ravankaviiranmitra | Unsorted

Telegram-канал ravankaviiranmitra - روانکاوی.ایران.میترا

-

تمامی مطالب این کانال از سایت انجمن فرویدی و کتاب دکتر میترا کدیور گرفته شده است. https://www.instagram.com/ravankavi.iran.mitra/ https://freudianassociation.org/

Subscribe to a channel

روانکاوی.ایران.میترا

درسنامه‌های دکتر کدیور: سوگ و ملانکولی

https://www.instagram.com/p/CvXimecSTMO/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

در مورد طنز و رؤیا و تعبیر از جلسه قبل نکاتی مانده است. گفتیم که، شنونده طنز باید دارای ناخودآگاه نزدیک و مشابهی با سازنده طنز باشد و این همان چیزی است که ژک آلن میلر به آن می‌گوید «شرط مشابهت». این طوری توضیح می‌دهد که طنز بایستی محدوده مشخصی از دانسته‌ها را در هر دو فرد مورد بهره برداری قرار دهد و همین شرط مشابهت است که باعث می‌شود لکان بگوید: «بزرگ دیگری ناخودآگاه است زیرا که همان دانسته‌هاست». آن‌هایی که از یک طنز [...] خاصی لذت می‌برند نه تنها دارای واپس زنی‌های مشترکی هستند، جلسه قبل گفتیم که باید واپس زنی‌هایشان مشترک باشد، بلکه باید دارای دانسته‌های مشترکی هم باشند. این شرط آخری یکی دیگر از خصوصیات طنز را به نمایش می‌گذارد که شرط روزآمد بودن طنز است. این طنز بایستی در مورد مسائل و موضوعات جاری باشد تا لذت ایجاد کند. اگر قرار باشد برای درک یک طنز به کتب تاریخی مراجعه کنیم، در کتابخانه بگردیم ببینیم که وجه التسمیه‌اش چی بوده، ممکن است که از آن یک لذت تأخیری ببریم ولی قطعاً از ته دل نمی‌خندیم. این شرط روزآمد بودن، فقط به خاطر اشتراک در دانسته‌ها نیست، بلکه موضوع دیگری هم هست و آن اشتراک در سائق است، یعنی اشتراک در خصومت، اشتراک در میل به ضربه زدن و تحقیر کردن وضعیت موجود یا شخصی که ما آن را نفر دوم نامیدیم و گفتیم که طنز درباره او ساخته می‌شود. یعنی این دو نفر یعنی شنونده و سازنده طنز باید هم در دانسته‌هایشان مشترک باشند، هم در واپس زده‌هایشان مشترک باشند و هم در سائق‌هایشان.

درسنامه‌های دکتر کدیور: طنز و رابطه آن با ناخودآگاه
© Ken Griffiths/Shutterstock.com

#روانکاوی_فروید #روانکاوی_لاکانی #هنر #ابژه #روانکاوی_مدرن #روانکاوی #روانکاوی_کلاسیک #میترا_کدیور #انجمن_فرویدی #ایران #حقیقت #فروید_روانکاوی #فروید_زیگموند #پدر #ژک_لکان #فلسفه #زیگموندفروید #فانتاسم #واپس_زده #ناخودآگاه #روانکاو #سوژه #مذهبی #مذهب #غریزه #رشد #دانش #طنز #سائق
https://www.instagram.com/p/CorQ1SAuXJr/?igshid=MDJmNzVkMjY=

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

القاء با این پیش فرض انجام می شود که یک نقطه ایده آل وجود دارد که شخص باید به آنجا برسد. استانداردهایی موجودند که باید با تلقین شخص را به سوی آنها بکشانند (این روند اصطلاحاً “هدایت کردن بیمار” نام دارد)، و در روان درمانی این نقطه مورد نظر از پیش برای درمانگر مشخص است. یعنی درمانجو باید متوجه برخی نکات بشود و درمانگر هم از پیش می داند اینها چه نکاتی هستند!! در حالی که در روانکاوی موضوع کاملاً متفاوت است. لکان چنین اظهار می کند: “روانکاو باید روند درمان و نه بیمار را هدایت کند.”

درسنامه‌های دکتر کدیور: Suggestion
https://www.instagram.com/p/CjQ_8zbB2l6/?igshid=YmMyMTA2M2Y=

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

https://www.instagram.com/p/CjAVD2ihwBv/?igshid=NzNkNDdiOGI=

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

گفتیم که سمپتوم در واقع یک جور لذت بردن است. موضوع اینجاست که سمپتوم کارکردهای مختلف دارد. یک کارش این است که در اقتصاد روانی تعادل بوجود بیاورد. یعنی وقتی که انرژی های روانی زیادی در خارج سرمایه گذاری می شوند و هدر می روند کاری می کند که هدر نروند و وقتی که انرژی ها زیادی در درون جمع شده اند کاری بکند که خارج شوند، یعنی هر دو کار را انجام می دهد و جریان لیبیدو را در هر دو جهت برقرار می کند. همین سمپتوم های دردناک یا Conversion را در هیستریک مثال بزنیم، سمپتوم برای او همین کار را می کند. یعنی هیستریک تعداد بسیار زیادی ابژه در ناخودآگاهش دارد که روی آنها سرمایه گذاری می کند و این امر از لحاظ لیبیدوئی بسیار فقیرش می کند. همین موضوع یکی از مهمترین دلایل عمده ترین شکایت هیستریک است. یعنی شکایت از فقیر شدن و فقیر بودن و نداشتن بطور کلی: نداشتن پول- نداشتن انرژی- نداشتن هویت- نداشتن اسم و رسم- نداشتن خانواده… یکی از علل عمده این شکایت از نداشتن اینست که آنها مقدار زیادی انرژی صرف ابژه هایی که در ناخودآگاهشان است می کنند و همین امر آنها را “فقیر” می کند.
https://www.instagram.com/p/ChewlfMPqsD/?igshid=YmMyMTA2M2Y=

