✨﷽✨
👑 امیرالمؤمنین علیهالسلام:
📌 ... برخی از مردم به سرعت به سوی حق پیش میروند، كه اهل نجاتند، و بعضی به كندی میروند و امیدوارند، و دیگری كوتاهی میكند و در آتش جهنم گرفتار است.
🔸 چپ و راست گمراهی، و راه میانه، جاده مستقیم الهی است كه قرآن و آثار نبوت، آن را سفارش میكند و سرانجام بازگشت همه بدان سو است....
♨️ ادعا كننده باطل نابود شد، و دروغگو زیان كرد، هر كس با حق درافتاد هلاك گردید....
🌀 نادانی انسان همین بس كه قدر خویش نشناسد.
آنچه بر اساس تقوی پایه گذاری شود، نابود نگردد، كشتزاری كه با تقوی آبیاری شود، تشنگی ندارد.
⚠️ ای مردم! به خانه های خود روی آورید، مسائل میان خود را اصلاح كنید، توبه و بازگشت پس از زشتیها میسر است، جز پروردگار خود، دیگری را ستایش نكنید، و جز خویشتن خویش دیگری را سرزنش ننمایید....
📚 نهج البلاغه
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
@rawianhagh
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
✨﷽✨
📌 چرا اهل جهنم در جهنم و اهل بهشت در بهشت جاودانه اند؟! ...
👑 حضرت امام صادق علیهالسلام می فرمایند :
🔹 اهل دوزخ از اين رو در دوزخ براى هميشه مى مانند كه قصد داشتند، اگر در دنيا جاودان ماندند، هميشه نافرمانى خدا كنند و اهل بهشت از اين رو در بهشت جاودانند كه نيت داشتند اگر در دنيا باقى بمانند هميشه در اطاعت خدا باشند؛ پس اين دسته و آن دسته به سبب نيّت خود (در بهشت يا جهنم) جاودانى شدند.
سپس اين آيه را تلاوت فرمود:
📖 قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَىٰ شَاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَىٰ سَبِيلًا
(اسراء/۸۴)
«بگو: هر کس بر پایه خلق و خوی و عادت های اکتسابی خود عمل می کند، پس پروردگارتان به کسی که راه یافته تر است، داناتر است.»،
يعنى برابر نيت خويش ....
┄┄┅┅┅❅🔹❅┅┅┅┄┄
@rawianhagh
┄┄┅┅┅❅🔹❅┅┅┅┄┄
۴ .پيرو ي از خضر صفتان
در آثار عرفاي اسلام از خضر به دوگونه ياد شده است:
1 .ظاهري؛
2 .تأويلي.
آناني كه آشكارا از خضر نام برده اند در ديدار با او خواهان نصيحت و كسب فيض بوده اند،
و كساني نيز به صورت
تأويلي او را روح مجرد يا تماميت روان ذكر كرده اند.
رازي در مرصاد العباد
هم به شيوة مستقيم و هم تأويلي از خضر ياد ميكند.
آنجا كه به آية 67 سورة كهف تمسك مي جويد به طور صريح و
شفاف، اين #_معلم_علم_لدني را معرفي ميكند:
(( ديگر باره در دبيرستان تعلم علم لدني از معلم خضر
التماس ابجد متابعت ميبايست كرد ))
((رازي، 1380 :227 .)
اما بلافاصله با اشارتي ظريف، شيوة تأويلي
خود را به رخ مي كشد و خضرصفتان را هم مي شناساند:
(( مفتون و مغرور و ممكور اين راه كسي
است كه پندارد بادية بي پايان كعبة وصال، به سير قدم بشري، بي دليل و بدرقه قطع توان كرد )
((رازي، 1380 :227 .)
در عرفان عملي نجم ا لدين
#_شيخ نماد راهبري و ديده شناسي است:
بدانكه در سلوك راه دين، و وصول به عالم يقين،
از شيخي كامل راهبر راه شناس صاحب ولایت صاحب تصرف،
گزير نباشد
(رازي، 1380 :226 .)
بهره مندي از شيخ، ضمانتي براي سلامت عبور كردن از توقف و
گمراهي است،
همان مانعي كه سالك را از ديدن زيباييهاي حق محروم مي كند:
صاحب سعادتاني که در حمايت ولايت مشايخ كامل سلوك كرده اند،
به سرّ جملة آفات و مزلّات رسيده اند،
و جملگي شبهات مطالعه كرده
(رازي، 1380 :229 .)
و اينكه مريد، چون به يمن سعادتي كه نصيبش شده،
بر اين خضر صفت جهان ديده 👈عاشق گردد،
آرام و قرار از دل آيينه وارش برمي خيزد:
چون مريد صادق، جمال شيخي در آيينة دل مشاهده كرد،
در حال بر 👈جمال او عاشق
شود و قرار و آرام از او برخيزد.
