5529
. چه باران باشیم، چه رگبار، چه جوهر باشیم، چه خون این خاک باید "آباد" شود هدف ما بر آن است تا جدیدترین مباحث روانپزشکی و تحلیل حوزه تخصصی روان را برسی و تدریس نماییم. مدرس: دکتر زهرا حاج رحیمی نظام۵۲۵۱۶ www.rasanpsy.ir
Online Eye Movement Desensitization and Reprocessing for the Treatment of Post-Traumatic Stress Disorder - PMC
https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC11114197/
Death and loss are universal human experiences, yet understandings of and attitudes toward expressing grief have shifted across time. The earliest psychological conceptualization of grief pathologized “holding on” to the lost object, a notion that has since been rejected in favor of a conception of continuing bonds that can be adaptive in grief. Similarly, early stage theories of grieving suggested a linear progression toward resolution and acceptance of loss, which has been criticized in favor of approaches that allow for natural regulatory processes of attending to the loss and reengaging with a changed world. In sum, grief is no longer regarded solely as looking back on a past life with the deceased but rather is oriented toward creating and reconstructing a meaningful present and future that accommodate the loss and its impact. Most people respond adaptively to loss by relying on their internal and social support systems. However, a significant subset of grievers struggles with complicated grief, which is characterized by intense longing for the deceased, causes impairment in various life domains, and extends beyond the period of grieving that is considered normal for the population and culture. Grief therapy is most appropriate and advantageous for grievers who self-identify the need for additional support, and this tends to happen among those who are struggling disproportionately. Complicated grief shares features with other common psychiatric diagnoses (e.g., Major Depressive Disorder and Posttraumatic Stress Disorder), as well as being characterized by distinctive separation distress regarding the deceased. Treatment for complicated grief targets the common symptoms among these disorders as well as the grief-specific manifestations of distress that are concentrated on issues of coping, attachment, meaning, and behavior
https://www.researchgate.net/publication/324091709_Grief_Therapy
تعدادی منبع مفید در حوزه مداخلات روانشناختی در بلایا به ترتیب زیر در ادامه خواهد آمد:
ـ حمایتهای روانی اجتماعی در زلزله، کتابچه آموزشی متخصصین بهداشت روان، تهیه و تدوین در وزارت بهداشت و درمان،
ـ کمکهای اولیه روانشناختی، تهیه و تدوین در سازمان بهداشت جهانی، ترجمه رویا فرامرزی
ـ حمایتهای روانی اجتماعی در بلایا ویژه کودکان، تالیف دکتر کارینه طهماسیان
*جلسه (۲)؛پارت سه
*گذری بر کارگاه تخصصی گذر از سوگ
*سری تدریس های مداخله در سوگ
موضوع:برسی چیستی و چرایی سوگ ●یاس و نااميدی ●
باتدریس سرکار خانم دکتر حاج رحیمی
که روان را باید فراتر از روان "روان" کرد.
✨صفحه اینستاگرام:
@ravandarmani_psycho
@drzahrahajrahimi
کانال تلگرام:
@vianapsy
@psychotraputic_hajrahimi
وبلاگ:
🌐 http://drhajrahimi.blogfa.com
☎️۰۹۱۰۳۵۰۴۳۲۰
که روان را باید فراتر از روان "روان" کرد.
*جلسه (۲)؛پارت یک
*گذری بر کارگاه تخصصی گذر از سوگ
*سری تدریس های مداخله در سوگ
موضوع:برسی چیستی و چرایی سوگ ●خشم●
باتدریس سرکار خانم دکتر حاج رحیمی
که روان را باید فراتر از روان "روان" کرد.
✨صفحه اینستاگرام:
@ravandarmani_psycho
@drzahrahajrahimi
کانال تلگرام:
@vaniapsy
@drhajrahimi_psychoanalysis
وبلاگ:
🌐 http://drhajrahimi.blogfa.com
☎️۰۹۱۰۳۵۰۴۳۲۰
که روان را باید فراتر از روان "روان" کرد.
*جلسه (۱)؛پارت یک
*گذری بر کارگاه تخصصی گذر از سوگ
*سری تدریس های مداخله در سوگ
موضوع:برسی چیستی و چرایی سوگ ●شخصیت عضویت●
باتدریس سرکار خانم دکتر حاج رحیمی
که روان را باید فراتر از روان "روان" کرد.