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

یکی از اصطلاحات دیگری که لکان به کار می برد این است که سوژه eccentric است؛ که این واژه دو معنا دارد. یکی «آدم غیر نرمال و عجیب و غریب» و دیگری «بیرونی». یعنی در یک جمله دو چیز را نفی می کند: یکی وجود چیزی به عنوان رفتار طبیعی و نرمال، و دیگر این که ناخودآگاه درونی وجود ندارد. در واقع موضوع این جاست که بین بیرون و درون فرقی نیست. (نوارموبیوس را به خاطر بیاورید؛ حلقه ای که وقتی در آن می چرخیم، متوجه نمی شویم که کجا بیرون است یا درون). سر منشأ آن از گفتار بزرگ دیگری است و از بیرون. ساختار سوژه، ساختاری چون نوار موبیوس است. با این که در اثر روند درمان نمی دانیم او در چه مرحله ای است. این به خاطر این است که لکان می خواهد به افرادی که تئوری او را می خوانند گوشزد کند که لازم است تغییری در هندسه ذهنی شان بدهند تا مطالب را متوجه شوند. یعنی از هندسه اقلیدسی خارج شوند تا مطالب را بفهمند.

درسنامه‌های دکتر کدیور: ناخود آگاه

https://www.instagram.com/p/CgG6Cgru0Yy/?igshid=YmMyMTA2M2Y=

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

در مقاله «ماورای اصل لذت» می بینیم که فروید در واقع به گونه ای سرمنشأ غرایز را در بدن می داند. غرائز از تن نشأت می گیرند؛ و این که ناخودآگاه نقطه تاثیر غرایز است نه منبع و سرچشمه غرایز. این ها چیزهایی هستند که نتیجه یک تئوری را به طور کلی تغییر می دهند. بنابراین حالا اینجا توضیح می دهد که ناخودآگاه نه ابتدایی است و نه غریزی – برای اینکه منشا غریزه جای دیگری است – و بدوی نیست. چون باید یک گفتار و کلامی وجود داشته باشد تا ناخودآگاه به وجود بیاید – و یک ارگانیسم وجود ندارد که اسمش ناخودآگاه باشد – و دردرجه اول ناخودآگاه در حوزه زبان است. از همین جا فرمول مشهور لکان که «ناخود آگاه، همچون یک زبان ساختاربندی شده است.» نشات می گیرد. لکان معتقد است که ناخودآگاه دارای یک ضربان یا تپش است و اینکه این تپش را می توان زمان های باز و بسته شدن ناخودآگاه دانست؛ و این ها در جریان روند درمان کاملا مشخص است. این هم باز اشتباه دیگری است که به آن توجه نمی شود.

درسنامه‌های دکتر کدیور: ناخود آگاه

https://www.instagram.com/p/Cce6YPsPv9w/?igshid=YmMyMTA2M2Y=

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

موضوع اینجاست که نه تنها چیزی بنام تکامل وجود ندارد بلکه این تغییرات همه اجباری بوده اند؛ از لحاظ تاریخی یکسری فشارهایی بودند که موجب تکامل شدند. یعنی موجود زنده اگر دست خودش بود اولا هیچگاه تکامل پیدا نمی کرد، به همان صورت تک یاخته باقی می ماند، بعدش اصلا موجود زنده نمی شد و به همان صورت بی جان باقی می ماند، و کل مقولۀ حیات و تکامل و تنوع گونه ها اینها همه در ارتباط با تاریخچه زمین و رابطه اش با خورشید است. و حالا موضوع اینجاست که می گوید هر تغییری که در موجود زنده پیش آمده، این را غرایز گرفته اند تا تکرار کنند. علت همین است که مثلا می بینیم در آمبریولوژی تمام این مراحل تکامل دوباره طی می شود، به این علت که غرایز تغییرات را گرفته اند (همان تغییراتی که به زور از خارج وارد شده است) و حفظش کرده اند بخاطر حالت محافظه کارانه شان، و آن را مرتب تکرار می کنند.

درسنامه‌های دکتر کدیور: ادامه مقاله «ماورای اصل لذت»
https://www.instagram.com/p/CZEZfXzPyie/?utm_medium=copy_link

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

روانکاو باید این نکته را به رسمیت بشناسد که “پس مانده ای” از مقاومت در ساختار روان باقی می ماند که آنالیز پذیر نیست و در ارتباط با بعد واقع است. اما گاه تعبیر در راستای “دلالت” است، درحالی که باید دید تعبیر در چه چارچوبی قرار دارد. آیا در چارچوب دلالت است یا در چارچوب معنا و بی معنایی. اگر در چارچوب دلالت باشد، یعنی تعبیری در بعد تصویری است، اما اگر در چارچوب معنا و بی معنایی باشد، می توان گفت در حقیقت در مرز بعد سمبولیک و بعد واقع قرار دارد (معنا در بعد سمبولیک بروز می یابد و بی معنایی در بعد واقع).

درسنامه‌های دکتر کدیور: Suggestion
https://www.instagram.com/p/CYaQJ5RvKhX/?utm_medium=copy_link

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

برای لکان حقیقت فقط حقیقتِ اشتیاق است و علم این نوع حقیقت را طرد می کند. یعنی گفتار علمی از آنجا شروع میشود و پیشرفت میکند که این حقیقت را بگذارد داخل پرانتز. یعنی با حذف کردن این حقیقت است که گفتار علمی به کارش ادامه می دهد.