منشأ اين جمله سعادات اين عاشقي است و تا مريد بر
جمال ولايت شيخ عاشق نشود،
از تصرف ارادت و اختيار خويش بيرون نتواند آمد
.(240 :1380 ،رازي)
مرصادالعباد نجم الدین رازي
ادامه دارد👇👇👇👇
@rawianhagh
2 .صادق بودن در جادة طريقت
نقش بنيادين ((صدق)) در ساحت عرفان اسالمي بر كسي پوشيده نيست؛
زيرا سالكي كه كمند صدق بر گردن ننهد، نه تنها حرمت حريم الهي را شكسته،
كه بي خون صدق، نفسي نمي آيد تا حركتي برآيد.
الف. صدق، اساس سلوك است.
رازي صدق را بناي اصلي سلوك ميداند.
صدق از نظر او به (( اخالص)) نزديك است زيرا حركتي
كه براساس صدق آغاز نشده باشد به نهايت نخواهد رسيد،
و از آنجا كه در اغلب متنهاي مرصاد العباد، صدق را با قدم آورده،
نتيجه ميگيريم كه صدق هم مبناي حركت عاشقانه است، هم سبب
محكم شدن گامهاي سالك.
او يكي از صفات بيست گانة مريد را صدق ميداند:
(( يازدهم )) صدق است،
بايد كه بناي كار و معاملة خويش بر صدق نهد،
و آنچه كند براي خدا كند و نظر از خلق به
كلي منقطع گرداند )) ((رازي، 1382 :260.))
ب. صدق، اساس توجه به حق براي همگان است.
نجم الدين اين صفت را براي همة بندگان خدا ضروري ميداند؛
زيرا صدق را اساس توجه به حق ميداند:
هر طايفه اي در صنعت و حرفت خويش بايد كه اول از حظ نفس و نصيب خويش
خروج كنند و در هركار توجه راست به حق آرند،
و به قدم صدق، قطع مسافت هستي
واجب شناسند تا به كعبة وصال برسند (( رازي، 1380 :33.))
3 .مجاهدت رياضت
رياضت در اصطلاح اهل عرفان عبارت است
از تربيت نفس و تهذيب آن از زنگار شهوات مزاحم
و اميال عنان گسيختة حيواني.
خواجه عبداهلل انصاري در تعريف آن ميگويد:
(( الرياضة تمرين النفس على قبول الصدق )) ((طارمي، 1377:111 .))
رياضت، تمرين نفس است بر اينكه صدق، ايمان را
بپذیرد رازي هم ميگويد: (( بدانكه سالك چون در مجاهدت و رياضت نفس و تصفية دل شروع
كند، او را بر ملك و ملكوت عبور و سلوك پديد آيد ))((رازي، 1380 :289.))
مرصاد العباد نجم الدین رازي
ادامه دارد 👇👇👇👇
@rawianhagh
🍀💗﷽💗🍀
📖 "ما وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ ما قَلَی"
خداوند نه تو را رها کرده و نه بر تو خشم گرفته است
(ضحی/۳)
💞 ای سالک قرآنی!
آرام و صبور باش. نرم و پذیرا باش. نومید مباش و سختی هایی را که کشیده ای تنبیه منگر....
خالقت تو را رها نکرده و بر تو خشم نگرفته است.
چیز زیبایی در راه تولد است.
برکتی شگرف!
"وَ سَوفَ یُعطِیکَ رَبُّکَ فَتَرضَی"؛
بزودی پروردگارت به تو عطایی دهد که خشنود شوی! بودنی فرادست، خودیّتی متعال، با بی نیازِ بی نیازکننده.
🔹 ظهور فطرت الهی ات در راه است. پس شاد باش و ظن نیک به پروردگارت را از دست مده. آنچه از مصائب روزگار کشیده ای چیزی بیش از درد زایمان نبوده است....
📌 تولدی در خویش و با خویش در راه است.
تولدی نورانی که حجاب های جهالت و حماقت را می دَرَد و نور وجودت را تا بیکرانه ها میپراکند.
خدایت هرگز تو را رها نکرده است. چنین احساس و اندیشه ای را از لابلای پرده های مغزت بیرون کن....
🍀 تو همواره در راه بوده ای، در راه گذر از جهنم دنیا بوده ای، در راه دل کندن و انداختن بوده ای، در راه تجربه ی ترک غیر بوده ای.
♦️ و اکنون این تویی که لایق نعمت راستین، شایسته ی حیاتی پاکیزه و بودنی منبعث از فطرت الهی خویش گشته ای. آزاد و رها از احساسات پوچ و آرزوهای دور و دراز....
🙏 پس سلام بر تو، روزی که تولد یافتی، روزی که موت ات حاصل آمد و روزی که زنده برانگیخته شوی....
بر گرفته از مجموعه نکات قرآنی
مسعود ریاعی
@rawianhagh
🍀💗﷽💗🍀
📖 "فَاطَّلَعَ فَرَآهُ...
(پس مطلع شد و او را دید...)"،
📌 دقت کن، ببین آیه چه می گوید؛
مُطّلع کسی است که اطلاع دارد.
و این اطلاع نوعی از دانایی است
که با انواع دیگر دانایی متفاوت است.
