دفتر هنر و ادبیات کودک و نوجوان "هر کودکی یک هنرمند است" نشانی ادمین: @fgooraan @farhaadgooraan زیر نظر: شورای نویسندگان طراح لوگو کانال: ناصر خادم
مستند «خوشهچینها و من»- سال ساخت: 2000
کارگردان: انیس واردا
@Documentary_Film1
🔻کفتربازی بر پشت بام هتل لاله
عابرانی که از خیابان لاله زار تهران میگذرند از کفتربازی بر پشت بام هتل لاله خبر میدهند.
هتل لاله که در شرق خیابان لالهزار نو واقع شده در دهه ۱۳۲۰ به دست معمار بزرگ معاصر، وارطان هوانسیان طراحی شده است. این بنا که تحت تاثیر معماری قرن نوزدهمی قفقاز و روسیه است در آغاز کاربری اداری تجاری داشته است و پرهیز از تزئینات و استفاده هنرمندانه از سیمان و سنگ قرمز جزو مشخصه های بارز آن است.
این ساختمان خاطرهساز دوره معاصر، سالهاست که متروکه شده و حتی از ثبت ملی آن نیز خبری نیست. اکنون حیاطش پارکینگ خودرو است و پشت بامش محل قرار کفتربازان.
وارطان هوانسیان در سال ۱۲۷۴ خورشیدی در تبریز به دنیا آمد. پدرش، بالاسان هوانسیان، مأمور خرید خشکبار و کارمند تجارتخانهای خصوصی در تبریز بود. بالاسان هوانسیان و همسرش، سونا زورانیان، نه فرزند (شش پسر و سه دختر) داشتند که وارطان کوچکترین آنها بود.
او تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در سال ۱۲۹۲ به پایان رسید. با استعدادی که طی دوران تحصیل در زمینهی طراحی نقوش از خود نشان داد مدتی به عنوان طراح در کارخانهی قالیبافی آلمانیها در تبریز مشغول به کار شد. سپس به تهران مهاجرت کرد و در این شهر به تدریس در مدارس ارمنیان پرداخت. سال ۱۲۹۷ش، در اوج جنگ جهانی اول برای ادامهی تحصیل رهسپار پاریس شد.
وارطان سخت علاقهمند نقاشی بود از این رو به تحصیل در این رشته در مدرسهی هنرهای زیبای بوزار پرداخت اما پس از مدت کوتاهی به توصیهٔ اطرافیان به رشتهی معماری روی آورد و در ۱۵ اکتبر ۱۹۱۹م در مدرسهی اختصاصی معماری پاریس ثبت نام کرد. هوانسیان در سال ۱۹۲۳م، از این مدرسه فارغالتحصیل شد و بلافاصله تحصیلات خود را در رشتهی شهرسازی همان مدرسه ادامه داد. در سال ۱۳۰۱ تحصیلات معماری را به پایان رساند و پس از آن به مدت ۱۳ سال در فرانسه به کار معماری پرداخت.
وارطان در سال ۱۳۱۵ به ایران بازگشت و در تهران دستاندرکار طراحی و معماری شد.
کاخ سعدآباد، هتل دربند، هنرستان دختران، مهمانخانه ایستگاه راه آهن، سینما دیانا، مهعمانخانه فردوسی، سینما متروپل و ساختمان بانک سپه شعبه بازار تهران از جمله بناهای شکوهمندی هستند که او طراحی کرده است.
امیر بانی مسعود در کتاب «معماری معاصر ایران» ویژگیهای سبک هوانسیان را چنین برشمرده است: استفاده نکردن از تقارن، رعایت اصول عقلانی و عملی، خالصگرایی فرمها، پنجرههای افقی به سبک لوکوربوزیه، ایجاد خم در نبش ساختمانهای دو نبش، روکارسازیهای سیمانی با رنگهای مختلف، پلکانهای معلق، لبههای سیمانی بالای پنجرهها، دور ساده سقف یا به اصطلاح «چفته وارطان».