✨صفحه اینستاگرام:
@ravandarmani_psycho
@drzahrahajrahimi
کانال تلگرام:
@vaniapsy
@drhajrahimi_psychoanalysis
وبلاگ:
🌐 http://drhajrahimi.blogfa.com
☎️۰۹۱۰۳۵۰۴۳۲۰
که روان را باید فراتر از روان "روان" کرد.
چشمانداز تو تنها زمانی آشکار میشود که به قلبت مینگری. آنهایی که به بیرون مینگرند در رویا بِسَر میبرند و آنهایی که به درونشان مینگرند هوشیارند.
روانشناسی ضمیر ناخودآگاه
کارل گوستاو یونگ
آنها به داخل ما “نفود” میکنند همانگونه که سالها نفوذ و یکی شدن را بدون هیچ فاصلهای با مادر تجربه کردهاند!
آنها مصداق یک فالوس اعظماند که مخاطبینشان در برابرشان سجده کرده و آنها را میپرستند.
کسانی که ایگوی نسبتا پختهای دارند به محض دیدن آنها احساس میکنند که آنها تا چه اندازه “دیوانه” هستند؛
اما افرادی که ایگوی ضعیفی دارند ممکن است به سرعت جذب آنها شده و لذا ضعف ایگوی خود را با سخنان مطلقنگر و بدون تردید این افراد پر نمایند.
حضور پررنگ و تاثیرگذار این افراد در تمامی دنیا حقیقت مهمی را برای ما آشکار میسازد:
بشر شاید هیچگاه نتواند به حیات خویش با دیدی واقعانگارانه و آزمون و خطاوار نگاه کند.
گویی روح جمعی بشر هنوز در مرحلهی “خودشیفتگی اولیه” به سر میبرد؛ مرحلهای که فروید آن را به روزهای اول زندگی نوزاد نسبت میدهد؛
آن زمانی که نوزاد در آن غرق در توهماتی است که اساس آنها بر نیروی توهمیِ خیر و شر بنا شده است؛ اینکه یک سوی عالم نور است و سوی دیگر آن تاریکی!
مادری نجاتبخش-مقدس و مادری درندهخوی و آدمخوار!
بقایای این نگاه نوزادانه در روان انسانی که به بلوغ نسبی دست یافته او را احتمالا به سمت نگاهی بسیار پیچیدهتر و غیرمطلقتر در مورد دو نیروی خیر و شر در جهان رهسپار خواهد کرد؛
دیگر خبری از مفاهیمی همچون انرژی، شعور کیهانی، قانون جذب و ارتباطات خطی و یکطرفه میان پدیدههای عالم در اندیشه و کلام او جاری نخواهد بود.
او در همانجایی که مرگ و تاریکی هست بقایای زندگی را میبیند و در همان جایی که نور و حیات هست بقایای تاریکی.
همچون سکانس اول فیلم “مخمل آبی” ساخته دیوید لینچ که دوربین بعد از نشان دادن باغچهای زیبا، ناگهان به زیر خاک باغچه میرود؛
جایی تاریک که کرمها و سوسکها در حال لولیدن در هم هستند و حسی از تاریکی و تباهی را در عین حیات بهما منتقل میسازند.
https://ramesh-group.ir/%d8%b3%da%a9%db%8c%d8%b2%d9%88%d9%81%d8%b1%d9%86-%d9%87%d8%a7-%d8%af%d8%b1-%d8%b3%d9%88%d8%b4%d8%a7%d9%84-%d9%85%d8%af%db%8c%d8%a7/?fbclid=PAY2xjawJwQNdleHRuA2FlbQIxMAABp2xKfryaL4ag88wfOFsFxd4-7vCjsgP09n7GJxaFQGdlMuzJgEJzE_MAQcj3_aem_1_a_nuLyFAr1S15JgDIfqQ
📝این فولدر کلی ویدئو و فایلهای آموزشی در حوزههای مختلف روانشناسی.زبان و ادبیات داره و کلی اطلاعات مفید و فرصتهای شغلی بهتون میده
✅فقط کافیه دکمهی ADD رو بزنید و این فولدر تخصصی رو در تلگرام خود ذخیره کنید:
👇👇👇
/channel/addlist/fRJtrwmpB3dmMzk0
🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥
✅معرفی کانال ویژه امشب:
🔹5000ساعت آموزش تخصصی روانشناسی
✅ مدرک معتبر وزارت علوم
/channel/rooeen_ravan
جهان مراجعین پریمیتیو (مرزی یا پیشامرزی)، پیشا-کلامی است لذا آنها عاشق میشوند با "دیدن"
و دل میکنند باز هم با "دیدن".
