knowledge of the unconscious activities of the mind’. He believed that dreams are a disguised attempt at wish fulfillment.
فروید در کتاب تعبیر رویا این نظر را مطرح ساخت که رویا شاهراهی برای شناخت فعالیت های ناهشیار ذهن است. او براین باور بود که رویاها تلاشی مبدل برای برآورده ساختن امیال هستند.
📍By this he meant that the dream touches on wishes, needs, or ideas that the individual finds unacceptable and have been repressed to the
unconscious (for example, sexual longings for the parent
of the opposite sex).
مقصود فروید این بود که رویاها متاثر از امیال، نیازها یا اندیشه هایی هستند که برای فرد غیرقابل پذیرش بوده و بنابراین به ناهوشیار رانده شده اند ( مثلا میل ادیپی به والد غیرهمجنس).
📍These wishes and ideas are the latent content of the dream. Freud used the metaphor of a censor to explain the conversion of latent content into manifest content.
این امیال و اندیشه ها محتوای نهفته رویا هستند. فروید کلمه مامورسانسور را به عنوان استعاره ای برای توضیح جریان تبدیل محتوای نهفته به محتوای آشکار به کاربرد.
📍In effect, Freud said, the censor protects the sleeper, enabling him or her to express repressed impulses symbolically while avoiding the guilt or anxiety that would occur if they were to appear consciously in undisguised form.
در حقیقت به گفته فروید این مامور سانسور از شخص خفته حفاظت میکند و او را قادر میسازد که تکانه های واپس رانده را به صورت نمادین بیان کند و در عین حال از احساس گناه یا اضطرابی که درصورت بیان آنها درقالب هوشیارانه و غیرمبدل گریبانگیرش میشود ،مصون بماند.
#هیلگارد
#متن_۴۱_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
📒 #متن_۴۰_ترجمه
📍Although many people do not recall their dreams in the morning, evidence from studies of REM sleep suggests that nonrecallers often do as much dreaming as recallers.
بااینکه بسیاری از مردم رویاهای خودرا صبح روز بعد به یاد نمی آورند، شواهد حاصل از مطالعات خواب REM نشان میدهد که فراموش کنندگان رویا به اندازه به یاددارندگان رویا، خواب میبینند.
📍If you take people who swear that they have never dreamed, put them in a dream research laboratory, and wake them from REM sleep, they may recall dreams at rates comparable to those of other people. If someone says, ‘I never dream’, what they may mean is ‘I can’t recall my dreams’.
اگر کسانی را که سوگند می خورند که هرگز خواب ندیده اند، در یک آزمایشگاه پژوهش درباره رویا قرار دهید و آنها را حین خواب REM بیدارکنید، خواهید دید که به اندازه دیگران دیگران رویای خود را به یاد می آورند. اگر کسی می گوید "من هیچوقت خواب نمیبینم" ، معنایش این است که " من نمیتوانم رویاهای خود را به یاد بیاورم."
📍Some evidence does suggest, however, that preschool children do not dream and that young children dream much less often than adults. In addition, adults with certain types of brain damage also do not appear to dream.
بعضی از شواهدها نشان میدهد که کودکان پیش دبستانی خواب نمی بینند و کودکان خردسال بسیار کمتر از بزرگسالان خواب میبینند. علاوه براین، همچنین بزرگسالان با انواع خاصی از آسیب مغزی ،خواب نمیبینند.
#هیلگارد
#متن_۴۰_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
📒 #متن_۳۹_ترجمه
📍Two relatively rare but severe sleep disorders are narcolepsy and apnea. A person with narcolepsy has recurring, irresistible attacks of drowsiness and may fall asleep at any time – while writing a letter, driving a car, or carrying on a conversation.
دو اختلال نسبتا کمیاب اما حاد، حمله خواب و وقفه تنفسی است. شخص مبتلا به حمله خواب گرفتار حمله های مکرر خواب آلودگی میشود و گاهی در هرشرایطی خواب می رود، مثلا درحال نوشتن نامه یا هنگام رانندگی یا ضمن گفتگو.
