rezamouzooni | Unsorted

Telegram-канал rezamouzooni - رضا موزونی

4102

آثار تازه ی ما را از این کانال ببینید و بشنوید. آدرس پیج من در اینستاگرام ، برای پیشنهادات و انتقادات https://www.instagram.com/rezamozoniofficial/

Subscribe to a channel

رضا موزونی

🔸شەوار شڵپەێ شەوێ هات

ئڕا ئیمە وە تەنیا
دنیا تام تەنگی دا

🔸رضا موزونی

/channel/rezamouzooni

Читать полностью…

رضا موزونی

شبی با استاد یاقوتی

این سالها هر گاه با استاد یاقوتی همکلام شده‌ام، از نکاتی که در مورد ادبیات عامیانه مطرح می‌کند، لذت می‌برم. پنجره‌هایی که به روی یک ترانه، مَتَل یا چیستان می‌گشاید، تازه است.

شب گذشته با جلیل آهنگرنژاد در کنارش بودیم. آنچه او را بر سر ذوق می‌آورد، گفتگو از فرهنگ مردم است. با دقت شعرها را به یاد می‌آورد.
کتابی از او را با خود داشتم  به پرستارش معرفی کردم تا بداند روی این تخت، صاحب قلمی آرمیده که از مفاخر ادبیات داستانی این خاک است.

استاد از روزگار سختش سخن می‌گفت؛ از برف‌های سنقر، از دوران معلمی‌اش و ناهمراهی‌های روزگار! شاگردانش را به یاد می‌آورد و معلمانه دانش‌آموز خطابشان می‌کرد. از نخستین  کتابش می‌گفت که برای چاپش انتشاراتی‌های پایتخت را در غربت گشته است...

بی‌گمان حرف‌های استاد گفته‌های ساده‌ای نیست؛ گوشه‌هایی از تاریخ ادبیات این سرزمین و به ویژه کرماشان است.
در خاطرم می‌گذرد که فراز و نشیب زندگی‌اش مستند داستانیِ تأثیرگذاری خواهد شد که با مساعد شدن حالش می‌توان آن را ساخت. مستندی که بسیاری از ناگفته‌ها را در خود خواهد داشت.

🔸رضا موزونی
مرداد ۱۴۰۳

/channel/rezamouzooni

Читать полностью…

رضا موزونی

✅🔸این بلوط داستانی دارد

در سال ۱۳۹۶ وقتی مدتی به تهران رفتم، هنگام جمع کردن وسایل، کنار حیاط یک گلدان کوچک بود و در آن نهال کوچک بلوطی که کاشته بودم سر از خاک گلدان بیرون کشیده بود.بلوط و تهران! نمی‌شد او را با خودم ببرم. یکی از همکاران کانون در بخش خدمات را صدا کردم و گفتم : می‌خواهم یه امانت را به تو بسپارم! و نهال بلوط را دستش دادم و گفتم: تنهایش نگذار.

دیگر سراغش نگرفتم، چون می‌دانستم از هر ده نهال بلوط شاید یکی دوتا بتوانند به درختی تبدیل شوند. سالها گذشت و همین تیر ماه امسال(۱۴۰۳) آقای سلطانی همان دوستی که نهال را به او سپرده بودم را دیدم. گفت: یادتان هست نهال بلوطی را به من سپردید؟
گفتم: آره، چطور مگر.
گفت : بیا تا آن را به شما نشان دهم. رفتم و دیدم نهال بلوط درختچه‌‌ای زیباست. لذت بردم. از او بسیار تشکر کردم. و عکسی هم از درخت گرفتم که می‌بینید.اگر شما هم مسیرتان به کانون پرورش فکری پارک معلم افتاد، می‌تواند این درخت زیبا را در ضلع غربی کانون ببینید.
🔸رضا موزونی مرداد ۱۴۰۳


/channel/rezamouzooni

Читать полностью…

رضا موزونی

.

استاد منصور یاقوتی را سالهاست می‌شناسم و می‌دانم که در کنار نوشتن،  پژوهشگری قابل است. کتاب  " ترانه‌های سرزمین مادری "مرا به خوبی نقد کرد و ذوق کرد  و حس خوبش را از دیدن کتاب و خواندنش دریافت کردم. هر گاه در ارتباط با فرهنگ عامه به ویژه ترانه ها و متلها و ریشه یابی و ارزش آنها با او گفتگو میکنم، کلمات و جملات و گریزهای ریز پژوهشی او در خلال گفتگو را خوب می‌فهمم.