در اینجا از فعل "علم" استفاده نمی کند،
بلکه از ماده ی "طلع" بهره می گیرد.
این نوع از دانایی با #نور در ارتباط مستقیم است.
💫 "طلوع" از همین ریشه است.
اینجا یک معنای "اشراقی" در کار است.
یک آگاهی برتر. یک نگاه از بالا.
این نوع اطلاع، "دیدن" را از پس خود دارد.
و این دیدنی نیست که هر کس توانایی آن را داشته باشد.
چه این دیدن سالکانه، از آنِ "مُخلَصین" است.
💠 این مُخلَصین اند که توانایی چنین دیدنی را دارند.....
نگاهی که حتی تا عمق جهنم ناریان، نفوذ دارد...
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ يَتَسَاءَلُونَ ﴿٥٠﴾ قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّي كَانَ لِي قَرِينٌ ﴿٥١﴾ يَقُولُ أَإِنَّكَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِينَ ﴿٥٢﴾ أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَدِينُونَ ﴿٥٣﴾قَالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ ﴿٥٤﴾فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَوَاءِ الْجَحِيمِ ﴿٥٥﴾ قَالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدْتَ لَتُرْدِينِ ﴿٥٦﴾
پس برخی از آنان به برخی دیگر رو کرده از [حال] یکدیگر می پرسند. (۵۰) گوینده ای از آنان می گوید: همانا من [در دنیا] هم نشینی داشتم. (۵۱)[که همواره از روی تعجب به من] می گفت: آیا تو از باور دارندگان [رستاخیز و زنده شدن مردگان] هستی؟ (۵۲) آیا زمانی که ما مردیم و خاک استخوان شدیم، حتماً [زنده می شویم و] پاداشمان می دهند؟ (۵۳)[سپس به دوستان بهشتی خود] می گوید: آیا شما با من به دوزخ سر می کشید [تا از هم نشینم خبری بگیرید که در کجا و در چه حالی است؟] (۵۴)پس خود او مطلع شد و او را وسط دوزخ دید. (۵۵)[به او] می گوید: به خدا سوگند نزدیک بود، مرا به هلاکت بیندازی. (۵۶)
مسعود ریاعی
بر گرفته از کتاب "تفسیر رهایی"
در شرح معانی سوره ی صافات
┄┄┅┅┅❅🔹❅┅┅┅┄┄
@rawianhagh
┄┄┅┅┅❅🔹❅┅┅┅┄┄
#_شرح_صد_میدان
#_خواجه_عبدالله_انصاری ،(پیر هرات)
"میدان چهارم ، فتوت
جوانمردی
فتوت با حق
فتوت با خلق
فتوت با خود
@rawianhagh
مشاهده زيبايي با نور شهودي
آخرين درجة زيبايي، مشاهدة آن با نور شهودي است
كه ديگر ميان عاشق و معشوق، كس در نگنجد.
شيخ مي گويد چون سالك بر قدم صدق رود،
در نهايت، مشهود بيواسطه برايش ميسر
ميشود و زيبايي دلرباي شاهد را در آغوش ميكشد.
اين مرحله از زيبايي عرفاني، والاترين
ايستگاه تعامل عارف با حق تعالي است:
(( مقام شهود بيواسطه ميسر شود . . .
و اگر در بحر بي پايان شهود مستغرق شود و
وجود مشاهدي متالشي گردد وجود شاهد ماند و بس... .
در اين مقام، شهود
جمال شاهد در آيينة انسان هم نظر شاهد را بود))
(رازي، 1380 :306.)
نتيجه:
در عرفان نجم الدين رازي حق تعالي كه خود زيباي مطلق است
كائنات را آفريد تا هر كدام كه
مستعد ترند، اسما و صفات زيباي او را به ظهور برسانند
و به معرفت كمالش نايل شوند. فرشتگان را
به نور و صفاي روحاني آفريد
اما ظرفيت دنيايي در آنها راه نداشت.
حيوانات قوت و نيروي صفات جسماني داشتند،
اما از صفاي روحاني برخوردار نبودند
و هيچكدامشان نمي توانستند
تجليگاه جميع اسما و صفات زيبا آفرين باشند.
انسان را كه مجموعهاي از عوالم ملك و ملكوت
بود به دست خويش بيافريد
و در او آيينهاي تعبيه كرد
به نام (( دل ))، تا همة زيباييهاي حق را به جهت
وسعت بيكرانه اش به تمام و كمال به نمايش بگذارد.
مرصاد العباد نجم الدین رازي
@rawianhagh
#_شرح_صد_میدان خواجه عبدالله انصاری ،(پیر هرات)
((3))"میدان سوم ، انابت
"بازگشت، رویگردانی
شکر آفریننده
بیم و بشارت
آزادگی و بندگی
استکانت با شرافت
اقرار و اخلاص
انس با حق داشتن"
@rawianhagh
✨«وَ لَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثیرَاً مِنَ الْجِنِّ وَ الْاِنْسْ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا یَفْقَهُونَ
مروجی سبزواری
@rawianhagh