حتی کلام نیز که به نظر امری غیر عینی است در آنها نه به عنوان یک ابزار جهت شناخت دیگری، بلکه صرفا وسیلهای انگاشته میشود تا دیگری را از طریق آن "لمس" نموده یا نگاهش را از آن خود کنند.
پیش از ادامهی مطلب، ذکر این نکته لازم است که عمل لمس در روان، اصولا جایگاه و کارکردی مشابه با دیدن را اتخاذ میکند.
کافی است تصور کنید در حال لمس بدنِ انسانی دیگر با چشمانی کاملا بسته هستید؛ این لمسِ منهای دیدن میتواند گاهی به شدت بیمعنا و حتی وحشتناک تجربه شود!
نکته دوم آنکه "دیدن" در روانکاوی جزو کارکردهای دهانی دستهبندی میشود. یعنی کیفیت روانیای که هنگام دیدن تجربه میگردد همانی است که به هنگام خوردن نیز رخ خواهد داد.
ما با دیدن میتوانیم دیگری را ببلعیم؛ در فرهنگ عامه نیز به این شباهت اشاره میشود که: "فلانی با چشمهاش داشت منو میخورد"!
حالا کلام نیز در مراجع پریمیتیو بجای امری ذهنی، امری کاملا عینی و قابل لمس تجربه میشود.
رخدادی که صرفا در ماههای اولیهی نوزادی یا به قول پیاژه در مرحله حسی-حرکتی شاهدش هستیم.
نوزاد توان فهم جملات پیچیدهی مادر را ندارد؛ بنابراین هر چه کلام سادهتر و عینیتر باشد، آنها بهتر میتوانند از دل کلمات مادر، احساس مادر به خود را لمس نمایند.
در واقع به میزانیکه جملات مادر قابل لمستر و از واژههای غیرذهنیتر تشکیل شده باشد، نوزاد نیز با آن جملات ارتباط بیشتری برقرار خواهد کرد.
حالا وقتی در جلسات به مراجعین بدوی تفسیرهای کلاسیک ارائه میدهیم، از آنجایی که تفسیر اصولا از جنس چیزی ذهنی و نه عینی-لمسی است، آنها بلافاصله تفسیر را پس میزنند.
عمل تفسیر اصولا در حال بیان چیزی از درون ما است که تا حد زیادی ما آن را نمی توانیم به راحتی بینیم چرا که رویتش نیازمند فراتر رفتن از امور حسی و لمسی است.
نیازمند برقراریٍ یک ارتباط ذهنی میان دو یا چند چیز.
و وقتی پای "مفهوم" و "ارتباطات ذهنی" در مورد رابطهی انسانی به میان میآید آنها کاملا ناشنوا میشوند.
آنها ممکن است در علوم ریاضی و تجربی و بسیاری از رشتههای مربوط به علوم انسانی سرآمد باشند و مفاهیم مربوط به آن را کاملا درک کنند اما در مورد رابطهی احساسی خیر!
اگر از آنها برای مثال بپرسیم "منظورت از اینکه میگویی من برای تو ارزشی قائل نیستم چیست؟"
آنها یا پاسخی ندارند و میگویند این را احساس میکنند (حسم میگوید که من برای شما مهم نیستم)؛
و یا به مواردی کاملا عینی اشاره میکنند. برای مثال: چون شما من را بیرون از جلسات حاضر نیستید ببینید.
جهان فرد بدوی جهانی تهی از معناست؛ جهانی که در آن صرفا با چیزهای قابل لمس میتوان حس بودن کرد.
در واقع چیزهای قابل لمس میآیند تا جای خالیِ یک معنای عمیق را برای آنها پر کنند.
هر چند برای فرد نوروتیک نیز چیزهای قابل لمس جذابیت خودشان را دارند اما...
او از چیزهایی غیرقابل لمس نیز میتواند به اندازه یا حتی بیشتر از امور عینی کسب لذت نماید.
نکتهی بسیار چالشبرانگیز در مورد مراجعین بدوی این است که آنها عمیقا باور دارند که دارای شهود بسیار قویای هستند.
