آخر ای محبوب زیبا بعد از آن دیر آشنایی
آمدی خواندی برایم قصه تلخ جدایی
مانده ام سر در گریبان بی تو در شبهای غمگین
بی تو باشد همدم من یاد پیمانهای دیرین
آن گل سرخی که دادی در سکوت خانه پژمرد
آتش عشق و محبت در خزان سینه افسرد
آن گل سرخی که دادی در سکوت خانه پژمرد
آتش عشق و محبت در خزان سینه افسرد
اکنون نشسته در نگاهم تصویر پر غرور چشمت
یکدم نمیرود از یادم چشمه های پر نور چشمت
آن گل سرخی که دادی در سکوت خانه پژمرد
آتش عشق و محبت در خزان سینه افسرد
آن گل سرخی که دادی در سکوت خانه پژمرد
آتش عشق و محبت در خزان سینه افسرد
اکنون نشسته در نگاهم تصویر پر غرور چشمت
یکدم نمیرود از یادم چشمه های پر نور چشمت
Time, it needs time
زمان ، این زمان میبره To win back your love again
تا دوباره تو را عاشق سازم I will be there, I will be there
من اونجام ، من اونجام Love, only love
عشق ، تنها عشق Can bring back your love someday
میتونه تو را یک روزی به عشق بر گردونه I will be there, I will be there من اونجام ، من اونجام I'll fight, babe, I'll fight
من میجنگم ، عزیزم ، من میجنگم To win back your love again
تا دوباره تو را عاشق سازم I will be there, I will be there
من اونجام ، من اونجام Love, only love
عشق (و) تنها عشق Can break down the wall someday
میتونی روزی این دیوار (بین ما) را از بین ببرد I will be there, I will be there من اونجام ، من اونجام If we'd go again
اگر ما این رو دوباره آغاز کنیم All the way from the start
تمامی راهی را که از (زمان) شروعمون آمدیم I would try to change
من تلاش میکنم که تغییر بدم The things that killed our love
چیزی را که باعث کشتن عشق ما شده Your pride has built a wall, so strong
غرور تو دیواری محکم ساخته That I can't get through
که من نمیتوانم از این طریق (به تو) برسم Is there really no chance
واقعا اینجا شانسی نیست؟ To start once again
تا یک باره دیگه شروع کنیم I'm loving you من هنوز عاشق تو هستم
Try, baby try
تلاش کن ، عزیزم ، تلاش کن To trust in my love again
به اعتماد دوباره به عشق من I will be there, I will be there
من اونجام ، من اونجام Love, our love
عشق ، عشق ما Just shouldn't be thrown away
نباید به گوشه ای کنار گذاشته شود I will be there, I will be there من اونجام ، من اونجام If we'd go again
اگر ما این رو دوباره آغاز کنیم All the way from the start
تمامی راهی را که از (زمان) شروعمون آمدیم I would try to change
من تلاش میکنم که تغییر بدم The things that killed our love
چیزی را که باعث کشتن عشق ما شده Your pride has built a wall, so strong
غرور تو دیواری محکم ساخته That I can't get through
که من نمیتوانم از این طریق (به تو) برسم Is there really no chance
واقعا اینجا شانسی نیست؟ To start once again
تا یک باره دیگه شروع کنیم If we'd go again
اگر ما این رو دوباره آغاز کنیم All the way from the start
تمامی راهی را که از (زمان) شروعمون آمدیم I would try to change
من تلاش میکنم که تغییر بدم The things that killed our love
چیزی را که باعث کشتن عشق ما شده Yes, I've hurt your pride, and I know
درسته ، من به غرور تو ضربه زدم ، خودم (اینو) میدونم What you've been through You should give me a chance
تو باید به من یک شانس (دوباره) بدی This can't be the end
این نمیتونه تموم شه I'm still loving you
من هنوز عاشقتم I'm still loving you, I need your love
من هنوز عاشقتم (و) عشق تو رو نیاز دارم I'm still loving you
من هنوز عاشقتم
پس از تحمل اينهمه درد؛كسي كه به مقصد ميرسد ديگر همانى نيست كه به راه افتاده بود ...
Читать полностью…میان من و تو
به همان اندازه فاصله هست
که میان ابرهایی که در آسمان و انسانهایی که بر زمین سرگردانند
شاید
روزی به هم باز رسیم
روزی که من به سان دریایی خشکیدم
و
تو چون قایقی فرسوده بر خاک ماندی
احمد شاملو
ای پرستوهای خسته
که غبار هر سفر به بال های تو نشسته
آیا هنوز هم میگذرید
ز شهری که زمونه
به رویم دراشو بسته؟
آهای کبوترهای غمگین
که نیرنگ آسمون
کرده بالاتونو سنگین
آیا هنوز هم مینشینید
به بامی که زمونه
سرنگون کرده به پایین؟
من همیشه دلم میخواست چراغونی؛
به جز اشکم نیومد به مهمونی
دل سر و پرده غم های زمونه ست
پرستوی تنم بی آشیونه ست،
ای کوچه های دماوند
که کودکی های من
از شما خاطره ها دارند
آیا هنوز هم می گسترید
به دشتی که برایم
در آن خاطره میکارند؟
من همیشه دلم میخواست چراغونی
به جز اشکم نیومد به مهمونی
دل سر و پرده غم های زمونه ست
پرستوی تنم بی آشیونه ست،
ای پرستوهای خسته
که غبار هر سفر
به بال های تو نشسته
آیا هنوز هم میگذرید
ز شهری که زمونه
به رویم دراشو بسته؟
هراسهاى بى پناه من
هراسهاى بى درمان
هراسهاى نگفتنى
ترس تنها بودن
من گم شدم...
من از اين ديوارهاى گچىِ زخمى
من از حرفهاى پوچ خوشبختى
من از اينهمه ليوان چاى خالى و همچنان خستگى ،خسته ام.
ما به انتظار اين روزها چه روزهايي را كُشتيم...