داستان " قولانجه" همان سوسک دوستداشتنی دنیای کودکان را چنان زیبا و بامزه تعریف و تحلیل می‌کند که دوست داری پای حرفهایش بنشینی و به لطف  پاتوق "صدای آزادی" که استاد یاقوتی سالها در زمره‌ی نویسندگان بخش فرهنگی و ادبیاش بود.
بارها و بارها در حوزه‌های مختلف نوشتن همکلام بوده‌ایم و این ماهها که بلوط سرزمین کرماشان درگیر بیماری است گاه به دیدارش می‌رویم، پای حرفهایش می‌نشینیم و چقدر او پر از ناگفته‌هاست.
بلوط زاگرس ریشه در نیشتمان خود دارد و برفها و بورانها را به خود دیده است و زمستانها را پشت سر خواهد نهاد و شاخه‌هایش سالیان دراز سایه گستر این سرزمیناش خواهد بود.
برای استاد آرزوی سلامتی دارم

/channel/rezamouzooni

Читать полностью…

رضا موزونی

طرح زیبای بلوط و سنجاب اثر هنرمند خلاق مسعود میاور ، این اثر زیبا از جنس بتن و سه متر ارتفاع دارد..
این هنرمند کارمند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. از دیگر آثار وی ساخت تندیسی زیبا از مرحوم علی نظر منوچهری چهره‌ی نامدار هوره است.


/channel/rezamouzooni

Читать полностью…

رضا موزونی

▫️از کتاب زیر چاپ
✅🔸وڕاوەێ ژنڕاڵ

/channel/rezamouzooni

Читать полностью…

رضا موزونی

✅داستان من و کتابهایم
▫️یخی که عاشق خورشید شد
   ▫️رضا موزونی
🔸بخش دوم و آخر
کتاب در کرمانشاه توسط خبرگزاریها به خصوص "کردپرس " پوشش خوبی داده شد.
و رسانه‌های استان هم به آن پرداختند.
وقتی سالها بعد داستان به کتابهای درسی راه یافت، انتظار این بود آموزش و پرورش استان مثل استانهای دیگر ما را دعوت می‌کرد که نکرد.
وقتی پسر بزرگم به دبیرستان رفت، برام جالب بود که دبیر ادبیاتشان وقتی به این درس می‌رسد چگونه آن را ارائه می‌دهد به ویژه وقتی می‌داند که پدرِ یکی از دانش آموزانش نویسنده کتاب است. آیا از نویسنده دعوت می‌کند؟ بالاخره درس دانش آموزان به داستان " یخی که عاشق خورشید شد " می‌رسد. اما آن دبیر محترم به آرامی صفحه‌های مربوط به درس را ورق می‌زند و می‌گوید:" نیازی به تدریس این درس نیست."
پسرم هرگز به روی خود نیاورد که ناراحت شده است. اما من برایم جای سوال بود چرا ؟!. چند وقت بعد مسیرم  به دبیرستان افتاد و دبیر ادبیات را دیدم. ابتدا کمی از قوت قلم خودش گفت. و وقتی موضوع را فقط به جهت کنجکاوی مطرح کردم، گفت :" می‌دانم این درس از کتاب شما بود، اما چون پسرتان در کلاس بود،  نخواستم آن  را درس بدهم.چون فکر کردم شاید به خودش بنازد! " گفتم: " ولی اگر من به جای شما بودم از نویسنده دعوت می‌کردم و او را به بچه‌ها معرفی می‌کردم. چون من هم برایم جالب بود که نظر دانش آموزان هم استانی‌ام را در مورد کتاب بدانم". عذرخواهی کم‌جانی کرد و به کلاس رفت.
خلاصه گذشت. بعدها کتاب با خط بریل هم برای نابینایان چاپ شد. و در  نمایشگاه اخیر کتاب تهران در شمار پرفروش‌ترینها شد و چاپ ششم آن هم در راه است.
بخشی از کتاب که در پشت جلد آمده است:
"چه فایده که زندگی کنی و کسی را دوست نداشته باشی! چه فایده کسی را دوست داشته باشی ولی نگاهش نکنی!.."