وارطان هوانسیان ۶ خرداد ۱۳۶۱ چشم بر جهان فروبست و در آرامستان بوراستان تهران، به خاک سپرده شد.
@quqnus
🔻 گذار از کودکی به نوجوانی و جوانی
حدود ده سال پیش که این کانال را راه انداختم دخترم هشت ساله بود، و اینجا فضایی بود برای همزیستی هنری با او و همسالانش.
حالا بزرگ شدهاند، من نیز آن خلقوخو کودکانه را از دست دادهام.
پس ققنوس از کودکی به نوجوانی و جوانی رسید.
جوانی، در عصر چیرگی رسانه.
بودن و صیرورت ما با هنر ادامه خواهد یافت.
و این کانال هم با مراقبت از بایگانی کودکانهاش، میشود خاستگاه هنر و ادبیات، همان که بیآن نتوان زیست.
🎬 تحریریه ققنوس
باستر کیتون در جریان المپیک تکنفره سال ۱۹۲۷ به رغم آمادگی کامل در هیچ رشتهای موفق به کسب مدال برنز نیز نشد، چه رسد به نقره و طلا! 👌
Читать полностью…بخواب پسر عزیزم / بخواب، بی هیچ نگرانی و دردی / چشمان زیبایت را بببند / بخواب، با دلی شاد بخواب
#لالایی | پلیلیست لالایی
🔸اولین کتاب صوتی رادیو فردا
🔸#هاچین_و_واچین مجموعه قصههای کودکان ۱
🔸رسید مگه میشه؟ یه درخت به بزرگی یه شهر؟ تازه زندگی هم میکنند توش؟! چطوری؟ کجا هست این درخت؟ گفتم اگه میخوای بدونی دعوتت میکنم به شنیدن یه داستان خیلی خیلی هیجان انگیز به اسم «لیلیکوک و درخت زندگی»! درختی که از بذر هفت درخت جادویی به وجود اومده بود ولی با یه اتفاق ساده تبدیل به درخت تاریکی شد و طی ماجراهای عجیبی بالاخره به زندگی برگشت. گفت: آخ جون! کجا گوش کنم؟ گفتم راحته! همینجا روی هاچین واچین کلیک کن! هاچین و واچین با سولماز نراقی
🔸#پادکست «هاچین و واچین» را میتوانید با کیفیت صدای بهتر در کستباکس و همه پادگیرها هم گوش کنید و اگر از شنیدنش لذت میبرید آن را با دوستانتان هم به اشتراک بگذارید.
🔸شما میتوانید نظرات و پیشنهادهای خود را برای ما به آدرس: fardapodcasts@rferl.org بفرستید یا از طریق @contactfardamusic به ما پیام دهید.
فردا پادکست 🎧
امروز صبح، توی مترو، پیرمردی رنجور و خسته دیدم که انگار از دوران آغاز به کار مجلس دوازدهم نخوابیده بود.
گفت: هر کی یه جفت جوراب ازم بخره پنج میلیون سکه همستر بهش هدیه میدم!
تا حالا تو تهران رنگینکمان دیدین؟
مشغول خواندن رمانی از تولستوی بودم،
دخترم، ذوقزده و با خوشحالی اومد و گفت بیا رنگینکمان ببین، پشت پنجرهست.
اول فکر کردم شوخی میکنه.
بعد که با چشم خودم دیدم، انگار پرت شدم تو یه قطعه رویا.
دخترم گفت یاد کیان پیرفلک افتادم.
و بعد هر دو در خیالمون توی رودخونه کارون سوار قایقی شدیم که کیان ساخته بود.
🎬🌈
@Quqnus
نوجوان که بودم هر وقت میرفتم تو گندمزار و شمامه هفتخال میدیدم حالم خوب میشد. میگفتند اگر شمامه مالخالوو ببینی شب خواب کسی را میبینی که دوستش داری.