درسنامه های دکتر کدیور: Truth
عکس: خبرگزاری برنا

#روانکاوی_فروید #روانکاوی_لاکانی #روانکاوی_عشق #ابژه #روانکاوی_مدرن #روانکاوی #روانکاوی_کلاسیک #میترا_کدیور #انجمن_فرویدی #ایران #حقیقت#فروید_روانکاوی #فروید_زیگموند #لکان #ژک_لکان #روان #زیگموندفروید #زیگموند #ناخوداگاه #ناخودآگاه #روانکاو #سوژه #سمپتوم #روانشناسی #تاریخ #علم #واپس_زده#دانش #اشتیاق

https://www.instagram.com/p/CXa7GcsvXI1/?utm_medium=copy_link

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

ژوئی سانس همیشه با گرفتاری همراه است و این همان چیزی است که سد راه سعادت و خوشبختی است. آنچه را که لکان دانش ناخودآگاه اسمش را گذاشته همین گرفتاری های ژوئی سانس است. سوژه در حرکت خود به سمت ژوئی سانس ناگزیر به رویارویی با درد و رنج است و این همان چیزی است که واپس زنی را موجب می شود، یعنی این درد و رنج موجب می شود که سوژه از ارضا کردن سائق هایش چشم پوشی کند و این چشم پوشی های پی در پی حالا تاریخچه سوژه را تشکیل می دهد. اما همانطور که فروید و لکان هر دو ابراز می کنند «واپس زده همیشه باز می گردد». ژوئی سانس هم برمی گردد، اما با چهره ای دیگر، مثلاً با چهره سمپتوم. سمپتوم فقط یکی از جانشین های ژوئی سانس است. وقتی که ما در روانکاوی صحبت از رمزگشایی سمپتوم می کنیم، صحبت از یافتن معنایی برای آن می کنیم، در ورای آن منظورمان یافتن ژوئی سانسی است که در این سمپتوم پنهان شده است و سوژه خودش هم از این بی خبر است.

درسنامه‌های دکتر کدیور: جلسه ششم دوره اول
نقاش: یوهان هاینریش فوسلی
https://www.instagram.com/p/CVuhA8Dvs6f/?utm_medium=copy_link

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

خب اینهم یک موضوع اساسی دیگر است و در واقع تائیدی است بر حرفهای فروید که ما بسمت هیچ تکاملی پیش نمی رویم. یعنی بشر هرچه science اش بیشتر می شود، هرچی تکنولوژی اش بیشتر می شود، هرچی امکاناتش بیشتر می شود، با آن طرز تفکر معیوبی که دارد، فکر می کند که می تواند خودش را بجای کل طبیعت قرار بدهد. یعنی قاضی کل طبیعت باشد، یعنی تصمیم بگیرد که چی این کل طبیعت نیاز دارد. بشر حتى پیش فرض خودش را به زیر سوال می برد، یعنی آنچه را که تا امروز قبول داشته که تکامل است، آن تنوع زیستی که در سطح کل زمین وجود داشته که به عنوان یک تکامل آن را می دیده است، همان را هم به زیر سوال می برد و خودش را بعنوان داور مطلق حیات در نظر می گیرد. و خب وقتی که یک شعورِ تا این حد ناقص ولیکن بی نهایت قدرتمند وجود دارد که می تواند یک چنین کاری را بکند، بنابراین نمی شود انتظاری جز یک نابودی کلی و حتمی برای هر آنچه که هست، داشت. اگر او در جنگهای اتمی و غیره از بین نرود اینجور کارها از بین می بردش. اینکه شکی نیست که همه می دانند بشر مخوف ترین و خطرناکترین صیادی است که روی کره زمین وجود دارد، و صیادی است که در نهایت همه چیز را نابود خواهد کرد. یعنی هر شکارچی را که در طبیعت در نظر بگیرید بزرگترین شکارچی، مثلا شیر و ببر و کوسه را در نظر بگیرید، یک جایی بالاخره کارش متوقف می شود؛ چون که شکارچی های دیگر(غیر از بشر) برای نیازشان شکار می کنند و وقتی که نیاز برطرف شد، کارشان تمام می شود، دیگر نیازی به شکار بعدی نیست، نیاز به این نیست که کل جانورانی را که قرار است خوراک آنها را تشکیل دهند نابود کند. در حالیکه برای بشر موضوع این نیست؛ نابود کردن جزء طبیعت بشر است. یعنی نابود کردن مجانی است نه بخاطر یک نیاز. و اینکه حالا اصلا برای بشر نیاز دیگر مطرح نیست و مقوله نیاز در بشر دیگر تعطیل شده است و چیز دیگری جایش را گرفته است. یک چیز دیگری که اسمش را می توانیم بطور اعم بگذاریم “خواستن”. در یک برنامه تلویزیونی که فرانسوی ها تهیه کرده بودند از تخریبی که دارد در کل جهان انجام می شود، خیلی جالب بود که نشان می داد وقتی که درختهای همه جای دنیا دارد روزانه قطع می شود از جنگلهای بورنئو گرفته تا جنگلهای آمازون، این خیلی تکان دهنده بود و می گفت نهایتا این درختها و این طبیعت که دارد نابود می شود، تبدیل به صفرهایی در حسابهای بانکی می شوند. یعنی بشر برای یکسری صفر بانکی نابود می کند. این را بهش می گویند “نابود کننده های مجانی”. این است که باز هم نمی شود هنوز در این خواب خرگوشی بود که روزهای بهتری هم هست.
https://www.instagram.com/p/CU_xJFShDH8/?utm_medium=share_sheet

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

روانکاوی یک «کار» است، یک Practice است، بر خلاف علوم دیگر که یک موضوع مورد مطالعه دارند.
زمانی که صحبت از کار می کنیم، از مقوله مطالعه خارج می شویم و به مقوله عمل می رسیم و در ابعاد Ethics قرار می گیریم، نه در ابعاد علم [...] روانکاوی یک Act است و در مقوله Ethics قرار می گیرد، و مسلم است که در این تعریف از علم جدا است. روانکاری شاید با Act خود قادر شود روزی جایگاه علم را تغییر دهد. این است که روانکاوی در خارج از چارچوب علم قرار گرفته است.

