reyy_raa | Unsorted

Telegram-канал reyy_raa - ری‌را

-

در زبان مازنی ری‌را به معنی بیدار باش می‌باشد ناشناس: https://telegram.me/HarfBeManBot?start=MTA2MTAxOTE3NQ

Subscribe to a channel

ری‌را

@reyy_raa

Читать полностью…

ری‌را

کسایی که عشق رو تجربه کردن عجیبن. مظلوم ترینشون اونایین که می خوان معشوقشون رو فراموش کنن. یه عده برای مدتی از خونه دور میشین، بعضیا سعی می کنن به یه آدم دیگه پناه ببرن. گفتمه بودم عجیب، عجیب ترینشون یه خودکار و کاغذ برمیداره، شروع می کنه به نوشتن. ولی هر وقت مینویسه به یاد معشوقش میوفته. انگاری هر متن، نامه ایه که قراره نوشته بشه ولی کسی که نامه براش نوشته شده، قرار نیست هیچ وقت اون رو بخونه. نوشته‌هاش خالی از اسمه، جای اون اسمه محبوبم، عزیزم، خانومی یا... رو پر میکنه. نمیدونه داره برای خودش یه زندان درست میکنه با میله‌های کاغذی که خودش نگهبانشه...

کتاب📚نوه ی جناب سرهنگ
#سجاد_صابر

Читать полностью…

ری‌را

کسایی که هم‌نسل‌های من رو تربیت کردن فقط به فکر پرواز بودن برای همین همیشه موقع سقوط، چترنجات رو ازمون دزدیدن!

#عرفان_موسوی
@reyy_raa

Читать полностью…

ری‌را

پسر ببین، به این می‌گن گلوله‌ی انفجاری وقتی وارد بدن آدم می‌شه بعد سه ثانیه منفجر می‌شه. تو جنگ استفاده کردنش رو ممنوع کردن. به این فکر کن یه گلوله رفته تو تنت، دردش رو احساس می‌کنی شروع می‌کنی به شمردن، تو ثانیه اول کل زندگیت از بچگی تا الان میاد جلوی چشمات. بنگ! شلیک دوم. تو ثانیه دوم عزیزایی که از دست می‌دی رو می‌بینی. بنگ! شلیک سوم . به ثانیه سوم نمی‌رسه همین الان سه تا گلوله تو بدنت داری یکیش تو تنت دوتا تو مغزت تو همین الانشم مُردی. دلیل ممنوع کردنش می‌دونی چی بود؟ جنگ‌ هم برای خودش قاعده و قانون داره. تو می‌تونی با یه شلیک سعی کنی یه انسان رو بکشی ولی نباید امیدش رو از بین ببری.

کتاب📚نوه ی جناب سرهنگ
#سجاد_صابر

Читать полностью…

ری‌را

دو ساعت پیش مامان طبق معمول دلش هوس تمیزکاری خونه رو کرد، فقط کافیه این ایده از ذهنش رد بشه تا چند ساعت بعد به کل شکل و روی خونه عوض بشه! این روزا هم که کسی جایی نمیره. بابا روی تک مبل بدرنگ نِشیمن نشسته بود و از زیر عینکش یه نگاه به من انداخت و با خنده روزنامه‌اش رو تا زد و سر تکون داد. از نوع نگاهش خوندم که آه از این دنیا که لبریز از شکایت‌های ماست! هر لحظه منتظر بودم تا بهم دستور بده که برم از انباری چارپایه بیارم و بله دقیقا این اتفاق افتاد. قفل آهنی انباری طبق معمول با یه صدای بد باز میشه و مثل هر دفعه، رد زنگ‌زدگیش روی دستم باقی می‌مونه. من همیشه چارپایه رو جلوی در می‌ذارم ولی وقتایی که اون جلو نباشه، یعنی مامان باز اون ته، کنار کارتن‌های قدیمی بردتش.
چارپایه رو که بلند کردم یه کارتن از زیرش پایین افتاد. معلوم بود که قدیمیه. نم گرفته بود. خاک جمع شده روی کارتن رو پاک کردم.  گَرد قدیمی بودنش برای من، چند تا سرفه بیش‌تر به همراه نداره. 
پدرم می‌گفت یه سری چیزا توی دنیا وجود دارن که هیچ‌وقت نباید دوباره باز بشن. شاید این جعبه هم مصداق بارزی از همون چیزا بود. توی اون جعبه از وسایل تو پر شده بود! وسایلی که همشون حاصل کلی خاطره مشترک بودن. یه شادی که ازشون سال‌ها گذشته.
هیچ‌وقت فکرش رو هم نمی‌کردم با بیست‌و‌پنج سال سن و بعد از این همه بزرگ شدن، مثل یه پسربچه که توپ دولایه‌اش رو همسایه پاره کرده، به دیوار تکیه بدم و گریه کنم. توی این ساله‌ها، کلی کتاب خوندم. توی این مدتی که گذشت دیگه به موهای صورتم ریش می‌گن! این چندسال ازم یه پارچه آقا ساخته. پارچه آقایی که حالا با یه دمپایی آبی رنگ و رو رفته، تکیه داده به دیوار و دست‌نوشته‌هات رو می‌خونه. دونه دونه ورق زدن‌هام، بوی تو رو می‌دن حتی اون گل رز قرمز خشک‌شده‌ی لای دفتر خاطرات هم اینجاست. به خودم که میام چند ساعتی شده که توی انباری هستم. مطمئنم پدرم تا حالا از بالا پایین کردن شبکه‌های تلویزیون خسته شده و خوابیده. مادرم هم به این فکره که اول پرده ها رو بشوره یا رومیزی رو! می‌بینی؟ هیچ‌کس به کسی غیر خودش فکر نمی‌کنه و من توی این انباری تاریک و نمور هنوز هم به یاد خاطراتی‌ هستم که مدت‌ها از مرگش می‌گذره!