/channel/rezamouzooni

Читать полностью…

رضا موزونی

🔸داستان من  و کتابهایم
▫️رضا موزونی
یخی که عاشق خورشید شد
حوالی سال ۸۸ برفی نسبتا خوب در کرمانشاه باریده بود. بچه هایم با ذوق و شوق یک آدم برفی ساخته بودند. حوالی ظهر گرمای خورشید آدم برفی را بی‌حال ساخته بود. بچه‌ها به شدت از آب شدن آدم برفی ناراحت بودند و از من راه چاره را می‌خواستند.
توضیح من در مورد طبیعت و سرشت برف در مواجهه با آفتاب قانع کننده نبود و در احساس کودکانه‌ی آنها کارگر نمی‌‌شد.
آدم برفی غریبانه در باغچه کوچک حیاط آب شد و بچه‌ها برای آدم برفی‌شان دلتنگ شدند.
همان وقت ایده‌ی داستان یخی که عاشق خورشید شد در من شکل گرفت.
یخ نباید می‌مرد...این را باید در داستان می‌آوردم. داستان را نوشتم و آن را کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چاپ کرد و استقبال خوبی از آن شد. چند سال بعد کتاب به زبان اسپانیایی ترجمه شد. سال ۱۳۹۳ کتاب سفیر صلح در جام جهانی برزیل شد و با ترجمه پرتغالی به بازیکنان تیم ملی برزیل اهدا شد.  رونمایی آن در تهران، سالن کانون با حضور سفیر برزیل در ایران آقای سانیاگو ایرازابال بود.حمید درخشان هم به عنوان نماینده فدراسیون فوتبال ایران مدعوی جلسه بود.
من هم به عنوان نویسنده باید حضور می‌داشتم. بلیط را تهیه کردم و صبح همان روز به فرودگاه رفتم. هیچ مسافری نبود! آیا من زود یا دیر رسیده بودم؟!
پرسیدم...گفتند پرواز به‌علت گرد و غبار کنسل شد. چرا من اطلاع نداشتم؟ ساعت ۱۰ صبح جلسه بود، الان ساعت ۷ بود. چاره‌ای نبود، با اندوه برگشتم. رفتم سراغ دفتر هواپیمایی، آقای نظری از دوستان خوبم و مدیر مجموعه پشت میز آبی رنگ نشسته بود. ماجرا را گفتم با افسوس فراوان گفت اشتباه از من بوده که تلفنتان را ننوشتم و به همین علت پیامکی هم ارسال نشده بود. ناراحت بودم، اینکه در طول عمرت مگر چند فرصت و موقعیت برای یک نویسنده پیش می‌آید؟ اما گذشت. نسخه پرتغالی کتاب با حضور مسئولین کانون، سفیر و.. رونمایی شد و من گزیده‌ای از مراسم را در  شبکه های خبری صدا وسیما نگاه کردم و کتاب بدون نویسنده‌اش  به برزیل رفت.

ماجرای کتاب ادامه داشت.چند سال بعد به زبان ایتالیایی هم منتشر شد.البته با کیفیت چاپ بسیار بالا و ممتاز.
کتاب در کشورهای آمریکای لاتین هم استقبال خوبی داشت. در نمایشگاه کتاب کوبا هم درخشید. بعدها نمایش عروسکی آن هم در استان ولگوگراد روسیه اجرا شد. که خودم هم حضور داشتم و ماجراهای شیرینی داشت.از جمله اینکه ما نمی‌دانستیم که کشور روسیه در حوزه نمایش عروسکی رودست ندارد. و ما در روش اجرا ضعیف بودیم. وقتی یک نمایش از آنها را دیدیم تازه فهمیدیم آنها در شیوه‌های نمایش عروسکی چقدر جلوتر از ما هستند! هر عروسک از ۶ قسمت با نخ تکان می‌خورد و چندین نفر پشت  فضای کار،  عروسکها را با مهارت تکان می‌دادند و ما محو قدرت عروسک گردانی آنها شده بودیم.
حضور ما دقیقا همزمان با جشن کریسمس بود و  آقای وحید خسروی یکی از همراهان هنرمند  ما با پیش‌بینی درستی، یک دست لباس حاجی فیروز  با تنبک کوچکش را با خود آورده بود و میدان را با اجرای زیبایش در دست گرفت و چنان در جو کار فرو رفت که با همان لباس یک ترانه کوردی با ترانه "پپو سلیمانی" اجرا کرد و سالن را به وجد آورد.