درسنامه‌های دکتر کدیور:Science
عکس از: صادق میری

#روانکاوی_فروید #روانکاوی_لاکانی #روانکاوی_عشق #ابژه #روانکاوی_مدرن #روانکاوی #روانکاوی_کلاسیک #میترا_کدیور #انجمن_فرویدی #ایران #حقیقت#فروید_روانکاوی #فروید_زیگموند #لکان #ژک_لکان #روان #زیگموندفروید #زیگموند #ناخوداگاه #ناخودآگاه #روانکاو #سوژه #عمل #روانشناسی #تقاضا #تئوری #علم#کار #اخلاق
https://www.instagram.com/p/CTruHTVBtSd/?utm_medium=share_sheet

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

تا حالا پرسش این بود که تعریفی از علم ارائه شود، اینکه چند نوع علم از نظر روانکاوی وجود دارد و اینکه علم فقط یکی است. حالا با این سؤال روبرو هستیم که آیا روانکاری خود یک علم است؟ فروید شک ندارد که روانکاوی یک علم است ولی تفاوت آنجا است که دسترسی به همه علوم دیگر از طریق دستگاه روانی امکان پذیر است، اما روانکاوی در مورد همین دستگاه روانی است. بنابراین روانکاوی در این دسته علوم جای نمی گیرد.

حالا روانکاوی را باید در کجا جای داد و آنرا طبقه بندی کرد؟ لکان در این مورد تلاش می کند. فروید در اواخر عمر این موضوع را مطرح کرده و دیگر مجالی برای توضیح بیشتر نداشته است. حال برای لکان این پرسش مطرح می شود که این نظام خاص که در علوم دیگر نمی گنجد، کجا جای می گیرد؟ یکی از خصوصیات این نظام این است که کار آن مطالعۀ سوژه ناخودآگاه و به ظهور رساندن این سوژه است. روانکاوی یک «کار» است، یک Practice است، بر خلاف علوم دیگر که یک موضوع مورد مطالعه دارند.

درسنامه‌های دکتر کدیور: Science

#روانکاوی_فروید #روانکاوی_لاکانی #روانکاوی_عشق #تاریخ #روانکاوی_مدرن #روانکاوی #روانکاوی_کلاسیک #میترا_کدیور #انجمن_فرویدی #ایران #حقیقت#فروید_روانکاوی #فروید_زیگموند #لکان #ژک_لکان #روان #زیگموندفروید #زیگموند #ناخوداگاه #ناخودآگاه #روانکاو #سوژه #سمبولیک #روانشناسی #تقاضا #تمدن #علم#زمان #علوم
https://www.instagram.com/p/CSgxuqfhDsS/?utm_medium=share_sheet

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

برای لکان حقیقت فقط حقیقتِ اشتیاق است و علم این نوع حقیقت را طرد می کند. یعنی گفتار علمی از آنجا شروع می شود و پیشرفت می کند که این حقیقت را بگذارد داخل پرانتز. یعنی با حذف کردن این حقیقت است که گفتار علمی به کارش ادامه می دهد.

درسنامه‌های دکتر کدیور: Truth

#روانکاوی_فروید #روانکاوی_لاکانی #روانکاوی_عشق #تاریخ #روانکاوی_مدرن #روانکاوی #روانکاوی_کلاسیک #میترا_کدیور #انجمن_فرویدی #درمان #حقیقت#فروید_روانکاوی #فروید_زیگموند #لکان #ژک_لکان #روان #زیگموندفروید #زیگموند #ناخوداگاه #ناخودآگاه #روانکاو #لیبرالیسم #سوژه #سمبولیک #جامعه #تقاضا #تمدن #علم#واقع #گفتار
https://www.instagram.com/p/CSOrJ-tBpGq/?utm_medium=share_sheet

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

پس موضوع تکرار تجربه جنسی دوران کودکی است که در کمپلکس ادیپ سازمان می یابد. آنالیزان برای دست یابی مجدد به آن تجارب، باید خود را در همان رابطه مثلث وار (که اساس سوبژکتیویته و رابطه جنسی را تشکیل می دهد) قرار دهد و همان شرایط را برای خویش فراهم کند. درون “انتقال” او باید چنین رابطه ای ایجاد کند. ولی برای تکمیل این مثلث به دو نفر دیگر (یکی در جایگاه پدر و دیگری در جایگاه مادر) نیاز دارد و اگر بتواند شخصی را پیدا کند که از نظر کمیت و کیفیت “انتقال” هم سطح آنالیست باشد به راحتی آن رابطه مثلث وار را بازسازی می کند. پس نقاط خالی مثلث مربوطه باید پر شوند. اما می دانیم که یک آنالیست فرویدی هرگز در جایگاه مادر قرار نمی گیرد (آنالیزان قادر نیست او را در این جایگاه بنشاند)؛ بنابراین آنالیست جایگاه پدر را برای آنالیزان اشغال می کند و آنالیزان شخص دیگری را در جایگاه مادر قرار می دهد. بدین ترتیب مثلث تشکیل می شود. حال تنها کاری که باقی می ماند آن است که آنالیزان این رابطه (یعنی محور پدر و مادر) را تقویت کند. در بسیاری از موارد، آنالیزان این تلاش را انجام می دهد ولی به سرعت از آن دست می کشد زیرا هرگز نمی تواند ابژه ای پیدا کند که بتواند چنین رابطه ای با او برقرار کند. اما در موارد نادری این اتفاق به وقوع می پیوندد و در این گونه موارد وضعیت ادیپی واقعاً تکرار می شود. بدین ترتیب از جانب سوژه یک “انتقال” به سوی روانکاو و یک “انتقال” به سوی شخصی که در جایگاه مادر قرار دارد، اعمال می شود. [...]برای این کار، او سعی بر تقویت رابطه از جایگاه مادر به سوی روانکاو دارد. اما یک روانکاو فرویدی هرگز در این دام نمی افتد و در وضعیت اخیر واقعاً تکرار تجربیات گذشته برای آنالیزان روی می دهد. اما این رابطه چندان دوام نخواهد یافت زیرا شخصی که در جایگاه مادر قرار گرفته به میل خویش آنجا را اشغال نکرده است و اتفاقاتی که در جریان این رابطه روی می دهند برای او منبع فشار فزاینده ای هستند و بدین ترتیب او این رابطه را خواهد شکست. [...]