و میتوانند بدون آنکه سخنی رد و بدل شود احساسات و درون آدمها را بفهمند.
آزمونهای غلط و بیاعتباری همچون MBTI نیز در این میان مهر تاییدی بر این باور آنها میزنند که آنها حقیقتاً "حسی-شهودی" هستند.
مراجعین بدوی اغلب نه تنها شهود قویای ندارند بلکه به شکل متضادی فرسنگها از آن دور هستند!
چرا که بخش عظیمی از آنچه که آنها در دیگری احساس میکنند نه احساسات فرد مقابل، بلکه تکههای غیرقابل تحملِ self آنهاست که به دیگری یا روانکاو پرتاب کرده اند.
حتی اگر روانکاو صاحب آن ویژگیهایی باشد که مراجعین بدوی از آن سخن میگویند، عملا باز هم آنها نه در حال دیدن درون روانکاو، بلکه در حال دیدن درون خودشان در دیگری هستند!
شهود، پیوند عمیقی با درون غنی و بارور دارد؛ غنی از اتصالات و پیوندهایی امن، پرمعنا و مستحکم که به فرد احساس رهایی میبخشد؛ احساسی که وینیکات از آن تحت عنوان unintegration سخن گفته است.
این در حالی است که مسالهی اصلیِ مراجع بدوی یک درون تهی از پیوند و معنا است!
چطور میشود درون فرد بسیار فقیر و تهی از معنایی عمیق باشد اما بتواند به اکتشاف دنیای درونی دیگری دست یازد؟!
برای اکتشاف معنا در دیگران ما ابتدا لازم داریم که در جهان درونی خویش اتصالات و معناهای بیشماری را ردیابی و خلق نماییم.
قلب انسانِ شعله ور از اشتیاق و در جستجوی علم، قلبی است که توانایی شهود و اکتشاف در اختیار او قرار خواهد گرفت و نه قلبی که از ترس و ناامنی پر گشته است!
#امیرحسین_کمیجانی
@amirkomijaniii
/channel/+gKJETFmWM-ZjNjg0
درود به دوستانم؛ قصد دارم فعالیت مجدد رویدادها و لکچرهای روانشناسی را دوباره در گروه راسان راه اندازی کنم
این لینک تا فرداشب ساعت ۲۲ اعتبار دارد
سپاس از همراهیتان🪻
هر شبی، صبح دارد و هر صبحی، شب.
هیچوقت ناگهان شب نمیشود و ناگهان صبح نمیشود.
شب آرامآرام، مرزهایش در نور صبح ناپدید میشود و صبح آرام آرام در سایههای شب گم میشود.
به آهستگیِ این تغییرات نگاه کنیم و اجازه دهیم این آهستگی به ما بیاموزد همه چیز در آهستگی و سرعت خودش تغییر میکند.
و البته واقعیت دیگری هم در دل این آهستگی به ما یادآوری میشود؛ اینکه همه چیز تغییر میکند.
متن: پونه مقیمی
۱۵ فروردین سال چهار
سالی برای تغییر...
همه چیز تغییر میکند...
https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC6986488/
Читать полностью…
Abstract
During the history of humanity, regardless the socio-cultural beliefs, the idea of demonic possession has been a perpetual feature marked by the evolution of civilization. There is presented a case of a monk found by the Romanian police driving a car on public roads without holding a driving license, diagnosed with acute psychotic disorder with schizophrenia symptoms. The forensic psychiatric assessment concludes that he lacks the mental capacity to drive vehicles, has suicidal ideation, but it is our personal belief that he will continue to defy this decision, as he considers himself sane. The patient denies the occurrence of any psycho-productive phenomena, and shows no signs of altered mnesic function. The forensic psychiatric assessment concludes that he lacks the mental capacity to drive vehicles, but it is our personal belief that he will continue to defy this decision, as he considers himself sane. The authors reviewed several current scientific approaches to demonic possession including psychodynamic, humanistic, behavioural, cognitive, biological, mixed, psychoanalytical perspectives, concluding that the behaviour of such patients’ takes on different forms depending on their primary organic disorder. The psychiatrist’s competences supplemented by his/her own belief in religious values influence the formulation and therapy of demonic possession phenomena.
https://www.researchgate.net/publication/319798177_Demonology_and_suicide_-_Forensic_implications
یک مقاله بینظیر
A FLASH OF HOPE: Eye Movement Desensitization and Reprocessing (EMDR) Therapy - PMC
https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC7839656/
متاسفانه این چندمین باری است که این کتابها را در اینجا فوروارد میکنم. همکاران عزیز اگر به منابع دیگری متناسب با شرایط فعلی دسترسی دارید لطفا به هر نحوی که میتوانید آنها را با دیگران به اشتراک بگذارید. برای اشتراک در اینجا هم اگر بفرستید ممنون خواهم شد.