توفیق این کتاب کوچک کتاب ادامه داشت.
به‌زودی فهمیدم خلاصه‌ای از داستان به کتابهای درسی دانش آموزان در مقطع دوم متوسطه راه یافته است. و این برایم خبری شیرین و دلچسب بود.
پخش انیمیش کتاب از شبکه پویا، قصه‌گویی وسیع آن در جشنواره‌های بین المللی قصه‌گویی بر شهرت کتاب افزود و به استانهای مختلفی دعوت شدم و با دانش‌آموزان در مورد کتاب و نویسندگی به گفتگو نشستم .از همدان تا کردستان، چهارمحال، لرستان، مرکزی، سیستان و بلوچستان...
اما ماجرای کمی تلخ اینجاست که در کرمانشاه استقبال چطور بود؟

در بخش دوم حتما خواهم نوشت....


/channel/rezamouzooni

Читать полностью…

رضا موزونی

🔸داستان من و کتابهایم
امشب داستان این کتاب

/channel/rezamouzooni

Читать полностью…

رضا موزونی

🔸دانشگاه کردستان و معرفی نام آوران کورد


همزمان با روز قلم دانشگاه کردستان در حرکتی نیکو، تعدادی از فعالان ادبی کورد در کردستان، آذربایجان، ایلام و کرمانشاه را معرفی و از آنان تجلیل کرد.
محور کار در چندین شاخه از جمله شعر، پژوهش، نشر، روزنامه نگاری،ادبیات کودک و...بوده است.
اما این تجلیل بسبار شتابزده و بدون پژوهش بوده و معیاری تعریف شده و علمی برای معرفی نام آوران نداشته است و اطلاع رسانی جامعی در بین فعالان ادبیات کوردی نشده بود .
شایسته‌تر آن بود که از تمام فعالان، شاعران  پژوهندگان ، روزنامه‌نگاران و ناشران رزومه‌ درخواست می‌شد و با دقت و زمان کافی نسبت به بررسی این رزومه‌ها اقدام می‌شد، نه اینکه اساس کار سلیقه‌های فردی، سابقه‌ی ذهنی از افراد و مشورت با برخی چهره‌ها که جز خویش کسی را نمی‌بینند، باشد.

بدون شک نام بسیار کسان که عمر خود را در مسیر اعتلای زبان و ادبیات کوردی چراغ راه کرده‌اند در این همایش از قلم افتاده که جفایی بزرگ است و حتی بعضی از مدعوین این جشنواره از سر انصاف به نحوه کار مدیران این همایش اعتراض نموده تعدادی نیز سالن را ترک کرده‌اند!

معرفی شدگان کرمانشاه سه تا چهار نفر در حوزه شعر، روزنامه‌نگاری ، پژوهش بوده‌اند که هر کدام از روندگان جاده‌ی ناهموار ادبیات کورد هستند و کارنامه‌ای قابل توجه در این وادی داشته‌اند.
اما دست‌اندرکاران این همایش دانشگاهی،  به عنوان مثال در کرماشان کسی را نیافته‌اند که در حوزه‌‌ی ادبیات کودک کوردی (که یکی از محورهای مورد تاکید این همایش بوده است) عمری را صرف کرده و کتابهایش در شمار اولین‌‌ها در این وادی باشد!

🔸البته باید از دانشگاه کردستان به خاطر این باورمندی به فعالیتهای ادبی سپاسگزاری کرد. ولی نحوه عملکرد دست اندرکاران این همایش به شدت مورد اعتراض است!
🔸اما اعتراض هم به دانشگاه رازی کرمانشاه وارد است که هیچگاه در این مسیر حرفی برای گفتن نداشته و انگار که رشته‌ی زبان و ادبیات ندارد و اگر هم دارد ، اساتیدش فعلا در گیر پایان‌نامه‌های دانشجویی با موضوع استعاره در شعر "ابومحمد منصور بن علی منطقی رازی" برای صدمین بار هستند!
▫️توضیح : من یعنی رضا موزونی در شمار مدعوین این جشنواره نبودم و در آخرین لحظات دعوتی شفاهی و تلفنی از من شد اما در هم‌صدایی با تمام فراموش‌شدگان این همایش به این جشنواره نرفتم.