[...] کلیه این تلاش ها از دید روانکاو برای آنالیزان هیچ گونه لذتی در بر ندارد اما هیستریک با دسیسه چینی خاص خود به آنها ادامه می دهد و برای این کار وقت و انرژی و پول مصرف می کند، درحالی که به نظر می رسد به جای این تکرار خیلی آسان تر بود که سوژه راجع به آن مسائل صحبت بکند. بعدها خواهیم دید که آنچه موجب این رویدادها می شود درمکتب لکان “ژوئی سانس” نام دارد که یک درد (رنج) واقعی است.

درسنامه‌های دکتر کدیور: ادامه مقاله «ماورای اصل لذت»
https://www.instagram.com/p/CrcBm05y878/?igshid=MDJmNzVkMjY=

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

[...] هر ژوئی سانسی یک بهائی دارد که بدون ردخور پرداخت می شود [...]

جدیدترین معجون جادوگری «صن-هما-فر» – بخش هفت
تصویر: فرانسیسکو گویا
https://www.instagram.com/p/Ckf1ms5vJMI/?igshid=MDJmNzVkMjY=

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

https://www.instagram.com/p/CjKPFw1B9Wy/?igshid=NzNkNDdiOGI=

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

https://www.instagram.com/p/Ci-Ih9nhHGs/?igshid=NzNkNDdiOGI=

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

لکان می گوید فروید یک progressist نیست، و خود لکان هم نیست. در بسیاری از شاخه های علم – از بیولوژی گرفته تا روان شناسی و جامعه شناسی – مقوله رشد (تکامل) پذیرفته شده است، در حالی که در روانکاوی چنین مقوله ای وجود ندارد.

درسنامه‌های دکتر کدیور: ادامه مقاله «ماورای اصل لذت»
https://www.instagram.com/p/Cg834NRu24l/?igshid=YmMyMTA2M2Y=

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

اگر یادتان باشد موضوع این مقاله این است که فروید به نقطه ای رسیده بود که این اصل را که در طول سال ها مطرح کرده و از آن دفاع کرده بود – که در سیستم روانی این اصل لذت است که حاکم است و تمام تظاهرات روانی و فعالیت روانی بر این اساس است که لذت بدست بیاید یا درد و رنج کم بشود – حالا فروید مطرح می کند که چیزهایی وجود دارند که زیاد با این اصل مطابقت ندارند، و سئوال اینست که با بررسی کردن این نکات مختلف آیا هنوز هم ما می توانیم صحبت از حکمروایی اصل لذت در سیستم روانی بکنیم یا نه؟ در قسمت اول موضوعاتی را مطرح کرد و گفت که آنطور هم که ما فکر می کنیم بسیاری از فعالیت های سیستم روانی از اصل لذت پیروی نمی کنند و در واقع بسیاری از این فعالیت ها اصلاً لذتی تولید نمی کنند. پس بنابراین حالا موضوع چه می شود؟ در توضیح آن چیزهایی که نام برد یکی این است که در بعضی موارد می شود صحبت از این کرد که اصل واقعیت عمده شده و این اصل واقعیت یک اصل لذت به تعویق انداخته شده است و برای رسیدن به لذت مورد نظر در بین راه باید یکسری درد و رنج را تحمل کرد. این یکی از مواردی است که سیستم روانی از اصل لذت فاصله می گیرد. بعد یکی دیگر که خیلی مهم است بازگشت واپس زده است و اینکه در طول رشد روانی شخص مجبور می شود یکسری از غرایزش را واپس بزند و بعدًا این غرایز واپس زده به هرصورت راه خودشان را پیدا می کنند و بر می گردند و بگونه ای مستقیم یا غیر مستقیم ارضا می شوند، و این ارضایی که حالا بدست می آید، ارضای واپس زده، دیگر بصورت لذت توسط سیستم روانی حس نمی شود بلکه بصورت درد و رنج بصورت ناخوشایندی است، و این آن چیزی است که فروید می گوید که بیشتر ناخوشایندی که نوروتیک حس می کند از این نوع است یعنی یک Pleasure است که نمی تواند بصورت Pleasure آن را حس کند.

درسنامه‌های دکتر کدیور: ادامه مقاله «ماورای اصل لذت»

#روانکاوی_فروید #روانکاوی_لاکانی #هنر #ابژه #روانکاوی_مدرن #روانکاوی #روانکاوی_کلاسیک #میترا_کدیور #انجمن_فرویدی #ایران #حقیقت#فروید_روانکاوی #فروید_زیگموند #دین #ژک_لکان #فلسفه #زیگموندفروید #فلسفه #واپس_زده #ناخودآگاه #روانکاو #سوژه #سمپتوم #روانشناسی #روانپزشکی #غریزه #بدن #دانش #لذت
https://www.instagram.com/p/CeFRuFUPhJh/?igshid=MDJmNzVkMjY=