Читать полностью…
https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC6844541/
Читать полностью…
*جلسه (۲)؛پارت دو
*گذری بر کارگاه تخصصی گذر از سوگ
*سری تدریس های مداخله در سوگ
موضوع:برسی چیستی و چرایی سوگ ●چانه زنی●
باتدریس سرکار خانم دکتر حاج رحیمی
که روان را باید فراتر از روان "روان" کرد.
✨صفحه اینستاگرام:
@ravandarmani_psycho
@drzahrahajrahimi
کانال تلگرام:
@vaniapsy
@drhajrahimi_psychoanalysis
وبلاگ:
🌐 http://drhajrahimi.blogfa.com
☎️۰۹۱۰۳۵۰۴۳۲۰
که روان را باید فراتر از روان "روان" کرد.
*جلسه (۱)؛پارت دو
*گذری بر کارگاه تخصصی گذر از سوگ
*سری تدریس های مداخله در سوگ
موضوع:برسی چیستی و چرایی سوگ ●شخصیت عضویت●
باتدریس سرکار خانم دکتر حاج رحیمی
که روان را باید فراتر از روان "روان" کرد.
✨صفحه اینستاگرام:
@ravandarmani_psycho
@drzahrahajrahimi
کانال تلگرام:
@vaniapsy
@drhajrahimi_psychoanalysis
وبلاگ:
🌐 http://drhajrahimi.blogfa.com
☎️۰۹۱۰۳۵۰۴۳۲۰
که روان را باید فراتر از روان "روان" کرد.
اولین فریاد، اولین اشک، همیشه از گلوی کارگران بلند میشود
بندرعباس🖤
من انتقامجو و کینهای نیستم، اما حافظهام در مورد جراحات و تحقیرها، با وجود بزرگواریام، بسیار قوی است.
فئودور داستایوفسکی
ارزشگذاری خود براساس رد و تایید دیگران یا رد و تایید خود؟!
به طور کلی برای ارزشیابی خودمان، دو راه داریم: خودمان، خودمان را ارزیابی کنیم یا خودمان را از نگاه دیگران ببینیم
یا شاید هردو…
از نگاه دیگران:
مشکل ارزش گذاری خود بر اساس نگاه دیگران این است که همیشه افرادی هستند که هر چقدر ما رفتاردکمارزش و یا اشتباهی انجام دهیم، اگر با هویت و
شخصیت آنها جور در بیاید به آن ابراز علاقهمندی کنند و تایید کنند و ما احساس کنیم رفتارمان مناسب بوده…
از نگاه دیگران:
و همینطور همیشه هستند کسانی که ممکن است کار ما را رد کنند به این دلیل که: با ارزشهای آنها سازگار نیست یا آنکه اطلاعات کاملی در مورد آنچه ما میگوییم یا انجام میدهیم ندارند یا آنکه فرهنگشان با ما مطابق نیست و یا آنکه ممکن است آنچه ما به دست آوردهایم یا داریم، چیزی است که همیشه آن ها حسرت داشتنش را داشتند و به خاطر حسادتی که به ما میورزند عمل یا رفتار ما را نا ارزندهسازی کنند.
تله خودشیفتگی:
در عین حال بیتوجهی به تایید و رد افراد جامعه میتواند ما را در سیاه چاله خودشیفتگی خودمان فرو برد، هیچ آیینهای مثل بازخورد جامعهای که در آن زندگی میکنیم نمیتواند به ما این را بگوید که ما چقدر با هنجارها فاصله داریم.
از نگاه خود:
رفتار سالم چیزی است بین تایید بیرونی و تایید درونی، رفتار سالم چیزی است که خیلی هم از هنجارهای جامعه دور نیست اما دائم تحت تاثیر تایید و رد جامعه قرار نمیگیرد.