🔸رضا موزونی، تیر ماه ۱۴۰۳

/channel/rezamouzooni

Читать полностью…

رضا موزونی

با دکتر محمد پروین و آقای صفری که الان در صحنه حضور دارند همین الان تماس گرفتم .
گفتند آتش کنترل شده ولی نیاز به هوشیاری و مراقبت داره که دوباره شعله‌ور نشود.
آخرین خبر تا الان

Читать полностью…

رضا موزونی

🔸آنانکه شرف را معنا کرده‌اند.
فراموش نکنیم امروز هوای منطقه نزدیک به ۴۰ درجه بود.

#رزمندگان_زاگرس

/channel/rezamouzooni

Читать полностью…

رضا موزونی

نقد دکتر حبیب‌اله بخشوده شاعر سرشناس از استان ایلام

Читать полностью…

رضا موزونی

یک نفر این عکس رو در اینترنت فرستاده و نوشته:

من همسایه‌ی خیلی پیری دارم
که تنها زندگی میکنه.
سه رنگ کاغذ بهش دادم...که بزنه به پنجره‌ش که روبروی آشپزخونه منه.
سبز برای وقتی که همه چی خوبه.
زرد وقتی کسالت داره.
قرمز برای مواقع اورژانسی.
آدما اینجوری با هم متفاوت میشن❤️


▫️مهربانی زیباترین معنای زندگی‌ست


/channel/rezamouzooni

Читать полностью…

رضا موزونی

یەێ شەو ئەگەر بچیدن
باڵەو گرم لە شووند
کەشوو کۊەو بێاوان
یەک یەک بڕم لە شووند
🔸ڕزا مەوزوونی


/channel/rezamouzooni

Читать полностью…

رضا موزونی

♦️لە کتاو #ئەسپەیل_٥شەمە

مگر می‌شود در گوشه‌ای در این خاورمیانه‌ی اندوه زندگی کنی و «بختیار علی»، «شیرزاد حسن» و «خالد حسینی» را نخوانده باشی!؟ می‌شود؟!

منەی سوو کەم وەلی جامێ لە ژاراوه‌ێ شەوارم دەن
لە نوو عەسکێ لە ورشە ورشەگەێ چەو گورگ هارم دەن

شەوە و ئەسپه‌ و چیاێ ئاخر دڵەیل پاچیاێ ئاخر
م سریاسم!لە به‌رزی ئاخرین داران ئەنارم دەن....

ئەگەر ئمشەو لە باپیران گلەو خوەم؛ ڕێ نووێ بەێدەم،
بەسن پام و لەنوو هشک گەماڵەیل هسارم دەن

شه‌وارینه‌! چمان وا له‌ که‌لاوه‌یل شه‌غاده‌و تێ
لەنوو وە تیر ناکاوێ لە ئه‌سپێ گ سوارم دەن

خوداگان یەقەچەرمێ له‌ به‌رزه‌ق هانە موودەێ م
منەی خۊن کەن! لە بەێن مەرگ و زنێانی قەرارم دەن

لە کوو ئادەت وە گەن‌مردن لە چارەبەرزەگەم نۊساس؟!
شه‌واره‌یل فره‌ێ سه‌ر ده‌م لە مەێدانێ گ دارم دەن

♦️ #جەلیل_ئاهەنگەرنژاد

▫️

♦️ /channel/ahangarnezhad

Читать полностью…

رضا موزونی

✅🔸شێعرێ لە کتاو جامەک
▫️ڕزا مەوزوونی
🔸خوەنین: فاتمە فەتاحی

/channel/rezamouzooni

Читать полностью…

رضا موزونی

✅🔸وڕاوەێ ژنڕاڵ

کتابی در راه


/channel/rezamouzooni

Читать полностью…

رضا موزونی

✅♦️استاد منصور یاقوتی در بستر بیماری است
چند ماه پیش با اتفاق تیم رسانه‌ای صدای آزادی به منزل استاد یاقوتی رفتیم. حالشان آنچانکه خودشان توضیح می‌دادند مساعد نبود، اما برای مراجعه به پزشک مقاومت می‌کرد و امروز متوجه شدیم در بیمارستان  بستری شده است. دکتر آهنگرنژاد مدیر مسئول صدای آزادی چند ماه پیش شماره‌ای را به استاد اختصاص داد و من هم یادداشتی برای استاد نوشتم که منتشر شد :