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

لکان در جایی می گوید: «مقاومت از جانب شما [آنالیست] است و روند مقاومت بیمار زمانی موفق می شود که شما تا گردن در آن فرو رفته اید، چون که «می فهمید». واژۀ “می فهمید” اینجا بسیار مهم است. وقتی روانکاو شروع به “فهمیدن” کرد، چه می کند؟ به دانش قبلی اش استناد می کند و در نتیجه suggestion انجام می دهد. وقتی آنالیزان یک اظهار نظری کرد و آنالیست با خود گفت «بله این همان چیزی است که من در آن کتاب خواندم»، دانش کتابتی به میان کشیده می شود که موجب suggestion
می شود و آنالیزان نسبت به آن عکس العمل نشان می دهد. واژه مقاومت هم در اینجا از سوی روانکاو به کار گرفته می شود. موضوع فقط این است که آنالیست یک چیزی گفته و آنالیزان هم آن را قبول نکرده است. ولی اگر روانکاو باز به suggestion
ادامه بدهد، یک سیکل معیوب اصرار و انکار (سیستم استنطاقی) پیش می آید.
لکان می گوید: «مقاومتی از جانب سوژه وجود ندارد». این جمله درست معادل جمله ای است که فروید در مقاله “ماورای اصل لذت” بکار برده است: “واپس زده مقاومت ندارد”. واپس زده خیلی هم مشتاق بازگشت است.
https://www.instagram.com/p/CZyuZEEl2Za/?utm_medium=copy_link

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

گفتار بزرگ دیگری ناخودآگاه را به وجود می آورد و باید یک ناخودآگاه باشد تا سوژۀ انسانی حادث شود. پس ناخودآگاه یک لازمه برای حدوث سوژۀ انسانی است.

این جا نکته ای اساسی هست که ناخودآگاه نه غریزی است و نه فطری و نه حتی درونی است، بلکه یک چیز بیرونی و یک رابطۀ بین سوژه ای است و در نهایت فرا فردی است. چون که هم زبان هم کلام و هم گفتار، در جایی خارج از سوژه و در حول و حوش او در ضربان اند. بنا بر این مبدأ ناخودآگاه بیرونی است.

درسنامه‌های دکتر کدیور: ناخود آگاه
عکس از: Ann Kelly

https://www.instagram.com/p/CYyValPvae-/?utm_medium=copy_link

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

باید دید این دو مقوله چگونه به هم گره می خورند، مقوله سمپتوم و مقوله کنار آمدن با آن-ساختن با آن. لکان می گوید: "شکاف هر روز بزرگتر می شود مگر اینکه کستراسیون مانع آن گردد". [...] فرو ریختن دیوار "تروما" رابطه جدیدی بین سوژه و سمپتوم را فراهم می سازد. [...] حالا فقط ناممکن گفتن در بعد واقع باقی می ماند. [...] کنار آمدن با سمپتوم، که در خود سمپتوم نهفته است، یعنی کنار آمدن با وجود نداشتن بزرگ دیگری. [...] و کنار آمدن بر دو روش استوار است: ناتوانی و ناممکنی.

میترا کدیور، مکتب لکان، لحظۀ شعله ور شدن جنون

https://www.instagram.com/p/CYAhONxPVFT/?utm_medium=copy_link

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

گفتیم که خدا در قرآن نشانه هایی از قله را برشمرده که گویاترین آنها اینست: مومنون نه غم دارند و نه ترس. یعنی ما می توانیم نشانه هائی از نوک نوک را داشته باشیم. اما در مورد ته ته اطلاع چندانی در دست نیست. شاید بتوانیم فرض کنیم که مقوله “فطرت” در قرآن اشاره ای به این ته ته است. با چنین فرضی هم قرآن فقط به “فطرت” اشاره ای کرده و از آن گذشته. به این دلیل ساده که هر چه از آن بگوییم باز غیرقابل درک است. شارحان ریز و درشت قرآن هم خیلی تلاش کرده اند که “فطرت” را تبیین کنند ولی به عبث، زیرا همگی آنها اسیر فانتاسم “اشرف مخلوقات بودن بشر” بوده و هستند، و بالاتر از آن از علم وطن توشه ی کمی دارند.

سعدی شیرین سخن چکیده حکمتش را درباره ی “آدم بودن” در این سه بیت آورده:

بنی آدم اعضای یک پیکرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار

تو کز محنت دیگران بی غمی/ نشاید که نامت نهند آدمی

سعدی در اینجا “آدم بودن” را فقط و فقط در ارتباط با بقیه آدمها تعریف کرده.

همین امر به تنهائی نشان می دهد که ما حتی در زمان سعدی هم بسیار از جهان امشاسپندان فاصله گرفته بودیم. از جهانِ امشاسپند بهمن که نگهبان حیوانات است و از جهانِ امشاسپند اسپندار مذ که نگهبان گیاهان.

اما “فطرت” را باید فراتر از آدمی و “علم خود” جستجو کرد. فطرت را باید در “علم وطن” بازیافت و شناخت.

روزی من ظرف آبی را در باغچه ام گذاشتم تا در گرمای تابستان حیواناتی که در اطراف ما و در این شهر وانفسا زندگی می کنند تشنه نمانند. روزهای اول گربه ها آمدند و آب نوشیدند و تک و توکی هم پرنده با ترس و لرز برای نوشیدن آب آمدند. پس از چند روز دیدم غلغله ای از پرندگان در پیرامون این ظرف آب هستند و مضافاً این که بدون ترس مشغول نوشیدن هستند. دو سه روز دیگر آن ظرف آب را زیر نظر گرفتم و دیدم دیگر هیچ گربه ای برای آب نوشیدن از آن ظرف نمی آید. آنجا بود که فهمیدم گربه ها آن ظرف آب را برای پرندگان گذاشته اند و رفته اند. این در حالی است که مطمئنم گربه ها حالا باید راهی طولانی را برای دسترسی به آبی دیگر طی کنند. گربه ها و همه حیوانات دسترسی مستقیمی به ته ته خودشان دارند و علم وطن آنها کامل است!

و وای بر بشر اگر هیچ مذهبی نداشته باشد و نتواند ته ته خودش را در نوک نوک باز یابد. این همان چیزی است که امروز ما در کشور “دینی” خودمان شاهدش هستیم. در کشوری که بودجه نهادی مذهبی آن – تاکید می کنم مذهبی و نه دینی – دهها برابر بودجه حفاظت محیط زیست است.