#عرفان_موسوی
@reyy_raa

Читать полностью…

ری‌را

@reyy_raa

Читать полностью…

ری‌را

دوست داشتن نسبت به عشق حس برتریه. تو نمیتونی یکی رو دوست داشته باشی در صورتی که اون دوستت نداره ولی میتونی عاشق یه نفر باشی و اون عاشقت نباشه حتی وقتی تو بغلت میگه دوست دارم.

کتاب📚نوه ی جناب سرهنگ
#سجاد_صابر

Читать полностью…

ری‌را

و ای کاش که خاطره‌ها هم مثل تو، پای رفتن داشتند!

#عرفان_موسوی
@reyy_raa

Читать полностью…

ری‌را

عقاب نفس آخرش را کشید و رو به کبوترها گفت: هرچه بال‌هایت بزرگ‌تر باشد، قفس برایت تنگ‌تر خواهد بود، شاید مرگ هم بهای آزادیست!

#عرفان_موسوی
@reyy_raa

Читать полностью…

ری‌را

فروشگاه اینترنتی آنلاین بوک سیتی - مشخصات، قیمت و خرید نوه ی
https://onlinebookcity.com/DetailProduct-%D9%86%D9%88%D9%87-%DB%8C-%D8%AC%D9%86%D8%A7%D8%A8-%D8%B3%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-146602

Читать полностью…

ری‌را

@reyy_raa

Читать полностью…

ری‌را

@reyy_raa

Читать полностью…

ری‌را

آرام بخواب ری‌را جانم🖤

پرواز ۷۵۲...

Читать полностью…

ری‌را

جیب‌هام خالی‌تر از اونیه که توی جمعی حرف بزنم. ترجیح می‌دم خیابون متر کنم و اسممو دلال رویا بذارم.

#عرفان_موسوی
@reyy_raa

Читать полностью…

ری‌را

@reyy_raa

Читать полностью…

ری‌را

زمان دبیرستان یه رفیقمون بود که خیلی دل و جیگر داشت. بهش علی شجاع می‌گفتیم. یه روز که باهم از مدرسه برمی‌گشتیم بهم گفت که می‌خواد به مریم ابراز علاقه کنه.
علی گفت. مریم و دوستاش با خنده‌‌ی‌ مسخره‌ای از کنارش رد شدن. راستش من تا چند روز روم نمی‌شد که با علی حرف بزنم. یه روز خودش سراغم اومد. نگاهشو به افق انداخت و زیرلب گفت: حالا اگه بمیرم هم دیگه مدیون خودم نیستم!

#عرفان_موسوی
@reyy_raa

Читать полностью…

ری‌را

@reyy_raa

Читать полностью…

ری‌را

بعضی وقتا که از پنجره‌ی اتاقم به آدما نگاه می‌کردم، انگار که به یه پازل چشم دوخته بودم. یه معمای سخت که حل کردنش، خودم رو از زندگی می‌ندازه. ولی خب خیلی از این معماهای باحال رو توی این چندسال زندگیم حل کردم. مثلا وقتی دیدم پسر همسایه روبه‌رویی همیشه پشت‌سر دختر طبقه‌بالاییمون راه می‌ره، فهمیدم که دوسش داره. البته این معما فقط از طرف من حل شده. حتی ممکنه اصلا همچین چیزی هم نبوده باشه ولی پنجره‌ی هراتاق، آدم‌ها رو یه مدل نشون میده. تقریبا یه سالی میشه که ویلای جلوی خونمون رو خراب کردن و جاش یه ساختمون ۷ طبقه ساختن. از اون به بعد هم پنجره‌ی اتاق من کور شد. دیگه نه خبری از دختر بالاسری می‌شد و نه پسر رو‌به‌رویی. حتی آدما هم دیگه خودشون رو نشون نمی‌دادن. من مونده بودم و یه آینه قدی توی اتاقم. حالا این تصمیم من بود که از این به بعد بازم آدما رو ببینم یا دنبال پازل دست‌نخورده‌ی خودم بگردم، به این می‌گن: توفیق اجباری!