✅🔸پیشگام رمان نوجوان ایران
🔸یادداشتی از : رضا موزونی

در جغرافیای ادبیات کودکان ونوجوانان ایران  بسیاری قلم زده‌اند، اما سه نام در دهه ۴۰ تا ۵۰ بیشتر از دیگران درخشیدند، آنگونه که تلالو نورشان تا شهر کوچک ما آمده بود. "صمد بهرنگی" نویسنده‌ی آذری، معلمی خردورز و جانآگاه که آوازهی معلمی متفاوتش از جغرافیای منطقهاش عبور کرده بود. 
من هنوز مدرسه نرفته بودم که قصه‌ی "ماهی سیاه کوچولویش" را از زبان بزرگترها که همیشه بوی کتابهای داستان میدادند، شنیده بودم. اگر چه او پیش از اینها  از ۱۳۴۰ تا ۴۶ "تلخون" اولدوز و کلاغها" پسرک لبو فروش " "کچل کفتر باز" را نوشته بود.اما به دلایلی کتاب ماهی سیاه کوچولیش بیشتر از اینها دیده شد و با مرگ رازگونه‌اش در ارس این کتاب زمزمه‌ی روشنفکران آن روزگار شد کتابی که علاوه بر نویسندگی در تصویرگری جایزه"  براتیسلاوا" را دریافت کرد و از قضای روزگار، همکاری هنری کوتاه مدتی با تصویرگر کتابش "فرشید مثقالی" را بعد حدود ۳۷ سال پس از آن روزگار  در انتشارات کانون در سال ۹۶ را داشتم. دو نام دیگر در ادبیات کودکان و نوجوانان از جغرافیای کرماشان بودند. یکی علی‌اشرف درویشیان و دیگری منصور یاقوتی.
درویشیان به لحاظ گذراندن دوران معلمی‌اش در شهر ما کتابهایش هم بیشتر دیده شدند. نویسنده‌ای که با "سالهای ابری" و "کتاب متلها و بازیها"  نامی ماندگار را در عرصه داستانی و فرهنگ‌پژوهی برای خود رقم زد و از او باید جداگانه و مفصل نوشت.

اما عطر گلواژه‌های داستانی" منصور یاقوتی" از سرزمین زیبای روستایی، کوهستانی کلیایی از "کیوه‌نان "  تا دروازههای بلوطپوش "گیلانغرب" آمده بود. عطر نابی که از" گل خاص" و" زخم" و" چراغی بر فرازمادیان کوه"  برخاسته بود.
منصور یاقوتی سرنوشتش را با رنج نوشته‌اند، رنجی که برای خودش تلخ و برای دنیای کودک و نوجوان شیرین بود."از نوجوانی که تابستانها توی یک نانوایی سنگکی به کار پادویی و الک کردن آرد مشفول  بودم، شبانهروز هم در هر فرصتی کتاب کرایه میکردم  و میخواندم...(گفتگو با منصور یاقوتی، تاریخ ادبیات کودکان ایران جلد  ۸ )
یاقوتی کار اداریش را با معلمی آغاز کرد  کاری که در همان ابتدا تقدیر عجیبش این بود که به پایانش نرسانّد. معلمی که ارزش کارش را دانسته بود و سختیها را به جان خریده بود خودش در گفتگو با کتاب معتبر  تاریخ ادبیات کودک گفته است:
"آرزو داشتم معلم دانش آموزان ابتدایی شوم. با رنج و مرارت بسیار به آرزوی خود رسیدم  و تک و تنها نزدیک به ۶۰ کیلومتر در برفی که تا زانو وسینه می‌رسید پیاده‌روی می‌کردم با ساکی پر از کتاب برای بچه‌ها...." .
یاقوتی را میتوان در شمار اولین‌ها در نوشتن "رمان نوجوان" دانست، کاری که بعدها کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان  در دهه ۹۰ آن را احیا کرد. کتاب " چراغی برفراز مادیان کوه " دلیل ادعای من است. رمانی برای نوجوانان که منصور یاقوتی با خلق شخصیت "چراغ" در آن توانست بسیاری از کودکان و نوجوانان را به دنیای شیرین  ادبیات و کتابخوانی آشنا سازد. من این کتاب را در همان دوران کودکی‌ام از جوانان کتابخوان شوریده‌سر ومتفات شهرم  شنیدم و بعدها آن را خواندم و هنوز در کتابخانه‌ام دارمش.
استاد یاقوتی را درخت بلوطی می‌دانم که برفها و بورانها را به خود دیده است. صبور، عمیق و باورمند به کار خود. او را خدمتگزاری صادق و امانتدار برای فرهنگ عامه و قصه‌هایش می‌دانم. "پری چل گیس" و "افسانه‌هایی از ده نشینان کرد"  را گواه حرفهایم می‌گیرم.
من دوست دارم  استاد یاقوتی را به رغم "چشم هیچکاک" ، "حماسه بابک " "آیین یارسان در اساطیر اقوام کرد" و... نویسنده‌ی ادبیات کودک و بیشتر  نوجوان بدانم. روانی، لطافت و ظرافت قلم، توصیفهای ملموس، برجسته بودن عنصر روایت و قصه‌وارگی در آثارش همه و همه از پرچم‌هاییست که او را نویسنده‌ای در این وادی دوست داشتنی معرفی می‌کند.