متن سخنرانی دکتر میترا کدیور با موضوع روانکاوی و دین
https://www.instagram.com/p/CWfZhRwPBQj/?utm_medium=share_sheet

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

بیایید چیزی را در ذهن مجسم کنیم که هم در تهِ ته است و هم در نوکِ نوک. آیا می توانید؟ این دقیقاً همان دین است که ابناء بشر هیچ تصوری از آن ندارند. بله ما امروزه – با دانش امروزی مان – هیچ چیز از دین نمی دانیم

چه جالب، ابناء بشر هیچ چیز هم از ناخودآگاه و به ویژه ناخودآگاه خودشان نمی دانند!

البته این بدان معنا نیست که ما امروزه از مذهب هم هیچ چیز نمی دانیم. نه خیالتان راحت باشد مذهب آن چیزی است که در خلاء دانش ما از دین پدیدار شده و بسیار هم پدیده کارسازی است زیرا کاملاً از ما مخفی می دارد که ما چیزی از دین نمی دانیم. جالب است متذکر شوم که تا جائی که من می دانم واژه مذهب در قرآن نیامده.

بشر در مورد خودش هم کم نیاورده! حالا که چیزی از ناخودآگاهش نمی داند در عوض یک ایگو دارد که – بیچاره – مبتلا به توهم دانائی است!

و همانطور که ایگوی “متوهم” در مقایسه با ناخودآگاه “گنجینه دال ها” “تصویر”ی بیش نیست به همان اندازه تک تک مذاهب در مقایسه با اصل دین فقط صورتک هائی مندرس هستند.

متن سخنرانی دکتر میترا کدیور با موضوع
روانکاوی و دین
https://www.instagram.com/p/CVfKbBRPi_v/?utm_medium=copy_link

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

دانش فقط در صورتی جایگاه واقعی خودش را پیدا می کند که در جریان باشد؛ در انتقال باشد. از محلی به محلی و از شخصی به شخصی منتقل بشود. این تعریف از دانش است. تلاش برای کسب دانش بدون اهتمام در انتقال دادن آن، مساوی با تلاش در به دست آوردن یک نوع لذت استمنایی است. روانکاوی در گسترش هدف غایی خودش را کسب این لذت استمنایی نمی داند و به کسی هم اجازه نمی دهد که بخواهد از این طریق به یک چنین لذتی دست یابد.
اصلاً یکی از علل روی آوردن به لذت استمنایی به معنای واقعی کلمه این است که شخص قادر نیست با دیگری مشارکت کند.
[...]
در اکثر موارد روی آوردن به لذت استمنایی به این دلیل است که موانع و باز داری‌ها در خود شخص است و این موانع و باز داری‌ها ساختاری هستند نه حدوثی. روانکاوی چه در شدت و چه در گسترش، یکی از کارهایش، یکی از اهدافی که برای خودش قایل است، این است که موانع و بازداری های ساختاری را که منجر به سوق دادن سوژه به سمت لذت استمنایی می‌شود را کاهش دهد.
[...]
پس تا این جا که برایتان توضیح دادم، متوجه شدید که دانش هم مثل هر ابژه ی دیگری می تواند وسیله ی کسب ژوئی سانس باشد.
[...]
ژوئی سانس را می توانیم حالا به طور خلاصه ترجمه اش کنیم، یک کلمه ی فرانسوی است که معادلش در هیچ زبان دیگری وجود ندارد و در هر زبانی همان کلمه ی ژوئی سانس است.
[...]
چون که این دو تا کلمه متضاد را در خودش دارد: هم لذّت، هم درد. این فعلاً برای این که متوجه شوید. هر چیزی می تواند وسیله ی این ژوئی سانس باشد. هر ابژه ای از جمله دانش. حالا یکی از انواع ژوئی سانسی را که می شود از دانش به دست آورد، الان مثالش را برایتان زدم، ژوئی سانس استمنایی است. نوع دیگرش می تواند ژوئی سانس آنال باشد. ژویی سانس مقعدی از این ابژه ببرد. و در این جا دانش به صورت ابژه ای عمل می کند که سوژه از نگه داشتن آن پیش خودش کسب لذت می کند و نه تنها تمایلی به پس دادن آن ندارد، مثل ابژه ی آنال که دلش نمی خواهد پس بدهد، پس به انحای مختلف سعی در مسدود کردن جریان انتقال آن دارد. مثلاً برای ابسسیونل ابژه ی دانش هم مثل هر ابژه ی دیگری می تواند وسیله ای برای کسب قدرت و تحقیر دیگری باشد. ابسسیونل با این ابژه، ابژه ی دانش، دیگری را در وضعیت خواهان قرار می دهد بدون این که هرگز خواسته ی او را برآورده کند. رفتار او را می توان به این گونه ترجمه کرد: آن چه که تو می خواهی نزد من است، نزد من هم باقی خواهد ماند. اما تو هم چنان آن را از من بخواه. مسلم است که روانکاوی در گسترش از تبدیل شدن به ابژه ی آنال هم امتناع می کند و باآن به مبارزه بر می خیزد.
https://www.instagram.com/p/CUMwWgwh-06/?utm_medium=share_sheet

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

همانطور که گفتم اینجا مطالبی هست: یکی همین تلاشی که «رَنک» کرده که بخواهد تئوری روانکاوی را با تقاضاهایی که در یک جامعه هست و با طرز تفکرآن جامعه تطبیق بدهد؛ او زندگی شتابان آمریکایی را مثال زده است. این یکی از چیز هایی است که می خواهم به آن توجه کنید: آنالیز و روانکاوی مسأله ای نیست که در شرایط زمانی و مکانی خاصی یا برای کسانی که توقعات یا تقاضاهای خاصی دارند، تکنیکش تغییر کند یا تئوریش را بچرخاند. بدانیم که روانکاوی فرویدی این اجبار را دارد که روانکاوی، روانکاوی باقی بماند. حال اگر کسی بخواهد روانکاوی درمانی انجام بشود، نمی دانم هیپنوز انجام بشود یا هرچیز دیگری یا کوتاهتر بشود، آنها یک چیز دیگرند، روانکاوی، روانکاویست و اهداف خودش را دارد و مدت زمان خودش را هم برای نیل به این اهداف لازمِ دارد و اروپا و امریکا و ایران هم ندارد.