#عرفان_موسوی
@reyy_raa

Читать полностью…

ری‌را

@reyy_raa

Читать полностью…

ری‌را

- به حدی به سیگار وابسته شدم که حتی وقتی می خواستم بخوابم یه دونش رو می ذاشتم رو لبام، دوتا پک ازش می گرفتم بعد یه چرتی می زدم. سیگاره هنوز روشن بود. می سوخت و می سوخت تا آتیشش دستام رو لمس کنه، یه شوک بهم وارد می شد و سیگار بعدی رو می ذاشتم تو دستم
+پس چرا الان ترکش کردی؟
- دیگه کسی نبود برام روشنش کنه!

کتاب📚 نوه ی جناب سرهنگ
#سجاد_صابر

Читать полностью…

ری‌را

بارها دوست داشتنت را مرور کرده‌ام تا مبادا روزی از یادم برود که با خود چه کرده‌ام. از یاد برده‌ام که عشق چقدر کوتاه است و فراموش کردنش چقدر طولانی!
اما انگار دیگر مهم نیست که چند بار از امروز شروع کنم. اهمیتی ندارد که چند بار برگه‌ی بُرنده‌ی کاغذ خاطرات دستانم را بِبُرند. فرقی ندارد از بیرون دیوانه‌ای سربه‌هوا یا عاقلی بی‌دست و پا باشم! هرچه که باشد، من هنوز هم دوستت دارم ترین آدم تاریخم.

#عرفان_موسوی
@reyy_raa

Читать полностью…

ری‌را

@reyy_raa

Читать полностью…

ری‌را

فراموشی نعمت بزرگیه ولی این که حافظت رو از دست بدی از اونم بهتره. غذایی که همیشه سفارش میدادی، لباسی که همیشه به تن میکردی یا آدمایی که عاشقشون بودی رو به یاد نمیاری حتی خودتم فراموش کردی نمیدونی کی هستی. مثل این میمونه که یه ساختمون رو دونه به دونه آجراش رو بچینی، وسایلی که دوست داری رو سر جاشون قرار بدی و کلیدش رو به آدمایی بدی که اعتماد داری بهشون بعد تو یه روز یه زلزله بیاد کل خونه خراب بشه و کلیداش هیچ دری رو باز نکنن. باید دوباره شروع کنی به ساختنش چون آدم نمیتونه بدون یه سقف بالای سرش به زندگی کردن ادامه بده. ولی این که اون خونه شبیه خونه‌ی قبلی باشه و آدمایی که کلیدش رو بهشون میدی همونا باشن بستگی به خودت داره!

#سجاد_صابر
کتاب📚نوه‌ی جناب سرهنگ

Читать полностью…

ری‌را

متنایی که این مدت از کتاب نوه‌ی جناب سرهنگ گذاشتم یا قبلا توی کانالی دیدید فقط بخش کوچکی از زیبایی داستانه (اصلش رو بخونید متوجه میشید) و جالب‌تر این‌که نوه‌ی جناب سرهنگ واقعا کتابه نه یه تپه کاغذ خاطرات با جلد فانتزی که به‌عنوان کتاب چاپ میکنن.
اگه علاقه‌مند به خرید بودید سایت بالا درخدمتتونه.
اگه در خرید مشکلی دارین برای راهنمایی بیشتر به آی‌دی زیر پیام بدین👇
@Sinadarwishm

Читать полностью…

ری‌را

زندگی مثل یه جنگه، مساوی نداره یه سر برده یه سر باخت! تو جنگم همیشه اونی برندست که خودش رو نبازه. اگه خودت رو باختی باهاش بجنگ نذار اون بازندت کنه.

کتاب📚نوه ی جناب سرهنگ
#سجاد_صابر

Читать полностью…

ری‌را

- اگه گفتی چی باعث میشه که یه شراب ۱۰۰ ساله خاص باشه؟
+ طعم و مزه‌ی کهنه‌اش؟
- نه، آدمایی که به انتظار ۱۰۰ ساله شدنش نشستن و مُردن!

#عرفان_موسوی
@reyy_raa

Читать полностью…

ری‌را

سکانس پایانی که از پرده کنار رفت، آرام دستش را گرفت و گفت: این‌ها همه را دیدی؟ فیلم بود. تمام که شود دیگر هیچ‌کسی رومئو و ژولیت نیست!

#عرفان_موسوی
@reyy_raa

Читать полностью…

ری‌را

@reyy_raa

Читать полностью…

ری‌را

- من کسی رو میخوام که دروغگوی کم‌تری باشه‌.
+ دروغگوی کمتر؟
- صداقت کامل یه رابطه رو خراب میکنه.

کتاب📚نوه ی جناب سرهنگ
#سجاد_صابر

Читать полностью…

ری‌را

دو هفته‌ای شده که متن‌هایی از کتاب نوه‌ی جناب سرهنگ از #سجاد_صابر رو توی چنل می‌ذارم. میشه گفت شرایطی که الان توی نویسندگی دارم و مدیون کلاس و آموزشش هستم😄 پیشنهاد می‌کنم به هیچ‌وجه کتابشو از دست ندید!!
اگه به خرید کتاب نوه‌ی جناب سرهنگ علاقه دارین به آی دی زیر پیام بدین👇👇
@Sinadarwishm

Читать полностью…
Subscribe to a channel