ادامه دارد..

/channel/rezamouzooni

Читать полностью…

رضا موزونی

🔸تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
استاد منصور یاقوتی نویسنده‌ توانمند
در بستر بیماری‌است
او از نخستین رمان‌نویسان برای نوجوانان در ایران است


/channel/rezamouzooni

Читать полностью…

رضا موزونی

🔸در سفارت آغوش تو
▫️رضا موزونی

/channel/rezamouzooni

Читать полностью…

رضا موزونی

این را در فضای مجازی دیدم
برام جالب بود.
🔸 در قضاوت دیگران عجله نکنیم


/channel/rezamouzooni

Читать полностью…

رضا موزونی

🔸داستان من و کتابهایم
امشب این کتاب
یخی که عاشق خورشید شد.


/channel/rezamouzooni

Читать полностью…

رضا موزونی

حرفی برای گفتن نیست
وقتی شناسنامه‌ی سرزمین‌ات این‌گونه می‌سوزد.

/channel/rezamouzooni

Читать полностью…

رضا موزونی

اعتراض بیش از ۲۰ شاعر، نویسنده و کورد‌پژوه به چگونگی برگزاری همایش نام آوران کورد در دانشگاه کردستان
بهرام ولدبیگی، جلیل صفربیگی، حبیب الله بخشوده، بختیار سجادی از جمله‌ی این معترضین بوده‌اند.