📍If a student falls asleep while a professor is lecturing, that may be perfectly normal, but a professor who falls asleep while lecturing may be suffering from narcolepsy.
اگر دانشجویی در اثنای تدریس استاد به خواب رود ممکن است امری کاملا طبیعی باشد، اما اگر خود استاد در حال تدریس به خواب رود، شاید از حمله خواب رنج میبرد.
📍Such episodes can occur several times a day in severe cases and last from a few seconds to 30 minutes.
چنین اپیزودهایی در موارد شدید میتواند چندین بار در طول روز رخدهد و هربار بین چند ثانیه تا ۳۰ دقیقه طول بکشد.
📍approximately one in a thousand individuals suffers from debilitating narcolepsy, and the incidence of milder, unrecognized cases may be much higher.
تقریبا از هر هزارنفر ،یک نفر از حمله خواب ناتوان کننده است رنج میبرد و تعداد موارد خفیف و ناشناخته ی آن احتمالا بیشتر است.
#هیلگارد
#متن_۳۹_ترجمه
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
📒 #متن_۳۸_ترجمه
💭 #پارت_دوم
📍A perplexing feature of insomnia is that people seem to overestimate the amount of sleep lost.
یکی از جنبه های سردرگم کننده در موضوع بیخوابی این است که به نظر میرسد مردم میزان خواب از دست رفته را بیش از حدارزیابی میکنند.
📍One study that monitored the sleep of people who identified themselves as insomniacs found that only about half were actually awake as much as 30 minutes during the night.
در مطالعه ای ضمن بررسی خواب افرادی که خود را مبتلا به بیخوابی میدانستند معلوم شد که فقط در حدود نیمی از آنها در واقعه به مدت ۳۰ دقیقه درطول شب بیدار بودند.
📍The problem may be that some people remember only time spent awake and think they have not slept because they have no memory of doing so.
مسئله این است که بعضی از مردم تنها مدت زمانی را که بیدارمانده اند به یاد می آورند و چون از خواب خود هیچ خاطرهای ندارند تصور میکنند اصلا نخوابیده اند.
#هیلگارد
#متن_۳۸_ترجمه_پارت_دوم
#متون_روانشناسی_به_انگلیسی
#زبان_تخصصی_روانشناسی
#وزرات_علوم
@psych_language
📒 #لغات_متن_۳۷
🔹rouse= از خواب بیدارشدن
🔸visual= دیداری
🔹vivid= واضح
🔸illogical= غیرمنطقی
🔹feature= ویژگی
🔸elaborate= دارای جزئیات،بسیط
@psych_language
📒 #لغات_متن_۳۶
🔹muscle= ماهیچه،عضله
🔸metabolic= سوخت و ساز
🔹wakefulness= بیداری
🔸rate= میزان،نرخ
🔹further= بعلاوه
🔸paralyzed= فلج شده
🔹smooth= صاف، هموار
🔸intestine= روده
@psych_language
📒 #لغات_متن_۳۵
🔹consciousness= هوشیاری
🔸seem= به نظر رسیدن
🔹common= مشترک، متداول
🔸wakefulness= بیداری
🔹similar= شبیه، مشابه
🔸phenomenon= پدیده
🔹indicate= نشان دادن
🔸form= شکل دادن
🔹memories= خاطرات
🔸quiescent= سکون، خاموش
🔹insensitive= غیرحساس
@psych_language
#لغات_متن_۳۴
🔹pervasive= فراگیر
🔸lasting= بادوام، پایدار
🔹impairment= نقص، اختلال
🔸interaction= تعاملات
🔹deficit= نقص، کمبود
🔸mild= خفیف
🔹severe= شدید
🔸intellectual= ذهنی
🔹disability= ناتوانی
🔸superior= برتر
@psych_language