فقط نمیدانم چرا تو مدرسه بهش میگفتند کفشدوزک. هزار تا اسم دیگر میتوانست داشته باشد.
@Quqnus
#سال_نو
#سیزده_به_در
بچهها،
دربارهی این نوشته که پشت وانتی نوشته شده بود یک متن بنویسید و بفرستید که ضمیمهاش کنم.
🌷🙏🏽
@quqnus
#نوروز در #کردستان
خواننده: پروین چاکار
❑ نوروز در زمستان
سالی
نوروز
بیچلچله بیبنفشه میآید،
بیجنبشِ سردِ برگِ نارنج بر آب
بی گردشِ مُرغانهی رنگین بر آینه.
سالی
نوروز
بیگندمِ سبز و سفره میآید،
بیپیغامِ خموشِ ماهی از تُنگِ بلور
بیرقصِ عفیفِ شعله در مردنگی.
سالی
نوروز
بیخبر میآید
همراهِ بهدرکوبی مردانی
سنگینی بارِ سالهاشان بر دوش:
تا لالهی سوخته به یاد آرد باز
نامِ ممنوعاش را
و تاقچهی گناه
دیگر بار
با احساسِ کتابهای ممنوع
تقدیس شود.
در معبرِ قتلِ عام
شمعهای خاطره افروخته خواهد شد.
دروازههای بسته
بهناگاه
فراز خواهد شد
دستانِ اشتیاق
از دریچهها دراز خواهد شد
لبانِ فراموشی
به خنده باز خواهد شد
و بهار
در معبری از غریو
تا شهرِ خسته
پیشباز خواهد شد.
سالی
آری
بیگاهان
نوروز
چنین
آغاز خواهد شد.
■ شعر نوروز در زمستان | از دفتر حدیث بیقراری ماهان | احمد شاملو
@quqnus
#نقاشی_ببینیم
دو کبوتر
اثری از مارک شاگال
@quqnus
🔻یاد بعضی نفرات
نیمایوشیج ۱۳ دیماه ۱۳۳۸ از جهان رفت. او در نخستین کنگره نویسندگان ایران گفته که کجا به دنیا آمده و چگونه درس خوانده و چه طور شاعر شده. بخشی از آن سخنرانیاش را بخوانیم:
ابراهیم نوری، مرد شجاع و عصبانی، از افراد یکی از دودمانهای قدیمی شمال ایران محسوب میشد. من پسر بزرگ او هستم. پدرم در این ناحیه به زندگانی کشاورزی و گلهداری مشغول بود. در پاییز سال ۱۲۷۴، زمانی که او در مسقط الرأس ییلاقی خود، یوش، منزل داشت؛ من به دنیا آمدم. پیوستگی من از طرف جده به گرجیهای متواری از دیرزمانی در این سرزمین میرسد.
زندگی بدوی من در بین شبانان و ایلخیبانان گذشت که به هوای چراگاه به نقاط دور ییلاق، قشلاق میکنند و شب بالای کوهها ساعات طولانی با هم به دور آتش جمع میشوند.
از تمام دورهی بچگی خود من به جز زد و خوردهای وحشیانه و چیزهای مربوط به زندگی کوچنشینی و تفریحات ساده آنها در آرامش یکنواخت و کور و بی خبر از همهجا، چیزی به خاطر ندارم.
در همان دهکده که من متولد شدم خواندن و نوشتن را نزد آخوند ده یاد گرفتم. او مرا در کوچه باغها دنبال میکرد و به باد شکنجه میگرفت. پاهای نازک مرا به درختهای ریشه و گزنهدار میبست، با ترکههای بلند میزد و مرا مجبور میکرد به از بر کردن نامههایی که معمولاً اهل خانواده دهاتی به هم مینویسند و خودش آنها را به هم چسبانیده و برای من طومار درست کرده بود.
