ای دوست شاد باش که شادی سزای توست
این گنج مزد طاقت رنج آزمای توست
صبح امید و پرتو دیدار و بزم مهر
ای دل بیا که این همه اجر وفای توست
هوشنگابتهاج...🌹
سلاااام صبح بخیر...😍❤️
@rahaiyafte
استادی میگفت:
صبحها که دکمه های لباسم را می بندم، به این فکر میکنم که چه کسی آنها را باز خواهد کرد؟
خودم یا مرده شور؟!
دنیا همین قدر غیر قابل پیش بینی است...
به آنهائى که دوستشان دارید،
بی بهانه بگوئيد :
"دوستت دارم"
بگوئيد:
در این دنیای شلوغ،
سنجاقشان کرده اید به دلتان.
بگوئيد:
گاهی فرصت با هم بودنمان
کوتاهتر از عمر شکوفه هاست.
بگوئيد:
بودن ها را قدر بدانيم،
نبودن ها همين نزديكى است.
@rahaiyafte
هجرت اجباری اگه
از تو جدا کرده منو
خیال نکن که لحظهای
عشـقت رها کرده منـو...
🎼 ترانهٔ #امان_از_درد_دوری
با صدای گرم بانو #حمیرا
@rahaiyafte
🔹حوالی سی تا چهل سالگی
فهمیدم هرچه زیستم اشتباه بود!
حالا میفهمم
چیزی بالاتر از سلامتی
چیزی بهتر از لحظه ی حال
با اهمیت تر از شادی
با ارزش تر از تخیل
و در صدر همه
نفسهایی که نفهمیده دم و بازدم میشدند!
🔸حالا میفهمم!
استرس
تشویش
دلهره
ترس آزمون
ترس نتیجه
ترس کنکور
اضطراب سربازی
ترس از آینده
وحشت از عقب ماندن
دلهره تنهایی
تردیدهای مستاصل کننده
نگرانی از غربت
وحشت از غریبی
غصههای عصر جمعه
اول مهر
۱۴ فروردین
بیکاری
🔹هرگز نه ماندگار بودند
نه ارزش لحظههای هدر رفتهام را داشتند.
حالا میفهمم
دیسک کمرم از متراژ خانه
تراکم استخوانم از غروبهای جمعه
روحم از تمام نگرانیهایم
زمانم از همهی ناشناختههای آیندههای نیامده ام
شادیم از تمام لحظههای عبوسم
امیدم از همهی یاسهایم با ارزشتر بودند
🔸حالا میفهمم
چقدر موهایم قیمتی بودند
و
چقدر یک ثانیه بیشتر کنار فرزندم زنده بمانم
ارزش تمام شغلهای دنیا را دارد.
یقین دارم آدمهایی که به معنی تمام کلمه
لحظهی بودنشان را میفهمند
با غبار غم
و
تردید
و
غصه
و
ترس
و
اضطراب
و
چه شودها نیالودند.
🔹در حال، ماندند
و ذهن شان را خالی
حس شان را چون ابر در حرکت
روحشان را
با آموزههای درست و حقیقی تزیین
و اندیشههایشان را آزاد
و
تخیلشان را سرشار میکنند
به معنی حقیقی کلمه زندهاند
و
زندگی میکنند
و به معنی واقعی کلمه
در آرامش میمیرند
🔸سرخوش، همچون فصلی از زندگی
جزیی از زندگی و در مسیر زندگی❣️👌
@rahaiyafte
بگو_جانم
🎤شهرام شکوهی
کمان آرش و تیرش خیال خام و افسانه
زه عشق از کلام جانمت پرواز ای جانم
@rahaiyafte
در عشق هر آن که برگزیند چیزی
از نفس هوس بر او نشیند چیزی
عشقآینهاستهرکه در وی بیند
جز ذات و صفات خود نبیند چیزی
#مولانا
حضور ذهن درست مثل یک مادر است.
وقتی بچه او شیرین است،
مادر به او عشق میورزد،
و وقتی بچه او گریان است،
او هنوز هم به او عشق میورزد.
هر آنچه که در بدن ما و ذهن ما اتفاق میافتد نیاز دارد که به طور برابر نگریسته شود.
ما نبرد نمیکنیم.
ما به حس عاطفی خودمان سلام
میگوییم به ترتیبی که بتوانیم با هر یک بهتر آشنا شویم.
آنگاه، در فرصت بعدی که حس عاطفی برمیخیزد ، ما توانا خواهیم بود که به
او حتی با آرامی بیشتری سلام کنیم.
تیچ نات هان🌺
@rahaiyafte
وقتی با قلب پاک با شما معامله کنند سایر مشکلات زندگی هر چه طولانی باشد
قابل تحمل است و
انسان ناراحتی جسمی را
در برابر آرامش روح بزودی
از یاد خواهد برد.
ژان ژاک روسو 🌺
@rahaiyafte
تو چه کسی هستی؟
ایا تو جسمت هستی ؟
ایا تو افکارت هستی ؟
ایا تو احساساتت و ..هستی ؟
تو واقعا کی هستی ؟
@rahaiyafte
به جای اینکه تلاش کنیم که یک زن را
در دنیای مرد جا دهیم،
ما باید جامعه ای بسازیم که در آن
مذکر و مونث نقش یکسانی دارند.