درسنامه‌های دکتر کدیور: روانکاوی با پایان و روانکاوی بدون پایان
عکس از: صادق میری

#روانکاوی_فروید #روانکاوی_لاکانی #روانکاوی_عشق #زمان #روانکاوی_مدرن #روانکاوی #روانکاوی_کلاسیک #میترا_کدیور #انجمن_فرویدی #ایران #حقیقت#فروید_روانکاوی #فروید_زیگموند #لکان #ژک_لکان #روان #زیگموندفروید #زیگموند #ناخوداگاه #ناخودآگاه #روانکاو #سوژه #تکنیک #روانشناسی #تقاضا #تئوری #علم#زمان #عکاسی
https://www.instagram.com/p/CS3V6rZBYdO/?utm_medium=share_sheet

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

آنچه در زمان حال اتفاق می افتد گذشته را تغییر می دهد بخاطر این که گذشته چیزی نیست که سکانسهای واقع در زندگی این آدم باشد بلکه خاطراتی است که در زمان وجود دارند و سوژه مدام روی آنها کار می کند و در اثر این کار کردن ها این تاریخچه تغییر می کند. تاریخچه یک ثبت وقایع تاریخ در زندگی یک آدم نیست بلکه خاطراتی است که در اثر تجربیات امروزه اش این خاطرات تغییر می کند، یعنی نگاه فرد روی گذشته اش تغییر می کند. بنابراین در روند روانکاوی گذشته تغییر می کند. وقتی که این نگاه تغییر می کند پس گذشته این آدم تغییر می کند. تاریخچه گذشته نیست. تاریخچه زمان گذشته است که دارد در زمان حال تاریخ سازی می شود یعنی آنچه که در زمان حال روی گذشته انجام می شود، گذشته را تعیین می کند. گذشته چیزی نیست که برای یک بار اتفاق افتاده باشد.

درسنامه‌های دکتر کدیور: Truth

#روانکاوی_فروید #روانکاوی_لاکانی #روانکاوی_عشق #تاریخ #روانکاوی_مدرن #روانکاوی #روانکاوی_کلاسیک #میترا_کدیور #انجمن_فرویدی #ایران #حقیقت#فروید_روانکاوی #فروید_زیگموند #لکان #ژک_لکان #روان #زیگموندفروید #زیگموند #ناخوداگاه #ناخودآگاه #روانکاو #تاریخچه #سوژه #سمبولیک #جامعه #تقاضا #تمدن #علم#زمان #تاریخ
https://www.instagram.com/p/CSd9m0RhPVq/?utm_medium=share_sheet

Читать полностью…

روانکاوی.ایران.میترا

فروید ادامه می دهد که: «آزادی فردی هدیه تمدن نیست. این آزادی فردی قبل از اینکه تمدن باشد، بسیار بیشتر بوده است. اگر چه که در آن وقت ارزشی هم نداشته است، چون که فرد [فردی که این آزادی ها را داشته]، در وضعیتی نبوده که بتواند از آنها دفاع کند». همیشه ممکن بوده که یک نفر گردن کلفت تر پیدا بشود که بتواند آنها را ازش بگیرد. «پیشرفت تمدن ایجاب می کند که آزادی های فردی محدود بشود»، برخلاف آنچه که به اصطلاح الان در گفتارهای شبه لیبرال وجود دارد، می گویند شبه لیبرال، در واقع لیبرالیسم کاذب، که صحبت از افزایش آزادی ها می کنند، فروید معتقد است که پیشرفت تمدن ایجاب می کند که هیچ کس نتواند از زیر بار این محدودیت ها شانه خالی کند، که: «پیشرفت تمدن ایجاب می کند که آزادی های فردی محدود شوند و عدالت ایجاب می کند که هیچ کس نتواند از زیر بار این محدود شدن شانه خالی کند».

«آنچه که در یک جامعه به صورت یک تقاضا برای آزادی به ظهور می رسد، ممکن است نوعی اعتراض بر علیه بی عدالتی های موجود باشد، که این خود می تواند در راستای اعتلای تمدن موجود باشد. و یا ممکن است این تقاضا برای آزادی به علت بقایای شخصیت اولیه این آدم های معترض باشد که توسط تمدن مهار نشده است و در نتیجه به صورت کینه ورزی و عداوت با تمدن بروز می کند»، با کل تمدن.

پس تقاضا برای آزادی دو شکل می تواند داشته باشد، یا در مقابل کاستی ها و نقایص آن است، در مقابل اشکال و صور یک تمدن است و یا اصلاً در مقابل تمدن بطور کلی.

درسنامه‌های دکتر کدیور: جلسه ششم دوره اول
عکس از موزۀ بریتانیا

#روانکاوی_فروید #روانکاوی_لاکانی #روانکاوی_عشق #تاریخ #روانکاوی_مدرن #روانکاوی #روانکاوی_کلاسیک #میترا_کدیور #انجمن_فرویدی #درمان #روانپزشک_روانکاو_نیست #فروید_روانکاوی #فروید_زیگموند #لکان #ژک_لکان #روان #زیگموندفروید #زیگموند #ناخوداگاه #ناخودآگاه #روانکاو #لیبرالیسم #سوژه #سمبولیک #جامعه #تقاضا #تمدن #روانشناسی #واقع #آزادی
https://www.instagram.com/p/CRu7tF_AcNp/?utm_medium=share_sheet

Читать полностью…
Subscribe to a channel