ما باید بتوانیم هم به بازخوردهای جامعه توجه کنیم هم بتوانیم روی منبع تایید درونی خودمان حساب کنیم و آن را ارزشمند بدانیم.
🔴 که این جز از مسیر افزایش احساس ارزشمندی و عزت نفس ما میسر نمیشود، این میتواند شاخص مهمی برای تشخیص درست یا نادرست بودن یا بهتر است بگوییم کارآمد بودن یا ناکارآمد بودن رفتار ما باشد.
انگیزههای ناهشیار ما:
این مهم است که خودمان قبل از همه و بیشتر از همه به این آگاه باشیم که:انگیزه درونی ما از انجام فلان رفتار چیست؟!
آیا ما در حال جبران یک حقارت در درون خودمان به وسیله انجام رفتاری در دنیای بیرون خودمان هستیم؟
اینجاست که متوجه می شویم که آگاهی و خودشناسی چقدر میتواند به ما کمک کند تا رفتار درست را از رفتار نادرست تشخیص دهیم و میان تایید و رد درونی و تایید و رد اجتماع دچار گمگشتگی نشویم.
https://pouyanmoghaddam.com/%d8%a7%d8%b1%d8%b2%d8%b4%e2%80%8c%da%af%d8%b0%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%ae%d9%88%d8%af-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d8%b3%d8%a7%d8%b3-%d8%b1%d8%af-%d9%88-%d8%aa%d8%a7%db%8c%db%8c%d8%af-%d8%af%db%8c%da%af%d8%b1-2/?fbclid=PAY2xjawJwT85leHRuA2FlbQIxMAABpzjCX0NioVw6A-gnebs_MotUo7hnS_cj2bmpED7Nv2eiRc0dWlwKkFzeJh2W_aem_oQ7bvVc4qWMT1IctTpDUIQ
✅ فرصت شغلی
از واجدین شرایط زیر دعوت به همکاری می نماییم:
روانشناس ترجیحا رویکرد تحلیلی مشروط بر تعهد به سه گانه درمان:
درمان فردی
سوپرویژن
آموزش مداوم
۵نفر/ خانم
ارسال رزومه به:
@chokletp
اسکیزوفرنها در سوشالمدیا گاهی استیکر یک تاج را در بیوی خود قرار میدهند یا با کلاهی خاص بر سر ظاهر میشوند. این تاج یا کلاه حکم برگزیدگی و سروری حقیقی را برای آنها دارد و یک استیکر یا کلاه عادی نیست!
این تصور قالبی که افراد سایکاتیک (روانپریش) از وجناتشان مشخص است که دیوانهاند و لذا آنها در گروههای دوستی و اجتماعی نمیتوانند خود را قرار دهند یا به دلیل بیماریشان توانایی کار کردن را ندارند در همهی موارد صادق نیست.
بسیاری از سایکاتیکها (به تعبیری اسکیزوفرنها) میتوانند اتفاقا افراد بسیار موفقی باشند؛ و هیچ رابطهی مستقیمی نمیتوان میان سایکاتیک بودن و ناکارامدی اجتماعی یافت.
اما یک نکته در سایکاتیکهای کارامد وجود دارد:
توانایی بسیار غریب و نامانوس آنها در مرعوب و جذب ساختن انسانها و هدایتشان به هر سمتی که بخواهند!
آنها میتوانند در جایگاهی کاملا شبه پیامبرگونه (مرشد-راهبر) قرار گرفته و خیل عظیمی از افراد را حقیقتا دچار شستشوی مغزی نمایند.
سوشال مدیا برای آنها خاک حاصلخیزی است تا بتوانند این قدرتِ توهمی اما کارامد خود را همچون بذری رشد داده و به ثمر بنشانند.
محتوای سخنان آنان اغلب یک نخ تسبیح مشترک دارد: اتصال به نیروی برتر و جنگیدن و مقاومت در برابر فسادی که در لباس “علم” بر انسان تحمیل شده است!
لذا عباراتی همچون شعور کیهانی، ماتریکس، انرژی، تشعشع، شیطان، قوانین معنوی و نور و تاریکی از کلمات رایج در سخنان آنهاست.
به دلیل توهمات همهتوان و گرندیوسیتی، آنها گاهی عکس یک تاج را در بیو خود درج مینمایند و یا اغلب کلاهی خاص را بر سر میکنند.
