به یاد آر !
سال بلند باران و سال کوچک شادمانی را به یاد آر ،
سالی که تمام روزهایش را
تنها
کودکی می توانست
يكى يكى
بشمرد و
هرگز به " جمعه "
.
سيدعلى صالحى
عزیز من حوصله کن شاید معجزهای رخ دهد
اتاقها خود به خود سفید شوند
نازنین من میدانی که من و تو بسیار فقیریم
هراسان و تنها از این کوچه به آن خیابان میرویم
این وصیت نیست لبخند را دوست دارم
سرانجام بوتههای اطلسی گل میدهد.
احمدرضا احمدی
هيچ كجا هيچ زمان فريادِ زندگى بى جواب نمانده است
به صداهاى دور گوش مى دهم
از دور به صداى من گوش مى دهند
من زنده ام
فريادِ من بى جواب نيست، قلب خوب تو جواب فرياد من است
نازنين جامه خوبت را بپوش
عشق، ما را دوست دارد
من با تو رويايم را در بيدارى دنبال ميگيرم
من شعر را از حقيقت پيشانى تو در مى يابم
با من از روشنى حرف ميزنى و از انسان كه خويشاوند همه خداهاست
با تو من ديگر در سحر روياهايم تنها نيستم.
"شاملو"
در زبان یونانی کلمه nostos یعنی بازگشتن، Algos هم یعنی رنج. بنابراین نوستالژی nostalgie رنجی است برآمده از ناممکنیِ بازگشتن.
میلان کوندرا- فراموشی
@radiobonbast129
این آخرین خیال
نداشته ماه اسفند بود
ما درخیابانی
گرگ و میش
بدون فاصله
به غروب چشم
دوخته بودیم
با قلبی که
دیگر نداشتیم.
مرضیه ملازمانی
@marzinevesht
بوسیدمش !
دیگر هراس نداشتم
جهان پایان یابد
من از جهان سهمم را گرفته بودم...!
احمدرضا احمدی
شب چرا میکشد مرا ;تو نشسته ای کجای ماجرا
من چنان گریه میکنم که خدا بغل کند مگر مرا
عمر همه لحظه ی وداع است و صدای پایت آخرین صداست
ای گریه های بعد از این ,خاطرم نمانده شهر من کجاست
وقتی که گل در نمیاد
سواری این ور نمیاد
کوه و بیابون چی چیه!
وقتی که بارون نمیاد
ابر زمستون نمیاد
این همه افیون چی چیه؟
حالا تو دست بی صدا
دشنه ما شعر و غزل
قصه مرگ عاطفه
هوای خوب بغل بغل
انگار باهم غریبه ایم
خوبی ما دشمنیه
کاش منو تو میفهمیدیم
اومدنی رفتنیه
اومدنی رفتنیه
تقصیر این قصه ها بود
تقصیر این دشمنا بود.
اونا اگه شب نبودن
سپیده امروز با ما بود
سپیده امروز با ما بود
کسی حرف منو انگار نمیفهمید
مرده زنده خاب و بیدار نمیفهمه
کسی تنهایی منو از من نمیدزده
درد ما رو در و دیوار نمیفهمه
واسه تنهایی خودم دلم میسوزه
قلب امروزی من، خالی تر از دیروزه
سقوط من در خودمه
سقوط ما مثله منه
مرگ روزایه بچگی
از روز به شب رسیدنه
دشمنیا مصیبته
سقوط ما مصیبته
مرگ صدا مصیبته
مصیبته حقیقته
حقیقته حقیقته
تقصیر این قصه ها بود
تقصیر این دشمنا بود
اونا اگه شب نبودن
سپیده امروز با ما بود
سپیده امروز با ما بود
شهيار قنبري