Читать полностью…

رضا موزونی

داخ گرانمه

/channel/rezamouzooni

Читать полностью…

رضا موزونی

🔹 حبیب الله بخشوده

🔸نقدی بر آیین تجلیل از نام آوران زبان وادبیات کردی🔸

با دو دیده اول و آخر ببین
هین مباش اعور چو ابلیس لعین

پنج شنبه گذشته دانشگاه کردستان برنامه ای تحت عنوان" آیین تجلیل از نام آوران زبان و ادبیات کردی" را در راستای گرامی داشت میراث معنوی ایرانیان برگزار کرد که طی آن از تعدادی از نویسندگان و شاعران وناشران استان های کردستان،کرمانشاه،ایلام و آذربایجان غربی تجلیل به عمل آمد.نفس گرامیداشت و تکریم فعالان زبان و ادبیات کردی،به عنوان سرمایه های اجتماعی عملی مبارک و قابل توجه است و می تواند انگیزه ای برای تلاشگران و فعالان زبان و ادبیات کردی باشد.
اما توضیحات ناقص و پر از ابهام،رئیس پژوهشکده کوردستان شناسی،سلامت دقت عمل و صحت کلام او راخدشه دار می سازد‌.بد نیست برای روشن شدن و نقد این به اصطلاح فستیوال به موارد زیر اشاره کنیم.
یشان اظهار داشته اند:آیین تجلیل از نام آوران زبان و ادبیات کردی در ۱۳ محور اصلی برگزار شده و پانزده داور داخلی و خارجی به بررسی رزومه افراد به اصطلاح نام آور پرداخته اند.اولا:بد نبودمعیار مجریان این برنامه برای تشخیص نام آوری مشخص می شد و سنجه انتخاب به شکل ملموس ،علمی و دقیق به اطلاع عموم می رسید و محورهای همایش اعلام عمومی می شدتا تمامی افراد بتوانند از حق خود استفاده نمایند و غبار تبعیض و یک جانبه نگری پاک شود.ثانیا :پرسش مطرح این است که رزومه های افراد چطور به دست آمده است؟ بوی خامی سخنان مسولان برگزار کننده از چند صد کیلومتری استشمام می شود.رزومه چندصد نفر از نویسندگان و شاعران و منتقدان نام آور کرد مورد غفلت قرار گرفته است و این ظلم بزرگ و آشکاری به همه تلاشگران زبان و ادبیات کردی است دعوت مذکور، باید با نگاهی عادلانه و فراگیر به انجام می رسید و شائبه ها را از کلام دوستان دانشگاه کردستان می زدود.
سوم اینکه در برگزاری این گونه برنامه ها لازم فراخوانی عمومی داده شده تا افراد در فرصتی برابر با ارسال آثارشان بتوانند شرکت کنند. عدم شفافیت در معرفی داوران به اصطلاح داخلی و خارجی می تواند کلام برگزار کنندگان دانشگاه کردستان را بیشتر زیر سوال ببرد.
در هرنکوداشتی معیار تجلیل آثار فاخر نویسندگان است.نه به قول ما ایلامی ها "معیار گوتره ای " یا با قول کرمانشاهی ها"معیاری قپانی"
انتظار می رود در جایی که برنامه تجلیل عنوان دانشگاه یدک می کشد و اتیکت پژوهشکده دارد،داوری ها سنجیده،علمی و شفاف باشد.
نقص آشکار دیگر این برنامه عدم دقت در انتخاب استان های کرد نشین و عدم شمول است .عنوان این برنامه تجلیل از "نام آوران زبان و ادبیات کردی " است.بنابراین انتظار می رفت این برنامه همه جانبه نگر ،جامع و متوسع باشد.
چرا باید مراسم تجلیل از فعالان کرد مختص چهار استان باشد؟وقتی همایش یا کنگره ای عنوان" تجلیل از نام آوران زبان و ادبیات کردی "را بر پیشانی دارد.باید بتواند قاطبه ی کرد زبانان کشور را تجمیع نماید. سهم استان لرستان و فعالان کرد کرمانج و...در استان های شمالی و شرقی کشور چه می شود؟ آیا در این استان ها نویسندگان،شاعران و ناشران زبان و ادبیات کردی وجود ندارند؟
در حوزه ی ادبیات وهنر به قول نجم الدین رازی "اعورانه نگریستن" محکوم به شکست است و عملی است که فقط از ابلیس پر تلبیس سر می زند.

/channel/poem_abrangha

Читать полностью…

رضا موزونی

دوستان با سلام
چند مطلب را اینجا به صورت اختصاصی می‌آورم و مخاطبم علاقمندان و دلسوزان ادبیات کوردی است.
مطالب مربوط به اعتراض به برگزاری همایش تجلیل از (نام آوران کرد در دانشگاه کردستان) است.
لازم به ذکر است در این همایش بسیاری از فعالان عرصه‌ی ادبیات کوردی در کرماشان و ایلام فراموش شده و نامشان در این لیست به ظاهر علمی نیست

Читать полностью…

رضا موزونی

▫️▫️ناوم ڕێوارە
🔸🔸ناو گشتمان ڕێوارە نازار

/channel/rezamouzooni

Читать полностью…

رضا موزونی

خیلی وقت است به مسائل اجتماعی هیچ واکنشی نشان نمی‌دهم واین کانال را مختص به انتشار آثار ادبی خودم و برخی نکات فرهنگی و زیست محیطی نموده‌ام‌.
اما این مطلب به شدت باعث ناراحتی من شد.
👆👆👆

Читать полностью…
Subscribe to a channel