این تاج در ذهن آنها ابدا معنایی نمادین ندارد. بلکه آنها حقیقتا تاجی را گاهی بر سر خود احساس میکنند!
توهم حضور چنین تاجی بر روی سر خود، برای آنها حکم “برگزیده” و “منجی” بودن را دارد!
آنها بسیاری از فکتهای علمی را نه همچون یک محقق متواضع، بلکه بصورتی مطلق زیر سوال برده و رد میکنند.
و در پشت این فکتهای علمی برای ما نیات پلیدی از دولتمردان و نیروهای شیطانی را به تصویر میکشند.
پارانویای بسیار قویای در سخنان آنها موج میزند و در مقابل تصویری نجاتدهنده از خود!
آنها اغلب در فیلمهایشان به دوربین خیرهوار نگاه میکنند بدون آنکه نگاهشان حتی برای لحظهای به اطراف منحرف شود.
این در حالی است که نوروتیکها دوربین را به عنوان “چشمهای قضاوتگرِ نفری سوم” میبینند و لذا در مقابل دوربین که دچار اضطراب میشوند.
همیننگاه خیره و بدون اضطراب سایکاتیکها در کنار مطلقنگریشان سبب میشود گاهی وقتی به فیلم آنها در هنگام صحبت کردنشان نگاه میکنیم چیزی شبیه به هیپنوتیزم در ما رخ داده و به طرز حیرتگونهای نتوانیم در برابرشان مقاومت نماییم.
😍فولدری پراز ویدئو و فایلهای آموزشی در حوزههای مختلف روانشناسی.زبان و ادبیات داره و کلی اطلاعات مفید و فرصتهای شغلی بهتون میده
✅فقط کافیه دکمهی ADD رو بزنید و این فولدر تخصصی رو در تلگرام خود ذخیره کنید:
👇👇👇
/channel/addlist/p-Nxors2bdBhMzg0
✅معرفی کانال ویژه امشب:
🔴5000ساعت آموزش تخصصی روانشناسی
✅ مدرک معتبر وزارت علوم
/channel/rooeen_ravan
🔥فولدری پراز فیلمهای آموزشی، مقاله و ابزارهای مورد نیاز.
✅این فولدر کلی ویدئو و فایلهای آموزشی در حوزههای مختلف روانشناسی.زبان و ادبیات داره و کلی اطلاعات مفید و فرصتهای شغلی بهتون میده
فقط کافیه دکمهی ADD رو بزنید و این فولدر تخصصی رو در تلگرام خود ذخیره کنید:
👇👇👇
/channel/addlist/DXpL3SXR1cswZjg0
✅معرفی کانال ویژه امشب:
😍سه سوته پایاننامه و مقالتو تموم کن با عضویت در کانال زیر:
👇👇👇
@Payannameh_Mohammadi
/channel/+gKJETFmWM-ZjNjg0
درود به دوستانم؛ قصد دارم فعالیت مجدد رویدادها و لکچرهای روانشناسی را دوباره در گروه راسان راه اندازی کنم
این لینک تا فرداشب ساعت ۲۲ اعتبار دارد
سپاس از همراهیتان🪻
سلطۀ درونی ابتدا یک سلطۀ بیرونی بوده که در ما درونی شده
سلطه میتواند چندین مشکل روانی ایجاد کند: مشوششدن افکار (کرخت و بیحسشدن و نبود هشیاری)، وابستگی عاطفی شدید (دلبستگی به یک شخص یا یک تفکر)، وسواس (قبضهشدن کل هشیاری فرد)، فکر و خیال (نگرانی و دغدغۀ مدام)، تکرار (تکرار رفتارهای مخرب و آسیبزا)... وقتی موضوع تسلط یک نفر روی دیگری باشد، سلطه با انحراف ارتباط عمیقی پیدا میکند.
باید سلطۀ درونی یا درونروانی را از سلطۀ بیرونی متمایز کنیم. سلطۀ درونی یعنی سلطهای که از درون فرد به او تحمیل میشود یا خودش به خودش تحمیل میکند که درواقع یک زندان درونی است. سلطۀ بیرونی بینفردی است، یعنی از دیگری به فرد تحمیل میشود یا برعکس، که این نوع سلطه یک زندان ارتباطی است. در اغلب موارد، سلطۀ درونی ابتدا یک سلطۀ بیرونی بوده که در فرد درونی شده است.