اما یک سال که به شهر آمده بودم اقوام نزدیک من مرا به همپای برادر از خود کوچک ترم (لادبن) به یک مدرسه کاتولیک واداشتند. آن وقت این مدرسه در تهران به مدرسه سنلویی شهرت داشت. دوره تحصیل من از اینجا شروع میشود.
Girl in a Sailor's Blouse
Amedeo Modigliani Italian
1918
Run/ George Strait
Genre: country/ pop country
🔹ادوارد مانه ( ۲۳ ژانویه ۱۸۳۲ میلادی – ۳۰ آوریل ۱۸۸۳ میلادی)
بازی نور و سایه و کاربرد رنگهای زنده
🔹The Guitar Player, 1866
✔️ چاپلین و باستر کیتون هرکدام چطور از حضور روی رینگ بوکس شوخی میسازند!؟
Читать полностью…۱۳۹۱.۸.۱۷
🔻🔻🔻
#آخرین_امتحان
#مدرسه
امروز صبح زود وقتی داشت میرفت حوزهی امتحان نهایی، گفت: این آخرین بارییه که لباس مدرسه میپوشم.
اشک تو چشمهاش حلقه بست.
بعد فهمید من دلم گرفته، زورکی خندید.
گفت: مدرسه نبود که. شکنجهگاه بود. همین یه ماه امتحانات نهایی اندازه یه عمر رنج کشیدم.
✔️ ۲۹ خرداد ماه ۱۴۰۳
@Quqnus
خلاقیت نگاه سپهر تحسین برانگیز است.چرا که از دو جهت درخت ها در آسمان خود نمایی می کنند. یک نگاه ساده در راستای عمود کاغذ به کشیدن یک درخت اکتفا می کند ،اما سپهر اثبات کرد می شود جور دیگر هم دید. زاویه دید در نقاشی اهمیت خاصی دارد چرا که نشانه هوش تصویری است. پایدار باشی سپهر جان.
@artclinic
#هنر
آندری تارکوفسکی، کارگردان بزرگ سینما:
«من هنر را از کودکی دنبال کردم. در نوجوانی نواختن پیانو را از مادرم یاد گرفتم.»
@Quqnus
کودک کارگری
که تمام شب
پارکها و خیابانها را جارو کشید
صبح، خسته و شکسته
کنار حوض ماهیها
خوابش برد
و خورشید #ونگوگ از روی درختها طلوع کرد.
@Quqnus
#واکنش
خب، دم راننده وانت گرم.
این به این معناست که اگه آدم تسلیم روزمرگی بشه روزهای زندگیاش به بیهودگی میگذره. بنابرین فقط کسی میتونه قدر روزهای زندگیاش رو بدونه که خودش رو از روزمرگی نجات بده. مثلا میشه تمام یه روز تعطیل پای تلویزیون نشست و سریال و برنامههای مزخرف دید. میشه همون روز رفت کنار رودخونه، و مثل شخصیت رمان «پیرمرد و دریا» اثر ارنست همینگوی یک نیزه ماهی صید کرد.
▫️▫️▫️
مخلص شما
دانیال یاری - هفده ساله و سال دیگه پشت کنکوری 😊✌️
@Quqnus
همای سعادت بر کوه البرز دیده شد.
یک هما در میان این همه جغد.
#نقاشی_ببینیم
دخترها دارند گلها را آب میدهند
اثری از هنری ماتیس (۱۹۰۴)
@quqnus
مستندِ ققنوس
۱۲دقیقه
سفری به زادگاه نیمایوشیج
کاری از:
فرهاد ح گوران
با بازیِ #روژان_گوران
(نسخهی فشرده برای دیدن با موبایل)
#نقاشی
اثری از
ونسان ونگوگ
First Steps, after Millet
Artist: Vincent van Gogh
Created: 1890