سادگورو🌺
@rahaiyafte
ما درس صداقت و صفا میخوانیم
آیین محبت و وفا میدانیم
زین بیهنران سفله ای دل! مخروش
کآنها همه میروند و ما میمانیم
#ملک_الشعرای_بهار
@rahaiyafte
همیشه فکر میکردم که آنچه مرا از پیری متنفر میکند، چروک صورت، لرزش دستها و ناتوانی تمام و کمالیست که تمامیتم را زیر سوال میبرد! اما حالا نظر دیگری دارم!
آن چیز که در پیری مرا بیشتر آزار میدهد این است که در مقابل انبوه خاطراتت تنها باشی!
#چارلز_بوکوفسکی
@rahaiyafte
ﺩﻟﻢ ﻳﮏ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺗﺎﺯﻩ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﺪ
ﻧﻪ ﻣﺜﻞ ﻋﺸﻖ ﻭ ﺩﻝ ﺩﺍﺩﻥ
ﻧﻪ ﺩﺭ ﺩﺍﻡ ﻏﻢ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ
ﺩﮔﺮ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﮔﺬﺷﺖ ﺍﺯ ﻣﺎ !
ﺷﺒﻴﻪ ﺷﻮﻕ ﻳﮏ ﮐﻮﺩﮎ ﮐﻪ ﮐﻔﺶ ﻧﻮ ﺑﻪ ﭘﺎ ﺩﺍﺭﺩ
ﻭ ﮔﻮﻳﻰ ﮐﻞ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ,ﺩﺭ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻪ ﺯﻳﺮ ﮐﻔﺸﻬﺎ ﺩﺍﺭﺩ
ﺩﻟﻢ ﻳﮏ ﺷﻮﺭ ﺑﻰ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﺪ
ﻓﻘﻂ ﮔﺎﻫﻰ
ﺩﻟﻢ ﻳﮏ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺗﺎﺯﻩ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ...🍃🕊
@rahaiyafte
گفتم
ای عشق
من از چیز دگر می ترسم
گفت: آن چیز دگر نیست
دگر'''هیچ''' مگو
مولانای جان❤️
@rahaiyafte
او میکشد قلاب را...
ما چو چنگیم و تو زخمه میزنی
زاری از ما نه، تو زاری میکنی
ما چو ناییم و نوا در ما ز تُست
ما چو کوهیم و صدا در ما ز تُست
ما چو شطرنجیم اندر برد و مات
برد و مات ما ز تُست ای خوش صفات
ما که باشیم ای تو ما را جان جان
تا که ما باشیم با تو درمیان
مولانای جان ...❤️
@rahaiyafte
تجربه زندگی باید شما را بالغ سازد.
این انتخاب شماست که آن
را تبدیل به زخم سازید
یا خرد.
سادگورو🌺👌
@rahaiyafte
به تو آهسته و سر بسته و در پرده بگویم
تا کسی جز من و تو
نشنود این راز گهربار جهان را
آنچه گفتند و سرودند
تو آنی، خود تو جان جهانی
گر نهانی و عیانی
تو همانی، تو همانی...
که همه عمر به دنبال خودت
نعره زنانی و ندانی...
و ندانی و ندانی
که تو آن نقطهی عشقی و تو اسرار نهانی
همه جایی تو... نه یک جا،
همه پایی تو... نه یک پا،
همهای، با همهای، بی همهای، همهمهای تو
تو سکوتی، تو خود باغ بهشتی، ملکوتی
تو به خود آمده از فلسفهی چون و چرایی
به تو سوگند
گر این راز شنیدی و نترسیدی و بیدار شدی
در همه افلاک خدایی...
نه که جزیی تو
نه چون آب در اندام سبویی
خود اویی
به خود آ...
@rahaiyafte
مهمترین و نخستین صلح آن است که در روان انسان پیدا میشود
و آن موقعی است که پیوند و یگانگی خود را با عالم و تمام نیروهایش میفهمند و درمییابند
که واکانتانکا در مرکز عالم خانه
دارد و این را میفهمند که این
مرکز به راستی همه جا هست؛
در هر یک از ما.
این صلح واقعی است و
صلحهای دیگر همه
بازتاب آنند.
سرخپوستان🌺
@rahaiyafte
احساس بنیادینی که
همه فعالیتهای
" من درون " را اداره میکند،
از ترس سرچشمه میگیرد.
ترس
از کسی نبودن،
ترس از موجودیت نداشتن،
و ترس از مردن...!
تمامی فعالیتهای " من درون "
در نهایت برای از میان بردن این ترس
طراحی شدهاند.
اما
بیشترین کاری که " من درون "
میتواند انجام دهد،
سرپوش گذاشتن موقت بر ترس
از راه ایجاد رابطهای صمیمانه،
افزودن دارایی جدید
یا پیروز شدن در این یا آن عرصه است.
توهم
هرگز شما را راضی نخواهد کرد.
فقط در صورتی
رها میشوید که حقیقت آن کسی را
که هستید، درک کنید.
اکهارت تله🌺
@rahaiyafte