تیفانی، تا پیش از اینکه خانۀ والدینش را ترک کند، تحت سلطۀ مادری مستبد و وحشی بود. او کمکم سازوکارهایی را که او را از درون رنج میداد کشف کرد: متهمکردن خود، انتقاد از خود، قضاوت درمورد خود... درواقع، در همۀ موقعیتها او خودش را متهم میکرد که چرا بهتر عمل نکرده یا چرا فلان کار را انجام نداده است. دائم حس میکرد از پا درآمده است. تیفانی متوجه شد که او همواره بیشتر به دیگران اهمیت میدهد، به نیازها و درخواستهای دیگران. او فهمید که زندانی یک مستبد درونی است. و به یاد آورد که این چیزی است که مادرش به او آموخته. او به دیگران حق میداد، گویی دیگران همهچیز را بهتر از او میدانستند و انگار او قادر نبود فکر خودش را داشته باشد. زندان بیرونی به درون او نفوذ کرده بود و به شکل یک خودحبسسازی و تسلیمشدن درون او جا خوش کرده بود. تیفانی رسماً خودش را کنار کشیده بود و قدرتش را به دیگران واگذار کرده بود و بهشکل ظالمانهای با خودش بدرفتاری میکرد...
نشانۀ سلطه یک احساس ناخوشی عمیق و دائمی است. آیا واژههایی که به زبان میآوریم واقعاً متعلق به ما هستند؟ چه اتفاقی میافتد که بعد از گرفتن یک تصمیم، احساس گناه شدیدی داریم؟ چطور ممکن است که ما بعد از انجام یک رفتار، اینقدر احساس تعارض میکنیم و با خودمان در تعارض قرار میگیریم؟ چرا وقتی به نظر میرسد همهچیز در زندگی ما طبق برنامه و خوب است، احساس خستگی، بیرمقی، بیحالی، بدندرد یا خستگی روانی توضیحناپذیری داریم؟
خوشبختی و سلامتی دائمی نیستند. ممکن است در دورههایی اضطراب داشته باشیم که مربوط به موقعیتهای مشخص و شرایط خاص باشد. بااینحال، اگر پرسشها، ابهامها و خستگی ادامه یابد، احتمالاً در معرض پدیدههایی هستیم که خارج از هشیاری ماست. سلطۀ عاطفی در حوزههای گوناگون زندگی اتفاق میافتد: زندگی عاطفی، اجتماعی، خانوادگی و کاری.
از کتاب فرار از زندان عاطفی
نویسنده: ساوریو تاماسلا
مترجم: حامد حکیمی
👉@hamedhakimi8
#سریال_ازازیل
چنگال دست بازیگران
زخم پشت کمر
خون
علوم غریبه!!!
دمنولوژی!!!!چگونه یک پزشک چنین دنیایی را باور میکند حتا کمک به بیرون کردن یک طلسم از بدن افراد میکند!!!!!!!!!
🧤عروسک های زشت [که به گفته بازیگر نقش سرگرد زشت است،] نماد چیست!
🧶ابژه انتقالی است ؟؟ انتقال چه موضوعی به درون🧶؛ قسمت هشتم دقیقه پانزده سرایدار همبن عروسکها را مهمان تلقی کرده و با تکریم فراوان از انها پذیرایی میکند!!!
اینکه برای ساخت ژانر وحشت فیلمساز به سراغ چنین مفاهیمی میرود یک روتین است یا ....!
Mood affect inaproperate
در علائم اسکیزوفرنی بیماری که نئولوژیسم را تجربه میکند به نوعی در بدخیم ترین حالت ممکن هست
حالا ساخت یک دنیای جدید با عنوان علوم غریبه نامش چیست
علائم اشنایدر فراتر علائم بلولری !
یا شخصیت اسکیزوتایپ
یا علائم نگاتیوی که به سمت دیلوژن میرود و شروع سایکوز
یا علائم مثبت سایکوز از نوع رفتار bizzar odd
یا سایکوز مشترک
یا اختلال هذیانی
یا اسکیزوافکتیو
انچه محرز است فراتر از میکرو سایکوز و سایکوز گذرا در این فیلم وجود دارد
و اینکه رئالیتی تستینگ مختل است
🪻اگر کامل این سریال پخش شد و ارزش دیدن و برسی داشت حتما به تحلیل ان خواهم پرداخت
مشابه ازازیل شاید فیلم the lost؛ Inception باشد